آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 58
وامداری سهروردی به ابن‌سینا در منطق تعریف
نویسنده:
مهدی عظیمی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
آیا نقدهای سهروردی بر نظریۀ مشائیِ تعریف، و تأسیس نظریۀ اشراقیِ تعریف به دست او، یک واگرایی تند و تیز از منطق تعریف ابن‌سیناست؟ پاسخ ضیائی و والبریج مثبت است؛ پاسخ این جستار، اما، منفی‌ست. سهروردی در حکمة الإشراق سه نقد اساسی بر نظریۀ حدّ تامّ دارد، که برخی از آن‌ها به حد ناقص و رسم نیز قابل تعمیم است: (1) مغایرت با کاربرد متعارف زبان؛ (2) شناخت‌ناپذیری فصول حقیقی؛ (3) احتمالِ همیشگیِ غفلت از یک یا چند ذاتی. رگه‌های پررنگی از این هر سه نقد را می‌توان در رسالة الحدود و التعلیقاتِ ابن‌سینا، همراه با دو نقد دیگر، پی‌جُست: (4) احتمال همیشگی اخذ لازم به جای ذاتی؛ و (5) احتمال همیشگی اخذ جنس بعید به جای جنس قریب. سهروردی تنها تعریفِ ممکن را تعریف ماهیت از راه ترکیب اعراض عامّی می‌داند که جملگی با هم به آن ماهیت اختصاص دارند؛ مشروط بر این‌که تعریف در داد و ستدی معرفت‌شناختی میان تعریف‌گر و تعریف‌جو، و بر پایۀ علم حضوری و تواتر پیش رود. این نظریه نیز امتداد خطّی است که ابن‌سینا در التعلیقات و الإشارات رسم کرده است. بنابراین، منطق تعریف سهروردی مکمّل منطق تعریف ابن‌سیناست.
صفحات :
از صفحه 23 تا 37
ابن سینا و گودل:«عدم برهان بر امتناع» یا «برهان بر عدم امتناع»؟
نویسنده:
مهدی عظیمی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه امام صادق (ع) پردیس خواهران ,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
گودل امکان فرضیه تعمیم یافته پیوستار را از رهگذر برهان بر عدم امتناعِ آن ثابت می کند؛ این در حالی است که بر پایه سخن ابن سینا در بند ما قبل آخرِ اشارات، عدم برهان بر امتناعِ چیزی برای اثبات امکان آن بسنده است. اکنون شایسته است بپرسیم که آیا کار گودل بیهوده است، یا سخن ابن سینا نادرست؟ پاسخ این جستار گزینه سوم است: هیچ کدام. «امکان» در فلسفه اسلامی دست کم هشت معنا دارد:1 امکان عام؛ 2 امکان خاص؛ 3 امکان اخص؛ 4 امکان استقبالی؛ 5 امکان استعدادی؛ 6 امکان وقوعی؛ 7 امکان فقری؛ 8 احتمال. در سخن ابن سینا امکان به معنای احتمال است که امری ذهنی، انفسی، و سوبژکتیو است، و از این رو به چیزی بیش از عدم برهان بر امتناع نیاز ندارد؛ امّا امکان در کلام گودل امری عینی، آفاقی، و اُبژکتیو است که نیازمند برهان بر عدم امتناع است. بنابراین، نه کار گودل بیهوده است و نه سخن ابن سینا نادرست.
صفحات :
از صفحه 19 تا 36
پارادوکس کرول از منظر ویتگنشتاین، ابن سینا، و خواجه نصیر
نویسنده:
مهدی عظیمی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم : دانشگاه قم ,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
پارادوکس کَرول بنیادی‌ترین مفهوم منطق، یعنی مفهوم استنتاج را به چالش می‌کشد و چنین می‌نمایاند که در هیچ استنتاجی نمی‌توان از مقدّمات به نتیجه رسید. مقاله‌ی پیش رو این پارادوکس را بر سه اندیشمند بزرگ، ویتگنشتاین، ابن‌سینا، و خواجه نصیر، عرضه می‌کند و می‌کوشد تا راه‌حلّی را از سخنان آنان فرا چنگ آورد. ویتگنشتاین از یک وضع مقدّم «بیان‌ناپذیر» ولی «نشان‌دادنی» در همه‌ی استنتاج‌ها سخن می‌گوید که سرانجام به تفکیک «قاعده» از «مقدّمه» می‌انجامد. ابن‌سینا نیز اصول منطقی را «مکیال» می‌داند نه «مادّه»، که این دقیقاً همان تفکیک یادشده است. و خواجه نصیر از نیازمندی هر قیاس اقترانی به یک وضع مقدّمِ «معاون» و «مقارن» سخن می‌راند که بیان دیگری از «وضع مقدّم بیان‌ناپذیرِ نشان‌دادنیِ» ویتگنشتاین است که باز به تفکیک یادشده منتهی می‌شود. و تفکیک «قاعده» از «مقدّمه» و نارواییِ تبدیل اوّلی به دومی کلید حلّ پارادوکس کرول است. این دقیقاً همان تفکیک یادشده است. و خواجه نصیر از نیازمندی هر قیاس اقترانی به یک وضع مقدّمِ «معاون» و «مقارن» سخن می‌راند که بیان دیگری از «وضع مقدّم بیان‌ناپذیرِ نشان‌دادنیِ» ویتگنشتاین است که باز به تفکیک یادشده منتهی می‌شود. و تفکیک «قاعده» از «مقدّمه» و نارواییِ تبدیل اوّلی به دومی کلید حلّ پارادوکس کرول است.
