آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 50
خرافه‌زدایی در سیره‌ی معصومان (علیهم السلام)
نویسنده:
رقیه یوسفی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
یکی از عوامل تغییر و تحریف ادیان آسمانی، ورود عناصر جعلی و خرافی به ساحت مقدس دین و بسط و گسترش آن در قالب آموزه‌های دینی بوده است. بطور کلی منظور از خرافه، پدیده ای است که هیچگاه مورد قبول عقل، شرع و علم نبوده اما در طول تاریخ، افکار بسیاری از انسانها را به انحراف کشانده است. زمنیه‌ها و عوامل بسیاری از جمله علل روانی، شرایط اجتماعی و سیاسی و ... در پیدایش خرافات و رواج آن در بین جوامع دخیل بوده‌اند. خرافات را به لحاظ میزان پای بندی مردم به آنها می‌توان به دو دسته‌ی اعتقادی و اجتماعی تقسیم نمود. اما پیرایش چهرة دین از اوهام و خرافات و عرضه‌ی حقایق ناب اسلامی بر مردم، دغدغه و هدف همه‌ی دینداران واقعی و در رأس آنها معصومان (علیهم السلام) می‌باشد. از جمله راهکارهای معصومان (علیهم السلام) در مبارزه‌ی با خرافات، علاوه بر برخوردهای موردی با مصادیق آن، تلاش در جهت ارتقاء سطح فکری و علمی و نیز پرهیزدادن از زمینه‌های ابتلاء به خرافه از جمله تقلید کورکورانه و پندارگرایی و ... بوده است.
جهل از دیدگاه قرآن و راههای رفع آن
نویسنده:
صغری دینی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
از مهم ترین عوامل گمراهی و سقوط انسان، جهل می باشد. این رذیله مانعی مهم در سیر کمالی انسان است، بنابراین قرآن کریم آدمی را از داشتن چنین صفتی بر حذر داشته است. جهل بر وزن فَعل از ریشه ی جَهِلَ به معنای بی علمی، بی عقلی و بی حلمی است. این معانی با توجه به کاربرد آنها در دو حوزه یمعرفت و روان، قابل تقسیم به جهل معرفتی و جهل روان شناختی می باشد. جهل با واژه های سفه، ظنّ، شکّ، جنون، غمرت، غطاء، عمی و خفت قریب المعنا و با کلمات علم، عقل، حلم، معرفت، یقین، فکر، بصیرت و فقه متباین المعنا است. کفرورزی و شرک پیامدهای اعتقادی جهل می باشد. بهانه جویی، تعصب، تقلید به عنوان پیامدهای جهل در حیطه‌ی رفتار محسوب می شود. جهل های معرفت شناختی به وسیله ی درمان‌های معرفتی مانند علم آموزی و خردورزی قابل درمان است. لیکن جهل های روانی در بسیاری از موارد نیازمند درمان های روان شناختی نیز است. مواردی چون ایمان، تقوا، صبر و شکر می‌تواند به عنوان راهکارهای عملی برای زدودن جهل از صفحه قلب و صحنه ی عقل انسان به کار رود.
