آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 80
ازخودبيگانگى «هويتى»
نویسنده:
حسن يوسف زاده
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمينی قدس‌سره,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
«ازخودبيگانگى» در اصطلاح جامعه شناختى به وضعيتى اطلاق مى شود كه چيزى كه انسان آن را خلق كرده يا جزء خصايص انسان است به طريقى از او دور شود. حالتى ازخودبيگانگى وجود دارد كه اراده انسان ها حتى در ساحت انديشه نقش حداقلى ايفا مى كند كه از آن با عنوان «ازخودبيگانگى هويتى» تعبير مى شود. اين نوع ازخودبيگانگى امروزه محصول شرايطى است كه مهم ترين ويژگى آن «برساختى» بودن زندگى اجتماعى است. در اين نوع ازخودبيگانگى، انديشه اى «ديگر» در ذهن فرد جاى مى گيرد و بدين ترتيب، «ازخودبيگانگى هويتى» روى مى دهد. در اين مقاله، با استفاده از نظريه هاى تأثير رسانه هاى جمعى، در كنار رويكرد برساخت گرايى (ساخت اجتماعى واقعيت) به عنوان روش و چارچوب نظرى، با الهام از آموزه هاى اسلامى، رويكردى انتقادى به ازخودبيگانگى هويتى اتخاذ شده است. حاصل تحقيق آن است كه نفوذ فراگير رسانه هاى جمعى و سياست هاى همگرايانه آنها در پيشبرد اهداف سرمايه دارى غربى و محتواى نظام آموزشى بخصوص علوم انسانى، مهم ترين عامل ازخودبيگانگى هويتى بخش قابل توجهى از انسان ها در سراسر جهان است. برخلاف نظريه هاى رايج ازخودبيگانگى كه شى ءانگارى و جداشدن محصول فعاليت بشر را ملاك ازخودبيگانگى مى دانند، در «ازخودبيگانگى هويتى»، انديشه هاى نامناسب و چه بسا بى ربط در ذهن انسان ها جاى مى گيرد. اين نوع ازخودبيگانگى عمدتا مربوط به كشورهاى شرقى و جهان سومى است.
صفحات :
از صفحه 109 تا 126
آزادی و طبیعت در مک داول و آدورنو [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Tom Whyman
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : جان مک داول مدعی است که جهت گیری «انسانی» (در مقابل «حیوانی») نسبت به جهان با «ارتباط عمیق» بین عقل و آزادی مشخص می شود. در این تز، من استدلال می‌کنم که مک‌داول نمی‌تواند از این تصادف استفاده کند، زیرا برداشت افلاطونی او از عقلانیت، پیشاپیش به بازتاب آزاد کمک می‌کند. این هم برای «تجربه‌گرایی حداقلی» که مک‌داول قصد دارد در کار بزرگ خود، «ذهن و جهان» تضمین کند، و هم برای «طبیعت‌گرایی طبیعت ثانویه» ظاهراً لیبرال و ضد علم که آن را در آنجا همراهی می‌کند، مشکل‌ساز است. در نهایت، من استدلال می کنم که مشکلاتی که اندیشه مک داول در معرض آن است را می توان با استناد به فلسفه طبیعت (و به طور خاص، ایده «تاریخ طبیعی») که در اندیشه تئودور آدورنو، نظریه پرداز انتقادی مکتب فرانکفورت یافت می شود، حل کرد. . من استدلال می‌کنم که آدورنو می‌تواند ارتباط مناسب بین عقل و آزادی، و بنابراین آنچه که خود مک‌داول به‌عنوان جهت‌گیری کاملاً انسانی نسبت به جهان توصیف می‌کند، برقرار کند. بنابراین، مک داولین های متقاعد باید انگیزه داشته باشند، حداقل از این نظر «آدورنیایی شوند». اندیشه مک داول و تعدادی از معاصرانش (برندوم، پیپین) اغلب به عنوان نوعی «هگلی شدن» فلسفه تحلیلی در نظر گرفته می شود. استدلال‌های من نیاز به «نظریه‌پردازی انتقادی» آن را نشان می‌دهد.
