جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 293
بررسی نقش نشانه ها و نمادواژه ها در زبان شعری مولانا با رویکرد نشانه شناسی
نویسنده:
فاطمه رحیمی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
زنجان: دانشگاه آزاد اسلامی واحد زنجان,
چکیده :
در زبان عرفانی مولانا بسیاری از تعالیم عرفانی و تجربه های معنوی از طریق نشانه ها و نماد واژه هایی بیان می شود که وی آنها را گاه به صورت نشانه های فرازبانی و نمایه ای و گاه به صورت نشانه های شمایلی و نمادین در قالب تشبیه و تمثیل و استعاره آورده است. در زبان مولانا بسیاری از نشانه های تکراری که در ادبیات عرفانی در قالب تشبیهات و استعاره های شناخته شده کاربرد دارد، به نشانه هایی با قابلیت تفسیرهای جدید تبدیل گردیده و گویی روح تازه ای در قالب عبارت و واژگان دمیده شده و معناهای تازه ای در ذهن مخاطب ظهور پیدا می کند. مولانا بسیاری از نمادواژه ها و نشانه های نمادین را با توجه به تجربه های عمیق خود، دلالت تازه ای بخشیده و تفسیری جدید از این نشانه ها را فرا روی مخاطب می نهد. این گونه تغییر و استحاله در نشانه های نمادین، علاوه بر آن که نشان گر تقلیدگریزی ذهن مولاناست، در بسیاری اوقات در حکم نشانه ای نمایه ای است که تا حدودی جنبه هایی از اندیشه و مکتب عرفانی وی را نشان می دهد. نشانه های نمایه ای در اشعار مولانا را می توان اغلب نشانه های فرازبانی دانست که ظاهرا در بسیاری از موارد به صورت ناخودآگاه در زبان شاعر به کار رفته است. ظاهرا بی اعتنایی مولانا نسبت به رعایت صورت برخی الفاظ و عبارات و سایر مسامحات لفظی در زبان وی را می توان نشانه ای از کارکرد ابزاری «لفظ» و ناچیز یودن آن در برابر اهمیت و اصالت «معنا» نزد وی تلقی نمود.
صفحات :
از صفحه 29 تا 55
بازتاب وجوه عشق در مثنوی با رویکردی به درمانگری آن
نویسنده:
زکیه رشیدآبادی,غلامحسین غلامحسین زاده
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
زنجان: دانشگاه آزاد اسلامی واحد زنجان ,
کلیدواژه‌های فرعی :
چکیده :
عشق در سنت عرفانی مولانا جایگاهی مبنایی دارد. مثنوی او با حکایت عشق و اشتیاق نی آغاز می شود و به عشق نیز پایان می پذیرد. هدف این پژوهش جستجو درباره جایگاه عشق از منظر مولوی به صورت عام نیست زیرا تمام شش دفتر مثنوی عشق است. مبنای این پژوهش بررسی وجوه عشق در مثنوی با توجه به خاصیت درمانگری عشق است.این پژوهش بر آن است که به این پرسش پاسخ دهد که وجوه عشق از نظر مولانا کدام است؟ آیا عشق مورد نظر مولانا در دنیای مدرن کنونی می تواند درمانگر باشد یا خیر؟ نتایج نشان می دهد مولانا از شخصیت های فرازمانی و فرامکانی است که همواره بر مسائل بنیادین بشر نظیر عشق که هیچ گاه کهنه نمی شود، تکیه و تاکید می کند. رهایی از خود مطلوب ترین فرآورده عشق و آرزوی تکوینی انسان است؛ زیرا شخص در پرتو آن در دنیای کنونی از رنج های آمیخته به خود رهایی می یابد و به مطلوبیت فطری خود خواهد رسید. پس عشق مورد نظر مولانا می تواند چراغی باشد برای کشف نیازهای معنوی عمیقی که در درون انسان قرار دارد.
