آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
تبئین دیدگاه هرمنوتیکی گادامر و دلالتهای آن در تربیت زیبا شناختی
نویسنده:
پدیدآور: ارزو سیاح زاده ؛ استاد راهنما: احمد سلحشوری ؛ استاد مشاور: حسن کرمعلیان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
تحلیل و نقد رویکرد ریزوماتیک براساس فلسفه اشراق
نویسنده:
احمد سلحشوری و رضا حق‌ویردی
نوع منبع :
مقاله , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات)
منابع دیجیتالی :
چکیده :
هدف این نوشتار، تحلیل ونقد رویکرد ریزوماتیک براساس فلسفه اشراق است. روش این پژوهش، توصیفی ـ تحلیلی می‌باشد. مفهوم ریزوم، محور فلسفه دلوزاست. رویکرد ریزوماتیک به عنوان جریانی پساساختارگرا، بر مفاهیمی چون «شدن»، نفی فراروایت‌ها، تفاوت، روابط افقی، اندیشه کوچ‌گر، تکثرگرایی و قلمروزدایی تأکید دارد. اساس رویکرد اشراقی، حرکت از ظلمات و تاریکی به سمت نور و روشنایی می‌باشد. اشراق همواره شهود و مشاهده است. نتایج پژوهش نشان می‌دهد که رویکرد ریزومی، روابط افقی را جایگزین روابط عمودی می‌کند. در این حالت هیچ عنصری برتر از دیگری نیست. هردو رویکرد به دنبال این مسئله‌اند که معرفت را به صورت امری درونی ارائه دهند و از ساختارهای رسمی و انعطاف‌ناپذیر انتقاد می‌کنند و عقل را ناکافی می‌دانند؛ ولی رویکرد ریزوماتیک با ردّ واقعیت کلان، عقل را که عامل شناسایی واقعیت خارجی است، غیرضروری می‌داند. رویکرد اشراقی، غایت‌گراست و رویکرد ریزوماتیک را به چالش می‌کشد.
مطالعه تطبیقی آرای تربیتی ملامحسن فیض کاشانی و جان آموس کمنیوس
نویسنده:
جواهر عیسی زاده دتورسری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
هدف این تحقیق مطالعه تطبیقی آرای تربیتی ملامحسن فیض کاشانی و جان آموس کمنیوس است. روش تحقیق به کار رفته در این پژوهش روش توصیفی-تحلیلی است که به بررسی دیدگاه های تربیتی فیض کاشانی و کمنیوس در مورد سه رکن تربیت (هدف، اصل، روش) می پردازد. جامعه آماری این پژوهش عبارت است از کلیه منابع اسناد، مدارک، کتب، مقالات، مجلات و پژوهش هایی که انجام شده. نمونه ی پژوهشی این پایان نامه عبارت است از کلیه منابع، اسناد، مدارک و پژوهش هایی که بحث شده و در دسترس محقق است. روش جمع آوری اطلاعات از روش کتابخانه ای و فیش های تحقیقاتی و چک لیست تهیه و تنظیم شده است. نتیجه یافته های این پژوهش در یک سوال کلی به این شرح می باشد: اشتراکات و افتراقات آرای تربیتی فیض کاشانی و کمنیوس در مورد اهدف، اصول و روش ها چیست؟ ازکل یافته های تحقیق چنین می توان نتیجه گیری کرد که هر یک از آنها نگاهی خاص به ارکان تربیت داشته اند: فیض و کمنیوس برای انسان سعادت دنیوی واخروی، پرهیزگاری و توأم و تلفیق نمودن علم با عمل و پرورش روح، تعالی دانش و تجربه، توجه به حیات دینی و توجه به عالم برتر معنوی، خردپروری و اندیشه ورزی، پرورش قوای ذهنی را به عنوان هدف تربیت درنظر می گیرند. هدف غایی تربیت به عقیده کمنیوس حصول شادی جاوید و به عبارت دیگر سعادت آخرت است اما این هدف نباید مانع از توجه به امور دنیوی