آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 54
کارکرد «خاصّه» در منطق دوبخشی: نقدی بر فهم طوسی از متن ابن سینا
نویسنده:
مهدی عظیمی
نوع منبع :
مقاله , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات) , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه امام صادق (ع) پردیس خواهران ,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ابن سینا در اشارات «بهترین خاصه» را آن می داند که در برگیرنده همه افراد موضوع باشد، نفسی باشد، نه نسبی، و لازم باشد، نه مفارق؛ وی سودبخش ترین خاصه را برای تعریف آن می داند که افزون بر سه مورد مذکور تعلّقش به موضوع، بدیهی باشد. از نظر خواجه طوسی خاصه را با دو نگاه می توان دید: یکی به خودی خود، دیگر از آن روی که در تعریف جای می گیرد. بهترین خاصه با نگاه نخست، دارای سه ویژگیِ نخست، و با نگاه دوم، دارای هر چهار ویژگی است. به نظر می رسد طوسی، سخن بوعلی را متناسب با جدل تفسیر کرده، در حالی که در ساختار منطق دوبخشی و با روش تحلیل سیستمی، تفسیر بهتری می توان پیش نهاد: خاصّه، یکی از کلی های پنج گانه است که جملگی کارکرد زمینه سازی دارند و چنین اموری در منطق دوبخشی یا زمینه ساز تعریف اند یا زمینه ساز استدلال؛ بنابراین خاصّه در منطق دوبخشی در صورتی که زمینه ساز تعریف است، باید چهار ویژگیِ یادشده، و در صورتی که زمینه ساز استدلال است، باید سه ویژگیِ یادشده را داشته باشد. بدین سان، یکی از پیامدهای منطق نگاری دوبخشی و یکی از جنبه های استقلال منطق سینوی از منطق مشائی تبیین می شود.
صفحات :
از صفحه 41 تا 55
سرآغازهای هشتگانه در منطق: پژوهشی تاریخی
نویسنده:
مهدی عظيمی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه آزاد اسلامی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
منطق‌پژوهی در ایران معاصر از فقر مطالعه‌ى تاریخی رنج می‌برد. فقدان تاریخ منطق دوره‌ی‌ اسلامی برجسته‌ترین نشانه‌ى این فقر است. نگارش چنین تاریخی را باید از بررسی روند دگردیسی مدخل فرفوریوس آغازید. آموزه‌های این کتاب در دوره‌ى اسلامی نه‌تنها تغییر کارکرد دادند، بلکه هم گسترش یافتند و هم ژرفا پیدا کردند. گسترش آن را در دو محور به‌خوبی می‌توان رصد کرد: 1. افزوده شدن سرآغازهای هشت‌گانه، 2. افزوده شدن پیش‌نیازهای فهم کلّی‌های پنج‌گانه. جستار فرارو، با کران‌مند ساختن خود به چهار منطق‌دان، یعنی فارابی، ابن‌سینا، ابن‌طیّب، و رازی، بر محور نخست انگشت می‌نهد: پس‌زمینه‌ى تاریخی آن را بازمی‌جوید، پرسمان‌هایی که در پیرامون آن روییده‌اند را برمی‌رسد و تلاش‌هایی که برای فروگشودن این پرسمان‌ها صورت پذیرفته‌اند را بازمی‌نمایاند.
