جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی
کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی
کانال ارتباطی از طریق پست الکترونیک :
support@alefbalib.com
نام :
*
*
نام خانوادگی :
*
*
پست الکترونیک :
*
*
*
تلفن :
دورنگار :
آدرس :
بخش :
مدیریت کتابخانه
روابط عمومی
پشتیبانی و فنی
نظرات و پیشنهادات /شکایات
پیغام :
*
*
حروف تصویر :
*
*
ارسال
انصراف
از :
{0}
پست الکترونیک :
{1}
تلفن :
{2}
دورنگار :
{3}
Aaddress :
{4}
متن :
{5}
فارسی |
العربیه |
English
ورود
ثبت نام
در تلگرام به ما بپیوندید
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ...
همه موارد
عنوان
موضوع
پدید آور
جستجو در متن
: جستجو در الفبا
در گوگل
...جستجوی هوشمند
صفحه اصلی کتابخانه
پورتال جامع الفبا
مرور منابع
مرور الفبایی منابع
مرور کل منابع
مرور نوع منبع
آثار پر استناد
متون مرجع
مرور موضوعی
مرور نمودار درختی موضوعات
فهرست گزیده موضوعات
کلام اسلامی
امامت
توحید
نبوت
اسماء الهی
انسان شناسی
علم کلام
جبر و اختیار
خداشناسی
عدل الهی
فرق کلامی
معاد
علم نفس
وحی
براهین خدا شناسی
حیات اخروی
صفات الهی
معجزات
مسائل جدید کلامی
عقل و دین
زبان دین
عقل و ایمان
برهان تجربه دینی
علم و دین
تعلیم آموزه های دینی
معرفت شناسی
کثرت گرایی دینی
شرور(مسأله شر)
سایر موضوعات
اخلاق اسلامی
اخلاق دینی
تاریخ اسلام
تعلیم و تربیت
تفسیر قرآن
حدیث
دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات
سیره ائمه اطهار علیهم السلام
شیعه-شناسی
عرفان
فلسفه اسلامی
مرور اشخاص
مرور پدیدآورندگان
مرور اعلام
مرور آثار مرتبط با شخصیت ها
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی
مرور مجلات
مرور الفبایی مجلات
مرور کل مجلات
مرور وضعیت انتشار
مرور درجه علمی
مرور زبان اصلی
مرور محل نشر
مرور دوره انتشار
گالری
عکس
فیلم
صوت
متن
چندرسانه ای
جستجو
جستجوی هوشمند در الفبا
جستجو در سایر پایگاهها
جستجو در کتابخانه دیجیتالی تبیان
جستجو در کتابخانه دیجیتالی قائمیه
جستجو در کنسرسیوم محتوای ملی
کتابخانه مجازی ادبیات
کتابخانه مجازی حکمت عرفانی
کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران
کتابخانه تخصصی ادبیات
کتابخانه الکترونیکی شیعه
علم نت
کتابخانه شخصی
مدیریت علاقه مندیها
ارسال اثر
دانشنامه
راهنما
راهنما
مرور
>
مرور کلید واژه ها
>
کتب تفسیر شیعه امامیه
مرتب سازی بر اساس
عنوان
نویسنده
جنس منبع
محل
ناشر
تاریخ تغییر
و به صورت
صعودی
نزولی
وتعداد نمایش
5
10
15
20
30
40
50
فرارداده در صفحه باشد
جستجو
خروجی
چاپ نتایج
Mods
Dublin Core
Marc
MarcIran
Pdf
اکسل
انتخاب همه
35
36
37
38
39
40
41
42
43
44
تعداد رکورد ها : 441
عنوان :
تفسير الشريف المرتضى المسمى بـ نفائس التأويل المجلد 1
نویسنده:
علي بن حسين علم الهدی؛ محقق: مجتبی احمد موسوی
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
فهرست
معرفی کتاب
وضعیت نشر :
لبنان/ بیروت: مؤسسة الاعلمی للمطبوعات,
زبان :
عربی
کلیدواژههای اصلی :
کتب تفسیر شیعه امامیه
کلیدواژههای فرعی :
سوره بقره ,
سوره حمد ,
آیه 124 بقره ,
آیه صوم ,
آیه ربا ,
آیه طلاق ,
آیة الکرسی ,
فضیلت سوره حمد ,
تفسیر قرآن ,
تفسیر امامیه ,
بهانه های قوم یهود ,
تفسیر بسمله ,
داستان گاو بنی اسرائیل ,
یهود در سوره بقره ,
ماهیت حروف مقطعه در قران ,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
سید مرتضی: علی بن حسین بن موسی
چکیده :
تفسير الشريف المرتضى المسمى ب: نفائس التأويل، تأليف ابوالقاسم على بن حسين موسوى، معروف به سيد مرتضى (436-255ق)، از جمله تفاسير عربى است كه در سال(1431ق) در لبنان، در سه جلد منتشر شده است. اين اثر، مجموعه نظرات «سيد مرتضى» در موضوعات تفسير، اصول، فقه، كلام و عقايد را دربردارد كه توسط «سيد مجتبى احمد موسوى»، از آثار مختلف سيد مرتضى جمعآورى شده و به رشته تحرير درآمده است. كتاب، با مطلبى تحت عنوان تعريف كتاب آغاز مىشود. در اين قسمت، ذكر شده كه مىتوان آثار علمى بهجامانده از سيد مرتضى را در موضوعات زير دستهبندى نمود: «تفسير موضوعى قرآن»؛ «فقه الخلاف»؛ «اصول فقه»؛ «علم كلام»؛ «علوم ادبيه و مسائل متفرقه». قسمت بعد، «منهجنا» است. در اين قسمت، محقق، در ذيل عنوان «المقالة الأولى»، روش كار خود را در جمعآورى و تنطيم آراى تفسيرى سيد، در ضمن دوازده فقره توضيح داده است؛ همچنين به ذكر آثارى از سيد كه مطالب و مباحث اين كتاب، از آنها اخذ شده، پرداخته است و در ذيل عنوان «المقالة الثانية»، خاطرنشان كرده است كه چون جناب سيد، آراى ويژهاى درباره خبر واحد و اجماع داشتهاند، ما در ضمن مقدماتى برگرفتهشده از كتاب «الذريعة إلى أصول الشريعة»، آنها را ذكر كردهايم و افزون بر اين، مقدمه سيد بر كتاب «تنزيه الأنبياء» را نيز آوردهايم و مجموع مباحث يادشده را در ضمن هفت مقدمه تبيين نمودهايم. جناب محقق، بخش «تمهيد» را در سه فصل تنظيم نموده است: در فصل اول، در ضمن دو مقدمه به شرح كامل زندگى سيد پرداخته است. در فصل دوم، در ضمن دو مقدمه، وضعيت سياسى و اجتماعى شيعه در عصر سيد و نيز مذاهب علمى در زمان او را توضيح داده است. در فصل سوم، علاوه بر ذكر روشهاى مختلف تفسيرى بهطور عام و ذكر روش تفسيرى سيد بهطور خاص، در ضمن هفت مقدمه، به بيان اين مطالب پرداخته است: «خطاب و اقسام و احكام آن»؛ «عموم و خصوص و الفاظ آنها»؛ «مجمل و بيان»؛ «نسخ و آنچه متعلق به آن است»؛ «اخبار»؛ «اجماع» و «منزه بودن انبيا و ائمه از تمام معاصى». بعد از اين تمهيد، مباحث تفسيرى سيد كه از آثار مختلف وى گردآورى شده، درج گرديده است. كتاب، در سه جلد به شرح زير تنظيم شده است: جلد اول، شامل توضيحات كتاب و تفسير سوره حمد و سوره بقره؛ جلد دوم، مشتمل بر تفسير سوره آل عمران تا آخر سوره رعد و جلد سوم، شامل تفسير سور ابراهيم تا آخر قرآن كريم مىباشد.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
تفسير من وحي القرآن المجلد 5
نویسنده:
محمدحسين فضل الله
نوع منبع :
کتاب , آثار مرجع , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
فهرست
معرفی کتاب
وضعیت نشر :
لبنان/ بیروت: دار الملاک,
زبان :
عربی
کلیدواژههای اصلی :
اصطلاحنامه علوم قرآنی
,
کتب تفسیر شیعه امامیه
کلیدواژههای فرعی :
سوره آل عمران ,
سوره بقره ,
آیه دَین ,
آیه ربا ,
آیه شهادت ,
آیة الکرسی ,
فضیلت سوره آل عمران ,
فضیلت آیة الکرسی ,
تفسیر علمی قرآن ,
تفسیر اجتماعی ,
صحت معاملات ,
حرمت ربا ,
چکیده :
تفسیر مِنْ وَحْیِ القُرْآن از تفاسیر شیعه به زبان عربی اثر سید محمدحسین فضلالله عالم دینی شیعه اهل لبنان. این تفسیر در واقع، سلسله درسهای قرآنی فضلاللّه برای جوانان و تحصیلکردگان است. تفسیر من وحی القرآن، کل قرآن را در بر گرفته و از تفاسیر علمی با رویکرد اجتماعی به شمار میرود. نویسنده تفسیر «من وحی القرآن» در شمار آیهمحوران قرار دارد. او در جایجای تفسیر خویش، خودمحوران را نکوهش میکند و ایشان را به آیهمحوری فرا میخواند. در نگاه فضلالله، مخاطب قراردادن همگان و دعوت ایشان به تأمل و تدبر در قرآن، نشان از این واقعیت دارد که قرآن فهمپذیر است و همگان میتوانند به فهم آیات برسند. تفسیر من وحی القرآن ترتیبی است و از ابتدای سوره حمد آغاز شده و تا پایان سوره ناس را در بر دارد. او در ابتدای هر سوره علت نامگذاری را به اسم خاصش بیان میکند. مفسر سپس به تحلیل در اطراف آیه میپردازد، بدون آنکه وارد جزئیات ادبی و بلاغی و بحثهای کلاسیک شود... این تفسیر در توضیح آیات و تحلیل مسائل اعتقادی و اجتماعی به تفسیر المیزان اشاره دارد و ضمن استفاده، گاهی دیدگاههای این تفسیر را نقد میکند. ویژگیهای کتاب: * پرهیز از ورود به مباحث غیر تفسیری؛ فضل الله در تفسیر آیات قرآن تنها در محدوده تفسیر سخن میگوید و از ورود به موضوعات غیر تفسیری حذر میکند. * گزیدهگویی؛ از دیگر خصوصیات تفسیر «من وحی القرآن»، پرهیز