جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 243
تحلیل دیدگاه ملاصدرا در مساله وحدت‌انگاری و دوگانه‌انگاری نفس و بدن
نویسنده:
احمد شه‌گلی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسئله رابطه نفس و بدن از مباحث مهم و تاثير گذار و غامض فلسفه است. با وجود نگارش هاي فراوان، بحث از آن همچنان ضرورت دارد. مباحث طرح شده در این پژوهش دارای رویکرد جدید، مسئله جدید و در مواردی همراه با طرح دیدگاه است. از آن جا كه بحث از رابطه نفس و بدن ارتباط تنگاتنگی باشناخت احكام موجودات مادي و مجرد دارد، لذا بررسی این احكام و ملاك تمايز آنها، برخی از مباحث این پژوهش را تشکیل می دهد، در بحث ملاک تمایز مادی و مجرد، دیدگاه های مختلف بررسی شده و اثبات شده که قابلیت اشاره حسی در بین معیارهای موجود از قوت بیشتری برخوردار است.بحث رابطه نفس و بدن مباحث مختلفی را در بر می‌گیرد. در این پژوهش اختصاصا بر روی چند مسئله تمرکز شده که عبارتند از: 1. تبیین چگونگی رابطه نفس و بدن: در این بحث، پنج تقریر از محل نزاع وجود دارد، برخي از اين تقریرها خارج از محل نزاع هستند. در بحث مذکور، رویکرد ابن سینا و ملاصدرا به این مسئله تحلیل شده، در بین رویکرد های موجود دیدگاه ملاصدرا، با وجود برخي مناقشات، موفق ترین راه حل، است و خدشه در روح بخاري، از استحكام این نظریه نمي كاهد. نگارنده در اين بخش دیدگاهی در حل معضل مادي و مجرد ارائه داده است. 2. مسئله دیگر بحث از تاثیر و تاثر نفس و بدن و تبیین نحوه مکانیسم آن و ارائه یک نظریه و ذکر ادله و ثمرات آن است. بر اساس این نظریه هر حالت، مفهوم، گزاره و کشف و شهودي و بطور کلی هر آنچه در نفس حادث می شود، در بدن تأثير مي‌گذارد؛ همچنين هرگونه فعل بدني مسبوق به اراده، در نفس تأثيرگذار است. 3. بیان کیفیت تعلق نفس به بدن و علت تعلق 4. دوگانه انگاري و وحدت انگاری. در این بحث ابتدا رویکرد ابن سینا و سپس سه رویکرد ملاصدرا به این مسئله بیان شده و ادله هر یک از این رویکردها، مورد ارزیابی قرار گرفته و اثبات شده دیدگاه ملاصدرا، وحدت تشکیکی است. اگر چه نوعی ثنویت حداقلي در نگاه وی وجود دارد ولی این نوع ثنویت با وحدت تشکیکی نفس و بدن که همان رویکرد اصلی صدرا است قابل جمع است.
رئالیسم علامه طباطبائی (ره) در ادراک حسی با نظر به فلسفه ادراک معاصر
نویسنده:
حمید حسنی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یکی از مشکلات عمده و سنتی ادراک که گاها در فلسفه‌ی معاصر «مسأله‌ی ادراک حسی» خوانده می‌شود، از دو پدیده‌ی خطای حسی و توهم ناشی شده است: اگر این نوع خطاها ممکن باشند، در این صورت ادراک حسی چگونه نمی تواند مطابق تصور شهودی و متعارف ما از این ادراک باشد، تصوری که ارتباط مستقیم و آگاهانه ذهن با عالم خارج است. مهم‌ترین نظریه مقابل تصور متعارف از ادراک حسی ایده‌آلیسم است. علامه طباطبایی (ره) در کتاب «اصول فلسفه و روش رئالیسم» برای اجتناب از شبهات ایده-آلیسم، به یک معلوم فطری ـ به‌معنای متعارف ـ درباب علم اجمالی ما به عالم توسل جسته است اما با رد تصور متعارف از ادراک حسی توسط ایده‌‌آلیست، پاسخی تفصیلی در قالب تحلیل خطای حسی ارائه می‌دهد. علامه با تفکیک مراحل ادراک حسی، خطای حسی را نه در این مراحل، بلکه در تطبیق حکم قوه خیال به حکم حس می‌داند. از این رو، ظاهرا از نظر علامه ویژگی تجربه حسی، به‌واسطه حضور خود متعلقات متعارف ادراک حسی تبیین می‌شود. اگرچه علامه در «نهایه الحکمه» پاسخی به اشکال خطای حسی نداده است، اما از مجموع سخنان ایشان درباب ادراک حسی نیز پاسخی متفاوت از نظریه‌های رایج ادراک حسی، از جمله تبیین ویژگی پدیداری تجربه‌ی حسی، می‌توان استنتاج نمود. در این رساله، نخست پس از تشریح مولفه‌های تصور متعارف از ادراک حسی، به این می‌پردازیم که چگونه امکان خطاهای حسی این تصور را به چالش می‌کشند. نهایتا دیدگاه علامه در «اصول فلسفه و روش رئالیسم» و سایر آثار ایشان درباب امکان تصور متعارف از ادراک حسی، مورد بررسی و تحلیل می‌گیرد. نهایتا چنین به نظر می رسد که یکی از پاسخ های رئالیست های خام به استدلال خطای حسی با رویکرد علامه سازگار است و استدلال توهم نیز طبق مبانی علامه قابل پاسخگویی است.