گرگ و میش عقل: بنجامین، آدورنو، هورکهایمر و لویناس توسط فاجعه آزمایش شدند [کتاب انگلیسی]
نویسنده:
Orietta Ombrosi
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
Academic Studies Press,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : فکر کردن به فاجعه اولین دستور فکری در مواجهه با فاجعه ای است که یهودیان اروپایی را در جریان شوعه رخ داد. فکر کردن به فاجعه به معنای درک این است که چرا شوآ توانست در اروپای متمدن رخ دهد که توسط عقل انسانی و ارزش های پیشرفت و روشنگری شکل گرفته بود. یعنی فکر کردن به امکانی برای آینده فلسفه. والتر بنجامین که پیش از موعد با این مشکلات دست و پنجه نرم می کرد، تئودور آدورنو، ماکس هورکهایمر و امانوئل لویناس شجاعت، قدرت و درک - و گاهی اوقات به سادگی ناامیدی - داشتند تا به آنچه اتفاق افتاده بود فکر کنند. آنها که از خشم و میل به شهادت برانگیخته شده بودند، احساس کردند که نیاز فوری به فریادهای عذاب قربانیان آشویتس در تفکر خود دارند.
مقولات النقد الثقافي: مدرسة فرانكفورت ، الوجودية ، ما بعد البنيوية
نویسنده:
ريتشارد وولين(Richard Wolin)؛ ترجمه: محمد عناني
نوع منبع :
کتاب , ترجمه اثر , مدخل مفاهیم(دانشنامه مفاهیم) , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قاهره - مصر: المركز القومي للترجمة,
وجود بدون چارچوب: تخصیص اخلاقی و الهیاتی از نقد هایدگر از مدرنیته [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Zoha Atkins
نوع منبع :
رساله تحصیلی
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : این تز استدلال می کند که اندیشه هایدگر بینش های اساسی را در مورد چالش های ساختاری ارائه می دهد که مدرنیته برای یک فرد اخلاقی و مذهبی ایجاد می کند. من استدلال می‌کنم که این دشواری‌ها به یک برداشت ابزارگرایانه از حقیقت، انکار یا سرکوب تناهی به‌عنوان شرط معنادار بودن، و یک انسان‌شناسی فلسفی که هم بیش از حد ذهن‌گرا و هم بیش از حد عین‌گرا است، منتهی می‌شود. با این حال، در حالی که هایدگر در تشخیص خوب بود، او تمایلی به ارائه نسخه‌های انحرافی و مبهم برای این مشکلات نداشت. تز من در پی پاسخگویی به این خلأ با قرار دادن مشاهدات انتقادی هایدگر در خدمت بیان یک اخلاق دینی مثبت است. برای این منظور، به دنبال یافتن موقعیت‌ها و اعمال انسانی است که حقیقت را در نوری غیرابزاری آشکار می‌کند، و پایان‌پذیری را به‌عنوان شرط مثبت معناداری نشان می‌دهد و جوهره را آشکار می‌کند، و همچنین از منظر هستی‌شناختی دوباره تعریف می‌کند. انسان در اصطلاح غیر سوبژکتیوستی و غیر عینی گرا. من استدلال می‌کنم که اینها شامل گوش دادن و سپاسگزاری می‌شود - تمایلات و اعمالی که من ادعا می‌کنم باید ستون فقرات هر اخلاق دینی را تشکیل دهند، و در عین حال ادعا می‌کنم که نباید محدود به کسانی باشد که به خدای شخصی و خداباور اعتقاد دارند. پایان نامه من به چهار طریق به حوزه های الهیات مدرن و مطالعات هایدگر کمک می کند. نخست، نشان می دهد که منتقدان هایدگر (مانند لویناس و آدورنو) در مخالفت هستی شناسی با اخلاق اشتباه می کنند. دوم، نشان می دهد که منتقدان هایدگر (مانند ماریون و یوناس) اشتباه می کنند که هستی شناسی را در مقابل الهیات قرار می دهند. ثالثاً، نشان می دهد که دوگانگی خود هایدگر در مورد ربط اخلاقی و الهیاتی اندیشه او امکان ایجاد یک موضع عمیقاً اخلاقی و الهیاتی را فراهم می کند. و چهارم، تفسیری منحصر به فرد و پس از هایدگری از قدردانی ارائه می دهد، تفسیری که در آن به عنوان ساختاری از دازاین درک می شود که هم «همیشه» و هم «هنوز» عمل نمی کند.
