آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 80
آدورنو و نقد ایدۀ پیشرفت
نویسنده:
علی سلطان زاده ، سید حسن حسینی سروری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
طرفداران فلسفی ایدۀ پیشرفت معتقدند که وضعیت انسان در طول تاریخ و تا به امروز، درمجموع بهتر شده است و در آینده نیز بهتر خواهد شد. آدورنو در نوشتههای خود آورده که انسان تا به امروز پیشرفتی نکرده، اما امکان پیشرفت در آینده وجود دارد. بهاینترتیب موضع آدورنو به این صورت میشود که او با ایدۀ پیشرفت مخالف نیست، بلکه با این ادعا مخالف است که پیشرفت در تاریخ بشریت محقق شده است. ادعای ما در این مقاله این است که با توجه به کتاب دیالکتیک روشنگری، فقط فجایع قرن بیستم، دلیل آدورنو برای عدم تحقق پیشرفت در تاریخ بشریت نیست، بلکه او به حاکمیت دیالکتیک عقالنیت و سلطه بر تاریخ انسان معتقد است. اگر این ادعا را بپذیریم، آنگاه باید گفت چنین عقیدهای حتی امکان پیشرفت در آینده را نیز از بین میبرد.
صفحات :
از صفحه 119 تا 141
گزیده هایی از اخلاق صغیر
نویسنده:
تئودور آدورنو؛ مترجم: هاله لاجوردی
نوع منبع :
مقاله , ترجمه اثر
منابع دیجیتالی :
تعامل ادبیات و هنر با جامعه از منظر آدورنو
نویسنده:
فاطمه آذریون، مجید اکبری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مهمترین نقش اجتماعی ادبیات و هنر از منظر آدورنو، کارکرد انتقادی آن در برایر سلطه و سرکوب است و از این رو نویدی است برای رهایی‌بخشی. اما از سوی دیگر در آثار این فیلسوف و منتقد اجتماعی، او را هوادار استقلال هنر و اصالت زیبایی‌شناسی نیز می‌یابیم؛ رویکردی در زیبایی‌شناسی که برای هنر معیارهایی در ورای جامعه قائل است و در ارزیابی آثار، مجال چندانی به کارکردهای اخلاقی و اجتماعی نمی‌دهد. با این حال آدورنو ضمن بیان انتقادات خود به این جریان فکری، از آن دفاع می‌کند. نگارندگان در این مقاله قصد دارند نشان دهند که چگونه این دو موضع متفاوت از بابت کارکرد اجتماعی ادبیات و هنر در اندیشه آدورنو درهم تنیده شده و در یک راستا قرار گرفته است. متن ادبی با حفظ جنبه‌ تکثر، چند معنایی و ابهام، خود در برابر سلطه‌ معنای تک‌ساحتی و به‌ویژه در برابر معنای ایدئولوژیک مقاومت می‌کند. همچنین اشکال هنری دارای یک محتوای حقیقی هستند که مانع می‌شوند تا اثر هنری به آسانی در جامعه‌ معاصر خود تحلیل و دریافت شود. هنر مدرن با موضع سرسختانه خود در قبال جامعه با آن درگیر می‌شود. به همین دلیل، برای آدورنو، ادبیات و هنر که به عنوان نوید سعادت و خوشبختی است، نمی‌تواند وحدت بین انسان و جهان را بیان کند، مگر به روشی سلبی. در نظر آدورنو هنر و ادبیات نمي‌توانند صرفاً منعكس كننده‌ نظام اجتماعي باشند، بلكه در درون واقعيت و به مثابه‌ عاملي كه نوعي معرفت غير مستقيم پديد مي‌آورد عمل مي‌كند و هنر به تعبیر او، معرفت منفي دنياي واقعي است.
صفحات :
از صفحه 7 تا 21
تئودور آدورنو (1903 - 1969م.)
