آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 24
همنشینی حکمت و کتاب در قرآن و زایش مفهومی نو
نویسنده:
غزاله رضایی ، احمد غلامعلی، محمد مرادی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
کتاب و حکمت دو مفهومی است که در تفاسیر قرآن درباره­ی آن بحث شده است. مسئله اصلی نوشتار حاضر واکاوی مفهوم حکمت در همنشینی با کتاب در قرآن کریم است. در نگاه جدید ادعا بر آن است که مفهوم حکمت در مواردی که با کتاب همنشین شده است، مفهومی متفاوت از حکمت لغوی و اصطلاحی در قرآن دارد. روش پژوهش در مقاله حاضر تحلیل معنایی و مخاطب شناسی در آیاتی است که حکمت در کنار کتاب آمده است. با تامل در مخاطبان کتاب و حکمت در سراسر قرآن درمی­یابیم که پیامبران و امت پیامبر دو مخاطب کتاب و حکمت در طول تاریخ بوده­اند. از سویی از منظر قرآن برخی قرینه­ها وجود دارد که حکمت در مواردی که با کتاب همنشین است، تنها به معنای مصطلح لغوی خود مانند منع از جهالت و استواری سخن نیست بلکه معنایی خاص پیدا کرده است. از جمله قرینه­هایی که در خصوص کاربست حکمت در قرآن وجود دارد، می­توان به این موارد اشاره کرد: بهره‌مندی اختصاصی اولواالالباب از حکمت علیرغم عمومیت تعلیم، تکرار امر تعلیم حکمت به پیامبر، نعمت ثقیل الهی، واکنش حسودانه یهود به نعمت حکمت و... . بنابر این از مجموع رویکرد تعلیم حکمت به امت پیامبر و تکرار آن به دست می‌آید که دست‌کم یکی از معانی حکمت در چهار آیه قرآن که با کتاب همنشین شده است به معنای ولایت علی علیه‌السلام است که در قالب عنوان حکمت باید به مسلمانان تعلیم داده می­شد.
صفحات :
از صفحه 141 تا 165
عوامل و موانع موعظه‌پذیری در قرآن و روایات
نویسنده:
فاطمه عسکریان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مفهوم موعظه با تأمل در کتاب‌های لغت و معنای استعمالی به کار رفته در روایات به معنای هدایتِ پیامد محورِ بازدارنده است ولی گاه مردم از موعظه اثر نمی‌پذیرند و هدایت نمی‌شوند. مسأله اساسی این‌جاست که با وجود بی‌نقص بودن موعظه و موعظه کننده، چرا موعظه ایشان ناکارآمد می‌شود؟با آن که ناکارآمدی موعظه به سه عنصرِ ارکان موعظه وابسته است اما هدف این پژوهش آن است که موارد تاثیر گذار در موعظه شونده را بررسی کند. یافته این پژوهش آن است که قرآن کریم از تقوی و ایمان، و روایات معصومان از واعظ درونی، عقل و زهد به عنوان عوامل پذیرش موعظه یاد کرده اند. در برابر عوامل، موانعی نیز وجود دارد که موعظه را بی‌اثر می‌کند.این موانع عبارتند از:قساوتِ قلب، غفلت، غره، هوی، حب دنیا و عشق. با تحلیل و بررسی بر روی عوامل و موانع و با دست آوردن ارتباط بین آن‌ها، نتیجه حاصل بر این منوال است که پذیرش موعظه زمانی محقق می‌شود که انسان از چهار بعد دارای سلامت باشد. سلامت خاستگاه، سلامت قدرت شناخت، سلامت رغبت و سلامت عملکرد. فرد با داشتن سلامت خاستگاه طالب موعظه می‌شود و با قدرت شناخت درستی و مصداق آن را می‌شناسد و زمانی که مطابق با رغبت وی باشد بدان متمایل می‌شود و در نهایت با داشتن قدرت عملکرد بدان عمل می‌کند.
