جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 18143
بررسی تاثیر دانش های قرانی در تفسیر من وحی القرآن(وحی و نزول ، اعجازو تحدی ، سبب نزول، نسخ)
نویسنده:
نویسنده:زینب ربیعی؛ استاد راهنما:نفیسه شبیری؛
نوع منبع :
رساله تحصیلی
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
شناخت درست و دقیق پایه‌های فکری تفسیرنویسان و بیان شایستگی‌های مفسر قرآن در عرصه پر مخاطره تفسیر کلام آسمانی و قرآن پژوهی، تحلیل تفاسیر موجود و بازکاوی مباحث و مبانی مطرح شده در آن را می‌طلبد؛ به‌همین‌منظور در این نوشتار، بخشی از مباحث علوم قرآنی در «من وحی القرآن» را مورد بررسی قرار داده و مشخص شده است که بسیاری از مباحث مصطلح علوم قرآنی در جهت‌گیری و برداشت‌های تفسیری مفسران قرآنی نقش‌آفرین هستند. این پژوهش با روش توصیفی ـ تحلیلی به بررسی تاثیر دانش‌های قرآنی نظیر وحی و نزول، سبب نزول، نسخ و اعجاز و تحدی در تفسیر من وحی القرآن پرداخته است. حاصل این بررسی‌ها نشان می‌دهد که صاحب تفسیر من وحی القرآن مانند دیگر اندیشمندان و مفسران برجسته مسلمان بر این باور است که افزون بر محتوای قرآن، متن آن نیز از سوی خداوند متعال نازل شده و پیامبرخدا یا فرشته‌ی وحی هیچ‌گونه دخل و تصرفی در متن قرآن نداشتند. ایشان برای این مدعا دلایلی را نیز ذکر کرده‌ است؛ همچنین علامه فضل‌الله برخلاف بسیاری از مفسران بر این باور است که قرآن فقط دارای نزول تدریجی است و نزول دفعی آن، از آیات و روایات قابل برداشت نیست. وی معتقد است که همه آیات قرآن دارای سبب نزول عام و برخی هم دارای سبب نزول خاص هستند. ایشان در تفسیر آیات به بررسی روایات سبب نزول پرداخته و سپس به برخی از آن ها اشاره کرده است. صاحب تفسیر من وحی القرآن ضمن پذیرش اصل نسخ در قرآن، حکمت آن را براساس مصالح و اقتضائات زمانی و مکانی برمی‌شمارد و از میان اقسام نسخ، نسخ حکم و نه تلاوت را می‌پذیرد؛ همچنین علامه فضل‌الله در بحث اعجاز، اعجاز بیانی را راز هماوردی قر‌آن و اعجاز آن می‌داند.
تحلیل رویکرد و زمینه های عقل گرایی در التبیان فی تفسیر القرآن
نویسنده:
نویسنده:مریم نجفی لیواری؛ استاد راهنما:محسن قاسمپور؛ استاد مشاور :پرویز رستگار
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
ابو جعفر محمد بن طوسی معروف به «شیخ طوسی » از عالمان بزرگ و مشهور قرن پنجم هجری است که اثر سترگ ;التبیان فی تفسیر القرآن; به قلم وی به رشته تحریر درآمده است. قرآن کریم در آیات گونه گون موضوع تعقل و مقولات ناظر برآن را مورد تاکید قرار داده است.افزون بر قرآن ،در سنت معصومان –علیهم السلام-هم اهمیت والای جایگاه عقل در فرآیند فهم و معرفت دینی غیر قابل انکار است.شایان ذکر است،این مهم از سوی مفسران فریقین به هنگام تفسیر آیات مرتبط با عقل و ابعاد مختلف آن نیز مورد توجه قرار گرفته است.در این میان از جمله نخستین تفاسیری که با رویکرد عقلی-کلامی به تحلیل و بررسی آیات قرآن پرداخته تفسیر تبیان است.شیخ طوسی در سده پنجم هجری و با عنایت به موقعیت ویژه بغدادو جریانات فکری آن روزگار ،در مقام تفسیر آیات قرآن با رویکردی عقل گرایانه به دفاع از مبانی کلامی شیعه پرداخته است.به دیگرسخن رویکرد عقل گرایانه شیخ طوسی ریشه در منزلت عقل در گفتمان کلامی شیعه دارد.او عقل را هم به عنوان منبع تفسیری و هم به مثابه عقل ابزاری به کار بسته است.