نظریه «اصالت وجود» در ساختار فلسفی ملاصدرا و علامه طباطبایی و نتایج فلسفی آن در مسأله «حمل»
نویسنده:
سیاوش اسدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در این رساله ابتدا واژگان به کار رفته در نظریه اصالت وجود از لحاظ معنا و مدلول و بر اساس نظریه دلالت غیر مستقیم مورد بررسی قرار گرفته اند. سپس نظریه اصالت وجود در دو ساختار فلسفی ملاصدراو علامه طباطبایی بیان و تحلیل شده است و مشخص شده است که این نظریه در ساختار فلسفی علامه متفاوت از ملاصدراست. آنگاه تأثیر این تفاوت در مسأله حمل بررسی شده است و مشخص شده که نظریه علامه در مسأله حمل و همچنین نظریه صدق نیز متفاوت از ملاصدراست.
وجود ذهنی نزد علامه طباطبایی (ره)
نویسنده:
فاطمه حسینی مجرد
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
نظر علامه طباطبایی (ره) درباره مسئله وجود ذهنی، تقریر ایشان از براهین و ادله‌ی اثبات وجود ذهنی و پاسخ‌هایی که به اشکالات و ایرادات وارد بر این نظریه داده‌اند، و در نهایت تفاوت‌های ظریفی که نظر ایشان با آراء صدرالمتألهین در برخی موارد دارد، مسئله اصلی این پژوهش به شمار می‌آید. از دیدگاه علامه طباطبایی (ره) شأن وجود ذهنی حکایت از ماورای خود است بدون این‌که آثار محکی بر حاکی مترتب شود. وجود ذهنی به دلیل آن‌که ذاتاً حیثیت قیاس به خارج دارد، از این رو بذاته حاکی از ماورای خود است بنابراین محال است که شیئی وجود ذهنی داشته باشد بدون آن‌که وجود خارجی برایش محقق باشد. میان صورت ذهنی و محکی خارجی تطابق ماهوی وجود دارد زیرا در غیر این صورت، همه علوم ما جهل خواهد بود و باب علم به خارج از اساس بسته می‌شود و نهایتاً سفسطه لازم می‌آید.علامه طباطبایی (ره) برهان تصور معدومات، برهان حکم بر معدومات، برهان ادراک مفاهیم کلی، ادراک مفاهیم صِرف و برهان خطای ادراک را برای اثبات وجود ذهنی معتبر می-داند. از دیدگاه ایشان این براهین تنها وجود ذهنی را برای نوع محدودی از ادراکات مثل معدومات و مفاهیم کلی اثبات نمی‌کند بلکه ملاک تعمیم این ادله به سایر ادراکات این است که همه‌ی ادراکات ما از سنخ واحدی است.از نظر ایشان اشکال اجتماع جوهر و عرض و نیز اندراج یک شیء تحت دو مقوله و ثبوت محالات ذاتی با تمایز دو حمل اولی و شایع قابل حل است. در اتصاف شیء به دو وصف کلی و جزئی به دلیل اختلاف جهات، اشکال وارد نیست و اعتقاد به تجرد همه‌ی صورت‌های علمی اشکال انطباع کبیر در صغیر را منتفی می‌نماید و در نهایت از منظر ایشان، ادراک حسی و خیالی به فرآیند مادی اعضاء و اعصاب منحصر نیست بلکه این‌ها معد و زمینه ساز ادراکند.