شیوه تربیت انسان قرآنی در نهج البلاغه
نویسنده:
جمیله یگانه ریخته گر
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
هر موجود تربیت یافته ای ارزشمند است، به ویژه انسان که تمام هویّت او به تربیت یافتگی اوست، که با اختیار و انتخاب خود، در مسیر رشد و کمال وجودی خود گام برمی دارد. انسان این راه را باید با رهنمودهای مربیانی لایق و شایسته طی کند که خود در مکتب خداوند ربّ العالمین، پرورش یافته اند و به تمام ابعاد وجودی و همه نیازمندی های دنیا و آخرت او آگاهی دارند. یکی از این مربیان الهی، امیرمومنان علی (علیه السلام) می باشد که ساختار تربیتی کتاب ایشان، یعنی نهج البلاغه، بر همه آموزه های قرآن منطبق می باشد. تحقیق حاضر در صدد آن است که با بضاعت اندک خود، برنامه های تربیتی حضرت علی (علیه السلام) این الگوی بشریت را از نهج البلاغه استخراج نموده و شیوه تربیت انسان قرآنی را به صورت کاربردی به جامعه اسلامی عرضه نماید. به همین منظور تحقیق مزبور در پنج فصل تنظیم گردید: فصل اول این تحقیق به بیان کلیات اختصاص یافته است. در فصل دوم، پس از بررسی مفهوم تربیت قرآنی به بیان ابعاد تربیت قرآنی پرداخته شد، و این ابعاد در سه حوزه کلی؛ شناخت، رفتار و احساس و عاطفه مورد بررسی قرار گرفت. به منظور بیان تفاوت های موجود در مکتب تربیتی اسلام و مکاتب تربیتی بشری، فصل سوم این تحقیق به بیان ویژگیهای تربیت قرآن اختصاص یافته و از جنبه فطری بودن، عقلانیت، جامعیت، ظرافت ها، برنامه ها و الگو دهی مورد بررسی قرار گرفت. برای تحقق و عینیّت بخشیدن به تربیت قرآنی، باید شرایطی در مربی و متربی و همچنین عوامل دیگری که در روند تربیت موثر می باشند، وجود داشته باشد. لذا فصل چهارم این تحقیق به بررسی شرایط مربی، متربی، مادّه تربیت و همچنین محیط از دیدگاه قرآن و نهج البلاغه پرداخت.فصل پنجم این تحقیق نیز، به موانع تحقّق تربیت صحیح از قبیل؛ موانع محیطی، خانوادگی، حلال بودن تغذیه و دوستان فاسد و تهاجم فرهنگی و موانع حکومتی پرداخته شده است که در تربیت صحیح ایجاد اخلال می کنند.
نقش «خودکانونی» و «خداکانونی» در شکل‌گیری اخلاق اجتماعی با تأکید بر نهج‌البلاغه
نویسنده:
حسین پسندیده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
پرسش از معیار ارزش‌گذاری رفتارهای بشری، پرسشی کُهن و مهم در همه مکاتب اخلاقی از قدیم تا کنون بوده است. هدف این پژوهش، یافتن منشأ اخلاقی شمرده شدن رفتارهای بشر، از منظر خدای متعال است. از آن جا که طیف وسیعی از مفاهیم اخلاقی را مفاهیم اخلاق اجتماعی تشکیل می‌دهند، شناسایی ملاک اخلاقی شمرده شدن رفتارهای اجتماعی بشر، هدف اصلی و مهم این پژوهش به شمار می‌رود. روش و سیر انجام شده این پژوهش، عبارت است از: بررسی مبنای اخلاق از نگاه علوی، با جمع آوری و تحلیل متون اسلامی مربوط به خودکانونی و خداکانونی، سپس جمع آوری و تحلیل متون خاصِّ مربوط به ارزش‌ها و ضد ارزش‌های اجتماعی برای شناسایی نقاط کانونی آن‌ها.