آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 308
عقلانیت اهداف از دیدگاه نیکلاس رشر
نویسنده:
محسن ساطع ، محسن جوادی ، مهدی منفرد
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
فلسفه رشر دفاع از عقلانیت اهداف در برابر عقلانیت ابزاری است. رشر عدم توجه به جامعیت مفهوم عقلانیت را موجب درک ناقصی از عقلانیت می‌داند. عقلانیت عملی علاوه بر جنبه ابزاری، جنبه ارزش‌شناختی دارد که مناسب بودن اهداف را تعیین می‌کند و این دو مولفه به صورتی منسجم و هماهنگ درهم آمیخته‌اند. رشر شکاف بین واقعیت و ارزش را مهم می‌داند و برآن است که با گام کوتاه بدیهیات می‌توان از آن گذر کرد. با غیر منطقی دانستن نسبی‌گرایی و اثبات عقلانیت اهداف و اصول بنیادی عقلانیت به جهانی بودن عقلانیت اصرار می‌ورزد. وی با معرفی سلسله مراتب هنجاری برای انتخاب یک راه حل عقلانی در یک موقعیت معین، وابسته بودن تصمیم‌های عقلانی به محیط پیرامونی، نیز نسبیت عقلانیت در لایه‌های پایینی را می‌‌پذیرید. در پژوهش حاضر بعضی از ارکان نظریه رشر: بهینه‌سازی، مفهوم آدمیت، تعهد وجودی به درک نفس و رابطه واقعیت و ارزش مورد نقد قرار گرفته است.
صفحات :
از صفحه 141 تا 168
بررسی تطبیقی عللِ اخلاقی گرایش به الحاد از دیدگاه مطهری و پاسکویینی
نویسنده:
ریحانه السادات عظیمی ، محسن جوادی ، رضا اکبری
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در این پژوهش، آرای مطهری و پاسکویینی به عنوان نمایندگان دو تفکر فلسفی- الهیاتی، در باب مسأله الحاد بررسی شده است. ایشان در زمینه علل گرایش به الحاد، عوامل غیر فلسفی، شامل علل اخلاقی و شناختی را با اهمیت شمرده‎اند. این مقاله با هدفِ یافتن اشتراکات، افتراقات و نوآوری‎های هر یک از این دو اندیشمند، آثار آنها را مورد بررسی قرار داده است. یافته‎ها حاکی از این است که مطهری و پاسکویینی معتقدند گرایش به الحاد علاوه بر اینکه جریانی خلاف طبیعت و فطرت بشر است باید به عنوان مسأله‎ای اخلاقی و اجتماعی نیز مورد مطالعه و کنکاش قرار گیرد؛ گرایشات روزافزون به الحاد در حوزه اخلاق و اجتماع نشان می‎دهد عوامل غیر فلسفی دیگری وجود دارند که تلاش می‎کنند افکار عمومی را به سمتی هدایت کنند که اعتقاد به خدا را مانعی بر سر راه آزادی های فردی و اجتماعی و نیز پیشرفت جوامع تلقی کنند. زیرا دوگانۀ ایمان و الحاد عرصۀ اعتقاد و عمل را به هم پیوند داده و در عرصه عمل، بشر را با چالش‎های اخلاقی و اجتماعی مواجه ساخته است. گرایش به الحاد علاوه بر اینکه در چگونگی شکل‎گیری تصور و شناخت خدا نقش اساسی دارد، مجموعه باورهای اخلاقی جوامع را نیز تحت تأثیر قرار داده و آنها را از معنویت به لذت‎گرایی و سودمحوری سوق می‎دهد.پس در نظر مطهری و پاسکویینی، گرایش به الحاد علاوه بر اینکه موضوعی اعتقادی و استدلالی است می‎تواند ابعاد و شئون روانشناختی، تربیتی، اخلاقی، اجتماعی و رسانه‎ای نیز داشته باشد.
