آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 195
معنای وجود و مواجهه با آن نزد هوسرل و هایدگر
نویسنده:
همایون دهاقین ، بیژن عبدالکریمی
نوع منبع :
مطالعه تطبیقی , نمایه مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ادموند هوسرل پایه گذار پدیدارشناسی در معنای خاص و جدید کلمه است‌‌‌‌‌‌.‌‌‌‌‌‌ وی با این نهضت فکری تحولی در فلسفه غرب پدید آورد. پدیدارشناسی استعلایی هوسرل روشمند (متدولوژیکال) است و در زمانه بحران علوم و فلسفه اروپایی آن‌را یگانه طریق مبتنی ساختن بنای معرفت بر پایه‌ایی خلل‌‌‌ناپذیر می‌دانست‌‌‌‌‌‌.‌‌‌‌‌‌ پدیدارشناسی هوسرل به توصیف آگاهی محض و افعال آگاهی و نحوه روی­آوری آن می‌پردازد، جهان او، جهان آگاهی است که به‌واسطه قصدیت و تقلیل‌های استعلایی قوام می‌گیرد‌‌‌‌‌‌. هایدگر کل تاریخ فلسفه غرب را تاریخ غفلت از وجود و فلسفه خود را حول محور "پرسش از مفهوم وجود" پدید آورد‌‌‌‌‌‌.‌‌‌‌‌‌ از نظر هایدگر مبدئیت آگاهی در نظام فکری هوسرل منجر به‌بسط سوبژکتیویسم و انفکاک از وجود گردیده، آن‌را درادامه سنت ایدآلیسم غربی قرار داده است‌‌‌‌‌‌. پدیدارشناسی هرمنوتیکی و فلسفی هایدگر به‌اعتباری در جهت تصحیح پاره‌ایی نارسائی­های سیستم فکری هوسرل است. از نظر هایدگر انسان به‌عنوان موجودی متمایز از سایر موجودات، که وی آن‌را به "دازاین" تعبیر می‌کند‌‌‌‌‌‌،‌‌‌‌‌‌ به وجود گشودگی و استعلاء دارد. لذا آگاهی نیز شأنی از نحوة هستی دازاین و به تَبَع آن است‌‌‌‌‌‌.‌‌‌‌‌‌ این دو فیلسوف علی‌رغم مقاصد فکری مشترک پاره‌ایی تمایزات نیز در سلوک فکری و نحوة مواجهه­شان با مسألة وجود دارند. این مقاله در صدد بررسی این تمایزات است.
دامگه منتقدان؛ نگاهی به دو گزارش-نقد راجع به احمد فردید
نویسنده:
محمد علی‌بیگی
نوع منبع :
مقاله , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات) , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
خبرگزاری مهر,
فردید به روایت بیژن عبدالکریمی: گفت و گوی خبرآنلاین با دکتر بیژن عبدالکریمی درباره سید احمد فردید
نویسنده:
بیژن عبدالکریمی؛ سید عبدالجواد موسوی
نوع منبع :
مقاله , مناظره،گفتگو و میزگرد , مدخل اعلام(دانشنامه اعلام) , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران - ایران: خبرآنلاین,
رابطه عشق الهی و عشق به دیگری از دیدگاه سورن کی‌یرکگور
نویسنده:
مرضیه بیگدلی ، بیژن عبدالکریمی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
این نوشتار از چرایی سخن کی­یرکگور در باب عشق نشأت می‌گیرد. کی­یرکگور، آغازگر جریان فلسفی اگزیستانسیالیسم و یکی از الهی‌دانان بزرگ قرن نوزدهم به شمار می‌آید. عشق، یکی از ارکان اساسی تفکر کی‌یرکگور است، چنان که یکی از کتب مهم خود را بدان اختصاص داده و آن را آثار عشق نام نهاده است. کی­یرکگور در یکی از مهم‌ترین آثار خود (آثار عشق)، دنیای تازه‌ای از مفاهیم مرتبط با عشق خلق کرده، و تفسیر تازه‌ای از عشق مسیحی را مطرح کرده است. او در این کتاب، با تفکیک عشق الهی از عشق اروتیک، مفاهیم جدیدی را مطرح می‌کند. افراد بسیاری به خصوص در دوره جدید، عشق را از مقوله عواطف و احساسات می‌دانند؛ اما برای کی‌یرکگور چنین نیست. برای او عشق مقوله‌ای فلسفی، وجودی و بنیادی است. او عشق مسیحی را یگانه عشقِ حقیقی می‌داند و بر این باور است که در متن مقدس نیز عشق راستین در ربط و نسبت با خداوند معنا پیدا کرده است. در این مقاله قصد داریم تا آراء کی­یرکگور را در باب عشق الهی و عشق به «دیگری» و رابطه میان آن دو بازگو کرده و سپس به نقد و ارزیابی آن بنشینیم.