یافته‌های این پژوهش نشان می‌دهد در حوزه مبنای اخلاق، از منظر علوی دو نقطه کلیدی و مهم وجود دارد: نقطه کانونی «خود» و نقطه کانونی «خدا». و برای رسیدن به این نقطه کانونی چاره‌ای جز «عبور از خود» به عنوان اولین گام لازم، نخواهد بود. در حوزه تحلیل 19 عنوان اخلاقی بحث شده در این پژوهش، یافته‌ها عبارت است از: الف) اخلاق اجتماعی به دو گونه اصلی قابل تقسیم است؛ یکی حوزه مناسبات فرد با دیگران و دیگری واکنش فرد به مناسبات دیگران با یکدیگر. ب) حوزه مناسبات فرد با دیگران، با توجه به انواع مسائلی که در روابط اجتماعی وجود دارد، به گونه‌های متعددی قابل تقسیم است. ج) عناوین 19 گانه در قالب پنج گونه مسأله یا موقعیت کلی شکل می‌گیرند. 1. هنگامه مقایسه؛ که چهار عنوان (تکبر، تواضع، خودرأیی، مشاوره) در این گروه قرار می‌گیرند. 2. هنگامه رعایت حقوق دیگران؛ که دو عنوان (عدالت و ظلم) را شامل می‌شود. 3. هنگامه برخورداری از نعمت؛ که گاه حالت صاحب نعمت مد نظر قرار می‌گیرد و جایگاه بروز دو عنوان (بُخل و جود) است، و گاه حالت دیگران در برابر صاحب نعمت لحاظ می‌شود که عناوینی چون (حسد، غبطه، نُصح و همچنین امانت‌داری و خیانت در امانت) امکان بروز می‌یابند. 4. هنگامه بروز خطا و اشتباه؛ که نسبت به شخص خطاکار عناوینی چون (عذرخواهی و جبران خطا) را پدید می‌آورد و نسبت به واکنش دیگران به خطای رخ داده، عناوینی چون (غضب، حلم و بردباری، پذیرش عذر دیگران، رد عذر دیگران) امکان بروز و ظهور پیدا می‌کنند. 5. هنگامه گزارش واقعیت؛ که اگر صرف مطابقت گزارش با واقع لحاظ شود عنوان (صدق و کذب) شکل می‌گیرد و اگر قصد گزارش کننده لحاظ شود عناوینی چون (غیبت و عیب پوشی) به منصه ظهور می‌رسند.
بررسی نظریه های همراهی روح با بدن پس از مرگ برپایه آیات و روایات
نویسنده:
سیدجعفر حسینی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در مفهوم شناسی روح به این نتیجه می‌رسیم روح چیزی است که موجب حرکت می‌شود و روان است و حرکت دارد و بدن نیز چیزی است که خواص اجسام را دارد؛ با توجه به روایت توحید صدوق؛ روح بدون جسم حرکتی ندارد، نتیجه می‌گیریم که بدن با حضور روح به حرکت و حیات می‌رسد، و نشان خواهیم داد از میان پنج روحی که در انسان یافت می‌شود آنچه محور بحث این نوشتار است روح الحیات می‌باشد که عامل حیات و حرکت است و بقیه ارواح محل بحث نمی‌باشد. منظور از حیات، دمیده شدن روح الحیات است و منظور از موت، خروج روح الحیات است که در تعبیر روایات روح الحیات با چهار نام خوانده شده است، که عبارتند از: روح الحیات، روح البدن، روح المدرج و روح العقل و نشان خواهیم داد آن روحی که جسمانی حادث می‌شود همین روح الحیات است و ملاصدرا نیز حدوث جسمانی روح را از همین نقطه می‌داند و چون روح الحیات عامل حرکت و دب و درج و