آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 294
بررسی مبانی و ادله فیلسوفان دین معاصر در باب اصل بساطت ذات الهی از دیدگاه حکمت متعالیه
نویسنده:
معصومه نظران
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
نظریه بساطت الهی در الهیات فلسفی غرب عدل مبحث توحید صفات در اسلام است که براساس آن صفات الهی با یکدیگر و با خداوند عینیت دارند. این نظریه که به خصوص آکوئیناس آن را در کلام مسیحی صورت بندی کرده تا دو دهه قبل مورد قبول فیلسوف متکلمان غربی بوده است. اما برخی فیلسوفان دین با طرح مباحثی چون انتزاعی بودن صفات و عدم اینهمانی هویات انتزاعی با امور عینی این نظریه را با چالشهای جدی مواجه ساختند. اگر چه در دفاع از توحید صفات صورت بندی های جدید از نظریه بساطت ارائه شده اما تعاریف متفاوت از مبانی بحث توافق نهایی فیلسوفان تحلیلی در پذیرش یا رد این نظریه را دشوار ساخته است. حکمت متعالیه اسلامی با نگاهی وجود شناسانه به صفات خداوند مبانی معقول برای پذیرش نظریه بساطت فراهم آورده است.
دیدگاه علامه حلی در باب معرفت شناسی کلّی‌ها
نویسنده:
داریوش بابائیان ، محمدسعیدی مهر ، حسین هوشنگی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسأله کلّی‌ها از آغاز فلسفه به عنوان یکی از مسائل پرماجرا محل اهتمام است. کارکردهای هستی شناختی (نحوه ی وجود کلی) و معرفت شناختی اش (نحوه ی ادراک کلی) آن را به مسأله بدل نمود. از دیرباز اندیشورانی بسیار این دو جنبه از مسأله کلّی‌ها را مورد کاوش قرار داده اند. در این جستار وجه معرفت شناسی کلّی‌ها مطمح نظر است. علامه حلی نظریاتی درخور توجه در این زمینه عرضه کرده اند که به رغم اهمّیّت، قدرشان مجهول است. مدعای این نوشتار واکاوی چگونگی تلقی وی در نحوه ادراک مفاهیم کلی است. یافته های تحقیق گویای اتخاذ رویکرد تقریباً مشابه علامه در تقریر متداول مفهوم کلی، نسبت میان دو مفهوم کلی، اقسام کلی، تعقل کلی، تجرد مفاهیم کلی و محل آنها با جمهور اندیشمندان اسلامی است امّا در مقام تنقیح تشخّص و تجرید با قاطبه آنها اختلاف نظر دارد. همچنین دیدگاه ایشان در باره نظریه تجرید متزلزل به نظر می رسد.
صفحات :
از صفحه 7 تا 30
خداشناسی در مکتب اهل بیت علیهم السلام
نویسنده:
محمدحسین فکور
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
پایگاه اطلاع رسانی حو زه: ,
چکیده :
معصومین(ع) و بالاخص اهل بیت پیامبر اسلام(ع) از آن جهت که با وحی مرتبط هستند روش ومنطق ویژه ای ورای روشهای کلامی و فلسفی برای شناساندن خداوند دارند. آنان اولا شناخت خدا را نه تنها ممکن که امری بدیهی و مفروغ عنه قلمداد کرده و حتی آن را واجب ترین فریضه هادانسته اند. ثانیا شناخت کامل و احاطه به کنه ذات مقدس خداوند را در همه اشکال آن مقدور بشرنمی دانند؛ بلکه نوعی شناخت اجمالی (و عمدتا از راه آثار) را ممکن دانسته اند. از دیگرسو، ازمنظر آنان سرچشمة پیدایش معرفت، خداوند است و اصولا معرفت، صنع مقدس اوست که درجان انسان