جوهر از دیدگاه ارسطو و ابن‌سینا
نویسنده:
احمد حسینی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
این رساله در پی آن است تا با مطالعه جوهر – که یک از مهمترین مسایل فلسفه مشایی است – در فلسفه های ارسطو و ابن سینا، جنبه های اساسی تفاوت مابعدالطبیعه های این دو فیلسوف را نشان دهد. ارسطو هم مانند افلاطون، موجود حقیقی را اوسیا می نامد؛ اما آنچه او از اوسیا در ذهن دارد با مثال افلاطونی متفاوت است. از نظر ارسطو، اوسیا، موجودی عینی، یک "این" و قابل اشاره است. جوهر واقعی در نظر ارسطو، موجودی است که در هویت خود مستقل است؛ یعنی چه در وجود و چه در تعریف به موجود دیگری وابسته نیست. هستی واقعی، واقعیت فردی انضمامی است که بالفعل موضوع واقع می شود و خود در هیچ موضوعی نخواهد بود. ارسطو، موجود بودن را همان فعلیت داشتن می داند و برای موجود بودن، اجتماع اجزای ماهیت را شرط لازم و کافی قلمداد می کند. اما از نظر ابن سینا، برای تحقق یک شیء، صرفاً اجتماع اجزای ماهیت آن کافی نیست بلکه اشیا در لایه ای عمیق تر از حقیقتشان که همانا لایه باطنی و وجودی آنهاست، به علت خود وابسته اند. این دقیقاً همان نوآوری فلسفی بود که فلاسفه مسلمان با طرح مساله تمایز مابعدالطبیعی وجود و ماهیت و عروض وجود بر ماهیت ارائه کردند. از نظر ایشان، وجود، واقعاً از ماهیت متمایز است و بر آن عارض می شود. در سنت تفکر فلسفی بعد از فارابی و ابن سینا، گفتمان وجود، جای گفتمان جوهر را می گیرد؛ چرا که در فلسفه ارسطو، موجود، به جوهر و عرض تقسیم می شود و نیز موجود به معنای اولی و نخستین، بر جوهر حمل می شود و به معنای ثانوی بر اعراض. اما در فلسفه ابن سینا، موجود به واجب و ممکن تقسیم می شود و تنها موجودات ممکن دارای دو جنبه واقعی ماهیت و وجودند و این ماهیت ممکنات است که اگر در موضوعی وجود داشته باشد، عرض است و اگر در موضوعی وجود نیابد، جوهر.
تحلیل و نقد براهین اصالت وجود در آثارحاج ملاهادی سبزواری
نویسنده:
نفیسه سادات خوانساری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این پایان نامه در تلاش است با بررسی براهین اصالت وجود حاج ملاهادی سبزواری چگونگی تفسیر وی از اصالت وجود را به تصویر بکشد و نیز با مقایسه براهین اصالت وجود وی با دو فیلسوف مطرح ، ملاصدرا و علامه طباطبایی، نحوه برخورد هرکدام با این مسأله را بازنگری نماید. نتایج این بررسی به طور کلی نشان می دهد که علاوه بر اصل مشترک و حتی براهین مشترک بین هر سه، تفاوت هایی در نحوه استدلال وجود دارد و هر کدام از این سه فیلسوف دارای دلیل یا ادله خاص خود هستند. وجود دو برهان مشترک بین هر سه، وجود ذهنی و حمل شایع اهمیت و متقن بودن طریق استدلال را می رساند. نتیجه دیگر این بررسی نشان می دهد، حاج ملاهادی علاوه بر اینکه بزرگترین شارح تأثیرگذار در نشر آثار و عقاید ملاصدرا است، خود نیز فیلسوفی صاحب نظر به شمار می رود. چنانکه در برهان خاص ایشان به باریک بینی و ظرافتی بر می خوریم که از ابتکارات ویژه حاجی است وی وجود را در این برهان بدور از همه اضافات و تأویلات مختلف و سنگین در بیانی موجز و وافی مظهر تمام خیرات می شمارد. کلید واژه ها: اصالت، وجود، ماهیت، ملاصدرا، ملاهادی سبزواری، علامه طباطبایی.
