آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 73
بررسی آراء امام محمد غزالی در باب اخلاق عرفانی و مقایسه آن با آراء توماس آکمپیس
نویسنده:
فروزان راسخی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
نقد سنت بر سنت نماها
نویسنده:
فروزان راسخی
نوع منبع :
مقاله , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
شیراز: دانشگاه شیراز,
چکیده :
امروزه با گروه‌های زیادی مواجهیم که دم از معنویت می‌زنند و به رغم تنوع و تکثری که دارند همگی به نوعی فلسفه جاودانه قایلند که اصول و مبانی آن در طی اعصار دستخوش تغییر و تحول نمی‌شود. این گروه‌ها در عین اعتقاد به این سنت جاودانه از فرهنگ غربی متجدد انتقاد می‌کنند و نقاط ضعف جدی‌ای را برای آن برمی‌شمرند، از جمله این انتقادات می‌توان به نقد گرایش‌های دوگانه انگارانه و تقلیل گرایانه فرهنگ غربی متجدد اشاره کرد که موجب نفی ایمان و بها دادن افراطی به عقل استدلال‌گر شده است و این دو عامل، بحران معنوی جهان کنونی را به بار آورده است. اما در میان این جریانات معنویت گرا‌، جریان سنت گرایی در عین اعتقاد به سنت جاودانه و نقد فرهنگ غربی متجدد شیوه نقد گروه‌های مدعی معنویت را زیر سؤال می‌برد و آن را برخاسته از همان فرهنگ غربی می‌شمارد. در نهایت مهم‌ترین نقطه ضعف جریان‌های معنویت گرا در جهان معاصر از نظر سنت گرایان شیوه التقاطی آن‌هاست که منجر به جدایی این جریان‌ها از ادیان الهی و ظهور دین‌های جدید برساخته بشر شده است. در این مقاله ابتدا با معرفی جریان‌های مدعی معنویت در جهان معاصر خصایص اصلی آن‌ها را برشمرده‌ایم. پس از آن، نقد این جریان‌ها بر فرهنگ غربی متجدد مورد بررسی قرار گرفته و در پایان نقد سنت گرایان بر این شیوه نقد مطرح شده است. به ویژه معیارهای اصالت و معنویت گرایی راستین توسط سنت گرایان مورد تأکید قرار گرفته است.
صفحات :
از صفحه 47 تا 66
معاد از دیدگاه مرتضی مطهری و جان هیک
نویسنده:
پدیدآور: فرزانه ترکشوند؛ استاد راهنما: فروزان راسخی ؛ استاد مشاور: زهره توازیانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسئله معاد و سرنوشت انسان پس از مرگ به دلیل اهمیتی که دارد همواره موردتوجه ادیان بوده است. در این رساله در پی آن هستیم که نظر استاد مطهری و جان هیک را درمورد معاد بررسی و مقایسه کنیم. هردو متفکر، تجردروح، عالم برزخ و ادامه حیات روحانی انسان پس از مرگ را بر اساس قرآن و کتاب مقدس قبول دارند. استاد مطهری با دیدگاهی عقلانی و استناد به قرآن مراحل حیات پس از مرگ را تبیین می کند. و معتقد است انسان پس از مرگ بر اساس اعمالی که در این جهان انجام داده، ابتدا وارد عالم برزخ می شود و به بخشی از پاداش و جزای اعمال خویش می رسد و پس از آن وارد عالم قیامت شده و در آنجا پاداش و جزای کامل را دریافت می کند و در آنجا جاودانه است. حال آنکه جان هیک با دیدگاهی تجربی و با استناد به کتاب مقدس پس از رد اندیشه تناسخ معتقد است که روح و جسم به هم وابسته اند که با مرگ جسم، روح نیز از بین می رود؛ اما این موجود یکپارچه به شکلی دیگر پس از مرگ ادامه حیات خواهد داد، که این همان رستاخیز بدن است. به عقیده جان‌هیک خدا این توانایی را دارد که عیناً یا همانند شخص از دنیا رفته را دوباره خلق کند. بنابراین دو فیلسوف معاد را قبول دارند هرچند درمورد کیفیت آن دیدگاه های متفاوتی دارند.
تجربه دینی از نظر اقبال لاهوری و جان هیک
نویسنده:
سیما صابر
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
ماهیت تجربه دینی و ارزش معرفت شناختی آن از موضوعات مهم معرفت شناسی دینی است که مورد توجه بسیاری از فیلسوفان دین قرار گرفته است. اقبال لاهوری و جان هیک از جمله متفکران معاصری هستند که به این موضوع پرداخته اند. ما در این رساله ابتدا ماهیت تجربه دینی، ارزش معرفت شناختی و ارتباط آن را با باور دینی از دیدگاه این دو متفکر بررسی کرده و در ادامه نقاط اشتراک، افتراق و نقدهای وارد شده بر هر یک را بیان می¬کنیم. اقبال تجربه دینی را نوعی بینش درونی می داند و آن را همانند تجربه حسّی امری کاملاً واقعی تلقی می¬کند. در عین حال او معتقد است که تجربه دینی حقایقی را بر افراد آشکار می¬سازد که تجربه حسّی از درک آن¬ها عاجز است. هیک نیز ماهیت تجربه دینی را از سنخ تجربه حسّی محسوب می¬کند، اما دینی بودن آن را حاصل وساطت مفاهیم دینی، می¬داند. در باب اعتبار تجربه دینی، هردو متفکر، آن¬را برای افراد مدرِک معتبر دانسته¬اند و در خصوص افراد شنونده اقبال برخلاف هیک با ذکر دو معیار عقلی و عملی نشان داده است که تجربه دینی می¬تواند برای این گونه از افراد نیز معتبر باشد. هم¬چنین هردو اندیشمند تجربه دینی را تقویت کننده و موجّه کننده باورهای دینی می-دانند.
