آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 18
در خدا خیری وجود ندارد:  درباره تشخيص وحدت و طرد خیر در مايستر اكهارت [پایان نامه لاتین]
نویسنده:
Evan King
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : مایستر اکهارت اعتماد بی‌سابقه‌ای به شیوه تفکر متعالی در فلسفه قرون وسطی نشان می‌دهد. اکهارت، بر خلاف پیشینیان خود، وجود (ens commune) و خدا را شناسایی می‌کند و اجازه می‌دهد که اصلی‌ترین تعینات متافیزیک - «بودن»، «یک»، «حقیقت»، «خوب» - به عنوان اصول اولیه متافیزیکی و الهیاتی عمل کنند. . اکهارت آنها را در رأس اپوس سه جانبه پیش بینی شده خود قرار داد، کار گسترده ای از پرسش ها و تفسیرها که او اصرار دارد که قابل فهم بودن آن مستلزم پایه گذاری قبلی مجموعه ای فرضی از هزاران بدیهیات است. فهرست مطالب باقی می ماند، opus propositionum باقی نمی ماند. این تز استدلال می‌کند که آنچه اکهارت را قادر می‌سازد تا کاربرد مستقیم ماوراء الوهیت را دنبال کند، آن را غیرقابل تحقق می‌سازد. تعین او از وحدت دو گونه است: به عنوان (i) تقسیم ناپذیری، و تصور متعالی استاندارد از وحدت به عنوان نفی محتوای مثبت موجود (ens). به عنوان (ii) عدم تمایز، که هم نفی غیریت را درک می کند که غیر قابل تقسیم را ایجاد می کند و هم غیریتی را که نفی می شود. تنش ذاتی بین متافیزیک مشاء و هنولوژی پروکلین وجود دارد. در نتیجه، هنگامی که Procline One در چشم انداز متعالی ظاهر شود، خیر از ارزش می افتد. متافیزیک، الهیات، و برای اکهارت، اخلاق، هیچ توجهی به خوبی ندارند. من نشان می‌دهم که چگونه این تنش باعث پیوند اکهارت از جوهر الهی با امر نوافلاطونی می‌شود، در حالی که مشاء و «حقیقت» متعالی به‌عنوان تبیین‌های بازگشت فکری تثلیثی عمل می‌کنند. این، به نوبه خود، کارکرد سازنده imago dei، و هر imago را به عنوان چنین، در درون آن رابطه خود به وجود می آورد. در نهایت، این دیدگاهی را ایجاد می کند که در آن هر جوهری، فقط به عنوان ایده، شامل بی نهایت یکنواخت الهی است.
الهیات تطبیقی ​​و مسئله رقابت مذهبی [کتاب انگلیسی]
نویسنده:
Hugh Nicholson (هیو نیکلسون)
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
Oxford University Press ,
چکیده :
چکیده ماشینی: هیو نیکلسون استدلال می‌کند که در گفتمان الهیات، امر سیاسی «تا آخر» پیش می‌رود. هرگز به سطحی از حقایق دینی بی‌طرف سیاسی نمی‌رسیم، زیرا همه گفتمان‌های الهیاتی - حتی عالی‌ترین، آموزنده‌ترین، و «معنوی‌ترین» آنها - با عناصر جدلی تسخیر می‌شود. الاهیات لیبرال، از الهیات تحقق مسیحی قرن نوزدهم تا الهیات کثرت گرایانه قرن بیستم، فرض کرده اند که نوشته های دینی علیرغم هر عنصر جدلی که ممکن است در بر داشته باشد، به حقیقت معنوی و تعالی دست یافته است. نیکلسون از طریق تجزیه و تحلیل و مقایسه الهیات عرفانی مسیحی مایستر اکهارت و همتای هندو او ایاسکارا، به نتیجه ای بسیار متفاوت می رسد. عناصر سیاسی ممکن است در واقع منبع خلاق قدرت بیان گفتمان های دینی باشند. وین پرادفوت استدلال کرده است که گفتارهای عرفانی مجموعه ای از قوانین را در بر می گیرد که هر گونه درک قطعی از شی یا تجربه غیرقابل توصیف را دفع می کند. نیکلسون در کتاب الهیات تطبیقی ​​و مسئله رقابت مذهبی پیشنهاد می‌کند که این اصل نفی، شاید از طریق فرآیند انتزاع و تصعید، با نیاز به تمایز خود از دشمنان درون و/یا درون دینی مرتبط است. نیکلسون مدل جدیدی از الهیات تطبیقی ​​را پیشنهاد می کند که یکی از فوری ترین مسائل فرهنگی و سیاسی عصر ما را می شناسد و با آن روبرو می شود: یعنی «بازگشت امر سیاسی» در قالب جنبش های ضد سکولار و بنیادگرا در سراسر جهان. این مدل ماهیت ریشه‌کن‌ناپذیر یک بعد مخالف گفتمان دینی را تصدیق می‌کند و در عین حال پروژه لیبرالی محدود کردن نابردباری و تعصب در حوزه دین را گرامی می‌دارد و حتی پیش می‌برد.