صفحات :
از صفحه 133 تا 168
وامداری سهروردی به ابن‌سینا در نظریۀ قیاس
نویسنده:
مهدی عظیمی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
نظریۀ قیاس در منطق سهروردی بر سه گونه تبدیل استوار است: (1) تبدیل گزاره‌های سالب به موجب از طریق عدول محمول، (2) تبدیل گزاره‌های جزئی به کلّی از راه افتراض، و (3) تبدیل گزاره‌های ممکن و ممتنع به ضروری بر پایۀ ضرورت بتّات. با این تبدیل‌ها، چهار ضرب شکل اوّل به یک ضرب، چهار ضرب شکل دوم نیز به یک ضرب، و شش ضرب شکل سوم هم به یک ضرب فروکاسته می‌شوند. درستیِ تک‌ضرب اشراقیِ شکل اوّل را سهروردی اگرچه بدیهی می‌داند، درستیِ تک‌ضرب اشراقی شکل دوم را با یک قاعده، و درستی تک‌ضرب اشراقیِ شکل سوم را با یک قاعدۀ دیگر به اثبات می‌رساند. آیا این نظام قیاسی با ارکانی که دارد، چنان‌که ضیائی و والبریج می‌پندارند، یک واگرایی حادّ از منطق ابن‌سیناست؟ در این جستار می‌خواهم نشان دهم که سهروردی تقریباً در همۀ این‌ها وامدار ابن‌سیناست. وی ایده‌ای که ابن‌سینا در المختصر الأوسط، کوتاه و گذرا، درافکنده است را کامل کرده و در همۀ مراحل تکمیل این ایده نیز از بخش‌های مختلف منطق ابن‌سینا الهام گرفته است. (1) را از همان المختصر الأوسط وام کرده؛ (2) روشی ارسطویی است که در همۀ منطق‌نوشته‌های ابن‌سینا به‌کار رفته؛ و (3) مُلهَم از الشفاء: کتاب القیاس است. افزون بر این‌ها، قاعده‌ای که سهروردی با آن درستی تک‌ضرب اشراقیِ شکل دوم را ثابت می‌کند برگرفته از النجاة است؛ و قاعده‌ای که با آن درستی تک‌ضرب اشراقی شکل سوم را به اثبات می‌رساند باز مقتبس از الشفاء:کتاب القیاس است. بدین سان، خطای کسانی چون ضیائی و والبریج، که نظریۀ قیاس سهروردی را یک واگرایی حادّ از نظریۀ قیاس ابن‌سینا می‌دانند، آشکار می‌شود.
صفحات :
از صفحه 5 تا 21
بررسی اصل ارسطویی تشخیص نزد ملاصدرا
نویسنده:
امیرحسین پورنامدارسرچشمه؛ استاد راهنما:مهدی عظیمی؛ استاد مشاور:علی مطهری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در دو سنت فلسفی شرق اسلامی و غرب لاتینی، فیلسوفان برای تبیین جزئیات همواره در جستجویی مدام بوده‌اند؛ به عبارت دیگر، چیست آن‌چه که یک شیء را همان شیء، و نه چیزی دیگر، می‌گرداند؟ تمایز دو فرد از یک نوع به چیست؟ ما، به عنوان فاعل‌های شناسا، چگونه دو شیء جزئی را از هم تمییز می‌دهیم؟ آیا «تمایز» با «تشخّص» تفاوت دارد؟ در سنت اسلامی، شاهد جریانی در تبیین جزئیات هستیم که در پی گریز از ذهن‌گرایی مشائی و حرکت به جانب عین و حاقّ اشیاء عینی می‌باشد. سرچشمه‌های این رویکرد، اگرچه در نزد شارحان نوافلاطونی قابل مشاهده است، لیکن نخستین بارقه‌های ملموس آن نزد ابن‌سینا، و سپس به شکلی کاملا روشن نزد سهروردی قابل مشاده است. سهروردی آغازگر راهی است که تأثیر بارز آن در آثار میرداماد مشهود است. در انتهای این بررسی، به ملاصدرا پرداخته می‌شود که به شکلی قابل تأمل، سخنان میرداماد استاد خویش را در باب تشخّص بازگو می‌کند. در این تحقیق، که از ریشه‌شناسی واژه «شخص» در یونان باستان آغاز و به سخنان ملاصدرا در دوره صفویه ختم می‌شود، به دنبال آن هستیم تا نشان دهیم که نوعی آگاهی نسبت به ناکارآمدی نظام مشائی در فهم و تبیین جزئیات در حال شکل‌گیری بوده است، که دست آخر، تنها راه شناختِ آن‌ها را رجوع به عالم عینی و خود جزئیات می‌داند.