صفحات :
از صفحه 163 تا 176
سرآغازهای هشتگانه در منطق: پژوهشی تاریخی
نویسنده:
مهدی عظيمی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه آزاد اسلامی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
منطق‌پژوهی در ایران معاصر از فقر مطالعه‌ى تاریخی رنج می‌برد. فقدان تاریخ منطق دوره‌ی‌ اسلامی برجسته‌ترین نشانه‌ى این فقر است. نگارش چنین تاریخی را باید از بررسی روند دگردیسی مدخل فرفوریوس آغازید. آموزه‌های این کتاب در دوره‌ى اسلامی نه‌تنها تغییر کارکرد دادند، بلکه هم گسترش یافتند و هم ژرفا پیدا کردند. گسترش آن را در دو محور به‌خوبی می‌توان رصد کرد: 1. افزوده شدن سرآغازهای هشت‌گانه، 2. افزوده شدن پیش‌نیازهای فهم کلّی‌های پنج‌گانه. جستار فرارو، با کران‌مند ساختن خود به چهار منطق‌دان، یعنی فارابی، ابن‌سینا، ابن‌طیّب، و رازی، بر محور نخست انگشت می‌نهد: پس‌زمینه‌ى تاریخی آن را بازمی‌جوید، پرسمان‌هایی که در پیرامون آن روییده‌اند را برمی‌رسد و تلاش‌هایی که برای فروگشودن این پرسمان‌ها صورت پذیرفته‌اند را بازمی‌نمایاند.
صفحات :
از صفحه 133 تا 168
کارکرد «خاصّه» در منطق دوبخشی: نقدی بر فهم طوسی از متن ابن سینا
نویسنده:
مهدی عظیمی
نوع منبع :
مقاله , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات) , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه امام صادق (ع) پردیس خواهران ,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ابن سینا در اشارات «بهترین خاصه» را آن می داند که در برگیرنده همه افراد موضوع باشد، نفسی باشد، نه نسبی، و لازم باشد، نه مفارق؛ وی سودبخش ترین خاصه را برای تعریف آن می داند که افزون بر سه مورد مذکور تعلّقش به موضوع، بدیهی باشد. از نظر خواجه طوسی خاصه را با دو نگاه می توان دید: یکی به خودی خود، دیگر از آن روی که در تعریف جای می گیرد. بهترین خاصه با نگاه نخست، دارای سه ویژگیِ نخست، و با نگاه دوم، دارای هر چهار ویژگی است. به نظر می رسد طوسی، سخن بوعلی را متناسب با جدل تفسیر کرده، در حالی که در ساختار منطق دوبخشی و با روش تحلیل سیستمی، تفسیر بهتری می توان پیش نهاد: خاصّه، یکی از کلی های پنج گانه است که جملگی کارکرد زمینه سازی دارند و چنین اموری در منطق دوبخشی یا زمینه ساز تعریف اند یا زمینه ساز استدلال؛ بنابراین خاصّه در منطق دوبخشی در صورتی که زمینه ساز تعریف است، باید چهار ویژگیِ یادشده، و در صورتی که زمینه ساز استدلال است، باید سه ویژگیِ یادشده را داشته باشد. بدین سان، یکی از پیامدهای منطق نگاری دوبخشی و یکی از جنبه های استقلال منطق سینوی از منطق مشائی تبیین می شود.
