جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 5
شانس و اقبال
نوع منبع :
پرسش و پاسخ , کتابخانه عمومی
پاسخ تفصیلی:
اصل واژه «شانس» فرانسوى و به معناى فرصت است و در فارسى قديم اين واژه وجود نداشته است. اما آيا شانس به معناى رايج آن حقيقت دارد يا نه؟ در توضيح آن بايد گفت: هيچ چيز در عالم از روى تصادف و اتفاق رخ نمى‏دهد. همه چيز در نظامى متقن، متكى بر سلسله علل خويش بیشتر ...
فلسفه ی خودی در سنت اسلام گرایی و رابطه ی آن با امر سیاسی از نگاه اقبال، شریعتی، سید قطب
نویسنده:
نرگس بروغنی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
برخورد جهان اسلام باغرب به‌عنوان یک امر اجتناب‌ناپذیر اگر چه همیشه همراه با تنش و دشمنی نبوده، اما از همان ابتدا به‌عنوان دو نیروی تأثیرگذار متفاوت مطرح شده‌اند؛ که ماهیت هر یک دیگری را به چالش‌ می‌کشد. اسلام همیشه به‌عنوان یک تهدید مطرح بوده که محوریت تمدن غرب را به چالش کشیده و غرب نیز در نگاه مسلمانان نماد یک فرهنگ بی‌روح و عامل انحطاط جوامع معرفی شده است. در آغاز ورود فرهنگ غرب به جهان اسلام بیشتر شاهد تأثیرگذاری ظاهری آن بر روبنای جوامع اسلامی بوده‌ایم؛ اما زمانی که تمدن غرب ساختارهای سیاسی، اجتماعی و بخصوص فرهنگی جوامع اسلامی را متأثر ساخت نتایج متفاوتی به همراه داشت؛ از یک طرف آموزه‌های آنان سبب یک انقلاب علیه شرایط سخت سیاسی و اجتماعی جوامع اسلامی بوده و از طرفی پیام‌آور آموزه‌هایی بوده که اساس اندیشه‌ی اسلامی را مورد چالش قرار داده است.تمدن غربی خواه ناخواه تأثیر خود را بر جوامع اسلامی داشته؛ و تمام ابعاد زندگی مسلمانان راتحت‌تآثیر خود قرار داده است؛ جهان اسلام بیشتر از هر چیز، تحت‌تأثیر عوامل ذهنی یا عینی هم‌چون حضور استعمار، احساس حقارت در سطح ملی، فرهنگی و شیوع اندیشه‌های ضد دینی و غرب‌گرا در موضع ضعف قرار گرفت. تأثیرپذیری از غیر، رواج گرایشات ناسیونالیستی و اختلافاتی که میان مسلمانان ایجاد شد ضرورت یک بازسازی و بازتعریف اساسی را در اندیشه‌ها و تفکرات اسلامی مطرح ساخت.با توجه به شرایط اجتماعی و فرهنگی متفاوت جوامع اسلامی بخصوص در سه حوزه‌ی هند، ایران و مصر، اسلام را به‌عنوان تنها نیروی خودآگاه مشترک در میان خود پذیرفته‌اند؛ اسلام‌گرایان معتقدند توانایی ذاتی اسلام به‌عنوان یک نیروی آگاهی‌دهنده و عاملی که سبب انسان‌سازی و تمدن‌سازی در طول تاریخ بوده؛ و نوعی اعتماد به نفس، خوداندیشی و احترام به خودی را در مسلمانان تقویت نموده؛ تنها عنصری است که برای مقابله با غرب می-توان به آن متوسل شد. آن‌ چه در این پژوهش به آن پرداخته می‌شود بررسی خود فرهنگی در سه حوزه‌ی جهان اسلام یعنی هند، ایران و مصر؛ با در نظر گرفتن تفاوت میان آن‌ها و این‌که چه تأثیری بر اندیشه‌های سیاسی اسلام‌گرایان داشته است می‌باشد. اگر چه نقطه‌ی عزیمت اسلام‌گرایان پیرامون فلسفه‌ی خودی، اسلام اصیل می‌باشد، اما روایت‌های یکسانی در این زمینه ندارند؛ مسئله این است که تفاوت‌های خود فرهنگی آن‌ چنان عمیق است که باعث می‌شود اندیشه‌های سیاسی متفاوتی از دل آن بیرون آید.