خرافه از دیدگاه قرآن و نهج البلاغه
نویسنده:
اعظم خود
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیدهطبع کنجکاوبشر او را به جستجو و بررسی اسباب و علل حوادث بر می انگیزد و انسان را وا می دارد تا درباره ی پیدایش جهان و سبب آفرینش آسمان و زمین و حوادث جوی و زمینی بیندیشد.بدیهی است بشر نمی تواند همواره پاسخ هائی صحیح و مبتنی بر اصول علمی بیابد و لذا گاه از قوه ی تصور وخیالبهره جسته،پاسخ هائی برای سوالات خود می تراشد و بدین سان به وادی موهومات و خرافات در می غلتد.یکی از خطرهائی که بنیان زندگی را تهدید می کند و آدمی را از مسیر صحیح حرکت منحرف می سازد، خرافه است.خرافه یعنی هر امری که علم و عقل و دین آن را تأیید نکند ،مردم به آن معتقد بوده و از مخالفت با آن هراس داشته باشند.زمینه ها و عوامل بسیاری از جمله جهل و نادانی،تقلید کورکورانه،تعصب،غلو و ...در پیدایش خرافات و رواج آن در بین جوامع دخیل بوده اند.خرافات را به لحاظ میزان ثبات و نهادینگی آنها در باورهای مردم می توان به دو دسته ی اجتماعی، اعتقادیتقسیم نموده ،اعتقاد به خرافه – در بعضی موارد _منجر به جاری ساختن احکام ساختگی، خواهد شد.قرآن کریمو نهج البلاغه برای از بین بردن خرافات و رهائی از چنگال توهمات دو شیوه را پی گرفته اند،از طریق سلبی، یکایک عقاید خرافی را با بیاناتی محکم و روشن ،مهمل و بی اثر معرفی ساخته و در مقابل به اندیشه ای سالم یا سنتی شایسته و صحیح ارشاد می نمایند از طریق ایجابی با دعوت به تفکر صحیح ،تعقل و بسط علم و فرهنگ هر گونه نفوذ و مدخلیت خرافات را از صحنه ی زندگی ساقط می نمایند؛ تا این که چراغ معرفت در حیات آدمی فروزان گردد و ریشه ی خرافه و خرافه سازی را بسوزاند.واقعیت امر حاکی از آن است که انسان با بهره گیری از قرآن کریم و نهج البلاغه و منطق عقل و برخورداری از علم و دانش ،می تواند زندگی خود را به گونه ای سامان بخشد که کوچکترین خرافه ای در آن راه نیابد.کلید واژه ها:خرافه ، جهل، تقلید ،ترس ،تعصب ، غلو .
نقش معادباوری در اصلاح زندگی انسان از نگاه امام علی (ع)
نویسنده:
سعیده علی محممدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
یکی از بنیادی ترین باورهای دینی «باور به معاد» است. باور به زنده شدن پس از مرگ ظاهری وحیات دوباره نه تنها ریشه در فطرت انسانها دارد بلکه درسرلوحه برنامه های فرهنگی وتبلیغی پیامبران الهی وائمه معصومین (ع) قرار داشته است. این باور دینی، آثاربسیار سازنده و مثبتی درزندگی فردی واجتماعی انسان بر جای گذاشته وزمینه را برای تربیت نفوس انسانی فراهم میسازد .علی (ع) نیز به مساله معادباوری، با دیده ی اهمیت نگریسته واعتقاد به معاد را مایه آرامش جان و روان آدمی میداند. در پرتو این اعتقاد آثار مهمی در زندگی انسان پدیدار میشود. از منظر علی (ع): تقوا مداری، غفلت زدایی، عبودیت، تعدیل در آرزوها، مرگ اندیشی از جمله آثار فردی اعتقاد به معاد در زندگی انسان میباشد. معاد باوری در ارتباط انسان با جامعه نیز اثرات سازنده ای دارد . جامعه ای که اعتقاد به معاد از جمله زیربناهای نظام اعتقادی آن به شمار میرود بهترین ابزار جهت ضمانت اجرای قوانین را دارا میباشد. زیرا اعتقاد به معاد، آنچنان نیرومند است که انسان را ازقانون شکنی علنی باز میدارد. برقراری عدالت اجتماعی، رعایت حقوق شهروندی، توجه به محرومان ومستضعفان، اصلاح اخلاق اقتصادی، جلوگیری از ناهنجاری های اجتماعی، مالی وریاست طلبی، اجرای امنیت اجتماعی و بهبود نظام خانواده از جمله آثار اجتماعی اعتقاد به معاد از منظر امام علی (ع) میباشد.
