آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
زبان، شکل(های) زندگی و منطق: تحقیقات پس از ویتگنشتاین [کتاب انگلیسی]
نویسنده:
Christian Martin (editor)
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
De Gruyter,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی: این جلد به ارتباط بین تفکر و گفتار و شکل(های) زندگی ما می پردازد. همه مشارکت‌ها با رویکرد ویتگنشتاین به این موضوع مرتبط هستند. در مجموع، این جلد موضعی در برابر تفسیرهای زیست‌شناختی و قوم‌شناختی از مفهوم «شکل زندگی» اتخاذ می‌کند و در عوض به دنبال ترویج یک درک منطقی-زبانی گسترده است.
مفهوم شکل زندگی نزد ویتگنشتاین [کتاب انگلیسی]
نویسنده:
David Kishik
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
Continuum,
چکیده :
ترجمه ماشینی: شکل زندگی ویتگنشتاین رابطه پیچیده بین زبان و زندگی را در سراسر آثار لودویگ ویتگنشتاین آشکار می کند. دیوید کیشیک با تکیه بر کل مجموعه نوشته های خود، با در نظر گرفتن مفهوم شکل زندگی به عنوان مرکز محو آن، دیدگاهی تلفیقی از اندیشه در حال تکامل ویتگنشتاین ارائه می دهد. این کتاب از این ایده که "تصور زبان به معنای تصور شکلی از زندگی است" سرچشمه می گیرد تا اولین گزارش جامع از فلسفه ویتگنشتاین را در روح موج جدیدی از تفاسیر ارائه دهد که توسط استنلی کاول، کورا پیشگام بود. دیاموند و جیمز کنانت همچنین کمکی فریبنده به گفتمان رو به رشدی است که حول موضوع زندگی می چرخد، که توسط کار اخیر جورجیو آگامبن رهبری می شود. کیشیک با ایستادن در آستانه بین سنت‌های فلسفی تحلیلی و قاره‌ای نشان می‌دهد که چگونه فلسفه زبان ویتگنشتاین به فلسفه جدیدی از زندگی اشاره می‌کند و از این طریق سهمی بی‌نظیر در اندیشه اخلاقی و سیاسی ما دارد.
فلسفه به مثابه درمان: تفسیر و دفاعی از پروژه فلسفی ویتگنشتاین متاخر [کتاب انگلیسی]
نویسنده:
James F. Peterman
نوع منبع :
کتابشناسی(نمایه کتاب) , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
State University of New York Press,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی: این کتاب شرح و دفاعی از فلسفه متأخر ویتگنشتاین با تأکید بر ویژگی درمانی آن ارائه می‌کند. پیترمن استدلال می کند که هر فلسفه درمانی باید گزارشی از سلامت انسان، گزارشی مرتبط از مکانیسم های سلامت و بیماری، و در نهایت شرحی از این که چگونه فلسفه می تواند فردی را از حالت بیماری به سلامت برساند، ارائه دهد. در پرتو این مدل کلی، او تفسیری از پروژه درمانی ویتگنشتاین ارائه می‌کند که بر تداوم بین آن و پروژه اخلاقی قبلی Tractatus تأکید می‌کند. این کتاب با این استدلال که هدف اخلاقی قبلی از توافق با جهان به عنوان چنین است، با هدف درمانی توافق با اشکال زندگی جایگزین شده است، با مشکل تداوم روبرو می شود. در جریان بحث، پیترمن تفاسیر استاندارد پروژه ویتگنشتاین و شیوه‌های استاندارد نقد و دفاع از آن را به چالش می‌کشد. این کتاب همچنین با نشان دادن اینکه چرا باید پروژه درمان فلسفی را جدی بگیریم، به بحث فلسفی معاصر کمک می کند.