گردد. زیرا فرد باید در این جهان زندگی کند و از آسایش دنیوی بهره مند گردد. فیض در پرداختن به امور دنیا مخالفت نمی ورزد و توجه به امور معنوی را کلید ورود به خوشبختی می داند. اگرچه کمنیوس به دنیای دیگر بی توجه نیست اما تأکید او برای دستیابی به زندگی راحت با اندیشه های فیض همخوانی ندارد. فیض به جهان خاکی بیشتر از این جهت توجه دارد که جایگاهی برای ذخیره آخرت به حساب می آید و از این رو زندگانی دنیا اهمیت دارد. اما کمنیوس در کنار آمادگی انسان برای جهان آخرت مسئله رفاه دنیا را نادیده نمی گیرد. در مورد اصول تربیت فیض و کمنیوس رسیدن به رستگاری، متخلق به اخلاق حسنه، متقی، اهمیت دادن به اراده و اختیار انسان از روی علم و آگاهی، مطابق بودن اصول تربیت با سن فرد و رعایت زمان، تربیت تدریجی، توجه به رشد جسمی و روحی کودک، سازگاری و پایبند بودن به قوانین و مقررات اجتماعی، تطبیق دادن فرد و درهم آمیختن عادات نیک با طبیعت انسانی را مورد توجه قرار می دهند. اصول تربیت از نظر فیض به وسیله برهان و استدلال است که انسان می تواند نسبت به پذیرش حقیقت اقدام کند. اما کمنیوس معتقد است در تعلیم و تربیت نه تربیت دینی باید تربیت عقلانی را محدود کند و نه تعلیم و تربیت عقلانی باید تربیت دینی و اخلاقی را تحت شعاع قرار دهد. کمنیوس قوه فاهمه‌ یا عقل را واجد چیزی نمی داند مگر آنکه از راه حواس اخذ کرده باشد و قطعیت و حقیقت علم را وابسته به شهادت حواس می داند. روش های تربیت دینی مشترک فیض و کمنیوس عبارتند از روش تشویق و ترغیب و روش ایجاد عادات درست، روش الگوی مناسب، روش تلقین و تحمیل به نفس، روش خودسازی و تزکیه نفس. فیض روش رفق و مدارا، تکرار و تمرین را در تربیت دینی مورد توجه قرار می دهد در حالی که کمنیوس توجهی به این روش ها ندارد و در عوض به روش های رئالیستی، روش تجربی در تربیت فراگیران، روش کشف و شهود، مشاهده و تخیل توجه دارد.
مبانی و مولفه های تربیت سیاسی از دیدگاه امام خمینی (ره)
نویسنده:
سلحشوری احمد, یدالهی فر محمدجواد, خنکدارطارسی معصومه
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یکی از ابعاد تربیت، تربیت سیاسی است که نظام های سیاسی از طریق آن می توانند ارزش های خاص خود را در افراد نهادینه کنند. با ظهور دوره رنسانس، در مفهوم تربیت سیاسی تغییر و دگرگونی رخ داد که باعث چرخش سیاست از اخلاق به سمت قدرت شد و این چرخش پایه و اساس تربیت سیاسی غرب را شکل داد، اما در دیدگاه اسلام سیاست در خدمت اخلاق و تربیت است. این مقاله درصدد بررسی مبانی و مولفه های تربیت سیاسی از منظر امام خمینی (ره) است، بنابراین، با توجه به دیدگاه امام (ره) که برگرفته از اسلام است، امام (ره) موضوع سیاست را تربیت می داند. ایشان تربیت سیاسی را روی آوردن آزادانه و آگاهانه به سمت ارزش های الهی می داند و بر این اساس، عمده ترین مبانی تربیت سیاسی را از منظر امام (ره) می توان توحیدمحوری، فطرت محوری، تزکیه محوری، اخلاق مداری نام برد و همچنین مولفه های تربیت سیاسی از منظر ایشان آگاهی، خودشناسی، آزادی، استقلال، عدالت ذکر کرد.
