جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 938
بررسی تطبیقی نظریه معرفت الله نزد مولوی و ملاصدرا
نویسنده:
زهرا کامکار، منصور میر، یحیی بوذری نژاد
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
معرفت از ریشه "عرف" به معنای شناخت و علم به چیزی به همان صورت که هست ، می باشد. توجه به نیروی مابعدالطبیعه و شناخت مبداء عالم از زمان های کهن تا کنون هاله ای از ابهام در ذهن بشر ایجاد نموده و او را با این پرسش رو به رو کرده است که چگونه می توان به معرفت و شناخت مبداء عالم دست یافت؟ و چه راهی آدمی را بهتر و سریع تر به این مقصود می رساند؟ در مقام پاسخ گویی به این پرسش دو جریان مهم تاریخی از دیرباز موجود بوده است که از لحاظ ماهیت و روش در مقابل هم قرار داشته اند. اول، جریان عقل و فلسفه و دوم، جریان قلب و عرفان. با دقت در اصحاب عقل و عرفان، می توان ملاصدرای شیرازی را به حق از نوآوران و اولیای فلسفه و حکمت دانست و بی تردید باید جلال الدین محمد بلخی را از ستارگان عالم عرفان به شمار آورد. اگر چه ابزار و وسیله شناخت در عرفان، دل و شهود قلبی می باشد، اما در بررسی آثار مولوی علاوه بر آن به اقبال و توجه ویژه وی به عقل نیز پی می بریم.هم چنین باید توجه نمود که فلسفه ملاصدرا همان گونه که بر عقل و استدلال تکیه دارد ، عرفان و شهود قلبی را نیز در درون خود جای داده است. این رساله به بررسی هر یک از دو جریان فلسفه و عرفان در باب شناخت خداوند و معرفه الله پرداخته و آراء دو تن از اندیشمندان و بزرگان آن یعنی صدرالمتالهین شیرازی و جلال الدین محمد بلخی را در این باره مورد تحلیل قرار می دهد.
دیالکتیک غم و شادی در اندیشه عطار و مولوی
نویسنده:
مژده شریعتمداری، ناصر گذشته، قربان علمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
پژوهش حاضر به بررسی امکان خوانش دیالکتیکی از غم و شادی در تجربه عطار و مولوی پرداخته است. با بررسی سیر تاریخیِ دیالکتیک در یونان و غرب، از افلاطون تا کانت و هگل و با تبیین تفاوتِ نگاه های دیالکتیکی هگل و سورن کیرکگور– از آن رو که یکی از دغدغه های اگزیستانسیالیستی احوالات و انفعالات روحی آدمی ست. – تلاش شده است، راه را برای درک مفهوم ِ دیالکتیک و شهود دیالکتیکی در تجرب? عطار و مولوی هموار کنیم، و مدعی شویم بیان دیالکتیکی ایشان از عیان دیالکتیکی شان برآمده است. سپس غم و شادی را در زیست جهان ِ این دو عارف بررسی کرده ایم، معیارها و اصول آنها در شناخت غم و شادی و دلایل و عوامل عارض شدنِ این احساسات بر آدمی را نام برده ایم و نشان داده ایم که اندوه و یا خرسندی آنگاه که روی در دنیا داشته باشند ، غم نُما و شادی نُما هستند . و آنگاه که فرد از تعلقات زمان مند و مکان مند این عالم خود را رها کرد همه گریه و خنده اش ، قبض و بسطش ، فرح و ملالش و غم وشادی اش از جنس دیگری می شود. اگر با نگرشی دیالکتیکی به این تجرب? عطار و مولوی نظر افکنیم، در خواهیمیافت که چگونه غرق شدگی در عشق و زیست در بیکرانگی انسان را در موقعیت های زیست? متفاوتی قرار می دهد که رنگ و بوی نوینی به آن خواهد بخشید . به مدد همین نظرگاه دیالکتیکی ست که در مییابیم چرا عطار سراسر دردمندی و اندوه است و هر که را غم دار تر است، مقرب تر می بیند و چرا اساسا مولوی در عشق یکسره سخن از طرب و دست افشانی دارد. و سرانجام خدمات غم و شادی را در همین راستا بهم اشاره کرده ایم تا بتوانیم به نتایج عملی و مطلوب تری از پژوهش نائل آییم . کلید واژه : دیالکتیک، غم ، شادی ، عطار، مولوی، عشق، زیست جهان
نیستی و مقایسه آن در اندیشه مولانا و مارتین هایدگر
نویسنده:
مریم محمدرضائی، ناصر گذشته