شروع انسان به فهمیدن و تعقل از همین جاست لذا در روایات فقهی نیز سقط جنینی که در او روح الحیات دمیده شده است را مستحق دیه کامل می‌داند. سپس باطرح مساله رابطه روح با بدن و بیان این‌که نه این رابطه آنقدر ضعیف است که در حد مرغ و آشیانه تنزل داده شود و نه معتقد شد که یکی از مراتب دیگری است. بلکه رابطه‌ی این دو رابطه کور و زمین گیر است که حوائجشان باهم دیگر رفع می‌شود، لذا در هر نشئه ایی که جدایی این دو حاصل شود؛ انسان درکی از آن نشئه نخواهد داشت. با بررسی این نکات در فصل اول و بررسی نظریه های همراهی روح با بدن پس از مرگ بر پایه آیات و روایات می‌پردازیم.بررسی نظریه‌های همراهی روح با بدن نشان می‌دهد، که به دلیل به تأویل رفتن متون دینی از ناحیه‌ی صاحبان این نظریه‌ها، همگی نمی‌توانند صحیح باشند. ما در این نوشتار کوشیده‌ایم از تأویل در متون دینی بپرهیزیم و نظریه‌ی منطبق با آیات و روایات، نظریه‌ی همراهی روح با بدن مثالی در برزخ و همراهی روح با بدن عنصری پس از آن را، نظریه‌ی نزدیک به واقع معرفی کنیم؛ چرا که نظریه‌ی مذکور، مویّد به ظواهر دینی است؛ در حالی که سایر نظریات، تلقّی ‌نادرستی ‌از متون دینی دارند. از مباحث جدیدی که بررسی شده، عدم ابتناء قائل شدن به بدن مثالی به مسئله‌ی تجرّد نفس است. تا کنون اعتقاد بر این بوده است؛ که قائلان به تجرّد نفس، وجود بدن مثالی را لازمه‌ی تجرّد می‌دانستند و قائلین به عدم تجرّد نفس متلزم به بدن مثالی نبوده‌اند. اما در این نوشتار تلازم بین قول به تجرّد و قول به بدن مثالی در برزخ انکار شده و اثبات گردیده است. با اینکه متون دینی حاکی از عدم تجرّد نفس است، اما همراهی با بدن مثالی در برزخ مویّد به تصریحات و ظواهر متون دینی است. لذا انسان در همه‌ی مراحل دنیا و برزخ و پس از آن، موجودی دو ساحتی است و در هیچ مرحله‌ای نفس بطور مستقل حیات ندارد و در هر نشئه‌ای همراه بدن می‌باشد، یعنی در نشئه‌ی دنیا و قیامت همراه با بدن عنصری و در نشئه‌ی قیامت صغری (برزخ) همراه با بدن مثالی می‌باشد. البته انسا‌نهایی هستند، که به دلیل عدم همراهی روح با بدن در برزخ، درکی نسبت به مسئله‌ی برزخ ندارند و به تعبیر روایات (یلهی عنه) هستند و خاطر نشان کرده‌ایم، که درک در هر مرحله‌ای از مراحل حیات وابسته به همراهی روح با بدن می‌باشد و در این بین فرقی بین قائل شدن به تجرّد و عدم تجرّد نفس وجود ندارد و وجود بدن به ‌عنوان ابزار ادراک، در همه‌ی مراحل سه-گانه ضروری است و اثبات نموده‌ایم، که معاد جسمانی مدّ نظر شرع (همراهی روح با بدن) در هر سه نشئه‌ی دنیا، آخرت‌ و برزخ وجود دارد. همچنین با ردّ تلازم بین عنصری بودن و زوال پذیری، به شبهات وارد بر همراهی روح با بدن عنصری در قیامت نیز پاسخ گفته‌ایم. در مجموع نظریه‌ی همراهی روح با بدن مثالی در برزخ و همراهی روح با بدن عنصری در قیامت را منطبق قرآن و حدیث معرفی کرده‌ایم.