صفحات :
از صفحه 167 تا 179
موت ارادی در آیینه مثنوی معنوی
نویسنده:
دزفولیان کاظم, یاسری حسین
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
چکیده :
در مثنوی معنوی، که یکی از امهات کتب منظوم عرفانی (mystical) است، از مرگ، آن هم از گونه موت ارادی سخن به میان آمده است. یکی از دلایل پرداختن به این مهم، بیان نگرش های مولانا و تبیین زوایا، نیز تشریح یکی از مبانی مهم عرفانی موجود در مثنوی است. در حقیقت، این سنخ از مرگ در عرفان بر اساس حدیث «موتوا قبل ان تموتوا» صورت می پذیرد که باعث می گردد سالک عارف (mystic) به ملکوت آسمان ها راه یابد و به تولدی دیگر دست یازد. مولانا با وقوف به موت ارادی، بر این عقیده است که مهم ترین مانع وصول به موت ارادی، نفس اماره است. از دید وی راه های وصول به موت ارادی عبارت اند از: ریاضت، عشق و عنایت بی علت ذات احدیت. والاترین پیامد وصول به موت ارادی از دید ایشان «اتحاد ظاهر و مظهر» است.
مثنوی های عطار و مثنوی مولوی
نویسنده:
افراسیاب پور علی اکبر
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
چکیده :
«مثنوی های عطار»، پدری معنوی و الگویی عملی برای مثنوی مولوی به شمار می رود. این حکایت که عطار، یک مثنوی خود را به مولوی نوجوان هدیه می دهد، تمثیلی برای جانشینی و دست به دست دادن پرچم معنوی عرفان و تصوف عاشقانه ایرانی و اسلامی، از مرشدی روحانی به شاگردی که آتش در سوختگان عالم زد، می باشد. چنانکه این پرچم را عطار از سنایی گرفته بود و به همین دلیل مولوی گفته:عطار روح بود و سنایی دو چشم او      ما از پی سنایی و عطار آمدیماندیشه ها و تمثیل های عطار در افکار عرفانی و قالب و محتوای مثنوی مولوی تاثیری روشن داشته است که در این مقاله پس از بیان مشترکات اساسی آن دو، در بخش تعلیمی، به استفاده مشترک از زبان دیوانگان و همچنین تاثیرهای لفظی و مضمونی و حکایت های مثنوی های عطار در مثنوی مولوی پرداخته و احصا نموده است.
خیال در مثنوی مولوی
نویسنده:
خیابانی بهمن
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
تعریف لغوی و اصطلاحی خیال با مراجعه به فرهنگ های ادبی، فلسفی و عرفانی و بیان اینکه خیال خزانه دار حس مشترک و حس مشترک نظم بخش همه حواس است و آنچه از صور و معانی در آن رسم شود، خیال آنرا حفظ می کند آشکار می گردد؛ خیال، طیفی گسترده دارد، ظریف، ژرف، دورگرد، آسمان سیر و عنصر اصلی شعر است. عرفا، آنرا هیولای (صورت) همه عوالم و جوهر و اصل وجود ذاتی می دانند که کمال ظهور معبود در آن است. جهان خیال با وجود اینکه غیر از عالم عقل شناخته می شود ولی هم عقل و هم خیال از لایه های ذات و حقیقت آدمی بوده و همه آنچه از این لایه ها ظاهر می شود در آسمان گسترده و فراگیر جان انسان آرمیده است. عرفا نیز از خیال به عنوان یکی از مهمترین قوای بشری بحث نموده و به شرح و تفصیل آن پرداخته اند. مولوی نیز همچون دیگر عرفا از خیال در آثار خود بحث نموده که در این مقال به خیال در مثنوی او پرداخته ایم. از نظر فلاسفه اسلامی نیز چون ابن سینا، فارابی، سهرودی خیال دارای معانی متعددی است که هر یک به تبیین و شرح دیدگاه خود در آثار خویش دست زده اند و همچنین است از نظر فلاسفه غربی چون دکارت و افلاطون اما با تفاوت بسیار.امام محمد غزالی، سهروردی، مولوی، ابن عربی، حافظ و ملاصدرا در توسع میدان خیال و اهمیت آن در جهان هستی اتفاق نظر دارند.
