آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 39
 تاریخ فلسفه (کاپلستون) جلد دوم (فلسفۀ قرون وسطا از آوگوستینوس تا اسکوتوس)
نویسنده:
فردریک چارلز کاپلستون؛ مترجم: ابراهیم دادجو؛
نوع منبع :
کتاب , ترجمه اثر , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: علمی و فرهنگی و سروش,
بررسی و نقد اصالت اراده در فلسفه اخلاق دنس اسکوتوس
نویسنده:
مهدی عباس زاده
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامی ,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
اين نوشتار بر آن است كه به بررسی آرای فيلسوف ومتكلم اسكاتلندی مدرسی، يوهـانس دنـس اسكوتوس(1266- 1308م.) در زمينه «اصالت اراده» و بررسی و نقـد اجمـالی آن بپـردازد. آنچـه فلسفه اخلاق اسكوتوس را به ويژه از فلسفه اخلاق ارسطويی ومشائی ـ هم در سنّت مسيحی و هم در سنّت اسلامی ـ جدا می كند، اعتقاد اسكوتوس به جدايی عقل و اراده و عدم تبعيت اراده انسان از عقل اوست كه نتيجه طبيعی آن به نحوی اعتقاد به اصالت اراده مـی باشـد. در پايـان نوشـتار بـا توجه به ديدگاههای مطـرح در فلـسفه اسـلامی، نـسبت عقـل و اراده بـه ويـژه در مـسائل اخلاقـی بررسی می شود.
صفحات :
از صفحه 157 تا 178
دونز اسکوتوس و مسأله تشخص
نویسنده:
سید حمید طالب زاده
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
دونزاسکوتوس]1[ الهی دان و فیلسوف قرن سیزدهم و چهاردهم میلادی اهل اسکاتلند با الهام از سخنان ابن سینا و برداشت خاصی از آن و با قول به تشکیک در وحدت، مراتبی از آن را در اشیاء مورد توجه قرار داد و طبعیت لابشرط را به وحدت کمتر و شیء متشخص را به وحدت بالعدد توصیف کرد، این نظریه که به نظریه «صور متمایز» مشهور است، مناط تشخص را در هویات خارجی تبیین می کند و آن را نهایتاً در مفهوم «هذائیت» متحقق می داند. نوشتة حاضر ضمن بررسی تطبیقی مبادی دونز اسکوتوس باآراء ابن سینا، نظریة اسکوتوس را مورد انتقاد قرار می دهد.
بررسی تطبیقی موضوع مابعدالطبیعه نزد ارسطو و اسکوتوس
نویسنده:
اصغر فتحی عمادابادی ، علی کرباسی زاده اصفهانی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ارسطو در کتاب چهارم و ششم به موضوع مابعدالطبیعه می‌پردازد. وی در کتاب گاما،‌ مابعدالطبیعه را علم کلی و موضوع آن را موجود بما هو موجود می‌داند و در کتاب اپسیلن،‌ مابعدالطبیعه را همان فلسفه اولی می‌داند که موضوع آن موجودات الهی می‌باشد. بیان‌های وی در کتاب متافیزیک به همین‌ دو موضوع ختم نمی‌شود. ارسطو موضوعات دیگری را برای مابعدالطبیعه از قبیل جوهر،‌ جواهر مفارق را نیز مطرح می‌نماید و همین امر سبب سردرگمی فلاسفه و مفسران بعد از او شد. اسکوتوس در بحث موضوع مابعدالطبیعه رویکردی ارسطوئی – مشائی انتخاب می‌کند. وی تحت تاثیر ارسطو معتقد است که موضوع مابعدالطبیعه موجود بماهو موجود است با این تفاوت که وی الهیات و علم الهی را جزء علوم عملی در نظر می‌گیرد و با این تفکر از ارسطو که الهیات را،‌ به عنوان مابعدالطبیعه به معنای خاص و جزئی از مابعدالطبیعه عام در نظر می‌گرفت،‌ دور می‌شود. یکی از نتایج تفکر اسکوتوس در بحث موضوع مابعدالطبیعه این بود که برای او خدا اولین و تنهاترین موضوعی نیست که متافیزیسین‌ها باید بدان بپردازد. این نوع نگاه نتیجه اقانیم سه‌گانه (تثلیث) مسیحیت بر روی اسکوتوس می‌باشد و همین امر سبب می‌شود که وی مابعدالطبیعه‌ای را جدای از مابعدالطبیعه ارسطو برای خود رقم بزند و به سمت مابعدالطبیعه ابن‌سینایی روی آورد،‌ البته ابن‌سینایی که مسیحی شده است. در این نوشتار سعی شده است که به روش تطبیقی به موضوع مابعدالطبیعه از نگاه ارسطو و اسکوتوس پرداخته شود به جهت بیان اشتراکات و اختلافات دو سنت یونان باستان و فلسفۀ قرون وسطای مسیحی.
