آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 43
حرکت جوهری و مسئله پیدایش نفس ناطقه و... ‏
نویسنده:
منصور ایمان پور
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
تأملی بر تفسیر حرکت بر اساس مبانی حکمت متعالیه در نگاه شارحان معاصر
نویسنده:
سیده رقیه موسوی ، منصور ایمان پور
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
یکی از مباحث مهم فلسفی، مبحث حرکت بوده است که مثبتین آن از یونان تاکنون همواره در تفسیر آن کوشیده‌اند. یکی از تفاسیر رایج آن در فلسفۀ اسلامی، تفسیر به «خروج تدریجی از قوه به فعل» است. اکنون سؤال این است که در نگاه شارحان معاصر بنا بر مبانی حکمت متعالیه، قوه و فعل چیست؟ و بنا بر هویت جدید قوه و فعل در حکمت متعالیه، حرکت چگونه تفسیر خواهد شد؟ در نوشتار حاضر با روش توصیفی – تحلیلی حاصل شد که بر پایۀ مبانی فلسفۀ صدرا و در نگاه شارحان معاصر حکمت متعالیه، قوه و فعل مفهومی انتزاعی و معقول ثانی فلسفی است که از مقایسۀ وجود ضعیف در حال حرکت با مرتبۀ بعدی آن، انتزاع می‌شود. با قرائت مذکور، تفسیر حرکت به‌معنای «خروج تدریجی از قوه به فعل» تفسیری معرفت‌شناسانه و حاکی از عالم اثبات و تعریف آن به «اشتداد در وجود»، تعریفی وجودشناسانه و حاکی از عالم ثبوت و واقع خواهد بود. تشریح و تبیین این نکات بنیادی، همان وظیفه‌ای است که این مقاله بر عهده‌ گرفته است.
صفحات :
از صفحه 87 تا 108
نحوه و حدود معرفت به موجودات بر مبنای اصالت وجود
نویسنده:
منصور ایمانپور
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
بدون تردید، مبنای نخست حکمت متعالیه در بعد هستی شناسی، همان اصالت وجود است که بر اساس آن، چیزی جز وجودها و آثار وجودی آن‌ها، در دار هستی یافت نمی‌شود. ملاصدرا در جاهای مختلف آثارخویش، بیان می‌کند که معرفت حقیقی به وجودات تنها از طریق علم و کشفِ شهودی میسّر است. پرسشی که اینجا، خودنمایی می‌کند، این است که چگونه می‌توان بر اساس اصالت وجود، به وجودات، علم حضوری و حصولی پیدا کرد و چنین علمی تا چه حدّی می‌تواند ما را به شناخت حقیقی رهنمون شود؟ پاسخ اجمالی این است که علاوه بر علم حضوری با همه اقسامش، از طریق معقولات ثانیه فلسفی و مفاهیم ماهوی نیز می‌توان تا حدودی به موجوداتِ خارجی معرفت پیدا کرد و افزون بر ادراکات حضوری و حصولی عقلی، از طریق حواس نیز با موجوداتِ محسوس مواجه می‌شویم و از طریق همین مواجهه، به آن‌ها علم پیدا می‌کنیم. بنابراین اقسامی از علم حضوری و مفهومی (عقلی) و حسی به موجودات داریم؛ لکن باید دانست که هر معرفتی حدّ و چارچوب خاصّی دارد و دانستن این حدّها، خود، بخشی از حکمت است.