پدید می آید. انسان تنها در اهتدا و پذیرش و گردن نهادن به اقتضاءآت این معرفت نقش دارد. این صنع ابتدا در عوالم قبل از دنیا شروع شده و سپس در این جهان با تذکر رسولان، نزول بلا و... پرده غفلت از روی آن کنار می رود. در این میان عقل و تفکر بشر نقش ویژه ای دارد. عقل ازمنظر اهل بیت(ع) نیرویی الهی است که بشر را به حقیقت معرفت می رساند و در مراحل بعد او را به سوی رفتاری شایسته رهنمون می شود. اما راههایی که اهل بیت(ع) برای این منظور پیموده اند،مختلف است. اگر در جایی مخاطبین آنان، افراد دانشمندی بوده اند که زبان اصطلاحات می دانسته اند از آن زبان و شیوه استفاده کرده و راه استدلال و قیاس را گشوده اند و به دیگر سخن، باتوجه به وضع و حال فکری و روحی اشخاص و مخاطبین، یک راه را برگزیده و او را بدان توجه داده اند. ولی طرق معرفتی آنان معمولا همگانی و بگونه ای است که عالم و عامی می توانند از آن بهره ببرنند. و در بسیاری از موارد هم از راه آیات انفسی و آفاقی استفاده کرده و خدا ره به مردم معرفی کرده اند. و در تعبیری جامع تر می توان چنین گفت: که روش اهل بیت(ع) روش جامع نگراست یعنی گاه به فطرت توجه می دهند، گاه استدلال می کنند و از راه عقل و اندیشه سیر می نمایندو گاه تجربه های شخصی هر انسانی را در نظر او می آورند
واقعیت های منفی و مسئله صادق ساز گزاره های سالبه
نویسنده:
امیر جلیلی قاضی زاده ، سید محمد علی حجتی ، محمد سعیدی مهر
نوع منبع :
نمایه مقاله
چکیده :
براساس حداکثرگرایی در باب صادق ساز، هر گزاره ی صادقی صادق ساز دارد. یکی از مسائل پیش روی حداکثرگرایان این است که صادق سازهای گزاره های سالبه چه نوع اموری هستند؟ پاسخ های متعددی از سوی حداکثرگرایان به این مسئله داده شده است. یک رده از این پاسخ ها مبتنی بر امور منفی است. در این مقاله بعد از معرفی کوتاه مسئله، اشاره ای به بعضی پاسخهایی که مبتنی بر امور منفی هستند و برخی از اشکالاتی که دارند خواهیم داشت. این پاسخ ها به ترتیب مبتنی هستند بر وضعیت تام، قطبیت، غیاب و واقعیت های منفیِ بنیادین. براساس راه حل مبتنی بر وضعیت تام، علاوه بر واقعیت های مثبت، واقعیت های دیگری متشکل از تمامیتِ واقعیت های مثبت وجود دارند که صادق ساز گزاره های سالبه خواهند بود. براساس پاسخِ نظریه قطبیت، اشیاء می توانند ویژگی ها را به دو نحو مثبت یا منفی تحقق بخشند و واقعیت های منفی که حاصل تحقق بخشیِ منفیِ ویژگی ها توسط اشیاء هستند، صادق ساز گزاره های سالبه هستند. براساس پاسخِ نظریه غیاب، صادق ساز گزاره های سالبه غیابِ صادق سازِ گزاره ی ایجابیِ متناظرش است. براساس پاسخِ نظریه واقعیت های منفیِ بنیادین، واقعیت های منفی همانند واقعیت های مثبت به نحو بنیادین متحققند و این واقعیت ها صادق ساز گزاره های سالبه هستند. در ادامه به ارائه ی راه حلی برای این مسئله مبتنی بر واقعیت های منفی و بر اساس تحقق اعدام مضاف پرداخته و نشان می دهیم که این راه حل بسیاری از اشکالات دیدگاه های مشابه را ندارد.