مقایسه دیدگاه بانو امین و شیخ طبرسی درباره داستان حضرت موسی (ع) در قرآن
نویسنده:
فرزانه نظری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
داستان‌های قرآن یکی از موضوعات مهم علوم قرآنی بوده و بی شک آگاهی از آن‌ها در تفسیر آیات الهی بسیار موثر خواهد بود. بیشتر قصص قرآن از زندگی پیامبران و پیروان آنان سخن می‌گوید. از آنجا که حضرت موسی(ع) یکی از انبیای اولوالعزم می‌باشد، داستان زندگی وی یکی از مهم‌ترین قصه‌های قرآنی است که در سوره‌های مختلف بیان شده است. سرگذشت حضرت موسی(ع) ویژگی‌هایی دارد که بیش از دیگر قصص قرآن، نظر مفسران و قرآن پژوهان را به خود جلب کرده است. برخی با رویکردی عقل گرایانه و برخی با رویکردی تأویل‌گرا و نگاهی عارفانه به تفسیر وقایع مربوط پرداخته‌اند. در این پژوهش نگاه مفسری اجتهادی و عقل گرا، همچون شیخ طبرسی در مجمع البیان و مفسری عرفانی و تأویل‌گرا، مانند بانو امین در مخزن العرفان مورد مقایسه قرار گرفته است. با توجه به این که بانو امین متأخر و معاصر بوده و تفسیر مجمع البیان یکی از منابع مهم ایشان بوده، این مسأله سبب شده که در این زمینه، اشتراکات بسیاری مانند چگونگی تولد، نحوه وحی شدن بر مادر موسی(ع) و موضوع میقات مشاهده شود. اما در پاره‌ای موارد نیز دو مفسر به نحو معناداری اختلاف نظر دارند، مانند واقعه وادی ایمن و واقعه دیدار با خضر نبی(ع). هم چنین در برخی آیات تنها یکی از دو مفسر نظر داده و دیگری به ترجمه بسنده نموده است. باید گفت اختلاف نظر دو مفسر مبتنی بر اختلاف مبانی فکری و سبک تفکرشان می‌باشد؛ چنان که شیخ طبرسی برای پی بردن به تفسیر آیات، جهات ادبی، شأن نزول، معنای لغات، استدلال به برخی از آیات دیگر، تفسیر به وسیله روایات شیعه و اهل تسنن را در زمینه قصص قرآن، مورد توجه قرار داده است. اما بانو امین که دیدگاه غالب او عرفانی است از زاویه نگرش عرفانی به این داستان پرداخته است.داستان‌های قرآن یکی از موضوعات مهم علوم قرآنی بوده و بی شک آگاهی از آن‌ها در تفسیر آیات الهی بسیار موثر خواهد بود. بیشتر قصص قرآن از زندگی پیامبران و پیروان آنان سخن می‌گوید. از آنجا که حضرت موسی(ع) یکی از انبیای اولوالعزم می‌باشد، داستان زندگی وی یکی از مهم‌ترین قصه‌های قرآنی است که در سوره‌های مختلف بیان شده است. سرگذشت حضرت موسی(ع) ویژگی‌هایی دارد که بیش از دیگر قصص قرآن، نظر مفسران و قرآن پژوهان را به خود جلب کرده است. برخی با رویکردی عقل گرایانه و برخی با رویکردی تأویل‌گرا و نگاهی عارفانه به تفسیر وقایع مربوط پرداخته‌اند. در این پژوهش نگاه مفسری اجتهادی و عقل گرا، همچون شیخ طبرسی در مجمع البیان و مفسری عرفانی و تأویل‌گرا، مانند بانو امین در مخزن العرفان مورد مقایسه قرار گرفته است. با توجه به این که بانو امین متأخر و معاصر بوده و تفسیر مجمع البیان یکی از منابع مهم ایشان بوده، این مسأله سبب شده که در این زمینه، اشتراکات بسیاری مانند چگونگی تولد، نحوه وحی شدن بر مادر موسی(ع) و موضوع میقات مشاهده شود. اما در پاره‌ای موارد نیز دو مفسر به نحو معناداری اختلاف نظر دارند، مانند واقعه وادی ایمن و واقعه دیدار با خضر نبی(ع). هم چنین در برخی آیات تنها یکی از دو مفسر نظر داده و دیگری به ترجمه بسنده نموده است. باید گفت اختلاف نظر دو مفسر مبتنی بر اختلاف مبانی فکری و سبک تفکرشان می‌باشد؛ چنان که شیخ طبرسی برای پی بردن به تفسیر آیات، جهات ادبی، شأن نزول، معنای لغات، استدلال به برخی از آیات دیگر، تفسیر به وسیله روایات شیعه و اهل تسنن را در زمینه قصص قرآن، مورد توجه قرار داده است. اما بانو امین که دیدگاه غالب او عرفانی است از زاویه نگرش عرفانی به این داستان پرداخته است.