آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
تبیین معیارهای برنامه درسی براساس معرفت‌شناسی و ارزش‌شناسی رئالیستی علامه (ره) و برودی
نویسنده:
محسن ایمانی نایینی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
هدف از نگارش این رساله، تبیین معیارهای برنامه درسی براساس معرفت‌شناسی و ارزش‌شناسی دو دیدگاه فلسفی رئالیسم و رئالیسم اسلامی است . نخست نظریه معرفت و نظریه ارزش علامه طباطبایی و هری برودی به عنوان صاحب‌نظران معاصر مکاتب یاد شده مورد بررسی قرار گرفته و آنگاه معیارهای برنامه درسی از دیدگاه آنان استنباط شده است . در پایان آرای آنان در باب معرفت و ارزش و برنامه درسی مورد بررسی مقایسه‌ای قرار گرفته و وجوه تشابه و افتراق آنان مطرح گردیده است . در معرفت‌شناسی علامه از امکان دست‌یافتن به علم و دانش و توضیحاتی در باب مراتب ادراک ، انواع علم و معنای حقیقت و خطا و راههای پیشگیری از خطا سخن به میان آمده است . برودی نیز جهان خارج و واقعیت را منشاء دانش بشری دانسته احساس را سرآغاز ادراک آدمی می‌داند. او بر این اساس به بحث پیرامون جایگاه نظریه و انواع آن (نظریه‌های علمی و فلسفی) پرداخته است . علامه در مبحث ارزش‌شناسی به بحث پیرامون ادراکات اعتباری پرداخته و آنها را به اعتبارات ثابت و متغیر، قبل از اجتماع و بعد از اجتماع تقسیم کرده است . او ضمن بحث از انواع اعتباریات ، لغویت و عدم لغویت را معیار درستی آنها قلمداد می‌کند. در این نظریه فطرت مبنای ارزشهای دینی و اخلاقی است . در بحث از زیبایی‌شناسی بر سازگاری درونی و بیرونی تاکید شده است . برودی به نقد نظریه ارزشی تجربه‌گرایان و دیدگاه عاطفی ارزش پرداخته نسبیت کامل ارزشها را نفی می‌کند. او برای ارزشها جنبه ذات و ابزاری قایل است و نیت را جنبه درونی فعل اخلاقی و نتیجه را جنبه بیرونی آن می‌داند. از آرای علامه برای تدوین معیارهای برنامه درسی استفاده شده است . در بحث از معیارهای سازماندهی محتوا از عواملی شامل مراحل تحول ذهنی به زبان فلسفی و ضرورت استفاده از تحقیق‌های تجربی سخن به میان آمده است . به علاوه معیارهای دیگری در برنامه درسی پیشنهاد شده است ، مانند سبکهای سازماندهی، تشکیل عادت ، تناسب محتوا با فهم یادگیرنده و سودمندی و پیوستگی و انسجام محتوا. در بحث از روشهای یادگیری و تدریس به روشهای مشاهده و تجربه، استدلال، تحقیق و تفکر اشاره شده است . آرای برودی نیز برای تدوین معیارهای برنامه درسی مورد استفاده قرار گرفته است . او ضمن بحث درباره معیارهای سازماندهی محتوا، از مراحل تحول ذهنی، سبکهای سازماندهی شش‌گانه، ایجاد عادت (مطالعه، مهارتهای تحقیق و تفکر، مهارتهای کتابخانه‌ای، مشاهده و آزمایش ، کسب دانش ، تفکر تحلیلی، ارزشیابی، تخیل و ذوق) انعطاف‌پذیری محتوا و در بحث از روش بر روان‌شناسی تربیتی تاکید کرده، رابطه روش تدریس با معرفت‌شناسی را مورد بحث قرار داده است . در پایان نیز بررسی تطبیقی میان آرای معرفت‌شناختی ارزش‌شناختی و نظریات دو محقق در باب برنامه درسی صورت گرفته و وجوه تشابه و افتراق آنها به بحث گذاشته شده است .