موج در بحر (تاثیر پذیری مولای لاهور از مولای روم)
نویسنده:
ایوب هاشمی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
زنجان: دانشگاه آزاد اسلامی واحد زنجان ,
چکیده :
مولوی از شخصيت هايی است كه همواره بر نويسندگان و متفكران پس از خود تأثير گذار بوده است. در طول تاريخ، اين تأثيرگذاری به ميزان گسترده شدن شناخت فرهنگ های مختلف نسبت به او بيشتر شده است. چنانكه امروزه پس از قرنها او بيش از هميشه مورد توجه و استقبال جهانيان قرار گرفته است. از دلايل اين استقبال بين المللی بودن خود مولانا است، زيرا مولانا دارای انديشه های بی مرز و بی زمان است. او بر مسائل بنيادين انسانی تكيه دارد مسائلی همانند عشق و ايمان، كه هيچگاه كهنه نمی شوند. همچنين مولانا برای بيان اين مضامين زبان شعری را برمی گزيند كه يكی ديگر از ويژگی های برجسته اوست. اين مقاله با عنوان(موج در بحر) بر آن است؛ تا فشرده و گذرا، به تأثيرپذيری اقبال لاهوری از مولانا جلال الدين مولوی بپردازد. موضوعی كه نشان می دهد ادبای ايران عزيز و بخصوص مولوی با آراء بديع و انديشه های لطيف و روح نواز خود قرنها است كه رهپويان وادی قرب و شيدايان عشق حق و فرزانگان اهل معرفت را نه تنها در هند و پاكستان، بلكه در پهنه گيتی مجذوب و دلداده خود ساخته و سخنان گرم او كه زاييده اُنس مدام با قرآن شريف و روايات حضرت سيدالمرسلين بوده، تحولی شگرف در انسانها ايجاد كرده، وفرهنگ ساز وسازنده فرهنگ گرديده است و تشابهات فكری زيادی ميان مولوی و اقبال است به طوری كه بعضی از محققينی كه در اين زمينه كار كرده اند، اقبال را مولوی عصر خود ناميده اند به اين معنی كه اقبال در دوره ما نقش مولوی را ايفا كرده است.
صفحات :
از صفحه 103 تا 141
شانس به چه معنا است؟ آیا اساساً چیزی به نام شانس وجود دارد؟
نوع منبع :
پرسش و پاسخ , مدخل مفاهیم(دانشنامه مفاهیم)
پاسخ تفصیلی:
اصل واژه "شانس"، فرانسوی و به معنای فرصت است. اما در میان مردم شانس عموماً از رویدادی تعبیر می شود که علت آن معلوم نبوده، لذا وقوع آن رویداد به شانس نسبت داده می شود. پس اگر مقصود از شانس تحقق پدیده ای بدون علت است، بی شک در فلسفه اسلامی و بر اس بیشتر ...
نقد نظریه بلوغ عقلی بشریت در فلسفه خاتمیت و امامت
نویسنده:
عباس جوارشکیان
نوع منبع :
مقاله , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات)
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در تبیین و تعلیل خاتمیت، اندیشمندانی که به این مسأله پرداخته اند تقریبا بطور عموم، ملاک اصلی و سرّ پیدایش خاتمیت را بلوغ عقلی بشر دانسته اند. مقاله حاضر ضمن تبیین و تحلیل رویکرد و تلقی های ارائه شده از بلوغ عقلی، این نظریه را مورد نقد و بررسی قرار داده است. حاصل این بررسی آنست که نظریه بلوغ عقلی بشر صرف یک نظرپردازی ذهنی برای سامان بخشی به فلسفه خاتمیت است و هیچ دلیل و بیّنه واقعی و شاهد و قرینه عینی در متن واقعیت خارجی آن را پشتیبانی و تأیید نمی نماید.نقد اساسی تری که متوجه نظریه بلوغ عقلی است آنست که التزام به این نظریه بنابر تحلیل های متفاوتی که از آن تاکنون ارائه شده است، یا منتهی به ختم دیانت می شود و یا منتهی به ختم و نفی امامت؛ و این دو نتیجه، از ناحیه ادلّه مسلّم و غیر قابل تردید فلسفه نبوت و امامت، مردود و غیرقابل اعتنا می باشد. در بخش پایانی مقاله پس از نقد و بررسی چهار رویکرد در باره نسبت امامت و خاتمیت، رویکرد پنجمی تحت عنوان امامت سرّ و راز اصلی خاتمیت معرفی می شود. در این دیدگاه، امامت نه به عنوان متمّم و مکملی در حاشیه خاتمیت که امری در متن و اصل و بنیان باور به خاتمیت بلکه به عنوان مناط و ملاک آن مطرح است؛ و مدعی آنست که اساسا خاتمیت بر مبنای امامت قابل فهم است نه بلوغ عقلی و توانمندی بشر برای اجتهاد در دین. این نظریه که مبتنی بر تلقی ویژه ای از متون وحیانی، بخصوص از قرآن کریم بعنوان وحی خاتم است، به ادعای نگارنده مستظهر به جمیع ادلّه عقلی و نقلی و شواهد تاریخی و عینی است.
  • تعداد رکورد ها : 5