آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 100
پارادوکسهای استلزام مادی و تبیین آنها در منطق موجهات و منطق ربط ( یگرا ش منطق)
نویسنده:
غلامرضا ذکیانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران: ,
معمای علامه مصباح درباره ظهور روح در فلسفه ملاصدرا [کتاب انگلیسی]
نویسنده:
Mohammad Legenhausen (America)
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ترجمه ماشینی: موضوع و اهداف: هدف در این مقاله بررسی نقد، بررسی موضوعات اصلی مطرح شده، نشان دادن ارتباط این موضوعات با مباحث فلسفی معاصر و پیشنهاد چگونگی دفاع از موضع صدرا است. دو نوع دفاع پیشنهاد می‌شود: اول، از آثار صدرا می‌توان حدس زد که او چگونه به انتقاد پاسخ داده است. ثانیاً، می‌توان در نظر گرفت که چگونه می‌توان از موضعی مانند صدرا با توجه به فلسفه معاصر دفاع کرد. روش و یافته‌ها: این پژوهش یک پژوهش کیفی با رویکرد تحلیل انتقادی است. یکی از ویژگی های بارز فلسفه ملاصدرا آموزه روح اوست. او معتقد بود که روح از بدن تکامل می یابد. روح انسان در وجود مادی سرآغاز دارد، اما فراتر از مادیات تکامل یافته و به غیر مادی بودن ابدی می رسد. نتیجه گیری: این عقیده که نفس غیر جسمانی به عنوان جوهری قابل تفکیک، ممکن است وجود خود را به صورت جوهر جسمانی آغاز کرده و سپس به جوهری تبدیل شده باشد، مورد انتقاد علامه مصباح قرار گرفته است. نقد او موضوعاتی را در فلسفه ذهن، متافیزیک و کلام اسلامی مطرح می کند.
صفحات :
از صفحه 27 تا 58
بررسی تطبیقی نتایج منطقی و فلسفی نظریه های صدق تارسکی(گرایش منطق)
نویسنده:
علی اکبر احمدی افرمجانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران: ,
چکیده :
نظریه صدق تارسکی در منطق جدید از اهمیت بسیاری برخوردار است و در مباحث سمانتیکی اغلب شاخه‌های آن بعنوان نظریه مبنا مورد استناد و استفاده قرار می‌گیرد. به علاوه این نظریه مباحث منطقی و فلسفی فراوانی را دامن زده است . رساله حاضر به این مساله می‌پردازد که ماهیت صدق تارسکی کدام است و براساس آن در حل چه معضلاتی موفق می‌شویم و در چاره‌جویی کدام مشکل در می‌مانیم (توانایی و ناتوانی آن در چه مواردی است )؟ و به عبارت دیگر واجد چه محتوی و مضمونی است و کدام نتایج منطقی و فلسفی از آن قابل حصول است ؟ نگارنده کوشیده است که در پاسخ به مساله (یا مساله‌ها)ی مورد بحث بیان و تطبیق دیدگاههای مختلف شارحان و منتقدان تارسکی را مبنا و اساس گزارش قرار دهد. در منازعات مزبور ابتدا صرفا روایتگری کند و آرای خود را در قسمت نتیجه‌گیری رساله بیان نماید. به طور کلی رساله حاضر از سه فصل و یک نتیجه‌گیری تشکیل گردیده است : در فصل اول به این مساله پرداخته شده که دانش سمانتیک (که نظریه صدق در آن مورد بحث قرار می‌گیرد) چگونه شکل گرفت ؟ و در پاسخ در باب تلفیق اندیشه‌های مکتب لوف - ورشو و مکتب صورت‌گرایی هیلبرت در ذهن لزنیوسکی و شاگرد توانمندش تارسکی سخن گفتیم که به پیدایی سمانتیک منجر گردید. فصل دوم رساله به بحث در باب نظریه صدق تارسکی اختصاص یافته است . ابتدا شرح داده‌ام که تارسکی به دنبال آن بود که صورت‌بندی دقیقی از تعمیم دیدگاه ارسطویی صدق نسبت به تمام جملات صادق حاصل نماید. و سپس شرح داده‌ام که او دست‌یابی به این هدف را در زبان طبیعی ناممکن می‌داند و فقط در زیان‌های صوری و پس از تفکیک میان زبان موضوعی و فرازبانان به آن نایل می‌گردد. در فصل سوم رساله طی پنج گفتار مستقل به این مسائل پرداخته‌ام: آیا نظریه صدق تارسکی به تثبیت رئالیزم ودیدگاه مطابقی می‌انجامد؟ آیا به کمک نظریه صدق تارسکی می‌توان شبهه دروغگو را برطرف کرد؟ آیا نظریه مزبور می‌تواند معیاری برای معناداری کلام ارائه دهد؟ آیا نظریه صدق تارسکی تثبیت فیزیکالیسم است ؟ و آیا نظریه صدق تارسکی به واقع نظریه‌ای معناشناختی است ؟ در پاسخ به این مساله‌ها به شرح آراء متفکرانی نظیر کارل پوپر، سوزان هاک ، پل هورویچ، هیلاری پاتنام، فرد سامرز، سائول کریپکی، آنیل گوپتا، سارا استنبز، دونالد دیویدسون، هیلاری فیلد، جان مک دوول، اچمندی و ریچاردهک پرداخته‌ام. و خلاصه در پایان رساله تحت عنوان نتیجه‌گیری به ارزیابی مختصر دیدگاههای مختلف پرداخته و نتیجه گرفته‌ام که نظریه صدق تارسکی به معنای ویژه‌ای، نظریه‌ای مطابقی و معناشناختی محسوب می‌شود و به کمک آن می‌توان تنازع دروغگو را از زبان طبیعی طرد نمود. اما کاربرد آن مثلا به عنوان ارائه دهنده‌ی معیار معناداری با مشکلات فراوانی همراه است .