بررسی سازگاری فرجام شناسی ملاصدرا با قرآن با تأکید بر تفسیر المیزان
نویسنده:
رضا حسینی لواسانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
به دلیل علاقه انسان به سرنوشت خود، مرگ و حوادث پس از آن، از مسائل مهمی است که ذهن او را به خود مشغول می کند. ملاصدرا موسس حکمت متعالیه، ضمن مطرح کردن مباحثی درباره فرجام انسان(مرگ، عالم برزخ و آخرت)، برای اولین بار به اثبات فلسفی معاد جسمانی پرداخته است و ادعای سازگاری آن را با قرآن کریم دارد. در این تحقیق که در مقام گردآوری، به روش کتابخانه ای و در مقام مقایسه و داوری به روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است، ضمن شرح دیدگاه ملاصدرا درباره روش تفسیری وی، مرگ، برزخ و معاد، به بررسی سازگاری مباحث مرگ، برزخ و معاد ملاصدرا با آموزه های قرآنی با تأکید بر دیدگاه علامه طباطبائی در تفسیر المیزان پرداخته ایم.از یافته های رساله حاضر، سازگاری دیدگاه ملاصدرا درباره چیستی و ضرورت مرگ، علت مرگ طبیعی، وجود عالم برزخ و ادراک برزخی، وجود بدن اخروی مثالی با آموزه های قرآنی است. هرچند که دیدگاه مدرس زنوزی و هم چنین دیدگاه "تشکیک در تجرد و مادیت"، به عنوان راه حل هایی که سازگاری بیشتری در بحث معاد جسمانی با ظواهر قرآنی دارند، مطرح شده است. البته در بحث خلود در جهنم، دیدگاه علامه طباطبائی که موافق خلود در عذاب است، نسبت به دیدگاه صدرالمتألهین، سازگار تر با قرآن کریم دانسته شده است.
طراحی و تبیین مدل توسعه یافته رهبری اصیل مبتنی بر دیدگاه علامه طباطبایی
نویسنده:
نونا مومنی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
نياز جامعه به رهبر و اهميت عملكرد او بر كسي پوشيده نيست. رهبري اثربخش در سازمان، عامل اصلي و اساسي در ايجاد همفكري و همدلي است (ساعتچی و عزیزپور، 1384). تاکنون نظریه های متفاوتی در مورد رهبری مطرح شده است. نظریه رهبری اصیل آخرین نظریه رهبری مطرح شده است كه به صورت عملياتي درآمده است (آووليو و گاردنر، 2005؛ براون و تروينو، 2006؛ تور و آفوري، 2007 و ... ). این نظریه بر ابعاد روانشناختی رهبر و پیروان و بافتی که در آن فعالیت دارند، تمرکز دارد. اساس این نظریه بر دو بعد روانشناختی خودآگاهی و خود تنظيمي رهبر است که با نام فرآیند توسعۀ فردی رهبر معرفی شده است. بنابر نظر پژوهشگران اين حوزه،‌ خودآگاهي پایه رهبری اصیل است و دربرگیرندۀ مؤلفه های1- ارزشها، 2-شناخت در مورد هویت،3 -عواطف و 4-اهداف / انگیزه ها است. همچنين، خود تنظیمی فرآیندی است که از طریق آن رهبران اصیل ارزشهای خود را با اهداف و عملکردهایشان تنظیم می کنند و به منظور هدایت کارکنانشان، استانداردها و اهداف خود را به آنها ارائه می کنند (آووليو و گاردنر، 2005؛ براون و تروينو، 2006؛ تور و آفوري، 2007 و ... ). پژوهشگران تاکنون سعی داشته اند تا با تعریفی جامع و قابل قبول از این دو بعد به تعریفی قابل قبول و کامل از رهبری اصیل دست یابند. اما به اذعان خود پژوهشگران تعریف کامل و جامع این دو بعد و متعاقب آن عملیاتی شدن جامع و کامل نظریه محقق نشده است.