صفحات :
از صفحه 528 تا 541
تاریخ فلسفه: فلسفه قرون وسطا از آوگوستینوس تا اسکوتوس [کتاب انگلیسی]
نویسنده:
فردریک‌ چارلز کاپلستون
نوع منبع :
کتابشناسی(نمایه کتاب)
وضعیت نشر :
Image,
چکیده :
این کتاب به معرفی شخصیت‌های مطرح در قرون وسطای مسیحیت و نیز تبیین دیدگاه‌های الاهیاتی و فلسفی آن‌ها پرداخته است. این کتاب با دوره آغازین مسیحیت که به دوره آبا یا پدران کلیسا معروف است، آغاز می‌شود و به ترتیب تاریخی تا پایان قرن سیزدهم که شامل معرفی آرا و دیدگاه‌های دانز اسکوتوس است، ادامه می‌یابد. مؤلف در مقدمه‌ای که بر کتاب نوشته است، هدف از نگارش این اثر را صرفاً ارائه بیان کلیات یا مجموعه‌ای از برداشت‌های مختلف درباره فلسفه قرون وسطا نمی‌داند، بلکه می‌کوشد از سیر فلسفه قرون وسطا و دوره‌های مختلف آن شرح معقول و منسجمی به‌دست دهد. مروری بر کتاب تاریخ فلسفه 2 فلسفه قرون وسطا دورۀ تاریخ فلسفۀ که تألیف فردریک کاپلستون فیلسوف متأله و یکى از برجسته‌ترین مورخان فلسفه در عصر جدید است، از جامعترین و روشنترین کتب تاریخ فلسفه است که پس از انتشار با اقبال فیلسوفان و دوستداران و دانشجویان فلسفه و منتقدان روبرو شده است.تاریخ فلسفه اثر فردریک کاپلستون یکی از برجسته‌ترین آثار کلاسیک در زمینه تاریخ فلسفه‌است که در نه جلد به نگارش درآمده‌است. بیش از پنجاه سال از تألیف کتاب گرانقدر سیر حکمت در اروپاى شادروان محمد على فروغى مى‌گذرد. فروغى پس از ترجمۀ گفتار در روش دکارت متوجه شد که این رسالۀ عمیق در ایران درست فهمیده نمى‌شود و در واقع صرف ترجمه و ارائۀ مجرد افکار یک فیلسوف، اگر خوانندگان به پیوستگى آن با آراء قبلى و با سیر تطور بعدى و زمینۀ تاریخى آن آشنا نباشند، بى‌فایده است. او بدرستى دریافته بود که شناخت آراء فلسفى و فهم افکار واقعى هرفیلسوفى نخست در «تاریخ فلسفه» امکان‌پذیر است. نگرش تاریخى به فلسفه و عموما به تمام دستاوردهاى انسانى، در گذشته کمتر سابقه داشته است. قدما در واقع براى تاریخ فلسفه شأنى قائل نبودند و اصولا چندان توجهى به منشاء آراء فلسفى و تأثیر و تأثر و سیر و بسط تاریخى آن نداشتند. به گفتۀ امیل بریه: «مطالعۀ تاریخ فلسفه در مجموع سیر زمانى آن، با توجه به وحدت این سیر تطورى، امرى است که تقریبا تازگى دارد. این امر یکى از وجوه متعدد اعتقاد به ترقى روح انسانى است که در اواخر قرن هجدهم به ظهور رسید. در فلسفۀ تحصّلى اوگوست کنت به اعتبارى، و در فلسفۀ هگل به اعتبارى دیگر، سیر تاریخى فلسفه به عنوان لازم ذات فلسفه تلقى شد.» مى‌دانیم که هگل فلسفه را همان تاریخ فلسفه مى‌دانست؛ به عقیدۀ او، فلسفه را فقط باید در تاریخ فلسفه آموخت. با این اعتبار، اگر بخواهیم دست کم فلسفۀ جدید غرب را بشناسیم، و افکار ماهوى فلاسفۀ آن را بدانیم، ناگزیر از اتخاذ این دید تاریخى هستیم، دیدى که در تاریخ فلسفه منعکس است.
