آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 62
بررسی هستی شناسی در فلسفه آلن بدیو
نویسنده:
زهرا نمایندگی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در این پایان نامه هستی شناسی، معنا و جایگاه آن در فلسفه فیلسوف معاصر فرانسوی مورد بررسی قرار گرفته است و در این راستا، نقش بسیار مهم و کلیدی ریاضیات نیز در نحوه تبیین این قسم هستی شناسی، خودرا در قالب این دعوی بنیادین نشان می دهد که: ریاضیات هستی شناسی است. او در تبیین هستی شناسی مدنظر خود، از نظریه مجموعه ها بهره می گیرد.اصول موضوعه این نظریه وی را قادر می شازد تا ساختار هستی شناسی را بر مبنای تهی و نیز در قالب کثرت محض ارایه دهد.
کارکرد شهود در معناشناسی کریپکی
نویسنده:
احمدعلی تحریری ماسوله
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
جریان فلسفه به طور اعم و فلسفه تحلیلی به طور اخص مبتنی بر دو گونه‌ی معرفت استدلالی و معرفت شهودی بوده و در این میان نظامهای منطقی به عنوان ابزار معرفت استدلالی در کناردرک بی‌واسطه‌ی حقایق بنیادی از اهمیت ویژه‌ای در این حوزه برخوردار بوده است. از سویی رویکردهای گوناگون فلاسفه‌ی غربی در قبال مسأله‌ی معرفت و چگونگی دستیابی به آنموجب شدههمواره معرفت استدلالی در رأس اندیشه‌های فلسفی قرار گرفته و سایه‌ی خود را بر معرفت شهودی بگستراند. در این میان سول کریپکی به عنوان یکی از فیلسوفانِ مطرح در حوزه‌ی تحلیلی با اهمیت قائل شدن برای معرفت شهودی ، آنرا به عنوان زیربنای تفکرِ فلسفی خویش قرار می‌دهد. وی با طرح نظامهای اول و دوم در منطق موجهات و ارائه پازل‌ها و پارادوکسهای خاص در حوزه‌ی معناشناسی بر آن است تا تفکر فلسفی را از چارچوبِ جزمیِ پنهانِ برآمده از پارادایمهای گوناگون معرفتی در طول تاریخ فلسفه که فلسفه تحلیلی نیز از آن مستثنی نیست برهاند و رویکردی نو رادر خصوص برخورد با مسأله‌ی معنا مطرح نماید. بر این اساس است که وی شهود و معرفت شهودی را به عنوان خط مبنای آراء و تفکرات خویش قرار داده و همواره سعی دارد تا نتایج حاصله از استدلالات خود را تا حد ممکن بر این گونه‌ی معرفتی منطبق نموده تا کمترین انحراف رااز آن داشته باشد.
تعلیم و تربیت در اندیشه افلاطون
نویسنده:
خدیجه قربانی سی‌سخت
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در دیدگاه افلاطون تعلیموتربیت به عنوان فرآیندی انسانی در برگیرنده‌ی تمامی ابعاد وجودی انسان اعم از؛ مادی، معنوی، فردی و اجتماعی است، که قبل از تولد فرد آغاز می‌شود و تا پایان عمر ادامه مییابد. وی با چنین نگرشی، تعلیموتربیت آگاهانه انسان را، مهمترین هدف فلسفه‌ورزی خویش در بزرگترین اثرش(یعنی رساله‌ی جمهوری )قرار می‌دهد.اندیشه تربیتی افلاطون مبتنی بر برخی ریشه‌های تاریخی است که زمینه‌ی ظهور و بروز آن را فراهم نموده است. اثر حاضر ضمن بررسی اجمالی ریشه‌های تاریخی تعلیموتربیت افلاطون، مبانی فلسفی این اندیشه را در چارچوب نگاه افلاطون به مباحثی همچون: اخلاق، فضیلت، معرفت، عدالت و...مورد توجه قرار می‌دهد و به بررسی نظام تربیتی رساله‌ی جمهوری می-پردازد. جامع‌نگری و ایدهآلگرایی تربیتیافلاطون اگرچه زمینه را برای ظهور اندیشه‌های متفکران پس از وی فراهم کرده است ولی بدلیلنفوذ و سیطره‌ی برخی از شرایط زمانی و قومی بر تفکر افلاطون در معرض نقدهای جدی قرار دارد. با صرف نظر از دستورات تربیتیایکه متأثر از شرایط زمانی و آداب و رسوم قومی است، ارزش رساله جمهوری به عنوان یک اثر تربیتیِمهم همچنان قابل توجه است.