برای شناسایی علت عدم توفیق پژوهشگران در تبیین این دو بعد، در این رساله، مبانی و پایه های فلسفی این نظریه بررسی می شود و چگونگی دستیابی به این دو بعد، از منظر رویکرد رایج در علم یعنی اثبات گرایی تحلیل و نقد می شود.در این راستا، دیدگاههای متفاوتی از فلاسفه اسلامی و غیر اسلامی در مورد خودآگاهي و شیوه های هدایت انسان و در نهايت رهبري وجود دارد (طباطبایی، 1332؛ طباطبایی،1360؛ جعفری، 1360؛ جوادی آملی، 1379؛ حسن زاده آملی، 1362). در این پژوهش از دیدگاه علامه طباطبایی بهره گرفته می شود. علامه طباطبايي از زمره انديشمندان اسلامي است كه مباحث خود را علاوه بر مباحث نقلي با استدلال هاي قیاسی و منطقي مطرح مي كند (طباطبايي، 1332 و ...) و بر جامعه و زندگي اجتماعي و واقعي انسان تأكيد به سزايي دارد (طباطبايي، 1382؛ طباطبايي، 1361؛ طباطبايي، 1348؛ طباطبايي، 1332 و ...).در اين پژوهش، نخست پژوهشگر با تكيه بر تحليل انتقادي، نظريه رهبري اصيل را با ديگر نظريه هاي رهبري مقايسه مي كند و اثربخشي اين نظريه را در مقايسه با ديگر نظريه هاي مطرح شده بررسي مي كند. در بخش دوم، با تكيه بر مبانی و اصول فلسفی علامه طباطبايي، و با پیروی از رویکرد قیاسی مورد استفادۀ علامه طباطبایی «ره» و با استفاده از رويكرد داده بنياد متني، نظریۀ رهبري از ديدگاه علامه طباطبايي احصاء مي شود و عنوان می شود توفيق به خود آگاهی و خود تنظیمی نیازمند هر دو حوزۀ علم حضوری (شهودی) و علم حصولی (دربرگیرندۀ علم تجربی) است. همچنین، توفیق به علم نیز نیازمند پشتوانۀ اعتقادات دینی است. در ادامه نيز با بهره گیری از استدلال های منطقی و قیاسی و بررسی آثار علامه طباطبایی «ره» با استفاده از رویکرد کیفی داده بنیاد متنی، مؤلفه های دیگری نیز برای فرآیند رهبری بدست آمد که مهم ترین آنها ولایت است. در نهایت، نظریۀ بدست آمده از ديدگاه علامه طباطبايي با نظريه رهبري اصيل مقايسه و اثربخشي آن بررسي مي شود.
موجود بالذات و موجود بالعرض از نگاه صدرالمتألهين و حكيم اشراقي
نویسنده:
علي فضلي؛ رضا اکبريان
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
چکیده :
دو اصطلاح فلسفي موجود بالذات و موجود بالعرض، در حکمت متعاليه کليد فهم برخي از مهم‌ترين مباني هستند. اين مقاله درصدد پاسخ به چيستي اين دو اصطلاح در فرهنگ صدرا و توضيح تمايز آن با معناي مقصود در فرهنگ اشراقي است؛ چراکه در نظام حکمت اشراق، ماهيت موجود بالذات و موجود بالعرض عقلي صرف و ذهني محض است که هيچ نحو تقرر عيني، چه استقلالي و چه انتزاعي ندارد؛ ليکن در نظام حکمت متعاليه، وجود به عنوان موجود بالذات است و همة احکام آن در خارج موجود بالعرض هستند؛ موجوديت بالعرضي که براي تحقق در خارج به واسطه در عروض نياز دارد. اين واسطه که موجب اتصاف مجازي آن احکام به وصف موجوديت مي‌گردد و آن را به نحو انتزاعي در خارج محقق مي‌سازد، ريشه در ارتباط وجودي اتحادي آن احکام با متن وجود دارد. در فرهنگ صدرا اين موجودات بالعرض به لحاظ اقسام ارتباط وجودي دست‌کم دو نوع مصداق دارند: معقولات اولي و معقولات ثانيه فلسفي. اين دو مصداق هريک به نحوي خاص به گونة مجازي در متن واقع هستند و البته به موجوديت مجازي معقولات اولي، حيثيت نفادي و به موجوديت مجازي معقولات ثانية فلسفي، حيثيت اندماجي گويند.