نظریه مرحله‎ای و تحلیل بقا بر اساس نظریه مشابهت زمانی
نویسنده:
طیبه شا‌هوردیان، محمد سعیدی مهر، محمدعلی حجتی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
چهاربعدگرایی به عنوان یک هستی‎شناسی اشیای مادی بر این اعتقاد است که بقای اشیا در زمان، مشابه امتداد آنها در مکان است. یکی از نسخه‎های مهم این نظریه مشهور به نظریه مرحله‎ای، بر این باور است که اشیا عادی، مراحلی لحظه‎ای هستند که به واسطه داشتن مشابه‎های زمانی مختلف در زمان‎های مختلف بقا دارند. یکی از ایرادات عمده این نظر این است که این نظریه، در تبیین حقیقی بقای اشیا در زمان توفیقی ندارد. این نوشتار دو هدف دارد: ما نخست تبیین نظریه مرحله‎ای از بقا و برخی مسائل وابسته بدان (یعنی مسائل اتصاف زمانی، ارجاع و شمارش غیرزمانمند) را ارائه می‎نماییم و سپس به ذکر برخی از دشواری‎هایی که اتخاذ چنین رویکردی پدید می‌آورد، می‎پردازیم. با قطع نظر از نارسایی تحلیل نظریه مرحله‎ای از بقا و اتصاف زمانی و نقدهای مختلفی که از این حیث بر آن وارد شده است، چنین می‎نماید که راهبردهای آن در حل مشکل آن در شمارش غیرزمانمند مغایر ملاک‎های متعارف وحدت و کثرت عددی می‎باشد.
صفحات :
از صفحه 87 تا 105
بررسی تقسیم بندی ملاصدرا پیرامون مرگ به اخترامی و طبیعی و ریشه های قرآنی آن
نویسنده:
رضا حسینی لواسانی، محمد سعیدی مهر، رضا اکبریان، کاووس روحی برندق
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
انسان بدلیل داشتن میل به جاودانگی همواره مسئله مرگ برایش اهمیت داشته است. ملاصدرا پایه گذار حکمت متعالیه، با ذکر تعریف فیلسوفان قبلی از مرگ، مرگ را جداشدن روح از بدن مادی می داند و آن را به مرگ طبیعی و اخترامی تقسیم می کند. این مقاله بر آن است تا چیستی مرگ، انواع مرگ و علت هر کدام را از نظر این حکیم مسلمان مورد بررسی قرار دهد و با توجه به اهمیت جایگاه آموزه های اسلامی و قرآنی در فلسفه اسلامی، ریشه های قرآنی برخی از این موضوعات را مورد بررسی قرار دهد. هم چنین نقدهایی درباره تقسیم ملاصدرا از مرگ به اخترامی و طبیعی ارائه شده است که از آنها می توان به عدم ارائه ملاکی فلسفی برای وجود مرگ اخترامی و عدم وجود مرزی مشخص میان مرگ طبیعی و مرگ اخترامی، اشاره کرد. انسان بدلیل داشتن میل به جاودانگی همواره مسئله مرگ برایش اهمیت داشته است. ملاصدرا پایه گذار حکمت متعالیه، با ذکر تعریف فیلسوفان قبلی از مرگ، مرگ را جداشدن روح از بدن مادی می داند و آن را به مرگ طبیعی و اخترامی تقسیم می کند. این مقاله بر آن است تا چیستی مرگ، انواع مرگ و علت هر کدام را از نظر این حکیم مسلمان مورد بررسی قرار دهد و با توجه به اهمیت جایگاه آموزه های اسلامی و قرآنی در فلسفه اسلامی، ریشه های قرآنی برخی از این موضوعات را مورد بررسی قرار دهد. هم چنین نقدهایی درباره تقسیم ملاصدرا از مرگ به اخترامی و طبیعی ارائه شده است که از آنها می توان به عدم ارائه ملاکی فلسفی برای وجود مرگ اخترامی و عدم وجود مرزی مشخص میان مرگ طبیعی و مرگ اخترامی، اشاره کرد.