سازگاری و کفایت پلورالیسم دینی هیک
نویسنده:
مهدی اخوان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
پایگاه اطلاع رسانی حوزه: ,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
آیا نظریه کثرت گرایی جان هیک در تبیین تنوع دینی سازگاری و کفایت دارد؟ در برابر مسأله تنوع دینی تبیینهای متفاوتی با تقریرهای مختلف مطرح شده است (طبیعت گرایی، مذهب گرایی (انحصار گرایی / شمول گرایی)، کثرت گرایی، نسبیت گرایی) در این میان کثرت گرایی به روایت جان هیک از نظریات پر مناقشه چند دهه اخیر بوده است. او به پیروی از کانت، با رهیافتی معرفت شناسانه، حقیقت دینی را به دو سطح نومنی و فنومنی تفکیک می کند و سپس معرفت شناسی کانتیِ ادراکِ حسی را در باب تجربه دینی بکار می گیرد بدین مضمون که: حق فی نفسه (Real) در حضور جهانی اش در آگاهی ما ظاهر می شود (و بدین نحوه تجربه می شود). چنین تجربه ای بسته به مفاهیم و مقولات دینی که در دو دسته شخصی و غیر شخصی واسطه این تجربه می باشد، گستره متنوعی از تجارب را به بار می آورد. طبق این فرضیه واقعیت حق فی نفسه فراتر از گستره مفاهیم انسانی است (در باب آن شاید تنها بتوان مفاهیم صوری محض را بکار برد) هیک ثمره اخلاقی چنین تجربه ای را تحول شخصیت انسان از خود محوری به حق محوری می داند (و این یعنی نجات) مسأله تعارض مدعیات صدق طبق این فرضیه اینگونه حل می شود که اینها در باب جلوه های مختلف از حق اند و لذا هر یک از آنها در نحوه های حیات خاصی مطرح اند و در همان انحاء نیز ارزیابی می گردند (این به معنای مقایسه نا پذیری ادیان و نسبی گرایی نیست). برای تحلیل نظر هیک، تقریر پیچیده و فلسفی پیتر برن مطرح می شود. این تحیل با تکیه بر نوعی نظریه ارجاعی علّی _ توصیفی، لیبرالیسم معرفت شناختی (معرفت شناسی تدرج گرا، خطا پذیر انگار و رئالیسم ارجاعی (رئالیسم مبتنی بر ارجاع نه صدق نظریه)، نظریه پلورالیستی در باب حقیقت دینی پیشنهاد می کند که بر اساس آن یک واقعیت متعالی با وجهه های مختلف وجود دارد که ادیان گزارشهای استعاری ناقصی از آن بدست می دهند به نحوی که هیچ یک نمی تواند هنجاری برای بقیه به شمار آید. بنابراین نوعی تساوی معرفت شناختی نجات شناختی بین ادیان برقرار است. به نظر می رسد روایت هیک سازگاری لازم را ندارد یعنی معرفت شناسی کانتی مورد استفاده او در تحلیل تجربه دینی با تعهد هستی شناسی رئالیسم او سازگار نیست؛ از سوی دیگر کفایت تبیینی را داراست بدین معنا که تفاوتهای سنن دینی را به خوبی توضیح می دهد. در مقابل روایت پیتر برن هم سازگاری لازم و هم کفایت تبیینی را دارا می باشد و از این حیث بر نظریه هیک برتری دارد.
