آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 56
نقد و بررسی استنادات قرآنی فخررازی در اثبات نظریه جبر در کتاب تفسیرکبیر
نویسنده:
معصومه موسوی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , نقد و بررسی کتاب
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
با بررسی تفسیرکبیر فخررازی، به عنوان تفسیری که نویسنده آن به جبر اعتقاد دارد، و حتی مورد احترام بسیاری نویسندگان پس از خود نیز بوده است و کتاب وی مبنای بسیاری از کتاب‏های دیگر قرار گرفته است، لازم بود موضوع جبر در کتاب ایشان بررسی شود به همین دلیل موضوع این رساله با موضوع "بررسی استنادات قرآنی فخررازی در اثبات نظریه جبر در کتاب تفسیرکبیر" نام گرفت. از این جهت در فصل اول به توضیح معانی و مفاهیم جبر و احتیار و در فصل دوم تا ششم، آیاتی که ذیل آن‏ها به این موضوع اشاره شده بود مانند: آیاتی که نشان می‏دهند خداوند خالق اعمال انسان است، و هدایت و ضلالت به دست خدا و به خواست و اراده اوست، هم‏چنین آیاتی که نشان می‏دهند همه چیز به قضا و قدر خداوند است، آیاتی که نشان می‏دهند مشیت انسان وابسته به اراده و مشیت الهی است، آیاتی که نشان می‏دهند اعمال انسان در علم الهی ثبت شده و امتناع از آن ممکن نیست. در پایان هر فصل دلایل عقلی در رد آن عقاید و تفسیر صحیح آن‏هابیان می‏شود، سپس آیاتی را که بیان کننده اختیار هستند در ادامه بیان کردیم. همان‏طور که در متن این رساله به تفصیل آمده است فخررازی به اختیار انسان اقرار می‏کند ولی خداوند را فاعل اعمال انسان می‏داند، در رابطه با این تناقض گویی باید بگوییم وی با خود کنار نیامده و نتوانسته میان جبر و اختیار یکی را بپذیرد و در آیات مختلف نظرات متفاوتی را ارائه داده است.
بررسی شبهه ی ناسازگاری خاتمیت و امامت با توجه به آیات و روایات ناظر بر نقش ائمه
نویسنده:
محمدحسین بناکاران
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
رهیافت‌های گوناگون برای بررسی مسأله‌ی خاتمیت و تفاسیر مختلف اندیشمندان از این مسأله وجود دارد. هر یک از این موارد براساس مبانی و ادله‌ای برای بیان ضرورت بحث نبوت و خاتمیت است. حال قرآن و روایات نیز به نحوی به تفسیر حقیقت خاتمیت پرداخته‌اند که شاید متفاوت با تفسیر برخی عالمان باشد.از سویی نیز پس از وفات خاتم انبیا صل الله علیه و آله، ارسال مردان آسمانی از سوی خداوند قطع نشد و مقامی به نام امامت ادامه یافت. چنین شد که برخی شئون و نقش‌ها نیز توسط ائمه علیهم السلام به عهده گرفته شد. این نقش‌ها و وظایف که هرکدام به نحوی بی‌بدیل برای امامان معصوم علیهم السلام در آیات و روایات فرض شده است، ‌می‌تواند نحوه‌ی سازگاری مفهوم خاتمیت را با مقام امامت روشن‌تر سازد.