صفحات :
از صفحه 111 تا 126
بررسی تطبیقی مفهوم، اهداف، اصول و روش های  تربیت معنوی از دیدگاه علامه طباطبایی و دیوید کار
نویسنده:
هادی ملکی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
هدف از این پژوهش بررسی اهمیت و جایگاهچالش برانگیز ومغفولتربیت معنویو سپس بررسی مفهوم و جایگاه تربیت معنوی و رابطه آن با دین است، از آن جهت که تربیت معنوی با مورد توجه قرار دادن ساحت روحانی انسان (که در پیوند با ساحت ربوبی است) باب مناسبی برای گفت و گو در عصر جهانی شدن فرهنگ هاست و می تواند پیروان ادیان توحیدی را به وحدت نظر در حوزه تربیت انسان رهنمون سازد،حائز اهمیت است.این پژوهش به بررسی تطبیقی مفهوم و اهداف تربیت معنوی از دیدگاه علامه طباطبایی به عنوان فیلسوف و دانشمند مسلمان بادیدگاه دیوید کار که یک فیلسوف تربیتی است در یک مطالعه کیفی که با روش تطبیقی انجام شده است ، به پرسش های پژوهش پاسخ داده است . مفهوم تربیت معنویاز نگاه طباطبایی جهت دهی به فرآیند تجرد نفس ، متناسب با فطرت ربوبی او معنا می یابد که در پی تقویت میل ،تفصیل معرفت و انجام عمل متناسب با آن است و اهداف از نظر وی سه جنبه شناختی ،گرایشی و عملی دارد . دیوید کار تربیت معنوی را بخش متمایزی از تعلیم وتربیت ، و جدا از تربیت دینی و شامل تجربه و درک سئوالات بزرگ می داند . اهداف تربیت معنوی از نظر وی آموزش حقایق و پرورش فضایل معنوی از راه دو روش تربیت در یک گرایش معنوی و تربیت در یک فعالیت معنوی است.
بررسی تطبیقی آرای تربیتی ایمانوئل کانت و جلال الدین محمد بلخی ملقب به مولوی
نویسنده:
علی نیکوفرید
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
هدف اصلی این پژوهش بررسی شباهت‌ها و تفاوت‌های اندیشه های تربیتی ایمانوئل کانت و جلال الدین محمد بلخی ملقب به مولوی است . روش تحقیق،‌ روش توصیفی – تحلیلی است که برای جمع آوری اطلاعات از روش سندکاوی استفاده شده است در این پژوهش پنج مولفه انسان شناسی ، ماهیت تعلیم و تربیت،اهداف تعلیم وتربیت ،اصول تعلیم وتربیت، روش های تعلیم وتربیتمورد مقایسه قرار گرفته است که مهم‌ترین یافته هابه این شرح می‌باشد. شباهت‌ها: در ماهیت تعلیم و تربیت: کانت و مولوی هر دو به مساوات و برابری در تعلیم و تربیت ، قدرت عقل و محدودیت آن ، پرورش اندیشه انسان و تهذیب اخلاق ، عملی بودن تعلیم و تربیت ،ماهیتى تدریجى و پیوسته تعلیم و تربیت اعتقاد دارند. در ماهیت انسان هر دو به الهی بودن و نیک بودن ذات انسان ، نیازمند بودن انسان به تعلیم و تربیت، قدرت عقل و اندیشه در انسان واختیار و آزادی انسان اعتقاد دارند.در اهداف تعلیم و تربیتهر دو به هدف رسیدن به کمال انسانیت و پرورش و هدایت عقل و اندیشه،اعتقاد دارند.در اصول تعلیم و تربیت هر دو به اصول آزاد‌ی، فعالیت، تبعیّت از مربی، توجه به همه ابعاد وجودی متربی و تدریج و وجود مراحل متعدد و رعایت اصول هر یک اعتقاد دارند. در روش‌های تعلیم و تربیت هر دو به روش تشویق و تنبیه وروش کار و فعالیت اعتقاد دارند. تفاوت‌ها:در ماهیت تعلیم و تربیت کانت غایت تربیت را تربیت اخلاقی می‌داند و اساس تربیت را رسیدن به قانون اخلاقی می‌داند. مولوی غایت تربیت را قرب الهی می‌داند و مهمترین نوع تربیت را تربیت عرفانی می‌داند. کانت به نظام تعلیم و تربیت مبتنی بر آزادی فرد و رشد و تعالی استعدادهای فرد معتقد است و مهمترین بخش تعلیم و تربیت تربیت اخلاقی می‌داند وتعلیم و تربیت بر ارزش‌ها تأکید دارد و ارزش‌ها بر بایدهای اخلاقی استوار است و از سوی دیگر مولوی معتقد است درتعلیم و تربیت تزکیه بر تعلیم مقدم است فن تربیت، کنش و گاه واکنشی است مهرآمیز ، بخردانه ، با روندی آهسته و پیوسته و بالنده.