بررسی رساله ی منون افلاطون
نویسنده:
مجتبی کمیلی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
پایگاه اطلاع رسانی حوزه: ,
چکیده :
هدف پژوهش بررسی رساله ی منون افلاطونی است. منون از محاورات دوره ی میانی افلاطون است. این رساله ی کوچک اما مهم دربردارنده ی نظریه ی برابری فضیلت و معرفت و همچنین نظریه ی یادآوری است. آموزه ی اخلاقی مطرح شده در این رساله، برخلاف نظریه ی یادآوری، از مهمترین تعالیم سقراطی نیز قلمداد می شود. یکسان گیری فضیلت و معرفت همواره مورد انتقاد قرار گرفته است. نادیده گرفتن نقش و قدرت امیال نفسانی در افعال آدمی، مهمترین نقدی است که بر این یکسان گیری وارد شده است. افلاطون خود متوجه این انتقاد بوده و درصدد پاسخ به آن برآمده است. او تاکید می کند که هر عمل نادرست صرفا به سبب خطای عقلانی در تشخیص خیر به وقوع می پیوندند. در واقع وی با این پاسخ، منکر هرگونه طبیعی فرض کردن بخشی از اعمال نادرست آدمی به سبب پیروی از غرایز است و تربیت غلط را تنها عامل ارتکاب شرور می داند. در مورد نظریه ی یادآوری نیز با توجه به اضهارات افلاطون رسائلی که این نظریه در آنها مطرح شده و اظهار نظر اکثر محققین، نمی توان آن را نظریه ای استوار در تمامی ادوار تفکر افلاطون در نظر گرفت. ظاهرا او در دوران متاخر اندیشه ی خود چندان به این نظریه وفادار نبوده است. بنابراین این نظریه را می توان اشاره ای از جانب افلاطون مبنی بر وجود عنصر ماتقدم در شناخت و یا حداکثر یک نظریه ی معرفت در حوزه ی اخلاقیات دانست.
نقد فلسفه ی همسخنیِ مارتین بوبر و پی آمدهای آن در حوزه ی تعلیم و تربیت کودکان
نویسنده:
اعظم محسنی ، سید مسعود سیف ، علی فتح طاهری
نوع منبع :
نمایه مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در میان مفاهیم جدیدی که در اوایل قرن بیستم در حوزه­ی تعلیم و تربیت مطرح شده بودند، مفهوم «دو طرفه بودن» (Gegenseitigkeit) فرایند آموزش چالش­های بسیاری را به همراه داشته است؛ بسیاری از مربیان با انتقاد از این مفهوم، اظهار داشتند که معلم باید به تنهایی فرایند آموزش را رهبری کند و شاگردان نمی­توانند و نباید نقشی در این فرایند ایفا کنند. بوبر ضمن اشاره به این مطلب که به منظور حفظ رابطه­ی آموزشی، باید فاصله­ی امنی بین معلم و شاگرد وجود داشته باشد، آموزه­ی «تعلیم و تربیت مبتنی بر دیالوگ» را مطرح می­کند؛ به عبارت دقیق­تر، وی نسبت آموزشی را نوعی« رابطه­ی من ـ تو یک طرفه» می خواند. حال پرسش اینجاست که با توجه به این که بوبر «رابطه­ی من- تو» را یک رابطه دو طرفه می­داند، چگونه می­تواند از رابطه­ی میان معلم و شاگرد تعبیر به «رابطه­ی من ـ تو» کند و در عین حال از یک طرفه بودن آن سخن بگوید؟
رتوریک و نسبت آن با سیاست در اندیشه ارسطو
نویسنده:
فاطمه رایگانی ، علی فتح طاهری ، علی نقی باقرشاهی ، میثم سفیدخوش
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
