آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 69
شأن وجودشناختی هنر و صنعت نزد هیدگر
نویسنده:
مرجانه سوزن کار ، محمدرضا ریخته گران ،شمس الملوک مصطفوی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در مقام تعریف غالبا صنعت را مجموعه ابزار و وسایلی می­دانیم که توسط صنعتگر تولید شده است. همچنین است نگاه­مان به هنر؛ مجموعه آثاری همچون نقاشی، شعر و غیره که هنرمند آن­ها را به وجود آورده است. در نگرشی موجودشناسانه تعریف­های انسان­مدار از این قبیل صحیح هستند، اما اگر در پی ذات یا حقیقت چیز­ها باشیم و بخواهیم شأن وجودشناسانه آن­ها را تعیین کنیم تعریف­های صحیح کافی نیستند؛ چرا که ذات هر چیز عبارت است از آن­چه امکان داده تا آن چیز همان که هست باشد. بر این اساس، ذات صنعت و هنر نمی­­تواند تنها از شخص صنعتگر یا شخص هنرمند و نیز از دست­ساخته­های آن­ها تعین پذیرفته باشد. در این نوشتار تلاش شده تا شأن وجودشناختی هنر و صنعت بر اساس نسبت انسان با وجود از نگاه هیدگر معلوم گردد؛ و با در نظر گرفتن این نکته که وی دوره­های گوناگون تاریخ را اعصار وجود می­داند و معتقد است وجود در اعصار گوناگون به انحاء متفاوت از جمله پوئسیس و گشتل خود را مکشوف کرده است، به این پرسش پاسخ داده شود که چرا این متفکر دوران یونان باستان را عصر هنر و روزگار کنونی را عصر صنعت نامیده است.
صفحات :
از صفحه 69 تا 87
دیگـری از دیـدگاه فیلـسوفان اگزیـستانس
نویسنده:
حامد شیواپور
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران: ,
اندیشیدن در آراء هایدگر متأخر
نویسنده:
علی علوی نیا
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
چکیده (فارسی): این رساله تلاشی است برای بررسی تلقی هایدگر از اندیشیدن و نسبت آن با مشکلات دنیای مدرن و نیز امکان هایی که این گونه اندیشیدن می تواند برای رهایی از آن ها، پیش روی ما قرار دهد. فصل اول این رساله نگاه هایدگر به موضوع اندیشیدن را مورد بررسی قرار می دهد و به این مطلب می پردازد که اندیشیدن غربی چه راهی را طی کرده که اکنون منطق به عنوان ملاک آن در آمده است. هم چنین موضوع غفلت انسان از امر اندیشیدن در حالی که امروزه بیش از هر زمانی نیازمند اندیشیدن است، در این فصل مطرح می شود. در فصل دوم موضوع رهایی به عنوان راهی نو برای اندیشیدن عنوان می شود؛ زیرا در نظر هایدگر آن چه در طول سنت متافیزیک، عنوان اندیشیدن را به خود گرفته است، اندیشیدن نیست. در واقع رهایی طرحی است نو برای گذار از اندیشیدن متافیزیکی و سوژه محور. فصل سوم به موضوع تکنولوژی و ارتباط آن با غفلت انسان از اندیشیدن اختصاص یافته است. این غفلت موجب شده تا انسان خطر موجود در تکنولوژی و گرفتار آمدن در آن چه ساختة دست خود اوست، را نادیده انگارد. تلاش برای دست یافتن به ذات تکنولوژی، نقد و نوعی آسیب شناسی معضلات انسان در دوران مدرن و نیز نهایتا ارائة راه حل برای رهایی از این گونه اندیشیدن در این فصل مطرح می شود.