اما از جهتی دیگر، برخی شبهه‌افکنان که بر اساس ارائه‌ی تفاسیر ناصحیح از خاتمیت و بعضاً امامت و همچنین طرح مباحثی تأمل برانگیز در نسبت میان آن دو، کوشیده‌اند مسأله‌ی امامتِ مورد ادعای تشیع را مورد تردید قرار دهند. ایشان معتقدند که تفسیر امامت از نظر شیعه، همان شوون پیامبری از جمله عصمت، ارتباط با غیب، حجیت و ولایت تشریعی را شامل می‏شود. از نظر آنان تشیع امامت را همان ادامه‏ی پیامبری و نبوتِ همیشگی قلمداد می‏کند و این امر با اعتقاد به خاتمیت ناسازگار است. بنابر این خاتمیت در باورهای شیعیان تنها لفظی است که حقانیتی در برندارد.در برابر مخالفان سازگاری خاتمیت و امامت، اندیشمندان شیعه معتقدند که نه تنها این دو مفهوم با هم سازگار، بلکه لازم و ملزوم یکدیگر هستند. دین خاتم برای جاودانگی خود به کتاب آسمانی قرآن و شجره‏ی طیبه‏ی امامت محتاج است. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله)، با عنایت به همین مسأله به معرفی امامان بعد از خود پرداخت. تشریع احکامی که در 23 سال پیامبری حضرت محمّد (صلی الله علیه و آله) مجال و ظرفیت ابلاغ آن برای مردم یافت نمی‏شد، به دست پیشوایان معصوم (علیهم السلام) صورت گرفت و با انتظار حضرت موعود (عجل الله تعالی فرجه) تداوم خواهد یافت.پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) به واسطه‏ی خاتم الانبیا بودنِ خود، قله‏های کمال را فتح کرد و کمالات کشف نشده را تمام کرد، از این رو جانشینان معصوم او مقامی چون او یافتند. پیامبر نبوت را به سرانجام رساند ولی مقام بلند امامت ادامه یافت.
بررسی نظریه های همراهی روح با بدن پس از مرگ برپایه آیات و روایات
نویسنده:
سیدجعفر حسینی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در مفهوم شناسی روح به این نتیجه می‌رسیم روح چیزی است که موجب حرکت می‌شود و روان است و حرکت دارد و بدن نیز چیزی است که خواص اجسام را دارد؛ با توجه به روایت توحید صدوق؛ روح بدون جسم حرکتی ندارد، نتیجه می‌گیریم که بدن با حضور روح به حرکت و حیات می‌رسد، و نشان خواهیم داد از میان پنج روحی که در انسان یافت می‌شود آنچه محور بحث این نوشتار است روح الحیات می‌باشد که عامل حیات و حرکت است و بقیه ارواح محل بحث نمی‌باشد. منظور از حیات، دمیده شدن روح الحیات است و منظور از موت، خروج روح الحیات است که در تعبیر روایات روح الحیات با چهار نام خوانده شده است، که عبارتند از: روح الحیات، روح البدن، روح المدرج و روح العقل و نشان خواهیم داد آن روحی که جسمانی حادث می‌شود همین روح الحیات است و ملاصدرا نیز حدوث جسمانی روح را از همین نقطه می‌داند و چون روح الحیات عامل حرکت و دب و درج و شروع انسان به فهمیدن و تعقل از همین جاست لذا در روایات فقهی نیز سقط جنینی که در او روح الحیات دمیده شده است را مستحق دیه کامل می‌داند. سپس باطرح مساله رابطه روح با بدن و بیان این‌که نه این رابطه آنقدر ضعیف است که در حد مرغ و آشیانه تنزل داده شود و نه معتقد شد که یکی از مراتب دیگری است. بلکه رابطه‌ی این دو رابطه کور و زمین گیر است که حوائجشان باهم دیگر رفع می‌شود، لذا در هر نشئه ایی که جدایی این دو حاصل شود؛ انسان درکی از آن نشئه نخواهد داشت. با بررسی این نکات در فصل اول و بررسی نظریه های همراهی روح با بدن پس از مرگ بر پایه آیات و روایات می‌پردازیم.