آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 122
میزگرد علمی با موضوع مفهوم مرجعیت اهل بیت علیهم السلام (مدرسه تابستانی کلام امامیه؛ جلسه۴)
نویسنده:
اعضای گفتگو: رسول رضوی، محمدتقی سبحانی، سیدعلی طالقانی
نوع منبع :
مقاله , مناظره،گفتگو و میزگرد
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در ادامه سه نشست گذشته با حضور هر یک از اساتید این نشست مناظره­ای علمی میان تلقی اساتید محترم از مفهوم مرجعیت و قیدهای مورد نظر آنان است. استاد سبحانی معتقد است در نتیجه بحث اختلاف نظری وجود ندارد و همه ما خواستار این هستیم که میراث اهل بیت علیهم السلام را از لحاظ سند و دلالت تمام کنیم، تا بتواند به‌عنوان منبعی غیر قابل مناقشه و معارضه‌ برای معرفت لحاظ شده و ضرورت مراجعه به آن اثبات شود. ولی ممکن است در زوایای بحث علمی یا به‌کار بردن برخی قیود، اختلافاتی باشد. ایشان بر این باور است که قید غیرقابل حذف بودن که استاد طالقانی اضافه کردند نه تنها ضرورت ندارد، بلکه مشکل هم ایجاد می‌کند چون مرجعیت را از عمومیت انداخته و آن را محدود می­کند به مواردی که گزارۀ مشابهی از منابع دیگر نداریم به علاوه هدف ما اثبات مرجعیت و پایگاه اهل بیت علیهم السلام پیش از مراجعه به روایات درحالیکه بحث شما پسینی است. در مقابل استاد طالقانی ضمن دفاع از نظریه خود و ضرورت وجود قید توضیح می دهد: مواردی که در آنها مدعیات تجربه یا عقل متعارف عرفی یا فلسفۀ عرفی یا مضامین روایات عیناً یکی باشد، اندک است. این موارد در بهترین حالت، متداخل و عام و خاص و مطلق و مقید است به اعتقاد ایشان همانطور که کتاب الطهاره و الصلاه وسائل الشیعه دقیق و کلمه به کلمه بررسی و مطالعه می شود باید السماء و العالم بحار نیز به عنوان یک منبع معرفتی مورد مداقه قرار گیرد. همچنین ادعای پسینی بودن ادله را نپذیرفته و می­گوید در صورت پسینی بودن اثبات منبعیت نیز پسینی می­شود. استاد رضوی معتقد است تعریف استاد طالقانی از مرجعیت به گفته خودشان جعل اصطلاح است که اگر بتوانند از حدود آن دفاع کنند، به یک اصطلاح تبدیل می‌شود. درباره مرجعیت، باور استاد رضوی این است که باید میان مرجع و منبع فرق گذاشت. ویژگی مرجعیت با توجه به روایت سفینه فصل‌الخطاب بودن است، یعنی اهل بیت علیهم السلام به تنهایی فصل‌الخطاب هستند در مقابل عقل و وحی که منبع هستند. در مقابل استاد سبحانی این قید را هم نپذیرفته و توضیح می­دهد صرف وجود منبعیت اهل بیت علیهم السلام هم فصل‌الخطاب درست می‌کند و هم افتراض طاعت و هم ضرورت مراجعه به کل میراث اهل بیت علیهم السلام را تمام می کند؛ از این‌رو ما نیازمند افزودن قید خاصی نیستیم.
نظريَّة “المعنى” في أفعال الله
نویسنده:
أكبر أقوام كرباسي، محمد تقي سبحاني
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
نقش نظریه «معنا» در تبیین هشام بن حکم از ماهیتِ ارادۀ خدا
نویسنده:
اکبر اقوام کرباسی،محمدتقی سبحانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
طرح نظریۀ «معنا»، رویکردی وجود‌شناختی برای تحلیل و تبیین فعل و صفات فعلی خداوند است که متکلمان مدرسه کوفه به‌ویژه هشام بن حکم از آن بهره برده‌اند. از میان صفات فعلی خداوند، اراده بارزترین صفت است که در نگاه متکلم بزرگِ این دوره از تاریخ کلام امامیه، به «حرکت» شناسانده می‌شد. در این مقاله بر اساس شیوه مطالعات تاریخ اندیشه، نشان داده شده است که در نظر هشام بن حکم اراده، اگر چه امری است که از سر قدرت و اختیار سر می‌زند؛ با این حال با دیگر امور و مخلوقات عالم که برخاسته از قدرت و اختیار است نیز تفاوت دارد. هشام برای اراده وجودی مستقل از ذات و فعل الهی در نظر می‌گرفت و از آن با واژه «معنا» تعبیر می‌کرد. این تلقی درواقع برگرفته از پاره‌ای روایت‌هایی بود که بر اساس آن، برای اراده خلقتی ممتاز از دیگر مخلوقات در نظر می‌گرفت.