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
فاقد چکیده
معنای زندگی (مفهوم هدف و ارزش زندگی ) در نگاه مولوی
نویسنده:
میلاد تدین موسوی، اعظم پویازاده، ناصر گذشته
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
پرسش از ”معنای زندگی“ یکی از مهم ترین مسائلی است که در طول تاریخ همواره مطرح بوده است، اما طرح آن و نحوه ی پاسخ گویی به آن در دوران جدید به صورت جدی تر مورد توجه قرار گرفته است. امروزه ضرورت پرداختن به این پرسش بیش از گذشته احساس می شود؛ چرا که قلمرو بی معنایی روز به روز در حال گسترش و نابودی پیکره های معنا در اطراف ماست. از طرفی دیگر نحوه ی درگیری ما با این پرسش مهم و تلاش هایی که برای پاسخ بدان انجام می دهیم، تعیین کننده ی مسیر اصلی زندگی و سرنوشت ماست؛ که این، ضرورت پرداختن به این موضوع را برجسته تر می سازد . در این نوشتار به بررسی دو تقریر اساسی از پرسش ”معنای زندگی“، یعنی ”هدف زندگی“ و ”ارزش زندگی“، در نگاه مولوی پرداخته شده است. مراد از ”هدف زندگی“، غایتی است که مولانا در زندگی به عنوان مقصد نهایی در نظر می گیرد و مراد از ”ارزش زندگی“، عامل یا عواملی است که به واسطه ی آن ها زندگی ارزش زیستن می یابد؛ و نهایتا ما را به مقصود غایی رهنمون می گرداند. مولوی به غایت مندی هر چیز در عالم معتقد است. برای او تئوری ”زیستن برای زیستن“ بی معنا است. بنابراین او وقتی با چشم آخِربین خود به مسیر زندگی می نگرد، مقصدی می بیند؛ مقصد نهایی مسیر زندگی وی ”عدم“ است. از طرف دیگر در نگاه مولوی آن چه به زندگی ارزش زیستن می بخشد، وسیله یا وسایلی است که ما را در جاده ی زندگی، به مقصد نهایی می رساند. عشق، مصاحبت بزرگان و فطام سه ارزشی هستند که زندگی را سزاوار زیستن می سازند. مولوی کمال عشق را نیست و عدم گردیدن در معشوق، کمال مصاحبت بزرگان را در باختن هستی خود در هستی آنان و کمال فطام را قطع تعلق از تعلقات مرحله ی کنونی وجود، جهت نیل به غایت زندگی(عدم) می داند.
سمع در آثار مولانا ، مفهوم و جایگاه
نویسنده:
لعبت جوادی، ناصر گذشته، قربان علمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
بشنو این نی چون شکایت می کند از جدایی ها حکایت می کند تحقیق حاضر در خصوص بررسی پدیدار شناسانه سمع در سه اثر مولانا، مثنوی، فیه ما فیه و دیوان شمس است .توجه خاص مولانا به سمع و جایگاهی که او برای این حس در میان حواس بشری قائل است ، جلال الدین را به وادی سماع ، این مطلقِ شنیدن که متعالی ترین شکل شنیدن است می کشاند. اَشکال سمع در قالب های وحی و الهام ، این ودیعه های آسمانی در زمین و اوقات عرفانی که بر این نوع شنیدن مترتب است و همچنین سمع و سخن الهی و تنیدگی سمع و صدا و صوت ، از دیگر مباحثی است که به آن پرداخته شده است. هستی با شنیدنِ خطاب کلمه کُن ِالهی آغاز شده است و رابطه دیالکتیکِ گفت و شنود و یا به عبارتی سمع و کلمه الهی نیز اساس این کار قرار گرفته است. هستی با یک کلمه و صدا آغاز شد و با صدا و نفخه حق در شیپور اسرافیل نیز به انجام می رسد. بررسی آثار محققان دین پژوه و مولوی شناس در این باره نیز موید اهمیت سمع و شنیدن از تکوین ازلی تا دنیای کنونی است و ما را در اثبات فرضیه ها یاری می دهد. عالم، سمیعِ نغمات الهی است و حکم حق چنین است که نمی آفریند مگر آنکه قابلیت آن را عطا نموده باشد. چه اگر نغمه ای هست، پس گوشی نیز لازم می آید که صدای او را بشنود. هستی مُسخر آدمی است و مولانا با خطاب آغازین بشنو در نی نامه بر آن است تا با تصویر کردن او که از اصلش جدا مانده است، یادآور شود که هیچگاه نبوده است که عالم بوده باشد و آدم نبوده باشد.