تاریخ فلسفه: فلسفه قرون وسطا از آوگوستینوس تا اسکوتوس جلد 2
نویسنده:
فردریک‌ چارلز کاپلستون؛ ترجمه: ابراهیم دادجو
نوع منبع :
کتابشناسی(نمایه کتاب) , ترجمه اثر
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی,
چکیده :
این کتاب به معرفی شخصیت‌های مطرح در قرون وسطای مسیحیت و نیز تبیین دیدگاه‌های الاهیاتی و فلسفی آن‌ها پرداخته است. این کتاب با دوره آغازین مسیحیت که به دوره آبا یا پدران کلیسا معروف است، آغاز می‌شود و به ترتیب تاریخی تا پایان قرن سیزدهم که شامل معرفی آرا و دیدگاه‌های دانز اسکوتوس است، ادامه می‌یابد. مؤلف در مقدمه‌ای که بر کتاب نوشته است، هدف از نگارش این اثر را صرفاً ارائه بیان کلیات یا مجموعه‌ای از برداشت‌های مختلف درباره فلسفه قرون وسطا نمی‌داند، بلکه می‌کوشد از سیر فلسفه قرون وسطا و دوره‌های مختلف آن شرح معقول و منسجمی به‌دست دهد. مروری بر کتاب تاریخ فلسفه 2 فلسفه قرون وسطا دورۀ تاریخ فلسفۀ که تألیف فردریک کاپلستون فیلسوف متأله و یکى از برجسته‌ترین مورخان فلسفه در عصر جدید است، از جامعترین و روشنترین کتب تاریخ فلسفه است که پس از انتشار با اقبال فیلسوفان و دوستداران و دانشجویان فلسفه و منتقدان روبرو شده است.تاریخ فلسفه اثر فردریک کاپلستون یکی از برجسته‌ترین آثار کلاسیک در زمینه تاریخ فلسفه‌است که در نه جلد به نگارش درآمده‌است. بیش از پنجاه سال از تألیف کتاب گرانقدر سیر حکمت در اروپاى شادروان محمد على فروغى مى‌گذرد. فروغى پس از ترجمۀ گفتار در روش دکارت متوجه شد که این رسالۀ عمیق در ایران درست فهمیده نمى‌شود و در واقع صرف ترجمه و ارائۀ مجرد افکار یک فیلسوف، اگر خوانندگان به پیوستگى آن با آراء قبلى و با سیر تطور بعدى و زمینۀ تاریخى آن آشنا نباشند، بى‌فایده است. او بدرستى دریافته بود که شناخت آراء فلسفى و فهم افکار واقعى هرفیلسوفى نخست در «تاریخ فلسفه» امکان‌پذیر است. نگرش تاریخى به فلسفه و عموما به تمام دستاوردهاى انسانى، در گذشته کمتر سابقه داشته است. قدما در واقع براى تاریخ فلسفه شأنى قائل نبودند و اصولا چندان توجهى به منشاء آراء فلسفى و تأثیر و تأثر و سیر و بسط تاریخى آن نداشتند. به گفتۀ امیل بریه: «مطالعۀ تاریخ فلسفه در مجموع سیر زمانى آن، با توجه به وحدت این سیر تطورى، امرى است که تقریبا تازگى دارد. این امر یکى از وجوه متعدد اعتقاد به ترقى روح انسانى است که در اواخر قرن هجدهم به ظهور رسید. در فلسفۀ تحصّلى اوگوست کنت به