صفحات :
از صفحه 6 تا 27
تاثیر پیش فرضهای کلامی مورخان مسلمان در گزارش واقعه غدیر
نویسنده:
روح الله کاظمی نجف ابادی ، محمدتقی سبحانی ، سیدضیاء الدین میرمحمدی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
در میان حوادث تاریخ اسلام واقعه غدیر به لحاظ جایگاه کلامی آن از اهمیت ویژه ای برخوردار است. در این زمینه گونه‌های نقل واقعه غدیر در تاریخ نگاشته‌های اسلامی و چگونگی تاثیرپذیری آن از پیش فرضهای کلامی مورخان سؤالیست که ذهن تاریخ پژوه را به خود منعطف می‌دارد. بررسی تحلیلی داده-های به دست آمده از آثار مورخان مسلمان چهار گونه تعامل با نقل این واقعه را نشان می‌دهد. در سه گونه نخست مورخان به منابع با رویکرد سنی و روایات صحابه اعتماد کرده و آموزه هایی همچون افضلیت خلفا، عدالت صحابه، تفکیک بین محبت به علی علیه السلام و قول به افضلیت ایشان و همچنین تبری از شیخین را ملاک اعتبار سنجی روایات دانسته اند و در مقام حل تعارض روایات مربوط به این واقعه بر روایاتی تکیه کرده اند که نگرش اهل تسنن در مورد غدیرو اهل بیت را تقویت نماید و در گونه چهارم مورخان به روایات اهل بیت علیهم السلام اعتماد نموده و در مورد راویان برخورداری از شاخصه های شیعه امامی را ملاک اعتبار دانسته اند. همچنین در مقام ارائه طرحواره داستانی از این واقعه گروهی متاثر از پیش فرضهای کلامی خود به گونه‌ای حوادث جیش یمن ، حجه الوداع و غدیر را بیان نموده‌اند که مخاطب لزوم محبت و دوستی با علی علیه السلام را نتیجه بگیرد و برخی دیگر همین وقایع را به‌گونه‌ای بیان نموده‌اند که مخاطب خلافت بلافصل علی علیه السلام پس از پیامبر خدا صلی الله علیه و آله را نتیجه گیری نماید.
صفحات :
از صفحه 89 تا 118
ﮔﺰﺍﺭﺵ ﻧﺸﺴﺖ ﻧﻘﺪ ﮐﺘﺎﺏ ﻣﻨﺰﻟﺖ ﻋﻘﻞ ﺩﺭ ﻫﻨﺪﺳﻪ ﻣﻌﺮﻓﺖ ﺩﯾﻨﯽ ﺍﺛﺮ ﺁﯾﺖ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﺒﺪﺍﻟﻠﻪ ﺟﻮﺍﺩﯼ ﺁﻣﻠﯽ
نویسنده:
سعید جوادی آملی؛ محمدتقی سبحانی
نوع منبع :
مقاله , نقد و بررسی کتاب
منابع دیجیتالی :
علم کلام؛ آسیب‌ها و بایسته‌ها
سخنران:
محمدتقی سبحانی ، محمدصفر جبرئیلی
نوع منبع :
صوت , سخنرانی , پرسش و پاسخ
چکیده :
مباحث مطرح شده: 1.وضعیت کنونی دانش کلام 2.کارویژه‌های دانش کلام 3.عوامل افول علم کلام 4.آسیب‌ها و کاستی‌های علم کلام 5.راهکارهای نوسازی دانش کلام الف) وضعیت کنونی دانش کلام وضعیت کنونی را در نسبت با گذشته تاریخی دانش کلام باید سنجید و تحلیل کرد. دانش کلام تنها و نخستین دانشی بوده‌است که در طول قرون مختلف اسلامی، بار معرفت عقلانی اسلامی را بر دوش کشیده است. ب) کارویژه‌های دانش کلام علم کلام سه کار‌ ویژه مهم را همواره داشته است: 1.