جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 239
حسن و قبح در فلسفه اخلاق جی. ای. مور. و محقق طوسی(ره)
نویسنده:
محمدحسین موسوی پور
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
از دیرباز حسن و قبح دو عنوانی بودند که در علومی مانند: فلسفه، کلام و اصول مورد بررسی قرار می‌گرفتند. امروزه با طرح مباحث جدید، فلسفه اخلاق نگاه جدیدی به این دو عنوان دارد. از آنجا که دو عنوان مذکور در حوزه غربی و اسلامی مطرح است ، بحث تطبیقی این مساله مفید واقع خواهد شد. جی. ای. مور انگلیسی و محقق طوسی(ره) موضوع حسن و قبح را در فلسفه خود بررسی نموده‌اند و این پایان نامه به تطبیق آراءآنها می‌پردازد. دو عنوان مذکور در محورهای وجودشناسی و معرفت‌شناسی و منطقی قابل تطبیق است .
آرا کلامی عبدالرزاق لاهیجی و مقایسه آن با نظرات قوشچی
نویسنده:
داود حیدری ابهری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
حکیم عبدالرزاق لاهیجی از استادان و محققان بزرگ کلام و حکمت قرن یازدهم هجری است، تحقیقات کلامی این دانشمند فرزانه به دلیل برخورداری وی از حکمت و عرفان از عمق ویژه ای برخوردار است. این رساله درصدد بررسی و تبیین برخی از دیدگاههای بدیع حکیم لاهیجی است که در پنج فصل تنظیم شده است. در فصل اول ابتدا زندگی نامه، استادان، شاگردان و فرزندان وی مورد بحث قرار می گیرد. سپس به بررسی آثار و تالیفات وی پرداخته و کتابهایی که قطعا از آثار لاهیجی است و نیز کتابهایی که منسوب به وی است شناسایی می شود در بخش پایانی با مبانی فکری و سلوک علمی و عملی لاهیجی آشنا می شویم.این حکیم عالیقدر علاوه بر برخورداری از توان فکری شگرف در تجزیه و تحلیل آرا و اندیشه ها، در تهذیب نفس و طهارت باطن نیز کوشا بوده است. حکیم لاهیجی سعی فراوان در معرفی بی پیرایه دین داشته است و گروهی را که حقیقت دین را به فراموشی سپرده و آن را ابزاری برای ارضای تمایلات دنیوی خویش قرار داده اند سخت نکوهش می کند. در فصل دوم نظرات لاهیجی در مورد علم کلام و روش تحصیل معرفت بحث می شود. لاهیجی به شدت روش متکلمان اشعری و معتزله را به دلیل تکیه اشان بر مسلمات و مشهورات مورد انتقاد قرار می دهد و راه تحصیل معرفت را حکمت می داند که براساس اندیشه و استدلالبرهانی شکل گرفته است. وی بر آن است که روش قدمای متکلمان شیعه به دلیل تکیه بر کلام معصوم از حیث یقینی بودن همسنگ حکمت است. از نظر لاهیجی غایت انسان، رسیدن به خداست و این هدف با پیمودن راه ظاهر و راه باطن امکان پذیر است. در طریق ظاهر انسان با بکارگیری استدلال و نظر، حقیقت را شناسایی می کند و در طریق باطن با تهذیب نفس و تزکیه باطن به حقیقت نزدیک و واصل می گردد. راه ظاهر همان راه متکلمان و حکما مشا است و راه باطن مختص عرفا و حکمای اشراق می باشد. در فصل سوم مساله حدوث و قدم بررسی شده است، لاهیجی از یک سو ملاک نیاز معلول به علت را امکان می داند و از سوی دیگر معتقد است عالم حادث زمانی است به این معنا که عالم از جانب گذشته متناهی است، و عدم سابق بر عالم عدم واقعی است، اما زمانی نیست. از نظر وی ادله متکلمان بر حدوث زمانی عالم - به معنای وجود زمانی که عالم در آن زمان نبوده - ناتمام است و ادله حکما نیز توان اثبات قدم عالم را ندارد. در فصل چهارم به این مساله پرداخته شده است که آیا صفات حق تعالی زائد بر ذات است یا عین ذات، لاهیجی ضمن تحلیل معنای صفت رای اشاعره را نقد می نماید، از نظر وی تفاوتی بین حکما و متکلمان امامیه و معتزله در این مورد وجود ندارد.در فصل پنجم آرا دانشمندان پیرامون حسن و قبح عقلی بررسی شده است. نزاع در این مساله از نظر لاهیجی هم در مقام تحقق خارجی این اوصاف است و هم در مقام کشف و درک آنها. در هر دو مقام، اشاعره برخلاف معتزله معتقد به شرعی بودن حسن و قبح هستند، لاهیجی ضمن اثبات عقلی بودن حسن و قبح، معتقد است برخی از قضایای مشتمل بر حسن و قبح یقینی و بدیهی است و این با مشهوره دانستن آنها از سوی حکما منافاتی ندارد، زیرا یک قضیه می تواند از یک جهت از یقینیات باشد و از جهت دیگر جز مشهورات. اینکه قضایای مشتمل بر حسن و قبح اینجنین است از ابتکارات لاهیجی محسوب می شود.