نویسنده از طرح مباحث تکراری است. برای نمونه: * مباحث ادبی آیات را بسیار کوتاه میآورد و از درازگویی و توضیح آنچه در تفاسیر بسیار گفته شده، پرهیز میکند. * از یادکرد فضایل سورهها و آیات طفره میرود و به ندرت فضیلت یک آیه یا سوره را بیان میکند. * نظرات تفسیری را بسیار کوتاه میآورد و از تفصیل آنها حذر میکند. * فایدهگرایی؛ نویسنده در طرح مباحث تفسیری، اصل را بر فایدهدار بودن و آن هم فایده بسیار داشتن مباحث گذاشته است. * پیروی از اسلوب قرآن در تفصیل و اجمال؛ فضلالله روش تفسیری خویش را در تفصیل و اجمال مطالب و موضوعات اسلوب قرآن معرفی میکند. * شبههشناسی؛ طرح شبهات کلامی، فقهی، تفسیری و... و نقد و بررسی محکم و استوار آنها از دیگر ویژگیهاست. * نتیجهگیری از پیام آیات؛ نویسنده «من وحی القرآن» قرآن را مایه حیات فکری و عملی تمامی انسانها میبیند. * آزاد اندیشی؛ از دیگر ویژگیهای «من وحی القرآن»، آزاداندیشی نویسنده و تسلیم نشدن در برابر نظریات مفسران برجسته شیعه و اهل سنت است. * آشنایی نویسنده با دانشهای جدید؛ او در جای جای اثر خویش، یافتههای علمی و نسبت آنها با آیات قرآن را به بحث و بررسی میگیرد و در برخی موارد، اصل تفسیر علمی را زیر سؤال میبرد. * طرح تفسیر در قالب پرسش و پاسخ؛ ویژگی دیگر تفسیر «من وحی القرآن»، طرح مباحث تفسیری در قالب پرسش و پاسخ است. علامه پرسش و پاسخ را یکی از بهترین اسلوبهای تربیتی میشناسد و آن را در تعمیق اندیشه، فکر و وجدان بسیار پراهمیت معرفی میکند. * نوآوری در مسائل زنان؛ از دیگر ویژگیهای تفسیر «من وحی القرآن»، نظریات خاص او در تفسیر آیات ناظر به زندگی خانوادگی و زنان است. * پیرایش تفسیری؛ فضل الله در پیرایش نظریات تفسیری، از مبانی و معیارهای خاصی بهره میگیرد. در نظرگاه او، نظریات تفسیری در صورتی شایسته طرح هستند که مستند علمی داشته باشند. در غیر این صورت، گزارش آن نظریات شایسته طرح در تفاسیر نیست. * رودررویی با نظریات تفسیرگران؛ او سیاق را یکی از نشانههای درستی و نادرستی نظریات تفسیری میشناسد و در جایجای تفسیر خویش، آراء تفسیری را به کمک سیاق به سنجش و ارزیابی میگیرد. جلد پنجم کتاب شامل تفسیر آیات 253 تا 286 سوره بقره و تفسیر آیات اول تا 41 سوره آل عمران می باشد.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
تفسير الصافي المجلد 1
نویسنده:
محمد بن شاه مرتضی فيض كاشاني؛ محقق: زهرا خالوئی
نوع منبع :
کتاب , آثار مرجع , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
فهرست
معرفی کتاب
زبان :
عربی
کلیدواژههای اصلی :
کتب تفسیر شیعه امامیه
کلیدواژههای فرعی :
وجوب تمسک به ثقلین ,
تمسک به قرآن ,
سوره آل عمران ,
سوره نساء ,
سوره بقره ,
سوره حمد ,
فضیلت سوره آل عمران ,
تفسیر قرآن ,
تفسیر به رأی ,
تفسیر مأثور ,
تفسیر روایی ,
آداب استعاذه ,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
فیض کاشانی: ملا محسن فیض کاشانی
چکیده :
تفسير الصافي يكى از آثار پر ارج ملامحسن فيض كاشانى است كه بيشتر با جنبۀ روايى و نقلى نگاشته شده است و به علت اختصار و جامعيت، در اعصار مختلف مورد توجه و عنايت قرار گرفته است. مرحوم فيض در تفسير خود سعى كرده است، تفسيرى پيراسته از انديشههاى گوناگون عرضه كند. مؤلف تفسير را با مقدمهاى آغاز مىكند و ضمن آن، از جريان تفسير نگارى و زمينههاى تفاسير نوشته شده، در فرهنگ اسلامى سخن مىگويد. پس از آن به انواع تفسير نگارى اشارهاى دارد و اعتراضى به تفسير نگارى، بدون توجه به اهلبيت «ع» و تعاليم آن بزرگواران مىكند، و از تفاسيرى سخن به ميان مىآورد كه با روايات و اخبار، قرآن را تفسير كردهاند و يادآورى مىكند كه اينگونه تفاسير نيز از كاستىها و ناهنجارىها بدور نيستند، اين گونه تفاسير يا كامل نيستند، يا تفسير تمام آيات را ندارند، برخى نيز سرشارند از اخبار ضعيف، و در برخى ديگر رواياتى آمده، بىارتباط با موضوع، بدون تدوينى شايسته و ترتيبى زيبا. افزون بر اينها، در اينگونه تفاسير، رواياتى راه يافته است، كه مشتمل بر تأويلاتى است، نفرتزا و مطالبى باطل؛ همانند نسبت عصيان و سفاهت به انبياء و بالاخره در اين مجموعهها، گاه روايات، به ظاهر متضادند و مفسران هيچگونه تلاشى، براى رفع تضاد از اين ظواهر بكار نبستهاند، مرحوم فيض بعد از اين مطالب مىفرمايد: «به هر حال من تاكنون، در ميان تفاسير، با همۀ گستردگى تعداد آنها، تفسيرى مهذب و پيراسته از ناهنجارىها با بيانى كافى كه تشنگان را سيراب كند، نيافتهام و اميدوارم اين تفسير، همانى باشد كه انتظار مىرود، تفسيرى كه مطالب و روايات صحيح را از روايات كدر و ناصاف، تميز دهد، از مفسرى كه با شناخت متن احاديث، پى به صحت و ضعف آن، برد نه با شناخت اسانيد، مفسرى كه علم را از خداوند گرفته باشد، نه از اسانيد روايات، مفسرى كه توانايى شكافتن روايات و تجزيه و تحليل آنها را داشته باشد و با اين توان، روايات صاف را از روايات غبار اندود، باز شناساند و از دل روايات اهلبيت «ع» مطالب مناسب فهم اهل زمانش را، استخراج و بيان نمايد و زوائد را به دور افكند تا ابهام و تضاد و تناقض كه موهن روايات است، از آنها زدوده گردد. روشن شد كه انگيزۀ مصنف، ارائۀ تفسيرى برگرفته از بيانات صاف و ناب اهلبيت «ع» مىباشد كه به تناسب علم و فهم اهل زمان خود گلچين شده و با بيانى شيوا و مدد گرفته از هدايت الهى، آيات قرآن را تبيين و تفسير نمايد. امّا به طور طبيعى، براى بيان وجوه ديگر قرآن در لغت، قرائت، شأن نزول و...، بايد از خود اظهار نظر كند و از سخنان ديگران نيز بهره برد، در نتيجه تفسير به گونهاى رنگ اجتهاد و نظر را نيز به خود گرفته، آيندهاى از روايت و درايت گشته است. مرحوم فيض قبل از آغاز تفسير، بعد از مقدمهايى، دوازده مقدمه را به عنوان مقدمات تفسير خود ذكر مىكند كه به تعبير آيتاللّه معرفت در التفسير و المفسرون، از بهترين مقدمات تفسيرى است كه در ابتداى تفسير آورده شده و مصنف به بهترين وجه مطالب ضرورى را كه هر مفسر بايد بيان نمايد، ذكر كرده است؛ مطالب مقدمات به قرار ذيل است: مقدمۀ اول، در فضل قرآن و وصيت به تمسك به آن از روايات اهلبيت «ع». مقدمۀ دوم، در بيان اين كه علم قرآن، نزد اهلبيت «ع» مىباشد و ظاهر و باطن همۀ قرآن را آنان مىدانند. مقدمۀ سوم، در بيان اين كه كل قرآن در شأن اولياء اللّه و دشمنان آنان وارد شده است. مقدمه چهارم، در بيان وجوه معانى آيات از تفسير و تأويل، ظاهر و بطن، محكم و متشابه، ناسخ و منسوخ و...كه بخشى از مطالب علوم قرآن را تشكيل مىدهند. مقدمه پنجم، در بيان مفهوم تفسير به رأى و نهى از آن مىباشد. مقدمۀ ششم، در عدم تحريف قرآن. مقدمۀ هفتم، در بيان اين كه قرآن تبيان همه چيز است، و اصول معارف دينى و قواعد شرعى در آن مطرح شده است. مقدمۀ هشتم، در بيان قرائات مختلف و ميزان اعتبار آنها. مقدمه نهم، در نزول دفعى و تدريجى قرآن. مقدمه دهم، در شفاعت قرآن و ثواب تلاوت و حفظ آن. مقدمۀ يازدهم، در تلاوت قرآن و آداب آن. مقدمۀ دوازدهم، در بيان اصطلاحات و روشى كه در تفسير بر آنها تكيه داشته است. در مقدمۀ دوازدهم، مصنف در بيان روش خود مىفرمايد: «در مقام بيان و تفسير آيات آنجايى كه نياز به تأويل، شناخت سبب نزول كه فهم آيه بر آن متوقف باشد، شناخت ناسخ شناخت، خاص و اين گونه مسائل باشد كه فراتر از شرح لفظ باشد، سراغ معصوم «ع» مىرويم؛ يعنى آن جا كه فقط شرح لفظ و معنى كردن لغت و اعراب آيه باشد، خودمان مىتوانيم انجام دهيم(با اين تعبير، راه خود را از برخى اخبارىها (كه در زمان او كم نبودند) جدا مىكند. آنها كه خيلى خشك برخورد مىكنند و مىگويند، اگر در مورد آيهاى، روايت نداشتيم، اصلا آن را تفسير نمىكنيم.)