تنها مرجع برای تبیین مفاهیم بنیادین دینی بوده و به مهم‌ترین پرسش‌های انسان مسلمان، پاسخ معقول داده است. 2.یک تنه در مقابل اندیشه‌های رقیب ایستاده و دفاع کرده است. 3.به نیازهای سایر علوم اسلامی پاسخ داده است. این کارویژه‌های علم کلام هیچ بدیل و جایگزینی در بین سایر علوم اسلامی ندارند. ج) عوامل افول علم کلام دو عامل اصلی سبب شد که به تدریج جایگاه کلام دچار افت و افول شود، به طوری که در طول دو سده گذشته، شاهد کم‌رنگ شدن نقش کلام و زاویه نشینی آن در مقایسه با دانش‌های دیگر نظیر فقه و فلسفه(هم در جامعه دینی و در حوزه‌های دانشی) بوده‌ایم: 1.عامل بیرونی: برآمدن رقیبان جدید که مدعیان تامین همان نیازهای معرفتی و تضمین پاسخ به آن پرسش‌ها بوده اند. این رقیبان را در چهار شاخه می توان دسته بندی کرد: أ.فلسفه اسلامی که در دوره‌های پیشین نقش مساعدت و خدمت به دانش کلام را داشت، به تدریج به رقیب جدی دانش کلام تبدیل شد. ب.عرفان با ایجاد سامانه‌ای نظری و فلسفی، ادعا کرد که نه تنها به نیازهای معنوی انسان پاسخ می دهد، بلکه پرسش‌های بنیادین او را نیز به صورت معقول پاسخ می دهد. ج.فلسفه‌های جدید غربی از دوره دکارت و هیوم و اخیرا فلسفه دین و الهیات جدید مسیحی که برآمده از همان فلسفه‌های جدید و در پاسخ به همان پرسش‌ها و چالش‌ها بود. د.علوم جدید که در شاخه طبیعی از زمان نیوتن و کپلر و در حوزه علوم انسانی از زمان آگوست کنت داعیه جانشینی الهیات و فلسفه را در سر می پرورانده‌اند. 2.عامل درونی: به دلیل فقدان نوسازی دانش کلام، به تدریج این دانش، دچار رنجوری و ناتوانی درونی شد و به جای حضور فعال در صحنه مواجهه‌ با عرصه‌های نوینی که عصر جدید به بارآورده بود، به بازتولید درون‌مایه‌های گذشته و شرح و تعلیقه بر میراث کلامی روی‌آورد. این عوامل را در ضمن آسیب‌ها و کاستی‌های کلام برخواهیم شمرد. د) آسیب‌ها و کاستی‌های علم کلام 1.فقدان یک دانشِ پایه نظری و عقلانی روزآمد: در گذشته، «لطیف الکلام»معتزلی و «امورعامه» فلسفی به ترتیب به مدد دانش کلام آمدند و از این رو، با نارسائی‌های این دستگاه‌های عقلانی، کلام نیز به ضعف و سستی گرایید. پالایش و نوسازی این گفتمان عقلانی پایه، یک ضرورت انکارناپذیر است. 2.کم توجهی یا بی‌توجهی به پرسش‌های سهمگین دوران جدید: مادیت و الحاد جدید و یا اومانیسم، عقل گرائی و تجربه گرائی مدرن هر کدام بستری برای اندیشه‌های رقیبِ الهیات دینی بوده اند. 3.ساختار دانشی و نظام طبقه بندی : ساختار علم کلام، تعبدی و توقیفی نبوده است و امروز به یک کلیشه تبدیل شده و نیازمند نوآوری است. هاضمه ساختار سنتی در کلام برای پذیرش مساله‌ها و محورهای جدید چندان اماده نیست. 4.