نظریه انتقادی دین، مکتب فرانکفورت: از پراگماتیک جهانی تا الهیات سیاسی [کتاب انگلیسی]
نویسنده:
by Rudolf J. Siebert (Author): رودولف جی سیبرت
نوع منبع :
کتابشناسی(نمایه کتاب)
وضعیت نشر :
Mouton De Gruyter,
چکیده :
ترجمه ماشینی: از نویسنده: «هدف این پژوهش بررسی و ارزیابی انتقادی نظریه پراکسیس ارتباطی جی. هابرماس به عنوان پیشرفته‌ترین مرحله در بسط نظریه انتقادی موضوع، جامعه، تاریخ و دین است که آغاز و برای اولین بار تبیین و ترویج شده است. توسط M. Horkheimer، Th. W. Adorno، W. Benjamin، H. Marcuse، E. Fromm، A. Sohn-Rethel و دیگران در موسسه تحقیقات اجتماعی در دانشگاه فرانکفورت آلمان، به اصطلاح مکتب فرانکفورت."
نقد اسپینوزا بر دین و وارثان آن: مارکس، بنیامین، آدورنو [کتاب انگلیسی]
نویسنده:
Idit Dobbs-Weinstein
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
Cambridge University Press,
چکیده :
ترجمه ماشینی : میراث اسپینوزا با ادغام او در قانون منفرد، غربی و فلسفی که با محکومیت الهی-سیاسی شکل گرفته و اجرا شده است، مسدود شده است، و میراث او بیشتر توسط مجادلاتی که پوشش سکولار منشأ مذهبی آنها را محافظت می کند، مسدود شده است. این کتاب با قرار دادن اندیشه اسپینوزا در سنت ماتریالیستی ارسطویی، نور جدیدی را بر کسانی که وارث اندیشه اسپینوزا و پیامدهای آن از نظر مادی و تاریخی و نه متافیزیکی هستند می افکند. ایدیت دابس واینشتاین با تمرکز بر مارکس، بنیامین و آدورنو، شیوه‌ای را بررسی می‌کند که نقد رادیکال اسپینوزا از دین، نقد ماتریالیستی از فلسفه تاریخ را شکل می‌دهد. دابز-وااینستاین استدلال می‌کند که دو مفهوم کاملاً متضاد از زمان و تاریخ برای این متفکران در خطر است، یکی آینده‌محور الهیات‌گرا، و دیگری سیاسی معطوف به گذشته به‌خاطر حال یا به‌طور دقیق‌تر، به‌خاطر حال. به خاطر مقاومت فعالانه در برابر بربریت مداوم در قلب فرهنگ.
اثر هنری و جهان تجربی: هنر هم‌چون منتقد جامعه در اندیشه‌ی آدورنو
نویسنده:
آرمان شجاع
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه آزاد اسلامی,
چکیده :
تئودور آدورنو از جمله فیلسوفانی است که هنر جایگاه بسیار والایی در اندیشه­ ی او دارد و به جرأت می ­توان گفت بدون درک درست آراء او در باب هنر نمی­ توان چندان چیزی درباره ­ی اندیشه­ های او به چنگ آورد. این ارتباط میان آراء زیبایی­ شناختی و کلیّت اندیشه در مورد فیلسوفانی چون کانت و هگل نیز صادق است. م ی­توان گفت مهم­ترین دغدغه ­ی آدورنو درباره ­ی هنر، رابطه ­ی دیالکتیکیِ اثر هنری با جهان تجربی، جهان روزمره و وضعیت موجود است. چرا که به زعم آدورنو هنر تنها ساحتی است که تا حدّی توانسته است از مناسبات متحجّر جهان سرمایه­ داری بگریزد و پناهی برای آزادی (هرچند مشروط) باشد. تنها در هنر است که هنوز می ­توان صدای درد و رنج واقعی را شنید. درد و رنج زیستن در جامعه ­ای شی‌ء شده که جایی برای زندگیِ واقعی باقی نگذاشته است. بحث جامع و کامل درباره ­ی آراء آدورنو در این باب در مقاله­ ی کوتاه موجود نمی­ گنجد. سعی بر آن است تا به مهم­ترین مباحثی که در این باب در نوشته­ های آدورنو مطرح شده است پرداخته شود و مسأله­ ی هدایت کننده، راه­ هایی است که هنر از طریق آن وضعیت موجود را به نقد می­ کشد. در بخش اول به مفهوم صنعت فرهنگ پرداخته­ شده است تا آن چیزی که آدورنو در تقابل با هنر خودآیین قرار می­دهد روشن شود. در بخش دوم رابطه ­ی دیالکتیکیِ اثر هنری و جهان تجربی به بحث گذاشته شده و در بخش پایانی به مباحث مربوط به فرم و محتوای اثر هنری و رابطه ­ی این دو با نقد جامعه پرداخته شده است.