مبانی عقلی ولایت در فلسفه ملاصدرا
نویسنده:
ندا درخواه
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ولایت، حقیقتی است که هم بر خدا و هم بر انسان اطلاق می شود . ملاصدرا ولایت انسان را به ولایت عام و خاص تقسیم می کند که ولایت عام قرب اهل ایمان به خداوند است. قرب خاص، فنای ذاتی و صفاتی و افعالی انسان در حضرت حق است. از نظر ملاصدرا، مقام ولایت، مقام انسان کامل است که در قوس نزول با تنزل ولی یا انسان کامل، مراتب هستی ایجاد می شود. ملاصدرا این مقام را بر اساس مبانی وجود شناختی خود تبیین می کند که بر طبق مبانی چون اصالت وجود و تشکیک وجود و قاعده الواحد و وجود رابط و مستقل ، "ولی" به عنوان فیض منبسط، صادر اول بلاثانی است که مراتب هستی تنزلات وجودی او هستند .در قوس صعود نیز مبانی انسان شناختی ملاصدرا، ترسیم کننده حقیقت و جایگاه " ولایت" است . ولایت امری اکتسابی است و هر انسانی به میزان شناخت حقیقت وجودی اش و تلاش در جهت کمال عقل نظری و عملیخود در مرتبه ای از "ولایت" قرار می گیرد و متناسب با مرتبه وجودی اش، قرب به حضرت حق می یابد و انسان کامل که علت وجودی در قوس صعود و علت غایی در قوس نزول است در بالاترین مرتبه ولایت قرار گرفته است." ولی" به طور کلی،به عنوان خلیفه خداوند، واسطه فیض وجودی و کمالی موجودات است.
تبیین وجودی معرفت با نظر به آراء ملاصدرا و هیدگر
نویسنده:
حسین زمانیها
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
تبیین وجودی معرفت، پژوهشی است در باب بنیانهای پیشین معرفت بشری. معرفت بشری، مبتنی بر نوعی حضور و دادگی پیشین اشیاء است؛ اما فهم چگونگی این دادگی پیشین و حضور اشیاء محقق نمی‌شود مگر در پرتو فهم ساختار وجودی انسان و نسبت آن با حقیقت وجود به عنوان بنیان همه ظهورات و تعینات موجودات به منزله متعلقات شناسایی. لذا تبیین وجودی معرفت تلاشی است در جهت فهم این نسبت و چگونگی ابتناء معرفت بر چنین نسبتی. از نظر هیدگر، رابطه معرفتی(رابطه سوبژه‌‌ـ ابژه)، به هیچ وجه بنیان و اساس ارتباط و تعامل انسان با عالم نمی‌باشد. عالَم اولین بار از طریق معرفت بر انسان مکشوف و گشوده نمی‌شود، بلکه انسان واجد نوعی گشودگی پیشین به عالَم است که بنیان خود معرفت نیز بر این گشودگی و انکشاف پیشین استوار است. انسان پیش از آنکه بخواهد نسبت به عالم معرفت پیدا کند در عالم حضور دارد، انسان به هیچ وجه موجودی فرو بسته و محصور نیست بلکه همواره در بیرون از خود، در حقیقت وجود قیام دارد. لذا هیدگر از نام دازاین که بیانگر استعلاء و برونخویشی انسان به سوی وجود است برای نامیدن این نحوه از وجود استفاده می‌کند. از نظر هیدگر در تاریخ متافیزیک غرب، که وی آن را سیر بسط و تثبیت سوبژکتیویسم می-داند، به دلیل غفلت از این رابطه پیشین اگزیستانس یا همان نحوه وجود انسان با حقیقت وجود، و اصل قرار دادن رابطه معرفتی،با نوعی گسست و شکاف عمیق بین انسان و عالَم مواجه می‌شویم که اوج این شکاف را می‌توان در اندیشه دکارت مشاهده کرد. در نتیجه در این سنت امکان وصول به اشیاء فی نفسه در معرفت بشری به سؤالی جدی و چالش بر انگیز تبدیل می‌شود. ملاصدرا نیز در فلسفه خود به هیچ وجه رابطه معرفتی را اصل و بنیان قرار نداده از نظر وی رابطه معرفتی منبعث از نوعی ارتباط وجودی بین عامل معرفت و متعلق معرفت است. وی حتی از این نیز فراتر