الهیات سلبی ، دریدا و نقد حضور: خواندن پساساختارگرایانه از مایستر اکهارت [مقاله انگلیسی]
نویسنده:
Ian Almond (یان آلموند)
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ترجمه ماشینی: هدف از این مقاله حمایت از یک پایان نامه واحد است ، یعنی اینکه در خطبه های زبان محلی استاد اکهارت (1260-1328 / 9) آگاهی بسیار بالایی از مشکل حضور در محل کار وجود دارد: ناهماهنگی زبان ، ماهیت مشکل ساز معنا ، بیهودگی تفکر مفهومی. برای اثبات پیش بینی قرون وسطایی از این ایده پست مدرن حضور ، A. نشان می دهد که "خدای فراتر از خدا" اکهارت تنها نمونه دیگری از "معنای متعالی" نیست. اکهارت واقعاً در تلاش است سنت متافیزیکی را رها کند. سرانجام این که خدای اکهارت لزوماً به معنای پایان بازی نیست ، بلکه آغاز چیزی "آزاد و بدون محدودیت" است.
ارزیابی نقش فقرگزینی در خداگونه شدن انسان از منظر مایستر اکهارت
نویسنده:
ابراهیم رستمی ، سید محمد قادری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
پژوهش حاضر با توجه به آثار اکهارت و با روش توصیفی ـ تحلیلی به نقش فقر گزینی در خداگونه شدن انسان پرداخته است اکهارت بر این باور بوده که مهمترین راه برای خداگونه شدن، وارستگی است و فقر بهترین راه برای رسیدن به وارستگی است. تعریف سه مؤلفه‌ای که وی از فقر ارائه می‌دهد عبارت است از : «هیچ نخواستن»، «هیچ ندانستن» و «هیچ نداشتن» . مراد از مؤلفه اول همان اِعراض از تمام مخلوقات حتی از خویشتن است. وقتی انسان بتواند هیچ نخواستن را در خود جاری سازد و غیر حق را از خود برهاند به وصال خداوند دست می‌یابد. مقصود از مؤلفه دوم، رهایی و آزادی ذهن از تمام تصورات است. با تحقق این مؤلفه، انسان وارد قلمروی جهل شده که در آن تنها خدا را یافته و پذیرای او خواهد بود. با مؤلفه سوم، انسان به نیستی می‌رسد و چیزی از هویت خلقی او باقی نمی‌ماند در این صورت با خداوند اتحاد پیدا کرده و با پذیرش فقر به مقام وارستگی که همان خداگونه شدن است نائل می‌گردد. پس از ارزیابی می توان به این نتیجه دست یافت که دو مؤلفه ی هیچ نخواستن و هیچ نداشتن ، با آموزه‌های مسیحیت و نظام کلیسایی، ناسازگار است. و با وجود برخی افتراقات می توان وجوه مشترکی بین آموزه های اسلامی و دیدگاه های اکهارت دست یافت.
صفحات :
از صفحه 279 تا 305
فلسفه و معرفت به خدا به روایت مایستر اکهارت
نویسنده:
محمدمهدی عبدالعلی نژاد، مهدی منفرد
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مشهور است که اکهارت تا آخر عمر از «وجود» نامیدن خدا پرهیز کرد. این مسئله را -که بسیاری از مفسران او به‌سادگی از کنار آن می‌گذرند- باید پراهمیت تلقی کرد؛ چراکه می‌تواند کلید فهم کلان اندیشه‌ی او مخصوصاً نظریه‌اش در باب معرفت به خدا باشد.اکهارت به‌خوبی می‌داند که اگر خدا از جنس وجود باشد، موضوع فلسفه است. با این حساب موضوع فلسفه ،همه‌چیز را در بر می‌گیرد و این به جزم‌اندیشی فیلسوفان می‌انجامد.اکهارت با فراتر از وجود دانستن خدا فیلسوفانه با جزم‌اندیشی فلسفی زمان خود مبارزه می‌کند. مبرا دانستن خدا از وجود، تنها جنبه‌ی سلبی ندارد بلکه در وجه ایجابی،اکهارت به دنبال معرفی تصوری از خدایی است که سازگاری بیش تری با خدای کتاب مقدس داشته باشد. لذا وی از واژگانی چون عشق، شناخت، تبتّل، لوگوس و... برای معرفی خدای مدنظرش استفاده می‌کند. درنهایت وی با ارائه‌ی تفسیری عرفانی از کتاب مقدس ،تنها راه شناخت خدای کتاب مقدس را رازورزی می‌داند. این مقاله ،تلاشی است جهت روشن‌سازی مسیر عبور اکهارت از فلسفه و ورود او به عالَم رازورزی برای شناخت خدا.