؛ امّا در مازاد بر شرح لفظ و بيشتر از آن چيزى كه، خودمان مىفهميم، احتياج به معصوم «ع» و روايات داريم. اگر آيۀ محكمى را يافتيم كه بتواند آيۀ ديگر را روشن كند، از آن استفاده مىكنيم و آيه متشابه را به آيه محكم بر مىگردانيم(روش تفسير قرآن به قرآن). آن جا كه جاى اظهار نظر خودمان نيست و آيه محكمى هم نداريم، اگر روايت معتبر در كتب مورد اعتماد خودمان يافتيم، آن را مىآوريم، و الاّ از روايات ائمه «ع» كه در كتب عامه وجود دارد، استفاده مىكنيم. چون بالاخره منسوب به معصوم «ع» است و معارض هم ندارد. اگر اينها را نيافتيم، از اقوال علماء تفسير استفاده مىكنيم، اشكال نكنيد كه چرا اقوال مفسرين را مىآوريد، در حالى كه خودتان اين اشكال را به تفاسير قبل گرفتيد كه به روايات بىتوجهند؟ زيرا پاسخ مىدهيم كه اين اقوال، چون موافق و هماهنگ با ظاهر قرآن است، آنها را مىآوريم، نه اين كه سخن آنان را حجت بدانيم»؛ يعنى اگر آيهاى را كه مىخواهيم، تفسير كنيم، آيه محكم يا روايتى نداشت، در نهايت بايد خودم استظهار كرده و موافق ظاهر آيه، چيزى بگويم، به جاى اين كار از سخن فلان مفسر استفاده مىكنم و اگر كسى چيزى نمىگفت، خودم بايد بيان مىكردم، پس سخن او را حجت نمىدانم؛ ولى چون موافق ظاهر قرآن است، از آن استفاده مىكنم. در مقدمۀ چهارم، راجع به معناى الفاظ مىفرمايد: «بعضى الفاظ در لغت، معنايى دارد كه اگر دقت نكنيم، گمان خواهيم برد كه اين لفظ، فقط همين معنا را دارد، غافل از اين كه، آن لفظ يك روح و معناى عميقى دارد كه چندين مصداق را دربرمىگيرد كه يكى از آنها در لغت آمده است. مثل «ميزان» كه در لغت به «ترازو» معنا شده است؛ ولى بايد گفت ميزان به معناى وسيلۀ سنجش است كه يكى از مصاديق آن ترازوست، و ترازو خودش چند نوع است. بنابراین «ميزان» براى معناى «وسيلۀ سنجش» وضع شده است، نه براى ترازو. يا مثلا، كلمۀ «قلم»، براى ابزارى كه بر الواح نقش مىاندازد، وضع شده است، بدون در نظر گرفتن اين كه، جسم باشد يا اين كه از «نى» باشد يا چوب يا آهن و بدون در نظر گرفتن اين كه آن نقش محسوس باشد يا معقول و بدون توجه به اين كه آن لوح، كاغذ باشد يا چوب يا سنگ و يا اين كه مجرد باشد. بنابراین استعمال «قلم» در آيه شريفۀعلّم بالقلم حقيقى است.» طبق روش كلى كه مصنف بيان كرده در تفسير قرآن، ابتداى سورهها را با نام سوره، بيان مكى يا مدنى بودن و تعداد آيات آن آغاز مىكند، سپس براى تفسير آيات به سراغ آيات محكم، بعد از آن روايات كتب معتبر شيعه و پس از آن سراغ مصادر اهل سنت براى نقل روايات معصومين «ع» مىرود، در كنار آن شأن نزول، لغت، قرائت و اعراب آيات را نيز بيان مىدارد، و در نهايت رواياتى در فضل سوره و ثواب قرائت آن نقل مىكند. در جلد اول کتاب بعد از مقدمات دوازده گانه به تفسیر استعاذه و تفسیر سوره های فاتحه، بقره، عمران و نساء پرداخته شده است.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
تفسير كنز الدقائق و بحر الغرائب المجلد 2
نویسنده:
محمد بن محمدرضا قمي مشهدي؛ محقق: حسین درگاهی
نوع منبع :
کتاب , آثار مرجع , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
فهرست
معرفی کتاب
وضعیت نشر :
تهران: مؤسسة شمس الضحی الثقافیة,
زبان :
عربی
کلیدواژههای اصلی :
کتب تفسیر شیعه امامیه
کلیدواژههای فرعی :
سوره بقره ,
آیه عفو اهل کتاب ,
خاتمه سوره بقره ,
آیه صوم ,
آیه عِدّه وفات ,
آیه دَین ,
آیه ربا ,
آیه طلاق ,
آیة الکرسی ,
تفسیر قرآن ,
تفسیر مأثور ,
تفسیر شیعه ,
تفسیر امامیه ,
آیه ابتلای ابراهیم (ع ) ,
شابک (isbn):
978-964-87-67-08-7
چکیده :
«تفسیر کنز الدقائق و بحر الغرائب»، به زبان عربی، اثر میرزا محمد قمی مشهدی، از علمای حدیث و مفسران امامیه در قرن دوازدهم میباشد. مصنف، در بیان انگیزه خود از نگارش این تفسیر، میفرماید: در گذشته حاشیهای بر تفسیر زمخشری و حاشیهای بر حاشیه شیخ بهایی بر تفسیر «انوار التنزیل» بیضاوی نگاشتم، پس از آن به فکر افتادم که تفسیری تالیف کنم که هم شامل اسرار تنزیل باشد و هم شامل روایات منقول از ائمه اطهار علیهالسّلام . آیة الله معرفت، این تفسیر را تفسیری جامع، ما حصل تفاسیر مهم امامیه، شامل روایات اهل بیت علیهالسّلام، مشتمل بر مباحث قرائت، تنزیل، اعراب، لغت و دقایق ادبی در کنار مطالب فلسفی و عرفانی، دربردارنده حسن تعبیر بیضاوی و اسلوب شیخ طبرسی در «مجمع» و گزیدهای از «کشاف» و حواشی شیخ بهایی، جامع بین عقل و نقل و... میداند. آقای سید محمد علی ایازی، در باره آن مینویسد: «تفسیری است که شامل تمام آیات قرآن میباشد، ما حصل مهمترین تفاسیر امامیه و اهل سنت است، آمیختهای است بین نقل و عقل و... از منظری دیگر، این تفسیر، از تفاسیر بلاغی و ادبی و شرح و حاشیهای بر تفسیر بیضاوی نیز محسوب میگردد.» به قول برخی از اندیشمندان، مؤلف، روایات منقوله را از تفسیر «نور الثقلین» برداشت کردهاند. تحقیقا ایشان بیش از ۹۰ درصد روایات «نور الثقلین» را با ترتیبی که در آن کتاب آمده، در تفسیر خود آوردهاند؛ به طور نمونه، از ۱۲۰ حدیث ابتدای تفسیر که شامل سوره حمد و مقدار کمی از سوره بقره میشود، ایشان فقط ۴ حدیث را نقل نکردهاند و ۱۱۶ حدیث دیگر را بدون کم و کاست نقل کردهاند و خود ۲۰ حدیث بر آنها افزودهاند. احادیث اضافه شده، از تفسیر قمی، تفسیر عیاشی، تفسیر فرات کوفی و تفسیر منسوب به امام حسن عسکری علیهالسّلام میباشد. بخشی از احادیث اضافه شده، به نحوی نسبت به روایات نقل شده، تکراری محسوب میشوند و احتمالا «نور الثقلین»، به همین دلیل آنها را نقل نکرده است. کتاب دیگری که «کنز الدقائق»، اکثر احادیث آن را نقل مینماید، «تاویل الآیات الظاهرة فی فضائل العترة الطاهرة»، تالیف سید شرف الدین علی حسینی استرآبادی غروی از علمای قرن دهم هجری قمری، میباشد. «کنز الدقائق»، به سبب در بر داشتن معظم تفسیر بیضاوی و نقل از تفسیر «کشاف» و «مجمع البیان»، به طور طبیعی در کنار روایات اهل بیت علیهالسّلام، برخی روایات اهل سنت را نیز نقل نموده است، اما این احادیث را مصنف با توجه به تفسیر بیضاوی و «مجمع البیان» نقل کرده است و به معنای نقل احادیث اهل سنت از منابع آنها تلقی نمیشود. یکی از برتریهای تفسیر «کنز الدقائق» نسبت به «نور الثقلین»، مسند بودن آن یا به تعبیری عدم حذف اسانید است؛ البته از آن جایی که بخش اعظم روایات «کنز الدقائق» همان روایات «نور الثقلین» است، تفاوتی بین اسانید روایات آن دو نمیباشد، ولی در جایی که «کنز الدقائق» مستقیما از تفسیر فرات کوفی، «تاویل الآیات الظاهرة»، تفسیر قمی و تفسیر منسوب به امام حسن عسکری علیهالسّلام، روایت نقل میکند، سند را کامل میآورد و احتمال دارد مراد بزرگان از عدم حذف اسناد، همین قسمت باشد. «کنز الدقائق»، علاوه بر نقل روایات، صبغه اجتهادی نیز دارد؛ یعنی در مواجهه با روایات فقط به نقل اکتفا نکرده، بلکه در مباحث مختلف اظهار نظرهای متناسب نموده است. برخی از اظهار نظرهای ایشان چنین است: ۱. تصریح به جعلی بودن برخی از احادیث؛ به عنوان نمونه در جلد ۱، صفحه ۸۸، در آخرین فرازهای تفسیر سوره حمد، بحث «آمین»، در باره نقل احادیث از پیامبر -صلیاللهعلیهوآلهوسلّم -و حضرت علی -علیهالسّلام -، مینویسد: «و احادیثنا الصحیحة تدل علی وضع تلک الاخبار»؛ ۲. تصریح به تقیهای بودن برخی از روایات؛ به عنوان نمونه در جلد۱، صفحه ۲۲۲، ذیل آیه ۲۵ سوره صاد، مینویسد: «و الروایة التی رواها علی بن ابراهیم، واردة مورد التقیة»؛ ۳. توجیه برخی از روایات؛ ۴. شرح بعضی از فقرات برخی از احادیث؛ ۵. جمع بین برخی از روایات متعارض با شیوههای مختلف؛ ۶. ثصریح به اسرائیلی بودن برخی از روایات. چون اکثر مطالب تفسیری «کنز الدقائق» از تفسیر بیضاوی است، غالب بحثهای ادبی و نقل اقوال ادبا، مباحث علوم قرآنی ابتدای سورهها (مانند تعداد آیات و مکی و مدنی بودن آنها)، بحثهای کلامی و نقل اقوال اشعریه، خوارج، معتزله، حتی بخشی از «اقول» ها از تفسیر بیضاوی است و گاهی نیز از تفسیر «کشاف» و «مجمع البیان» با ذکر و یا بی ذکر نام آنها؛ البته این، بدان معنا نیست که در این گونه مباحث، مطلبی را اضافه یا کم نمیکند، چون وی، گاهی اوقات نظرات بیضاوی را نمیپذیرد و یا خود، بسط بیشتری میدهد، مانند بحث تخصصی- ادبی راجع به ضمیر فصل، در جلد ۱، ص۱۳۴- ۱۳۵، ذیل آیه ۵، سوره بقره که تفصیل مطلب از خود اوست. این کتاب، در پارهای از مباحث عقلی و عرفانی و تاویلات عقلی قریبه و بعیده، تحت تاثیر تفسیر صافی ملا محسن فیض کاشانی است. کتاب، گوشه چشمی نیز به عقاید صوفیه دارد. گاهی آنها را نقل و نقد مینماید؛ مثلا در ج۱، صفحه ۶۶، در ذیل «اهدنا الصراط المستقیم»، مینویسد: «و لا یخفی علیک ان هذا و ما سبق من التاویل و ما سیاتی منه مبنی علی ما ذهب الیه الصوفیة من الاصول الفاسدة و الغرض من نقله الاطلاع علی فساده». جلد دوم، شامل بقیه آیات البقره (از ۵۹ تا آخر) می باشد.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
