آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 34
تحلیل شناختی سنّت ابتلاء از منظر قرآن
نویسنده:
قاسم ترخان ، علی‌اصغر هادوی‌نیا
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
از مهم‌ترین سنّت‌های تأثیرگذار در پیشرفت جوامع، سنّت ابتلاء است. پرسش اصلی این مقاله آن است که چگونه می‌توان با تکیه بر آموزه‌های قرآنی سنّت ابتلاء را با رویکرد شناختی مورد بررسی قرار داد. نوشتار حاضر با بهره‌گیری از روش توصیفی - تحلیلی در استنتاج دیدگاه، به پاسخ این پرسش می‌پردازد. در گام اول سه واژه سنّت، ابتلا و رویکرد شناختی مفهوم‌شناسی می‌شود و در گام بعدی سه مصداق سنّت ابتلا (الف. سنّت مداوله با دو زیرشاخه سنّت تمییز و تمحیص؛ ب. سنّت بأساء و ضراء؛ ج. سنّت جعل امامت) با رویکرد شناختی تحلیل می‌شوند. نتایج حاصله عبارت‌اند از: الف. جریان سنّت ابتلاء و در کنار آن سنّت مداوله برای شناساندن انسان‌هاى خبیث از افراد پاک و همچنین خالص‌کردن مؤمنان از شوائب و ناخالصى‌های کفر و نفاق و فسق است که هر دو جنبه شناختی دارند. ب. سنّت بأساء و ضراء نیز که از مصادیق سنّت ابتلاء شمرده می‌شود، کارکرد شناختی دارد؛ زیرا برای هشداردهی و بیدارسازی امت از خواب غفلت و ارتکاب معصیت و همچنین شناساندن مجاهدین و صابرین به مردم است. ج. غایت قصوی سنّت ابتلاء، برخورداری از مقام امامت است. تحقق این هدف که با مشکلات اختیاری و آگاهانه همراه است، با صبر و شناخت میسر است. در این بین رکن بصیرت و شناخت از اهمیت بیشتری برخوردار است که بدون آن استقامت هم اثر معکوس دارد.
صفحات :
از صفحه 101 تا 128
جایگاه عالم فراماده و عوامل فرامادی در نظریه علم دینی آیت‌الله جوادی آملی
نویسنده:
قاسم ترخان،محمدرضا بهزادی مقدم
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
نظریۀ علم دینی آیت‌الله جوادی آملی از نظریه‌هایی است که در چند سال اخیر توجه اندیشمندان را به خود جلب کرده است. نوشتار حاضر با طرح این پرسش که «عالم فرامادی و عوامل فرامادی چه جایگاهی در نظریه علم دینی دارند؟»، در مرحله نخست هرکدام از مفاهیم «علم»، «دین»، صفت‌های «دینی» و «علمی» و سرانجام مفهوم ترکیبی«علم دینی» را از نگاه ایشان بررسی کرده، دقت ایشان را در تفکیک میان دو سطح از تحلیل، یعنی تحلیل منطقی ـ فلسفی و تحلیل تاریخی ـ جامعه‌شناختی از علم نشان داده است. آن‌گاه به این مطلب توجه می‌دهد که سلسله‌مراتبی دیدن عالم و اعتقاد به ارتباط وثیق میان عوالم مختلف یکی از بزنگاه‌های طرح مبحث علم دینی است که به‌خوبی در نظریه ایشان منعکس شده است. این نگرش در‌نهایت به نقد «تفکیک روشی» در عرصه علوم رایج منجر شده و با جایگزینیِ «موضوع» به عنوان ملاک تفکیک علوم، «تلفیق روشی» را در صورت نیاز و به تناسب مراتب وجودی «موضوع»، به عنوان راه‌حلی عملی جهت برون‌رفت از مشکلات علوم فعلی و نیز گرفتار‌نشدن در بن‌بست‌های نظری پیشنهاد می‌دهد؛ گرچه ممکن است موضوع مورد مطالعه‌ای به‌دلیل تک‌ساحتی‌بودن، فقط نیازمند کاربست یک روش منحصربه‌فرد باشد، خروجی این نگرش، محصولی است که برازنده هر دو صفت علمی و دینی خواهد بود.