صفحات :
از صفحه 1 تا 12
جنون کی‌یرکه‌گور از قصه ابراهیم
نویسنده:
بیژن عبدالکریمی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
تفکر معنوی و سوبژکتیویسم متافیزیکی
نویسنده:
بیژن عبدالکریمی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
نیچه تاریخ متافیزیک غرب را به منزلة «تاریخ بسط نیهیلیسم» می‌پنداشت و معتقد بود متافیزیک غربی در بسط تاریخی خودش به «نیهیلیسم» و «بی­معنایی» منتهی شده است. هایدگر نیز با پذیرش این تفسیر، تاریخ متافیزیک غرب را «‌تاریخ بسط سوبژکتیویسم» می‌دانست. سوبژکتیویسمی که به تعبیر هایدگر به «غفلت از وجود» منتهی شده است. در تفکر هایدگر، «سوبژکتیویسم» و «غفلت از وجود»، دو مفهومی هستند که می­توانند مساوق تلقی شوند. این مقاله در صدد است تا بر اساس تفسیر نیچه از تاریخ متافیزیک به منزله تاریخ بسط نیهیلیسم و تفسیر هایدگر از تاریخ متافیزیک به منزله تاریخ بسط سوبژکتیویسم نشان دهد که امکان یا عدم امکان تفکر معنوی دربارۀ جهان -که وجود، مرکز بنیادین و معنابخش آن است- مبتنی بر امکان یا عدم امکان گسست از سوبژکتیویسم متافیزیکی است.
صفحات :
از صفحه 51 تا 81
بررسی تاریخ مفهوم علم دینی؛ روشی برای ارزیابی بی‌معنایی ایدۀ علم دینی در اندیشۀ عبدالکریمی
نویسنده:
سید محمد تقی موحد ابطحی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
بیژن عبدالکریمی یکی از اندیشمندان مسلمان ایرانی است که نقدهای بسیاری به ایدۀ علم دینی وارد کرده است. این نقدها را به دودسته می‌توان تقسیم کرد: نقدهایی که بیشتر مبتنی بر فلسفۀ قاره‌ای است، که عبدالکریمی به لحاظ فکری بیشتر به این حوزه تعلق دارد و نقدهایی که بیشتر با فلسفۀ تحلیلی تناسب دارد. در این مقاله یکی از نقدهای مرتبط به دستۀ دوم، در ارتباط با معنای ایدۀ علم دینی بررسی می‌شود. عبدالکریمی معتقد است: 1. تکثر آرا دربارۀ مفهوم علم دینی نشان می‌دهد این ایده نه بر پایۀ نظام معرفتی واضح و روشن، بلکه بر اساس ظن و گمان پدید آمده است. 2. تحلیل دقیق معانی علم و دین نشان می‌دهد که ایدۀ علم دینی مفهومی پارادوکسیکال و ناشی از خلط مراتب گوناگون آگاهی است. در این مقاله ابتدا نشان داده می‌شود که برخی از تعاریف علم دینی ارائه‌شده به‌وسیلۀ عبدالکریمی اصولاً ناظر به جریان علم دینی مورد بحث نیست. همچنین با اشاره به تعاریف سلبی علم دینی، برخی دیگر از تعاریف گردآور‌ی‌شده به‌وسیلۀ عبدالکریمی از بحث خارج می‌شود. در ادامه با بررسی سیر تاریخی پیدایش و تحول مفهوم علم دینی در عصر حاضر وجوه مختلف معنایی ایدۀ علم دینی برجسته می‌‌شود. در پایان نیز تحلیل مفهومی عبدالکریمی در ارتباط دو مفهوم علم و دین و ترکیب آن‌ها بررسی شده و ضعف استدلال وی در ارتباط با بی‌معنایی ایدۀ علم دینی نشان داده می‌شود.