فلسفة اللغة عند لودفيغ فتغنشتاين
نویسنده:
جمال حمود
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
الجزائر: منشورات الإختلاف,
المنطق واللغة والمعنى في فلسفة فتجنشتين
نویسنده:
رشيد الحاج صالح
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
دمشق - سوریه: دار کیوان للطباعة والنشر والتوزیع,
فرافلسفه ویتگنشتاین [کتاب انگلیسی]
نویسنده:
Paul Horwich
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
Oxford University Press,
چکیده :
ترجمه ماشینی: پل هورویچ تفسیری از نوشته‌های بعدی لودویگ ویتگنشتاین ارائه می‌کند که از جنبه‌های اساسی با آنچه قبلاً در ادبیات یافت می‌شود متفاوت است. او استدلال می‌کند که این متافلسفه کاملاً ضد نظری ویتگنشتاین است - و نه (همانطور که اکثر مفسران دیگر فرض می‌کنند) شناسایی معنای یک کلمه با استفاده از آن - که اساس بحث‌های او درباره موضوعات خاص در مورد زبان است. ذهن، ریاضیات، دانش، هنر و دین. بنابراین، هدف اول هورویچ ارائه شرح روشنی از دیدگاه بیش از حد تورم زدایی ویتگنشتاین در مورد اینکه فلسفه چیست، چگونه باید انجام شود و چه چیزی ممکن است به دست آورد، ارائه دهد. هدف دوم او دفاع از این دیدگاه در برابر انواع ایرادات است: یعنی نشان دادن فضایل آن، نه صرفاً به عنوان خوانشی دقیق از ویتگنشتاین، بلکه به عنوان برداشت صحیح از خود فلسفه. و سومین هدف، بررسی کاربرد این دیدگاه در موضوعات مختلف - اما در درجه اول برای زبان و تجربه است. یکی دیگر از ویژگی‌های متمایز این رویکرد، پیش‌فرض آن است که ایده‌های ویتگنشتاین را می‌توان با دقت فرمول‌بندی کرد و استدلال‌های محکمی از جانب آن‌ها یافت. این دو فرض راهنما - محوریت متافلسفه ویتگنشتاین، و حساسیت آن به بیان دقیق و پشتیبانی عقلانی - مسلماً بحث برانگیز هستند، اما نه فقط از نظر متن، بلکه با قدرت و معقول بودن فلسفه ای که از آنها حاصل می شود، تأیید می شوند.
نظر ویتگنشتاین در  مورد گرامر  دانش - مدعیات  [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Branko Bilcar
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
ویتگنشتاین و پیش‌فرض‌های معنایی توصیف‌های معین در موقعیت موضوع [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Paulo Roberto Margutti Pinto
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : هدف این کار توصیف مسئله پیش‌فرض‌های معنایی ایجاد شده توسط توصیف‌های معین در موقعیت موضوعی در پرتو ارزیابی مجدد چارچوب معنایی مجادله راسل/استراسون و تجزیه و تحلیل راه‌حل اولیه و متأخر ویتگنشتاین است. چنین مشکلی در قسمت اول، جدال راسل/استراسون مشخص می شود. بر اساس گزارش استراسون، یک مفهوم کلی از پیش فرض معنایی ساخته شده است که نظریه های دیگر را می توان بر اساس آن آزمایش کرد. این اجازه می دهد تا مشکل ذکر شده در بالا را فرمول بندی کنید. تجزیه و تحلیل بیشتر از گزارش های درگیر نشان می دهد که مفهوم فرگه از یک «پیش نیاز معنایی» ایجاد شده توسط توصیف های معین در موقعیت موضوع، نمونه ای از مفهوم کلی است. اما فرگه همچنین بر این عقیده بود که نام‌های خاص ساده، پیش نیازهای معنایی ایجاد نمی‌کنند. دوگانه گرایی ارجاعی فرگی نشان می دهد که مناقشه راسل/استراسون، تا آنجا که فقط گزارش های این نویسندگان درگیر است، در سطح صرفا معنایی غیرقابل تصمیم گیری است. این چارچوب معنایی است که در بخش دوم، فلسفه‌های ویتگنشتاین بر اساس آن مورد آزمایش قرار می‌گیرد. "Tractatus" نسخه اصلاح شده ای از نظریه توصیفات راسلی را پذیرفته است. با این حال، به نظر می رسد که حساب Tractarian در نهایت معادل راسل است. تجزیه و تحلیل بیشتر نشان می دهد که آموزه نشانه های ساده به تنهایی، اما نه پیوند آن با نظریه تصویر، با مفهوم کلی پیش فرض معنایی سازگار است. "تحقیقات" اصل برنامه ای جستجو برای استفاده از کلمات را اتخاذ می کند. اما سؤال در مورد «استفاده ارجاع‌دهنده» از توصیف‌ها در یک بازی زبانی خاص، با «تحقیقات» و با روح آن سازگار است. چارچوب پرسش شامل توسل به مفاهیم کریپکی «مرجع معنایی» و «مرجع گوینده» است. تحلیل کاربرد ارجاعی در بازی زبانی گزارش یک رویداد نشان می‌دهد که ویتگنشتاین متأخر تمایل دارد مفهوم معنایی پیش‌فرض را رد کند. تحلیل بیشتر نشان می‌دهد که او تمایل دارد نظریه توصیفات راسل و بسیاری از انواع مفهوم عمل‌گرایانه را رد کند. به نظر می رسد این تحلیل تأیید می کند که مناقشه راسل/استراسون در سطح صرفا معنایی بیکار است. با این حال، روایت ویتگنشتاین متأخر از زبان به گونه‌ای است که می‌توان برخی بازی‌های زبانی خاص را تصور کرد که در آنها روابطی رخ می‌دهد که دارای تشابهاتی با پیش‌فرض معنایی است.