صفحات :
از صفحه 22 تا 43
مبانی کلامی و عرصه های پیشرفت
نویسنده:
قاسم ترخان
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
از مباحث اساسی در فلسفۀ الگو، تبیین رابطۀ علم کلام با الگوی اسلامی ایرانـی پیشـرفت است. این بحث فروعات مختلفی دارد، از جملـه رابطـۀ باورهـای کلامـی بـا عرصـه هـای پیشرفت خصوصا عرصۀ علم که نوشتار حاضر درصدد تبیین آن است. در عرصۀ علم ضمن بیان ارتباط مبانی کلامی با وضعیت موجود، وضـعیت مطلـوب ایـن عرصه با نگاهی به موضوع، روش، هدف، قلمرو و گزاره های علوم ترسیم شده است. تحلیل موضوع، روش و اهداف علوم طبیعی و انسانی بر اساس آموزه های کلامی، تغییراتی را در وضعیت موجود این علوم پدید می آورد و نقطۀ مطلوب این علوم را تبیین می کند. نقش مبانی کلامی در سایر عرصه ها نیز از جملـه اهـدافی اسـت کـه در ایـن مقالـه طـرح خواهد شد.
صفحات :
از صفحه 159 تا 188
انکار علم دینی در محک نقد
نویسنده:
قاسم ترخان
نوع منبع :
مقاله , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامی ,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
علم دینی از موضوعات چالش برانگیزی است که موافقان و مخالفانی را به سوی خود جلب کرده است. انکار علم دینی بر مبانی بسیاری مانند مبانی معناشناختی، علم شناختی (مطلق علم، علوم تجربی و علوم انسانی) و دین شناختی بسیاری استوار است که نوشتار حاضر به نقد و بررسی برخی از آنها می پرداز د. از حیث معناشناختی، برخی از معانی علم دینی، پذیرفته شده و برخی دیگر انکار شده است؛ اما نه آن، دستاورد چندانی دارد و نه این از پشتوانه منطقی برخوردار است. انحصار روش شناختی، تفکیک مقام گردآوری و مقام داوری و عدم سرایت پیش فرض های دینی به مقام داوری از مهم ترین مبانی علم شناختی اند که نقد خواهند شد. حداقلی بودن قلمرو دین، از مبانی دین شناختی است که به نداشتن ظرفیت و توان دین در استخراج گزاره های علمی از منابع دینی حکم می کند. با نقد این مبنا و تبیین دیدگاه حداکثری، بهره مندی حوزه های گوناگون علوم و معارف بشری از منابع دینی ممکن شمرده می شود.
صفحات :
از صفحه 97 تا 126
مدل سبک زندگی برآیندی از جهان شناسی
نویسنده:
قاسم ترخان
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
جهان در جهان شناسی توحيدی، ماهيت از اويی و بـه سـوی اويـی دارد. زيبـا، هماهنـگ، متقن و برخوردار از نظم و مراتب است. نظام علی ومعلـولی حـاكم بـرآن و سـنت هـای قطعی در آن جريان دارد. در مقياس كلی، شر نيز خير به شمار می آيـد. عـالم آخـرت نيـز بخشی از جهان است كه اصالت از آن اوست. آيـا ايـن ويژگـی كلـی جهـان، تـأثيری در سبك زندگی دارد؟ اگربه لحاظ منطقی مبانی جهان شناختی سبب مدل خاصی از سـبك زندگی می شوند، ره آورد جهان شناسی اسلام، چه مدلی از سبك زندگی است؟ اين نوشتار ضمن اثبات تأثيرپـذيری سـبك زنـدگی از مبـانی جهـان شـناختی و ارائـه مصاديق و نتايج هريك از عناصر و اصول جهان شناسی، مدل حيات طيبـه را مـدل سـبك زندگی براساس آموزه های اسلام می داند.