پل تیلیش (پدید آورندگان کلام جدید)
نویسنده:
جی هیوود توماس؛ مترجم: فروزان راسخی
نوع منبع :
کتابشناسی(نمایه کتاب) , ترجمه اثر
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
انتشارات گروس,
چکیده :
مجموعه پدیدآورندگان کلام جدید، مجموعه آثاری است در باب بزرگ‌ترین اندیشمندان کلام جدید و یا تأثیر‌گذارترین اندیشمندان بر این حوزه، در این نوشته نویسنده به شرح زندگی و افکار یکی از بزرگ‌ترین اندیشمندان الاهیات معاصر، پل تیلیش، می‌پردازد. این کتاب شامل سه فصل می‌باشد.
مقایسه دیدگاه خواجه نصیر الدین طوسی با قاضی عضدالدین عبدالرحمن ایجی شیرازی در مسئله معاد
نویسنده:
حکیمه جهانگیری دولت آبادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مسئله معاد و زندگی پس از مرگ یکی از اصول ادیان آسمانی است و اعتقاد به آن ریشه در فطرت انسان‌ها دارد و در آیات قرآن هم فراوان به این موضوع اشاره شده است. امید به آینده و جاودانگی انسان نقطه عطف افکار بشر و معنا بخش زندگی آدمی است؛ لذا تبیین مساله معاد و پرداختن به آن می‌تواند پاسخگوی سوالات متعددی در این زمینه باشد. دور بودن از تجربه‌ی زندگی اخروی، پژوهش و تحقیق در آن را بس دشوار می‌سازد و این امر موجب اختلاف آراء و نظرات دین‌پژوهان ومتکلمان در این قلمرو شده است. اما می توان با بررسی و مقایسه دیدگاه‌های آنان تفسیر روشنتری از آن ارائه داد.در این پژوهش، معاد، انواع معاد؛ روحانی و جسمانی و تناسخ، امکان معاد جسمانی، معاد از دیدگاه خواجه نصیرالدین طوسی و قاضی عضدالدین ایجی مورد بررسی قرار گرفته و نقاط اشتراک وافتراق آنها بیان شده است. در مجموع خواجه و قاضی در موارد زیادی دیدگاه‌های مشابه دارند اما در مسائل مهمی چون اعاده‌ی معدوم اختلاف نظر دارند.کلمات کلیدی: معاد، اعاده‌ی معدوم، خواجه‌نصیرالدین‌طوسی، قاضی‌عضدالدین‌ایجی.
وجوه شباهت آراء افلاطون و سهروردی
نویسنده:
سیمین قلی زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این پژوهش مشتمل بر چهار فصل است. در فصل یک، کلیات پژوهش بیان شده است و منابع مورد استفاده و تأثیر گذار در آراء افلاطون و سهروردی، معرفی شده اند. در فصل دو، به بیان آراء افلاطون در سه شاخه هستی شناسی، معرفت شناسی و انسان شناسی پرداخته و با تفکر فیلسوف یونانی در این زمینه ها آشنا می شویم. در فصل سه، به بیان آراء سهروردی، حکیم اشراقی، می پردازیم و دیدگاه وی را در این سه شاخه از فلسفه، مورد بررسی قرار می دهیم. در انتها و در فصل چهار، مطالب فصل های دو و سه را جمع بندی کرده و با مقایسه آراء این دو فیلسوف وجوه اشتراک آنها را در سه شاخه هستی شناسی، معرفت شناسی و انسان شناسی، معرفی می کنیم.
جاودانگی از منظر افلوطین و سهروردی
نویسنده:
بتول احمدی؛ فروزان راسخی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
جاودانگی اصل مسلم نظام فلسفی‌ افلوطین و سهروردی است که رابطه مستقیمی با چیستی و هویت انسان دارد. افلوطین و سهروردی سرشت انسان را نفس می‌دانند؛ بنابراین دوگانه‌انگار محسوب می‌شوند؛ اما برداشت متفاوتی از دوگانه‌انگاری ارائه داده‌اند. دوگانه‌انگاری نزد افلوطین با ترکیب دوگانه‌ای همراه است. در ترکیب اول ماده و صورت و در ترکیب دوم بدن و روح با هم هویت یگانه‌ای از انسان بدست می‌دهند. در ترکیب دوم روح صورت بدنی حاصل از ترکیب اول را بازآفرینی می‌کند و حیات دوباره‌ای بدان می‌بخشد. در این معنا از دوگانه‌انگار، روح نقش علت را برای بدن دارد و ازاین‌رو، آن را به نحوی با خود هم‌سنخ می‌کند. اما نزد سهروردی رابطه علّی و معلولی میان نفس و بدن مطرح نیست؛ نور اسفهبد به مزاج معتدل اعطاء می‌شود. از سوی دیگر سهروردی قائل به روح حیوانی است که تضاد آن کمتر از تضاد عنصر طبیعی است و با نفس همسنخ‌تر است.