دلوز: ماشین میل و ترکیب‌های آن
نویسنده:
علی صدرالحفاظی، محمدرضا ریخته گران
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
اساس نظریه‌ی میل دلوز بر مفهوم ایجابیت و آفرینش استوار است. این نظریه در مقابل نظریه‌ی رایج روانکاوی فروید درباره‌ی میل است که در آن میل‌ورزی مبتنی بر یک فقدان اولیه و ازلی، یعنی تجربه‌ی اختگی و از دست دادنِ مادر با دخالتِ ممنوع‌کننده‌ی پدر، است. دلوز با همکاری گتاری، با پایبندی به درون‌ماندگاری اسپینوزایی، می‌کوشند تبیینی از میل به دست دهند که در آن دخالت هیچ نیروی بیرونی و متافیزیکی‌ای از نوع ادیپِ فروید منجر به کلیت‌بخشی ساختار میل و تکراری شدن مصادیق میل‌ورزی نشود. بدین منظور آنها صورت‌بندی ماشینِ میل را پیش می‌کشند. وجهِ آفرینشگر و پیشامدمحور عملکرد ماشین میل دلوز در برابر قانونمندی و اجبارِ بنیادین برسازنده‌ی نظریه‌ی میل فروید قرار می‌گیرد. همچنین درحالی‌که سوژه‌ی اصلی و بهنجار در نظریه‌ی میلِ فرویدی هیستریک است، در صورت‌بندی ماشین میل، فرض بر شیزوفرنیا است. درحالی‌که فروید سوژه‌ی شیزوفرن را یک اختلال و انحراف از معیار می‌داند، دلوز آن را هماهنگ‌ترین شکل سوبژکتیویته با سرشت خلاق هستی می‌انگارد. به زعم دلوز مرکزیت‌یافتنِ سوژه‌ی هیستریک در نظریه‌ی میل فروید، ناشی از تحمیل الگوی ادیپ است. حال آن‌که سوژه موجودیت پیشین ندارد، بلکه نتیجه و باقی‌مانده‌ی خود میل‌ورزی است.
صفحات :
از صفحه 97 تا 115
پدیدارشناسی در نظر ادموند هوسرل و نسبت آن با حکمه‌الاشراق سهروردی
نویسنده:
محمدرضا ریخته گران
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
نتایج حاصل از تحقیق در تفکر ادموند هوسرل و بررسی چگونگی نسبت آن با آراء سهروردی عبارتند از: -1 در تفکر هوسرل و سهروردی تناظرات و تشابهاتی به چشم می‌خورد. اما این تناظرات و تشابهات ، که صرفا ظاهری و صوری است ، بدان جهت است که هر دو فیلسوف به افلاطون اعتناء جدی دارند. لیکن سهروردی در ذیل شان دیگری از عقل به مداقه و غور در تفکر افلاطون پرداخته است و در این امر به فلسفه ایران باستان - فلسفهء خسروانیان - نیز توجه داشته است . اما تفکر هوسرل در ذیل شان جدید عقل (راتیو) است . او نیز به افلاطون - منتهی به تفسیر ارسطوئی افلاطون توجه دارد و در فلسفهء خود به آراء افلاطون صورت جدیدی مطابق به شان جدید عقل می‌دهد. -2 صنع وجود در نظر هوسرل، صنع آگاهی محض است و بحث هستی‌شناسی (Ontology) در نظر ا و، بحث در متعلقات بیواسطه آگاهی محض است . در حالیکه صنع وجود در نظر سهروردی، صنع ربویی یا دعاء دهر، یا عالم انوار مینوی، یا ملکوت و غیب (باعتبارات و تعابیر مختلف) است که ذوات (ماهیات) بصورت حقایق وجودی و نوری در آن تقرر دارند و نفس ، پس از اعراض از عالم غراسقی و پیمودن سیر استکمالی، متلقی آن حقایق می‌شود. اما در نظر هوسرل، ذوات ، متعلقات التفاتی و بیواسطهء آگاهی محض است و قیامشان به نفس و قوای آن قیام صدوری است و با قطع تعلق نفس و قوای آن وجودی و ماهیتی ندارند. -3 از جهت بحث المعرفه نیز تناظرات و تشابهات بین این دو فیلسوف ، صرفا ظاهری و صوری است . در نظر هر یک از آنها، صورت ذهنیهء حاصل در نفس (صورت معقول)، بنفسه علم نیست . در نظر سهروردی، پس از اینکه آن صورت ذهنیه محاط به احاطهء نوری شهودی نفس شد، علم حاصل می‌شود و در نظر هوسرل نیز تنها پس از اینکه نفس از طریق "کون التفاتی" خود به آن صورت ذهنیه التفات حاصل کرد، خود نفس بدان افادهء معنی و افادهء وجود می‌کند. لهذا، "اصالت ماهیت " سهروردی با "اصالت ذوات و ماهیات " (اسانسیالیزم) جدید تفاوت ذاتی داشته و رجوع هر یک از آنها به اصل و مبداء کاملا متفاوتی است .