صفحات :
از صفحه 45 تا 55
بازخوانی نظریه حدوث جسمانی نفس در پرتو نظریه نوخاسته گرایی
نویسنده:
محمدجعفر جامه بزرگی، محمد سعیدی مهر، رضا اکبری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
براساس نظریۀ نوخاسته­گرایی، ذهن به‌طور بدیع و پیش‌بینی‌ناپذیری از بدن فیزیکی ظهور می‌کند و وابسته به آن است، در عین حال غیرقابل تقلیل به مغز یا هر گونه سیستم فیزیکی برآمده از آن است. یکی از قرائت‌های مهم نوخاسته‌گرایی، نوخاسته‌گرایی جوهری است که در بسیاری از شاخصه‌ها با نظریۀ حدوث جسمانی نفس قرابت دارد. از این‌رو به نظر می‌رسد این نظریه در فضای فلسفۀ ذهن معاصر قابل بازخوانی و صورت‌بندی است و می‌توان از نظریۀ نوخاسته‌گرایی صدرایی سخن گفت. در نظریۀ نوخاسته‌گرایی صدرایی، ذهن، در مرحله‌ای از تکامل سیستم پیچیدۀ مغزی و اندام‌واره‌های زیستی، به‌صورت بدیع، پیش‌بینی‌ناپذیر و با وابستگی پایه‌ای به بدن مادی ظهور می‌کند و از سوی دیگر غیرقابل تقلیل به بدن است. بر اساس اتحاد خارجی ذهن‌ـ‌بدن مسئلۀ علیت ذهنی و رابطۀ این‌دو چهرۀ دیگری به خود می‌گیرد که در اندیشۀ فیلسوفان پیش از ملاصدرا بی‌سابقه است.
صفحات :
از صفحه 11 تا 24
رابطه علم‌الهی و اختیار انسان در فلسفه ملاصدرا
نویسنده:
منصوره اشرف گنجوئی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یکی از مسائلی که فلاسفه در مورد آن اختلاف نظر داشته‌اند، علم خداوند به ذات خود و به ممکنات است. علم الهی به ماسوا در مرتبه‌ی ذات از سوی برخی مستلزم جبر در افعال انسان و منافی با اختیار او دانسته شده است. ملاصدرا با تکیه بر اصالت و تشکیک وجود و نیز قاعده‌ی «بسیط الحقیقه» اثبات می‌کند که خداوند به عنوان وجود کامل، دربردارنده‌ی جمیع حقایق هستی بوده و فاقد هیچ کمالی نیست، از طرفی چون به ذات خود عالم است، تعقل کننده‌ی جمیع ماسوا نیز می‌باشد. برخی با تکیه بر «تابعیت علم از معلوم» چنین پنداشته‌اند که علم به ماسوا در مرتبه‌ی ذات ممکن نیست. اما ملاصدرا بر این عقیده است که به علم الهی از دو بعد می‌توان نگریست؛ از یک منظر، علم الهی تابع معلومات و در نگاه دیگر متبوع آن‌هاست. او علم الهی به ماسوا در مرتبه‌ی ذات را از نوع دوم تلقی نموده و بدین ترتیب عدم سازگاری علم الهی و اختیار را رفع می‌کند. عده ای با بیان پرسش «تسلسل اراده های نامتناهی» اختیار را از انسان سلب کرده‌اند. ملاصدرا در پاسخ به آنان، ملاک فعل اختیاری را مسبوقیت به اراده ندانسته و صرف علم به فعل در نفس فاعل را برای اختیار کافی می‌داند. ملاصدرا برخلاف پندار برخی، ضرورت علّی و معلولی را ملازم با جبر در افعال انسان نمی‌داند. ویدر اثبات این مطلب برهانی متکی بر قاعده‌ی" الإضطرار بالإختیار لاینافی الإختیار" اقامه می‌کند. بنا بر این استدلال خداوند ایجاد کننده‌ی اختیار برای انسان است و در این صورت جبر لازم نمی‌آید.