رفته و اصولا علم و معرفت را نحوه‌ای از وجود و یا عین وجود می‌داند. از نظر وی همانگونه که حقیقت وجود دارای مراتب و درجات متفاوت است، متناظر با آن معرفت و علم نیز دارای مراتب متفاوتی است. در معرفت بشری علم به عنوان نحوه‌ای از وجود، چیزی جدای از وجود انسان و ساختار وجودی وی نبوده و لذا وی علم را نه نوعی ارتباط و اضافه بلکه آن را نوعی اشتداد و کمال وجودی برای انسان می‌داند. از نظر ملاصدرا معرفت بشری ریشه در ساختار وجودی انسان و وابستگی و تعلق وجودی وی به کمال و وجود مطلق دارد.وجود انسان با وجود سنگ، چوب و سایر موجودات در این حقیقت متمایز است که وجود انسان برخلاف سایر موجودات در خود فروبسته و محدود نبوده و همواره به سمت بیرون از خویش التفات دارد. این برونخویشی و التفات وجودی که ریشه در وجود تعلقی انسان دارد، بنیان دادگی و ظهور اشیاء در معرفت بشری است. در فلسفه ملاصدرا می‌توان به نوعی رابطه ماقبل معرفتی بین انسان به عنوان موجود مقید با وجود مطلق و نامحدود اشاره کرد؛ که رابطه معرفتی خود مبتنی بر چنین رابطه پیشینی است. به همین دلیل، هر چند ملاصدرا با پدیده‌ای به نامسوبژکتیویسم مواجه نبوده، امابا نظر به آراء وی می‌توان به نقد سوبژکتیویسم از منظری جدیدپرداخت.
کمال انسان از نظر ملاصدرا با نظر به کمال گرایی معاصر
نویسنده:
فاطمه ملاحسنی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ملاصدرا بر اساس مبانی فلسفی و انسان‌شناختی ویژه‌ی خود، از جمله اصالت وجود، تشکیک وجود، و حرکت جوهری، بحث کمال انسان را به نحوی مطرح کرده است که قابلیت‌های بسیاری برای پاسخ‌گویی به مسائل جدید مطرح درباره‌ی کمال دارد. ملاصدرا ویژگی خاص انسان را برخورداری او از قوه‌ی عقلانی می‌داند و لذا کمال انسان را بر اساس دو بعد عقلانی انسان، یعنی عقل نظری و عقل عملی، توضیح می‌دهد؛ گر چه بنا به دلایلی چون تجرد کامل عقل نظری، شرافت ذاتی آن، و باقی بودن آن در سرای اخروی، کمال نهایی انسان را در حیات اخروی در گرو عقل نظری می‌داند، و معتقد است این کمال نهایی در پرتو معرفت حقیقی به حق تعالی و اسماء و صفات و افعال وی می‌باشد. مسائل جدیدی در اندیشه‌ی فلسفی معاصر در بحث کمال انسان مطرح شده است، که عمدتاً ناظر به مکتب کمال‌گرایی است؛ لکن ما در این رساله کوشیده‌ایم پاسخ این مسائل را بر اساس آراء ملاصدرا درباره‌ی کمال انسان استنباط کنیم. بدین ترتیب در مواجهه با مسئله‌ی خودگرایانه یا دیگرگرایانه بودن کمال گرایی، می‌توان خداگرایی را به عنوان رویکرد سومی به این مسئله مطرح نمود. همچنین فلسفه‌ی ملاصدرا وظایف ناظر به خود و وظایف ناظر به دیگران را پوشش می‌دهد. در مسئله‌ی وحدت یا کثرت ارزش، گر چه ملاصدرا استعداد انسان‌ها را برای رسیدن به کمال متفاوت می‌داند، نتیجه اعمال آن‌ها و بحث حسابرسی را متناسب با همان تفاوت اولیه مطرح می‌کند. از طرفی ملاصدرا معتقد است تنها عده‌ی بسیار اندکی از انسان‌ها به مراتب عالی کمال دست می‌یابند؛ منتها این موجب نمی‌شود که مانند نخبه گرایان، جامعه را به سمت افزایش کمال آن عده‌ی معدود سامان‌دهی کند. نتایج عملی این رویکرد در تحلیل آراء ملاصدرا درباره‌ی کمال عبارت است از: لزوم ملازمت با عمل، اهمیت معرفت در انجام اعمال، لزوم تزکیه اخلاقی برای رسیدن به کمال، اولویت داشتن کمال فردی، و نقش انسان در ساختن ذات خود.