صفحات :
از صفحه 112 تا 137
معنای زندگی در دیدگاه اکهارت
نویسنده:
مریم یارعلی ، محمدصادق زاهدی
نوع منبع :
نمایه مقاله
چکیده :
انسان موجودی ارتباطی است و معناداری زندگی او را می‌توان بر اساس نوع رابطه‌ وی با خود، خدا، جهان و دیگر انسان‌ها تبیین کرد. در اندیشه اکهارت عالی‌ترین سطح معنای زندگی انسان در اتحاد او با حقیقت الهی تحقق می‌یابد. اکهارت خودخواهی را بزرگترین مانع اتحاد انسان و خدا می‌داند. به باور او غلبه بر خودخواهی از طریق نوعی ارتقاءشناختی و درک کامل انسان از فقر وجودی‌اش حاصل می‌شود؛ به این معنا که همه هستی هیچ است و هر چه هست خداست. او معتقد است رسیدن به این مرحله، تنها با زدودن همه تعلقات و دلبستگی‌های شخصی میسر می‌شود. از نظر اکهارت رفع وابستگی‌ها یا همان تعلقات این جهانی، عشق به مبدأ را به همراه می‌آورد و این در حالی است که عشق، اراده را برای نفی دیگر وابستگی‌ها تقویت می‌کند و با قوی‌تر شدن اراده، عشق شدیدتر می‌شود تا اینکه در نهایت انسان به مرتبه وارستگی کامل و اتحاد با خدا می‌رسد.
اکهارت، هایدگر و ضرورت رهایی [کتاب انگلیسی]
نویسنده:
Ian Alexander Moore
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
State University of New York Press,
چکیده :
ترجمه ماشینی : اولین تفسیر سیستماتیک از رابطه هایدگر با اکهارت را ارائه می دهد، با تمرکز بر این ایده که ما باید خود را رها کنیم تا حقیقت را بشناسیم. در اواخر قرون وسطی، فیلسوف و عارف مایستر اکهارت موعظه کرد که برای شناخت حقیقت باید حقیقت باشد. اما چگونه باید حقیقت داشت؟ پاسخ اکهارت به شکل یک امر ضروری است: خود را رها کن، رها کن. تنها در این صورت است که می‌توانید درک کنید که عمیق‌ترین معنای وجود رهایی است و همان چیزی شوید که واقعا هستید. این کتاب نوشته‌های لاتین و آلمانی میانه اکهارت را تحت لوای الزام آزادی تفسیر می‌کند و سپس نشان می‌دهد که چگونه مارتین هایدگر متفکر قرن بیستمی خلاقانه این ایده را در چندین مرحله از زندگی حرفه‌ای خود به کار می‌گیرد. هایدگر مادام‌العمر شیفته اکهارت بود و از او به عنوان «استاد قدیمی نامه‌ها و زندگی» یاد می‌کرد. مور با استناد به مطالب آرشیوی و حاشیه‌های هایدگر در نسخه‌های شخصی خود از نوشته‌های اکهارت، استدلال می‌کند که اکهارت یکی از مهم‌ترین شخصیت‌های فلسفه هایدگر بود. این کتاب همچنین حاوی اسناد منتشر نشده قبلی از هایدگر در مورد اکهارت و همچنین اولین ترجمه انگلیسی مقاله نیشیتانی کیجی با عنوان زرتشت نیچه و مایستر اکهارت است که در ابتدا در یکی از کلاس های هایدگر در سال 1938 ارائه شد. ایان الکساندر مور یکی از اعضای هیئت علمی کالج سنت جان در سانتافه، نیومکزیکو است. او ویراستار (به همراه آلن دی. شریفت) Transcendence and the Concrete: Selected Writings نوشته ژان وال است.
روشن کردن معنای «هستی» در هایدگر متاخر از طریق جنبه‌هایی از الهیات شبه دیونیسیوس و مایستر اکهارت [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Mario Garitta
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : پایان نامه تلاشی برای روشن کردن معنای وجود در هایدگر از طریق دیالکتیک نفی، رابطه پیچیده و ظریف بین تصدیق و نفی است که در الهیات «منفی» شبه دیونیسیوس و میستر اکهارت وجود دارد. اگرچه تمرکز بر هایدگر متأخر است، فصول اولیه برای ایجاد یک زمینه فروخته شده در هر دو پرسش در مورد معنای هستی، و اینکه درک در مورد هستی در هایدگر اولیه وجود دارد، کار می کند. «قانون اساسی متافیزیک بر تئولوژیکال» به عنوان متن اصلی به نمایندگی از هایدگر متاخر انتخاب شده است. ما ابتدا از دیونیسیوس و اکهارت برای روشن کردن نقد هایدگر از هستی‌شناسی و سپس در نهایت در تلاش برای روشن ساختن پروژه اندیشیدن هایدگر به عنوان «تفاوت به خودی» (differenz as solche) استفاده می‌کنیم.