گزارش، تحلیل و نقد نظریه امر الاهی آدامز
نویسنده:
منا موسوی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در پی اشکالات وارد به نظریۀ امر الاهی سنتی، رابرت مری‎هیو آدامز در صدد برآمده است تا طرحی از این نظریه ارائه دهد که از آن اشکالات پیراسته باشد. او ابتدا نظریه‎ای در سطح معناشناختی در قلمروی لزوم اخلاقی مطرح کرد که در آن، درستی و نادرستی اخلاقی را به لحاظ معنایی مرادف با موافقت و مخالفت با امر الاهی گرفت؛ اما به جهت ایمن نبودن این تقریر از برخی اشکالات، در مرحلۀ بعد با تفکیک مباحث معناشناختی از مباحث متافیزیکی، نظریۀ امر الاهی را در سطح متافیزیک ارائه کرد که در آن ماهیت درستی و نادرستی اخلاقی، نه معنای آنها، را وابسته به موافقت و مخالفت با اوامر الاهی دانست. آدامز، با توجه به شاخصه‎های معناشناختی لزوم، تبیینی اجتماعی از ماهیت لزوم اخلاقی ارائه داده، قوام لزوم را به مطالبه و امری می‎داند که از سوی فرد یا افرادی دیگر به انسان ابلاغ شود. سپس بهترین و مناسب‎ترین نامزد برای صدور اوامر را خدای خوب و مهربان می‎داند و از این راه، از نظریۀ امر الاهی در قلمروی لزوم اخلاقی دفاع می‎کند. آدامز با محدود کردن این نظریه به قلمروی لزوم اخلاقی و پیش‎فرض گرفتن برخی مفاهیم ارزشی دربارۀ خدا، سعی در استحکام این نظریه کرد. وی برای جمع بین وابستگی اخلاق به خداوند و پرهیز از اشکال خودسرانگی اخلاقی، از مفهوم «خوبی»، تبیینی دینی بدون استفاده از نظریۀ امر الاهی ارائه می‎دهد. او گرچه خوبی اعمال را وابسته به امر الاهی نمی‎داند، ولی با توجه به شاخصه‎های معناشناختی خوب، مناسب‎ترین نامزد برای ماهیت خوبی را ذات خداوند دانسته، خوبی هر چیز دیگر را در شباهت به او توصیف می‎کند و از این راه، در تبیین متافیزیکی خوبی، از نظریۀ شباهت به خدا دفاع می‎کند. خوبی مورد نظر آدامز خوبی ابزاری یا شخصی نیست، بلکه خوبی‎ای است که به جهت ذاتش به آن عشق ورزیده می‎شود و متعلق تمجید و تحسین ما قرار می‎گردد. تعبیر آدامز از این خوبی، «فضیلت» (excellence) است.دیدگاه‎های آدامز در اخلاق ترکیبی از دیدگاه‎های افلاطونی و الاهیاتی است. نظریۀ ارزش او تا حد زیادی الگوگرفته از نظریۀ مثل افلاطون است، با این تفاوت که مثال اعلی از نظر آدامز، خوب متعالی، یعنی خداوند، است. آدامز ضمن آنکه از واقع‎گرایی در اخلاق دفاع می‎کند، مخالف دیدگاه‎های طبیعت‎گرایانه و حامی تبیین‎های فراطبیعی و الاهیاتی در اخلاق است.