دعا و نیایش در غزلیات شمس
نویسنده:
خادم مریم
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
چکیده :
در این مقاله، نگارنده کوشش می کند به تحلیل موضوع «دعا در غزلیات شمس» بپردازد. به همین منظور، در ابتدا مباحثی همچون «معناشناسی لغوی و اصطلاحی دعا، نیایش و ذکر در فرهنگ های معتبر عربی و فارسی»، «اهمیت و فضیلت دعا از دیدگاه قرآن، روایات و اقوال بزرگان مورد بررسی قرار گرفته و سپس در مقوله «دعاهای مولانا در غزلیات شمس»، برخی اعتقادات او از قبیل: «اظهار عجز و نیاز فقط در پیشگاه خداوند»، «تاثیر دعا در هنگام سحر»، «نیایش همه موجودات»، «استجابت دعا»، و «نماز از دیدگاه او» مورد تحلیل قرار گرفته و برای هر مورد نیز نمونه ادبیات زیبایی از دیوان کبیر ذکر گردیده است.علاوه بر آن به این نکته اشاره شده که مولانا بر «عاشقانه دعا کردن» تاکید می ورزد و اظهار می دارد که ذکر و یاد کرد خداوند باید در تمام وجود بنده جاری گردد. او می گوید: خداوند است که حالت دعا را در بنده ایجاد می کند و بنده ای که هیچ چیز به جز دعا در کف ندارد، به تدریج، خود، تبدیل به «دعا» می شود؛ از این رو مولوی خود را «دعا » می خواند. پس از آن به مباحثی همچون «دعا کردن پیروان همه ادیان» و نیز «تبدیل شدن تدریجی خواسته های کوچک به حاجاتی بزرگ» بر می خوریم. در نهایت نیز آمده است که مولانا در همه احوال وشرایط، دعا را بر بنده لازم می داند و عقیده دارد که دعا موجبات رحمت و برکت حق تعالی را فراهم می گرداند.
ابلیس شناسی مولانا
نویسنده:
فتحی زهرا
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ادبیات صوفیانه گستره وسیعی است که تجلی گاه آرای دیگرگون عرفا و صوفیه در حوزه های گوناگون است. حوزه ابلیس شناسی یکی از آن جمله هاست. در تاریخ تصوف اسلامی ابلیس از دو زاویه نگریسته شده است؛ در نگاه نخستین که از جانب سنیان جبری است، ابلیس چهره ای مطرود و ملعون دارد و سزاوار جهنم جاویدان و در نگاه دیگر که بر اساس توحید اشراقی صورت می گیرد به دفاع از ابلیس برخاسته و او را مستحق عذاب نمی دانند و دستور سجده را آزمایش و ابتلای الهی می دانند. در این نوشتار ابتدا نظریات ابلیس شناسانه مولانا جلال الدین بلخی مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد سپس به پیشینه نگرش دوم که جایگاه عرفای بزرگی چون حلاج، سنایی و احمد غزالی و عین القضات است، پرداخته می شود.
موج در بحر (تاثیر پذیری مولای لاهور از مولای روم)
نویسنده:
ایوب هاشمی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
زنجان: دانشگاه آزاد اسلامی واحد زنجان ,
چکیده :
مولوی از شخصيت هايی است كه همواره بر نويسندگان و متفكران پس از خود تأثير گذار بوده است. در طول تاريخ، اين تأثيرگذاری به ميزان گسترده شدن شناخت فرهنگ های مختلف نسبت به او بيشتر شده است. چنانكه امروزه پس از قرنها او بيش از هميشه مورد توجه و استقبال جهانيان قرار گرفته است. از دلايل اين استقبال بين المللی بودن خود مولانا است، زيرا مولانا دارای انديشه های بی مرز و بی زمان است. او بر مسائل بنيادين انسانی تكيه دارد مسائلی همانند عشق و ايمان، كه هيچگاه كهنه نمی شوند. همچنين مولانا برای بيان اين مضامين زبان شعری را برمی گزيند كه يكی ديگر از ويژگی های برجسته اوست. اين مقاله با عنوان(موج در بحر) بر آن است؛ تا فشرده و گذرا، به تأثيرپذيری اقبال لاهوری از مولانا جلال الدين مولوی بپردازد. موضوعی كه نشان می دهد ادبای ايران عزيز و بخصوص مولوی با آراء بديع و انديشه های لطيف و روح نواز خود قرنها است كه رهپويان وادی قرب و شيدايان عشق حق و فرزانگان اهل معرفت را نه تنها در هند و پاكستان، بلكه در پهنه گيتی مجذوب و دلداده خود ساخته و سخنان گرم او كه زاييده اُنس مدام با قرآن شريف و روايات حضرت سيدالمرسلين بوده، تحولی شگرف در انسانها ايجاد كرده، وفرهنگ ساز وسازنده فرهنگ گرديده است و تشابهات فكری زيادی ميان مولوی و اقبال است به طوری كه بعضی از محققينی كه در اين زمينه كار كرده اند، اقبال را مولوی عصر خود ناميده اند به اين معنی كه اقبال در دوره ما نقش مولوی را ايفا كرده است.