جدید فی تفسیر القرآن المجید المجلد 1
نویسنده:
محمد سبزواري
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
معرفی کتاب
وضعیت نشر :
لبنان/ بیروت: دار التعارف للمطبوعات,
زبان :
عربی
کلیدواژههای اصلی :
اصطلاحنامه علوم قرآنی
,
کتب تفسیر شیعه امامیه
کلیدواژههای فرعی :
سوره بقره ,
سوره حمد ,
آیه عفو اهل کتاب ,
آیه صوم ,
آیه عِدّه وفات ,
آیه دَین ,
آیه ربا ,
آیه طلاق ,
آیة الکرسی ,
فضیلت سوره حمد ,
فضیلت سوره بقره ,
تفسیر امامیه ,
آیه ابتلای ابراهیم (ع ) ,
آیه فتلقی آدم ,
چکیده :
الجدید فی تفسیر القرآن المجید تالیف شیخ محمد سبزواری نجفی (۱۳۱۸-۱۴۰۹ق) است. نام كامل آن الجديد فى تفسير القرآن المجيد مىباشد. اين تفسير به زبان عربى و سبك آن تحليلى و توضيحى است كه تمام قرآن را از ابتدا تا انتها به روش ترتيبى در بردارد. هدف، ارائه توضيح پيام قرآن با كمك قرآن و روايات اهل بيت« عليهم السلام» و پرهيز از بحثهاى فنى و استدلال و ذكر وجوه و احتمالات است. روش مفسر توضيح جملهها، كل كلام و تبيين پيام آيه است، نه مفردات، اعراب يا لغت، مگر در جاهايى كه لغات مشكل و غريب قرآن مطرح باشد. به عنوان نمونه بيان معناى« اميّون» ذيل آيه 78 بقره ج 1 ص 98 و قرائت و وزن و مراد جبرائيل ذيل آيه 97 سوره بقره ج 1 ص 116). سبزوارى تلاش دارد با عبارات مختصر و ساده، مطالب تفسيرى را بيان نمايد و خواننده آشنا با زبان عربى را به نكات اصلى و مهم آيه راهنمايى كند. روش كلى ايشان در ابتداى سورهها به اين ترتيب است كه ابتدا با ذكر نام سوره به ذكر فضائل آن و بيان حديث در اين مورد مىپردازد. نزول سوره از جهت مكى و مدنى بودن آن و بيان ترتيب نزول به اين شكل كه اين سوره بعد از چه سورهاى واقع شده به همراه تعداد آيات از اطلاعاتى است كه مفسر محترم به خواننده خود ارائه مىدهد، در اين بين سعى دارد كه به اسماء سور و وجه تسميه آنها نيز بپردازد، و اسماء سور را امرى تعبدى مىداند. روند كلى مفسر بعد از ارائه مشخصات سورهها با اشاره و توضيح مفردات آيات و فرازهاى آن ادامه پيدا مىكند، مانند توضيح اسم، الله، الرحمن و الرحيم در ج 1 ص 13. مفسر با مطرح نمودن جايگاه كلمات و جمله و عملكرد هر يك از آنها، بحثهاى معمول اعراب را دنبال مىنمايد مانند ج 1 ص 109 ذيل آيه 90 سوره بقره. نكات مربوط به بعد فصاحت و بلاغت قرآن كه به طور معمول در قالب بحثهاى معانى و بيانى مطرح مىشود، از امورى است كه مفسر از آن غفلت نورزيده و در مقاطع مناسب به آن مىپردازد مانند بحث تكرار ضمير، عدول از غيبت به خطاب و بحثهاى ادبى ديگر از جمله در ج 1 ص 29 ارائه شده است. در كنار مطالب فوق، بعد تفسيرى آيات و فرازهاى آن، رخ مىنمايد، كه معمولا با ذكر شماره آيه به آن مىپردازد. در اين بخش شيوه عمده مفسر، تفسير تحليلى و اجتهادى است كه گاهى با نقل اقوال و نقد آنها همراه مىباشد، ايشان تفسير آيه به آيه را با كمك نقل روايات پيامبر( ص) و اهل بيت عليهم السلام دنبال مىكنند، مانند ج 1 ص 81 ذيل آيه 58 بقره، و ص 23 با نقل اقوال در تفسير غير المغضوب عليهم و نقد آنها در ج 1 ص 62. مفسر در ارائه مطالب گوناگون از روش مزجى استفاده فراوان برده، بدين جهت موارد اشاره شده را با عناوين، از هم جدا نكردهاند و تلاش نمودهاند، ضمن مراعات ترتيب، بدون انفصال، نكات مختلف را بيان كنند، البته، به گونهاى نيست كه همه عنوانها را ذيل فراز يا آيهاى، لازم به ذكر ديده باشند بلكه بنا به مقطع مطرح شده، مباحث را بيان كردهاند. شأن نزول از نكاتى است كه مفسر محترم هر از چندى، به آن مىپردازند و با بيان آن، در توضيح آيه، تلاشى را مضاعف مىنمايند، مانند ج 1 ص 116 ذيل آيه 97 سوره بقره. در كنار همه اين مباحث، گاهى به قرائت و اختلاف آن در يك كلمه يا مقطعى از آيه، مىپردازد و تبحر خود را در اين قسمت نيز نشان مىدهد، مانند ج 1 ص 116 ذيل آيه 97 بقره. مفسر بندرت عنوانى را به نام« إلفات نظر» بعد از تفسير و بحثهاى متفاوت مطرح مىنمايد كه در آن، مطلبى را كه بطور مستقيم به تفسير آيه مربوط نمىشود توضيح مىدهند مانند ج 1 ص 67 ذيل آيه 37 سوره بقره، با اين سؤال كه هل كان تلقين الله الكلمات لآدم فى السماء أم فى الارض؟ آيا تلقين كلمات كه توسط خداوند به آدم انجام گرفت در آسمان بوده يا در زمين انجام گرفته است؟ تفسير ترتيبى قرآن، مفسر را از اشارات به بحثهاى موضوعى غافل نكرده است، بر اين اساس و بطور موردى، مطالبى مطرح مىكنند، مانند ج 1 ص 20 ذيل آيه«اهدنا الصراط المستقيم»،بحث اصناف هدايت را با استفاده از آيات و روايات عنوان مىنمايند. مفسر محترم سعى نموده اساس بيانات خود را بر محور تفسير آيات پىريزى كند و مطالب گوناگون را براى تبيين بيشتر، استفاده مىنمايد، در اين روش نيز تا حدود زيادى موفق بودهاند. با اين حال در آيات فقهى به نظر مىرسد، توضيح بيشترى را كه كمى فراتر از تفسير است، ارائه مىدهند و با توجه به تحصيلات حوزوى ايشان كه فقه، بخش مهمى از آن را تشكيل مىدهد، اين امر، طبيعى به نظر مىرسد. مانند ج 1 ص 260 به بعد ذيل آيه 219 بقره و آيات پس از آن، كه توضيحاتى در مورد خمر، نكاح، طلاق و... ارائه مىدهد. مشرب ايشان در مسائل فقهى، مشرب معمول و مشهور علماى شيعه مىباشد، و برخى ديدگاههاى خود را با دقت و تيزبينى از آيات استخراج مىنمايد، از جمله اعتقاد به طهارت ذاتى اهل كتاب كه با استفاده از آيه 5 سوره مائده:«اليوم احلّ لكم الطيبات و طعام»...و روايات اهل بيت عليهم السلام، آن را برداشت مىنمايد، و نيز جواز نكاح اهل كتاب كه از همين آيه استنباط مىنمايد. ج 2 ص 422 و ص 425. در بحث خمس ذيل آيه خمس در سوره انفال نيز طبق اعتقاد شيعه نظر مىدهند. ايشان در بحثهاى عقايدى نيز گاهى دقتها و توضيحاتى اينچنين بيان مىدارند و فراتر از معانى ظاهر و صريح آيه، اشاراتى را دارند، مانند اشاره به استدلال بر توحيد افعالى، توحيد صفاتى و توحيد ذاتى، ذيل آيه 164 سوره بقره، ج 1 ص 186:«ان فى خلق السموات و الارض و اختلاف الليل و النهار و»...و استنباط عدم جواز تقليد در اصول عقايد، و وجوب تحصيل علم در آنها، از براهين مطرح شده در اين آيات است. مفسر تفكر ولايى و شيعى خود را در افضليت اهل بيت( ع) بدون تعرض به ديگران و با استفاده از روايات، ذيل آيات مختلف مورد بحث قرار مىدهد و با اجمال، ملايمت و صريح آن را بيان مىدارد، براى نمونه ذيل آيه 253 سوره بقره در ج 1 ص 319«تلك الرسل فضّلنا بعضهم على بعض...