صفحات :
از صفحه 112 تا 170
فلسفه اخلاق استاد جوادی آملی
نویسنده:
علی صالحی ساداتی، محسن جوادی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
استاد جوادی آملی ماهیت گزاره‌های اخلاقی را اعتباری می‌داند. اعتبار یک فعل نفسانی است که انسان با توجه به واقعیت‌های موجود و غایات مطلوب، قبل از هر عملی عموماً و نیز قبل از عمل اخلاقی خصوصاً مرتکب می‌شود. نظریۀ اعتبار نظریه‌ای است در باب فلسفۀ عمل به طور عام و فلسفۀ اخلاق به طور خاص. به تصریح ایشان ماهیت گزاره‌های اخلاقی انشائی است که ابراز همان اعتبار است و گزاره‌های اخلاقی که صورت خبری دارند نیز در واقع انشائی هستند. اعتبارات در حوزۀ اخلاق، اعتبارات دل‌بخواهی و گزاف نیستند، بلکه بر در نظر گرفتن واقعیات و اهداف مشترک انسانی مبتنی‌اند. این نظریه را می‌توان از نظریات ناشناخت‌گرایی اخلاقی برشمرد که گزاره‌های اخلاقی را قابل صدق و کذب نمی‌دانند. بر خلاف بسیاری از ناشناخت‌گرایان، ایشان مطلق‌گرای اخلاقی است و معتقد است گزاره‌های اخلاقی با وجود غیرشناختی بودن برهان‌پذیرند و همان‌گونه که بدیهیاتی در حوزۀ نظر وجود دارد، بدیهیاتی نیز در حوزۀ عمل وجود دارد. این امر باعث می‌شود که برهان و بداهت، مختص قضایای خبری نباشند. غایت اخلاق تکامل فرد است که به تبع، تکامل جامعه را به همراه خواهد داشت. بنابراین گرچه حسن فعلی فواید خویش را دارد، تکامل به حسن فاعلی نیز نیاز دارد. تبلور حسن فاعلی در ملکه شدن فضایل است. ملکه شدن فضایل، بصیرت‌هایی را در قوۀ تشخیص به دنبال دارد. به نظر می‌رسد به لحاظ هنجاری می‌توان استاد جوادی آملی را فضیلت‌گرا نامید؛ اما این فضیلت‌گرایی با عمل به وظیفه و در نظر گرفتن نتایج عمل در شرایطِ مخصوص منافاتی ندارد، بلکه شخص فضیلت‌مند در تشخیص افعال نیک و نتایج افعال نیک، بصیرتی افزون خواهد داشت. اخلاق در حوزۀ تدین معنای متفاوتی خواهد داشت؛ زیرا اعتبارها بر واقعیت‌ها مبتنی‌اند، و وجود خدا و زندگی پس از مرگ، به عنوان واقعیت، اعتبارات خاص خود را برای اَعمال، طلب می‌کنند. همچنین اعتقاد به خدا و زندگی پس از مرگ، انگیزۀ اخلاقی را تشدید می‌کند و هدف زندگی اخلاقی را از زندگی دنیوی فراتر خواهد برد.
صفحات :
از صفحه 46 تا 68
طبیعت و مابعدالطبیعه در حکمت متعالیه
نویسنده:
ضیاء گل رضایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیده تحقیقنظام هستی شناسانه بنیانگذاران فلسفه یونان یعنی افلاطون و ارسطو تصویری هماهنگ و جامعی از طبیعت و مابعد الطبیعه ارائه نمی کند و همواره «تعامل ناقص» و «نا متوازنی» را میان این دو مرتبه از هستی به نمایش می گذارد. از این رو این پژوهش را سعی بر آن است که این نقایص را با اتکاء به آراء ملاصدرا مرتفع گرداند. این امر با عنایت به چند مطلب محوری محقق می گردد: یک، بازنمایی، توضیح و تحلیل هستی شناسی ملاصدرا. دو: ایجاد «تعامل متعادل» و «دو سویه» میان طبیعت و مابعدالطبیعه با توجه به آموزه های حکمت متعالیه. سه: رفع، ترمیم و بهسازی نقیصه نظامهای فلسفی مذکور با استمداد از تعالیم حکمت متعالیه و ارائه تبیین معقول و رضایت بخش از ارتباط وثیق بین طبیعت و مابعد الطبیعه. چهار: در این نوشتار «شش اصل» ابداعی برای تفسیر و توضیح نحوه ارتباط و پیوند طبیعت و مابعد الطبیعه طراحی شده است. برخی از دستاورد های پژوهش از این قرار است:1.