سیاست چرخش زبانی: تحلیل ویتگنشتاینی و نقد نقش زبان در نظریه سیاسی معاصر [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Edward Charles Fisher
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : این پایان نامه به بررسی پیامدهای ناشی از پذیرش مفاهیم خاصی از زبان در نظریه سیاسی و اجتماعی معاصر می پردازد. همچنین تأثیری که این امر بر برخی از گزارش‌های تأثیرگذار ارائه‌شده از پدیده‌های سیاسی عینی مانند تاچریسم داشته است را بررسی می‌کند. هدف اصلی این مطالعه، تثبیت مجدد ماهیت اجتماعی غیرقابل تقلیل زبان است، بُعدی حیاتی که، استدلال می‌شود، در صورت‌بندی‌های پساساختارگرایانه و پست مدرنیستی معاصر رابطه زبان/سیاست گم شده است. بخش 1 موضوع اصلی پایان نامه را با بررسی نقشی که برخی استعاره های مولد غالب از حوزه زبان شناسی در تضعیف مفهوم زبان به عنوان یک پدیده واقعاً اجتماعی و سیاسی ایفا کرده اند، در زمینه قرار می دهد. این شامل بررسی مفاهیم سیاسی است که از تصاحب پساساختارگرایانه و پست مدرنیستی میراث نظری سوسور ناشی می شود. به ویژه، اصرار بر مفهوم «نظام» زبان و ماهیت «اختیارانه» رابطه بین دال و مدلول. برخلاف دیدگاه‌های پساساختارگرا و پست مدرنیستی، یک برداشت ویتگنشتاینی از زبان در بخش دوم ارائه شده است که زبان را نه در قالب‌های صرفاً نشانه‌شناختی به‌عنوان ساختاری خودمختار و کاملاً نامعین، بلکه به‌عنوان شبکه‌ای اجتماعی از زبان‌ها و قواعد حاکم می‌نگرد. فعالیت های عملی؛ مفهومی که در مفهوم «شکل زندگی» ویتگنشتاین گنجانده شده است. در جریان این، نقدی درونی از مفهوم پساساختارگرا/پسامدرنیستی از زبان با تمرکز بر نوشته‌های لیوتار و رورتی توسعه می‌یابد که هر دو ادعای وفاداری به دیدگاه ویتگنشتاینی دارند، اما استدلال می‌شود که ناکامی‌های اصلی آنها ناشی می‌شود. از یک جهان شمول ناموجه مفاهیمی مانند «تفاوت»، ماهیت «خودسرانه» دال/رابطه مدلول، و «اقتضایی» زبان. در مقابل، خطی از استدلال از طریق نوشته‌های بعدی ویتگنشتاین توسعه می‌یابد که کاربردهای متنوع و نهفته در جامعه را از زبان باز می‌گرداند، که یکی از آن‌ها نشان دادن حالات امور در جهان سیاسی-اجتماعی است. استدلال می‌شود که همه این‌ها شباهت‌های مهمی را بین دیدگاه ویتگنشتاینی در مورد رابطه زبان/سیاست و دیدگاه‌های نویسندگان دیگر درباره این موضوع مانند ارسطو، مارکس و بوردیو نشان می‌دهد. به منظور دفاع و تعمیق مفهوم جایگزین از زبان که در بخش دوم ارائه شده است، بخش سوم این ادعا را بررسی می کند که مکرراً بیان شده است مبنی بر اینکه رویکرد ویتگنشتاینی به امر اجتماعی-سیاسی ذاتاً در نتیجه محافظه کارانه است. این مطالعه با تصورات غلط اصلی درگیر در تفسیر اخیر مقابله می‌کند و با استفاده از برخی منابع مفهومی اغلب نادیده گرفته شده ویتگنشتاین، اساس خوانش دیگری از نوشته‌های بعدی ویتگنشتاین را ایجاد می‌کند. با این حال، تفسیر ارائه شده صرفاً نوشته‌های ویتگنشتاین را بدون انتقاد نمی‌پذیرد، بلکه در جایی که مناسب است، به ضرورت فراتر رفتن از رویکرد ویتگنشتاینی که به طور سنتی تصور می‌شود استدلال