تاریخ تحوّل کلّیّات خمس: ارسطو، فرفوریوس، فارابی، ابن‌سینا
نویسنده:
مهدی عظیمی، احد فرامرز قراملکی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه تهران,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ارسطو در جایگاه‌ها به‌منظور تحلیل استدلال جدلی، آن را به گزاره‌ها فرو می‌کاهد و می‌گوید که هر گزاره جدلی از موضوعی تشکیل شده که «نوع» است، و از محمولی که یا «تعریف» است، یا «جنس»، (یا «فصل»،) یا «خاصّه»، یا «عرض»؛ و موادّ این حمل‌پذیرها را مقولات ده‌گانه به‌دست می‌دهند. فرفوریوس در ایساگوگه «نوع» را جایگزین «تعریف» می‌کند و «فصل» را هم آشکارا به میان می‌آورد و این پنج کلّی را چونان پیش‌زمینه‌هایی ضروری و/یا سودمند برای آموزه‌های مقولات، تعریف، تقسیم، و اثبات پیش می‌نهد. فارابی حمل‌پذیرهای ارسطو و کلّی‌های پنج‌گانه فرفوریوس را درمی‌آمیزد و به فهرست تازه‌ای دست می‌یابد. وی بر آن است که کلّی‌های پنج‌گانه اجزای نهایی همه تعریف‌ها و استدلال‌ها در همه دانش‌ها هستند. ابن‌سینا در مدخل‌های منطقی خویش، بی هیچ بیش و کم، همان کلّی‌های پنج‌گانه فرفوریوس را به میان می‌آورد. وی در منطق الشفاء، مهم‌ترین نمودار منطق‌نگاری نُه‌بخشی، کارکرد کلّی‌های پنج‌گانه را همانی می‌داند که فرفوریوس می‌گوید. امّا در نخستین و برجسته‌ترین نماینده منطق‌نگاری دوبخشی، یعنی منطق الإشارات، کلّی‌های پنج‌گانه را تنها به‌مثابت مدخل منطق تعریف به‌کار می‌گیرد.
صفحات :
از صفحه 87 تا 121
فارابی و مساوقت تشخّص و وجود: بازتأمّلی در اِسناد ملّاصدرا
نویسنده:
امیرحسین پورنامدار سرچشمه؛ مهدی عظیمی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
تقریباً قاطبة فلاسفة اسلامی به صورت مستقیم یا غیرمستقیم به مسئلة «تشخّص» پرداخته و پاسخ‌هایی را ارائه داشته‌اند و ازین رو، سرگذشت این بحث به طور کلّی در سنّت فلسفی اسلام قابل مطالعة جدّی و تدقیقات همه‌جانبه است، امّا در اینجا قصد ما پرداختن به جنبه‌ای از نقش فارابی در تطوّر و تکامل این سیر تاریخی است، تا از این طریق پرتوهایی بر زوایای مغفول و ناشناخته‌تر سنّت عقلانی مسلمانان افکنده شود. یکی از کسانی که این بحث را بسی بیش از پیش محلّ توجّه متفکّران قرار داد، ملّاصدراست که به تبع فلسفة اصالت وجود خویش، مطالب بدیعی را در باب تشخّص ابراز نمود. یکی از نکات اصلی ملّاصدرا این است که مساوقت «تشخّص» و «وجود» را به فارابی نسبت می‌دهد. در نزد اندیشمندان دورة قدیم یا حتّی دوره معاصر، هیچ‌گاه تردیدی یا مطالعه‌ای در باب صحّت این انتساب صورت نگرفته است. این مقاله بر آن است تا انتساب تقریباً به رسمیّت شناخته شده به فارابی را که از سوی ملّاصدرا صورت گرفته است مطمح‌نظر قرار داده و از رهگذر برخی مستندات متنی و تاریخی نشان دهد که این انتساب می‌تواند تا حدّ زیادی محلّ مناقشه باشد، و حتّی اساساً این مطلب که فارابی بحثی ذیل عنوان «تشخّص» داشته است خود بسیار متزلزل به نظر می‌رسد.
