آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1501
بررسی مسئله تجرد نفس در اندیشه ارسطو
نویسنده:
حسن عباسی حسین آبادی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
چکیده :
اندیشه ارسطو درباره تجرد نفس یکدست نیست و بحثی صریح و واضح دراین باره نداشته است؛ با تعریف نفس به‌طور کلی و نیز بیان ویژگی‌های نفس می‌توان به نظری درباره آن دست یافت. آیا نفس برای ارسطو مجرد است یا خیر؟ اگر نفس مجرد است تجرد آن به چه معناست؟ آیا نفس به صورت کلی مجرد است یا جزیی از اجزای آن چنین است؟ برای ارسطو تجرد نفس به دو معناست: بسیط بودن و غیرجسمانی بودن. در این نوشتار برآنیم با دو روش سلبی و ایجابی دلایلی برای تجرد نفس نزد ارسطو ارائه کنیم. با سلب جسمانیت و ویژگی‌های جسمانی از نفس مانند بی‌مکان بودن، بی‌مقدار بودن، جسم نبودن و ترکیب نداشتن، و ایجاب مدبر بودن، حیات داشتن، بسیط بودن و مفارق بودن عقل، دلایل را در سه دسته‌بندی نقد ارسطو از پیشینیان، ویژگی‌های نفس و نیز مفارق بودن عقل بیان کنیم.
صفحات :
از صفحه 17 تا 36
نقد دو دیدگاه رایج در خصوص جایگاه علم‌النفس ارسطویی
نویسنده:
احمد حسینی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در مورد جایگاه علم‌النفس در نظام علم شناختی ارسطو دو دیدگاه وجود دارد. دیدگاه نخست که نظریه رایج و غالب است می‌گوید نفس‌شناسی علمی طبیعی است. این دیدگاه بیشتر بر ارتباط وثیق نفس و بدن از نظر ارسطو تأکید دارد. دیدگاه دوم بر آن است که علم‌النفس دو بخش دارد و بخشی از آن در طبیعیات و بخش دیگر در الهیات بررسی می‌شود. از نگاه این نظریه، نفوس مادی در طبیعیات بررسی می‌شوند و نفوس مجرد در الهیات. با آنکه هر دو این نظریات شواهدی را در آثار ارسطو می‌یابند، این مقاله به نقد آنها می‌پردازد و نشان می‌دهد که چگونه با آنکه ظاهر عبارات ارسطو آنها را تقویت می‌کند اما با دقت بیشتر معلوم می‌شود که اتفاقا بر اساس مبانی ارسطو نمی‌توان جایگاه حقیقی علم‌النفس را در طبیعیات دانست.
صفحات :
از صفحه 23 تا 40
غایت انگاری و ضرورت طبیعی در فلسفه ارسطو
نویسنده:
حسین کلباسی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
پا به پای ارسطو به جستجوی دانش برین
نویسنده:
پرویز ضیاء شهابی
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
تحلیل دیدگاه ارسطو درباره خواص کیفی و التافی آگاهی
نویسنده:
علی سنایی، اسحاق رحیمیان بوگر
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
بررسی تأثیر آرای ارسطو در باب حرکت
نویسنده:
علیرضا منصوری
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
معرفت شناسان (14): ارسطو
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
ارسطوی شاعر/ گذری بر «بوطیقا» ی ارسطو
نویسنده:
علی کاظمی
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
آنچه هست: جوهر از دیدگاه ارسطو
نویسنده:
مهدی پاک نهاد
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
ماده اولی و تبیین کون و فساد در فلسفه ارسطو
نویسنده:
علی اکبر مسگری، احمد عسکری
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ماده اولی یا هیولای اولی در سنت فلسفی غالباً به عنوان مفهومی اصیل از فلسفه ارسطو تلقی شده است؛ در عین حال اصالت این مفهوم از سوی برخی محققین معاصر فلسفه ارسطو مورد تردید قرار گرفته است. البته مناقشه ای که در این رابطه مطرح شده بیش از آنکه درباره معقول بودن خود ماده اولی باشد، معطوف به انتساب آن به ارسطوست. در مقابل برخی دیگر از محققین همچنان از ماده اولی در فلسفه ارسطو دفاع می کنند و اختلاف نظر در این مسئله همچنان در ادبیات فلسفی معاصر وجود دارد. ماده اولی در رابطه با کون و فساد قرار دارد که ارسطو آن را از حرکت عرضی متمایز می کند. اگر چه کون و فساد به یک معنی «شدن مطلق» است اما تحلیل کلی تغیر لازم می آورد که در هر شدن چیزی «باقی» بماند و در اینجاست که ماده اولی نقش ایفاء می کند. با پذیرش ماده اولی از یک طرف می توانیم در عین قائل شدن به اینکه کون و فساد شدن مطلق است، شرط بقاء که از ویژگی های عام حرکت است را نیز حفظ کنیم، و از طرف دیگر تبدل عناصر به یکدیگر را که ارسطو به آن قائل است تبیین نماییم، زیرا در تبدل عناصر دیگر نمی توان چیزی را به عنوان ماده ثانیه مقدم بر آنها معرفی کرد. در این مقاله سعی شده است با تحلیل ماده و صورت و نسبت بین آن دو نشان داده شود که منظور از «بقای» ماده در کون و فساد و نیز «ترکیب» جوهر مادی از ماده و صورت چیست. در این تحلیل فهم ماده به صورت «قوه» نقش اساسی دارد. همچنان که وقتی قوه به فعلیت می رسد دیگر قوه ای باقی نیست، زمانی هم که می گوییم ماده ای صورت جدید به خود گرفت، منظور آن است که ماده که امری نامتعیّن است صورت شد و تعین پذیرفته است. معنای ترکیب جوهر مادی از ماده و صورت این است که هر شیء مادی «از» یک موضوعی پدید آمده است و منظور از بقاء، این است که این مادة خاص و نه ماده دیگری با تمام هویتش تبدیل به امری دیگر شده است. اگر این تفسیر از بقای ماده و ترکیب جوهر مادی پذیرفته شود دیگر جایی برای ماده اولی در فلسفه ارسطو باقی نخواهد ماند.
  • تعداد رکورد ها : 1501