صفحات :
از صفحه 128 تا 143
زنگ فلسفه؛ درس فردید
نویسنده:
بیژن عبدالکریمی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
ردپای برگسون در تفسیر هایدگر از زمان
نویسنده:
حسین ملکوتی ، بیژن عبدالکریمی ، علی مرادخانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در ابتدای کتاب وجود زمان نام برگسون در کنار نام ارسطو آمده است، جایی که هایدگر سعی دارد مفهوم حیث زمانی را از زمان سنتی مورد استفاده در فلسفه تمایز دهد. حال سؤال اینجاست که پس از اشارۀ هایدگر به نام ارسطو، چرا نام برگسون به میان می‌آید؟ اگر منظور آخرین فیلسوف است چرا هوسرل را نام نمی‌برد که استاد خود هایدگر بود و سخنرانی‌اش با عنوان زمان-آگاهی قرار بود تحت نظارت هایدگر به چاپ برسد؟ چرا نامی از هگل به میان نمی‌آید که تفسیرش از زمان در فصل ماقبل آخر وجود و زمان، موضوع بحث هایدگر قرار می‌گیرد؟ چرا نامی از دیلتای نیست که موضوعات تفکرش در زمینۀ زمان قبل از نوشتن کتاب وجود و زمان موردتوجه هایدگر بود؟ البته هایدگر در انتهای بخش دوم وجود و زمان و در قالب یک پانوشت بار دیگر به نام برگسون اشاره و ادعا می‌کند که تنها قصدش، تمایز قائل شدن میان نظر خودش در باب «زمان» با برگسون است، هرچند اخیراً توسط علاقۀ روزافزون به مکتب برگسونی و تأثیر او بر فلسفۀ قرن بیستم به دلیل تأثیر او بر ژیل دلوز تحقیقات پژوهشگران نشان از وامداری هایدگر از فلسفۀ برگسون دارد. دامنۀ این تحقیقات گرچه به مسئلۀ تأثیر برگسون بر پدیدارشناسی و هایدگر هم کشیده شده اما برخی پرسش‌ها هنوز بی‌پاسخ هستند که این مقاله سعی در پاسخ به آنها را دارد
صفحات :
از صفحه 221 تا 236
سمپوزیوم " اکنون ما و شریعتی "
سخنران:
جمعی از اساتید
نوع منبع :
صوت , سخنرانی , درس گفتار،جزوه وتقریرات
منابع دیجیتالی :
چکیده :
اعلامیهٔ برگزاریِ سمپوزیوم «اکنون، ما و شریعتی» بنام خداوند هستی و هم راستی «اکنون، ما و شریعتی»، عنوانی است که برای همایش علمی در تابستان در چهلمین یادمانِ شریعتی انتخاب شده است. مقوله «اکنون» به زمانه و زمینه اشاره دارد و منظور از «ما» همه کسانی‌اند که دغدغهٔ مسائل زمانه خود را دارند، و همچنین آنان که از طریق امتزاج افق خود با افق شریعتی سعی در مواجهه با معضلات و مسائل زمانه خود دارند. شریعتی متفکری چالش‌گر و نوآور بود. فکر و زندگی فکری و نیز زندگی شخصی او به پرسش کشیدن و چالش کشیدن «واقعیات» و «حقایقِ» زمانهٔ خود بود. وی اهتمام خستگی‌ناپذیری برای پاسخ دادن به این پرسش‌ها و ساختن بدیل‌های توجه‌برانگیز و راه‌گشا برای جوانان و درمندانِ زمانه داشت. وی از یکسو، در پیوند با میراث فکری، و از سوی دیگر با چشم‌اندازها و راه و روشی بدیع و در خورِ زمانه و زمینهٔ خود می‌اندیشید. افقِ فکری وی در «کویریات، اجتماعیات، و اسلامیات» او متجلی است. ما نیز امروزه در اکنونِ تاریخی خود نیازمند اندیشیدن در هر سه سپهر هستیم، و میراثِ شریعتی بیش از دیگر «گفتمان‌ها»، «سرمشق‌ها»، و مکاتب، چه جهانی و چه بومی، ظرفیت به‌کارگرفته شدن برای پاسخ‌گوئی و راه‌گشائی در آنها را دارد. در عینِ‌حال، اندیشهٔ شریعتی نیاز به بازخوانی دارد تا نیاز اندیشگانیِ اکنون ما را پاسخ گوید. رنجِ شریعتی