آزادی از دیدگاه مارتین هایدگر
نویسنده:
شفق شهید کلهری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
آزادى همیشه دغدغه بشر بوده است. آن هنگام که بشر به تفکرپرداخت و وجود مسئله فکرى او شد در کنار وجود، آزادى همواره موضوع جنجالى و بحث انگیزى برای او بوده است. انسان موجودى فعال و آگاه است که فعالیت او مستلزم داشتن آزادى و اختیار خواهد بود. حیات انسان عرصه ای از تقابل آزادى و جبر است. انسان در فلسفه اگزیستانسیالیسم موجودی آزاد است که وجود خود را بر روى شانه هاى خویش حمل مى کند. او تنها موجودی است که خود مسئول زندگى و آینده خویش است و مى بایست سازنده فردای خویش باشد. انسان بیرون شده از باغ عدن، به درون جهان پرتاب شده و خود را یکه و تنها مى یابد که مى بایست مسئول وجود خویش باشد. جهان مجموعه اى از امکانات است که او را به سوی خود فرا مى خواند. توانایى گزینش و یا عدم گزینش این امکانات آزادی و اختیار را به انسان نوید مى دهد. اثر بتواند در مسیر زندگى خویش خود خواسته امکانى را گزینش و یا رد کند، نشانى از آزاد بودن اوست و هنگامى که به موانعى برخورد مى کند که این توانایى را از او سلب مى کنند، این را نشانى از جبر و ضوورت تحمیل شده بر خود مى داند.
تفسیر هایدگر از لوگوس و حقیقت زبان
نویسنده:
مجیدکمالی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مدخل مفاهیم(دانشنامه مفاهیم)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
پایگاه اطلاع رسانی حوزه: ,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
هدف هایدگر از تامل در زبان به هیچ وجه مطالعاتی فرازبانی که در نهایت به جمع آوری اطلاعاتی در باره زبان منجر شود، نمی باشد بلکه موضوعی است که مربوط به خود ماست. بنابراین پژوهش هایدگر همانند سایر تاملات زبانی فلسفه های جدید که نگاهی از بیرون به زبان دارند نمی باشد. در مطالعات مربوط به زبان دو طریق کاملا متمایزی در برابر ما گشوده می شود. در یکی همه کوشش محقق رسیدگی به هجاها، آواها، صوت ها، دال ها، نشانه ها و ساختارهای دستوری و ظاهری زبان است. اما در طریق دیگر، حقیقت کلام یعنی لوگوس و حقیقت تسمیه منظور نظر قرار می گیرد. برای اینکه ما به حقیقت و جنبه وحدانی زبان برسیم باید به ظهور وجود در خود مجال و امکان دهیم و این خود عین معنای لوگوس است. زیرا به زعم هایدگر شان لوگوس این است که به دیدار آمدن و ظهور یافتن چیزی امکان می بخشد و موجب می شود تا موجودات به ادراک آیند. هایدگر را پیوندی است وثیق با کلمات بنیادین کلماتی مانند لوگوس و فوزیس. در دید وی این کلمات جریان تفکر را معین می کنند. به نظر هایدگر زبان همراه با انکشاف وجود به حضور می آید توگویی زبان با پیش آمدن وجود در واژگان بنیادین یا اساسی ممکن می شود. از این روست که هایدگر این توجه اصیل به واژگان شعری نخستین را شعرسرایی اصیل یا آغازین می نامند. به بیان دیگر زبان، درون واژه آمدن خود وجود است و از این رو شاعری است . زبان صورت اولیه شاعری است که در آن هر قومی وجود را می سراید. شعر در معنای خاص خود، ذات زبان را آنچنانکه هست محفوظ می دارد . شعر طریقه سخن گفتنی است که می گذارد ذات زبان آشکار شود.