صفحات :
از صفحه 61 تا 80
دشواره تعریف جنس و نوع اضافی و دیگر مفاهیم متضایف: ارسطو، فرفوریوس، فارابی، ابن سینا
نویسنده:
مهدی عظیمی
نوع منبع :
مقاله , مدخل مفاهیم(دانشنامه مفاهیم) , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: موسسه پژوهشی حكمت و فلسفه ايران,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
دور و تعریف به مساوی ازجمله مغالطه های منطق تعریف در دستگاه ارسطویی اند. با وجود این، شگفتی آور است که اینن هنر دو مغالطنه را در تعرینف هنای سننیتی جنس و نوع اضافی می توان دیند و تتینی برخنی از عتنار هنای ارسنطو آشکارا بیان گر آن هستند که وی تعریف دوری را نهتنها بنرای جنس و نوع اضافیکه برای همه متضایفان روا منی شنمارد. فرفورینوس در اینن زمیننه هنا یک سره پیرو ارسطو است و ایساگوگ هاو چیزی جز بازگفت این نکته ها را نندارد. فارابی در تعریف های پیشنهادی خویش این مغالطه ها را می پیراید و از این رهگذر زمینه را برای ابن سینا فراهم می کند. ابن سینا بنا اشنار هن ای فنارابی همنه اینن دشواره ها و مغالطه ها را بازمی شناسند و بنرای گشنودن و زدودن آن هنا، چنه در تعریف جنس و نوع اضافی، به سان ویژه، و چه در تعریف متضایفان، به سان کلینی، راه کارهایی نوپدید و هوشمندانه پیش می نهد. برپاینه راه کنار او بنرای رهاسنازی تعریف متضایفان از مغالطه های دور و تعریف به مساوی باید ) 2( متضنایفان را از اضافه برهنه کرد، ) 1( علیت تضایف را ذکر کرد، ) 9( با افزودن قید (از روی آن چنین است) تعریف را به متضایف مطمحنظر مخنت کنرد. جسنتار پنیش رو باروشن داشت و تتیین این نکته ها بخشی از روند دگردیسی مدخل فرفورینوس در منطق اسلامی و، از این رهگذر، گوشه ای از تاریخ منطق اسلامی را روشن می کند.
صفحات :
از صفحه 123 تا 148
نقضِ «نقض موضوع»
نویسنده:
مهدی عظیمی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه تهران,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
در کتاب‌های منطق اسلامیِ دوره معاصر، «نقض موضوع» را قاعده‌ای برشمرده‌اند که بر پایه آن می‌توان از یک گزاره کلّیِ صادق، گزاره صادق دیگری را به دست آورد که موضوع‌اش نقیض موضوع گزاره نخستین باشد و کمّ و کیف‌اش نیز دگرگون شده باشد. بنابراین، با کاربست این قاعده بر موجَبی کلّی مانند «هر الف ب است» سالبی جزئی همچون «برخی از نه‌ـ‌الف ب نیست» به دست می‌آید. در این جستار، امّا، نمایان خواهد شد که همواره چنین نیست، بل‌که گاه نتیجه نیز مانند مقدّمه، موجبی کلّی مثل «هر نه‌ـ‌الف ب است» از آب درمی‌آید؛ و آن هنگامی است که موضوع گزارۀ اصلی اخصّ مطلق از محمول، و محمول برابر با عام‌ترین مفهوم کلّی باشد. بدین سان آشکار خواهد شد که قاعدۀ نقض موضوع کلّیت ندارد و تخصیص‌بَردار است.