بررسی نظریه‌های همراهی روح با بدن نشان می‌دهد، که به دلیل به تأویل رفتن متون دینی از ناحیه‌ی صاحبان این نظریه‌ها، همگی نمی‌توانند صحیح باشند. ما در این نوشتار کوشیده‌ایم از تأویل در متون دینی بپرهیزیم و نظریه‌ی منطبق با آیات و روایات، نظریه‌ی همراهی روح با بدن مثالی در برزخ و همراهی روح با بدن عنصری پس از آن را، نظریه‌ی نزدیک به واقع معرفی کنیم؛ چرا که نظریه‌ی مذکور، مویّد به ظواهر دینی است؛ در حالی که سایر نظریات، تلقّی ‌نادرستی ‌از متون دینی دارند. از مباحث جدیدی که بررسی شده، عدم ابتناء قائل شدن به بدن مثالی به مسئله‌ی تجرّد نفس است. تا کنون اعتقاد بر این بوده است؛ که قائلان به تجرّد نفس، وجود بدن مثالی را لازمه‌ی تجرّد می‌دانستند و قائلین به عدم تجرّد نفس متلزم به بدن مثالی نبوده‌اند. اما در این نوشتار تلازم بین قول به تجرّد و قول به بدن مثالی در برزخ انکار شده و اثبات گردیده است. با اینکه متون دینی حاکی از عدم تجرّد نفس است، اما همراهی با بدن مثالی در برزخ مویّد به تصریحات و ظواهر متون دینی است. لذا انسان در همه‌ی مراحل دنیا و برزخ و پس از آن، موجودی دو ساحتی است و در هیچ مرحله‌ای نفس بطور مستقل حیات ندارد و در هر نشئه‌ای همراه بدن می‌باشد، یعنی در نشئه‌ی دنیا و قیامت همراه با بدن عنصری و در نشئه‌ی قیامت صغری (برزخ) همراه با بدن مثالی می‌باشد. البته انسا‌نهایی هستند، که به دلیل عدم همراهی روح با بدن در برزخ، درکی نسبت به مسئله‌ی برزخ ندارند و به تعبیر روایات (یلهی عنه) هستند و خاطر نشان کرده‌ایم، که درک در هر مرحله‌ای از مراحل حیات وابسته به همراهی روح با بدن می‌باشد و در این بین فرقی بین قائل شدن به تجرّد و عدم تجرّد نفس وجود ندارد و وجود بدن به ‌عنوان ابزار ادراک، در همه‌ی مراحل سه-گانه ضروری است و اثبات نموده‌ایم، که معاد جسمانی مدّ نظر شرع (همراهی روح با بدن) در هر سه نشئه‌ی دنیا، آخرت‌ و برزخ وجود دارد. همچنین با ردّ تلازم بین عنصری بودن و زوال پذیری، به شبهات وارد بر همراهی روح با بدن عنصری در قیامت نیز پاسخ گفته‌ایم. در مجموع نظریه‌ی همراهی روح با بدن مثالی در برزخ و همراهی روح با بدن عنصری در قیامت را منطبق قرآن و حدیث معرفی کرده‌ایم.
اختیاری یا جبری بودن ایمان و کفر، از منظر قرآن و روایات
نویسنده:
سیدحسن هاشمی مزرعه‌نو
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
اغلب مباحث مطرح شده در ذیل این موضوع، میان فرق مختلف کلامی،‌ در ذیل تفسیر آیات قرآن بیان و طرح گردیده است. چرا که به نظر می‌رسد چالش اصلی را ظاهر متضادگونه برخی آیات، ایجاد می‌کند. متکلمین عموماًدر ذیل تفسیر آیات متعددی، وارد بحث از رابطه علم و اراده الهی با اختیار انسان و نحوه گزینش ایمان و کفر، گردیده‌اند و هر یک مواضع و رویکردهای مخالفان خویش را به نقد کشیده و به اثبات دیدگاه‌های خویش پرداخته‌اند؛ با وجود قدرتمندی این نظریه‌پردازان در تبیین مواضع خویش، به دلایل گوناگون، ایشان نتوانسته‌اند تعریف صحیح و سازگار با تمامی اصول وحیانی اسلام، ارائه دهند. و در نتیجه دامنه این بحث به حوزه های دیگر مباحث قضا و قدر و .... نیز کشیده شده است.