آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 195
خوانش هیدگر متقدم از دین با محوریت کتاب پدیدارشناسی زندگی دینی
نویسنده:
پدیدآور: احسان احمدآبادی ؛ استاد راهنما: محمد ایخانی ؛ استاد مشاور: بیژن عبدالکریمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
عنوان این پایان نامه اختصاص به تفسیر خاص هیدگر از یکی از مهم ترین منابع فهم بشری و منابع موثر در فرهنگ یعنی دین و به طور خاص دین مسیحیت دارد. پس از آشنایی هیدگر با پدیدارشناسی هوسرل، چندین درسگفتار از درسگفتارهای اولیه او که بعدا در کتابی به عنوان پدیدارشناسی زندگی دینی گردآوری شد،‌ در مورد دین بود. به طورکلی خوانش هیدگر در دوره متقدم اندیشه اش چند بنیاد اصلی دارد: 1- تفسیر مبحث معاد و ربط آن با زمان با ارجاع به نامه های پولس مقدس 2- مسیله واقع بودگی و پروا در انسان با ارجاع به کتاب اعترافات اگوستین 3- بررسی تفاوت نگاه تیوریک و نگاه دینی به زندگی و جهان. من در این پایان نامه قصد دارم خوانش هیدگر متقدم را با تاکید با پرسشهای زیر بررسی کنم: ماهیت زندگی دین چیست؟بنیادهای تفکر دینی چیست؟ عناصر اصلی و فرعی دین چیست؟ زبان دین چه نوع زبانیست و نظر دین در مورد تعریف انسان و نسبت های بنیادین آن با جهان چیست؟ فواید و مضرات دین چیست؟ آیا روایت رایج در محافل فکری امروزین بشر از دین، یگانه روایت و صحیح ترین روایت از آن است؟ نسبت دین و جهان امروزین چیست و آیا با بازخوانی متون پایه و اساسی دینی می توان تفاسیری جدید و عقلانی از دین و حل معضلات جهان کنونی ارایه کرد؟ دین یکی از مهم ترین عناصر زندگی بشر در طول تاریخ بوده است. دین معنا بخش زندگی بشر، ‌نظم دهنده به آن و همچنین افق گشای دانش او از جهان است. میزان اثر بخشی دین به زندگی بشر در طول تاریخ متفاوت بوده که پس از آخرین قله اثرگذاری اش، ‌یعنی ظهور ادیان ابراهیمی مانند مسیحیت و اسلام، از آغاز رنسانس به مرور نقش خود را در زندگی بشر از دست داده و جای خود را به عقلانیت انسان محور و علم تجربی داد. امروزه در جامعه جهانی دیگر دین نقش اثرگذاری در شکل دهی بنیادهای معرفتی بشر و همچنین ساختارهای اجتماعی ندارد، ‌بلکه بیشتر به صورت امر شخصی در آمده است. سؤالات بسیاری در مورد دین ذهن متفکران غربی و همچنین متفکران ایرانی پس از مشروطه که تجربه مواجهه با غرب پس از رنسانس را داشته اند، به خود مشغول کرده است که از جمله انها، می توان به موارد ذیل اشاره کرد: ماهیت زندگی دین چیست؟ عناصر اصلی دین چیست؟ زبان دین چه نوع زبانیست و نظر دین در مورد تعریف انسان و نسبت های بنیادین آن با جهان چیست؟ فواید و مضرات دین چیست؟ آیا روایت رایج در جامعه امروزین بشر از دین، یگانه روایت و صحیح ترین روایت از آن است؟ نسبت دین و جهان امروزین چیست و آیا با بازخوانی متون پایه و اساسی دینی می توان تفاسیری جدید و عقلانی از دین و حل معضلات جهان کنونی ارایه کرد؟ مارتین هیدگر یکی از بزرگترین فیلسوفان غرب است که به این سوالات با ابتکارات وایده های بدیع خود پاسخ داده است. ایده ها و تفاسیر بدیع او در زمینه های مختلف راه گشای بسیاری از فلاسفه بعد از او بوده است. او با تأکید بر هرمنوتیک، پدیدارشناسی و حیث تاریخی(historicity) انسان، نقدها و لایه های عمیقی از تاریخ غرب و متافیزیک را بیان کرد که بر بسیاری از فلاسفه بعد از او تأثیر گذاشت. هیدگر که تحصیلات دانشگاهی خود را ابتدا با الهیات آغاز کرده بود، پس از مدتی به فلسفه روی آورد و با پدیدارشناسی هوسرل آشنا شد. از دغدغه های اولیه ی تفکر او پس از آشنایی با پدیدارشناسی، تفکر در مورد دین و بررسی پدیدارشناسانه عناصر زندگی دینی بود که بعدا برخی عناصر و نتایج این تحلیل، خود را در هستی و زمان یعنی مهم ترین کتاب دوره اول تفکر هیدگر نشان دادند. همانطور که خود او اشاره میکند: اگر اصل و خاستگاه الهیاتی‌ام نبود هرگز به راه تفکر نمی‌افتادم، تفکر در مورد دین برای او،‌ در شکل گیری تفکرش بسیار موثر بوده است. پاسخهای هیدگر به این سوالات از چند منظر برجسته و منحصربه فرد است: اولا تفکر هیدگر صرفا مفهومی نیست و به حضور، عواطف و اگزیستانسهای آدمی نیز می پردازد . او در بررسی دین برخلاف بسیاری از فیلسوفان دین که صرفا به مباحث مفهومی دین میپردازند، دامنه مباحث خود را گسترده تر کرده و به فراخور تفکر دوره اول خود که مباحث زندگی در اولویت کار اوست، به نحوه حضوری زندگی دینی نیز می پردازد. از نظر هیدگر زندگی دینی، ‌به ویژه زندگی مسیحی،‌ نمونه ای اصیل از یک تجربه اساسی از زندگی انسانی است. . هیدگر مسیحیت اولیه را به عنوان دستاوری بدیع از تاریخ فرهنگی غرب معرفی میکند که بعدها مغلوب فلسفه ارسطو شد و اصالت خود را از دست داد. تحلیل هیدگر از متون تنها به تحلیل مفهومی و استدلالی محدود نیست، بلکه به ورای متون، یعنی جنبه حضوری که نویسندگان از طریق متون قصد بیان آن را داشتند نیز توجه دارد و از همین منظر است که هانری کربن هرمنوتیک هیدگر را هرمنوتیک حضوری می نامد. ثانیا ازآنجاییکه تفکر او پدیدارشناسانه است ما را در رسیدن به اعماق تفکر دینی و بنیادهای آن یاری می رساند. ثالثا برخلاف اکثر فلاسفه پس از رنسانس که به نحوه ای از سیر خطی پیشرفت در فرهنگ و تمدن بشری قائلند و نسبت به گذشتگان دینی فرهنگ خود اغلب بی اعتنا و بی مهرند، هیدگر با بررسی دقیق این متفکران و متفکران سایر حوزه ها که قبل از رنسانس می زیستند، برخی از آنها را متفکرانی بزرگ می داند که در بسیاری از موارد عمیق تر از متفکران هم عصر او و فرهنگ مدرن هستند رابعا هیدگر با نگاه حیث تاریخی به مباحث، به ما کمک میکند تا عناصر ذاتی را از عناصر عرضی دین بازشناسیم و نسبت خود را با حقیقت دین بهتر برقرار کنیم. این پایان نامه می تواند به عنوان نمونه ای که در آن دین مسیحیت توسط هیدگر با روش پدیدارشناسی بررسی شده، نمونه ای مناسب برای بررسی دین جامعه خودمان باشد هرچند که بحث بررسی دین اسلام با روش پدیدارشناسی در آن انجام نمی گیرد. این پایان نامه با محوریت کتاب پدیدارشناسی زندگی دینی که یکی از مجلدات مجموعه آثار اوست انجام گرفته که البته به فراخور بحث، نگاهی نیز به سایر آثار دوره اول هیدگر یعنی پدیدارشناسی و الهیات، تفسیر پدیدارشناسانه ارسطو و غیره دارد.
دیگر نمی توان هایدگر را نادیده گرفت
نویسنده:
بیژن عبدالکریمی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
فیلسوف به مثابه خرمگس!
نویسنده:
ضیاء موحد، محمدرضا بهشتی، بیژن عبدالكریمی، علی اصغر مصلح، شریعتی، رضا سلیمان حشمت، محمد جواد صافیان
نوع منبع :
مقاله , سخنرانی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
غربزدگی جهانی
نویسنده:
بیژن عبدالكریمی، انشاءالله رحمتی، علی‌اصغر محمدخانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
عدالت‌خواهی مصداقی؛ کنش واقعی یا اتلاف عمر؟!