صفحات :
از صفحه 165 تا 185
مساله تطابق ذهن و عین در فلسفه مشا و حکمت متعالیه
نویسنده:
ایمان پور منصور
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
صفحات :
از صفحه 23 تا 48
حرکت جوهری و ماوراء طبیعه  ‏
نویسنده:
منصور ایمان پور
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
علیت در حکمت اسلامی
نویسنده:
منصور ایمان پور
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
این مقاله در صدد پاسخ به این سوال است که اصل علیت با کدامیک از نظامهای فلسفی «اصالت ماهیت»، «تباین وجودات» و «تشکیک وجود» سازگار است؟ و در صورت ابتناء آن به تشکیک وجود چه حکم و تفسیری پیدا می کند؟ جهت پاسخ به پرسش یاد شده باید گفت که علیت مورد بحث در اینجا همان رابطه وجودی ذاتی میان دو چیز است و فلاسفه اسلامی جهت کشف و اثبات آن، سه راه در پیش گرفته اند: 1) اثبات آن با استناد به ممکن بالذات بودن ماهیت؛ 2) بدیهی اولی دانستن علیت؛ 3) کشف حضوری آن از طریق وابستگی حالات نفسانی به نفس و تعمیم آن به حوزه بیرون از نفس. با توجه به ابتنای هر برهانی به قبول اصول علیت، جهت اثبات یا رد اصل علیت، نمی توان برهانی اقامه کرد، لذا طریق بداهت طریقی موجه است. علیت به معنای مذکور، با هیچ یک از نظام های اصالت ماهیت یا تباین وجودات به دلیل نبود رابطه ذاتی عینی میان متباینات، سازگار نبوده و فقط با تشکیک وجود، هماهنگ است و در این نظام نیز با توجه به عینیت حقیقت علیت با وجود علت، و عینیت حقیقت معلولیت با وجود معلول، وجود معلول؛ عین فقر و ربط به وجود علت و در واقع وجود علت و معلول، همان وجود مستقل و رابط است.
صفحات :
از صفحه 221 تا 239
ثبات واجب الوجود و لوازم آن در فلسفه اسلامی
نویسنده:
بهنام عظیمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
گروه قابل توجهی از فلاسفه ی جهان، خداباور هستند. بخشی از این فلاسفه، فلاسفه ی جهان اسلام می باشند. قسمت مهمی از آثار این فلاسفه، در مورد خداشناسی است. آنها بعد از تقسیم موجودات و اثبات وجود باری تعالی، به بحث از ذات و صفات می پردازند. بدون شک یکی از صفاتی که مورد اتفاق همه ی فلاسفه ی اسلامی است، ثبات و تغییر ناپذیری او می باشد. به این معنا که سیر از قوه به فعل، انفعال و اثر پذیری، پذیرش هیات و صفتی جدید و انعدام در ذات و صفات ذاتی واجب تعالی محال است.این اوصاف از طریق اثبات قواعدی مثل «واجب الوجود واجب من جمیع الجهات» و «بسیط الحقیقه کل الاشیا و لیس بشیء منها»، قابل اثبات است. مسأله ای که مهم و قابل بحث می باشد، این است که این ثبات چه لوازمی در پی دارد و با لحاظ این ثبات، مواردی مانند استجابت دعا، تکلم، فیاضیت و مرگ و میرها و تغییرات عالم به چه نحو تحقق پیدا می کند و چه نسبتی با ذات واجب تعالی دارد؟ فلاسفه اسلامی همه ی این موارد را با لحاظ اصل ثبات و تغییر ناپذیری توصیف و تفسیر و تاویل کنند و همه ی اینها را به گونه ای تفسیر می کنند که به ثبات ذات لطمه و خدشه ای وارد نشود. در انتساب برخی صفات ذاتی و فعلی به واجب تعالی، مانند اراده، علم به جزییات، تکلّم و رحمت، سعی دارند بعد از سلب جنبه های ضعف و نقص و انفعال، این امر صورت گیرد. در برخی موارد نیز معنای حقیقی و مشهور صفات (مانند اراده) را بر واجب تعالی قابل انتساب نمی دانند؛ لکن از آنجایی که این صفات در متون دینی آمده است، با توسّع معنایی، لوازم معنای حقیقی را بر واجب تعالی به دلالت التزامی قابل حمل می دانند.در مورد تغییرات نظام تکوین و تشریع، باید توجه داشت که انفصال و اتصال و تغییر، از احکام موجودات مادی و متاثّر از ماده است و در افاضه ی موجود مجرد محض و بسیط مطلق مطرح نیست؛ به عبارت دیگر افاضه از وجود واجب تعالی صورت می گیرد و چیزی از ذات جدا نمی شود تا در مبدأ فیضان تغییری مطرح شود. از طرفی فاعل مباشر و مدبّر مستقیمموجودات زمینی در فلسفه ی مشاء، عقل فعال و در حکمت اشراق و متعالیه، ارباب انواع می باشد. لذا فاعل مباشر ذات باری تعالی نیست تا تغییر و عدم تغییری در آن مطرح شود.