فنای صفاتی از دیدگاه مولانا و مایستر اکهارت
نویسنده:
قاسم کاکایی ، اشکان بحرانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
بعد وجودشناختی و معرفت شناختی الهیات سلبی در آثار عارفان ادیان و سنت های گوناگون عرفانی بر دو رکن استوار است: خدا و نفس. در الهیات یا یزدان شناسی سلبی، چنان‌که از عنوان آن نیز پیداست، تأکید عارفان بر جنبه های ناشناختنی و ناگفتنی خداوند یا به تعبیر دیگر سخن از ذات خداست. از ذات ناشناختنی و ناگفتنی خدا با تعابیری استعاری نظیر تهیا، واحه، عدم یا نیستی و بی نام یاد می شود. اما در آثار برخی عارفان سده های میانه ی مسیحی، هم چون مایستر اکهارت، و نیز برخی از عارفان قدر اوّل عرفان اسلامی، همچون مولانا و شمس تبریزی، در پاره ای فقرات تأکید و تکیه از ذات خدا به سوی ذات نفس میل می کند. در آثار مولانا و اکهارت، از ذات نفس با تعابیری نظیر وحدت، بساطت، تاریکی و تهیا یاد می شود. برخی صاحب نظران نظیر دنیس ترنر، از این چرخش و این ویژگی ها بر وزان الهیات سلبی یا یزدان شناسی سلبی، از تعبیر انسان شناسی سلبی سود برده اند. در این جستار، ما بحث از این چرخش نگاه و ویژگی های پیش گفته را ذیل تعبیر فنای صفاتی بررسی می کنیم. در ادامه، نخست مهم ترین مقومات و بنیادهای اخلاقی فنای صفاتی در آثار مولانا و اکهارت را بر می رسیم و سپس به دو پیامد از مهم ترین پیامدهای پارسایانه ی فنای صفاتی، یعنی فقر و تبتل (انقطاع)، در آثار این دو عارف می پردازیم. فقر آموزه ای است که در آثار هر دو عارف، به وضوح و به کرات، دیده می شود اما تبتل از مختصات و شاید از ابداعات نظام اندیشگی و ساختار الهیاتی آثار مایستر اکهارت باشد.
بررسی تطبیقی اتهام فنا علیه عین‌القضات همدانی و مایستر اکهارت
نویسنده:
فاطمه کیایی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مقاله حاضر به بررسی اتّحاد با خداوند به‌عنوان یکی از اتهامات عین­القضات همدانی و اکهارت می­پردازد. مخالفان، قاضی را بواسطه اعتقاد به فنا مدعی نبوت خواندند. بسیاری از باورهای اکهارت از قبیل تصویر الهی موجود در نفس، ویژگی نامخلوق نفس، ولادت پسر، این‌همانی انسان کامل با پسر و اتّحاد با پدر، مقدمه یا نتیجه فنا هستند و از سوی پاپ بدعت­آمیز خوانده شدند. پرسش آنست که آیا با وجود تفاوت بنیادین مسیحیت و اسلام اتهام فنا علیه این دو یکسان است؟ نحوه دفاع آنها در برابر این اتهام چیست و تا چه حد از یکدیگر متفاوتست؟ عین­القضات تصوف را علم باطن و دارای الفاظی خاص می­داند که طهارت درون شرط راهیابی بدان است. اکهارت هم بتفصیل به مقدمات و ملزومات فنا پرداخته و می­کوشد وفاداری خود به راست دینی مسیحی را اثبات کند. در تفکر هر دو، خداوند جایگاه محوری در حصول اتّحاد دارد. فنای موردنظر قاضی نتیجه صعود انسان است و فنای اکهارت حاصل نزول خداوند. قاضی با تأکید بر فنای ذاتی از درجات فنا در تصوف سخن می­گوید. تنها فنای ذاتی است که در اندیشه اکهارت نظیر دارد و با تبتّل وصف می‌شود. هر دو متاله از استعاره و تمثیل برای بیان حقیقت فنا سود می­برند و در مواردی بسیار به یکدیگر نزدیک می‌شوند.
صفحات :
از صفحه 189 تا 214
  • تعداد رکورد ها : 18