به رغم اختلاف نظر شیخ طوسی با مفسران معتزلی ،پیوند گرایش عقلی او با تفسیرهای عقل گرایانه مدرسه معتزلی ،امری آشکار است. در این نوشتار پس از پرداختن به زمینه های درونی و برونی پدیدار شدن این رویکرد شیخ طوسی ،مختصات عقل گرایی او در این تفسیرترسیم شده و به شرح شاخصه های آن پرداخته شده است. این پژوهش با روش توصیفی و تحلیلی با بهره گیری از منابع کتابخانه ای به این دستاوردها دست یافته است . مهمترین شاخصه های عقلی در تفسیر تبیان را می توان در محورهایی نظیر نقادی و ارزیابی مطالب،بیان وجوه گوناگون معنایی از آیات قرآن جستجو کرد. همچنین نقد و بررسی دیدگاه مفسران ،احتجاج و استدلال ، نفی تقلید در دین شناسی،استنباط و تحلیل فقهی،نقد روایات وبررسی نقش عقل در اثبات گزاره های دینیاز دیگر جلوه های عقل گرایی این تفسیر است. شیخ طوسی در تفسیر تبیان همچنین با رویکرد عقلی-کلامی خود از رهگذر تحلیل و بررسی آراء کلامی و غیر کلامی شیعه و دیگر فرقه ها ، به دفاع از مبانی و روش تفسیری شیعه اهتمام ورزیده است.
بررسی تطبیقی مستندات قرآنی و روایی خواجه نصیرالدین طوسی و قاضی عضدالدین ایجی در موضوع امامت و جانشینی پیامبر(ص)
نویسنده:
نویسنده:گوهر رحمی‌زاد؛ استاد راهنما:پروین بهارزاده؛
نوع منبع :
رساله تحصیلی
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
غالب علمای فریقین بر ضرورت امامت و زعامت مسلمانان اتفاق نظر دارند اما در نحوه تعیین، شرایط و مصادیق امام، میان متکلمان شیعی و سنی اختلاف نظرهای جدی قابل مشاهده است. عمده این نظرات مبتنی بر مستندات قرآنی و روایی بوده و در طول زمان قبض و بسط‌‌هایی نیز یافته است. پژوهش حاضر به مقایسه و تحلیل مستندات قرآنی و روایی دو متکلم ایرانی تبار که در دورانی نزدیک به یکدیگر زندگی کرده‌اند: خواجه نصیرالدین طوسی(م.672) به عنوان متکلمی شیعی و متکلم اشعری و شافعی مذهب قاضی عضدالدین ایجی(م.756)، در مسأله امامت پرداخته و وجوه اشتراک و افتراق دیدگاه‌های ایشان را استخراج و تا حد امکان ارزیابی می‌کند. عمده دیدگاه‌های کلامی این دو متکلم در آثاری مانند: تجریدالاعتقاد، تلخیص‌المحصل و قواعدالعقائد از خواجه نصیرالدین طوسی و المواقف اثر قاضی عضدالدین ایجی انعکاس یافته و بارها مورد شرح قرار گرفته است. به رغم آن‌که قاضی عضدالدین ایجی و خواجه نصیرالدین طوسی هر دو امامت را امری لازم و اجتناب ناپذیر می‌دانند و نیز تعاریف به ظاهر مشابهی از امامت دارند اما در بیان مصداق با یکدیگر هم‌نظر نیستند؛ خواجه نصیر، امیرالمومنین علی(ع) را امام بلافصل پیامبر(ص) می‌داند و قاضی عضدالدین، ابوبکر را امام می‌شناسد. خواجه در تعیین امام قائل به نص است اما قاضی معتقد است درباره امامت علی(ع) نصی موجود نیست و اجماع و بیعت را معیار تعیین و نصب امام می‌شمارد. خواجه امامت را از اصول مذهب و تعیین امام را از سوی خداوند واجب و عصمت را شرط در امامت دانسته است اما قاضی بر این باور است که امامت از افعال وابسته به فروع مکلفین است. خواجه برای اثبات افضلیت و ولایت امیرالمومنین به آیات و روایات زیادی استناد کرده که متواتر و صدور آن‌ها قطعی است. اما قاضی عضدالدین برای اثبات مدعای خود ابتدا بیان می‌کند که نصی بر امامت موجود نیست، سپس آیاتی را بر امامت ابوبکر آورده که شان نزول آن‌ها درباره‌ی ابوبکر نیست و درمورد این آیات اختلاف نظر وجود دارد و به برخی احادیث متوسل شده که اعتبار آن‌ها قابل اثبات نبوده و بعضا برساخته‌اند. خواجه نصیر برای عدم صلاحیت غیر علی(ع) برای امامت موارد متعددی را بیان کرده است که در کتب اهل سنت نیز بیان شده است؛ قاضی عضدالدین نیز برای عدم صلاحیت غیر ابوبکر بر امامت آیات و روایاتی که دلالت بر ولایت و امامت امیرمومنان دارد را مورد خدشه قرار داده و تاویل نموده است تا از ضمن این مطالب امامت و خلافت ابوبکر را اثبات کند که همه این دلایل در این پایان نامه نقد و بررسی شده است.