داستان‌های قرآن یکی از موضوعات مهم علوم قرآنی بوده و بی شک آگاهی از آن‌ها در تفسیر آیات الهی بسیار موثر خواهد بود. بیشتر قصص قرآن از زندگی پیامبران و پیروان آنان سخن می‌گوید. از آنجا که حضرت موسی(ع) یکی از انبیای اولوالعزم می‌باشد، داستان زندگی وی یکی از مهم‌ترین قصه‌های قرآنی است که در سوره‌های مختلف بیان شده است. سرگذشت حضرت موسی(ع) ویژگی‌هایی دارد که بیش از دیگر قصص قرآن، نظر مفسران و قرآن پژوهان را به خود جلب کرده است. برخی با رویکردی عقل گرایانه و برخی با رویکردی تأویل‌گرا و نگاهی عارفانه به تفسیر وقایع مربوط پرداخته‌اند. در این پژوهش نگاه مفسری اجتهادی و عقل گرا، همچون شیخ طبرسی در مجمع البیان و مفسری عرفانی و تأویل‌گرا، مانند بانو امین در مخزن العرفان مورد مقایسه قرار گرفته است. با توجه به این که بانو امین متأخر و معاصر بوده و تفسیر مجمع البیان یکی از منابع مهم ایشان بوده، این مسأله سبب شده که در این زمینه، اشتراکات بسیاری مانند چگونگی تولد، نحوه وحی شدن بر مادر موسی(ع) و موضوع میقات مشاهده شود. اما در پاره‌ای موارد نیز دو مفسر به نحو معناداری اختلاف نظر دارند، مانند واقعه وادی ایمن و واقعه دیدار با خضر نبی(ع). هم چنین در برخی آیات تنها یکی از دو مفسر نظر داده و دیگری به ترجمه بسنده نموده است. باید گفت اختلاف نظر دو مفسر مبتنی بر اختلاف مبانی فکری و سبک تفکرشان می‌باشد؛ چنان که شیخ طبرسی برای پی بردن به تفسیر آیات، جهات ادبی، شأن نزول، معنای لغات، استدلال به برخی از آیات دیگر، تفسیر به وسیله روایات شیعه و اهل تسنن را در زمینه قصص قرآن، مورد توجه قرار داده است. اما بانو امین که دیدگاه غالب او عرفانی است از زاویه نگرش عرفانی به این داستان پرداخته است.
مدیریت زمان از دیدگاه قرآن و نهج البلاغه
نویسنده:
معصومه ملکی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
زمان کمیتی بنیادی و غیر قابل انقطاع در جهان هستی است که بهره انسان از آن با موهبت ربّانی حیات، آغاز و با ستاندن آن انجام می یابد. لذا زمان در رابطه با انسان دارای ویژگیهای زیر است: محدودیّت، غیر قابل پیش بینی، غیرقابل توقف، غیر قابل تکرار، غیرقابل جایگزین، غیرقابل ذخیره و غیرقابل داد و ستد. قرآن راه رهایی از خسران گریزناپذیر زمان را پایبندی به استانداردهای ایمان، عمل صالح، تواصی به حق و تواصی به صبر می داند. در همین راستا مولای متقیان با آسیب شناسی روانکاوانه انسان ضمن هشدار از غفلت، هواپرستی، آرزو پروری و اهمال کاری، کوتاهی و زودگذری عمر و حیله گری شیطان و جاذبه های دنیا را متذکّر می شود و با توصیه به خردورزی، خویشتن بانی و خداترسی، شتاب در انجام اعمال صالح را جهت عمران سرای ابدی ضروری می بیند. از این رو ضرورت ولایت بر لحظات و آنات شخصی که مدیریت برخود یا مدیریت عمر نام دارد، در زندگی هر فرد هوشمندی اجتناب ناپذیر است. سعادت و کمال ایجاب می کند که هدف اصلی از این مدیریت، ایصال به هدف الهی خلقت یعنی رضوان الله باشد،که راههای وصول به آن عبارتند از: وسیله یابی، برنامه ریزی، ارزیابی عملکرد، اولویت بندی و رعایت اولویتها. مدیریت زمان در کوتاهترین بیان یعنی مدیریت تحول. استفاده بهینه از زمان با خدا محوری، علم آموزی، مدیریت نفس، تهجّد، درک دوره جوانی، مرگ اندیشی و ... میسر است.امروزیابی،اشتغال، مدیریت اوقات فراغت و مبارزه با سارقان زمان از تباهی عمر می کاهد. آنچه در این راستا بایستی در رأس اولویتها قرار گیرد، پرهیز از تسویف است. درمان تسویف با عزم راسخ و هشیاری از تسویلات شیطان میسر است. راهکار سیطره انسان بر زمان نیز، شکوفاسازی تمامی استعدادهای بالقوه است.