سود معنوی و مادی متربی در پی برانگیختن و پروراندن هماهنگ و همه سویه همه نهادهای خدا آفریده او برمی آیدهمچنین مولوی معتقد است که در تعلیم و تربیت شخصیت انسان آنگاه شکل می گیرد و به ثمر می نشیند که رابطه او با خدا رابطه عشق و فنا باشد و تعلیم و تربیت عرفانی خویش را بر شعور جهان هستی استوار است. درماهیت انسانکانت به امکان تجربه و درک قوانین طبیعی توسط انسان تأکید می‌کند و مولوی به سلسله مراتبی بودن جسم و روح انسان تأثیر متقابل روح و بدن معتقد است همچنین ویژگی‌های فقر ذاتی، عشق ورزی و تأثیر پذیری و تأثیرگذاری را برای انسان بر می-شمارد.دراهداف تعلیم و تربیتکانت اهداف‌ آراسته شدن به آداب و پرورش بعد فرهنگی در انسان،ایجاد نظم و انضباط در انسان، پرورش نیروی فهم و قضاوت در انسان، استواری در اخلاق و تهذیب اخلاق و نفس، پرورش عمومی قوای ذهن، پرورش خاص قوای ذهنی وتبدیل حقیقت به امر اخلاقی را برای تعلیم و تربیت بر می‌شمارد و مولوی اهداف فناءفی الله و بقاءبالله، تربیت نفس وکنترل نفس اماره و تهذیب اخلاق خود، پرورش و هدایت عقل و اندیشه، حل مشکلات وجودی، رسیدن به سعادت دین و دنیا را برای تعلیم تربیت ذکر می‌کند.دراصول تعلیم و تربیتکانت اصول تربیتی از جمله اصل انضباط، اصل تجربه، اصل آینده نگری، اصل، اصل لزوم همراهی علم با عمل توجه دارد و از سوی دیگر مولوی اصول تربیتی از جمله اصل عبودیت، اصل عنایت خداوند،اصل کرامت انسان،اصل تفرّد توجه دارد. درروش‌های تعلیم و تربیتکانت به روش تربیت منفی، روش بازی و کار، روش سقراطی و روش تعقل‌گرایی توجه دارد از سوی دیگر مولوی به روش الگویی، روش مهرورزی، روش موعظ? حسنه، روش مشاوره، روش داستان سرایی و قصه گویی وروش تمثیل توجه دارد.
بررسی تطبیقی دیدگاه های امام محمد غزالی و نل نادینگز درباره تربیت اخلاقی
نویسنده:
صمد موحد، خسرو باقری، احمد سلحشوری
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
شیراز: دانشگاه شیراز,
چکیده :
این مقاله به بررسی مبانی فلسفی، روان شناختی و روش شناختی تربیت اخلاقی در دیدگاه نادینگز و غزالی می پردازد. مبانی فلسفی تربیت اخلاقی در دیدگاه نادینگز، عاطفه گرایی، هستی گرایی، پدیدار شناسی و فمنیسم است. مبانی فلسفی دیدگاه غزالی در تربیت اخلاقی، متاثر از قرآن، فلاسفه اسلامی و یونانی می باشد. مبانی روان شناختی تربیت اخلاقی در دیدگاه نادینگز با توجه به سه عامل غم خواری طبیعی، خود اخلاقی و ارتباط متقابل بیان می شود. مبانی روان شناختی تربیت اخلاقی در دیدگاه غزالی با توجه به سه رویکرد فلسفی، دینی و عرفانی توضیح داده می شود. در زمینه روش های تربیت اخلاقی، در روش های هنجاری، هر دو غایت گرا هستند. اما در زمینه فرا اخلاق، غزالی واقع گرایی مابعدالطبیعی است و نادینگز واقع گرایی طبیعی. روش های تربیت اخلاقی در دیدگاه نادینگز الگودهی، گفت و گو، عمل و تایید است. غزالی با توجه به انواع "خود" در تربیت اخلاقی، یعنی "خود حیوانی" یا "مهلکات" و "خود ملکوتی" یا "منجیات" روش های خاصی را ذکر کرده است.