طبیعت از دیدگاه روان‌شناختی و نگاه عرفانی مولوی در دیوان کبیر
نویسنده:
فاطمه بیان فر، یوسف عالی عباس آباد
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
تعامل انسان با طبیعت بخش عمده زیست انسانی است که به دلیل آسیب­های جدی در این حوزه نیازمند تجدیدنظر و ارائه رویکردهای مؤثری است که این تعامل را به شکلی پایدارتر و معنادارتر ترسیم کند. یکی از این رویکردهای مؤثر، نگرش عرفانی مولانا در دیوان کبیر است که بر جایگاه ویژه انسان در عالم و پیوند با آن تأکید دارد. رویکرد مؤثر دیگر، رویکرد روان­شناختی به طبیعت است. هدف این مطالعه بررسی طبیعت از دیدگاه روان­شناختی و نگاه عرفانی مولوی در دیوان کبیر بود. نتیجه­گیری: استفاده از طبیعت در مراکز درمانی، ادارات دولتی و بخش­های خصوصی به عنوان راهکاری مؤثر جهت کاهش تنش­های شغلی و محیطی و ارتقاء و رضایت شغلی قلمداد می­شود. طبیعت­درمانی نیز به عنوان یکی از درمان­های مؤثر در اختلالات مهارت­های ارتباطی مانند اتیسم، اختلالات اضطرابی، استرس، کاهش توجه و تمرکز مانند اختلال بیش­فعالی، کم­توجهی، تکانش­گری می­باشد. همچنین در جهان­بینی عرفانی مولانا، انسان باید طبیعت را در باطن، همانند خود تجلی اسماء و صفات گوناگون الهی دانسته و در مقام خلیفه الهی، نگهبان آن باشد. درنتیجه با درک درست جایگاه ویژه انسان و شناخت ویژگی­های انسان و طبیعت، چگونگی ارتباط همدلانه وی با طبیعت از دیدگاه مولانا در دیوان کبیر آشکار شد.
صفحات :
از صفحه 175 تا 195
بررسی تاثیر عوامل غیر معرفتی بر معرفت از دیدگاه مولانا جلال الدین رومی
نویسنده:
زهرا مستوفی اشتیانی، امیر عباس علیزمانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
فاقد چکیده
بررسی تطبیقی مساله بیان ناپذیری تجربه عرفانی از نظر فلوطین و مولانا
نویسنده:
مهدی علیمیرزایی، امیر عباس علیزمانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
فاقد چکیده
بررسی نمادهای «ابدال» در حکایت دقوقی مثنوی معنوی
نویسنده:
احمد خاتمی، صدیقه کاردان
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
حکایت دقوقی در مثنوی معنوی مولانا، شرح «واقعه»ای استثنایی و دیدار با اولیاء الله، آن هم در صورت‌ها و تبدیل‌های گوناگون، برای عارفی واصل به نام «دقوقی» است. اگرچه برای مولانا جلال‌الدین بلخی نیز، مانند دیگر ارباب و اصحاب تصوف، رمز و تمثیل اهمیت حیاتی دارد؛ تا آنجا که جهان با آنان به زبان رمزی سخن می‌گوید و هر چیز در جنب ارزش خارجی خود، معنا و ارزش رمزی نیز دارد، و هرچند در این حکایت، از نخستین صحنۀ آن تا دم پایانی، رخدادهایی شگرف و نمادین و موضوعاتی عمیق طرح می‌شود؛ آنچه در این گذار بدان پرداخته شده، تأملی دقیق‌تر بر صورت‌های مبدل «ابدال» است تا پیشینۀ حضور این جلوه‌ها در فرهنگ و باورهای