پویش اصلی این پژوهش، ارائه بیانی روان، درست و سازگار از میان مستندات دین پژوهی، از معنای اختیاری بودن ایمان و کفر، و درنتیجه پاسخ به شبهات این حوزه می باشد. در تبیین مسئله جبری یا اختیاری بودن ایمان و کفر، پس از تبیین معناشناختی کلید واژه‌های "ایمان"، "کفر"، "جبر"، "اختیار"، "تفویض"، از جنبه‌های مختلف، به تفاوت کارکردهای هر یک از این واژگان، در جایگاه‌های مختلف، اشاره گردیده است. چرا که تعیین کارکردهای متفاوت هر واژه در آیات و روایات، در ارائه الگوی نهایی، از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است.در ادامه به بررسیآیات و روایاتی، که با صراحت کافی به بیان عاملی از عوامل موثر در ایجاد ایمان و کفر و یا ثبوت آن دو اشاره می‌کنند، پرداخته‌ایم. سپس علاوه بر طرح و نقد و بررسی آیات و روایات شبهه انگیز در این موضوع، به بیان دیدگاه امامان معصوم، در این زمینه، پرداخته و بر این دیدگاه و نظریه تاکید می‌کنیم.بر اساس این دیدگاه، "اختیاری بودن ایمان و کفر"ـ که عبارت است از: "اعتقاد و باور قلبی صادقانه" (ایمان) و یا هر نوع "عقیده و کردار منکرانه نسبت به طاعت خداوند" (کفر)، برترین گزینه انتخابی انسان و با تمایل وی و با پشتوانه قوا و استعدادهای خدادادیش تحقق می‌یابدـ قابل دفاع می‌باشد.در آخرین گفتار این پژوهش به بررسی آثار و پیامدهای اعتقاد به هر یک از نظریه‌های جبری یا اختیاری بودن ایمان و کفر پرداخته‌ایم.
تاثیر شبهات در اصول دین بر عقاید مردم  بر اسا س قران وحدیث
نویسنده:
حسین کریمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
شبهه به معنای به هم امیختن حق وباطل است به گونه ای در موارد فروانی تشخیص حق وباطل را برای انسان دشوار می سازد و در مواردی به گمراه شدن انسان می انجامد وبا واژه های مختلفی از قبیل ریب ، شک، لبس خلط ، زور ، فتنه ارتباط تنگاتنگ داردو با سوال از جهاتی متفاوت است و غالبا از طرف منافقان مستکبران عالم نمایان کفار مطرح می شودو کج فکری اعتماد به دشمن تشخیص حق به وسیله افراد دفاع ضعیف از ارزشهامی تواندزمینه پیدایش شبهات را فراهم سازد ضمن ان که شبهه افکنان نیزبا انگیزه های متفاوتی از قبیل حفظ موقعیت ومقام تضعیف دین امید به پیروزی حسد ورزی به شبهه افکنی روی می اورنددایره شبهه بسیار وسیع بوده ودر تمامی اصول وفروع دین به وجود می اید شایان ذکر است قرین بودن شبهه در عقاید انسان مومن امری مسلم است و کسی نمی تواند ادعا کند که شبهه هیچ گاه در زندگی اعتقادی من وارد نمی شود در این بین انجه بسیار مهم است شبهاتی است که در حوزه اصول دین یعنی توحید عدل نبوت امامت معاد مطرح میشودو در طول تاریخ شبهات فراوانی که در اصول دین برای مردم مطرح شده است ضربات سنگینی را بر عقاید انها وارد کرده است به عنوان مثال شبهات در زمینه توحید افرادی را دچار شرک و شبهات