تبیین فلسفی تکامل جهان هستی بر اساس حکمت متعالیه با تکیه بر آیات قرآن کریم
نویسنده:
نویسنده:مهدیه علوی فر؛ استاد راهنما:عبدالحمید فلاح نژاد؛ استاد مشاور :محمد رضا ضمیری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
بررسی حقیقت جهان هستی و چگونگی تکامل آن از جمله مسائل مهم فلسفه اسلامی است. چرا که شناخت جهان هستی و نحوه ی تکامل موجودات آن بالاخص تکامل انسان، نقش اساسی در هدف‌مندی زندگی بشر دارد. جهان‌بینی مادی، نظام هستی و غایت تکامل انسان و دیگر موجودات را به عالم ماده منحصر کرده است .که با نابودی آن، هستی پوچ و باطل می‌گردد، اما در جهان‌بینی توحیدی برای مجموعه جهان غایت اخروی و ملکوتی اثبات می‌شود. خاستگاه مسأله تکامل در فلسفه غرب علوم تجربی بوده است .که درآن بستر مراد از تکامل تحول نوعی به نوع دیگر است . در حالی که خاستگاه سیر تکاملی جهان بر اساس حکمت متعالیه با تکیه بر آیات قرآن، علوم تجریدی است که مبتنی بر تحول وتکامل نوع واحد است به تعبیر دیگر یک نوع در سیر تکاملی نقائص وجودی را رها می کند،و درجات وجودی را با نظم طبیعی و فطری طی می‌نماید. .از آنجایی که مجردات تمام کمالات وجودی را بالفعل دارا هستندوهیچ حالت منتظره‌ای ندارند مسأله اصلی تحقیق حاضر منحصر می گردد به اینکه در حکمت متعالیه چگونه همه موجودات اعم از جماد، نبات، حیوان و انسان می‌توانند از مرحله مادی تا مرز عقلانی شدن پیش بروند ؟ ملاصدرا موضوع تکامل جمادات، نباتات، حیوانات و انسان‌ را بر اساس مبانی چون اصالت وجود، تشکیک وجود، اشتراک معنوی وجود و حرکت جوهری تبیین کرده است . پژوهش حاضر تکامل موجودات را به روش کتابخانه‌ای توصیفی – تحلیلی در گستره‌ی کتب فلسفی وتفسیری صدرالمتالهین وپیروان حکمت متعالیه علامه طباطبایی وآیت الله جوادی آملی به رشته تحریر درآمده است . در نهایت به این نتیجه دست یافتیم که هر ماهیتی از عالم طبیعت با چهار نحو وجود موجود است که ذات حق تعالی به حکمت خود برای هر جسم طبیعی یک مبدأ فاعلی، جوهر نفسانی، صورت محرّکه، امر ملکوتی و به ودیعت نهاده است که مایه قوام و کمال نوع و عامل تقرّب او به خالقش است و بدین طریق هر ماهیتی در سیر تکاملی‌اش از مرتبه‌ی وجود طبیعی محسوس به وجود مثالی،واز وجود مثالی به وجود عقلی ودر آخرین مرحله از وجود مجرد عقلی به اعلی مرتبه وجود یعنی ؛ وجود الهی و فنای در ذات الهی بعد از گذراندن عالم دنیا وبرزخ انتقال می‌یابند. در قرآن کریم نیز غایت وهدف تمام موجودات رجوع الی الله ورسیدن به مطلوب ذاتی یعنی همان رحمت الهی است.