گادامر و هابرماس
نویسنده:
محمدرضا ریخته گران
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
میزگرد: هرمنوتیک
نویسنده:
احمد واعظی، علی اصغر مصلح فسایی، محمدرضا ریخته گران، احمدعلی حیدری، پرویز ضیاء شهابی
نوع منبع :
مقاله , مناظره،گفتگو و میزگرد
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
خواستِ قدرت همچون دانش و همچون متافیزیک (تقریر ایده خواست قدرت بر اساس تفسیر هایدگر از کتاب خواست قدرت نیچه)
نویسنده:
مصطفی سیرم
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
پایگاه اطلاع رسانی حوزه: ,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
چکیده (فارسی): این رساله شامل تقریر و گزارشی است از تفسیر مارتین هایدگر از موضوع اراده(خواست) قدرت همچون دانش و همچون متافیزیک. این موضوع عنوان یکی از بخشهای مجلد سوم کتاب هایدگر با نام نیچه است. هایدگر در آن مجلد به تبیین و بررسی نقد نیچه در خصوص دو مفهوم اساسی متافیزیک یعنی حقیقت و دانش(معرفت) می پردازد. نیچه حقیقت و دانش را به عنوان مبنای ارزشگذاری در تفکر متافیزیکی نقد کرده و باور به حقیقت را به عنوان آن چیزی که در فرایند کسب دانش و معرفت به دست می آید نوعی توهم یا خطا می شمارد. منطق و صدق نیز به عنوان روش و مناط حجیت بخشیدن به دانش و حقیقت نقد می شوند تا بنیان و اساس معرفت کهن فلسفی و متافیزیک یکجا فرو ریزد. هایدگر با ریشه یابی و فهم پدیدارشناسانه مفاهیم و تعاریف و نقد نیچه از نظرگاه موجود نسبت به جهان ،نسبت به موجودات و نسبت به زندگی و ارزشهای برآمده از زندگی سعی میکند شرحی عمیق از نقد نیچه ارائه کند .این تبیین در راستای اندیشه خواست قدرت و نیز اندیشه بازگشت جاودانه صورت می گیرد که به نظر هایدگر یک مسیر تفکر و اندیشگی است که علیرغم میل و تلاش صاحبش نتوانسته از سیطره تفکر متافیزیکی خارج شود و همچنان در درون متافیزیک سیر می کند ، یعنی پرسش از چیستی و ماهیت موجودات و هستندگان .به نظر هایدگر پرسش بنیادین باید از وجود و خود هستی باشد و نه از هستندگان. بنابر این معیار، هایدگر نقد نیچه از دانش و حقیقت به معنای متافیزیکی- آن را صرفا تا حدودی می پذیرداما ان را ناکافی می داند لذا معرفت به معنای مورد نظر خودش که به معنای حضور و بازنمود است را طرح می کند تا براین اساس به مفهوم حقیقت به معنای الثیا یعنی آشکارگی وجود یا ناپوشیدگی و نامستوری نزدیک شود.
  • تعداد رکورد ها : 69