در زمینه عدل سبب بروز مکتب های مختلفی از قبیل اشاعره ومعتزله شده است شبهات در زمینه امامت گروه های مختلف منحرفی را به وجود اورده است وافراد فراوانی را از امام معصوم جدا ساخته است شبهه اثار مخرب خود را هم در زندگی فردی وهم در زندگی اجتماعی وهم در زندگی اخروی نمایان خواهد کرد از جمله اثار در زندگی فردی می توان به سست شدن اعتقادات سر گردانی در میدان نبرد دوری از حق وحقیقت واژگونی قلب اشاره کرد و از اثار اجتماعی اثار شبهه می توان به باز ماندن جامعه از راه حق پدیدار شدن فتنه ها و جنگهاو محرومیت از فرهنگ ناب دینی اشاره کرد شبهه اثار خود را در قیامت در زمینه های مختلفی از قبیل گرفتار بودن در قیامت جدایی از مومنین ملحق شدن به قوم عاد وثمود و.و.و.به مرحله ی بروز وظهور می رساند از مهمترین نکاتی که باید راجع به شبهه عنوان کرد اثار شبهه است که به صورت گام به گام خواهد بود یعنی شبهه در مرحله اول عقاید انسان را تضعیف می کند و در مرحله دوم سبب تحریف عقیده و در مرحله سوم چنان چه شبهه زدوده نشودبه کفر و انکار دین می انجامد که البته هر یک از این مراحل نیزدارای نشانه های است در این بین آن چه مهم است مقابله با شبهات است که راه های متفاوتی در قران و سخنان ایمه معصومین مطرح شده است که اهم این راه ها را می توان در مراجعه به قران ولایت مداری و اقتدا به پیشوایان هدایت تحلیل شبهات معرفی شبهه افکنان به جامعه کسب تقوی اگاهی بخشی به جامعه خواندن ادعیه خلاصه کرد
آثار شبهات بر عقاید مردم بر اساس قرآن وحدیث
نویسنده:
حسین کریمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
شبهه به معنای به هم آمیختن حق و باطل است به گونه ای که تشخیص حق و باطل را برای انسان دشوار می کند.در مواردی به گمراه شدن انسان می انجامد و با سوال از جهاتی متفاوت است و غالبا ازطرف منافقان مستکبران، عالم نمایان وکفار مطرح می شود. شبهاتی که درتوحید ، عدل ، نبوت ، امامت ، معاد مطرح می شود اثر مستقیم بر عقائد شخص می گذارد کج فکری اعتماد به دشمن،تشخیص حق به وسیله افراد، دفاع ضعیف از ارزشها، می تواند زمینه پیدایش شبهات شود. ضمن آن که شبهه افکنان نیز با انگیزه هایی از قبیل حفظ موقعیت و مقام، تضعیف دین وطرفداران آن، امید به پیروزی، حسد ورزی ، به شبهه افکنی روی می آورند شبهه ،علاوه برزندگی فردی ،آثار خودرا در زندگی اجتماعی واخروی نیز نمایان خواهد کرد. شبهه در نخستین مرحله عقائد را تضعیف می کند وسپس سبب تحریف عقیده خواهد شدودر آخرین مرحله چنان چه شبهه زدوده نشود به انکار دین می انجامد.قرآن محوری ،کسب تقوی ،ارتباط باپیشوایان هدایت،آگاهی بخشی به جامعه معرفی ودوری از شبهه افکنان، تحلیل شبهات، استمداداز حضرت حق در غالب دعا، از مهمترین شیوه های مقابله با شبهات است.
آراء کلامی علامه امینی
نویسنده:
اسماعیل شریفی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیده: دراین پژوهش اندیشه های کلامی علامه امینی1بر اساس متن های کلامی بر جای مانده از ایشان بررسی شده است.
