آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
بازسازی نظام اخلاقی علامه طباطبائی بر اساس نظریه اعتباریات
نویسنده:
پدیدآور: محمد تاجیک جوبه استاد راهنما: سید احمد فاضلی استاد مشاور: محسن جوادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
نظریه اعتباریات یکی از پرکاربردترین موضوعات در آثار مختلف علامه طباطبائی می‌باشد. در این پژوهش برای نخستین بار تلاش می‌شود با نگاهی جامع، کل‌نگر، منسجم و همه‌جانبه به تمام ابعاد این نظریه پرداخته شود. در این پژوهش برای اولین بار با روش کتابخانه‌ای و تحلیلی، نظریه اعتباریات از منظر علم اخلاق مورد واکاری قرار می‌گیرد. برای این هدف، ابتدا تبیینی جامع از این نظریه با توجه به تمام آثار علامه طباطبائی ارائه می‌شود. در ادامه نسبت اعتباریات با سه شاخه فرااخلاق و نظریات مرتبط با هر بخش آن، سنجیده شود. در اولین گامِ وجودشناسانه، اعتباریات در زمره نظریات واقع‌گرایانه حداقلی دسته‌بندی می‌شود و نسبت آن با برخی نظریات ناواقع‌گرایانه هم‌چون غیرعینیت‌گرایی و برساخت‌گرایی نیز بررسی می‌شود. نظریه معرفت‌شناختیِ اعتباریات، نوعی مبناگرویِ انسجام‌گروانه است. ایشان صدق معرفت اخلاقی را صدقی مطابقی می‌دانند و در جنبه توجیه معرفت، می‌توان در بخشی از اعتباریات علیرغم برداشت مشهور، از برهان کمک گرفت. در معناشناسی مکان‌یابی صحیحِ دوگانه شناخت‌گرایی-ناشناخت‌گرایی مشخص شده و نظریه اعتباریات در ذیل نظریات شناخت‌گرایانه تعریف خواهد شد و فاصله این نظریه با احساس‌گرایی و توصیه‌گرایی را نشان خواهیم داد. آخرین فصل اختصاص به نظریه هنجاری برخاسته از اعتباریات دارد. در ابتدا شباهات و قیاساتِ صورت‌پذیرفته میان اعتباریات با نسبی‌گرایی، سودگرایی و خودگرایی اخلاق ارزیابی شده و تفاوت جوهری اعتباریات با آنها نمایش داده خواهد شد. اخلاق فضیلت بیشترین شباهت را با نظریه اعتباریات داشته و علامه طباطبائی از شاخصه‌های آن بسیار بهره می‌برند. در نهایت علامه طباطبائی از دیدگاه اخلاق توحیدی که به نظر ایشان دیدگاه مختص به دین اسلام است، دفاع می‌کنند که مولفه‌های آن به طور مستقل و در قیاس با سایر نظریات رقیب مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
چگونگی ترابط احساس و شناخت در متن دین، عرفان، تجربه دینی و عرفانی از دیدگاه ویلیام جیمز و ویلیام هاکینگ
نویسنده:
احمد فاضلی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
احساس و شناخت نزد فیلسوفان دین و عرفان، همواره به‌عنوان دو مؤلفه سازنده دین، عرفان، تجربه‌ دینی و عرفانی شناخته شده­اند. در این میان دو تن از فیلسوفان دین غربی، جیمز و هاکینگ، بیش از دیگران در سازگارنمودن این دو عامل در متن دین و عرفان نقش داشته­اند. چگونگی این تلفیق از دیدگاه این دو تن، موضوع بحث این نوشتار است. از دیدگاه جیمز سرچشمه عمیق­تر دین، احساس است. جیمز هم تجارب عرفانی را از مقوله احساسات و عواطف می‌شمرد و هم آنها را دارای حیث معرفتی می­داند؛ اما معرفت مورد نظر وی که در متن تجربه حاضر است، معرفتی بدون وساطت مفاهیم است. هاکینگ ماهیت دین را تجربه دینی و این تجربه را آمیخته­ای از احساسات دینی و ایده­های دینی می­داند. این ایده­ها در خودِ مرحله تجربه حضور دارند و به‌نحوی بارزتر، به‌عنوان نتیجه تجربه ظاهر می­شوند. تجربه، اصل ایده و استدلال را فرا می­نهد و در مرحله بعد، ذهن با بهره­گیری از آن تجربه، به رقم‏زدن مفاهیم، نظریات و استدلال‏های روشن می­پردازد تا به آنها ثبات و جایگاهی مستحکم دهد. پس هاکینگ تجربه دینی را نه­ تنها احساسی و شناختی، بلکه مفهومی و تقریباً نظری می­داند؛ به­گونه­ای که مفاهیم و نظریات در درون خود آن وجود دارند و البته به شکلی کامل­تر و روشن­تر از آن زاده می‏شوند. بدین­سان هاکینگ در انتقاد به جیمز، نه فقط معرفت غیرمفهومی را در متن دین راه می­دهد، بلکه شناخت‏های مفهومی، حتی استدلالی را ریشه­دار در خود دین و تجربه دینی می­بیند.
صفحات :
از صفحه 159 تا 201
بررسي چهارمين قضيه جدلي‌الطرفين كانت بر اساس فلسفه صدرايي
نویسنده:
علي زمانيان، مهدي منفرد، سيداحمد فاضلي
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
کانت در فلسفه نظري خود مدعي است واجب‌الوجود نفياً يا اثباتاً قابل «استدلال» نيست. وي اين مطلب خود را در قالب چهارمين آنتي‌نومي / قضيه جدلي‌الطرفين در بخش جدل استعلايي از «نقد عقل محض» مطرح مي‌کند. ادعاي کانت مبتني بر پاره‌اي مباني معرفت‌شناختي و هستي‌شناسي است که وي براساس آنها، قضاياي رياضيات و فيزيک را «يقيني» و قضاياي مابعدالطبيعه را «غيريقيني» و مغالطي معرفي مي‌نمايد. به اعتقاد ما، فلسفه اسلامي، به‌ويژه فلسفه صدرايي، چه در بعد شناخت‌شناسانه و چه در بعد هستي‌شناسانه، امکانات مناسبي براي نقادي فلسفه کانت به طور عام، و رفع تعارض از چهارمين قضيه جدلي‌الطرفين مورد ادعاي او را به طور خاص داراست. در اين مقاله، شناخت‌شناسي و هستي‌شناسي کانت را به‌اجمال با آموزه‌هاي فلسفه صدرايي بررسي کرده‌ايم و درصدديم تعارض موردنظر او را با کمک آموزه‌هاي پيش‌گفته برطرف سازيم