صفحات :
از صفحه 103 تا 141
نشانه شناسی دریدا در غزلیات مولانا با تاکید بر ساختارشکنی
نویسنده:
فرهاد کاکه رش
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
زنجان: دانشگاه آزاد اسلامی واحد زنجان ,
چکیده :
شالوده شكنی، امروزه نيز هم چنان به عنوان يكی از موضوع های نقد جديد در متـون ادبـی قابل بحث و فحص است. عرفان اسلامی از آغاز پيدايش تا دوران اوج آن (قرن هفتم و هشتم) تجلّيگاه و آينه تمام نمای نوجويی ها و تازگی ها و عادت ستيزی ها بوده اسـت. در ايـن ميـان آفتاب عالم تاب شعر و عرفان حضرت جلال الدين محمد، مولـوی بلخـی، چهـره مشعشـع و تابان آن خرق عادت ها و تازگی ها يا به تعبير امروزی، ساختارشكنيهـا اسـت. در ايـن مقالـه تلاش شده است با نگاهی گذرا به غرليات پر شور مولانا و گشت و گذاری در فـرم، محتـوا و زبان شعرياش، نموده هايی از ساختارشكنی هـای او نشـان داده شـود. آن جـا كـه نشـانه هـا، نظامهای نمادين هستند و نظام های نمادين نوعی آشتی ميان خواننده و معنا يا پلی بين آنهاست، سعی شده با بررسی اصول حاكم بر ساختارشـكنی چـون تقابـل هـای دوگانـه، مـرگ مولّـف، افق های امتزاج يافته و ساخت شكنی و حضور، با معرفی غزليات مولانا و نشـانه هـای محـوری آن، نوعی تطبيق صورت گيرد. اين در حـالی اسـت كـه خواننـده كـلام مولـوی در فضـای آن محو می شود و هر كس در حد فهم خويش برداشت می كند. نشانه ها و رمزهـا در شـعر مولانـا فقط اصول حاكم بر ميراث تصوف نيست بلكه ابداع مولانا در به كار گرفتن نشـانه و انتقـال و اهداف و معانی آنهاست.
صفحات :
از صفحه 131 تا 159
مقدمه ای بر پدیدارشناسی عرفان عاشقانه در عرفان مولوی و حافظ
نویسنده:
یوسف جعفرزاده
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
زنجان: دانشگاه آزاد اسلامی واحد زنجان,
چکیده :
از دیدگاه عرفان عاشقانه، صیرورت «انسانیت» به عنوان تجلی صفات خداوندی در انسانها در سه مرحله صورت می گیرد: نفس بیدار نشده (آدم معصوم قبل از گناه)، نفس بیدار شده (آدم بعد از گناه) و عشق (آدم عاشق به خدا). در این نگاه، فرشته نماد مرحله بیدار نشدگی نفس و شیطان نماد مرحله بیدار شدگی نفس و انسان نماد مرحله عشق است و از این رو انسان جامع صفات فرشته و شیطان است. بعد از رخداد گناه ازلی، انسان از مرحله فرشتگی و ناآگاهی به مرحله بیدار شدگی و آگاهی قدم می گذارد و در واقع شیطان سبب ورود او به این مرحله می شود، اما این مرحله خود پنجره ای است برای ورود به صحنه معاشقه انسان با خداوند در متن تجلیات صفات جلالی و جمالی خداوند در این دنیا. بدین ترتیب در این نگاه، عشقفرا رفتن از رابطه مبتنی بر قواعد حقوقی و اخلاقی به رابطه کاملا شخصی شده مبتنی بر ناز معشوق و نیاز عاشق است و در مرکز معنای زندگی این عالم قرار دارد. مقاله حاضر مقدمه ای است بر پدیدارشناسی عرفان عاشقانه در عرفان مولوی و حافظ.
صفحات :
از صفحه 79 تا 97
  • تعداد رکورد ها : 293