صفحات :
از صفحه 105 تا 125
بررسی مقایسه ای دیدگاه حلاج و سهروردی درباره ی خدا
نویسنده:
زینب حدادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
همواره در میان فلاسفه و عرفای اسلامی، دیدگاه های مختلفی در مورد خدا مطرح بوده است. فلاسفه ی قبل از سهروردی با استفاده از دلایل فلسفی صرف، و عرفا با استفاده از شهود باطنی خویش ، به اثبات وجود خداوند می پرداختند. یکی از فیلسوفانی که با استفاده از افکار مختلف فلاسفه و عرفا و ادیان الهی نظامی نوین ابداع کرده سهروردی است. وی فلسفه ی خویش را بر پایه ی افکار مختلف این افراد و تلفیق آن ها، و هم چنین بر پایه ی تجربه های عرفانی خویش ایجاد کرده است. سهروردی فلسفه ی خویش را حکمه الاشراق می نامد، که در آن بر خلاف نظام های فلسفی دیگر از مفاهیمی چون نور و ظلمت استفاده می کند. یکی از مباحث اصلی در فلسفه ی او بحث از خدا یا نورالانوار و افعال و صفات اوست که در این نوشتار به آن پرداخته خواهد شد. سهروردی معتقد است که وجود خداوند امری است بدیهی و دلایل اثبات خداوند صرفاً دلایلی می باشند برای آگاهی بیشتر ما. وی در ادامه به ذکر دلایل فلسفی و اشراقی خویش می پردازد. به نظر می رسد که سهروردی در ابداع فلسفه ی خویش از اندیشه ی عرفایی چون حلاج بهره برده باشد. نقطه ی اصلی اندیشه ی حلّاج در مورد شناخت خداوند، این است که او نیز معتقد است که ما انسان ها هرگز نمی توانیم درک و شناختی درخور وجود خداوند از او داشته باشیم، و شناخت ما تنها به اندازه ی مرتبه ای است که ما در آن قرار داریم. وی معتقد است که صفات خداوند تنها اسمائی هستند برای ما انسان ها که بتوانیم خداوند را با آن اسماء مورد خطاب قرار دهیم. سهروردی در بسیاری از نظرات خود درباره ی خدا تابع حلّاج بوده است. لذا این پرسش شایان طرح است که به درستی عقیده ی سهروردی و حلّاج در باره ی خداوند و اسماء و صفات او و هم چنین رابطه ی او با انسان و نظام هستی چیست؟ آیا این دو عارف و فیلسوف تلقی واحدی از خداوند و اسماء و افعال او دارند؟ تمایز و شباهت های اندیشه ی آن دو چیست ؟ هم چنین در این نوشتار به بررسی فرضیه های مطرح شده در طرح پژوهشی می پردازیم، چنان که در فصل دوم به فرضیه ی مربوط به حلاج، در فصل سوم به فرضیه ی مربوط به سهروردی و در فصل چهارم به فرضیه ی سوم یعنی شباهت ها و تفاوت های نظرات آن دو پرداخته خواهد شد.
شکاف میان معرفت اخلاقی و عمل اخلاقی از نظر ارسطو و غزالی
نویسنده:
مریم احسانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
حیات اخلاقی انسان متشکل از دانسته‌ها و بایسته‌هاست، گاهی انسان علی‌رغم معرفت به خوبی و بدی برخلاف این معرفت عمل می‌کند. لذا بررسی علت شکاف میان معرفت اخلاقی و عمل اخلاقی امر بسیار مهمی است. ارسطو و غزالی از جمله کسانی هستند که دغدغه‌ی این امر را داشتند. ارسطو برخلاف سقراط که معتقد بود معرفت به خوبی و بدی ضرورتاً منجر به عمل می‌شود، چنین ضرورتی را نمی‌پذیرد و معتقد است عواملی باعث ایجاد شکاف میان معرفت اخلاقی و عمل اخلاقی می‌شود که در این میان از ضعف و قصور اخلاقی سخن به میان می‌آورد و معتقد است جزء غیر‌عقلانی نفس باعث می‌شود انسان از دستیابی به سعادت حقیقی-اش که در پی رسیدن به آن است، دور افتد. غزالی نیز در مباحث نفس‌شناسی از اندیشه‌های ارسطو مدد می‌گیرد اما به علت آنکه او متفکری مسلمان و صوفی مسلک بود، علاوه بر تأکید بر عقل، که در نظر ارسطو دیده می‌شود، تأثیرگذاری شرع و شهود را در عمل اخلاقی نیز یادآور می‌شود.
  • تعداد رکورد ها : 73