شخص محوری:
سعید زیباکلام، بیژن عبدالکریمی
نوع منبع :
مناظره،گفتگو و میزگرد
نقش برگسون در جنبش پدیدارشناسی براساس تفسیر هایدگر
نویسنده:
حسین ملکوتی ، بیژن عبدالکریمی ، علی مرادخانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
پدیدارشناسی یکی از مهم‌ترین جریان‌های فلسفۀ معاصر است که اگرچه هوسرل بنیان‌گذار آن محسوب می‌شود، ریشه‌های شکل‌گیری‌ آن در آثار فلاسفه‌ای همچون دکارت، کانت و برگسون یافت می‌شود. هایدگر پدیدارشناسی را از استاد خود آموخت و آن را به‌عنوان روشی برای فهم وجود به کار برد. پدیدارشناسی در هایدگر از شکل سادۀ هوسرلی به‌روشی کارآمد برای فهم حقیقت تبدیل می‌شود که بخشی از این تحول مدیون اثری است که برگسون بر تفکر هایدگر دارد. ازنظر هایدگر، برگسون با طرح اهمیت آگاهی در فهم حیات آن‌گونه که هست، در شکل‌گیری پدیدارشناسی هوسرل نقش دارد. ماکس شلر در ترجمۀ آثار برگسون به‌زبان آلمانی و توجه به فلسفۀ او نقش مهمی دارد. تلاش شلر در پرداخت به فلسفۀ برگسون، به اثر هوسرل تحقیق در زمان آگاهی درونی کشیده می‌شود که بخش‌هایی از آن در آثار بعدی‌اش منتشر می‌شود. علاوه بر این، برگسون ازطریق تفاوت قائل‌شدن میان زمان معمولی با زمان واقعی یا «دیرند» و نقش دیرند در فهم حیات، راه جدیدی را برای فهم واقعیت به فلاسفه معرفی می‌کند. برای هایدگر، پدیدارشناسی بدون فهم مسئلۀ زمان و محورقراردادن دازاین به‌عنوان موجودی زمان‌مند امکان‌پذیر نیست. پدیدارشناسی یکی از پیچیده‌ترین مباحث فلسفۀ قرن بیستم است و ساده‌ترین روش برای فهم آن توجه به ریشه‌های شکل‌گیری آن است. باتوجه‌به اینکه درزمینۀ تأثیر فلسفۀ برگسون بر جنبش پدیدارشناسی تحقیقات کافی صورت نگرفته است، در این مقاله سعی شده تا حد امکان بخشی از این نیاز پوشش داده شود.
صفحات :
از صفحه 83 تا 97
«لبخند» تراژیک ابرانسان در تفکر نیچه
نویسنده:
سید علیرضا رضوی زاده ، بیژن عبدالکریمی ، علی مرادخانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
نیچه در تأملات انتقادی خود درباره فلسفه عقل‌گرایان و تجربه‌باوران که درون‌مایه آن را نتیجه تفکر متافیزیکی و تئولوژیک می‌داند به ماحصل شیوه‌های جهان‌بینی آنها، همچون یأس، ناامیدی و سرخوردگی‌ای اشاره دارد که به نیهیلیسم می‌انجامد. تفکر تاکنونی غربی از نظرگاه نیچه، مَحمل دشمنی و کینه‌توزی با زندگی بوده است. گویی که زندگی خصمِ تفکر است و رستگاری انسان بریدن از زندگی و حیات است. فلسفه آری‌گوی نیچه به عنوان بدیل تفکر تاکنونی غرب، چهره‌ای متبسم و خندان دارد که مؤلفه‌ای کلیدی در تفکر اوست. این فلسفه ریشه در تأیید زندگی، علاقه به حیات و زیست‌جهانی شادان دارد. این شادی از برای چیرگی بر خود و لذت حاصل از اراده معطوف به قدرت و برخورداری از بیشینه انرژی و نیروست که در ابرانسان نیچه ظهور و نمود می‌یابد. ابرانسان است که با گذشته آشتی می‌کند، حال را تأیید کرده، آینده را با پل آری‌گویی می‌سازد و با عشق به بازگشت جاودانه همه امور، خود، سرنوشت و تقدیر خویش را متحقق می‌سازد. سلامتی از نظر نیچه در تقابل با بیماری متافیزیک‌اندیشی، زیستی شادمان است که چهره نهایی‌اش در انفجار نیروها و فیگور لبخند ظهور می‌یابد: لبخند به زندگی، زمین و زمان؛ لبخندی دیونوسوسی.