اعتبارى، و در فلسفۀ هگل به اعتبارى دیگر، سیر تاریخى فلسفه به عنوان لازم ذات فلسفه تلقى شد.» مى‌دانیم که هگل فلسفه را همان تاریخ فلسفه مى‌دانست؛ به عقیدۀ او، فلسفه را فقط باید در تاریخ فلسفه آموخت. با این اعتبار، اگر بخواهیم دست کم فلسفۀ جدید غرب را بشناسیم، و افکار ماهوى فلاسفۀ آن را بدانیم، ناگزیر از اتخاذ این دید تاریخى هستیم، دیدى که در تاریخ فلسفه منعکس است.
تاثیر ابن‌سینا بر فلسفه دنس اسکوتوس‫
نویسنده:
مهدی عباس‌زاده؛ [به سفارش] پژوهشکده حکمت و دین‌پژوهی، گروه علمی معرفت‌شناسی؛ ارزیابان علمی ابراهیم دادجو و علی کرباسی‌زاده.
نوع منبع :
کتابشناسی(نمایه کتاب) , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
تهران: سازمان انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی‏‫,
انسان شناسی الهیات لوتر: گسست قاطع از مکتب گرایی [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Cole Andrew Bender
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : مناظره بین مارتین لوتر و اسکولاستیک های قرون وسطی یکی از مهم ترین بحث ها هم در جریان اصلاحات به عنوان یک جنبش و هم در توسعه مسیحیت غربی به عنوان یک کل بود. در حالی که بحث غالباً بر اساس مناقشه بر سر آموزه‌های گناه و فیض مشخص می‌شود، اختلاف بین لوتر و الهی‌دانان مکتبی قرون وسطی صرفاً مناقشه بر سر این دو آموزه مرکزی نبود، بلکه درگیری کل نظام‌های الهیاتی بود. علاوه بر این، مناقشه بر سر آموزه انسان، از نظر منطقی اساسی‌تر و تعیین‌کننده‌ترین نقطه تقابل است، زیرا لوتر مواضع خود را در مورد گناه و توجیه در پرتو یک انسان‌شناسی خاص که به‌شدت متفاوت از انسان‌شناسی‌های اسکولاستیک مسلط است، می‌سازد. آکویناس و اسکاتوس با اتخاذ یک انسان شناسی اساساً ارسطویی، ترکیب و ماهیت اساسی انسان را به گونه ای تعریف می کنند که آموزه منتج از گناه، ماهیت بنیادی انسان را تا سقوط بدون تغییر باقی می گذارد، و در نتیجه آموزه ای برای توجیه ایجاد می شود که هنوز در چارچوب می لغزد. از شایستگی در مقابل، لوتر این تمرکز هستی‌شناختی را در انسان‌شناسی فلسفی به نفع انسان‌شناسی الهیاتی که تمرکزی رابطه‌ای و آخرت‌شناختی را نشان می‌دهد، نقد می‌کند. این بیان مجدد آموزه انسان به لوتر اجازه می‌دهد تا آموزه‌ای رادیکال‌تر و از لحاظ وجودی مهم‌تر از گناه را تأیید کند و در نتیجه تأکید او بر و فرمول‌بندی دکترین فیض بی‌ارزش را کنترل می‌کند.