تاثیر گناه بر معرفت با تکیه بر آراء اوگوستین قدیس
نویسنده:
میترا پورسینا
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران: ,
عقلانیت ایمان
نویسنده:
هادی صادقی
نوع منبع :
کتاب , رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
پایگاه اطلاع رسانی حوزه: ,
چکیده :
بی تردید رابطه عقل و دین یکی از مهم ترین و بنیادی ترین مباحث فلسفه دین است و امروزه بیشترین چالش ها و اختلاف آرای میان فیلسوفان دین، معطوف به این بحث و جوانب گوناگون آن می باشد. از سوی دیگر نظری اجمالی به گفتمان اندیشه دینی در چند دهه اخیر در ایران از تأثیرگذاری روشنفکران دینی در ابن عرصه خبر می دهد. هر چند نواندیشان دینی معاصر در زمینه های مختلف به اظهار نظر پرداخته اند، لکن عمده این مباحث متأثر از دیدگاه خاص آنان در باب نسبت عقل و دین بوده است. با این توصیف این نوشتار بر آن است که نسبت میان عقل و دین را از منظر دو تن از شاخص ترین چهره های این جریان یعنی آقایان دکتر عبدالکریم سروش و محمد مجتهد شبستری به بررسی انتقادی بگذارد. در فصل اول با عنوان پیش درآمد، تاریخچه بحث عقل و دین در مسیحیت و اسلام مورد بررسی قرار گرفته و در هر دو حوزه به سه دیدگاه متفاوت یعنی ایمان گرایی، عقل گرایی افراطی و عقل گرایی معتدل و آرای چهره های برجسته هر طیف اشاره شده است. فصل دوم به ایمان و عقلانیت اختصاص یافته است. رابطه عقل و دین در وهله اول و پیش از هر چیز به تعامل درون مایه های اصلی آن دو باز می گردد و بدیهی است که خاستگاه اصلی مؤلفه های دینی چیزی جز ایمان نیست. لذا در این فصل دیدگاه چهره های فوق الذکر درباره ماهیت ایمان و عقلانیت، نقش عقل در شکل گیری ایمان و نیز چالش هایی که میان آن دو پدید می آید، مورد مداقه قرار گرفته است. گرچه روشنفکران مذکور درباره عقلانیت ایمان رأی روشن و معینی ندارند ولی بیشتر به ایمان گرایی تمایل یافته اند. در فصل سوم به نقش عقل در تبیین و تکامل باورهای دینی پرداخته و روشن نموده ایم که آرای روشنفکران فوق درباره نظریه تکامل معرفت دینی و فرآیند فهم متون به نوعی عقل گرایی افراطی منجر می شود. نقش عقل در توجیه آموزه های دینی، فصل پایانی رساله حاضر است. نو اندیشان مورد نظر عقل نظری را صرفا در معقول سازی و نه اثبات باورهای دینی کارآمد می بینند و با صحه گذاشتن بر عقل تجربی به آزمون پذیری تاریخی باورهای دینی رو آورده و درباره نسبت عقل عملی و دین هم به سکولاریسم اخلاقی ملتزم می شوند. ما دیدگاه های نواندیشان معاصر را در هر بخش از منظر درون دینی و برون دینی به بوته نقد سپرده ایم.
بررسی و نقد روانشناسی دین از دیدگاه ویلیام جیمز
نویسنده:
مسعودآذربایجانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات)
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
در این تحقیق، روان شناسی دین از دیدگاه ویلیام جیمز، گزارش، تحلیل و نقد شده است و دارای یک مقدمه و پنج فصل و یک خاتمه است. در مقدمه علاوه بر کلیات متعارف، تعریف و تاریخچه روان شناسی دین، زندگینامه، مبانی فکری و روش شناسی ویلیام جیمز نیز بررسی شده است.فصل اول با عنوان صچیستی دین و دینداری با اشاره ای به تعاریف دین به طور کلی، دیدگاه ویلیام جیمز در چیستی دین و دینداری در موارد تعریف دین، حیات دینی، کثرت گرایی، گوهر دین،دربارة خدا، ویژگیهای رهبران دینی و نفی نگاه مادیگرایانه به دین بازکاوری شده است. در ضمن ملاحظاتی در زمینه های نادیده گرفتن جایگاه دین نهادی و اجتماعی در حیات دینی، عدم توجه به مؤلفه های شناختی در تعریف دین، استوار کردن حیات دینی بر تجارت استثنایی و نامتعارف،کثرت گرایی دینی، تلقی احساسات به عنوان گوهر دین، نابغه و نابهنجار بودن رهبران دینی واردشده است. فصل دوم با عنوان خاستگاه دین و منشأ دینداری اشاره ای به مهمترین نظریه های موجود دربارة منشأ دین در سه رویکرد کلی جامعه شناسان، روان شناسان و الهیدانان دارد و سپس دیدگاه جمیز دربارة منشأ دینداری در محورهای روش داوری معنوی، نفی تبیین مادیگرایی ومنشأ جسمی، منشأ در عواطف انسانی و ضمیر نیمه هشیار آمده و تأکید بیش از حد جمیز بر نقش