تبیین فلسفی تربیت اخلاقی ریچارد رورتی و نقد ان از منظر اسلام با تاکید بر آراء علامه طباطبایی
نویسنده:
مرضیه شجاعی باغینی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
این پژوهش با هدف تبیین مبانی فلسفی رورتی در بحث تربیت اخلاقی متمرکز شده است و با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و نقد تطبیقی و با نگاهی تاریخی سعی بر آن داشته است که ریشه ها و مبانی نظرات رورتی درباره تربیت اخلاقی را با هدف یافتن راهی برای تربیت اخلاقی نسل حاضر جستجو نماید. این مهم با بررسی مبانی انسان شناختی، معرفت شناختی و ارزش شناسی رورتی آغاز گردیده و در دو بخش تبیین نظرات رورتی و نقد نظرات وی بر اساس نظریه اسلامی با تاکید بر آراء علامه طباطبایی پی گیری شد. نتیجه بدست آمده حاکی از آن است که نظریه تربیت اخلاقی رورتی، با اتکا بر پیش فرض های کثرت گرایی، رد متافیزیک، ضد الگو گرایی و اقتدار گرایی و هنجارشکنی از مقدسات و ارزش ها و بر پایه اصولی چون تقدم گفتمان، اجماع جمعی و دست یابی به همبستگی اجتماعی، زمینه ساز بروز مشکلات اخلاقی در جوامع کنونی گردیده است و در بخش دیگر این نظریات با نظریه اسلامی علامه طباطبایی مورد نقد و بررسی قرار گرفته و نتایج حاصله از پژوهش آشکار می کند که تربیت اخلاقی مورد نظر اسلام در مبانی و اصول و اهداف و روش ها بر پایه توحید و توجه به مبانی متافیزیکی هستی انسان و ویژگی های فطری و درونی وی بوده و باعث سعادت و کمال جاودانی انسان می گردد.
تحلیل مبانی فلسفی تربیت اخلاقی از منظر علامه طباطبایی(ره)و ارائه الگویی نظری جهت کاهش شکاف میان معرفت و عمل اخلاقی
نویسنده:
فاطمه وجدانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یکی از مسائلی که همواره در طول تاریخ برای فلاسفه اخلاق و دست اندرکاران تربیت مطرح بوده است، شکاف میان معرفت و عمل اخلاقی است. این مساله، نشان از ناکارآمدی برنامه های تربیت اخلاقی دارد. این پژوهش با هدف تحلیل و تبیین شکاف میان معرفت و عمل اخلاقی از دیدگاه علامه طباطبایی و طراحی الگوی نظری تربیت اخلاقی بر مبنای آن (جهت غلبه بر شکاف مذکور) انجام گرفته است. در این پژوهش، مبانی فلسفی دینی علامه و شکاف میان معرفت و عمل اخلاقی با روش توصیفی-تحلیلی مورد بررسی قرار گرفته، رویکردهای رایج تربیت اخلاقی با روش مطالعه تطبیقی مورد نقد قرار گرفته و سپس تجویزهای تربیت اخلاقی بر اساس مبانی و در راستای دستیابی به اهداف تربیت اخلاقی اعتبار شده اند. یافته های پژوهش نشان داد که با فرض وجود معرفت، عامل اصلی شکاف، ضعف اراده است. اراده دست کم تحت تاثیر سه عامل عواطف، ملکات اخلاقی و الگوهای اخلاقی است؛ گر چه هرگز محکوم قطعی این عوامل نمی باشد. هم چنین، مشخص شد که ایمان به خدا تمامی مولفه های عمل اخلاقی را متحول نموده، به ویژه از طریق جایگزین نمودن حب الهی به جای حب دنیا ( تعالی عاطفی) و نیز، ایجاد ملکه تقوا که جامع تمام ملکات اخلاقی است، اراده را به بهترین نحوی تقویت می نماید. بنابراین، ایمان، به عنوان عامل رفع شکاف و ضامن اخلاق معرفی گردید. در مرحله بعد، بر اساس مبانی نظری علامه، مولفه های اصلی برای تربیت اخلاقی مطلوب تعیین شده، سه رویکرد رایج تربیت اخلاقی( رویکرد رشدی-شناختی، رویکرد غمخواری و رویکرد تربیت منش) از نظر توجه به این مولفه ها و اهتمام در رفع شکاف میان معرفت و عمل، مورد بررسی و نقد قرار گرفت و مشخص شد که هیچ یک از آن ها نمی توانند به طور مطلوبی این شکاف را کاهش دهند. لذا ضرورت طراحی یک الگوی تربیتی جدید بر مبنای دیدگاه های علامه طباطبایی مورد تاکید قرار گرفت. الگوی نظری مطلوب، با رویکرد تقوا-محوری و در قالب سه مرحله طراحی شد و زیرساخت ها و اصول آن نیز تعیین گردید.