صفحات :
از صفحه 7 تا 0
تحلیل نظریه جسمانی بودن حدوث نفس انسانی در فلسفه ملاصدرا و ابعاد و نتایج آن با نظر به آراء منتقدان
نویسنده:
ابوالحسن غفاری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
هدف از این پژوهش "بررسی و تحلیل نظریه حدوث جسمانی نفس انسانی در فلسفه ملاصدرا و بیان ابعاد و نتایج آن با نظر به آراءمنتقدان" است. ملاصدرا با نقد نظریه قدم نفس و حدوث روحانی آن، نظریه ابتکاری خود در باره نفس را مطرح کرده است، بر اساس این نظریه نفس قبل از بدن به عنوان نفس جزئی با تعینات و تشخصات شخصی و فردی وجود نداشته و هنگام پیدایش نیز روحانی و مجرد نیست، بلکه نفس در آغاز پیدایش جسمانی و عین بدن است که در اثر حرکت جوهری به تکامل رسیده و مراتب گوناگونی را با حفظ همه مراتب قبلی سپری کرده و پس از رسیدن به مرتبه تجرد خیالی به مرتبه عقلی نایل می شود. براساس تشکیک در مراتب عینی وجود این مراتب و درجات از هم جدا و منفصل نیستند، بلکه حقیقت واحد اتصالی دارای مراتب و شئون را تشکیل می دهند، این فرایند با اصولی همچون اصالت وجود، تشکیک وجود و حرکت جوهری توجیه می شود. به عقیده ملاصدرا آنچه به لحاظ فلسفی محال و ممتنع است این است که نفس جزئی با حفظ جزئیت خودکه بالقوه هم هست قبل از بدن موجود باشد، وی طور دیگری برای وجود نفس قبل از بدن قائل است که از آن به وجود نفس در سلسله علل خود، وجود نفس در مرتبه قضای ربانی، وجود نفس درمقام اجمال قبل ازتفصیل و وجود نفس درعالم تقدیر تعبیر کرده و گاهی ازآن به روح تعبیر آورده است. نظریه حدوث جسمانی ملاصدرا بسیاری از مشکلات فلسفی را حل کرده است، مساله رابطه نفس و بدن که از مشکلات عمده فلسفه غرب بوده و دکارت و پیروان او از ارائه راه حل منسجم و سازگار عاجز بودند در پرتو نظریه ملاصدرا تبیینی درست و سازگار می یابد، براساس این نظریه ملاصدرا بدن را مرتبه نازل نفس دانسته و به دو جوهرمستقل از هم معتقد نبوده و در نتیجه گرفتار دوئالیسم نمی شود. معادجسمانی، بقای نفس، اتحاد عاقل ومعقول، تناسخ ملکوتی، استکمال جوهری نفس و... مسائلی هستندکه در نظام ملاصدرا به کمک اصل جسمانیه الحدوث بودن نفس سامان یافته اند، بهره گیری از چگونگی حدوث نفس و ابعاد آن تحول اساسی در مسائل اخلاقی، تربیتی، روانشناسی و معرفتی و... ایجاد کرده، افق های نوی در حوزه ها یاد شده به روی انسانها مخصوصا محققین می گشاید. پس از ملاصدرا نظریه او مورد انتقاد تعدادی از متفکران واقع شده است. ملارجبعلی تبریزی و شاگردان او و برخی دیگر ازکسانی که معاصر با ملاصدرا نیستند از این دسته اند. این منتقدان در یک سطح نیستند؛ عده ای از آنها به صورت مستقیم با نظریه حدوث جسمانی نفس مخالفت کرده و عده ای دیگر با نقد مبانی و اصول فلسفه ملاصدرا از جمله حرکت جوهری و تجرد خیال با نظریه ملاصدرامخالفت کرده اند، گروهی دیگر نیز با ابعاد مختلف و نتایجی که از این نظریه به دست می آید مخالف اند. در این پژوهش پس از تحلیل نظریه ملاصدرا و مقایسه آن با نظرات رقیب، به بررسی ابعادگوناگون این نظریه پرداخته شده، به انتقادات پاسخ داده شده و دراغلب موارد از نظریه ملاصدرا دفاع شده است. اما نظریه ملاصدرا همچنان در پاره ای موارد با چالش جدی مواجه بوده و به نظرمی رسد ملاصدرا از تبیین پیامد ها و نتایج نظریه خود به طوری که با سازگاری و انسجام کاملی برخوردار باشد دچار مشکل است مساله کلیات و معادجسمانی از زمره آنهاست.
  • تعداد رکورد ها : 243