شیوه‌های رفتار اجتماعی پیامبر(ص) در مواجهه با دگراندیشان از منظر قرآن
نویسنده:
انسیه قدمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیدهقرآن کریم، ضمن تعظیم پیامبر(ص)، ایشان را به عنوان اسوه‌ی حسنه معرفی کرده و تبعیت از وی را نشان خداباوری شمرده و اقوال و رفتار ایشان را برخاسته از تعالیم وحیانی دانسته است. پیامبر(ص) در کنار آگاهی کامل از محتوا، اهداف و روش‌های رسالت خویش بر مبنای بصیرت الهی، خود نیز به مقتضای حال مخاطبان اهتمام داشته است. پژوهش حاضر با هدف دستیابی به الگوی رفتاری برای جوامع بشری، بالاخص مسلمانان به شناخت ویژگی‌ها و شیوه‌های رفتاری پیامبر(ص) در مواجهه با دگراندیشان از نگاه آموزه‌های قرآنی پرداخته است. از مجموع آیات قرآنی چنین برمی‌آید که مخالفان پیامبر(ص)، سه گروه "مشرکان"، "اهل کتاب" و "منافقان" بوده‌اند که در این پژوهش به عنوان "دگراندیشان" از آنان یاد شده‌است. برخی از روش‌های رفتاری پیامبر(ص) در مقابله با انواع دگراندیشان عام و مشترک بوده مانند "صبر"، "نرمش و مدارا" و... . برخی دیگر، با توجه به نوع مخاطب و افکار او تنها در برخورد با گروهی خاص در پیش گرفته شده‌است. به عنوان نمونه در مواجهه با "مشرکان" شیوه‌هایی مانند"به چالش کشیدن عقاید نادرست"، "امان دادن" و ... مصداق داشت، یا در برخورد با "اهل‌کتاب" روش‌هایی مانند "قضاوت و داوری حکیمانه" ، " شفّاف‌سازی و تنویر افکار عمومی" و... مطرح شده‌است و در رویارویی با"منافقان" از شیوه‌های رفتاری مانند "طرد کردن"، " افشای توطئه" و... سخن به میان آمده‌است. از مقایسه شیوه‌های رفتاری پیامبر(ص) در مواجهه با دگراندیشان دریافت می‌شود ایشان، روش بخشش و گذشت را سرلوحه رسالت خود قرار داد و برای فتح قلوب مخالفان از طرق مختلف استفاده می‌کرد و کمتر به شیوه نظامی متوسل می‌شد، مگر آنکه دشمن قصد حمله داشت.