گزارش، تحلیل و نقد دیدگاه آیت الله جوادی آملی در باره نسبی گرایی اخلاقی
نویسنده:
مصطفی سلاطین
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیده: اطلاق و نسبیت اخلاق از مباحث مهمی است که در حوزه فلسفه از دیر باز مطرح بوده و نگاه اندیشمندان زیادی را به خود معطوف ساخته است. برخی، مقهور یافته‌هایی همچو تفاوت فرهنگ‌ها، جوامع، آداب و رسوم و حتی سلایق فردی شده و هرگونه عام گرایی و اطلاق در حوزه قواعد و احکام اخلاقی را نفی کرده و به نفع نسبی گرایی گام برداشته‌اند. در مقابل گروهی نسبیت را نه تنها خلاف یافته‌های عقلی دانسته، بلکه اعتقاد به آن را به ضرر افراد و مصالح عام اجتماعی می‌دانند. برخی نیز همچو فیلسوفان مسلمان با تکیه بر اعتقادات دینی و دریافت‌های عقلی، احکام اخلاقی را کاشف از واقع دانسته و جعلی بودن این اصول را منکرند. آیت الله جوادی آملی به عنوان مفسر حکمت متعالیه و فیلسوف اسلامی، با توسل به علم بشری و نحوه تحصیل آن، کلیت و جاودانگی اصول و احکام اخلاقی؛ هرگونه نسبیت در اخلاق و البته در شناخت انسانی را نفی کرده و با ارجاع امکان شناخت احکام اخلاقی به تجربه بشری، علمی بودن آن و همچنین، برهان پذیری و استدلال پذیری اصول اخلاقی را اثبات کرده‌اند. این رساله بر آن است که با ذکر مولفه‌های اصلی نسبی‌گرایی اخلاقی، دلایل و استدلالات آیت الله جوادی آملی را در نقد این مولفه‌ها تشریح کرده، و با توسل به مبانی اخلاقی ایشان مبنی بر واقعی و رئال بودن اصول و احکام اخلاقی، مستندات مشارالیه بر اطلاق و کلیت این اصول را تبیین کند؛ و در نهایت مستندات ایشان را مورد ارزیابی قرار دهد. ماحصل این ارز یابی، اولاً عدم وجود خارجی کلی بما هو کلی است چرا که، آنچه که در خارج وجود دارد مصادیق جزئیه و شخصی است نه کلی که به آن تمسک شده است و ثانیاً، تعریف جامع‌الاطرافی از فطرت که در اثبات اصول و قواعد اخلاقی به آن تمسک شده، وجود ندارد و بر اساس تعریف آیت الله جوادی آملی از فطرت، نهایتاً می‌توان قواعد اخلاقی را به صورت درون دینی به اثبات رساند و اخلاق جهان شمول در این استدلال دچار تزلزل خواهد بود. کلید واژه‌ها: نسبی‌گرایی اخلاقی، نسبی‌گرایی معرفتی، واقعیت اخلاقی، واقعیت و ارزش، اصول اخلاقی.
بررسی و نقد نسبی‌گرایی اخلاقی با تاکید بر اخلاق اسلامی
نویسنده:
رهام شرف
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این نوشتار با هدف نقد وبررسی نسبی گرایی اخلاقی از منظر آموزه های اخلاق اسلامی، به رشته نگارش درآمده است. در ابتدا نسبی گرایی اخلاقی تعریف می شود و پس از آن اقسام آن ذکر می شوند. مهم ترین انواع نسبی گرایی اخلاقی، عبارتند از: نسبی گر ایی توصیفی، نسبی گراییفرااخلاقی و نسبی گرایی هنجاری. هم چنین آموزه های نسبی گرایی اخلاقی، در همه اقسام آن از منظر متفکران و اندیشمندان غربی نقد می شوند.مطلب مهمی که باید بدان توجه نمود این است که نقدهای عقلانی و فلسفی متفکران غربی بر نسبی گرایی اخلاقی، از نگاه اسلامی نیز مورد قبول و قابل طرح است. این امر به دلیل بنیان های مستحکم عقلانی و فلسفی آموزه های اسلام است. اما آن چه که در این نوشتار مورد تاکید قرار می گیرد، نقدهایی است که با استناد به آموزه های دینی اخلاق اسلامی بر نسبی گرایی اخلاقی وارد می باشند. برخی از مهم ترین پیش فرض های اخلاق اسلامی عبارتند از : جهان بینی الهی ، اصالت دادن به آخرت در مقابل دنیا ، جاودانگی نفس ، اختیار و مسئولیت انسان و واقع گرایی ، که در فهم محتوای اخلاق اسلامی و مطلق بودن ارزشهای اخلاقی در نظام اخلاقی اسلام موثرند. هم چنین مهم ترین آموزه های اخلاق اسلامی که در رد نسبی گرایی اخلاقی به کار گرفته می شوند عبارتند از: قرب الهی به عنوان کمال غایی، ایمان به خدا و معاد، فطرت، مقام خلیفه الّلهی انسان و جاودانگی نفس.