روش شناسی کلام به تقلید از فلسفه، کاملا نظری و انتزاعی شد و سایر روش‌های پژوهش را از دست داد. در این جا دو اشکال اصلی وجود دارد: اولا، روش عقلی منحصر در روش برهان فلسفی نیست (نقدهای ما را بر معرفت شناسی فلسفی ببینید) ثانیا، سایر روش‌های علمی همچون روش‌های تجربی، تاریخی، آماری، هرمنوتیک، معناشناختی و … نادیده گرفته شد [به این ترتیب دانش کلام مزیت نسبی خود را از دست داد] 5.غلبه رویکرد جدلی و غفلت از درون‌مایه‌های بلند معارف وحیانی [منظور از «جدلی» این نیست که فیلسوفان می گویند که علم کلام به استدلال‌های اقناعی بسنده می کند، بلکه کلام در عقلانی بودن نه تنها دست کمی از فلسفه نداشته، بلکه گاه عقلانی‌تر است. منظور از جدلی بودن کلام این است که کلام اسلامی در نقطه تماس درگیری‌های دینی و فرقه‌ای زاده شد و این رنگ همچنان بر سیرت و صورت کلام و متکلمان ماند و از این رو، علم کلام بیشتر بر «مباحث مرزی» متمرکز شد. این در حالی است که دین برای رشد و تعالی مومنان و جامعه ایمانی آمده است و این مباحث در علم‌کلام کمتر مجال طرح یافت 6.توجه به نیاز نخبگانی و غفلت از نیازهای فکری جامعه و توده مؤمنان و در نتیجه، رشد زبان نخبگانی در کلام که رفته رفته فاصله متکلمان را با اقشار دیگر جامعه بیشتر کرد 7.تمرکز بر نیاز ذهنی و عقلی و کم توجهی به نیاز معنوی و قلبی همین ویژگی سبب شده است که کلام همچون فلسفه به یک ادبیات خشک و خالی از روح نشاط و شورانگیزی معنوی تبدیل شود و از همین روی، با خلأ معارف فطری و قلبی در کلام، مخاطبان به سمت گرایش‌های صوفیانه و یا حلقه های عرفانی کاذب سوق پیدا می کنند. 8.فاصله گیری علم کلام از دانش‌های دیگر این جدائی نه تنها سبب افول کلام و اعتبار آن شد بلکه دانش‌های زیرین (نظیر فقه و اخلاق) را نیز دچار نقص و کمبود ساخت. ه) راهکارهای نوسازی دانش کلام هر چند از محورهای بالا می‌توان به راهکارها نیز راه یافت، اما سه محور در مسیر تحول دانش کلام بیش از سایرین اهمیت دارند: 1.کلام بر محور «معارف وحیانی» توسعه و‌تکامل یابد و‌ قرآن و روایات اهل بیت(ع) در متن اندیشه‌ورزی‌های کلامی ورود یابد. 2.پاک‌سازی و نوسازی در چارچوب و‌ روش‌شناسی دانش کلام جدی گرفته شود. این مهم هم در مورد روش‌های گذشته و هم‌در مورد روش‌های جدید پیشنهاد می شود. 3.حوزه ها و نیازهای نو و درگیر به یک اولویت اساسی در علم کلام تبدیل گردد و‌ تلاش در جهت پاسخگوئی تخصصی و حرفه‌ای به معضلات فکری موجود در بین قشر جوان و ورود در آسیب‌های فرهنگی مورد اهتمام اصلی قرار گیرد.