صفحات :
از صفحه 127 تا 147
تقدیر هنر: بیگانگی زیباشناختی از کانت تا دریدا و آدورنو [کتاب انگلیسی]
نویسنده:
ج.ام. برنستاین
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
Pennsylvania State Univ Pr (Txt) ,
چکیده :
کتاب تقدیر هنر از بیگانگی زیباشناختی (از کانت تا دریدا و آدورنو) سخن گفته است. این کتاب در ۵ بخش به روایت ماجرای بیگانه‌شدن هنر از حقیقت پرداخته و بر نقد سوم کانت تمرکز کرده است. نویسنده در پی آن است که ارتباط میان حقیقت و هنر مدرن را شناسایی کرده و نشان دهد که چرا و چگونه هنر مدرن، رشتهٔ پیوند میان خود و حقیقت را از هم گسسته است. جی. ام. برنستین برای پاسخگویی به این پرسش، به‌سراغ کتاب «نقد قوهٔ حکم»، اثر ایمانوئل کانت رفته و تفاسیر جدیدی را از نوشته‌های این فیلسوف ارائه کرده است. گفته شده است که بازخوانی‌ای که در این کتاب از اندیشه‌های کانت شده، با قرائت‌های سنتی سایر مؤلفان تفاوت‌های بسیار دارد. نویسنده با دیدگاه بدیع خود، آثار و افکار هایدگر، دریدا و آدورنو را نیز بررسی کرده است. مقصود برنستاین از چنین بررسی‌هایی این است که ببیند آیا هنر می‌تواند نمایش‌دهندهٔ حقیقت باشد و آیا می‌توان ارتباطی میان هنر با اخلاق و عقلانیت یافت؟ یا اینکه هنر اساساً با این موضوعات فاصلهٔ بسیاری دارد و نمی‌توان هیچ‌گونه پیوندی میان آن با حقیقت، عقلانیت و اخلاق متصور شد؟
تقدیر هنر: بیگانگی زیباشناختی از کانت تا دریدا و آدورنو
نویسنده:
ج.ام. برنستین؛ ترجمه: صابر دشت آرا
نوع منبع :
کتابشناسی(نمایه کتاب) , ترجمه اثر
وضعیت نشر :
تهران: گیلگمش,
چکیده :
کتاب تقدیر هنر از بیگانگی زیباشناختی (از کانت تا دریدا و آدورنو) سخن گفته است. این کتاب در ۵ بخش به روایت ماجرای بیگانه‌شدن هنر از حقیقت پرداخته و بر نقد سوم کانت تمرکز کرده است. نویسنده در پی آن است که ارتباط میان حقیقت و هنر مدرن را شناسایی کرده و نشان دهد که چرا و چگونه هنر مدرن، رشتهٔ پیوند میان خود و حقیقت را از هم گسسته است. جی. ام. برنستین برای پاسخگویی به این پرسش، به‌سراغ کتاب «نقد قوهٔ حکم»، اثر ایمانوئل کانت رفته و تفاسیر جدیدی را از نوشته‌های این فیلسوف ارائه کرده است. گفته شده است که بازخوانی‌ای که در این کتاب از اندیشه‌های کانت شده، با قرائت‌های سنتی سایر مؤلفان تفاوت‌های بسیار دارد. نویسنده با دیدگاه بدیع خود، آثار و افکار هایدگر، دریدا و آدورنو را نیز بررسی کرده است. مقصود برنستاین از چنین بررسی‌هایی این است که ببیند آیا هنر می‌تواند نمایش‌دهندهٔ حقیقت باشد و آیا می‌توان ارتباطی میان هنر با اخلاق و عقلانیت یافت؟ یا اینکه هنر اساساً با این موضوعات فاصلهٔ بسیاری دارد و نمی‌توان هیچ‌گونه پیوندی میان آن با حقیقت، عقلانیت و اخلاق متصور شد؟
  • تعداد رکورد ها : 80