خدا در آیینه خودآگاهی
نویسنده:
محمد صالح طیب نیا
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
پایگاه اطلاع رسانی حوزه: ,
چکیده :
خودآگاهی از مهمترین مسائلی که مورد تاکید اندیشمندان جامعه بشری و همچنین جمیع ادیان آسمانی قرارگرفته است، مسأله خودشناسی است، تا جایی که آن را سودمندترین دانشها دانسته اند و از آیات و روایات بدست می آید که مهمترین هدف خودشناسی دست یابی به شناخت خدای متعال است. من عرف نفسه فقد عرف ربه . اما کسی که می خواهد از طریق خودشناسی به خداشناسی نائل گردد، در ابتدا باید بداند که حقیقت او یا گوهری که به لفظ صأنا یا صمن بدان اشاره می کند د،وجودی ممتد و ذومراتب است که از عالم امر تا به عالم خلق امتداد وجودی دارد و این وجودواحد را به اعتبار جهان و حیثیات و مراتب متعددی که دارد، به اسامی و القاب گوناگونی چون روح، نفس، عقل و... نامیده اند. وجهه امری او از این حیث که فعل مستقیم الهی است، صروح نامیده می شود و وجهه خلقی او و از آن حیث که با دخالت اسباب و علل مادی پدید آمده، نفس نام دارد و این نفس نیز امری ذومراتب بوده که از بدن مادی آغاز و سپس نفس نباتی، نفس حیوانی، نفس ناطقه و نفس مطمئنه نامیده می شود. برای شناخت مراتب مختلف نفس، باید ازروشهای مختلف شناخت اعم از شناخت حسی، شناخت عقلی، شناخت قلبی و شناخت وحیانی استفاده نمود، اما از آنجا که غایت خودشناسی، شناخت خدای متعال است، لذا روش خودشناسی مبتنی است بر توجه کامل به خدای متعال و خالی کردن خانه قلب از هر آنچه غیر خداست و این بدست نمی آید مگر با تهذیب نفس که شامل تقوای ظاهر، تقوای باطن و خالی کردن قلب از رذایل اخلاقی، تنویر قلب با علوم الهی و صفات پسندیده و سرانجام توجه دائمی به خدای متعال به طوری که فناء کامل برای سالک، حاصل آید و فقط به مشاهده جلال و جمال الهی می پردازد. درواقع، انسان از طریق توجه به خدای متعال، نفس خویش را می شناسد، از این رو قرآن می فرماید:صولا تکونوا کالذین نسوا الله فانساهم انفسهم . کسی که به این مرحله برسد، می تواند از طریق شناخت خود که والاترین و کاملترین تجلی اسماء و صفات الهی است به شناخت خدای متعال دست یابد. چنین انسانی در می یابد که خداوند نور مطلق و ظاهر مطلق است و هر چه را که او درک می کند، به واسطه خدای متعال است و اگر بخواهد خویشتن را نیز بشناسد، باید توسط خدا بشناسد. او خواهد فهمید که هیچ حجابی بین او و خدا حائل نیست، مگر خود او، از این رو باتوجهی که به خدای متعال دارد و با شناختی که از صخود بدست آورده، در می یابد که نفسش وهمه ماسوی الله عین ربط و فقر محض اند، و فقط خداست که دارای غنای ذاتی و قدرت مطلقه می باشد. آنگاه خود و همه هستیها را فانی در هستی خدای سبحان می بیند و از نظر او سراسر عالم،آیات و نشانه های الهی می گردد و این حقیقت خودشناسی است.