صفحات :
از صفحه 19 تا 48
پایه‌های مشروعیت حکومت اسلامی (با تأکید بر آرای آیت‌الله خامنه‌ای)
نویسنده:
قاسم ترخان
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
لحاظ جمهوریت و اسلامیت به‏عنوان دو پایۀ مشروعیت و تلقی نقش همسان یا پلکانی برای اقبال عمومی، نظریۀ مشروعیت مجموعی (دوگانه) را با ابهام‏هایی روبه‏رو کرده است. نوشتار حاضر ضمن توجه به این نظریه در سه مرحلۀ تعریف، توجیه و پیامدها، کوشیده است با موشکافی، دقت و ارائۀ دیدگاهی خاص، ابهام‏های پیش رو را در هر یک از مراحل تبیین و حل کند. بر اساس مبانی کلامی، قدر متیقن نظریه‌های سه‌گانه درحوزۀ مشروعیت (انتصاب، انتخاب و دوگانه) آن است که حاکم در صورتی حق حاکمیت دارد که شرایط شرعی را داشته باشد، ولی اینکه افزون بر آن، لازم باشد شرط دیگری مانند اقبال عمومی را داشته باشد یا نه، محل اختلاف است. سبب این اختلاف، عدم تفکیک میان دو مقام حق حاکمیت و تشکیل (تصدی) حکومت است. بر اساس هیچ‌یک از دیدگاه‏های سه‏گانه، معصوم و غیرمعصوم مجاز نیستند حکومتی را با زور برپا کنند؛ یعنی برای تشکیل حکومت، رضایت عمومی و اقبال مردمی شرط است، ولی در مرحله حق حاکمیت، همان‏گونه‏که معصومان ـ چه مردم اقبال کنند یا نکنند ـ از اذن الهی برخوردارند، فقها نیز مجازند و حق حاکمیت دارند؛ حتی اگر بپذیریم حاکم در زمان غیبت معصوم، معیّن نیست و مردم در تعیین آن نقش دارند.
صفحات :
از صفحه 7 تا 30
مبانی عرفان نظری در کلمات حضرت علی(ع)
نویسنده:
قاسم ترخان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
این نوشته مشتمل بر دو بخش است . در بخش اول سعی شده است خواننده با عرفان به صورت اجمالی آشنا شود . از مسائل مطرح شده در این بخش می توان به این موارد اشاره کرد : موضوع علم عرفان، مسائل عرفان، مبادی عرفان، برخی از اصطلاحات عرفان نظری ( مقام ذات، احدیت و عماء، واحدیت و الهیت، اسماء و صفات، فیض اقدس، فیض مقدس، قوس نزول و صعود، . در بخش دوم، که محور اصلی اش کلمات و خطبه های حضرت علی (ع) می باشد راجع به خدا و هستی؛ یعنی قوس نزول: خداشناسی، هستی شناسی، و انسان کامل؛ یعنی قوس صعود: انسان سالم و کامل، بحث شده است.
رابطه متقابل معنویت و علم با تأکید بر آراء علامه حسن‌زاده آملی
نویسنده:
قاسم ترخان
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یکی از پرسش‌های اساسی در فلسفه علم آن است که چه ارتباطی بین معنویت و علم وجود دارد؟ نوشتار حاضر کوشیده است با روش کتابخانه‌ای در گردآوری اطلاعات و روش توصیفی ـ تحلیلی در تحلیل محتوا پاسخ این سؤال را با تأکید بر آراء علامه حسن‌زاده آملی دریابد. حاصل بحث در دو محور «نقش معنویت در تولید و تقویت علم» و «نقش علم در تولید و ارتقای معنویت» به نتایج ذیل دست یافت: در محور اول، ویژگی‌های شخصیتی بر علم تأثیر وافری دارد. معنویت بر قوای دراکه تأثیرگذار است. مرتبه‌ای از تزکیه در تولید مرتبه‌ای از علم نقش دارد. در محور دوم، علم نافع علمی است که هدف نافعی در جهت تکامل معرفتی و معنوی انسان پیگیری کند و به چنین سرانجامی منتج شود. علمی که اسباب تخلق به اخلاق الهی را فراهم نمی‌کند حجاب و رهزن است. الگوی علم در سنت اسلامی الگوی نور است. بنابراین، علم، هدایت، روشنایی و آگاهی نسبت به مسیر است. * این مقاله در همایش «فلسفه معنویت با تأکید بر آراء علامه حسن زاده آملی» پذیرش شده است.