رتوریک که در ادبیات فلسفی ما به خطابه برگردانده شده است، به‌عنوان یکی از صناعات خمس که اقناعی اما غیریقینی است شناخته می‌شود و فلسفه‌ورزان آن را به‌عنوان صناعتی غیرفلسفی و غیرمعتبر کنار نهاده‌اند. در چنین خوانشی این فن ارزش فلسفی ندارد و هدف خطیبان فریفتن مخاطبان و جلب نظر آنان است؛ پس گفتار یقینی باید خطابه‌زدایی شود؛ اما مطالعه فیلسوفان آغازین و به‌ویژه ارسطو نشان می‌دهد که رتوریک نه یکی از شاخه‌های منطق غیریقینی که خدمت‌گذار سیاست و از فنون متمم حکمت عملی است و چون حکمت عملی از شاخه‌های فلسفه است با فلسفه نیز مرتبط می‌شود. افلاطون رتوریک را بر ضد سیاست جامعه می‌دانست. ارسطو نیز ابتدا تحت تأثیر افلاطون، به خطابۀ فراگیر در زمان خود که بر نوع قضایی تکیه دارد و روش آن سوفسطایی است انتقاد می‌کند، و سپس تلاش می‌کند با توجه به ضرورت رتوریک در جوامع سیاسی، رتوریک مطلوب را برای به سعادت رسیدن جامعه آموزش دهد. او با استفاده از قیاس خطابی نسبت رتوریک با مقدمات یقینی را تنظیم کرده و با تاکید بر خطابۀ شورایی بر حیثیت سیاسی آن صحه می‌گذارد. در این پژوهش تلاش شده تا با مطالعۀ آثار ارسطو این ادعا در اندیشه او پیگیری و دلالت‌های سیاسی رتوریک روشن گردد.
صفحات :
از صفحه 222 تا 241
The Relativity of the Subject of Truth in Alain Badiou’s Philosophy
نویسنده:
زهرا سارا نمایندگی ، علی فتح طاهری ، علی نقی باقرشاهی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
سولیپسیسم در تراکتاتوس: سه تفسیر متفاوت
نویسنده:
عبدالرزاق حسامی فر؛ زینب قنبرلو؛ علی فتح طاهری؛ سید مسعود سیف
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ویتگنشتاین در بندهای 6/5 تا 641/5، رساله منطقی فلسفی (تراکتاتوس) نکات مهمی را در باب ذهن و سولیپسیسم بیان می کند. سه تفسیر مهم از این بندها عرضه شده است: یکی تفسیر ارتدکسی که بر طبق آن، سوژه یا خود متافیزیکی، معنا را از طریق تصویر کردن و طی یک فرایند روانشناختی، به واژه می بخشد. البته این خود متافیزیکی متمایز از «خود تجربی» مورد نظر روانشناسان است و هیچ چیزی در درون جهان، مطابق با آن نیست و بلکه خود پیش فرض وجود جهان است. بنابراین بدون اینکه بتوان هیچ سخن معناداری در باره آن گفت، تنها می توان آن را نشان داد. تفسیر دوم، تفسیر درمانگراست که برخلاف رویکرد متافیزیکی و واقع گرایانه تفسیر ارتدوکسی، رویکردی غیر متافیزیکی و غیرواقع گرایانه دارد و قائل به پیوند میان اندیشه های ویتگنشتاین متقدم و متأخر است. تفسیر سوم تفسیر اخلاقی است که برای گزاره های تراکتاتوس ارزش عملی قائل است. در این تفسیر سولیپسیسم مطرح شده در تراکتاتوس نه یک نظریه یا آموزه معرفت شناختی یا متافیزیکی، بلکه یک عمل اخلاقی و عرفانی دانسته می‌شود که هدف از آن ایجاد تغییر در زندگی معنوی انسان است. در مقاله حاضر سه تفسیر یاد شده نقد و بررسی شده است.