تحلیل شکاف میان نظر و عمل اخلاقی از دیدگاه علامه طباطبایی
نویسنده:
فاطمه وجدانی، محسن ایمانی، رضا اکبریان، علیرضا صادق زاده
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها : دانشگاه معارف اسلامی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
شکاف میان نظر و عمل اخلاقی یکی از مسائل مهم فلسفه اخلاق و از جمله مهم ترین دغدغه های فیلسوفان تعلیم و تربیت است. با تحلیل رابطه میان معرفت و عمل و تعیین عناصری که به نحوی در عمل ارادی آدمی دخیلند و نحوه تعامل آنها می توان به دلایل و ریشه های بروز این شکاف پی برد و نظریه های تربیتی را به گونه ای اصلاح نمود که برون داد آنها افرادی عالم و عامل باشد.در این مقاله مبادی عمل ارادی با تاکید بر نقش ادراکات اعتباری دلیل بروز شکاف مورد کاوش قرار گرفته و راه حل کلی برای از میان برداشتن این شکاف پیشنهاد شده است.براساس دیدگاه علامه طباطبایی شکاف میان نظر و عمل به وجود اشکال در سیستم اعتبارسازی انسان در لحظه عمل مربوط می شود که ناشی از ضعف اراده و مقاومت نفس در برابر هواهای نفسانی است. از نظر علامه، ایمان (و تقوا) می تواند اراده اخلاقی را تقویت، و شکاف میان نظر و عمل را از میان بردارد.
صفحات :
از صفحه 7 تا 26
تبیین مبانی فلسفی تربیت عرفانی از دیدگاه شیخ اشراق ونقد آن از منظر علامه طباطبایی (ره)
نویسنده:
معصومه گل‌آقایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
با توجه به رشد فزاینده انگیزه های عرفانی در جوانان، که سبب رشد مسلک ها و دیدگاه های نابخردانه گردیده است، این تحقیق به دنبال بررسی دیدگاه های عرفانی بر آمده است. بدین لحاظ دیدگاه عرفانی سهروری را به لحاظ غنای فلسفی آموزه های عرفانی، مورد بررسی قرار می دهیم، تا از منظر او به بررسی مبانی فلسفی، مراحل و شرایط سلوک عرفانی و شناخت دلالت های تربیتی دیدگاه وی مبادرت نماییم. در این پژوهش از روش توصیفی- تحلیلی استفاده شده که روشی رایج در مطالعات و تحقیقات مربوط به حوزه فلسفه تعلیم و تربیت است. بازتاب مراحل سلوک و اندیشه های تربیتی در اهداف آموزش متجلی می شود، اهداف تربیت عرفانی به اهداف واسطه ای و غایی تقسیم می شود، اهداف واسطه ای عبارت است از معرفت شهودی، پرورش عقل، عشق، عبودیت و هدف غایی که در مسیر زندگی، چیزی جز استمرار حضور و احساس خدا نیست که از آن به فناء فی الله تعبیر می شود. هم چنین اصول و روش های تربیت عرفانی از میان آثار شیخ اشراق استخراج و بیان می گردد. در این پژوهش به معرفت شهودی که شخصی ترین معرفت است و از طریق دیدار حقایق به چشم دل و قلب سرچشمه می گیرد و ابزار آن نیز تزکیه نفس و تصفیه روح می باشد و قلب انسان آن را واجد می گردد، مطرح شده است. از نظر شیخ اشراق معرفت نفس محوری ترین ابزار شناخت است، که بر اساس علم حضوری و خودآگاهی استوار است. به لحاظ فراهم آوردن بنیادهای نقد در این تحقیق دیدگاه سهروردی را از نگاه علامه نقد می کنیم. علامه به میراث فلسفی مسلمانان، اعم از مشایی، اشراقی و حکمت متعالیه تسلط کامل داشت. موارد انتقاد علامه به سهروردی عبارت از، بحثانسان شناسی، تعریف علم و اقسام علم حضوری، در ارزش و اعتبار عقل، سماع، خلوت گزینی و موارد دیگر است.