بررسی مقارنه ای أغراض تشبیه در قرآن بین الکشّاف و المیزان
نویسنده:
نویسنده:‌سید‌محمد العاملی؛ استاد راهنما:محمد عشایری منفرد؛
نوع منبع :
رساله تحصیلی
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
تحقیق ما راجب أغراض تشبیه در قرآن بین دو تفسیر الکشّاف و المیزان، بررسی مقارنه ای أغراض تشبیه نزد علامه طباطبائی و زمخشری می باشد. و تاکنون تحقیقی در این باره نگارش نشده است. و أهمیت این تحقیق در آشکار ساختن أهمیت أغراض تشبیه در قرآن کریم، و نیز آشکار ساختن میزان تأثیر إختلاف روش تفسیری دو مُفسّر و نیز إختلاف زمانی آنها در بیان أغراض، نهفته است؛ چرا که صرف آشنایی ما به أجزاء چهارگانه تشبیه جدا از آشنایی به غرضی که گوینده بخاطر آن در سخن خود از تشبیه استفاده کرده است، و اینکه استفاده او از تشبیه به جهت رساندن چه معنایی به مخاطب بوده است، و نیز توانایی تشبیه در برجسته نمودن و روشن ساختن آن معنا نزد مخاطب تا چه حد و میزانی است، کفایت نمی کند. مسئله اصلی تحقیق عبارتست از: إشتراکات و إختلافات دو تفسیر المیزان و الکشّاف در بررسی أغراض تشبیه در قرآن. روش تحقیق تحلیلی و توصیفی است. نوع منابع تحقیق عبارتست از: دینی - تفسیری - حدیثی - أدبی (لغوی و بلاغی) - و تراجم است. و نوآوری در این تحقیق در مقارنه بین أغراض تشبیه نزد دو مُفسّر، سپس حکم کردن بر اساس آن به إشتراک یا إختلاف آن دو در روشن نمودن أغراض تشبیه، و نیز در بدست آوردن غرض از عبارتشان در صورت عدم إشاره به آن، نهفته است. مهمترین نتایج تحقیق عبارتست از: بیشتر آیاتی که دو مُفسّر در بیان أغراض تشبیه آنها با هم إختلاف و إشتراک دارند، موضوع آنها بیان حقیقت شیء و حال آن می باشد، سپس آیاتی که موضوع آنها بیان موقف یا تکرار آن، سپس آیاتی که موضوع آنها بیان هیئت شیء، سپس آیاتی که موضوع آنها إستدلال یا إقامه برهان است می باشد - بیشتر آیات متضمّن تشبیهی که فقط علامه أغراض آنها را ذکر کرده است، و نیز آیاتی که فقط زمخشری أغراض آنها را ذکر کرده است، موضوع آنها بیان حقیقت شیء و حال آن می باشد، سپس آیاتی که موضوع آنها بیان هیئت شیء، سپس آیاتی که موضوع آنها بیان موقف یا تکرار آن است می باشد – أغراض تشبیه نزد دو مُفسّر با شأن نزول آیات موافقت دارد – أغراض تشبیه نزد علامه در بسیاری موارد از عمق اندیشه و دقت علمی برخوردار است.