صفحات :
از صفحه 23 تا 38
نقش عشق در تکامل انسان از دیدگاه احمد غزالی، عین القضات و ابن عربی
نویسنده:
حسین جماعتی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
عشق، از مفاهیمی است که در عرفان و اخلاق مورد بررسی قرار گرفته و از موضوعات مهم به شمار می رود. عشق، غیر قابل تعریف منطقی بوده، و اگر تعاریفی از عشق شده، تعریف شرح الاسمی، و همه آثار، لوازم و تجلّیات آن است.عشق دارای مراتب و شئونی مانند عشق الهی، عشق روحانی، عشق کبیر، عشق صغیر، عشق طبیعی است.نگارنده در این تحقیق، با ارائه دیدگاه های احمد غزّالی، عین القضات همدانی و محی الدین ابن عربی به این نتیجه رهنمون شده که، عشق، از عناصر عمده و اساسی بینش و سلوک عرفانی شمرده شده که در صورت إحیا و پرورش و هدایت آن، بهترین و میانبرترین راه برای تکامل معنوی انسان و رسیدن او به مراتب کمال حقیقی می باشد. به بیان عین القضات همدانی، به خدا رسیدن فرض است، و لابد هر چه به واسطه آن به خدا رسند فرض باشد به نزدیک طالبان. عشق، بنده را به خدا رساند. پس عشق از بهر این معنی فرض راه آمد.هر چند اصالت با عشق الهی بوده و درک و رسیدن به آن – با راه هایی مانند معرفت و عبادت خداوند و پاک کردن دل از تیرگی ها - خود مرتبه ای از کمالات معنوی هست، امّا در عرص? سیر و سلوک تجربه و چشیدن عشق مجازیِ روحانی و عقلانی می‌تواند پُلی برای رسیدن به عشق الهی باشد؛ به این شرط که چون عاشقی کار دل است، عشق پاک در دل پاک ظهور پیدا می کند و آغاز سیر تکامل معنوی و عاشقانه آدمی خواهد بود. برترین مصداق معشوق در چنین عشقی، عشق به انسان کامل؛ یعنی، حب و عشق به انبیا و رسولان خصوصاً پیامبر اکرم (ص) و اهل بیت عصمت و طهارت (ع) است که در همه مراتب سلوک عارفانه و عاشقانه باید همراه سالک باشد.
بررسی اعتباری بودن علوم انسانی و الزامات آن از منظر علامه طباطبایی(ره)
نوع منبع :
مقاله
وضعیت نشر :
پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
به گزارش اداره روابط عمومی و اطلاع‌رسانی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، کرسی علمی- ترویجی با موضوع “بررسی اعتباری بودن علوم انسانی و الزامات آن از منظر علامه طباطبایی(ره)“ ۲۸ بهمن ماه ۱۳۹۹ توسط گروه کلام پژوهشگاه با مشارکت انجمن علمی تحول علوم انسانی به صورت مجازی تحت نرم افزار اسکایپ برگزار شد. در این کرسی علمی حجت‌الاسلام و المسلمین قاسم ترخان به عنوان ارائه‌دهنده، حجت‌الاسلام و المسلمین احمد رضا یزدانی مقدم و دکتر رمضان علی‌تبار به عنوان ناقد حضور داشتند. حجت‌الاسلام و المسلمین قاسم ترخان در سه محور مباحث خویش را مطرح کردند: ایشان در محور اول به تبیین معنای «اعتباری» و معنای «علوم انسانی» پرداختند و گفتند: برای واژۀ «اعتباری» چهار معنا ذکر شده است: ۱) اعتباری در مقابل اصیل که در بحث اصالت وجود و اعتباری بودن ماهیت مطرح است. در این کاربرد «اعتبارى» چیزى است که بـالعرض منشـأ آثـار بـوده و «اصـیل» چیزی است که منشائیت بالذات برای آثار داشته باشد. ۲) اعتباری به معنای وجود غیرمنحاز و غیرمستقل (عرض) در مقابل مقوله «جوهر». بـر اساس این اصطلاح، هر وجودی که «فى‌نفسه» باشد، از سنخ وجود حقیقـی اسـت، و هـر وجودی که «فـی‌غیـره» باشـد، اعتبـاری اسـت. ۳) اعتباری به معنای معقولات ثانیه أعمّ از منطقی و فلسفی در مقابل معقول اولی. ۴) تصوّرات و تصدیقاتی که خارج از حیطه عمل انسان تحقّق و واقعیتی ندارند و انسان آن‌ها را برای رسیدن به مطلوب و اهداف زندگی خود از مفاهیم حقیقی به عاریت می‌گیرد؛ در مقابل مفاهیم اعتباری، در کاربرد اخیر مفاهیم ماهوی، فلسفی و منطقی قرار می‌گیرند که حقیقی دانسته می‌شوند. از «علوم انسانی» نیز تعاریف گوناگونی ارائه شده است. گاهی مقصود از آن