بررسی و نقد تاریخی و محتوایی ادله‌ی سه گانه‌ی وجود ذهنی
نویسنده:
سیده‌هاجر اسماعیلی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
همه‌ی انسان‌ها به اشیاء و موجودات، علم دارند و آگاهی آنها از اشیاء به این نحو است که صورتی از اشیاء در ذهن انسان، نقش می‌بندد. در فلسفه‌ی اسلامی به حصول صورتهای(ماهیات)اشیاءِ خارجی در ذهن، «وجود ذهنی» می‌گویند. به عبارت دیگر، وجود ذهنی نحوه‌ای از وجود ماهیات در ذهن است و آثار خارجی آنها را ندارد؛ ولی آثار دیگری را به دنبال دارد. در فلسفه‌ی اسلامی بیشتر فیلسوفان، بر این مسئله ادّله‌ای اقامه کرده‌اند؛ از جمله فارابی، ابن سینا و سهروردی که در اکثر آثار خود وجود ذهنی و ادّله‌ی آن را مطرح کرده‌اند، اما عنوان وجود ذهنی را به آن ندا‌ده‌اند.فخر رازی اولین کسی است که با عنوان وجود ذهنی به اثبات آن پرداخته است و متکلمین و فیلسوفانِ پس از فخر رازی نیز این مسئله را به صورت فصلی مستقل مطرح کرده‌اند و ادّله‌ای برای اثبات آن بیان کرده‌اند؛ لکن سه دلیل از میان آنها مشهور و مورد توجه است. دلیل اول مبتنی بر حکم ایجابی بر ماهیات معدوم می‌باشد و با سه تقریر بیان شده است که تقریر اولاین استدلال به تصور ماهیت معدوم در خارج مثل تصور دریایی از جیوه تأکید می‌کند، تقریر دوم به تصور محالات بالذات اشاره می‌کند و با این تقریر به اثبات وجود ذهنی می-پردازد و در تقریر سوم به صدق و توجیه قضایای حقیقیه تکیه می‌کنند.دلیل دوم مبتنی بر ماهیات کلیه‌ای است که با قید کلیت وجودی در خارج ندارند و دلیل سوم بر تصور ماهیات صرف تکیه دارد که در خارج نیستند؛ پس باید در ذهن موجود باشند. بر این ادّله، متفکران اسلامی اشکالاتی وارد کرده‌اند و خود نیز در مقام پاسخ به این اشکالات بر‌آمده‌اند که برخی از این پاسخ‌ها نتوانسته است اشکال را رفع کند. حال در این پژوهش ابتدا به بیان پیشینه‌ی نظریه‌ی وجود ذهنی و سپس به طرح و بررسی ادّله و اشکالات آن پرداخته‌ایم.
ضرورت و ملاک بدیهیات در فلسفه اسلامی
نویسنده:
منصور ایمان پور
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
یکی از مباحث مهم و تاثیر گذاری که در فلسفه اسلامی وجود دارد و امروزه، تحت عنوان «معرف شناسی» قابل طرح است، مسئله بدیهیات در حوزه تصورات و تصدیقات است. این مساله با وجود اهمیت فراوان و نقش بی بدیلش در نظام معرفتی فیلسوفان ما، از زوایای مختلف و به نحو کامل مورد بحث قرار نگرفته است به گونه ای که به جهت ابهامات نهفته در ملاک تفکیک آنها از ادراکات نظری، گاهی یک قضیه نظری به جای یک قضیه بدیهی می نشیند و گاهی یک قضیه بدیهی در جای قضیه نظری قرار می گیرد و مورد چون و چرا واقع می شود. تبیین جایگاه بدیهیات در نظام فکری فیلسوفان اسلامی و ارایه و تشریح و ارزیابی ملاک های اصلی مرزبندی بدیهیات از غیر بدیهیات مساله ای است که این مقاله به عهده گرفته است. پاسخ اجمالی این مقاله به مساله فوق آن است که اولا، بدیهیات، اساس و خمیرمایه نظام معرفت یقینی را تشکیل می دهند و درغیاب آنها هیچ شناخت یقینی و قابل وثوقی حاصل نخواهد شد. ثانیا، گرچه در زمینه تفکیک آنها از معارف غیر بدیهی، ملاک هایی در کتب متفکران اسلامی مطرح شده است، لکن اصلی ترین ملاک در تشخیص بدیهیات تصوری ، بساط این مفا هیم در حوزه بدیهیات عقلی است و اصلی ترین ملاک در تشخیص قضایای بدیهی نیز، تصدیق پذری الزامی و بی درنگ آنها توسط عقل بدون نیاز به تصدیقات و استدلال های خارجی است.
  • تعداد رکورد ها : 43