تاثیر شبهات در اصول دین بر عقاید مردم  بر اسا س قران وحدیث
نویسنده:
حسین کریمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
شبهه به معنای به هم امیختن حق وباطل است به گونه ای در موارد فروانی تشخیص حق وباطل را برای انسان دشوار می سازد و در مواردی به گمراه شدن انسان می انجامد وبا واژه های مختلفی از قبیل ریب ، شک، لبس خلط ، زور ، فتنه ارتباط تنگاتنگ داردو با سوال از جهاتی متفاوت است و غالبا از طرف منافقان مستکبران عالم نمایان کفار مطرح می شودو کج فکری اعتماد به دشمن تشخیص حق به وسیله افراد دفاع ضعیف از ارزشهامی تواندزمینه پیدایش شبهات را فراهم سازد ضمن ان که شبهه افکنان نیزبا انگیزه های متفاوتی از قبیل حفظ موقعیت ومقام تضعیف دین امید به پیروزی حسد ورزی به شبهه افکنی روی می اورنددایره شبهه بسیار وسیع بوده ودر تمامی اصول وفروع دین به وجود می اید شایان ذکر است قرین بودن شبهه در عقاید انسان مومن امری مسلم است و کسی نمی تواند ادعا کند که شبهه هیچ گاه در زندگی اعتقادی من وارد نمی شود در این بین انجه بسیار مهم است شبهاتی است که در حوزه اصول دین یعنی توحید عدل نبوت امامت معاد مطرح میشودو در طول تاریخ شبهات فراوانی که در اصول دین برای مردم مطرح شده است ضربات سنگینی را بر عقاید انها وارد کرده است به عنوان مثال شبهات در زمینه توحید افرادی را دچار شرک و شبهات در زمینه عدل سبب بروز مکتب های مختلفی از قبیل اشاعره ومعتزله شده است شبهات در زمینه امامت گروه های مختلف منحرفی را به وجود اورده است وافراد فراوانی را از امام معصوم جدا ساخته است شبهه اثار مخرب خود را هم در زندگی فردی وهم در زندگی اجتماعی وهم در زندگی اخروی نمایان خواهد کرد از جمله اثار در زندگی فردی می توان به سست شدن اعتقادات سر گردانی در میدان نبرد دوری از حق وحقیقت واژگونی قلب اشاره کرد و از اثار اجتماعی اثار شبهه می توان به باز ماندن جامعه از راه حق پدیدار شدن فتنه ها و جنگهاو محرومیت از فرهنگ ناب دینی اشاره کرد شبهه اثار خود را در قیامت در زمینه های مختلفی از قبیل گرفتار بودن در قیامت جدایی از مومنین ملحق شدن به قوم عاد وثمود و.و.و.به مرحله ی بروز وظهور می رساند از مهمترین نکاتی که باید راجع به شبهه عنوان کرد اثار شبهه است که به صورت گام به گام خواهد بود یعنی شبهه در مرحله اول عقاید انسان را تضعیف می کند و در مرحله دوم سبب تحریف عقیده و در مرحله سوم چنان چه شبهه زدوده نشودبه کفر و انکار دین می انجامد که البته هر یک از این مراحل نیزدارای نشانه های است در این بین آن چه مهم است مقابله با شبهات است که راه های متفاوتی در قران و سخنان ایمه معصومین مطرح شده است که اهم این راه ها را می توان در مراجعه به قران ولایت مداری و اقتدا به پیشوایان هدایت تحلیل شبهات معرفی شبهه افکنان به جامعه کسب تقوی اگاهی بخشی به جامعه خواندن ادعیه خلاصه کرد
آثار شبهات بر عقاید مردم بر اساس قرآن وحدیث
نویسنده:
حسین کریمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