می‌کند. این امر با توسعه و بسط منطق زیربنایی موضوعات کلیدی ویتگنشتاینی مانند «زبان معمولی»، «گرامر» و «توصیف» و با استدلال علیه تلفیق مفاهیم «بازی زبان» و «شکل زندگی» به دست می‌آید. اهمیت موضوعاتی که برای درک ما از نقش زبان در تحولات سیاسی مشخص دنبال می‌شوند، در بخش چهارم برجسته می‌شود، که شرح ویتگنشتاینی از شکست تاچریسم به‌عنوان یک «پروژه هژمونیک» ارائه می‌کند. این بخش بر برخی ضعف‌ها در تحلیل تأثیرگذار هال تمرکز می‌کند و آن‌ها را به مفهومی زیربنایی از زبان برگرفته از نوشته‌های لاکلاو و موفه نشان می‌دهد. به این ترتیب، این مطالعه تلاش می کند تا ابعاد نظری و سیاسی چرخش زبانی را که در سراسر پایان نامه دنبال شده است، گرد هم آورد و در محدوده یک مطالعه موردی واحد نشان دهد. در خاتمه، استدلال می‌شود که چرخش زبان‌شناختی آن‌گونه که از دیدگاه ویتگنشتاینی تصور و نظریه‌پردازی می‌شود - در مقابل دیدگاه پساساختارگرا یا پست مدرنیستی - چرخشی به سوی شناخت کافی‌تر از ماهیت اجتماعی و سیاسی زبان کاهش‌ناپذیر است.
اهداف، انگیزه ها و دلایل [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
John Jestyn Jenkins
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : این پایان نامه در درجه اول تلاشی برای روشن شدن برخی از نظریه ها و مفاهیم سنتی مرتبط با مفهوم انگیزش است. طبیعتاً به اندازه کافی از علاقه اولیه به موضوع به خاطر خود ناشی شده است، اما این علاقه به سرعت به یک احساس شدید نارضایتی از آن نظریاتی تبدیل شده است که ادعا می کنند یک گزارش جامع از موضوع را پیش می برند، در حالی که آنها واقعاً فقط یک یا دو جنبه (البته مهم) مشکل کلی را لمس کرد. نتیجه اثری است که به خوبی ممکن است این تصور را ایجاد کند که اساساً هم منفی و هم انتقادی است. من نمی توانم بپذیرم که واقعا اینطور است. مسلماً، در مواردی که در ادامه می‌آید، من این اطمینان را نداشتم که نظریه خاصی را که مورد انتقاد قرار گرفته است، یک گزارش جایگزین رضایت‌بخش جایگزین کنم. اما پس از آن تقاضا برای انجام این کار، این فرض را نشان می دهد که مفاهیم به طور کلی - و شاید مفهوم انگیزه به طور خاص - کاربرد خود را در محدوده های مشخص نسبتاً محدودی پیدا می کنند. ویتگنشتاین به طور قانع‌کننده‌ای در ارتباط با مفهوم بازی نشان داد که لازم نیست فرض کنیم که یک فعالیت دارای یک ویژگی تعیین‌کننده است تا واجد شرایط گنجاندن تحت یک مفهوم خاص باشد. مفهوم انگیزه کاملاً در این مقوله نیست، اما فکر می‌کنم ما باید با مثال ویتگنشتاین هدایت شویم تا در برابر هرگونه پیشنهادی مبنی بر اینکه مفهوم به راحتی با ارجاع به چند پارادایم ساده قابل مکان‌یابی است، مراقب باشیم. اما نه تنها با توجه به نظریاتی که در نظر گرفته شد، می‌خواهم بگویم «اما معنای انگیزه در این روایت تمام نمی‌شود، برای اینکه به این وضعیت نگاه کنید...»: بیشتر می‌خواهم. با ارائه یک درمان نسبتاً مستقل به هر فصل، این که اغلب نامناسب است که یک نظریه انگیزه را اشتباه، یا گمراه کننده، یا حتی ناکافی توصیف کنیم - حتی اگر بنا به دلایل مستقلی چنین باشد. چیزی که