آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 58
حامل صدق‌بودن گزاره و استحالۀ اشاره به معدوم؛ راه حل پارادوکس دروغگو
نویسنده:
مرتضی متولی ، مهدی عظیمی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
دو رویکرد عمده در حل یک دسته از تقریرهای پارادوکس دروغگو، یعنی دسته­ای که در آن از اسم اشاره استفاده می­شود، عبارت­اند از: انکار جملات خودارجاع و انکار قضیه‌بودن جملۀ دروغگو که حامل اولیه و حقیقی صدق است. اشکال عمدۀ رویکرد اول این است که توضیحی داده نشده است که چرا جملات خودارجاعی نداریم و معمولاً سعی دارند با وضع قراردادهایی جملات خودارجاع را خارج کنند. رویکرد دوم نیز با این اشکال اساسی مواجه است که توضیحی برای قضیه‌نبودن جملۀ دروغگو نداده­اند. در این جستار پس از طرح تقسیم­بندی دوگانه­ای نو در رابطه با تقریرهای پارادوکس دروغگو به عرضه راه حل یا گویا راه انحلال، یک دسته از تقریرها، یعنی دسته­ای که در آن از اسم اشاره، تصریحاً یا تقدیراً استفاده می­شود پرداخته می­شود؛ راه حلی که دو رویکرد مذکور به نوعی در آن منطوی­اند. راه حل این است: از آنجا که اولاً، گزاره حامل اولیه و بالذات صدق است و ثانیاً، اشاره به معدومی که نه موجود بوده و نه در ارتباط با موجودی است، محال می­باشد؛ بنابراین گزاره­ای متناظر با جملۀ «این جمله کاذب است» شکل نمی­گیرد؛ زیرا پیش از تحقق کامل این جمله و پیش از حمل محمول بر موضوع، هنوز جمله­ای محقق نشده است تا بتوان بدان اشاره کرد و آنگاه بر آن حکمی کرد؛ بنابراین، گزاره­ای متناظر با این جمله نخواهیم داشت تا اولاً و بالذات متصف به صدق/کذب شود و جمله نیز به تبع آن صادق/کاذب باشد؛ زیرا بخشی از این جمله، یعنی موضوع، معنا ندارد؛ یعنی پیش از حکم «این جمله» نداریم.
صفحات :
از صفحه 189 تا 205
بررسی آراء صدرالمتألهین شیرازی پیرامون نحوه پیدایش کثرات از واحد متعال با تکیه بر نقد قاعده الواحد
نویسنده:
علیرضا آزادگان ، مهدی عظیمی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در مورد صدرالمتألهین شیرازی شاید بتوان گفت در آثار خود به آراء همه حکمای پیش از خود در خصوص کیفیت صدور کثرت از وحدت اشاره نموده است. از این رو تحلیل نظر حقیقی او پیرامون این مطلب امری دشوار به نظر می رسد. با این همه ما در این مقاله سعی نموده ایم با مراجعه به کتب او، همه نظراتی را که او در این خصوص عنوان داشته گردآورده و مورد نقد و بررسی قرار دهیم. از بررسی نظرات مختلفی که صدرالمتألهین راجع به مسأله صدور مطرح می کند، می توان به این جمع بندی رسید که او ضمن بیان این نظرات که از منظرهای مختلف فلسفی، کلامی و عرفانی مطرح شده و در آثار فلاسفه و متکلمین و عرفای پیش از او نیز عیناً یافت می شود، به نوعی سعی نموده است تا از قاعده موسوم به الواحد دفاع نماید و در واقع بین این نظرات و این قاعده جمع نماید. ولی ما در این مقاله به دنبال آن هستیم تا نشان دهیم که جمع بین این نظرات مختلف و قاعده موسوم به الواحد نه تنها کمکی به صدرالمتألهین در تبیین کیفیت صدور کثرات از واحد متعال ننموده است بلکه او را با تعارضات بیشتری مواجه ساخته که در صورتیکه در تبیین و توجیه نظرات خویش به این قاعده استناد نمی نمود، استدلالات او موجه تر و قابل پذیرش تر می بود.