معناشناسی توصیفی (هم زمانی) «رزق» در قرآن کریم
نویسنده:
شقایق ابراهیمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیده مفهوم «رزق» یکی از مهمترین مفاهیم در قرآن کریم می باشد. رزق (روزی) عطا و بخشش نافع ، پی‌درپی و همیشگی خداوند به تمامی مخلوقات است . این لفظ با توجه به شمار استعمال آن در قرآن کریم، از جایگاه ویژه‌ای در متن این کتاب آسمانی برخوردار است. این پژوهش، با هدف کشف لایه‌های معنایی واژه «رزق» در قرآن کریم، برخی روش‌های نوین معناشناختی را به خدمت گرفته و به تبیین مفهوم «رزق» و استخراج مولفه‌های معنایی آن از نص قرآن کریم پرداخته است. زیرا معناشناسی به دلیل به کارگیری نگاهی تحلیلی و موشکافانه به متن برای دستیابی به مفهوم حقیقی واژگان، روشی مناسب به نظر می رسد. در این راستا در پژوهش حاضر، 123 آیه‌ای که در بر دارنده لفظ «رزق» هستند ، با رویکرد هم‌زمانی ، مورد مطالعه قرار گرفتند و با تحلیل کاربردهای قرآنی این لفظ، واژگان «نفق» ، «طیب» و «اجر» به عنوان پربسامدترین هم‌نشین‌های «رزق» جهت کشف واژگان جانشین آن ، شناسایی شدند . آیات حاوی این واژه ها نیز بررسی و پربسامدترین هم‌نشین‌های هر یک استخراجو پس از تحلیل مولفه‌های معنایی آن‌ها ، این نتیجه حاصل شد که مفاهیم «مال» ، «حلال» و «اجر» به هسته معنایی رزق نزدیک تراند؛ از این رو می-توانند به عنوان جانشین «رزق» محسوب شوند. به این ترتیب «رزق» در قرآن کریم در نمود دنیویش مال حلالی است که مطابق با اقتضای فطرت مرزوق و نیاز او برای تداوم حیات ، از جانب خداوند عطاء می شود و در نمود اخرویش به عنوان اجر در برابر ایمان و عمل صالح افراد، به ایشان اعطاء خواهد شد. بر اساس دلالت صریح آیات اعطای رزق منحصر به خداوند است و انتساب آن به غیر او در اعتبار ثانویه قرار دارد. در قرآن کریم رزق تنها با اوصاف ارزشی قرین بوده و بر اساس دلالت بافت کلامی آیات، قابل تقسیم به دو نوع دنیوی (مادی) و اخروی (معنوی) است . رزق الهی اساساً طیب و حلال است و در قسم مادی با استعمال نادرست انسان ها می تواند شکل حرام به خود بگیرد. اعطای رزق از جانب خداوند طبق مشیت و علم او و در چارچوب سنت الهیِ بسط و قدر، مطابق با مصلحت بندگان صورت می پذیرد.
آموزه های اخلاق فردی در صحیفه سجادیه
نویسنده:
طیبه مکرمی جزه
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیده اساسی ترین وظیفه اولیای دین، تربیت انسان‌ها بر اساس آموزه‌های دینی است. بر این اساس ترسیم نظام اخلاق فردی با بهره گیری از تعالیم بزرگان الهی و کشف ساختارهای مطلوب ایشان میسور خواهد بود. از آنجا که صحیفه سجادیه به عنوان یکی از منابع معتبر معارف شیعی محسوب می‌شود؛ لذا مختصات ارائه شده از سوی امام سجاد(ع) در خلال ادعیه موجود در آن می‌تواند در ترسیم نظام اخلاق فردی بسیار رهگشا باشد. ایشان به تبع آموزه‌های قرآنی-نبوی، ساختارتربیت اخلاقی را در اصلاح بینش، داشتن گرایش‌های به سامان، ارزشهای مطلوب و منتخب، کنش‌های صحیح وگویش‌های سلامت افزا می‌داند. در بعد اعتقادی و نگرشی، مهمترین بنیان اصلاح اخلاق فرد، اصلاح بینش او نسبت به خدا و القاء دیدگاه توحیدی و به تبع آن اصلاح رابطه انسان با خداست و به میزانی که انسان شناخت صحیح به خداوند داشته باشد، رابطه خود و پروردگار خویش را اصلاح می‌نماید. از دیدگاه ایشان، آگاهی صحیح انسان نسبت به خویش، دنیا، مرگ و معاد می‌تواند در بسامان کردن اخلاق فرد نقش اساسی داشته باشد. گرایش‌ها و تعلقات انسان، فراهم کننده بستری است که شاکله اخلاقی او را سامان می‌دهد و چگونگی رفتار و مناسبات فرد، متأثر از نظام ارزش‌ها و اصول اخلاقی اوست. همچنین مجموعه‌ عملکردها و کنش‌ها به گونه ایی است که اگر درست و به سامان باشد فعل اخلاقی معنا پیدا کند. بینش‌ها، ارزش‌ها، گرایش‌های حاکم بر فرد و جامعه، درگویش به معنی ادبیات گفتار افراد جامعه بازتاب یافته و نمایان می‌گردد و آنها هرگونه باشند، این‌ها نیز همان گونه اند. رفتار‌های اخلاقی انسان بر خاسته از اینگونه ساختار‌های تربیتی-اخلاقی دستاوردی ‌است‌ که ‌از بهره گیری از آموزه‌های این کتاب شریف می‌توان بدست آورد.