تاثیر پارادایم های حاکم بر تبیین وجوه اعجاز قرآن کریم از منظر دانشمندان اسلامی (قرن سوم تا پایان قرن پنجم هجری)
نویسنده:
نویسنده:‌‌محمدعلی انصاری؛ استاد راهنما:مرتضی عرب؛ استاد مشاور :عباس حیدری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
چیستی اعجاز قرآن کریم و وجه اعجوبگی آن بعنوان وحی الهی یکی از مسائل اصلی و پربسامد کلام اسلامی در قرن های سوم تا پنجم هجری بوده است. متکلمین معتزلی، اشعری و شیعه در طول دو قرن به بحث های گوناگونی درباره چیستی وجه اعجاز قرآن کریم پرداختند و به طور عمده دو وجه اعجاز برون متنی یا صرفه و وجه درون متنی یا اعجاز بلاغی را بعنوان اعجاز قرآن برشمردند. با توجه به پژوهش های صورت گرفته و نظریات عرصه تاریخ و فلسفه علم، هر پژوهش و نظریه پردازی علمی بدون شک متأثر از مسائل محیطی و پیرامونی علم یا همان پارادایم ها است. پارادایم ها با ایجاد الگوهایی در اندیشه ی پژوهشگر روند تحقیقات و پاسخگویی به سؤالات را متمایل به مبانی معرفتی خاص خود قرار می دهند. هدف از این پژوهش یافتن پارادایم های حاکم بر اندیشه دانشمندان مسلمان در زمینه نظریات موجود در باب اعجاز قرآن کریم است. در این تحقیق از روش تحلیل تاریخی از مسیر تحلیل پارادایمی استفاده شده است. یافته های این تحقیق نشان می دهد که دو پارادایم تفسیری و فلسفه افلاطونی نظریه نظام مبنی بر صرفه در اعجاز قرآن کریم را هدایت کرده اند و این در حالی است که پارادایم تفسیری در سطح متعادل تر آن با کمک پارادایم های شعر جاهلی و علم موسیقی به نظریه نظم القرآن جاحظ بدل شدند. در قرن چهارم و تغییر تقابل گفتمانی به مواجهات درون دینی، اشعری نظریه کلام نفسی را از طریق تقسیم کلام به دو جنبه دال و مدلول و تحت تأثیر و هدایت پارادایم های کلام مسیحی و فلسفه ارسطویی صادر کرد و همچنین اندیشمندان شیعی قرن پنجم با تأثیر پذیری از پارادایم تفسیری اعتزالی به احیاء نظریات صرفه ی نظام و همفکرانش پرداختند.
تفسیر روایی آیات مربوط به صفات ناپسند انسان در قرآن
نویسنده:
نویسنده:حجت لطفی قراملکی؛ استاد راهنما:محمد مرادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
در قرآن صفات ناپسندی چون ظلوم، کفّار، عجول، جهول، طغیان گر، مفسد، اهل جدل ، فاجر، هلوع، جزوع، بخیل، فخور، فرح ومغرور به انسان نسبت داده شده است؛ این پژوهش در پی تبیین آن است که، روایات تفسیری، آیات مربوط به صفات ناپسند انسان را چگونه تفسیر می کنند؟ و برای کشف حقیقت این پرسش، روش روایی و اجتهادی را در پیش گرفته، بنابراین در تفسیر خود از منابع روایی، آیات، عقل و دیدگاه علما استفاده شده است. این تحقیق به بررسی گونه های صفات، از جهت قبح ذاتی و عرضیشان می پردازد؛ و بر اساس روایات انتساب این صفات را به انسان، تبیین می کند؛ و نهایتاً اختلاف موجود، بین برخی از صفات را مورد تحلیل قرار می دهد. نتایج این پژوهش، عبارت است از: تفکیک قبح صفات انسانی، بر اساس ذاتی و عرضی بودنشان؛ بررسی روایی انتساب صفات قبیح به انسان در قرآن؛ حل ناسازگاری های صفات ناپسند و صفات پسندیده در قرآن. روشن شدن نسبت این صفات با ذات و اصل خلقت انسان، تاثیر فراوانی در شناخت انسان و نوع رفتارهای او و سرانجام اعمالش دارد، و از این جهت دارای اهمیت می باشد.
تبیین و تحلیل مفهوم خدا در قلمرو صفات فعلیه از دیدگاه ملاصدرا و ارزیابی آن با قرآن و سنت
نویسنده:
نویسنده:روح الله صدراللهی؛ استاد راهنما:عسکری سلیمانی امیری؛ استاد مشاور :حسن پناهی ازاد
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