صفحات :
از صفحه 41 تا 55
وامداری سهروردی به ابن‌سینا در نظریۀ قیاس
نویسنده:
مهدی عظیمی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
نظریۀ قیاس در منطق سهروردی بر سه گونه تبدیل استوار است: (1) تبدیل گزاره‌های سالب به موجب از طریق عدول محمول، (2) تبدیل گزاره‌های جزئی به کلّی از راه افتراض، و (3) تبدیل گزاره‌های ممکن و ممتنع به ضروری بر پایۀ ضرورت بتّات. با این تبدیل‌ها، چهار ضرب شکل اوّل به یک ضرب، چهار ضرب شکل دوم نیز به یک ضرب، و شش ضرب شکل سوم هم به یک ضرب فروکاسته می‌شوند. درستیِ تک‌ضرب اشراقیِ شکل اوّل را سهروردی اگرچه بدیهی می‌داند، درستیِ تک‌ضرب اشراقی شکل دوم را با یک قاعده، و درستی تک‌ضرب اشراقیِ شکل سوم را با یک قاعدۀ دیگر به اثبات می‌رساند. آیا این نظام قیاسی با ارکانی که دارد، چنان‌که ضیائی و والبریج می‌پندارند، یک واگرایی حادّ از منطق ابن‌سیناست؟ در این جستار می‌خواهم نشان دهم که سهروردی تقریباً در همۀ این‌ها وامدار ابن‌سیناست. وی ایده‌ای که ابن‌سینا در المختصر الأوسط، کوتاه و گذرا، درافکنده است را کامل کرده و در همۀ مراحل تکمیل این ایده نیز از بخش‌های مختلف منطق ابن‌سینا الهام گرفته است. (1) را از همان المختصر الأوسط وام کرده؛ (2) روشی ارسطویی است که در همۀ منطق‌نوشته‌های ابن‌سینا به‌کار رفته؛ و (3) مُلهَم از الشفاء: کتاب القیاس است. افزون بر این‌ها، قاعده‌ای که سهروردی با آن درستی تک‌ضرب اشراقیِ شکل دوم را ثابت می‌کند برگرفته از النجاة است؛ و قاعده‌ای که با آن درستی تک‌ضرب اشراقی شکل سوم را به اثبات می‌رساند باز مقتبس از الشفاء:کتاب القیاس است. بدین سان، خطای کسانی چون ضیائی و والبریج، که نظریۀ قیاس سهروردی را یک واگرایی حادّ از نظریۀ قیاس ابن‌سینا می‌دانند، آشکار می‌شود.
صفحات :
از صفحه 5 تا 21
ماهیت منطق و منطق ماهیت: تحلیل و تحریر شروح فخرالدین رازی و نصیرالدین طوسی بر نهج های یکم و دوم منطق اشارات ابن سینا
نویسنده:
مهدی عظیمی
نوع منبع :
کتاب , شرح اثر
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: حکمت اسلامی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
شرح و بررسی منطق ابن‌سینا از کتاب "اشارات" ایشان است. در این اثر به شرح مباحث منطقی نهج اول و دوم از کتاب مذکور پرداخته شده و مهمترین مباحث مربوط به علم منطق و ماهیت آن و چیستی مباحث منطقی، زبان‌شناسی، دلالت زبانی و برخی دیگر از قواعد علم منطق بیان شده است. در ابتدای این اثر به بحث در مورد چیستی، چرایی و ضرورت علم منطق پرداخته شده و پس از آن چگونگی پیدایش علم زبان‌شناسی و شاخه‌های دیگر از منطق بیان شده است. در ادامه به بحث در مورد دلالات پرداخته شده و مباحثی همچون: کلی و جزئی، مفرد و رکب، ذاتی و عرضی، انواع کلی (کلیات خمس) اعم از جنس، نوع، فصلف عرض عام و عرض خاص، انواع حد و تعریف، ماهیت و اسیب‌شناسی تعریف منطق بیان شده است. نویسنده این مطالب را با استناد به مباحث منطقی نهج اول و دوم از کتاب "اشارات" ابن‌سینا بیان نموده و آن‌ها را شرح نموده است.
بررسی اصل ارسطویی تشخیص نزد ملاصدرا
نویسنده:
امیرحسین پورنامدارسرچشمه؛ استاد راهنما:مهدی عظیمی؛ استاد مشاور:علی مطهری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در دو سنت فلسفی شرق اسلامی و غرب لاتینی، فیلسوفان برای تبیین جزئیات همواره در جستجویی مدام بوده‌اند؛ به عبارت دیگر، چیست آن‌چه که یک شیء را همان شیء، و نه چیزی دیگر، می‌گرداند؟ تمایز دو فرد از یک نوع به چیست؟ ما، به عنوان فاعل‌های شناسا، چگونه دو شیء جزئی را از هم تمییز می‌دهیم؟ آیا «تمایز» با «تشخّص» تفاوت دارد؟ در سنت اسلامی، شاهد جریانی در تبیین جزئیات هستیم که در پی گریز از ذهن‌گرایی مشائی و حرکت به جانب عین و حاقّ اشیاء عینی می‌باشد. سرچشمه‌های این رویکرد، اگرچه در نزد شارحان نوافلاطونی قابل مشاهده است، لیکن نخستین بارقه‌های ملموس آن نزد ابن‌سینا، و سپس به شکلی کاملا روشن نزد سهروردی قابل مشاده است. سهروردی آغازگر راهی است که تأثیر بارز آن در آثار میرداماد مشهود است. در انتهای این بررسی، به ملاصدرا پرداخته می‌شود که به شکلی قابل تأمل، سخنان میرداماد استاد خویش را در باب تشخّص بازگو می‌کند. در این تحقیق، که از ریشه‌شناسی واژه «شخص» در یونان باستان آغاز و به سخنان ملاصدرا در دوره صفویه ختم می‌شود، به دنبال آن هستیم تا نشان دهیم که نوعی آگاهی نسبت به ناکارآمدی نظام مشائی در فهم و تبیین جزئیات در حال شکل‌گیری بوده است، که دست آخر، تنها راه شناختِ آن‌ها را رجوع به عالم عینی و خود جزئیات می‌داند.