آنجا كه فضل پيامبر( ص) را بر ساير انبياء الهى( ع) اثبات مىكند، فضل اهل بيت« عليهم السلام» را نيز بر انبياء ديگر با استفاده از روايات مطرح مىنمايد. ايشان در نزول آيه تطهير( 33 احزاب) در ج 5 ص 436 به صراحت بيان مىدارد كه اين آيه در حق ائمه اهل بيت عليهم السلام، پنج تن آل عبا نازل شده است و معتقد است كه روايات فراوانى از فريقين براى مطلب، وارد شده است. در مورد مصونيت قرآن از تحريف ذيل آيه 9 سوره حجر«انّا نحن نزلنا الذكر و انا له لحافظون»در جلد 4 ص 172 مىفرمايد: قرآن از تحريف به تغيير، زياده و نقصان، مصون مانده است. ايشان در مورد بسم الله الرحمن الرحيم در ابتداى سوره حمد ج 1 ص 12 مىفرمايد: بسمله جزء هر سوره بلكه آيهاى از هر سوره مىباشد و اين قول را اجماع شيعه مىداند كه اهل سنت برخى موافق و برخى مخالف آنند. مبناى معمول ايشان در دلالت قرآن اين است كه ظاهر آيات حجيت دارد و بدون معارض قوى نمىتوان از آن دست برداشت، بر اين اساس در آيه 24 سوره بقره«اعدت للكافرين»ج 1 ص 52 مىفرمايد ظاهر آيه بر خلقت فعلى جهنم دلالت دارد، نه اينكه، در آينده خلق مىشود، مگر گفته شود ماضى كنايه از وقوع حتمى است. يكى از نقصهاى تفسير« الجديد» عدم ذكر منابع اقوال و بيانات و توضيحات لغوى، قرائتى، تفسيرى و... مىباشد و در بسيارى موارد، روايات را بدون ذكر منبع نقل مىكند. با اين وصف بطور پراكنده منبع برخى مطالب، يا قائل بعضى اقوال را بيان كرده است، ابن عباس، ابن مسعود، مجاهد، سدى، مقاتل از جمله مفسرينى هستند كه از آنها نقل نموده است. ميان تفاسير شيعه در روايات از تفسير قمى، عياشى، تفسير امام حسن عسكرى( ع) و مجمع البيان، استفاده فراوان كرده است. در كنار آن از كتب روايى شيعه مانند كافى، توحيد صدوق، علل الشرايع، من لا يحضره الفقيه، امالى شيخ، محاسن برقى، اكمال الدين، بصائر الدرجات، ثواب الاعمال و عيون الاخبار، نقل روايت مىنمايد. از ميان اهل سنت نيز تفسير ثعلبى و كشاف مورد توجه او قرار داشته و از آنها مطلب ذكر مىكند، و گاهى از صحيح بخارى روايت نقل مىكند. در جلد اول سوره فاتحه و سوره بقره تفسیر شده است.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
تفسير المحيط الأعظم و البحر الخضم في تأويل كتاب الله العزيز المحكم المجلد 2
نویسنده:
حيدر آملی؛ محقق: محسن موسوی تبریزی
نوع منبع :
کتاب , حاشیه،پاورقی وتعلیق , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
فهرست
معرفی کتاب
زبان :
عربی
کلیدواژههای اصلی :
کتب تفسیر شیعه امامیه
کلیدواژههای فرعی :
صفات الهی ,
راه آیات آفاقی ,
راه آیات انفسی ,
سجود ملائکه بر آدم علیه السلام ,
کتب آسمانی ,
خلق آدم (ع) ,
مخالفت ابلیس از سجده آدم (ع) ,
مفسران قرن هشتم ,
تفسیر باطن قرآن ,
تفسیر ظاهر قرآن ,
تفسیر عرفانی ,
حقیقت آدم علیه السلام ,
چکیده :
تَفْسیرُ المُحیطُ الأعْظَم وَ الْبَحْرُ الخِضَمّ فی تَأویلِ کتابِ اللّه العَزیزِ المُحْکَم تفسیر قرآن نوشته سید حیدر آملی عالم شیعی قرن هشتم است. سید حیدر در تفسیر آیات که فقط جلد اول و دوم آن به صورت دستنویس در کتابخانه آیت الله مرعشی موجود بوده، روش عرفانی بر اساس مکتب اهل بیت را دنبال کرده است. سید حیدر آملی کتاب تفسیر المحیط الأعظم را در سال ۷۷۷ق در هفت جلد به پایان رسانده است. سید حیدر، پس از تألیف چند کتاب و رساله به زبان فارسی و عربی که به چهل عدد میرسد اینگونه تعبیر میکند که حق تعالی مرا به تأویل قرآن کریم، امر و فرمان داد و من تفسیری عرفانی در هفت جلد بزرگ نوشتم و آن را به «محیط اعظم و طود اشم در تاویل کتاب الله عزیز محکم» نامیدم. او این تفسیر را در نهایت حسن و کمال و در غایت فصاحت و بلاغت تدوین کرد و به قول خودش توفیق ربانی ظهور کرد به طوری که قبل از من، احدی کتابی مانند این ننگاشته است. سید حیدر در این کتاب، متنی جامع تأویل و تفسیر به نحوی که تأویلات آن بر وفق مشرب اهل توحید و اهل حقیقت بوده و در عین حال، حتی ظاهر آن هم از قاعده پسندیده اهل بیت خارج نباشد را جمع کرده است. روشن است جوهر عقیدتی و عملی شیعی-صوفیانه سید حیدر با مختصات ویژه خود و تأثرش از مکتب ابن عربی در این تفسیر، جاری و ظاهر است. نويسنده در نگارش تفسير، در ابتدا بر شيوه مفسران بهگونه ظاهرى آيات را تفسير مىكند و آنگاه روايات را بر اساس منابع فريقين مىآورد و سپس به تأويل آيات مىپردازد. در نقل مطالب و حقايق به تفسير مجمع البيان، كشاف، تأويلات ملا عبدالرزاق كاشانى معروف به تفسير ابن عربى و بحر الحقايق نجمالدين دايه تكيه مىكند و در ژرفانگرى و استحكام مطالب، سنگ تمام مىنهد. وى كتاب را بر اساس توضيحى كه در مقدمه آورده در هفت جلد سامان داده است و بر مجموع آن پيشدرآمدى مفصل در هفت بخش نگاشته است كه ضمن آن از تفسير و تأويل و وجوب نقلى و عقلى آن و فرق آن دو با هم، آيات آفاقى و تطبيق آن با آيات قرآنى، حروف آفاقى و تطبيق آن با حروف قرآن، كلمات آفاقى و تطبيق آن با كلمات قرآن، كتاب آفاقى تفصيلى و تطبيق آن با كتاب الهى و قرآن اجمالى، تبيين شريعت، طريقت و حقيقت و بيان توحيد و اقسام و مراتب آن، سخن به ميان آورده است. تمام اين مطالب را در مقدمات هفتگانه مطرح نموده و سپس به تفسير قرآن از سوره فاتحه تا آخر قرآن (سوره ناس) پرداخته است. برخی از موضوعاتی که در جلد دوم به آن پرداخته شده است عبارتند از: خداشناسی، صفات الهی، راههای خداشناسی، خلقت آدم (ع) و...
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
تفسير الصافي المجلد 4
نویسنده:
محمد بن شاه مرتضی فيض كاشاني؛ محقق: زهرا خالوئی
نوع منبع :
کتاب , آثار مرجع , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
فهرست
معرفی کتاب
زبان :
عربی
کلیدواژههای اصلی :
کتب تفسیر شیعه امامیه
کلیدواژههای فرعی :
سوره زخرف ,
سوره سجده ,
سوره شعراء ,
سوره شوری ,
سوره قصص ,
سوره نمل ,
سوره دخان ,
سوره عنکبوت ,
سوره فرقان ,
سوره غافر ,
تفسیر قرآن ,
تفسیر مأثور ,
تفسیر روایی ,
روش تفسیری فیض کاشانی ,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
فیض کاشانی: ملا محسن فیض کاشانی
چکیده :
تفسير الصافي يكى از آثار پر ارج ملامحسن فيض كاشانى است كه بيشتر با جنبۀ روايى و نقلى نگاشته شده است و به علت اختصار و جامعيت، در اعصار مختلف مورد توجه و عنايت قرار گرفته است. مرحوم فيض در تفسير خود سعى كرده است، تفسيرى پيراسته از انديشههاى گوناگون عرضه كند. مؤلف تفسير را با مقدمهاى آغاز مىكند و ضمن آن، از جريان تفسير نگارى و زمينههاى تفاسير نوشته شده، در فرهنگ اسلامى سخن مىگويد. پس از آن به انواع تفسير نگارى اشارهاى دارد و اعتراضى به تفسير نگارى، بدون توجه به اهلبيت «ع» و تعاليم آن بزرگواران مىكند، و از تفاسيرى سخن به ميان مىآورد كه با روايات و اخبار، قرآن را تفسير كردهاند و يادآورى مىكند كه اينگونه تفاسير نيز از كاستىها و ناهنجارىها بدور نيستند، اين گونه تفاسير يا كامل نيستند، يا تفسير تمام آيات را ندارند، برخى نيز سرشارند از اخبار ضعيف، و در برخى ديگر رواياتى آمده، بىارتباط با موضوع، بدون تدوينى شايسته و ترتيبى زيبا. افزون بر اينها، در اينگونه تفاسير، رواياتى راه يافته است، كه مشتمل بر تأويلاتى است، نفرتزا و مطالبى باطل؛ همانند نسبت عصيان و سفاهت به انبياء و بالاخره در اين مجموعهها، گاه روايات، به ظاهر متضادند و مفسران هيچگونه تلاشى، براى رفع تضاد از اين ظواهر بكار نبستهاند، مرحوم فيض بعد از اين مطالب مىفرمايد: «به هر حال من تاكنون، در ميان تفاسير، با همۀ گستردگى تعداد آنها، تفسيرى مهذب و پيراسته از ناهنجارىها با بيانى كافى كه تشنگان را سيراب كند، نيافتهام و اميدوارم اين تفسير، همانى باشد كه انتظار مىرود، تفسيرى كه مطالب و روايات صحيح را از روايات كدر و ناصاف، تميز دهد، از مفسرى كه با شناخت متن احاديث، پى به صحت و ضعف آن، برد نه با شناخت اسانيد، مفسرى كه علم را از خداوند گرفته باشد، نه از اسانيد روايات، مفسرى كه توانايى شكافتن روايات و تجزيه و تحليل آنها را داشته باشد و با اين توان، روايات صاف را از روايات غبار اندود، باز شناساند و از دل روايات اهلبيت «ع» مطالب مناسب فهم اهل زمانش را، استخراج و بيان نمايد و زوائد را به دور افكند تا ابهام و تضاد و تناقض كه موهن روايات است، از آنها زدوده گردد. روشن شد كه انگيزۀ مصنف، ارائۀ تفسيرى برگرفته از بيانات صاف و ناب اهلبيت «ع» مىباشد كه به تناسب علم و فهم اهل زمان خود گلچين شده و با بيانى شيوا و مدد گرفته از هدايت الهى، آيات قرآن را تبيين و تفسير نمايد. امّا به طور طبيعى، براى بيان وجوه ديگر قرآن در لغت، قرائت، شأن نزول و...