نوع منبع :
مدخل آثار(دانشنامه آثار) , مدخل اعلام(دانشنامه اعلام)
منابع دیجیتالی :
چکیده :
تئودور لودویگ ویزنگروند آدورنو (به آلمانی: Theodor Ludwig Wiesengrund Adorno) (زاده ۱۱ سپتامبر ۱۹۰۳ - درگذشته ۶ اوت ۱۹۶۹) جامعه‌شناس، فیلسوف، موسیقی‌شناس و آهنگ‌ساز نئومارکسیست آلمانی بود. او به همراه کسانی چون ماکس هورکهایمر، والتر بنیامین و هربرت مارکوزه از سران مکتب فرانکفورت بود.
دیدگاه آدورنو نسبت به هنر و زیبایی‌شناختی معاصر
نویسنده:
سیمین اسفندیاری ، بهروز الیاسی ،ازاده الیاسی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
آدورنو متفکری متأثر از کانت و هگل، با دیدگاهی انتقادی، زیبایی‌شناسی خود را بنیاد نهاد. در زیبایی­شناسی او تاریک‌اندیشی و بدبینی نسبت به هنر مدرن و پسامدرن به صورتی متناقض پدیدار است. مصادیق بدبینی آدورنو یعنی فرهنگ توده، صنعت- فرهنگ و متأثر از آن عقلانی شدن، کالایی شدن، شیئی شدن، بُت­وارگی تا هنر روزگار ما ادامه داشته است که ما با نادیده گرفتن خط فاصل مدرنیسم و پست‌مدرن با آگاهی به چالش­ها و گوناگونی­ها، آن را در ذیل هنر معاصر تحلیل می­کنیم. آدورنو درباره‌ی هنر، ایده‌ی «زیبایی­شناسی رهایی­بخش» را در سر می­پروراند؛ اما نگاه او به این پدیده سلبی بود. سلطه‌ی سرمایه و سیاست متأثر از توده­گرایی در نظر آدورنو سبب شده که هنردر پی فقدان کارکرد اصیل خود، رنجی بر انسان­ها تحمیل کند. مسلماً دلیل دفاع آدورنو از هنر آوانگارد بدان دلیل است که این نوع هنر به گمان او به توده­ای شدن و به تبع آن اسارت در بند سیاست و سرمایه­داری تن نمی­دهد. در این مقاله سعی بر این است که به دلایل تاریک­اندیشی آدورنو درباره­ی هنر معاصر به صورت تحلیلی– توصیفی از موضعی انتقادی پرداخته شود.
صفحات :
از صفحه 23 تا 46
انسان آرزوها و خدا به مثابة فراسوی هستی: رو به رویی فلسفة «خدابنیاد» و «دیگری بنیاد» با «ذهن بنیادی»
نویسنده:
حسین مصباحیان
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
این مقاله به بررسی این پرسش پرداخته است که آیا خدابنیادی، موضوع نقد مدرنیته، می تواند با طرح پرسش «امکان اخلاقی خدا؟» به موضعی برای نقد مدرنیته تبدیل شود و با به چالش کشیدن «انسان آرزوها» ـ تعبیر میشل فوکو از سوژة مدرن ـ از طریق تفسیر معنوی هستی، آرزوهایی انسانی برای او بخواهد؟ مقالة حاضر، برای پرتوافکندن بر این پرسش، ضمن فراهم آوردن بحثی کوتاه پیرامون محل اصلی نزاع بین فلسفه های سوژه و فلسفه های قرن بیستم، از چهار منزل گاه عبور کرده است. نخست، به سه نقاد رادیکال، «خدای قوی مردمان ضعیف»، مارکس، فروید، و نیچه پرداخته است تا هم زبان با ریکور نتیجه بگیرد که بی عبور از نقد آنان نمی توان خداباوری را در دنیای مدرن حفظ کرد. سپس، به دیالکتیک ویژة روشن گری آدورنو، یعنی «هرکس به خدا معتقد است، نمی تواند به خدا معتقد باشد»، پرداخته است تا نشان دهد او از مفهوم یهودی نام خدا، که در آن نیازهای انسانی می توانند درک شوند، به مثابة