نقد آموزه‌های انحرافی فرقه عرفان کیهانی با استناد به آیات و روایات و تبیین روش استدلال فرقه
نویسنده:
مصطفی ملاییان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
روند مدرنیته شدن جوامع که در نتیجه رشد روز افزون وسایل ارتباطی از قبیل جراید، ماهواره، اینترنت و عرضه سهل و آسان عقاید مختلف در میان جوامع را در پی داشته است. کشور ما نیز از این امر مستثنی نبوده و رفته‌رفته موجب شد علاوه بر عرضه تمام قد مکاتب و فرقه‌های وارداتی، برخی نیز با التقاط و یا بهره‌گیری از همان مکاتب شرق و غرب دست به تأسیس مکتب یا فرقه معنویت‌گرا بزنند. عرفان حلقه (کیهانی) نیز از این دست می‌‌باشد. این مکتب کوشیده تا با التقاط آموزه‌های شرقی همچون بودا، برخی آموزه‌های صوفیه و برخی از آموزه‌های اسلام آن هم به صورت تحریف شده و ترکیب آنها با علوم تجربی همچون نظریه کوانتوم با عنوان آشتی‌دهی دنیای عرفان، معجونی از این باورها به دست مریدان خود با نام عرفان ایرانی دهد.بنیان‌گذار فرقه عرفان کیهانی تاکنون چند کتاب با نام‌های «عرفان کیهانی»، «انسان از منظری دیگر»، «بینش انسان»، «اسب تراوا»، «چند مقاله» و «انسان و معرفت» به چاپ رسانده است. در میان این کتب کتاب «عرفان کیهانی» به دلیل اینکه حاوی اساسنامه و اصول این فرقه و پایه‌ی فکری این مکتب می‌‌باشد برای همین از جایگاه خاصی برخوردار است. از این رو قرار دادن این کتاب در ترازوی نقد می‌تواند ارزش آموزه‌های این مکتب را زیر سوال برده و کژ‌راهه بودن این به اصطلاح عرفان ایرانی را نمایان می‌‌سازد. با توجه به مطالب بالا در این تحقیق سعی بر این شد، علاوه بر نقد برخی آموزه‌های این مکتب، بیشتر تمرکز بر نقد اصول کتاب عرفان کیهانی که حاوی عقاید کلی آموزه‌های این مکتب است گذاشته شود. عقاید و آموزه‌های عرفان کیهانی دچار آسیب‌هایی همچون تناقضات درونی، مخالفت با آیات و روایات، تفسیر به رأی آیات قران، ابهام‌آمیز بودن مفاهیم و برخورداری از مغالطات بسیار می‌‌باشد.برای رسیدن به این منظور سعی شده از کتب معتبر و مورد اتفاق علما استفاده شود؛ نوع ایراداتی وارده به این تفکر بخشی در حوزه درون دینی و بخشی در حوزه برون دینی می‌‌باشد، اما با توجه به اینکه لازم بود در این تحقیق با استناد به آیات و روایات بحث نظری این تفکر مورد بررسی قرار گیرد لذا لازم است بخش‌ها و اقسام دیگر ایرادات وارده به عرفان کیهانی در رساله‌ها و کتاب‌های دیگر مورد بررسی و نقد قرار گیرد.در عرفان کیهانی برای رسیدن به پروردگار، عدم ضرورت پذیرش مذهب و عدم تقید به دین خاص به طور مستقیم مورد تأکید قرار گرفته است؛ در این راستا نه تنها سخنی از لزوم وجود اهل بیت^ به عنوان واسطه‌ی رسیدن به خداوند و دریافت فیض او به میان نمی‌‌آید، بلکه با مطرح کردن چیزی با عنوان شعور کیهانی به عنوان واسطه فیض، واسطه‌های اصلی فیض که همان اهل بیت^ هستند را از این مدار خارج می‌‌کنند. لازم به ذکر است با توجه به بومی‌بودن این فرقه و استفاده آن از ابزارهای جذب و تبلیغ متأسفانه در طول چند قرن اخیر شاید تنها فرقه نوظهوری است که توانسته است این همه ذهن افراد را درگیر و نهایتاً از نظر کمی‌تعداد زیادی از افراد را جذب خود کند.در این نگارش فصل اول به توضیح کلیات انحراف این تفکر و ذکر مفاهیم آن اختصاص دارد و فصل دوم به نقد برخی از آموزه‌های این تفکر با استناد به آیات و روایات پرداخته است و فصل سوم هم به تبیین مغالطات برخی آموزه‌های این فرقه توجه دارد. کلید واژه: شعور کیهانی، فرقه، عرفان، کتاب عرفان کیهانی(حلقه).