صفحات :
از صفحه 11 تا 35
اَپاگوگۀ ارسطو
نویسنده:
مهدی عظیمی
نوع منبع :
نمایه مقاله
چکیده :
ارسطو در آناکاویک نخست، دفتر 2، فصل 25، گونه‌ای از استدلال، به نام اَپاگوگه، را پیش می‌نهد که ارسطوشناسان دربارۀ چیستی‌اش بسی اختلاف دارند. راس بر آن است که اَپاگوگه قیاس اکتشافیِ نیمه‌برهانی‌ـ‌نیمه‌جدلی، در قالب شکل اوّل، با نتیجه‌ای محتمل است که از ترکیب صغرایی محتمل‌تر با کبرایی یقینی به‌دست می‌آید. پِرس معتقد است که اَپاگوگه همان فرضیه‌ربایی یا ـ به تعبیر جدیدتر ـ استنتاج بهترین تبیین است. فارابی، امّا، بی‌آن‌که آشکارا دربارۀ اَپاگوگه بحث کند، برگردان عربیِ اِپاگوگه، یعنی «الاستقراء»، را جایگزین اَپاگوگه می‌کند، که الهام‌بخش این فرضیه است که اَپاگوگه تصحیف اِپاگوگه است. تحلیل ما نشان می‌دهد که تفسیرهای پِرس و فارابی، خود، فرضیه‌ربایی‌هایی هستند که با پذیرش مسئله‌زا بودنِ وضعیت فصل 25، فرضیه‌هایی برای تبیین آن پیش می‌نهند، مخالف با اصول اقتصاد و سازگاری. راس، اما، مسئله‌زا بودنِ وضعیت فصل 25 را، از بُن، نمی‌پذیرد و کار خود را ساده می‌کند. نظریۀ پِرس، در باب ریشۀ ارسطوییِ فرضیه‌ربایی، با مشکلات و دست‌کم دو رقیبی که دارد، به‌جدّ محلّ تردید خواهد بود؛ و این برای تاریخ منطق، تاریخ علم، و تاریخ فلسفۀ علم، می‌تواند مهم باشد.
منطق ابهری در کتاب المطالع
نویسنده:
مهدی عظیمی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مخطوط فاضل احمد پاشا 1618، کهدر کتابخانه‌ی کوپریلی استانبول نگاه داشته می‌شود دربردارنده‌ی چهار رساله از اثیرالدین مفضل بن عمر ابهری (؟656-؟597) است، به نام‌های بیان الأسرار، تلخیص الحقائق، کتاب المطالع، و زبدة الحقائق، که هر یک مشتمل است بر منطق، فیزیک، و متافیزیک. این رساله‌ها را کاتبی قزوینی از نسخه‌ی اصل برای خود رونویسی کرده و ابهری به خط خویش بر آغاز همۀ آن‌ها یادداشت إنهاء با تاریخ و توقیع نوشته است. آنچه در پی می‌آید تقدیم و تحقیق بخش منطق کتاب المطالع است. منطق ابهری در این رسائل، از جمله در رسالة المطالع، بر خلاف آثار بعدی‌اش تقریباً به‌کلّی تابع منطق ابن‌سینا است. به اقتضای تک‌نسخه بودنِ مخطوط، روش قیاسی را برای تصحیح آن برگزیده‌ایم.
صفحات :
از صفحه 163 تا 200
بررسی اشکالات ابن سینا بر بی کران گروی درباره ساختار توجیه
نویسنده:
مرتضی متولی؛ مهدی عظیمی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
از بحث­های مهم معرفت­ شناسی بحث از ساختار توجیه است. در این مسئله رهیافت­ های گوناگونی وجود دارد که بی­کران­ گروی یکی از آنها است. این رهیافت از زمان ارسطو شناخته شده و همواره از طرف فیلسوفان مردود اعلام ­شده است. ابن­ سینا نیز به‌گونه ­ای متفاوت با ارسطو، با این رهیافت به مقابله بر­خاسته است. این اشکالات ابن‌سینا بر بی‌کران‌گروی، با رویکردی تحلیلی ـ انتقادی تبیین و نقد شده است. ابن­سینا سه اشکال عمده بر این رهیافت وارد می ­کند: اول، بی­کران­ گروی مستلزم این است که معرفتی حاصل نشود؛ دوم، لازمۀ بی­کران­ گروی این است که بعضِ محصور مثل کل حاصر باشد که محال است؛ سوم، لازمۀ بی­کران­ گروی این است که بعضی از مبادی برهان غیرمعلوم باشد. اما استدلال‌های ابن ­سینا بر سه پیش­ فرض استوار است که خود محل نزاع­ اند: اول، توجیه از مفاهیم دارای مراتب نیست و متواطی است؛ دوم، استدلال منتقل­ کنندۀ توجیه است، نه ایجادکنندۀ آن؛ سوم، تسلسل استدلال‌های ما در صورتی به معرفت می‌انجامد که اجزای آن مترتّب بر یکدیگر باشند، اجتماع در وجود داشته، و دارای فعلیت باشند. افزون بر این، استدلال دوم وی جدای از این پیش‌فرض­ها همچنان مخدوش است.