بررسی تحلیلی صادر اول و لوازم فلسفی آن در فلسفه ملاصدرا
نویسنده:
محسن اصلانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
پرسش از اوّلین مخلوق(صادر اوّل) دغدغه ذهن فیلسوفان اسلامی بوده است. حکمای مشاء صادر اوّل را عقل اوّل می‌دانستند که این موجود واجد کمالات همه مراتب مادون و دارای وحدت عددی بود. در حکمت متعالیه بحث شیوه‌ای دیگرگون به خود می‌گیرد؛ زیرا ملاصدرا با اتخاذ مبانی و اصولی متفاوت از حکمت مشاء، چیستی و تبیین صادر اوّل غیر از مکاتب دیگر است. از طرف دیگر با نظر به آثار ملاصدرا یک تنافر و تعارض ظاهری میان عبارات وی در باب صادر اوّل به چشم می‌خورد که در این پِژوهش مورد بررسی قرار گرفته است. در این تحقیق با تبیین چیستی صادر اوّل،‌ نحوه وحدت آن نیز مورد بررسی قرار گرفته وبه برخی از احکام و عوارض آن اشاره شده است و اثبات شده که وحدت آن وحدت حقّه حقیقیّه ظلیّه است. در ادامه تحقیق، مبانی و اصولی کهنظرملاصدرا بر آن مبتنی است مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته و تبیین و تقریر جدید ملاصدرا از قاعده الواحد بررسی شده است. ملاصدرابعد از گذر از وحدت تشکیکی به وحدت شخصی وجود، بحث از وحدت تشکیکی را برای وجود منبسط مطرح می‌کند. در پایان با برشمردن لوازم فلسفی اثبات وجود منبسط از جمله: امکان تبیین عقلی انسان کامل، توحید افعالی، رد نظریه حلول و همه خدایی، تبیین درست وحدت و کثرت و مصون بودن وحی الهی از خطا در مراحل سه گانه نزول،دریافت و ابلاغ و حل تعارض متکلمان و حکما در باب حدوث وقدم عالم؛ این نتیجه به دست آمد که وحدت تشکیکی از وجود به ظهور وجود منتقل می‌شود و اگر به وجود منبسط نگاه استقلالی شود دارای وحدت تشکیکی است که کثرات را در خود جای می‌دهد واگر نظر ربطی شود چیزی جز شأن حق‌تعالی نیست.
بررسی منطقی معناشناختی وجود در حکمت متعالیه از دیدگاه فلسفه تحلیلی
نویسنده:
مرتضی کربلاییلو
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
بخش اول این پایان‌نامه نشان می‌دهد «وجود» در کاربردی که ملاصدرا از آن دارد اولا مدلول واقعی دارد و ثانیا مصحح هر نوع معناست. و باید در مقوله‌ی «ثبوت الشیء» اندیشیده شود. این دیدگاه با نظرگاه ارسطو که موجود را عبارت از چیستی می‌دانست و با دیدگاه میرداماد که جز معنایی مصدری برای «وجود» معنایی دیگر قائل نیست در تضاد است. وجود انتزاعی مدنظر میرداماد و ماهیت مدنظر ارسطو فقط در مقوله‌ی «ثبوت شیء لشیء» می‌توانند اندیشیده ‌شوند. ملاصدرا با کاوش در نوع مواجهه‌‌ای که ما با واقعیت داریم، به این نتیجه می‌رسد که «امر فراروی ما» از سنخ «نه- چیستی» است و سپس نام آن را «وجود» می‌گذارد.در بخش دوم بحث بر سر این است که وجودی که ملاصدرا از آن سخن می‌گوید بر مدلول خود دلالت مستقیم دارد و فاقد معنا (.....