تبیین مفهوم خدا در قلمرو صفات فعلیه، از مباحث مهم در باب خداشناسی است که بدان کمتر پرداخته شده است. از رهگذر این تبیین، به درک بهتری از رابطۀ خالق و مخلوق، رابطۀ ذات ثابت و فعل متغیر خداوند و ارتباط صفات فعلی با ذات او خواهیم رسید. مفهومی که از خداوند در اثر چنین تبیین‌هایی از خداوند در قلمرو صفات فعلیه‌اش حاصل می‌شود، باید درک درست و مطابق واقع باشد و نیز با تعالیم وحیانی برآمده از کتاب و سنت کاملا سازگاری داشته باشد. ملاصدرا مفهومی از خداوند در قلمرو صفات فعلیه‌اش به دست می‌دهد که خداوند اصل و حقیقت وجود است که تمام کمالات وجودی به او برمی‌گردند. لذا تمام صفات کمالی خداوند اعم از صفات ذاتی و فعلی به منشأ این صفات که ذات خداوند هستند، برگشت می‌کنند. بر مبنای تشکیک در وجود، ملاصدرا صفات کمالی خداوند را ذو مراتب می‌داند که از مرتبۀ ذات تا مرتبۀ فعل الهی را شامل می‌شود و صفات خداوند در مرتبۀ ذات، عین ذات و در مرتبۀ فعل، عین فعل الهی هستند و تمام صفات فعلی خداوند به صفات ذاتی و به ذات الهی برگشت می‌کنند. همۀ موجودات، فعل خداوند هستند و معیت قیومیۀ الهی همان اضافۀ اشراقیۀ خداوند است که موجودات را ایجاد می‌کند و فعل خداوند، واحد و به نحو ابداعی و دفعی است و تدریج در برخی از افعال الهی ناشی از ذات خدای متعال نیست، بلکه این تدریجی در بدنه فعل به دلیل ضعف وجودی آنهاست. از این رو بین خداوند بسیط محض و معلول‌های مختلف، علل متعددی واسطه می‌شوند که این کثرات و تدریج به وسائط بر می‌گردند. ملاصدرا بر طبق قاعده «بسیط الحقیقه» می‌گوید که خداوند تمام کمالات وجودی را داراست و از داشتن نقائص امکانی تغییر و حرکت و دیگر محدویت‌های امکانی مبرّاست. بنابراین تمام نقص‌های وجودی به مخلوقات بر می‌گردد نه، به خالق. آیات و روایات نیز مفهومی از خداوند در قلمرو صفات فعلیه به دست می‌دهند که خداوند دارای صفات فعلی است و صفات فعلیه ریشه در صفات ذاتی دارند که عین ذات خدای متعال است و در ذات الهی تغییر و تغیّر راه نمی‌یابد. خداوند قائم بالذات است و غیر او معلول و قائم به اوست و افعال الهی از ذات او بر اساس سلسله مراتب نازل می‌شود و فعل خداوند از آن‌رو که به خدا استناد دارد، ابداعی است و تغییر در صفات فعل که عین فعل الهی است، به واسطه‌های وجودی برمی‌گردند نه به ذات الهی. بنابراین می‌توان گفت که مفهوم خدا در قلمرو صفات فعلیه از دیدگاه صدرا با مفهومی که آیات و روایات به دست می‌دهند قابل تأیید است؛ چرا که آیات و روایات هم ذات الهی را از هر نوع تغییری مبرا می‌داند.
بررسی و ارزیابی دیدگاه علامه طباطبایی درباره حروف مقطعه در قرآن کریم
نویسنده:
نویسنده:فاطمه السادات فتوحی اونجی؛ استاد راهنما:رسول محمدجعفری؛
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
درباره حروف مقطعه ی قرآن کریم، دیدگاه های مختلفی ارائه شده است از مهمترین آنها دیدگاه علامه طباطبایی است که معتقد است تدبر در سوره‌های دارای حروف مقطعه مشترک، نشان می‌دهد که مضامین و سیاق آنها با یکدیگر مشابه و متناسب اند؛ به طوری که این شباهت در سایر سوره‌ها دیده نمی‌شود. نگارنده در پی ارزیابی این دیدگاه علامه طباطبایی برآمده است؛ لذا به بررسی دقیق تمام آیاتِ( قریب به ۲۷۰۰آیه) ٢٨سوره‌ی دارای حروف مقطعه‌ی مشترک (از بین ٢٩سوره)، شامل سوره‌های ص، ق، یس، طه، احقاف، جاثیه، زخرف، دخان، غافر، فصّلت، شوری، نمل، شعراء، قصص، بقره، آل‌عمران، عنکبوت، لقمان، روم، سجده، ابراهیم، هود، یونس، یوسف، حجر، اعراف، رعد، مریم، در سه محور اعتقادی، اخلاقی و عبادی با لحاظ نمودن افراد مورد خطاب شامل مؤمنان، مشرکان، اهل کتاب و منافقان پرداخته‌ است. به همین منظور پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیلی، سور دارای حروف مقطعه‌ی مشابه را بررسی و با مقایسه‌ی مضامین آنها با یکدیگر دیدگاه علامه طباطبایی در این باره ارزیابی کرده است، یافته های تحقیق حکایت از آن داشت که دیدگاه علامه طباطبایی در برخی موارد صحیح بوده و در برخی موارد ناتمام باشد.