صفحات :
از صفحه 111 تا 122
مدخل ‘Eristic’ در واژه‌نامۀ توصیفی منطق
نویسنده:
مهدی عظیمی
نوع منبع :
نمایه مقاله
چکیده :
در واژه‌نامۀ توصیفی منطق واژۀ ‘Eristic’ به «جدل» برگردانده شده و چنین تعریف گردیده است: «فنّی در مغالطه که در استدلال جهت ترغیب مخاطب برای پذیرفتن مطلبی بکار می‌رود». ما در این جستار پیشینۀ این واژه را تا مگاراییان نخستین پی‌جُسته‌ایم و سپس با کاوش در سه نوشتۀ ارسطو (جایگاه‌های بحث، ابطال‌های سوفیستی، و متافیزیک) و مقایسۀ آن‌ها با ترجمه‌های انگلیسی، عربی، و فارسی نشان داده‌ایم که برابر درست واژۀ یادشده «مشاغبه» یا «ستیزش» است. سپس با واشکافی سخنان ارسطو و سنجش آن‌ها با منطق الشفاء تعریف روشنی از آن به دست داده‌ایم.
صفحات :
از صفحه 121 تا 129
افلاطون و فلسفه منطق
نویسنده:
مارتا نیل؛ مترجم: مهدی عظیمی
نوع منبع :
مقاله , ترجمه اثر
منابع دیجیتالی :
نقد و بررسی قاعده الواحد با تکیه بر ساختار منطقی ادله آن
نویسنده:
علیرضا آزادگان؛ استاد راهنما:مهدی عظیمی؛ استاد مشاور: طوبی کرمانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در این پژوهش قصد ما بر این است تا قاعده موسوم به الواحد را با نگاهی استدلالی هم به لحاظ منطق استدلالات و هم به لحاظ محتوایی، مورد نقد و بررسی قرار دهیم و در ضمن آن به مواردی از کلام فیلسوفانی که این قاعده را صحیح پنداشته ولی از طرفی در آثار خود به خلاف آن سخن گفته اند اشاره داشته و نقودی که بر مدل ارائه شده بر اساس سلسله طولی صدورات از جانب حق تعالی وارد است را برشمرده و به تبیین چگونگی پیدایش و ربط موجودات به مبدأ اعلی بر اساس مدل خورشیدی و اشعّه آن پرداخته که به نظر می رسد نواقص مدل قبل را ندارد. همان طور که در این پژوهش بدان اشاره شده است، قاعده الواحد نه تنها یک قاعده بدیهی نیست بلکه ادلّه عنوان شده برای اثبات آن که همگی به ادلّه ای که ابن سینا درجهت اثبات این قاعده عنوان نموده باز می گردد نیز به لحاظ منطقی مخدوش هستند. در خصوص ربط این قاعده با واحد متعال نیز باید عنوان داشت که همان طور که در این پژوهش آمده است، فلاسفه ای که در تأیید قاعده الواحد قلم زده اند، همگی متفق القول اند که این قاعده فقط برای واحدی با حیثیت صدور واحد صادق است، ولی نکته ای که ما در این پژوهش قصد بیان آن را داریم این است که صدور کثیر از واحد منافی وحدت و بساطت مصدر نیست و به نظر می رسد، واجب الوجود بالذات و مبدأ متعال که قصد دارند این قاعده را بر او بار کنند، نه تنها نمی توان از او به یک موجود تک حیثیّتی یاد نمود بلکه حیثیات و جهات او نامتناهی است. در این پژوهش درکنار نقد ادلّه اثبات قاعده الواحد و همچنین تبیین چگونگی پیدایش کثرات بر اساس آن، در صدد بیان این مطلب هستیم که همه موجودات، شئون حضرت باری و لمعات آن منبع لایزال نور هستند. با این فرض، هیچ حقیقت و هویت منفصله ای از آن ذات وجود ندارد و بنابراین اعتقاد به صدور واحد از واحد و بیان سلسله طولی در نظام موجودات، معنا و مفهوم خود را از دست می دهد. چراکه نظام وجود با این نحو از نگرش، شامل یک موجود است و شئون و تطورات او و مظاهر و مجالی اسماء و صفات او. از این منظر، معلول، شیء جدا و منفصل از علّت نخواهد بود، بلکه طوری از اطوار ذات علّت است. از این رو واژه صدور، به معنای حصول شیء خارج از ذات علّت، رنگ باخته و جای خود را به واژه شئون، جلوات و ظهورات ذات می دهد. در این نگاه، واحد متعال، خورشید عالم وجود است و خلایق، لمعات انوار او که به نحو بیواسطه به آن مبدأ نور متصل بوده و تلألؤ و تشعشع آنها، در واقع تلألؤات و تشعشعات آن خورشید عالم تاب است که در قالب این هیئات و قوالب، ظهور یافته و جلوه نموده است.