ازلیت خدا؛ نقد نظریه ویلیام کریگ بر اساس فلسفه ملاصدرا
نویسنده:
فاطمه ملاحسنی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در میان فلاسفه غربی، متفکرین قرون وسطی عمدتاً ازلیت خدا را به معنای بی‌زمانی دانسته‌اند، اما اندیشمندان معاصر، غالباً بر آن شده‌اند که ازلیت خدا به معنای زمانمندی و جاودانگی در زمان است. اخیراً «ویلیام کریگ» نظریه‌ی جدیدی درباره‌ی ازلیت خدا مطرح نموده که بر اساس آن خدا در وضعیت بدون خلقت، به نحو بی‌زمان ازلی است؛ اما پس از خلقت، به دلیل برقراری نسبت واقعی با جهان زمانمند و لزوم علم به حوادث زمانی، به نحو زمانمند وجود دارد. از طرفی در فلسفه اسلامی می‌بینیم ملاصدرا معتقد است خدا مطلقاً بی‌زمان است و این معنای ازلیت او تحت هیچ شرایطی نقض نمی‌شود. در پایان نامه‌ی حاضر ابتدا نظریه‌ی کریگ با تفکیک مبانی آن، تبیین می‌شود. در ادامه نشان داده می‌شود که ملاصدرا بر اساس مبانی فلسفه‌ی خود نظریه‌ای درباره‌ معنای ازلیت خدا ارائه داده است که اشکالات مطرح شده به بی‌زمانی خدا را پاسخ می‌گوید. از این رو از نظر ملاصدرا، نظریه کریگ قابل قبول نیست. نخست از این جهت که برخی مبانی فکری او محل اشکالند. دوم، از آن‌جا که زمان، منتزع از نحوه‌ی وجود حوادث مادی است، زمانمندی به هیچ وجه قابل اطلاق به خدا نیست. در نهایت دیدگاه کریگ مبنی بر تغییر در نحوه‌ی ازلیت خدا پس از خلقت، مستلزم نوعی تغییر در خداست که پذیرفتنی نیست.
معاد جسمانی از دیدگاه ملاصدرا و آقا علی مدرس زنوزی
نویسنده:
محسن مهدی‌پور
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
معاد جسمانی که طبق نصوص دینی، از اصول مسلّم اسلام است، همواره مورد اهتمام متکلمان و فلاسفه بوده است؛ اما صدرالمتألهین اولین کسی بود که با پایه‌گذاری حکمت متعالیه توانست بر معاد جسمانی، برهان عقلی اقامه کند. وی معتقد است، نفس به‌واسطه مرتبه خیالی خود که مجرد و باقی است، در قیامت بدون مشارکت ماده و فقط از جهات فاعلی، بدنی عینی متناسب با ملکات خود خلق می‌کند که جنس آن از ماده اخروی غیرقابل‌فساد است و هر کس آن را ببیند، می‌گوید همان است که در دنیا بود.یکی از مخالفان معاد ملاصدرا، آقاعلی‌ مدرس است که خود حکیمی صدرایی می‌باشد. او عقیده دارد که نفس در بدن و اجزایش، ودایعی به‌جای می‌گذارد؛ بنابراین پس از مرگ، اجزا به سمت تشکیل بدن کاملی حرکت می‌کنند و این بدن، در آخرت دوباره به نفس ملحق می‌شود؛ بنابراین وی معاد جسمانی را به معنای تعلق دوباره بدن دنیوی به نفس می‌داند.از مقایسه این دو دیدگاه می‌توان نتیجه گرفت که نظریه ملاصدرا به لحاظ مبانی فلسفی از انسجام و سازگاری درونی بیشتری برخوردار است.
  • تعداد رکورد ها : 294