تطور معنا و منزلت عقل در کلام امامیه تا نیمه قرن پنجم
نویسنده:
پدیدآور: محمدجعفر رضایی ؛ استاد راهنما: محمدتقی سبحانی؛استاد مشاور: حمید رضا شریعتمداری؛ استاد مشاور: قاسم جوادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
چکیده یکی از مسائل مهم در تاریخ کلام اسلامی بحث از معنا و جایگاه عقل است و پذیرش یا رد عقل به عنوان یکی از منابع دینی تأثیر بسیاری در یک نظام اعتقادی خواهد داشت. در این رساله سرگذشت مسئله عقل در دوران نخستین (تا نیمه قرن پنجم) در امامیه با توجه به دو نقطه عطف شکل‌گیری متکلمان در اواخر سده اول و تعاملات کلام امامیه و معتزله از سده چهارم بررسی شده است. در فصل نخست نشان داده شد که قرآن و روایات نخستین (قرن نخست) به جنبه‌های معرفتی عقل توجه نشان داده و مسلمانان را به تعقل فراخوانده‌اند. از اواخر سده اول با ظهور متکلمان نخستین بازاندیشی‌ها در ‌عقل‌گرایی امامیه صورت گرفت. در مسئله وجودشناسی هرچند محدثان عقل را جوهری مستقل از انسان می‌دانستند، ولی متکلمان صرفاً عقل را ابزاری در انسان برای معرفت می‌دانستند. در مسئله رابطه عقل و منابع وحیانی هرچند همه امامیه در این دوره به حجیت توأمان عقل و امام معتقد بودند، ولی محدثان صرفاً از عقل برای فهم معارف وحیانی بهره می‌بردند و متکلمان امامیه افزون بر فهم و استنباط معارف دینی، برای تبیین و نظریه‌پردازی برون‌متنی معارف دینی و دفاع از اندیشه‌های خود در برابر مخالفان نیز از عقل استفاده می‌کردند. در بحث رابطه عقل و معرفت نیز هرچند محدثان و بسیاری از متکلمان معرفت را اضطراری می‌دانستند و معتقد بودند که خداوند معرفت را در قلب انسان قرار می‌دهد و عقل انسان با عقلانی یافتن‌شان به آنها اقرار می‌کند؛ ولی بنا به دیدگاه هشام بن حکم و شاگردانش این معرفت پس از استدلال بالفعل می‌شود. از سده چهارم تعاملات کلام امامیه و معتزله زمینه تحولات بعدی در مسئله عقل را فراهم نمود. هرچند عالمان امامیه در مدرسه قم مانند کلینی و صدوق با احیای اندیشه‌های کلامی مدرسه کوفه و تعاملی حداقلی با معتزله سعی کردند در برابر این جریان ایستادگی کنند، ولی دانشمندان امامیه در مدرسه بغداد علی‌رغم تقابل جدی در عرصه‌هایی چون امامت، در نزدیک کردن کلام امامیه و معتزله تلاش بسیاری داشتند. در بحث وجود‌شناسی عقل هرچند شیخ مفید همچون متکلمان مدرسه کوفه عقل را عرضی می‌دانست که خداوند در وجود انسان‌ها قرار داده و به وسیله آن انسان امور استنباطی را می‌فهمد و خوب و بد را تشخیص می‌دهد، سید مرتضی و دیگر شاگردانش همچون معتزلیان عقل را صرفاً مجموعه‌ای از علوم بدیهی دانستند. در مباحث معرفت‌شناسی عقل عالمان مدرسه کلامی بغداد (به جز حسن بن موسی نوبختی) با پذیرش نظریه اکتسابی بودن معرفت و رد معرفت اضطراری و همچنین وجوب نظر همراهی بیشتری با معتزلیان داشتند. در این بین شیخ مفید در بحث رابطه عقل و وحی همچنان مانند پیشینیان خود می‌اندیشید و با معتزله مخالفت می‌کرد. این در حالی است که سید مرتضی در این بحث اندیشه‌های استاد خود را به نقد کشید و همچون معتزله عقل را بی‌نیاز از وحی دانست. در همه این مباحث ابوالفتح کراجکی با شیخ مفید همراهی کرد، در حالی که دیگر شاگردان مفید اندیشه او را کنار گذاشته و با سید مرتضی همراه شدند.
اخلاق در میانه فلسفه و کلام؛ بررسی دو رویکرد درباره خاستگاه اخلاق
سخنران:
محمّدتقی سبحانی، محسن جوادی
نوع منبع :
سخنرانی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
المقارنات الكلامية بين آراء بني نوبخت والسيد المرتضى
نویسنده:
محمد تقي السبحاني، علي حسيني زاده، هاشم مرتضى
نوع منبع :
مقاله , ترجمه اثر
منابع دیجیتالی :
صفحات :
از صفحه 169 تا 192
نقد کتاب «مکتب در فرآیند تکامل»؛ جلسه دوم (قسمت اول)
نویسنده:
محمدتقی سبحانی
نوع منبع :
مقاله , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات) , نقد و بررسی کتاب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
امامت(بنیاد فرهنگی امامت),
  • تعداد رکورد ها : 122