چگونگی مواجهۀ متکلمان امامیه با بخش فیزیک هیئت قدیم در مسائل مربوط به عالم آخرت
نویسنده:
رضا دارینی ، رسول رضوی ، محمد رنجبر حسینی ، سید عیسی مسترحمی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
علم هیئت قدیم که به دلیل شهرت بطلمیوس، با نام هیئت بطلمیوسی نیز از آن یاد می‌شود، از دو بخش هیئت ریاضی و هیئت فیزیک تشکیل‌شده است. طرح مباحثی مانند ازلی بودن افلاک، کروی بودن آسمان، امتناع خرق و التیام افلاک و بحث امتناع خلأ در عالم افلاک، دربخش هیئتِ فیزیک باعث شده بود تا آموزه‌های دینی همچون اصل وجود عالم دیگر، معاد جسمانی، مکان بهشت و جهنم و فرجام دنیا به چالش کشیده شود؛ بنابراین ضروری بود که مکاتب کلامی و متکلمان مسلمان دیدگاه خود دربارۀ تطبیق یا عدم تطبیق دیدگاه این هیئت با آموزه‌های اسلامی دربارۀ مباحث عالم آخرت را اعلام کنند. پژوهشِ حاضر با تبارشناسی میان‌رشته‌ای و با رویکردی تاریخی به روابط دوعلم هیئت قدیم و کلام اسلامی پرداخته و با روش توصیفی-تحلیلی، به تبیین چگونگی مواجهۀ متکلمان امامیه با هیئت فیزیک قدیم در مسائل مربوط به عالم آخرت پرداخته و به این نتیجه رسیده است که متکلمان امامیه با توجه به رویکرد فلسفی یا غیر فلسفی خود، در برابر این چالش یکی از سه نوع مواجهه یعنی سکوت، قبول چالش و دفاع از عقاید دینی و استفاده از داده‌های هیئت برای توجیه آموزه‌های کلامی را برگزیده‌اند.
صفحات :
از صفحه 671 تا 699
بازتاب فرضیهٔ هیئت بطلمیوسی در آثار متکلمان امامیه دربارهٔ مسئلهٔ عرش و کرسی
نویسنده:
رضا دارینی ، رسول رضوی ، محمد رنجبر حسینی ، سید عیسی مسترحمی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
هیئت بطلمیوسی یکی از دیدگاه‌های مشهور در بحث اخترفیزیک و کیهان‌شناسی است که در قرن سوم ه.ق. و با ترجمه متون تمدن یونانی‌هلنی، وارد جامعه مسلمانان شده و تا اواسط قرن سیزدهم ه.ق. در مباحث جهان‌شناسیِ برخی از مکاتب کلامی تأثیر گذاشت. از جملهٔ این تأثیرگذاری‌ها می‌توان به تلاش برای جای‌دادن عرش و کرسی، که در بحث جهان‌شناسی اسلامی محیط بر هفت‌آسمان معرفی شده بود، در میان افلاک ادعاییِ هیئت بطلمیوسی اشاره کرد. در ظاهر، مفاد هیئت بطلمیوسی، جایگاه عرش و کرسی و کارکردهای آن در جهان‌شناسی اسلامی را در معرض پرسش قرار داده بود و لازم بود مکاتب اعتقادی و متکلمان مسلمان دیدگاه خود دربارهٔ مطابقت‌داشتن یا نداشتن دیدگاه این هیئت با آموزه‌های اسلامی دربارهٔ عرش و کرسی را اعلام می‌کردند. این پژوهش با روش توصیفی‌تحلیلی، چگونگی مواجههٔ متکلمان امامیه با هیئت بطلمیوسی در مسئلهٔ کلامی عرش و کرسی را تحلیل کرده و به این نتیجه رسیده است که فیلسوف‌متکلمان، یعنی متکلمانی که رویکرد فلسفی داشته‌‌اند، همراهی بیشتری با هیئت بطلمیوسی در تطبیق‌دادن آموزه‌های اسلامی درباره عرش و کرسی با هیئت بطلمیوسی داشته‌اند، در حالی که متکلمان نص‌گرا و عقل‌گرایِ غیرفلسفی، در بحث عرش و کرسی اگرچه مخالفتی با هیئت بطلمیوسی اظهار نکرده‌اند، اما همراهی ملموسی با این هیئت از خود نشان نداده‌اند.
صفحات :
از صفحه 49 تا 71
  • تعداد رکورد ها : 56