، بايد از خود اظهار نظر كند و از سخنان ديگران نيز بهره برد، در نتيجه تفسير به گونهاى رنگ اجتهاد و نظر را نيز به خود گرفته، آيندهاى از روايت و درايت گشته است. مرحوم فيض قبل از آغاز تفسير، بعد از مقدمهايى، دوازده مقدمه را به عنوان مقدمات تفسير خود ذكر مىكند كه به تعبير آيتاللّه معرفت در التفسير و المفسرون، از بهترين مقدمات تفسيرى است كه در ابتداى تفسير آورده شده و مصنف به بهترين وجه مطالب ضرورى را كه هر مفسر بايد بيان نمايد، ذكر كرده است؛ مطالب مقدمات به قرار ذيل است: مقدمۀ اول، در فضل قرآن و وصيت به تمسك به آن از روايات اهلبيت «ع». مقدمۀ دوم، در بيان اين كه علم قرآن، نزد اهلبيت «ع» مىباشد و ظاهر و باطن همۀ قرآن را آنان مىدانند. مقدمۀ سوم، در بيان اين كه كل قرآن در شأن اولياء اللّه و دشمنان آنان وارد شده است. مقدمه چهارم، در بيان وجوه معانى آيات از تفسير و تأويل، ظاهر و بطن، محكم و متشابه، ناسخ و منسوخ و...كه بخشى از مطالب علوم قرآن را تشكيل مىدهند. مقدمه پنجم، در بيان مفهوم تفسير به رأى و نهى از آن مىباشد. مقدمۀ ششم، در عدم تحريف قرآن. مقدمۀ هفتم، در بيان اين كه قرآن تبيان همه چيز است، و اصول معارف دينى و قواعد شرعى در آن مطرح شده است. مقدمۀ هشتم، در بيان قرائات مختلف و ميزان اعتبار آنها. مقدمه نهم، در نزول دفعى و تدريجى قرآن. مقدمه دهم، در شفاعت قرآن و ثواب تلاوت و حفظ آن. مقدمۀ يازدهم، در تلاوت قرآن و آداب آن. مقدمۀ دوازدهم، در بيان اصطلاحات و روشى كه در تفسير بر آنها تكيه داشته است. در مقدمۀ دوازدهم، مصنف در بيان روش خود مىفرمايد: «در مقام بيان و تفسير آيات آنجايى كه نياز به تأويل، شناخت سبب نزول كه فهم آيه بر آن متوقف باشد، شناخت ناسخ شناخت، خاص و اين گونه مسائل باشد كه فراتر از شرح لفظ باشد، سراغ معصوم «ع» مىرويم؛ يعنى آن جا كه فقط شرح لفظ و معنى كردن لغت و اعراب آيه باشد، خودمان مىتوانيم انجام دهيم(با اين تعبير، راه خود را از برخى اخبارىها (كه در زمان او كم نبودند) جدا مىكند. آنها كه خيلى خشك برخورد مىكنند و مىگويند، اگر در مورد آيهاى، روايت نداشتيم، اصلا آن را تفسير نمىكنيم.)؛ امّا در مازاد بر شرح لفظ و بيشتر از آن چيزى كه، خودمان مىفهميم، احتياج به معصوم «ع» و روايات داريم. اگر آيۀ محكمى را يافتيم كه بتواند آيۀ ديگر را روشن كند، از آن استفاده مىكنيم و آيه متشابه را به آيه محكم بر مىگردانيم(روش تفسير قرآن به قرآن). آن جا كه جاى اظهار نظر خودمان نيست و آيه محكمى هم نداريم، اگر روايت معتبر در كتب مورد اعتماد خودمان يافتيم، آن را مىآوريم، و الاّ از روايات ائمه «ع» كه در كتب عامه وجود دارد، استفاده مىكنيم. چون بالاخره منسوب به معصوم «ع» است و معارض هم ندارد. اگر اينها را نيافتيم، از اقوال علماء تفسير استفاده مىكنيم، اشكال نكنيد كه چرا اقوال مفسرين را مىآوريد، در حالى كه خودتان اين اشكال را به تفاسير قبل گرفتيد كه به روايات بىتوجهند؟ زيرا پاسخ مىدهيم كه اين اقوال، چون موافق و هماهنگ با ظاهر قرآن است، آنها را مىآوريم، نه اين كه سخن آنان را حجت بدانيم»؛ يعنى اگر آيهاى را كه مىخواهيم، تفسير كنيم، آيه محكم يا روايتى نداشت، در نهايت بايد خودم استظهار كرده و موافق ظاهر آيه، چيزى بگويم، به جاى اين كار از سخن فلان مفسر استفاده مىكنم و اگر كسى چيزى نمىگفت، خودم بايد بيان مىكردم، پس سخن او را حجت نمىدانم؛ ولى چون موافق ظاهر قرآن است، از آن استفاده مىكنم. در مقدمۀ چهارم، راجع به معناى الفاظ مىفرمايد: «بعضى الفاظ در لغت، معنايى دارد كه اگر دقت نكنيم، گمان خواهيم برد كه اين لفظ، فقط همين معنا را دارد، غافل از اين كه، آن لفظ يك روح و معناى عميقى دارد كه چندين مصداق را دربرمىگيرد كه يكى از آنها در لغت آمده است. مثل «ميزان» كه در لغت به «ترازو» معنا شده است؛ ولى بايد گفت ميزان به معناى وسيلۀ سنجش است كه يكى از مصاديق آن ترازوست، و ترازو خودش چند نوع است. بنابراین «ميزان» براى معناى «وسيلۀ سنجش» وضع شده است، نه براى ترازو. يا مثلا، كلمۀ «قلم»، براى ابزارى كه بر الواح نقش مىاندازد، وضع شده است، بدون در نظر گرفتن اين كه، جسم باشد يا اين كه از «نى» باشد يا چوب يا آهن و بدون در نظر گرفتن اين كه آن نقش محسوس باشد يا معقول و بدون توجه به اين كه آن لوح، كاغذ باشد يا چوب يا سنگ و يا اين كه مجرد باشد. بنابراین استعمال «قلم» در آيه شريفۀعلّم بالقلم حقيقى است.» طبق روش كلى كه مصنف بيان كرده در تفسير قرآن، ابتداى سورهها را با نام سوره، بيان مكى يا مدنى بودن و تعداد آيات آن آغاز مىكند، سپس براى تفسير آيات به سراغ آيات محكم، بعد از آن روايات كتب معتبر شيعه و پس از آن سراغ مصادر اهل سنت براى نقل روايات معصومين «ع» مىرود، در كنار آن شأن نزول، لغت، قرائت و اعراب آيات را نيز بيان مىدارد، و در نهايت رواياتى در فضل سوره و ثواب قرائت آن نقل مىكند. در جلد سوم کتاب به تفسیر بیست سوره از سوره «فرقان» تا سوره «دخان» پرداخته شده است.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
تفسير الصافي المجلد 2
نویسنده:
محمد بن شاه مرتضی فيض كاشاني؛ محقق: زهرا خالوئی
نوع منبع :
کتاب , آثار مرجع , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
فهرست
معرفی کتاب
زبان :
عربی
کلیدواژههای اصلی :
کتب تفسیر شیعه امامیه
کلیدواژههای فرعی :
سوره توبه ,
سوره مائده ,
سوره هود ,
سوره اعراف ,
سوره انعام ,
سوره اَنفال ,
سوره یونس ,
تفسیر قرآن ,
تفسیر مأثور ,
تفسیر روایی ,
روش تفسیری فیض کاشانی ,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
فیض کاشانی: ملا محسن فیض کاشانی
چکیده :
تفسير الصافي يكى از آثار پر ارج ملامحسن فيض كاشانى است كه بيشتر با جنبۀ روايى و نقلى نگاشته شده است و به علت اختصار و جامعيت، در اعصار مختلف مورد توجه و عنايت قرار گرفته است. مرحوم فيض در تفسير خود سعى كرده است، تفسيرى پيراسته از انديشههاى گوناگون عرضه كند. مؤلف تفسير را با مقدمهاى آغاز مىكند و ضمن آن، از جريان تفسير نگارى و زمينههاى تفاسير نوشته شده، در فرهنگ اسلامى سخن مىگويد. پس از آن به انواع تفسير نگارى اشارهاى دارد و اعتراضى به تفسير نگارى، بدون توجه به اهلبيت «ع» و تعاليم آن بزرگواران مىكند، و از تفاسيرى سخن به ميان مىآورد كه با روايات و اخبار، قرآن را تفسير كردهاند و يادآورى مىكند كه اينگونه تفاسير نيز از كاستىها و ناهنجارىها بدور نيستند، اين گونه تفاسير يا كامل نيستند، يا تفسير تمام آيات را ندارند، برخى نيز سرشارند از اخبار ضعيف، و در برخى ديگر رواياتى آمده، بىارتباط با موضوع، بدون تدوينى شايسته و ترتيبى زيبا. افزون بر اينها، در اينگونه تفاسير، رواياتى راه يافته است، كه مشتمل بر تأويلاتى است، نفرتزا و مطالبى باطل؛ همانند نسبت عصيان و سفاهت به انبياء و بالاخره در اين مجموعهها، گاه روايات، به ظاهر متضادند و مفسران هيچگونه تلاشى، براى رفع تضاد از اين ظواهر بكار نبستهاند، مرحوم فيض بعد از اين مطالب مىفرمايد: «به هر حال من تاكنون، در ميان تفاسير، با همۀ گستردگى تعداد آنها، تفسيرى مهذب و پيراسته از ناهنجارىها با بيانى كافى كه تشنگان را سيراب كند، نيافتهام و اميدوارم اين تفسير، همانى باشد كه انتظار مىرود، تفسيرى كه مطالب و روايات صحيح را از روايات كدر و ناصاف، تميز دهد، از مفسرى كه با شناخت متن احاديث، پى به صحت و ضعف آن، برد نه با شناخت اسانيد، مفسرى كه علم را از خداوند گرفته باشد، نه از اسانيد روايات، مفسرى كه توانايى شكافتن روايات و تجزيه و تحليل آنها را داشته باشد و با اين توان، روايات صاف را از روايات غبار اندود، باز شناساند و از دل روايات اهلبيت «ع» مطالب مناسب فهم اهل زمانش را، استخراج و بيان نمايد و زوائد را به دور افكند تا ابهام و تضاد و تناقض كه موهن روايات است، از آنها زدوده گردد. روشن شد كه انگيزۀ مصنف، ارائۀ تفسيرى برگرفته از بيانات صاف و ناب اهلبيت «ع» مىباشد كه به تناسب علم و فهم اهل زمان خود گلچين شده و با بيانى شيوا و مدد گرفته از هدايت الهى، آيات قرآن را تبيين و تفسير نمايد. امّا به طور طبيعى، براى بيان وجوه ديگر قرآن در لغت، قرائت، شأن نزول و...