ائمه شیعه و عقلگرایی در الهیات با تکیه بر مصادر اولیه
نویسنده:
محمدکاظم مددی موسوی؛ استاد راهنما:مهدی عظیمی؛ استاد مشاور:زهرا مصطفوی، قاسمعلی کوچانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
هدف این پژوهش رسیدن به دقیق ترین تصویر تاریخی، از هویت مکتب کلامی ائمه و نسبت آن با عقل گرایی است. مسئله ای که در صورت روشن شدن، میتواند اصلی موضوعی برای تحلیل دیگر ارکان مکتب ائمه و نیز، زیربنایی برای تعریف جایگاه عقل در کسب معارف دینی باشد. هدف این بررسی، مشخص کردن جایگاه عقل در منظومه ی فکری ائمه است، با مشخص شدن چگونگی نقش آفرینی آن در مباحث کلامی، مباحثی که در میان تمام مباحث دینی عقل بیشترین حضور را در آنها داراست و نحوه ی حضورش در دیگر زمینه ها نیز، با الگوبرداری از اصول این مباحث تعریف میشود. این پژوهش کمک میکند تا با روشن شدن نگاه ائمه نسبت به عقل گرایی از حیث تاریخی، بدون نیاز به بحثهای استدلالی مبتنی بر مبانی اعتقادی، جایگاه عقل گرایی در منظومه ی فکری شیعه ی امامیه مشخص شود. ضرورت انجام این پژوهش، ناشی از جایگاه آن در کسب دقیق ترین تصویر از اصول مکتب ائمه است؛ برای تعریف ارکان و هویت مکتب اعتقادی ائمه و شیعه ی امامیه، دقیق ترین روش بررسی ابعاد مختلف این مسائل از طریق مطالعه و استخراج نمودهای تاریخی آنها در روایات ائمه است. از جمله در مسئله ی عقل گرایی و نسبت آن با معارف دینی نیز، مسیر درست ورود به تحلیل آن، از تعریف نسبت ائمه با آن شروع میشود. و تا زمانی که تصویری تاریخی از روش عملی ائمه به دست نیاید، مبانی و اصولی که به عنوان ارکان مکتب ایشان تعریف میشوند، همه انتزاعی و غیرمستند خواهند بود.
ارسطو و دوگانۀ کلّی‌ـ‌جزئی
نویسنده:
مهدی عظیمی
نوع منبع :
نمایه مقاله
چکیده :
ارسطو از «کلّی» تعریفی به دست می‌دهد که یان لوکاشویچ آن را، به دلیلِ در بر نگرفتنِ کلّی‌های تهی، غیر جامع می‌داند. افزون بر این، تعریفی که ارسطو از جزئی به دست می‌دهد به دو شیوه قابل فهم است: (1) جزئی تنها بر یک چیز حمل پذیر است، (2) جزئی حمل ناپذیر است. این برداشتِ دوگانه، که در سخنان شارحان ارسطو نیز با بسامد زیادی تکرار می شوند، از یک سو، تلقی رابرت کونس و تیموتی اچ. پیکاوَنس ـ که معتقدند جزئی از نظر ارسطو حمل ناپذیر است ـ را زیر سؤال می‌برد؛ و از دیگر سو، خودْ تعارضی ست که باید حلّ شود. در این جستار نمایان خواهد شد که اوّلاً اِشکال لوکاشویچ وارد نیست و تعریف ارسطو شامل کلّی‌های تهی هم می‌شود؛ و ثانیاً تعارضی که ظاهراً از تعریف جزئی برمی‌آید با تفکیک دو گونه حمل، یعنی «به شیوۀ یکنام» و «نه به شیوۀ یکنام»، قابل حلّ است.
  • تعداد رکورد ها : 58