صفحات :
از صفحه 111 تا 128
هستي‌شناسي اعتباريات؛ اعتبار بمثابه نحوة هستي انسان در جهان مادي
نویسنده:
سید امین میرحسینی ، سید مسعود سیف ، عبدالرزاق حسامی فر ، علی فتح طاهری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
برغم وجود ديدگاههاي متفاوت و در مواردي متضاد دربارة نظرية اعتباريات علامه طباطبايي، تقريباً همة پژوهشهايي كه در اين زمينه صورت گرفته‌ است، در داشتن اين پيشفرض مشترك همداستانند كه نظرية اعتباريات نظريه‌‌يي از اساس معرفت‌شناختي است؛ نظريه‌يي كه ميكوشد به توجيه دسته‌‌يي از ادراكات انسان بپردازد كه مطابقي در خارج ندارند. اين پيشفرض برغم اينكه پيشفرض نادرستي نيست، مبين همة واقعيتهاي قابل طرح در باب نظرية اعتباريات هم نيست. مدعاي ما در پژوهش حاضر اينست كه نظرية اعتباريات بيش از آنكه نظريه‌يي معرفت‌شناختي باشد، نظريه‌يي از اساس هستي‌شناختي است. با توجه به نحوة طرح نظرية اعتباريات در رساله‌هاي الولايه‌‌و الانسان، بنظر ميرسد اعتبار بمثابه يكي از مشخصه‌هاي هستي انسانِ مجردي است كه در جهان مادي بسر ميبرد؛ مشخصه‌‌يي كه دسته‌‌يي از افعال انساني را كه بنحوي به امور مادي مرتبط هستند، ممكن ميسازد.
زبان در فلسفه گادامر
نویسنده:
شکوفه کلانتری قزوینی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در این نوشتار تلاش شده است تا ضمن نمایاندن خطوط اصلی اندیشه های هانس-گئورگ گادامردر باب زبان و نقش و اهمیّت آن در هرمنوتیک فلسفی وی، به مقایسه ی آراءِ گادامر با ویتگنشتاین متأخّر نیز پرداخته شود. در عین حال نمی توان از تأثیر هایدگر بر گادامر نیزچشم پوشید. فلاسفه در سنّت های مختلف فلسفی بارها به بحث زبان پرداخته اند،اماگادامر طرحی نودرانداخت. گادامر بنیان هستی شناسی را در زبان می داند.از نظر وی میان زبان و فهم رابطه ای عمیق حاکم است، به گونه ای که اگر زبانی نباشد فهمی رخ نمی دهد و از آنجا که هرمنوتیک دانش تفسیر متن است،تنها پیش فهم موجودبرای هرمنوتیک،زبان است. آراء او درخصوص زبان با آراءِ فلاسفه تحلیلی که رویکردشان به زبان تنها معطوف به جنبه های ظاهری و گزاره ای زبان است در تضاداست. علی رغم این تفاوت های بسیار، نقاطاشتراک قابل توجّهی در آراء گادامر با آراء ویتگنشتاین متأخّر به چشم می خورد، تا آنجا که حتّی خود گادامر نیز به این تشابهات اشاره کرده است.آراء گادامر در هرمنوتیک فلسفی و نقش زبان در تاریخمندی فهم آدمی را تا حدّ زیادی می توان متأثر از آراء هایدگر دانست. اما به حق گادامر کوششی بس وسیع تر وعمیق تر ازهایدگر در این زمینه انجام داده است. هایدگرمی گوید:«زبان خانه هستی است».اما گادامر اهمیّت زبان را تا بدان پایه می رساند که می گوید:«هستی ایی که فهمیده می شود زبان است». لذا ضرورت بررسی آراء گادامر در سایه ی هرمنوتیک هایدگر رخ می نماید.
  • تعداد رکورد ها : 62