، بايد از خود اظهار نظر كند و از سخنان ديگران نيز بهره برد، در نتيجه تفسير به گونهاى رنگ اجتهاد و نظر را نيز به خود گرفته، آيندهاى از روايت و درايت گشته است. مرحوم فيض قبل از آغاز تفسير، بعد از مقدمهايى، دوازده مقدمه را به عنوان مقدمات تفسير خود ذكر مىكند كه به تعبير آيتاللّه معرفت در التفسير و المفسرون، از بهترين مقدمات تفسيرى است كه در ابتداى تفسير آورده شده و مصنف به بهترين وجه مطالب ضرورى را كه هر مفسر بايد بيان نمايد، ذكر كرده است؛ مطالب مقدمات به قرار ذيل است: مقدمۀ اول، در فضل قرآن و وصيت به تمسك به آن از روايات اهلبيت «ع». مقدمۀ دوم، در بيان اين كه علم قرآن، نزد اهلبيت «ع» مىباشد و ظاهر و باطن همۀ قرآن را آنان مىدانند. مقدمۀ سوم، در بيان اين كه كل قرآن در شأن اولياء اللّه و دشمنان آنان وارد شده است. مقدمه چهارم، در بيان وجوه معانى آيات از تفسير و تأويل، ظاهر و بطن، محكم و متشابه، ناسخ و منسوخ و...كه بخشى از مطالب علوم قرآن را تشكيل مىدهند. مقدمه پنجم، در بيان مفهوم تفسير به رأى و نهى از آن مىباشد. مقدمۀ ششم، در عدم تحريف قرآن. مقدمۀ هفتم، در بيان اين كه قرآن تبيان همه چيز است، و اصول معارف دينى و قواعد شرعى در آن مطرح شده است. مقدمۀ هشتم، در بيان قرائات مختلف و ميزان اعتبار آنها. مقدمه نهم، در نزول دفعى و تدريجى قرآن. مقدمه دهم، در شفاعت قرآن و ثواب تلاوت و حفظ آن. مقدمۀ يازدهم، در تلاوت قرآن و آداب آن. مقدمۀ دوازدهم، در بيان اصطلاحات و روشى كه در تفسير بر آنها تكيه داشته است. در مقدمۀ دوازدهم، مصنف در بيان روش خود مىفرمايد: «در مقام بيان و تفسير آيات آنجايى كه نياز به تأويل، شناخت سبب نزول كه فهم آيه بر آن متوقف باشد، شناخت ناسخ شناخت، خاص و اين گونه مسائل باشد كه فراتر از شرح لفظ باشد، سراغ معصوم «ع» مىرويم؛ يعنى آن جا كه فقط شرح لفظ و معنى كردن لغت و اعراب آيه باشد، خودمان مىتوانيم انجام دهيم(با اين تعبير، راه خود را از برخى اخبارىها (كه در زمان او كم نبودند) جدا مىكند. آنها كه خيلى خشك برخورد مىكنند و مىگويند، اگر در مورد آيهاى، روايت نداشتيم، اصلا آن را تفسير نمىكنيم.)؛ امّا در مازاد بر شرح لفظ و بيشتر از آن چيزى كه، خودمان مىفهميم، احتياج به معصوم «ع» و روايات داريم. اگر آيۀ محكمى را يافتيم كه بتواند آيۀ ديگر را روشن كند، از آن استفاده مىكنيم و آيه متشابه را به آيه محكم بر مىگردانيم(روش تفسير قرآن به قرآن). آن جا كه جاى اظهار نظر خودمان نيست و آيه محكمى هم نداريم، اگر روايت معتبر در كتب مورد اعتماد خودمان يافتيم، آن را مىآوريم، و الاّ از روايات ائمه «ع» كه در كتب عامه وجود دارد، استفاده مىكنيم. چون بالاخره منسوب به معصوم «ع» است و معارض هم ندارد. اگر اينها را نيافتيم، از اقوال علماء تفسير استفاده مىكنيم، اشكال نكنيد كه چرا اقوال مفسرين را مىآوريد، در حالى كه خودتان اين اشكال را به تفاسير قبل گرفتيد كه به روايات بىتوجهند؟ زيرا پاسخ مىدهيم كه اين اقوال، چون موافق و هماهنگ با ظاهر قرآن است، آنها را مىآوريم، نه اين كه سخن آنان را حجت بدانيم»؛ يعنى اگر آيهاى را كه مىخواهيم، تفسير كنيم، آيه محكم يا روايتى نداشت، در نهايت بايد خودم استظهار كرده و موافق ظاهر آيه، چيزى بگويم، به جاى اين كار از سخن فلان مفسر استفاده مىكنم و اگر كسى چيزى نمىگفت، خودم بايد بيان مىكردم، پس سخن او را حجت نمىدانم؛ ولى چون موافق ظاهر قرآن است، از آن استفاده مىكنم. در مقدمۀ چهارم، راجع به معناى الفاظ مىفرمايد: «بعضى الفاظ در لغت، معنايى دارد كه اگر دقت نكنيم، گمان خواهيم برد كه اين لفظ، فقط همين معنا را دارد، غافل از اين كه، آن لفظ يك روح و معناى عميقى دارد كه چندين مصداق را دربرمىگيرد كه يكى از آنها در لغت آمده است. مثل «ميزان» كه در لغت به «ترازو» معنا شده است؛ ولى بايد گفت ميزان به معناى وسيلۀ سنجش است كه يكى از مصاديق آن ترازوست، و ترازو خودش چند نوع است. بنابراین «ميزان» براى معناى «وسيلۀ سنجش» وضع شده است، نه براى ترازو. يا مثلا، كلمۀ «قلم»، براى ابزارى كه بر الواح نقش مىاندازد، وضع شده است، بدون در نظر گرفتن اين كه، جسم باشد يا اين كه از «نى» باشد يا چوب يا آهن و بدون در نظر گرفتن اين كه آن نقش محسوس باشد يا معقول و بدون توجه به اين كه آن لوح، كاغذ باشد يا چوب يا سنگ و يا اين كه مجرد باشد. بنابراین استعمال «قلم» در آيه شريفۀعلّم بالقلم حقيقى است.» طبق روش كلى كه مصنف بيان كرده در تفسير قرآن، ابتداى سورهها را با نام سوره، بيان مكى يا مدنى بودن و تعداد آيات آن آغاز مىكند، سپس براى تفسير آيات به سراغ آيات محكم، بعد از آن روايات كتب معتبر شيعه و پس از آن سراغ مصادر اهل سنت براى نقل روايات معصومين «ع» مىرود، در كنار آن شأن نزول، لغت، قرائت و اعراب آيات را نيز بيان مىدارد، و در نهايت رواياتى در فضل سوره و ثواب قرائت آن نقل مىكند. در جلد دوم کتاب به تفسیر سوره های مائده، انعام، اعراف، انفال، توبه، یونس و هود پرداخته شده است.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
تفسير بيان السعادة في مقامات العبادة المجلد 4
نویسنده:
سلطان محمد گنابادی
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
معرفی کتاب
وضعیت نشر :
لبنان/ بیروت: مؤسسة الاعلمی للمطبوعات,
زبان :
عربی
کلیدواژههای اصلی :
کتب تفسیر شیعه امامیه
کلیدواژههای فرعی :
سوره احقاف ,
سوره اخلاص ,
سوره جاثیه ,
سوره زخرف ,
سوره زمر ,
سوره شوری ,
سوره فلق ,
سوره ناس ,
سوره دخان ,
سوره فصّلت ,
سوره محمد ( ص ) ,
سوره غافر ,
مفسران قرن چهاردهم ,
تفسیر عرفانی ,
چکیده :
بيان السعادة في مقامات العبادة، تفسير عرفانى و شيعى قرآن به عربى، تأليف حاج ملا سلطان محمد گنابادى (1251 - 1327)، ملقب به سلطانعلىشاه و مشهور به سلطانعلى گنابادى، از اقطاب متأخر سلسله نعمتاللهى است. مؤلف، آن را به نام مرشد خود، حاج محمد كاظم اصفهانى ملقب به سعادتعلىشاه نوشته است. سبب نگارش اين تفسير، چنانكه در مقدمۀ آن آمده، جمعآورى لطايف و نكات نغزى بوده كه در اشارات قرآن و تلويحات اخبار يافته و پيش از آن، نه در كتابى ديده و نه از كسى شنيده بوده است. عدهاى از علما، از جمله آقا محسن مجتهد عراقى و آخوند ملا محمد كاشانى، در مورد اين تفسير چنين فرمودهاند: «تفسير السلطان، سلطان التفاسير». همچنين اديب نيشابورى، شاگردان خود را به مطالعه آن تشويق مىكرد. كتاب، با مقدمهاى در حقيقت علم و علائم آن و جهل مركب و ملازمت علم و عمل آغاز گرديده، سپس مؤلف، مطالب جامعى را درباره قرآن و فضيلت آن، تفسير، تنزيل و تأويل قرآن و ديگر مقدمات لازم براى تفسير قرآن بيان كرده و آنگاه به ترتيب آيات، به تفسير تمام آنها همت نهاده است، البته گاه نيز، در ضمن تفسير، به تناسب موضوع، مقالات مستقلى (غالبا عرفانى) تحت عنوان «تحقيق» نوشته است. مدار اين تفسير، بر حول مفهوم ولايت به معناى عرفانى و شئون و جوانب مختلف آن است؛ چنانكه در آن، آيات راجع به كفر و ايمان، به كفر و ايمان نسبت به مقام ولايت تفسير شده است. همچنين، مؤلف براى كلمه «رب» دو تعبير به دست مىدهد: يكى، «رب مطلق» كه مقام الوهيت است؛ ديگرى، «رب مضاف» كه منظور از آن، مقام ولايت است كه ظهور رب مطلق مىباشد. از آنجا كه مفسر، اساس مذهب شيعه را پيروى از همين اصل مىداند و به اتحاد ذاتى تصوف حقيقى و تشيع به معناى وَلَوى آن قائل است، كسانى را كه از بُعد عرفانى تشيع غافلند، درباره گرايش اين تفسير، دچار ترديد مىكند؛ چنانكه صاحب «التفسير و المفسرون» در اينكه «بيان السعادة» را در شمار تفاسير صوفيه ذكر كند يا تفاسير شيعه، مردد است. «بيان السعادة»، علاوه بر جنبههاى عرفانى، جنبههاى روايى، فقهى، فلسفى، كلامى و ادبى نيز دارد. از جنبه نقلى و روايى و بحث درباره شأن نزول آيات، مباحث مستوفايى دارد و عمده اقوال و مطالب منقول در آن، مستند به احاديث و اخبار مروى از پيامبر اكرم(ص) و