شبهه به معنای به هم آمیختن حق و باطل است به گونه ای که تشخیص حق و باطل را برای انسان دشوار می کند.در مواردی به گمراه شدن انسان می انجامد و با سوال از جهاتی متفاوت است و غالبا ازطرف منافقان مستکبران، عالم نمایان وکفار مطرح می شود. شبهاتی که درتوحید ، عدل ، نبوت ، امامت ، معاد مطرح می شود اثر مستقیم بر عقائد شخص می گذارد کج فکری اعتماد به دشمن،تشخیص حق به وسیله افراد، دفاع ضعیف از ارزشها، می تواند زمینه پیدایش شبهات شود. ضمن آن که شبهه افکنان نیز با انگیزه هایی از قبیل حفظ موقعیت و مقام، تضعیف دین وطرفداران آن، امید به پیروزی، حسد ورزی ، به شبهه افکنی روی می آورند شبهه ،علاوه برزندگی فردی ،آثار خودرا در زندگی اجتماعی واخروی نیز نمایان خواهد کرد. شبهه در نخستین مرحله عقائد را تضعیف می کند وسپس سبب تحریف عقیده خواهد شدودر آخرین مرحله چنان چه شبهه زدوده نشود به انکار دین می انجامد.قرآن محوری ،کسب تقوی ،ارتباط باپیشوایان هدایت،آگاهی بخشی به جامعه معرفی ودوری از شبهه افکنان، تحلیل شبهات، استمداداز حضرت حق در غالب دعا، از مهمترین شیوه های مقابله با شبهات است.
آثار درمانی توحید باوری در نهج البلاغه
نویسنده:
ناهید جوادیان فرزانه
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
توحید اساس و زیربنای اعتقادات در ادیان الهی است که باور آن آثاری را در پی خواهد داشت. از مهم‌ترین آثار آن آرامش روحی و سلامت روان است. اما با نگاهی دقیق به زندگی در جوامع مختلف، این واقعیت را می‌توان مشاهده نمود که بشر هنوز به آرامش روحی نرسیده و دچار دردها و رنج‌های بسیار است. انسان همواره راه‌های مختلفی را برای درمان این دردها به کار می‌برد، حال آن‌که درمان ریشۀ دردهای اصلی بشر توحید است. توحیدباوری و شناخت صحیح خداوند نیرویی در انسان پدید می‌آورد که با اطمینان خاطر می‌تواند بر اضطراب‌های درونی و ناراحتی‌های روحی غلبه کند و در امنیت و آرامش زندگی کند. تلاش این نوشتار بر آن است تا رابطۀ شناخت خداوند و عمل‌کرد انسان از دیدگاه علی  را تبیین کند، چرا که در سخنان آن حضرت  عباراتی یافت می‌شود که در پیوند این دو مسئله، یعنی بیماری‌ها و درمان آن‌ها با توحید است. این تحقیق برای دست‌یابی به این مقصود، با جستجو در سخنان ایشان به ویژه با تأکید بر نهج البلاغه، آن‌ها را استخراج و دسته‌بندی کرده و با مراجعه به خانوادۀ حدیث آن، مورد بررسی قرار داده است. بر اساس بررسی‌های انجام شده می‌توان دریافت هنگامی که نگاه انسان به نظام هستی و به حقیقت هستی، مبتنی بر خداشناسی و باور توحیدی باشد، بسیاری از دردهای روحی انسان درمان شده و آرامش لازم را به دست می‌آورد. از این رو علی  با دو روش شناختی، در تغییر نگرش مردمان و روش کارکردی، در عمل به باور صحیح نسبت به خداوند، پرداخته است تا آن‌ها را در مسیر الهی شدن پرورش دهد. نتیجۀ توحیدباوری، درمان انسان از انواع بیماری‌های روحی چون حرص، حسد، تکبر، نخوت، شرک، نفاق، سوءظنّ، ظلم، خشم، تعدّی و تندی می‌باشد به طوری که او را در مرز تعادل نگه می‌دارد. به نظر می‌رسد هر چه شناخت صفات خداوند به معنای واقعی آن بیشتر باشد، در عمل‌کرد انسان اثر مستقیم خواهد گذاشت.