حدود و مصادیق توحیدوشرک دراندیشه های سلفی تکفیری وتضاد آن با قرآن
نویسنده:
نویسنده:حجت‌الله شرفی؛ استاد راهنما:حسین مقدس؛
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
درمتون وهابی سلفی تکفیری،هیچ واژه ای به اندازه توحیدوشرک به کارنرفته است،بنابراین مهمترین پایه اندیشه وهابیت رابایددرمفاهیمی مانندتوحیدوشرک جستجونمود.توحیدیک واژه مقدس است که ازفطرت پاک انسان برخاسته ونه تنها همه مذاهب اسلامی ،بلکه تمامی پیروان ادیان آسمانی به آن معتقد بوده ویکی از سه نقطه مشترک وعامل پیوند همه مومنان عالم است .توحید به معنای یگانه شمردن خداوند درآفرینش وتشریع وتدبیر است وروشن است، هرکس که به این مفاهیم ایمان داشته باشد موحداست وچنانچه به نبوت حضرت محمد(ص) ایمان داشته باشد مسلمان است.ازمجموع آنچه که نگارنده درپی تحقیق وجستجوی آن است چنین فهمیده می شودکه وهابیت درتلقی درست ازمفهوم توحید دچار خطاشده ، وتفسیر نادرستی از توحید الوهی وتوحید ربوبی ارائه می نمایند ابن تیمیه درقرن هفتم وهشتم هجری اولین فردیست که به صورت آشکارتعریف جدیدی از توحید وشرک بیان نمود ودایره موحدین راتنگ تر کرد .ومحمدبن عبدالوهاب در قرن دوازده هجری کار وی راکامل نمود.محمدبن عبدالوهاب ،توحید را به دوصورت تعریف می کند،توحید ربوبی و توحید الوهی،وتوحید ربوبی را در اعتقاد به یکتایی خداوند درآفرینش وتشریع وتدبیر جهان میشناساندوتوحیدالوهی رادرعبادت وپرستش خداوندتعریف میکند. ازنگاه وهابیان مدیریت وتربیت جهان فقط از آن خداست ونمی توان افراد دیگرراوارداین حوزه کرد ،توحیدی که دربرابر شرک قرار می گیرد ترکیبی از هردو بخش است بنابراین امکان داردکسی به یگانگی خداوندمتعال درآفرینش وتشریع وتدبیر جهان معتقدباشد،اماکاملا مشرک باشدبه این صورت که غیرخداوندراعبادت کند.وهابیت ازمفهوم عبادت تعریف گسترده ای نشان میدهند درواقع دچار یک نوع خلط مبحث شده اندوهرنوع تکریم وتعظیم شعائر اولیاء وشفاعت وتوسل وزیارت واستغاثه وندبه ودعا به محضر ایشان را بدعت در دین وشرک آمیز می دانند.این نوع نگاه در اندیشه وهابیت نسبت به عبادت را می شود درمقایسه غلط وکاملا جاهلانه عصر جاهلیت قبل ظهور اسلام با دوران حاضرمسلمین ریشه یابی کرد. تفکر وهابی اینگونه است که بیشتر مسلمین همان رفتار جاهلان مشرک عصر ظهور اسلام را تکرار میکنند چنین تعریفی از عبادت با این گستردگی نتیجه اش خارج شدن بسیاری از مسلمین از بحث توحیدوتکفیر ومشرک خواندن آنهاست. وهابیان خود را پیرو سلف صالح عصرظهوردین اسلام میدانندوادعایشان براین است که هدف، رسیدن به رفتار وگفتار سلف می باشد.سلف صالح همان اصحاب پیامبر وتابعین وتابعین تابعین می باشد.متاسفانه دراین قسمت وهابیون سلفی تکفیری هم دچار خطاهای ذهنی وتاریخی شدند .انگار وهابیون هیچ مطالعه وآشنایی با آثار به جای مانده از عصر سلف ندارند ویا اینکه خودشان را در مسیری دیگری با اهداف خاص شیطانی قرارداده اند.آنچیزی که ما از کتب معتبر اهل سنت می بینیم کاملا برخلاف رفتار وگفتار وهابیت سلفی تکفیری است.این نوشتار برآن است تابانگاهی به اندیشه های سلفی - تکفیری در مورد توحید وشرک به بررسی آن به صورت توصیفی تحلیلی بپردازد.
  • تعداد رکورد ها : 18143