معنای عامی است که شامل دانش‌هایی می‌شود که در بردارنده قضایا و قیاسات «تبیینی» اخباری، «تکلیفی» الزامی و «ترجیحی» ارزشی معطوف به بینش‌ها، منش‌ها، کشش‌ها و کنش‌های فردی و اجتماعی آدمیان در وضعیت‌های گوناگون و ظروف مختلف حیات انسانی، است و زمانی نیز این قضایا معطوف به رفتارهای انسان‌ها و مناسبات میان آن‌ها (اعم از رفتارهای اختیاری یا غیراختیاری یا رفتارهای اختیاری صرف) دانسته می‌شود. گاهی نیز مقصود از آن علوم انسانی تجربی یا علوم رفتاری-اجتماعی می‌باشد که در افق خاص محدود به رشته‌هایی از معرفت می‌شود که صرفا از روش تجربی بهره می‌برند و به انسان قدرت پیش‌بینی می‌دهند. محور دوم مباحث ایشان معطوف به این مسئله بود که آیا اساسا علوم انسانی از منظر علامه طباطبائی همان علوم عملی است یا خیر؟ ایشان برخلاف برخی که معتقدند از منظر علامه طباطبایی، علوم انسانی بر علوم عملی منطبق می‌شود و علوم انسانی از منظر ایشان همان علومی عملی است، اظهار داشت: این تلقی نمی‌تواند مورد پذیرش قرار گیرد؛ زیرا اولا: علامه ناظر به اصطلاح علوم انسانی و گستره این علوم حرفی نزده است و از این جهت نمی‌توان گفت که وی علومی مانند فلسفه (به معنای حکمت نظری یا فلسفه اولی و الهیات که مشتمل بر گزاره‌های حقیقی است) یا کلام (که به نظر علامه بخشی از گزاره‌هایش حقیقی است) را که از علوم عملی به شمار نمی‌آیند از علوم انسانی به شمار نمی‌آورد. بله می‌توان گفت که وی بدون تردید علوم عملی را از دسته علوم انسانی می‌داند و ثانیا: علم به معنای دیسیپلین شامل مسائل و مبانی ممتزجه می‌شود و در برخی موارد توجیه آن در همان علم انجام می‌شود، در این صورت علوم انسانی گاها شامل حکمت نظری می‌شود که مبنای حکمت عملی است؛ مثلا در پاسخ به این پرسش که چرا باید به معاد ایمان آورد استدلال می‌شود که معاد حق است و باید به حق ایمان آورد و… لذا نمی‌توان گفت که علوم انسانی همان حکمت عملی است. حجت الاسلام ترخان در محور دوم هم‌چنین به این بحث پرداخت که از منظر علامه آیا علوم انسانی مشتمل بر گزاره‌های حقیقی است یا اعتباری؟ ایشان در ابتدا دو پرسش اساسی مطرح کردند: اول اینکه آیا علم به معنای دیسیپلین از ماهیت برخوردار است یا خیر و دوم اینکه آیا علوم انسانی صرفا مشتمل بر گزاره‌های اعتباری است؟ یا علاوه بر آن شامل گزاره‌های حقیقی هم می‌شود؟ سپس در مقام پاسخ به دو پرسش فوق مطرح کردند که داوری درباره اعتباری بودن گزاره‌های علوم انسانی بدون توجه به تعریفی که از این علوم ارائه می‌شود، میسر نیست. و از این جهت که تعریف روشنی از کلمات علامه طباطبایی به دست نمی‌آید، از این‌جهت مناسب است به مصادیق این علوم پرداخته شود و بررسی گردد که از نگاه ایشان علوم مدنظر شامل چه گزاره‌هایی می‌شود. روشن است که وی نمی‌تواند همه گزاره‌های علوم انسانی را اعتباری به معنای چهارم بداند؛‌ زیرا حتی از منظر وی جای برخی از موضوعات مانند عدالت، در علوم انسانی است و این در حالی است که عدالت از معقول ثانی فلسفی به شمار می‌آید. بنابر این نمی‌توان این ادعا را قابل دفاع دانست که علوم انسانی صرفا به گزاره‌های اعتباری اختصاص دارد. محور سوم‌ مباحث مطرح شده توسط حجت الاسلام ترخان بررسی الزامات اعتباری دانستن علوم انسانی بود. ایشان در محور الزامات به شش نکته اساسی اشاره کردند که عبارتند از: ۱) عدم سریان احکام ادراکات اعتباری به ادراکات حقیقی، ۲) تفصیل در طبقه‌بندی علوم، ۳) نسبیت ۴) انشایی بودن گزاره‌های علوم انسانی، ۵) نفی رابطه تولیدی بین گزاره‌های حقیقی و اعتباری و ۶) جدلی بودن علوم اعتباری. حجت‌الاسلام و المسلمین احمد رضا یزدانی مقدم و دکتر رمضان علی‌تبار نیز در ادامه به بررسی بیشتر زوایای این مسئله پرداختند.
  • تعداد رکورد ها : 34