ائمه اطهار(ع) است. در نقل احاديث، از تفسير صافى فيض كاشانى و تفسير برهان سيد هاشم بحرانى، استفاده كرده است. سلطانعلىشاه، در خصوص اخبار مختلفى كه در تفسير آيات نقل كرده، مانند اخبار وارده درباره شجره منهيه در قصه آدم، به جمع و تطبيق ميان آنها مبادرت نموده است؛ بهگونهاى كه همه اقوال در مقام و مرتبه خود با يكديگر سازگارند، مگر در موارد نادرى كه صحت اخبار، مخدوش باشد. با اينكه اساس اين تفسير، اخبار ائمه اطهار(ع) و عرفان مبتنى بر آن است، مشتمل بر اصطلاحات و مباحث فلسفى و حكمى نيز هست، مانند تحقيق در مراتب وجود و تشكيك در حقيقت آن كه غالبا به روش استاد خود، حاج ملا هادى سبزوارى و بر اساس آرا و اقوال ملا صدرا است و از اين حيث، به تفاسير ملا صدرا بر قرآن شباهت دارد. وى آراى فلسفى را با لطايف عرفانى و عقايد كلامى در هم آميخته و در مسائلى از قبيل معراج، جبر و اختيار و بداء كه فلاسفه و متكلمان در آنها اختلاف نظر دارند، به جمع و تطبيق آرا پرداخته است. «بيان السعادة»، متضمن مباحث ادبى نيز هست و در آن، ضمن تفسير، نكات ادبى آيات و تركيب لغات هم، به تناسب موضوع، مطرح شده است؛ براى مثال، در وجوه محتمل معانى حروف آغازين برخى سورهها، مثل «الم» در بقره، بحثهاى مفصلى آمده است. از ديگر ويژگىهاى اين تفسير، آن است كه مؤلف آن با وجود اعتقاد به اينكه جمعآورى آيات، به ترتيب نزول آنها صورت نگرفته، چون معتقد به ارتباط معنوى ميان آنها بوده، با توجه به ترتيب موجود ميان آيات و كلمات، به بيان ارتباط معنوى ميان آنها پرداخته است. گرچه، مؤلف، مجتهد بوده، در اين تفسير كمتر به مسائل فقهى پرداخته، مگر در موارد معدودى كه نظر شخصى خود را، نه بهصورت فتوا، اظهار كرده است، از جمله در تفسير «و يسئلونك عن الخمر و الميسر»، به حرمت استعمال ترياك رأى داده است. در جلد چهارم، از آغاز سوره زمر تا پايان سوره ناس (76 سوره) تفسیر شده است.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
تفسير الصراط المستقيم المجلد 3
نویسنده:
حسين بروجردي؛ مصحح: غلامرضا بن علي اكبر بروجردی
نوع منبع :
کتاب , حاشیه،پاورقی وتعلیق , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
فهرست
معرفی کتاب
وضعیت نشر :
قم: مؤسسة انصاريان,
زبان :
عربی
کلیدواژههای اصلی :
کتب تفسیر شیعه امامیه
کلیدواژههای فرعی :
حمد الهی ,
رحمت رحمانیه خدا ,
رحمت رحیمیه خدا ,
سوره حمد ,
فضیلت سوره حمد ,
فضیلت بسمله ,
تفسیر مأثور ,
تفسیر روایی ,
تفسیر سوره حمد ,
اسرار سوره حمد ,
صراط مستقیم در قرآن ,
تفسیر بسمله ,
هدایت الهی ,
شابک (isbn):
964-6289-73-8
چکیده :
تفسیر الصراط المستقیم تأليف سيد حسين بروجردى، به زبان عربى است. اين تفسير توسط غلامرضا مولانا بروجردى تحقيق و تعليقهنگارى شده است. اين تفسير شامل تمام قرآن نمىباشد. آنچه در برنامه موجود است، 5 جلد و تا پايان آيه 41 البقره مىباشد، ولى مرحوم شيخ آغابزرگ تهرانى درباره اين تفسير نوشته: «سه مجلد ضخيم از اين تفسير بيرون آمده است. جلد سوم به سوره فاتحه اختصاص یافته است. اگر بخواهیم روش غالب این تفسیر را توصیف نماییم، باید گفت که: روش مفسر، روائی و ماثور با استفاده از روایات پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلّم و اهل بیت علیهمالسّلام میباشد. و در کنار آن رویکردی اخباری در بعضی مسائل از خود نشان میدهند. (مانند بحث تجسم اعمال) محقق ارجمند این تفسیر، غلام رضا مولانا بروجردی میباشد انگیزه خود را از تحقیق، این میداند که با مطالعه تفسیر الصراط المستقیم آن را از هر جهت جامع و پر محتوی دانسته و از اینکه تا آن زمان منتشر نشده ابراز تاسف مینماید، سپس شوق خود را برای نشر آن به نوادگان مفسر که نسخه خطی به خط مصنف و نسخه استنساخ شده از آن، نزد آنان بوده، ابراز داشته، با مساعدت آنها، امر تحقیق را انجام داده است. اگر بخواهيم روش غالبى اين تفسير را توصيف نماييم، بايد گفت كه روش مفسر، روائى، با استفاده از روايات پيامبر(ص) و اهلبيت(ع) است. وى در كنار آن، رويكردى اخبارى در بعضى مسائل از خود نشان مىدهد (مانند بحث تجسم اعمال، ج4، ص500 به بعد). شيوه كلامى را نيز كم و بيش در تفسير خود دارد. او در مباحث كلامى وارد شده و توضيحات بيش از مقام تفسير مىدهد (مانند ج3، ص506، به بعد ذيل «إياك نستعين» و بحث استعانت، در اعيان ثابته، اغراض افعال الهى، نظر اشاعره و رد آن و نيز ج4، ص209 به بعد، بيان مفصل مجسمه، مشبهه، مجبره، مفوضه و نقد آنها). بعد تحليلى و اجتهادى و بيان احتمالات متعدد در معانى آيات و الفاظ را نيز بايد به شيوه ايشان اضافه كرد (مانند ذكر اقوال و احتمالات در «ذلك الكتاب» ، ج4، ص92، به بعد). در بيان اقوال مفسرين فقط به نقل آنها اكتفا نكرده، به نقد و بررسى آنها مىپردازد (مانند ج3، ص511 به بعد، بحث مفصل در معناى استعانت). در اين بين نظرى به مسائل عرفانى داشته، براى توضيح مطلب خود و گاه براى نقد، آنها را مطرح مىنمايد (مانند اشاره به نظر مولوى با استفاده از اشعار وى، ديدگاه افلاطون، كفر دانستن اعتقاد به وحدت وجود (در بحث هدايت، ج3، ص540 تا 546) و همچنين اشاره به بحث عوالم الهيه (ج4، ص15 به بعد) و نقد ابن عربى در بحث عذاب (ج4، ص263)). در اين بخش گاهى بحثى مستقل به نام «تبصرة عرفانية» را مطرح مىنمايد (مانند ج3، ص78). مطالبى مفصل در استعاذه و تفسير بسم الله الرحمن الرحيم را در ابتداى سوره حمد بيان كردهاند كه در سوره بقره اين دو مطلب مطرح نمىشود. در تفسير آيات، ابتدا لغات مشكل آيات را بيان كرده، به توضيح آن مىپردازد، سپس قرائت كلمات را در حدّ بيان بعضى قرائات شاذه و مطرح كردن برخى مسائل تجويدى مانند موارد وقف (مانند ج4، ص102)، گوشزد كرده، گاهى نيز در اين قسمت عنوانى به نام «قرائة غريبة» بازگو مىكنند (مانند ج4، ص98). پس از آن شأن نزول آيه را (در صورت دارا بودن) نقل و تجزيه و تحليل مىنمايد. بعد از اتمام مباحث فوق، عنوان «تفسير فراز آيه» آغاز شده، به تبيين و شرح مفصل آن مىپردازد. در توضيح كلمات و معنا و تفسير آنها در كنار روايات و تحليلهاى اجتهادى خود، از آيات ديگر قرآن نيز بهره مىبرند (مانند ج4، ص219-220 و 221). وى در ذيل «ألم» در سوره بقره، بحث را به كل حروف مقطعه مىكشاند و اقوال را بيان و تجزيه و تحليل مىنمايد (ج3، ص56 تا 76 بعد از بيان قول نهم، وجوه آخر را مطرح مىكنند). وى در ذيل «ألم» در سوره بقره، بحث را به كل حروف مقطعه مىكشاند و اقوال را بيان و تجزيه و تحليل مىنمايد (ج3، ص56 تا 76 بعد از بيان قول نهم، وجوه آخر را مطرح مىكنند). در بحث «دلالة الحروف و الألفاظ على مدلولاتها» واضع را خداوند مىداند و اين دلالت را ناشى از وضع او محسوب مىدارد. عنوانى به نام «دليل إعجاز القرآن»، ذيل برخى از آيات مطرح مىنمايد كه در آن بحث، از وجوه و جنبههاى مختلف اعجاز آيه يا آيات مورد نظر، سخن به ميان مىآورد (مانند ج4، ص479). مفسر محترم ضمن رعايت تفسير ترتيبى، از بيان موضوعات قرآنى متناسب با آيات و توضيح آنها به كمك روايات و آيات ديگر، كوتاهى نكرده و بحثهاى موضوعى زيادى را مطرح مىنمايد. محقق در ابتدا مقدمهای در ۱۲۰ صفحه ارائه داده است. در این مقدمه پس از بیان اجمالی درباره تفسیر و مشاهیر صحابه در تفسیر، طبقات مفسران را از قرن اول هجری تا زمان مفسر (قرن سیزدهم هجری) مطرح کرده، که جمعا ۳۴۹ نفر را مورد بررسی قرار داده است. سپس به ترجمه مفسر، اساتید و شاگردان او، دیدگاه علماء درباره وی، وفات، تالیفات و فرزندان ایشان، پرداخته است.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
35
36
37
38
39
40
41
42
43
44
تعداد رکورد ها : 441
×
درخواست مدرک
کاربر گرامی : برای در خواست مدرک ابتدا باید وارد سایت شوید
چنانچه قبلا عضو سایت شدهاید
ورود به سایت
در غیر اینصورت
عضویت در سایت
را انتخاب نمایید
ورود به سایت
عضویت در سایت
×
ارسال نظر
نوع
توضیحات
آدرس پست الکترونیکی
کد امنیتی
*
*
با موفقیت به ثبت رسید