بررسی و تحلیل مبانی نظریه تطابق عین و ذهن در فلسفه اسلامی
نویسنده:
قاسم رضائی آدریانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
آدمی در اولین مواجهه با عالم خارج تاثیراتی را در خود احساس می کند مثلا رنگ قرمز گل را مشاهده می کند. صدای زیبای پرندگان را می شنود. گلبرگ لطیف گلها را لمس می کند و... در این مواجهه آنچه عقل عرفی و جمعی قبول می کند این است که ما به تمام و کمال موجودات عالم خارج را به همراه صفات و خصوصیات ظاهری شان ادراک میکنیم. به عبارت دیگر در این مواجهه ما شاهد دو جهان هستیم که از دریچه یک جهان نظاره گر جهان دیگر هستیم. در این رویکرد جهان خارج ماهیتی دارد و وجودی که ماهیت آن عین ماهیت ذهنی است و از این نظر هیچ تفاوتی ندارد. ماهیت گل قرمز، درخت سبز و دیوار سفید و ... تماما بدون هیچ کم و کاستی به ذهن منتقل می شود و البته این ماهیت پل ارتباطی و علم ما به علم خارج می باشد اما در قالب دو وجود وجودی ذهنی و وجودی خارجی پس فارق، ذهن و خارج،وجود است و عامل ارتباط ماهیت. این مطلب عینا نظر اکثر فلاسفه اسلامی است درباره ماهیت علم. در این نوشتار سعی بر آن است که با نظری گسترده، جامع و در عین حال عمیق موشکافانه و به دور از کلی گویی و مبهم نویسی به تامل در این مبنا بپردازیم. علت این تردید نیز عوامل متعددی است که بارزترین آن خطای حواس و حتی خطای در تفکر و تعقل می باشد. از سویی وجود برخی مبانی فلسفی که مورد قبول متفکرین اسلامی واقع شده پذیرش مبنای فوق را در باب معرفت شناسی دچار مشکل می سازد. همچنین ادله حکمای اسلامی در باب تطابق کامل عین و ذهن که در مبحث وجود ذهنی فلسفه اسلامی ارائه شده مخدوش بوده و صرفا وجود ماهیتی را در ذهن مدرک اثبات می کند نه چیز دیگری را. لذا سعی نموده ایم بادقت درکلمات بزرگان قوم به نقد و بررسی مبنای فوق پرداخته و نظریه ای که با اشکالات کمتری مواجهه است را مورد توجه و بررسی قرار دهیم.
گزارش کتابPerceiving God نوشته ویلیام آلستون
نویسنده:
متوسل آرانی علی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران: ,
تحلیل و بررسی مفهوم «گزاره‌های لولایی» در نظام معرفتیِ ویتگنشتاین ( با تکیه بر کتاب «در باب یقین»)
نویسنده:
محمد سعید عبداللهی ، محسن جوادی ، محمد لگنهاوسن
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ویتگنشتاین در تاملات خویش در باب یقین و تحلیل‌های معرفت شناسانه‌اش، سخن از گزاره‌هایی به میان می‌آورد که آنها را «گزاره‌های لولایی» می‌نامد. این گزاره‌ها چه نقشی در نظام معرفتی ویتگنشتاین دارند؟ چه ویژگی هایی دارند و چند گونه اند؟ تفاوت و یا شباهت آنها با دیگر گزاره‌های قطعی مانند گزاره‌های ریاضی در چیست؟ موارد یاد شده پاره‌‌‌ای از پرسش هایی است که در این نوشتار بدان‌ها می پردازیم. به باور ویتگنشتاین زمانی که به این گزاره‌ها می ‌رسیم، شک معنای خود را از دست می‌دهد. این گزاره‌ها همچون لولاهایی هستند که باورهای ما گرد آن می‌چرخند. گزاره‌های لولایی معرفت بخش نیستند اما زیربنای معرفت را می سازند. آنها از سنخ گزاره‌های معمولی نیستند چراکه ویژگی هایی مانند دانستنی بودن، موجه یا ناموجه بودن، درست یا نادرست بودن را بر نمی‌تابند. این گزاره ها خود معیار صدق و کذب اند. در این مقاله پس از روشن ساختن مفهوم گزاره‌های لولایی، به برشمردن انواع مختلف آنها و بررسی ادعاهای ویتگنشتاین در باب گزاره ها خواهیم پرداخت. همچنین سعی در نشان دادن منظور ویتگنشتاین از طرح چنین گزاره‌هایی داشته و در نهایت نیز تلاش می‌کنیم دیدگاه او را با عیار نقد بسنجیم.
صفحات :
از صفحه 75 تا 102
  • تعداد رکورد ها : 308