الگویی فلسفی استفاده می کند و از این روست که امکانی که با نام الهی ارائه می شود به دست هرکسی که اعتقاد ندارد هم می تواند حفظ شود. مقاله، سپس، به فلسفة «دیگری بنیاد» لویناس کوچ کرده است تا نشان دهد که او گرچه مفهوم مدرن ذهن بنیادی را به نقد می کشد، ولی به جای این که یک مفهوم جدید از ذهن بنیادی تدارک ببیند، تلاش می کند شرایط امکان اخلاقی سوژه را ازطریق حضور اخلاقی خدا توضیح دهد. ایدة اصلی او این است که نشان دهد چگونه ما ازطریق واکنش و توجه به دیگری و جذب کردن مسئولیت انکارناپذیری که مقدم بر ذهنیت ماست وجود پیدا می کنیم و ازهمین روست که لویناس خدا را «دیگری هستی» می نامد. آخرین بخش مقاله، به هابرماس پرداخته و نشان داده است که در گرایشات مذهبی نسل اول فرانکفورت، چهار عنصر اصلی حضور دارد: احیاگر ـ یادآور، اتوپیایی، مکاشفه ای، و رهایی بخش. این جنبه ها کم وبیش در نسل دوم فرانکفورت و در نظریات برجسته ترین نمایندة آن، هابرماس، نیز حضور دارد. مباحث همة قسمت های مقاله پشتوانة این نتیجه قرار گرفته اند که امروزه پس از قریب به سه قرن تجربة سوژة شناسا و به خلوت خانه ها رفتن نام خدا، اگر بخواهیم به زبان هراکلیتوس سخن بگوییم، نه سوژه همان سوژة مدعی است و نه نام خدا هم چنان در چنگ نگاهبانانش اسیر است. پس، ضرورت دارد که رابطة ناتاریخی و مکانیکی سوژه و نام خدا را از دو شکل سپری شدة سنتی و مدرن آن عبور دهیم تا شرایط امکان تأسیس نظریه ای دیگر فراهم شود.
سارتر و آدورنو: دیالکتیک ذهنیت [کتاب انگلیسی]
نویسنده:
David Sherman
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
State Univ. of New York Pres,
سارتر و آدورنو: دیالکتیک سوبژکتیویته [کتاب انگلیسی]
نویسنده:
David Sherman
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
State University of New York Press,
درسگفتار آدورنو: دیالکتیک منفی
مدرس:
مراد فرهادپور
نوع منبع :
درس گفتار،جزوه وتقریرات
منابع دیجیتالی :
زیبایی‌شناسی و سیاست [کتاب انگلیسی]
نویسنده:
تئودور دبلیو آدورنو ... [و دیگران]
نوع منبع :
کتاب , مجموعه مقالات
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
Verso Books ,
چکیده :
کتاب حاضر، مجموعه‌ای از مقالات از «تئودور آدورنو»، «والتر بنیامین»، «ارنست بلوخ»، «جورج لوکاچ» و «فردریک جیمسون» در رابطه با زیبایی‌شناسی و سیاست است که به دلیل ارتباط مطالب و وجوه مشترک میان آن‌ها، انتخاب‌شده‌اند. هدف از ارائه معرفی‌های کوتاه این است که خواننده در جریان صبغه و سابقه زندگی نویسندگان مقالات و وضعیت فرهنگی آن‌ها و درنهایت مبادلات پی‌درپی مندرج در آن‌ها قرار گیرد. مطالب کتاب هم در جامعه ما و هم در دنیای اندیشه معاصر خیلی نو است و ازآنجایی‌که مفاهیمِ؛ زیبایی، نقد و هنر، از تاریخ باستان تاکنون روندی را طی کرده است در قرن نوزدهم نیز دچار تغییراتی شد که متفاوت از دوران «افلاطون»، «آگوستین» و اندیشمندان قرون میانه ارائه شده است.
  • تعداد رکورد ها : 80