دیگر ملل و نحل و در پی آن، علل تصویر شدن آن‌ها در جایگاه نمادهای این واقعه، قدری بیشتر روشن شود. در رویۀ پژوهشی و مطالعۀ کتابخانه‌ایِ این نوشتار و در پیوند با مفاهیم مرتبط با تبدیل‌های پیاپی جلوه‌های ابدال، از موضوعات انسان‌شناسی مولانا، وحدت وجود و نور در دو عالم شهادت و غیب نیز بحث به میان آمده است. بهره‌گیری مولانا از سه جلوۀ «نور، درخت و انسان» که اغلب در باور اقوام و ادیان گوناگون، رمز هدایت‌گری و حیات‌بخشی و خلیفه‌اللهی‌اند، برای تصویرسازی از اولیاء الله، در بستر نگاه ویژۀ مولانا به جایگاه حقیقی انسان در محضر آفریدگار خویش و چگونگی تلاش او برای دستیابی دوباره به آن جایگاه، از دقایق ظریف و نکات لطیف عرفانی این حکایت است که در کنار دیگر پدیده‌های خارق عادت و حیرت‌افزای آن، حکایت دقوقی را بی‌شک در زمره یکی از تامل‌برانگیزترین حکایات اسرارآمیز اندیشۀ عرفانی ادب ما معرفی می‌کند.
صفحات :
از صفحه 115 تا 142
بررسی مفهوم کلمۀ صدور در آثار مولوی بر مبنای تمایز جهان‌بینی مولوی با فلوطین
نویسنده:
اختیار بخشی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
رینولد الین نیکلسون، مولوی‌شناس مشهور انگلیسی، در شرح بیتی از مثنوی که در آن کلمۀ «صدور» آمده، این کلمه را در مفهوم اصطلاحی نوافلاطونی آن، یعنی بر اساس نظریۀ صدور در دستگاه فلسفی فلوطین، شرح کرده است. این تحقیق با بررسی پیشینۀ پژوهش، بررسی موارد و ریشه‌های تکوین ایدۀ تأثیرپذیری مولوی از نظریۀ صدور نوافلاطونی در ذهن نیکلسون، بررسی معانی صریح و ضمنی کلمات صدور و صدر در زبان‌های عربی و فارسی و بررسی معنی و بسامد این کلمات در آثار صوفیانه و دیدگاه عرفانی مولوی، به نقد ایدۀ تأثیرپذیری مولوی دربارۀ مفهوم صدور در دستگاه فلسفی فلوطین پردا‌خته‌ است. در بخش‌های مختلف این مقاله، آرا و نظریات موافقان تأثیرپذیری مولوی از فلوطین، از جمله نیکلسون، ادوارد هنری وینفیلد، عبدالحسین زرین‌کوب و قاسم غنی با آرا و نظریات مخالفان این تأثیرپذیری، از جمله ویلیام چیتیک و بدیع‌الزمان فروزانفر مقایسه و تحلیل شده است. نتیجۀ بررسی نشان‌می‌دهد که مولوی در هیچ‌‌یک از آثار خود، کلمۀ صدور را در قالب نظریۀ فلسفی نوافلاطونی ـ فلوطینی آن به ‌کار نبرده ‌است. در بیت مورد بحث در این مقاله نیز، مقصود مولوی از کلمۀ صدور، مانند همۀ موارد کاربرد این کلمه در آثار مولوی، به‌معنی لغوی صریح این لغت عربی، یعنی سینه‌ها مراد بوده‌ است که مولوی آن را متناسب با مفهوم صوفیانۀ آن، به عنوان ظرف و ابزار معرفت، در جا و مقام مناسب به‌‌ کار برده‌ است. ازاین‌رو نظریۀ اخذ و اقتباس مولوی از نظریۀ صدور نوافلاطونی و تقلید او از آرای فلسفی فلوطین، خطای روش‌شناختی در مولوی‌شناسی و مثنوی‌پژوهی است.
صفحات :
از صفحه 35 تا 62
  • تعداد رکورد ها : 938