یکی می‌خواهد بگوید این است که این حساب یک تحقیق در مورد رفتار انسان، چه به طور کلی یا جزئی، در سطح معینی را برآورده می‌کند. البته درست است، همانطور که به عنوان مثال در فصل دوم خواهیم دید، که بسیاری از انگیزه ها از یک گرایش، یک گرایش یا گرایشی نام می برند که در گزاره ای شبیه به قانون بیان می شود. اما ارائه چنین گزاره‌ای در تلاش برای توضیح عمل کسی، همیشه یک استقبال یا یک حرکت مفید نیست. ما ممکن است بیشتر مشتاق باشیم که دلیل فوری این کار را که عامل انجام داده است، و شاید چرا در آن لحظه انجام داده و در هیچ لحظه دیگری انجام نداده است. مواقعی وجود خواهد داشت که پاسخ به این نوع پرس و جو در ماهیت روایت علت و معلولی خواهد بود، جایی که نمی توان چنین گزارشی را جایگزین بیان انگیزه مرد کرد. اما همه دلایل "فوری" برای اقدام در این طبقه قرار نمی گیرند، همانطور که برخی از نمونه های فصل های I، III و V ممکن است به نشان دادن کمک کند. سپس مجدداً در قسمت آخر فصل سوم استدلال کرده ام که انگیزه ها یا دلایل کنش را اغلب باید از بافت اجتماعی ای که فرد در آن قرار می گیرد قابل اشتقاق دانست که بدین ترتیب ارزش توضیحی خود را به دست می آورند (دیدگاهی که در بخش های پایانی فصل دوم پیش بینی شده است. اما به سختی نیاز به بیان این است که تمایزی بین این سؤال و این سؤال وجود دارد که یک مرد وقتی انگیزه خود یا دیگری را تأیید می کند چه کارکردی را انجام می دهد. اینها فقط دو راه برای نزدیک شدن به موضوع کلی هستند و نباید تصور کرد که آنها به یکدیگر تجاوز می کنند. مفهوم شفاف سازی اغلب، به ویژه در میان مخالفان فلسفه زبانی، اتهامات پیش فرض را برمی انگیزد. من نمی بینم که برای دفاع از رویکرد کلی خود فراخوانده شده ام: این رویکرد در حال حاضر به خوبی در محدوده های فلسفه موقعیت راحتی را اشغال کرده است. اما می‌توان ادعا کرد که توضیح می‌دهد که این ممکن است بر اساس این زمینه کلی توجیه شود که درک یک مفهوم فقط به دانستن نحوه استفاده صحیح از یک کلمه نیست: برای این منظور یک فرهنگ لغت به اندازه کافی کافی است. از منظر فلسفی، این موضوع بیشتر این است که بتوانیم پیامدهای استفاده از آن را مشخص کنیم. این یک چیز است که گفته شود یک انگیزه دلیلی است که یک عامل برای توضیح عمل خود ارائه می دهد، اما از نظر فلسفی جالب تر است که مثلاً اینکه آیا اقدام از روی یک انگیزه ملاک است برای گفتن اینکه شخص تصمیم گرفته است یا خیر. یا تصمیم گرفت کاری را که انجام داد انجام دهد. این سوالی است که فصل اول در درجه اول به آن مربوط می شود و در بخش قبلی فصل ششم بیشتر مورد بحث قرار می گیرد. آیا باز هم می‌خواهیم بگوییم که در عمل کردن از روی انگیزه، انسان لزوماً از کاری که انجام می‌دهد آگاه است؟ و چه تفاوت هایی بین عمل از روی انگیزه و عمل از روی عادت وجود دارد؟ اینها سوالاتی هستند که نه با بررسی انتزاعی مفاهیم (اگر در هر صورت این یک مفهوم معنادار بود) بلکه با نگاه کردن به موقعیت ها به صورت عینی و در نظر گرفتن نوع اظهاراتی که یک مرد در پاسخ به سؤالات این موضوع بیان می کند می توان به آنها پاسخ داد.