احساسات و عواطف عمدتا مورد نقد قرار گرفته است. فصل سوم با عنوان صدر باب ایمان اشاره ای به ادبیات علمی در این موضوع در اندیشه اسلامی و الهیات مسیحی شده و سپس دیدگاه ویلیام جیمز بر اساس نظریه صارادة معطوف به باور بیان شده است. او می گوید در تصمیم گیری برای گزینه های زنده، اضطراری و فوری - فوتی که شواهد عقلی آن ناقص است و گزینش عقلی امکان پذیر نیست، ارادة به معنای عام تمایل عاطفی انسان وارد عمل می شود. از آنجا که در ایمان چنین شرایطی موجود است، ارادة معطوف به باور ایمان را محقق می سازد. ملاحظات متعددی در نقد دیدگاه جمیز وارد شده اما به طور اجمالی با توجه به شواهد عدیده اصل دخالت عواطف در باورها و ایمان مورد تأیید قرار گرفته. فصل چهارم با عنوان تجربه دینی طولانی ترین فصل این پایان نامه است. در ابتدا به چیستی تجربه دینی و دیدگاه های عمده در تبیین تجربه دینی اشاره شده و سپس آراء جیمز در سه بخش چیستی، انواع و تبیین تجربه دینی آمده است. ملاحظاتی نیزدر باره موضوعهای وصف ناپذیری و ناپیداری تجربه دینی، داروهای روان گردان به عنوان عامل تجربه دینی، گسترة محدود تجربه دینی از نگاه جیمز و تقدم احساسات در تبیین تجربه دینی بانگاهی به مباحث تجربه دینی در فلسفه و عرفان اسلامی بیان شده است. فصل پنجم با عنوان آثاردینداری است. جیمز ثمرات دینداری را به طور کلی تحت عنوان قداست جمع بندی می کند وآنها را با ویژگی های زهد، قوت، قلب، خلوص و مهرورزی توصیف می نماید. آثار دینداری ازنگاه جیمز در شش آثار معنوی، اخلاقی، شناختی (معرفتی)، عاطفی - هیجانی، بهداشت روانی و انسجام شخصیت دسته بندی شده اند و ملاحظاتی در نقد مبنای پراگماتیسم، انحصار آثاردینداری در ابعاد فردی و سنخ شناسی روان شناختی جیمز وارد شده و به طور اجمالی از نگاه کارکردگرایی در غایات عملی حمایت کرده ایم. در خاتمه نیز به جمع بندی نتایج جدید و نکات نسبتا بدیع این پژوهش پرداخته ایم./
عرفان امیرالمومنین علی (ع)
نویسنده:
Muhammad Legenhausen
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
صفحات :
از صفحه 5 تا 20
بررسی و تحلیل دیدگاه ویلفرد مادلونگ درباره عقاید امامیه
نویسنده:
احمد بهشتی مهر
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
رساله حاضر با موضوع «بررسی و تحلیل دیدگاه ویلفرد مادلونگ درباره عقاید امامیّه»، در تلاش است تا مجموعه‌ای از آموزه‌های اعتقادی شیعیان امامی را که در فضاهای دانشگاهی غربی بیان می‌شوند واکاوی نمایند. پیروزی انقلاب اسلامی در ایران و تحولی که به دنبال آن در جامعه جهانی ایجاد شد، توجّه بسیاری از اندیشمندان و حتّی مردمان عادی را به شیعیان که ساکنان اصلی این سرزمین بودند جلب کرد. تعداد قابل توجّهی از استادان دانشگاه‌ها در تلاشند با اندیشه‌های این گروه آشنا شوند و حتّی آنها را به دنیا معرفی نمایند. به یقین، ویلفرد مادلونگ یکی از برجسته‌ترین استادان شیعه‌شناس غربی است که هنوز کرسی‌ تدریس او در موضوعات گوناگون شیعی، از موثرترین کرسی‌های شیعه‌شناسی در غرب به شمار می‌آید. وی در خلال حدود هفتاد سال پژوهش و تدریس در موضوعات شیعی موفّق شده است حجم قابل توجّهی از اعتقادات شیعیان را در مناطق گوناگونی از دنیا معرفی و تدریس نماید و البته شاگردانی را بپروراند که ادامه دهندگان راه او باشند. این رساله در صدد است آثار این استاد برجسته عرصه شیعه‌شناسی را بررسی نموده و عیار اعتبار گزارش‌های او را به دست آورد؛ نقاط ضعف را تذکر دهد و از نقاط قوت آن استفاده نماید. به همین جهت، مجموعه‌ پژوهش‌ها و آثار ویلفرد مادلونگ را در خصوص شیعیان امامی جمع‌آوری نموده و با منابع دست اوّل و کاملاً معتبر امامی مقایسه کرده است و در نهایت به این نتیجه رسیده که مادلونگ گزارش‌گری با انصاف و مقید به روش‌های پژوهشی است که اولاً گزارش نسبتاً کاملی از اعتقادات خاص شیعیان امامی ارائه کرده و ثانیاً می‌توان گزارش‌های او را منطبق با آثار معتبر شیعیان امامی دانست و ثالثاً در شیوه‌ها و روش‌های پژوهشی خود، دارای امتیازاتی است که برای تمام شیعه‌پژوهان قابل استفاده است.
  • تعداد رکورد ها : 100