صفحات :
از صفحه 39 تا 60
مقایسه تربیت اخلاقی از دیدگاه ایمانوئل کانت و محمدحسین طباطبایی
نویسنده:
راضیه یوسفی خوشبخت
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
هدف تحقیق در این پژوهش مقایسه تربیت اخلاقی از دیدگاه ایمانوئل کانت و محمد حسین طباطبایی می باشد. روش تحقیق بکار رفته در این پژوهش روش توصیفی-تحلیلی می باشد. نمونه پژوهشی این پایان نامه از میان جامعه مورد نظر منابع معتبر دست اول تا سایت های علمی بوده است. جامعه آماری این پژوهش عبارت است از: منابع مختلف دست اول و دست دوم در دسترس شامل کتب، مقالات، مجلات و سایت های معتبر علمی. روش جمع آوری اطلاعات سندکاوی و فیش برداری منظم و تدوین آنها بوده است. نتیجه یافته های این پژوهش در پی سوالات چهارگانه تحقیق به شرح زیر است: در سوال اول پژوهش، نتیجه مطالعه تفاوت دو دیدگاه درمورد انگیزه افعال در تربیت اخلاقی حاکی از این است که کانت انگیزه افعال اخلاقی را عمل به وظیفه اخلاقی می داند و علامه انگیزه افعال اخلاقی را رضای خدا می داند. در سوال دوم پژوهش، نتیجه مطالعه تفاوت دو دیدگاه درمورد اهداف تربیت اخلاقی حاکی از این است که کانت هدف غایی تربیت اخلاقی را عمل بر مبنای وظیفه و رسیدن به اخلاق خود پیرو؛ و اهداف جزئی تربیت اخلاقی را تشکیل و تکوین منش، تسلط بر خویشتن، کف نفس، شکیبایی و بردباری، فروتنی و تواضع واقعی؛ عمل به تکالیف فرد نسبت به خود و تکالیف نسبت به دیگران می داند. و علامه هدف غایی تربیت اخلاقی را کسب رضای خداوند و ابتغاء وجه الله. و اهداف جزئی آن را تقوی. حیات طیبه. سعادت. رضوان الهی. ایجاد توانایی اعتبار سازی در افراد. ایجاد گرایش های ارزشی در افراد. ایجاد توانایی شناخت ارزش ها و مفاهیم اخلاقی در افراد می داند. در سوال سوم پژوهش، نتیجه مطالعه تفاوت دو دیدگاه درمورد اصول تربیت اخلاقی حاکی از این است که کانت اصول تربیت اخلاقی را اصل هماهنگی مراحل مختلف تربیت، اصل وابستگی مراحل مختلف تعلیم و تربیت به یکدیگر، اصل عدم توجه به نتیجه عمل، اصل آینده‌نگری، اصل پیروی از طبیعت می‌داند. و علامه اصول تربیت‌اخلاقی را اصل نتیجه‌گرایی، اصل تعالی عاطفی، اصل ایجاد جواخلاقی می داند.در سوال چهارم پژوهش، نتیجه مطالعه تفاوت دو دیدگاه درمورد روش های تربیت اخلاقی حاکی از این است که کانت روشهای تربیت اخلاقی را 1-تربیت اخلاقی بر اساس تفکر، و از خلال تمرینِ صورت بندی و گزینشِ متقنِ قواعد عمل.2- روش تکوین منش نیک. 3- روش سقراطی.4-روش تربیت بر بنیاد اصل ها.5- روش ذهنی کردن قانون های عینی خرد ناب عملی می داند. و علامه روشهای تربیت اخلاقی را 1-روش ارشادی.2- روش تلقین علمی و تکرار عملی.3- مرحله ای و تدریجی عمل کردن. 4- روش داستان سرایی.5-روش ارائه تمثیل و مثل.6-روش ارائه کتاب. 7- روش ارائه الگو و اسوه می داند.با توجه به نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل سوالات پژوهش، می توان به سوال اصلی این پژوهش اینگونه پاسخ داد: بین دیدگاه ایمانوئل کانت و محمد حسین طباطبایی در مورد تربیت اخلاقی تفاوت وجود دارد.