از دردهای زمانه، امیدِ وی به آینده‌ای متفاوت، و نیز باور او به وجود ظرفیت‌های فرهنگی و انسانی ایرانی-اسلامی مقوّمات افقِ فکری وی بودند. ما اکنون از افق خویش با افق شریعتی هم‌سخن می‌شویم و در مواجهه با مسائلِ زمانه سعی در پاسخ‌گوئی به چالش‌ها به شیوه‌ای مانند شریعتی داریم. اکنون زمانهٔ جهانی شدنِ سلطه‌گرانهٔ سرمایه‌داری و تلاشِ قدرت‌های بازدارندهٔ آدمیان از تعیینِ سرنوشت‌ خود است تا همچنان میدان عمل برای سلطه گران محفوظ ماند. در همین فضاست که پوچی، فقدانِ معنا، لذت‌جوئی و مصرف‌گرائیِ مفرط، ترویج و تهییج می‌شود و باعث به حاشیه و خفا راندنِ آزادی‌خواهی و عدالت‌جوئی شده است. «خیر، زیبایی، و حقیقت»، آرمان‌خواهی و دوستی، جایِ خود را به پروژه‌های ثروت‌اندوزی و حرص و هوس‌های خفیف و ویران‌گر داده است. ظهورِ نولیبرالیسم خشن و مفرط از سویی، و بنیادگرائیِ بی‌بنیادِ ترور و ستیزه، از دیگر سو، جهانِ اکنونِ ما را آکنده از غلبهٔ «زر و زور و تزویر» ساخته است، و لذا، دین‌گریزی از یکسو، و نیاز به معنویت و دوستی، از سوی دیگر، سیمای عالم ما را ترسیم می‌کند. شریعتی در ادامهٔ میراثِ فکری رهائی‌بخش با شاخصهٔ ایرانی و اسلامی، با به چالش کشیدن گفتمان‌های مسلط زمانه، از «بازگشت» و ساختن «خویشتنی» نو سخن می‌گفت تا ورطهٔ تاریکِ دین‌گریزی و دیگرستیزی را تبدیل به چشم‌اندازی برای دریافتِ «معنایِ بودن» و «یافتنِ خویشتن» نماید. وی در این‌راه با رنجبرانِ زمانه همراه شد و خود رنج بسیار برد. تخطئه و متهم‌شدن را شریعتی در زمانهٔ خویش بسیار تجربه و تحمل کرد، اما نگذاشت آنچه دیگران برای خاموشی وی می‌کردند مانع تفکر و طی طریقِ رهائی‌بخش وی شود. این خود وجهِ بارزی از نوع خاصِ «گفتار» شریعتی است. امروزه، هنوز برخی بدون خواندن شریعتی و صرفا با شنیده‌های خود در دالان‌های تاریک قصد و خواستِ مغرضانه و سوداگرانه و تریبون‌های پرطمطراق و کین‌توزانهٔ خود، حکم برخطابودن و بلاموضوع بودنِ اندیشهٔ او می‌دهند، و جز عباراتی از زرادخانه‌های تبلیغاتیِ صاحبانِ ثروت و قدرت ره‌آورد دیگری برای مخاطبان ندارند! اکنون در همین فضا، کسانی از اهلِ اندیشه و دغدغه گردهم ‌آمده‌اند تا، به ‌تعبیرِ حکیمِ فردوسی که «تواند کسی این سخن بازداشت، چنان کاو گذارد بباید گذاشت»، افق‌های جدیدی را از طریقِ هم‌سخنیِ مضاعف با یکدیگر و با شریعتی بگشایند؛ و شاید که این همایش فرصتی باشد برای هم‌سخنی اصیل و آگاهی‌بخش. سمپوزیومِ «اکنون، ما و شریعتی»، در چهلمین سالگرد هجرت دکترعلی شریعتی، در تهران برگزار می‌گردد. نحوهٔ همکاری با هیئت علمی نیز متعاقبا در صفخهٔ ویژهٔ سایتِ بنیاد شریعتی اعلام خواهد شد. به این منظور، محورهای زیر توسطِ کمیتهٔ علمیِ همایش پیش‌نهاده شده است: ۱) تفکر «نوشریعتی»؛ شرایطِ امکانِ یک سرمشق/پارادایم؛ ۲) شریعتی، بازیابی جامعه و هویت؛ ۳) شریعتی، الهیاتِ رهایی‌بخش و مسئلهٔ زمانه؛ ۴) شریعتی و تحولِ دوران؛ ۵) شریعتی و امرِ اجتماعی؛ ۶) فلسفهٔ سیاسیِ شریعتی؛ ۷) شریعتی، جهانِ اسلام و نقد بنیادگرایی؛ ۸) ممیزاتِ پروژهٔ شریعتی در نسبت با سایر پروژه¬های «نواندیشی دینی». تهران، ۱۵ اسفند ۱۳۹۵، دبیرخانهٔ علمی سمپوزیوم
  • تعداد رکورد ها : 195