تأثیر ابن سینا بر وجودشناسی دنس اسکوتوس
نویسنده:
مهدی عباس زاده
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه امام صادق (ع) پردیس خواهران ,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
تبیین تأثیر آراء ابن سینا بر افکار اسکوتوس و مقایسه دیدگاه های این دو متفکر در زمینه مباحث وجودشناسی از بایسته های بازخوانی فلسفه مَدرسی اسکوتوس و از لوازم شناخت جایگاه تفکر فلسفی ابن سیناست. به رغم این که هر دو متفکر در گستره افکار فلسفی خود به نحوی تحت تأثیر ارسطو و سنت مشاء بوده اند و بالطبع شباهت های فراوانی در آراء این دو متفکر وجود دارد، ولی تفاوت هایی نیز میان آن دو قابل طرح و بررسی است. از این جهت زمینه منطقی برای مقایسه آراء این دو اندیشمند وجود دارد، البته باید توجه داشت که به هر حال اسکوتوس در فضای فکری مسیحیت می اندیشیده، در حالی که شالوده فکری ابن سینا مبانی اسلامی است و این تفاوت فضا و فرهنگ را ضمن هر مقایسه ای همواره باید مدّنظر داشت، چنانچه گاهی برخی دواعی و انگیزه های دینی و کلامی در مباحث وجودشناختی اسکوتوس تأثیر خود را نشان می دهد. اسکوتوس در مباحث وجودشناختی، مانند لحاظ «موجود» به مثابه موضوع اصلی مابعدالطبیعه و بهره گیری از دلایلی همانند، در اثبات این مدعا، توجه به مفاهیم اولیه و ثانویه، صفات موجود، عدم لحاظ موجود به مثابه «جنس» موجودات، اشتراک معنوی مفهوم موجود و لحاظ تشکیک یا درجات شدت و ضعف در حقیقت موجود، و سرانجام تمایز وجود و ماهیت، کاملاً تحت تأثیر ابن سینا قرار دارد.
صفحات :
از صفحه 24 تا 39
اثبات وجود خدا در تفکر دنس اسکوتوس و تأثیر ابن سینا بر آن
نویسنده:
مهدی عباس زاده
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه امام صادق (ع) پردیس خواهران,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در این نوشتار، افکار و آراء دنس اسکوتوس درباره اثبات وجود خدا بررسی و تبیین می شود و تاثیر افکار ابن سینا بر آن از زاویه ای واقع بینانه و مستند روشن می گردد. اسکوتوس در بحث از اثبات وجود خدا، به لحاظ پیش انگاره ها یا مقدمات و مبانی و حتی به لحاظ ساختار استدلال کاملاً تحت تاثیر ابن سینا قرار دارد. اسکوتوس به تبع ابن سینا برهان ارسطویی محرک اول را در اثبات وجود خدا نامعتبر می داند. او استدلال خود را با «موجود به طور کلی» آغاز می کند، مفهوم موجود را مشترک معنوی می داند، امکان را به معنای امکان خاص لحاظ می کند، خدا را علت فاعلی به معنای حقیقی و معطی الوجود و به مثابه علت تامه، موجده و مبقیه می داند، و در استدلال خود از برهان وسط و طرف استفاده می کند. گذشته از موارد تاثیرپذیری اسکوتوس از ابن سینا شباهت ها و تفاوت هایی نیز میان آراء این دو متفکر وجود دارد. نتیجه استدلال های هر دو متفکر، خدایی است با ویژگی های یکسان به لحاظ فلسفی، اما متفاوت به لحاظ دینی. در شیوه استدلال بر وجود خدا نیز ابن سینا و اسکوتوس همانند یک دیگرند، جز این که در فلسفه ابن سینا با این شیوه علت فاعلی اول اثبات می شود، اما در تفکر اسکوتوس با همین شیوه تفوق سه وجهی خدا به صورت یک جا اثبات می شود.
صفحات :
از صفحه 62 تا 77
  • تعداد رکورد ها : 39