بررسی تفسیر آیات حاوی اسماءالحسنی در تفسیر مخزن العرفان (در شش اسم رزاق، شکور، غفور، رحمان، رحیم، ورود)
نویسنده:
ساره حاجیان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
قرآن کریم در آیات متعدّدی به صراحت بیان داشته که همه‌ی اسماء الحسنی تنها مخصوص ذات حق است از آن جهت که غیر او هیچ موجودی از موجودات نمی‌تواند دارای کمالی مطلق باشد. خداوند از طریق ذکر این اسماء نیکو، شناخت ذات وصف ناپذیرش را برای انسان‌ها میسّر می‌سازد. عرفا و حکما، آدم را به اعتبار آنکه همه‌ی اسماء را از خداوند آموخت، آیینه‌ی وجود حق و تجلّی اسماء و صفات او می‌شمارند. بنابراین وجود آدم، صورت مجمل عالم و هدف غایی نظام هستی است چرا که با آفرینش او اراده‌ی پروردگار به ایجاد موجودی که نمودگاه کمالات الهی باشد تحقّق یافته است. در داستان آدم آنچه بیش از هر چیز دیگر اهمّیّت دارد، دو مسأله است: 1- برگزیده شدن آدم به عنوان جانشین خداوند 2- تعلیم اسماء به آدم جهت شایستگی آدم برای خلافت الهی و برتری او نسبت به فرشتگان. مقصود از تعلیم اسماء از این حیث بوده که خداوند انسان را از قوا و حواسّ مختلف خلق کرده تا از طریق آن‌ها مستعد و مهیّا برای شناسایی حقیقت اشیاء و خواص آن‌ها گردد و نحوه‌ی فراگیری و معرفت حقیقی به این علم را از طریق الهام فطری در درون انسان به ودیعه گذارده تا هر انسانی به قدر ظرفیّت وجودی خود از آن بهره مند گردد. بانو امین در معنای اسماء تعلیم داده شده به آدم دو احتمال را پذیرفته است: 1- اسماء نام ملائکه باشد به اعتبار انواع و اشخاص آنها 2- اسم، لفظی دال بر معنا و غیرمقیّد به زمان‌های سه گانه است.اسماء الهی به حسب ازدواج آن‌ها با یکدیگر و توالدی که از این حیث حاصل می‌شود، غیر محصور و بی نهایت است. گرچه برخی آن‌ها را از حیث اصول و امّهات محصور دانسته اند. در این پایان نامه اسماء شش گانه «رحمان»، «رحیم»، «غفور»، «شکور»، «رزّاق» و «ودود» مورد بررسی قرار گرفته است. مخزن العرفان تفسیری ترتیبی، جامع و عصری است که با صبغه‌ی عرفانی تألیف شده است. از منظر بانو امین تجلّی اسماء الحسنای الهی ذیل آیات متناسب با مضمون و هدف آن‌هاست. این تناسب گاه ظاهر و صریح و گاه غیرصریح و باطنی است. ایمان به وحیانیت قرآن؛ تصدیق مصونیت قرآن از تحریف؛ معجزه دانستن قرآن؛ تأکید بر تفسیرپذیری قرآن و تأیید حجّیت ظواهر قرآن از مبانی عام تفسیری مخزن العرفان است. مبانی خاص بانو امین نیز عبارتند از: استناد به روایات؛ بهره گیری از عقل و اجتهاد؛ بهره گیری از دریافت‌های قلبی و شهود عرفانی. ضمن آن که در بهره گیری از دریافت‌ها و الهامات غیبی پیوسته بر چهار بینش: اجتهادی؛ فلسفی- کلامی؛ عرفانی و حدیثی خود متّکی بوده است.
  • تعداد رکورد ها : 50