اصول مکافات عمل از منظر روایات با تأکید بر نهج البلاغه
نویسنده:
حجت الله کوثری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
یکی از سنتهای الهی که قرآن کریم و روایات اهل بیت(ع) بر آن تاکید دارد ، قانون پژواک عمل انسان‌ها در دنیا یا همان مکافات عمل و پاداش و جزای دنیوی اعمال خیر و شرّ است.با بررسی موردی و مطالعه تفصیلی مطالب مربوط به مکافات عمل در آیات قرآن و روایات اهل بیت(ع)، می‌توان چند اصل را که به نوعی پایه و اساس مکافات عمل را تشکیل می‌دهند، استخراج کرد: اصل عدالت، اصل حکمت، اصل شمول و اصل جبران . البته روش پژوهش در این رساله « توصیفی تحلیلی » است و اصول استخراج شده به منزله ضوابطی است که با توجّه به مسلمات اعتقادی مسلمانان، بر کلیت جریان مکافات عمل حاکم است و مصادیق مکافات عمل از این چهارچوب خارج نیست؛ اما به طریق لمّی و با استدلال به اوصاف الهی، می توان به طور اجمالی، اجرای این اصول در مصادیق مکافات عمل را پذیرفت.بعد از بررسی مفهوم مکافات عمل، آیات قرآن و روایات مربوط به آن در فصل اوّل رساله، چهار اصل مذکور به طور تفصیل در فصل دوم توضیح داده می شود:برای پی بردن به اصل عدالت در مکافات دنیوی اعمال بر اساس قرآن و روایات اهل بیت(ع)، ابتدا به مفهوم عدل و ادلّه عدالت الهی و در ادامه، به اقسام عدالت و نسبت مکافات عمل با آن می‌پردازیم. دادگری خداوند اقتضا می کند به افراد نیکوکار و گنه‌کار یکسان نگاه نکند؛ به عبارت دیگر با عدالت خویش آنها را به مکافات اعمالشان برساند. بدین ترتیب تمام اعمال نیک و بد انسان‌ها با عدالت محض الهی جزا داده شده، اثر آن را در دنیا و آخرت به صاحب عمل نشان می دهد.اصل حکمت الهی نیز می‌گوید: خداوند حکیم است و نظام هستی و خلقت نیز حکیمانه است و هیچ چیزی بیهوده آفریده نشده است و یکی از مواضعی که می توان دست حکمت الهی را به وضوح در آن مشاهده کرد، مکافات عمل انسان‌ها است که با تدبّر در آیات قرآن و اهل بیت(ع) می توان به وجود اصل حکمت خداوند در پاداش و مجازات دنیوی و اخروی افراد دست یافت که در این رساله بعد از شناخت مفهوم حکمت و مطرح شدن حکیمانه بودن مکافات عمل، در ادامه، انواع حکمت های مکافات عمل را بررسی نموده، به اشکالاتی که در مورد نسبت حکمت و عدالت الهی در باب مکافات عمل وارد شده است، پاسخ می دهیم؛ سپس غالب بودن جنبه اجتماعی مکافات عمل و رابطه مکافات عمل با توان و ظرفیت افراد را پی می گیریم. با اصل شمول در مکافات عمل، ادعای کسانی که مکافات عمل را فقط در اعمال شرّ می دانند، نقض می‌شودزیرا، با تدبر در آیات قرآن و احادیث، همچنین با استناد به بررسی های موردی، شمولیت مکافات عمل که یکی از اصول حاکم بر آن است، اثبات می گردد. با جستجو در آیات قرآن و روایات اهل بیت(ع) می‌توان به موارد زیادی از مکافات اعمال خیر و شر دست یافت که در این مبحث از رساله، ابتدا مکافات بعضی اعمال خیر را و سپس مکافات بعضی اعمال شر را که صریحاً در متون دینی بدان پرداخته شده است؛ بیان می کنیم.