معناشناسی صفات الهی از دیدگاه علامه طباطبایی
نویسنده:
مریم باروتی، قاسم کاکایی، رضا اکبریان
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در بیشتر آثار علامه طباطبایی، نظریۀ معناشناختی غالب همان «دیدگاه اثبات بلاتشبیه» است. اما چنین به نظر می‌رسد که در این آثار، یک مدل واحد از دیدگاه اثبات بلاتشبیه ارائه نمی‌گردد، بلکه دست‌کم سه مدل متفاوت را می‌توان تمییز داد: (الف) مدل طولی بودن اصل معنا با قطع نظر از خصوصیات مصادیق، (ب) مدل طولی بودن اصل معنا از حیث بیان مصادیق، (ج) مدل متواطی اصل معنا از حیث غرض و کارکرد مشترک. در این مقاله سعی می‌شود به تبیین و تحلیل هر مدل، بر اساس نظرات خاص علامه طباطبایی بپردازیم، و برای هر مدل مصادیقی را از آثار ایشان استخراج و تحلیل کنیم. گرچه دیدگاه اثبات بلاتشبیه مزایایی دارد و زبان طبیعی و مفاهیم حاکی از این زبان را، که ناظر به قلمروی متناهی است، تعالی می‌بخشد و دربارۀ خداوند به کار می‌گیرد، در عین حال انتقاداتی بر این دیدگاه وارد است که باید به آنها توجه کرد.
صفحات :
از صفحه 1 تا 21
وجود منبسط به مثابه «جنس حقیقى» در فلسفه ملّاصدرا
نویسنده:
محمد سعیدی مهر، مرتضى کربلایى لو، رضا اکبریان
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
همه معانى ماهوى پس از پذیرفتن اصالت وجود، در معرض بازتفسیرند. ما باید بتوانیم تفسیرى مبتنى بر احکام وجود از آنها داشته باشیم. در این مقاله با استفاده از نظر ویژه ملّاصدرا درباره «فصل» و تفسیر وجودشناختى وى از آن، کوشیده ایم به نظریه او درباره «جنس» دست بیابیم. مى خواهیم بدانیم معناى جنسى با شهود کدام مرتبه وجود در ذهن منعکس مى شود. در واقع با همان رویکردى که ملّاصدرا درباره فصل حقیقى و تطبیق آن بر وجود خاص اخذ کرده است پیش مى رویم تا به نظریه وى درباره جنس حقیقى برسیم. در این روند، جنس را در نهایت بر وجود منبسط تطبیق مىکنیم و به ناسازگارى این نظریه با قول سینوى مشهور، یعنى انتزاع جنس از ماده، اشاره و از آن دفاع مىکنیم.
صفحات :
از صفحه 163 تا 178
نحوه‌ی اتصاف ذات الهی به صفات کمالی از دیدگاه علامه طباطبایی
نویسنده:
مریم باروتی، رضا اکبریان
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیده علامه طباطبایی در آثار خود، دیدگاه‌های متفاوتی درباره‌ی نحوه‌ی اتصاف ذات الهی به صفات کمالی دارد: الف) عینیتِ صفات با یکدیگر و با ذات الهی، ب) عینیت یک طرفه، ج) عینیت مفهومی و مصداقی ذات الهی با صفات. چنین به‌نظر می‌رسد که این سه دیدگاه بر مبانیِ متفاوت و در طول یکدیگر استوار است. هر دیدگاه با حفظ موضوع و مبانی‌اش تحقق داشته و دیدگاه‌های دیگر را نیز نقض نمی‌کند. در دیدگاه نخست، عینیت دو‌طرفه‌ی صفات کمالی با یکدیگر و با ذات الهی، کثرت مفهومی صفات الهی و وحدت تشکیکیِ غیر‌تفاضلیِ آن‌ها بر اساس آثار علامه طباطبایی تبیین می‌شود. دیدگاهِ عینیت یک‌طرفه اصطلاح مختصِ علامه طباطبایی است و چنین به‌نظر می‌رسد که با تحلیل مقامات الهی از نظر ایشان، می‌توان این دیدگاه را تبیین نمود. دیدگاه سوم مبتنی بر نظریه‌ی بدیعِ علامه طباطبایی یعنی توحید اطلاقی است، که نهایتاً به نفیِ نحوه‌ی اتصاف ذات الهی به صفات کمالی می‌انجامد.
صفحات :
از صفحه 1 تا 24
  • تعداد رکورد ها : 239