صفحات :
از صفحه 67 تا 97
برگزاری نشست «هایدگر و فلسفه معاصر ایران»
نویسنده:
بیژن عبدالکریمی، سیاوش جمادی، محمدمنصور هاشمی
نوع منبع :
مقاله , سخنرانی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
حجت الاسلام خسروپناه: مفهوم امر دینی در کتاب عبدالکریمی مبهم است
نویسنده:
عبدالحسین خسروپناه
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
تبیین وجودی معرفت با نظر به آراء ملاصدرا و هیدگر
نویسنده:
حسین زمانیها
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
تبیین وجودی معرفت، پژوهشی است در باب بنیانهای پیشین معرفت بشری. معرفت بشری، مبتنی بر نوعی حضور و دادگی پیشین اشیاء است؛ اما فهم چگونگی این دادگی پیشین و حضور اشیاء محقق نمی‌شود مگر در پرتو فهم ساختار وجودی انسان و نسبت آن با حقیقت وجود به عنوان بنیان همه ظهورات و تعینات موجودات به منزله متعلقات شناسایی. لذا تبیین وجودی معرفت تلاشی است در جهت فهم این نسبت و چگونگی ابتناء معرفت بر چنین نسبتی. از نظر هیدگر، رابطه معرفتی(رابطه سوبژه‌‌ـ ابژه)، به هیچ وجه بنیان و اساس ارتباط و تعامل انسان با عالم نمی‌باشد. عالَم اولین بار از طریق معرفت بر انسان مکشوف و گشوده نمی‌شود، بلکه انسان واجد نوعی گشودگی پیشین به عالَم است که بنیان خود معرفت نیز بر این گشودگی و انکشاف پیشین استوار است. انسان پیش از آنکه بخواهد نسبت به عالم معرفت پیدا کند در عالم حضور دارد، انسان به هیچ وجه موجودی فرو بسته و محصور نیست بلکه همواره در بیرون از خود، در حقیقت وجود قیام دارد. لذا هیدگر از نام دازاین که بیانگر استعلاء و برونخویشی انسان به سوی وجود است برای نامیدن این نحوه از وجود استفاده می‌کند. از نظر هیدگر در تاریخ متافیزیک غرب، که وی آن را سیر بسط و تثبیت سوبژکتیویسم می-داند، به دلیل غفلت از این رابطه پیشین اگزیستانس یا همان نحوه وجود انسان با حقیقت وجود، و اصل قرار دادن رابطه معرفتی،با نوعی گسست و شکاف عمیق بین انسان و عالَم مواجه می‌شویم که اوج این شکاف را می‌توان در اندیشه دکارت مشاهده کرد. در نتیجه در این سنت امکان وصول به اشیاء فی نفسه در معرفت بشری به سؤالی جدی و چالش بر انگیز تبدیل می‌شود. ملاصدرا نیز در فلسفه خود به هیچ وجه رابطه معرفتی را اصل و بنیان قرار نداده از نظر وی رابطه معرفتی منبعث از نوعی ارتباط وجودی بین عامل معرفت و متعلق معرفت است. وی حتی از این نیز فراتر رفته و اصولا علم و معرفت را نحوه‌ای از وجود و یا عین وجود می‌داند. از نظر وی همانگونه که حقیقت وجود دارای مراتب و درجات متفاوت است، متناظر با آن معرفت و علم نیز دارای مراتب متفاوتی است. در معرفت بشری علم به عنوان نحوه‌ای از وجود، چیزی جدای از وجود انسان و ساختار وجودی وی نبوده و لذا وی علم را نه نوعی ارتباط و اضافه بلکه آن را نوعی اشتداد و کمال وجودی برای انسان می‌داند. از نظر ملاصدرا معرفت بشری ریشه در ساختار وجودی انسان و وابستگی و تعلق وجودی وی به کمال و وجود مطلق دارد.وجود انسان با وجود سنگ، چوب و سایر موجودات در این حقیقت متمایز است که وجود انسان برخلاف سایر موجودات در خود فروبسته و محدود نبوده و همواره به سمت بیرون از خویش التفات دارد. این برونخویشی و التفات وجودی که ریشه در وجود تعلقی انسان دارد، بنیان دادگی و ظهور اشیاء در معرفت بشری است. در فلسفه ملاصدرا می‌توان به نوعی رابطه ماقبل معرفتی بین انسان به عنوان موجود مقید با وجود مطلق و نامحدود اشاره کرد؛ که رابطه معرفتی خود مبتنی بر چنین رابطه پیشینی است. به همین دلیل، هر چند ملاصدرا با پدیده‌ای به نامسوبژکتیویسم مواجه نبوده، امابا نظر به آراء وی می‌توان به نقد سوبژکتیویسم از منظری جدیدپرداخت.
  • تعداد رکورد ها : 195