اصل جبران در مکافات عمل می گوید: بلاهایی که از طرف خداوند به انسان‌ها می‏رسد [آن هم بلای ابتدایی نه مجازاتی‏] باید دارای عوض و منفعت سرشاری باشند تا جبران مشقّت و سختی هایی که به واسطه بلاها به ایشان رسیده است، بشود؛ زیرا رنجور ساختن و عذاب کردن موجود زنده، بدون گناه یا فایده‏ای که از آن رنجدیده باشد، ستم است و ظلم بر خداوند محال می‏باشد. در این مبحث نیز ابتدا مفهوم جبران و سپس اقسام پاداش خدا را در متون متکلمین اسلامی بررسی کرده، به موجبات جبران می پردازیم؛ در ادامه جبران ظلم، بیماری، ضعف و ناتوانی، نقص و زیان و در آخر جبران خون امام حسین(ع) و حضرت یحیی(ع) را بر اساس قرآن و روایات اهل بیت(ع)بیان می کنیم.با توجّه به اهمّیت تبیین این سنت مهم (مکافات عمل)، کارکرد و تأثیر مثبتی که در اصلاح رفتارهای فردی و اجتماعی انسان در راستای احکام و مقررات دینی (شرعی) دارد؛ اگر اینسنت و اصول آن به خوبی شناخته و شناسانده شود و افراد جامعه به آن باور یقینی داشته باشند، می تواند تأثیر بسزایی در اصلاح رفتارهای فردی و اجتماعی انسان‌ها و به تبع آن اصلاح جامعه اسلامی داشته باشد که در فصل سوم به این مهم پرداخته شده است.
روش شناسی رویارویی حضرت علی (ع) با خلفای سه گانه در جهت اثبات حقانیت خویش
نویسنده:
حمیده افشارنزاد
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
حقانیت امیرمومنان و شیوه‌ی رفتاری ایشان پس از پیامبر با خلفائی که حق خلافت را غصب کرده بودند این شبهه را پدید می آورد که چرا علی × در پی احقاق حق خود برنیامد. و چگونه به خلافت خلفاء تن در داد و حتی با آنان همکاری کرد. در پژوهش حاضر با گردآوری سخنان امیرمومنان و بررسی موقعیت تاریخی عصر پس از پیامبر|، موانعی شناسایی شده است که وجود آن‌ها مانع احقاق حق علی × شد و امیرمومنان بهترین روش را در رویارویی با خلفاء برگزید به گونه‌ای که همان مردم پس از25 سال با اصرار خلافت را به علی × بازگرداندند. موانع سیاسی استخراج شده که پیش روی امیرمومنان قرار گرفته‌اند عبارتند از:کینه جویی عرب، اعتقاد به جمع ناپذیری نبوت و خلافت در یک خاندان، دشمنی قریش، قبیله گرایی، حزب گرایی، سرعت عمل گردانندگان سقیفه و موانع فرهنگی: فرهنگ شیخوخیت، فرهنگ جاهلی، احساس خود باختگی و موانع اجتماعی: شبهه افکنی سردمداران سقیفه، ناپایداری مردم، اختلاف و فروپاشی مسلمانان، روحیه‌ی متزلزل دینی، نداشتن پایگاه اجتماعی همگی مانع از احقاق حق سریع شدند. در این مدت امیرمومنان به اصول ویژه‌ای مانند: اصل وحدت، اصل صبر و استقامت، اصل عدم انظلام و اصل اعتدال پای بند بود و برای رسیدن به حقانیت خویش از روش‌های گفتاری مانند: معرفی شخصیت حقوقی خویش، استدلال و احتجاج، دعوت خصوصی از مردم، اعتراضات علنی، رویارویی ویژه با توطئه سقیفه بهره‌مند شد و در رفتار نیز به این روش‌ها: همکاری با خلفاء، مشاوره دادن به خلفاء، و انتقاد از خلفاء دست یازید.و سرانجام دستاورد علی× از این رویارویی پذیرش حقانیت از سوی همه‌ی مردم با اصرار بود.
  • تعداد رکورد ها : 24