تاریخ تحوّل کلّیّات خمس: ارسطو، فرفوریوس، فارابی، ابن‌سینا
نویسنده:
مهدی عظیمی، احد فرامرز قراملکی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه تهران,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ارسطو در جایگاه‌ها به‌منظور تحلیل استدلال جدلی، آن را به گزاره‌ها فرو می‌کاهد و می‌گوید که هر گزاره جدلی از موضوعی تشکیل شده که «نوع» است، و از محمولی که یا «تعریف» است، یا «جنس»، (یا «فصل»،) یا «خاصّه»، یا «عرض»؛ و موادّ این حمل‌پذیرها را مقولات ده‌گانه به‌دست می‌دهند. فرفوریوس در ایساگوگه «نوع» را جایگزین «تعریف» می‌کند و «فصل» را هم آشکارا به میان می‌آورد و این پنج کلّی را چونان پیش‌زمینه‌هایی ضروری و/یا سودمند برای آموزه‌های مقولات، تعریف، تقسیم، و اثبات پیش می‌نهد. فارابی حمل‌پذیرهای ارسطو و کلّی‌های پنج‌گانه فرفوریوس را درمی‌آمیزد و به فهرست تازه‌ای دست می‌یابد. وی بر آن است که کلّی‌های پنج‌گانه اجزای نهایی همه تعریف‌ها و استدلال‌ها در همه دانش‌ها هستند. ابن‌سینا در مدخل‌های منطقی خویش، بی هیچ بیش و کم، همان کلّی‌های پنج‌گانه فرفوریوس را به میان می‌آورد. وی در منطق الشفاء، مهم‌ترین نمودار منطق‌نگاری نُه‌بخشی، کارکرد کلّی‌های پنج‌گانه را همانی می‌داند که فرفوریوس می‌گوید. امّا در نخستین و برجسته‌ترین نماینده منطق‌نگاری دوبخشی، یعنی منطق الإشارات، کلّی‌های پنج‌گانه را تنها به‌مثابت مدخل منطق تعریف به‌کار می‌گیرد.
صفحات :
از صفحه 87 تا 121
فارابی و مساوقت تشخّص و وجود: بازتأمّلی در اِسناد ملّاصدرا
نویسنده:
امیرحسین پورنامدار سرچشمه؛ مهدی عظیمی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
تقریباً قاطبة فلاسفة اسلامی به صورت مستقیم یا غیرمستقیم به مسئلة «تشخّص» پرداخته و پاسخ‌هایی را ارائه داشته‌اند و ازین رو، سرگذشت این بحث به طور کلّی در سنّت فلسفی اسلام قابل مطالعة جدّی و تدقیقات همه‌جانبه است، امّا در اینجا قصد ما پرداختن به جنبه‌ای از نقش فارابی در تطوّر و تکامل این سیر تاریخی است، تا از این طریق پرتوهایی بر زوایای مغفول و ناشناخته‌تر سنّت عقلانی مسلمانان افکنده شود. یکی از کسانی که این بحث را بسی بیش از پیش محلّ توجّه متفکّران قرار داد، ملّاصدراست که به تبع فلسفة اصالت وجود خویش، مطالب بدیعی را در باب تشخّص ابراز نمود. یکی از نکات اصلی ملّاصدرا این است که مساوقت «تشخّص» و «وجود» را به فارابی نسبت می‌دهد. در نزد اندیشمندان دورة قدیم یا حتّی دوره معاصر، هیچ‌گاه تردیدی یا مطالعه‌ای در باب صحّت این انتساب صورت نگرفته است. این مقاله بر آن است تا انتساب تقریباً به رسمیّت شناخته شده به فارابی را که از سوی ملّاصدرا صورت گرفته است مطمح‌نظر قرار داده و از رهگذر برخی مستندات متنی و تاریخی نشان دهد که این انتساب می‌تواند تا حدّ زیادی محلّ مناقشه باشد، و حتّی اساساً این مطلب که فارابی بحثی ذیل عنوان «تشخّص» داشته است خود بسیار متزلزل به نظر می‌رسد.
صفحات :
از صفحه 61 تا 80
  • تعداد رکورد ها : 58