صفحات :
از صفحه 83 تا 100
قضا در فلسفۀ صدرا: نقدی بر تلقی علامه طباطبایی
نویسنده:
مهدی عظیمی
نوع منبع :
مقاله , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات) , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه تهران,
چکیده :
ملاصدرا در عبارتی از اسفار می‌گوید که قضا صورت‌هایی علمی است که (1) لازم ذات واجب‌الوجود، (2) نامجعول، (3) بیرون از عالَم، (4) عاری از امکان واقعی، (5) قدیم بالذات، و (6) باقی به بقای خداوندند. علامه طباطبایی در نهایةالحکمة بر آن است که «لازم» در (1) نمی‌تواند به معنای «بیرون از ذات» باشد وگرنه (1) با (2) تا (6) در تناقض خواهد افتاد. افزون بر این، اگر آن صورت‌های علمیْ بیرون از ذات خدا باشند، آن‌گاه اگر معلومِ حضوری او باشند نظریۀ مُثُل، و اگر معلومِ حصولی او باشند نظریۀ صور مرتسمه صادق خواهد بود؛ درحالی‌که ملاصدرا هر دو را کاذب می‌داند. پس این صورت‌های علمی عین ذات واجب‌الوجودند و قضا نزد صدرا همان علم ذاتی خدا به تفاصیل خلقت است. به رای ما، اما، هم این مدعا ناروا است و هم آن دلایل نارسا. زیرا در فلسفۀ صدرا صورت‌های علمیِ یادشده با عقول مجرّد این‌همانی دارند و عقول مجرّد به هر شش صفت یادشده موصوف‌اند بی‌آن‌که تناقضی پدید آید. هم‌چنین ملاصدرا، برخلاف ادعای عجیب علامه، وجود مُثُل را به عنوان محل قضای الهی می‌پذیرد.
صفحات :
از صفحه 83 تا 98
تعـارض اتمیزم فیزیکـی با نظریـۀ ارسطویـی صـورت: نقـد راه‌حـل علامۀ طباطبایی
نویسنده:
علیرضا نوروزی ، مهدی عظیمی ، حسین نجفی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
اتمیان باستان اجسام را مرکّب از ذرّات بسیار ریز، غیر قابل مشاهده و نابسودنی به نام «اتم» می‌انگاشتند که هر جسمی به آنها تجزیه می‌شود. ارسطو در مقابل، تجزیۀ فیزیکی جسم را ردّ کرده، و به‌جای آن قائل به تجزیۀ متافیزیکی از ماده و صورت شد. بیشتر فلاسفه به راه ارسطو رفتند، درحالی‌که که فیزیک جدید با تحقیقات مبتنی بر مشاهده، جانب اتمیزم را می‌گیرد. این نوشتار درصدد صحت‌سنجی راه‌حلی است که علامۀ طباطبایی برای دفع تعارض مذکور بیان نموده است، و اینکه در فرض استحالۀ جمع میان دو نظریه، باید جانب کدام مکتب را گرفت. تحقیق حاضر با روش تحلیل مفهومی، گزاره‌ای و سیستمی به حلّ این مسائل می‌پردازد. به نظر می‌رسد راه‌حل علامه موجب تخریب و ناکارآمدی نظریّۀ «صورت» می‌شود. از نظر ارسطو، صورت، تمام حقیقت نوع است. لازمۀ این سخن آن است که صورت به سطح اتم، قابل فروکاهش نیست؛ زیرا هیچ اتمی به تنهایی تمام حقیقت جسم و بنیاد نوعیّت آن نیست؛ به عنوان مثال اتم یک «انسان» تمام حقیقت انسان را تشکیل نمی‌دهد.
صفحات :
از صفحه 205 تا 223
  • تعداد رکورد ها : 54