تبیین تطبیقی مبانی فلسفی رویکرد سنت گرایانه سید حسین نصر و رویکرد تجددگرایانه نصر حامد ابوزید در تربیت دینی و نقد آن از دیدگاه علامه طباطبایی.
نویسنده:
حسن باقری نیا
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
سلفی گری و بنیادگرایی در تربیت دینی به سوی شبه تربیت (تلقین گری) در حرکت است. سنت گرایی و نوگرایی دینی می توانند رویکردی جایگزین در اتخاذ رویکرد های تربیت دینی باشند. هر دو رویکرد سنت گرا و نوگرا در عین وجود تفاوت هایی که با یکدیگر دارند، با کثرت گرایی و مدارا همراهند. هم چنین با تاکید بر گفتمان اقناعی و نه اجباری، برای باطن و هدف نهایی ادیان و نه توجه صرف به مناسک و شعائر ارزش ویژه ای قایل هستند و با تاویل متون دینی و بهره گیری از نمادها، بر غنای تجربه دینی می افزایند. سنت گرایی نصر بر گوهر ادیان و وجه عرفانی و زیبایی شناختی آنها تکیه می کند و قایل به وحدت متعالی ادیان است و بر پشتوانه متافیزیکی اخلاق در تربیت دینی تاکید ویژه ای دارد و برای دریافت های شهودی جایگاه مهمی قایل است. نوگرایی ابوزید نیز بر تاویل و درک فحوای نصوص دینی و جدایی دین و معرفت دینی تکیه می کند. از این رو با انحصارگرایی در فهم دین، سازگاری ندارد و تا حد ممکن تفسیر از دین را هرچه معقول تر و مقبول تر می نماید. تربیت دینی سنت گرای نصر بر تبدل وجودی، خودشناسی و تربیت اراده‏ و خواسته‏ها، و هیجانات و عواطف می پردازد، در حالی که رویکرد نوگرایانه ابوزید بر تربیت توانایی های استدلالی در جهت روشنگری،آزادی و عدالت و برابری انسان ها تاکید می کند. رویکرد نصر با تاکید بر انسان کامل در تربیت دینی و جایز دانستن روابط مرید و مرادی و تاکید بر ثبات و گذشته نگری می تواند در معرض ورود به عرصه شبه تربیت و گذشته نگری قرار گیرد و رویکرد ابوزید نیز با تاکید افراطی بر تتمه گرایی در عقلانیت می تواند به راززدایی و انسان محوری دچارگردد. هر دو دیدگاه سنت گرای نصر و نوگرای ابوزید نقاط مشترکی نیز با دیدگاه علامه دارند. علامه و نصر هر دو محاط بودن انسان در عالم را می پذیرند، اما در همان حال علامه از پندارگرایی افلاطونی فاصله می گیرد. ابوزید و علامه نیز هر دو بر استدلال ورزی و نقش برهان در تربیت دینی تاکید می ورزند، اما باز هم علامه از عقلانیت در معنای تتمه گرایی فاصله می گیرد. با توجه به نظرات علامه طباطبایی، وحدت متعالی ادیان و توجه صرف به تفکر شهودی در دیدگاه سنت گرایان قابل دفاع نیست. زیرا ادیان را در عرض یکدیگر قرار می دهد. بنابراین می توانیم از مفهوم جایگزین حقیقت گرایی مرتبتی نام ببریم. هم چنین در دیدگاه علامه زبان قرآن شناختاری و معرفت بخش است و بنابراین ایمان به غیب و مصادیق آن همچون فرشتگان، جنیان و اموری هم چون چشم زخم جزء فرهنگ زمان نزول وحی نبوده و وجود واقعی نیز دارد. بنابراین به جای راززدایی در دیدگاه ابوزید می توانیم به حق باوری اشاره کنیم.