آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1699
میراث کانت در تجربۀ دینی شلایرماخر و نقدی بر تفاسیر موجود
نویسنده:
محمدابراهیم باسط، مریم صانع پور، مهدی معین زاده، میثم سفیدخوش
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
بحث تجربۀ دینی در میان اندیشمندان مدرن ابتدائاً با طرح احساس وابستگی مطلق از سوی شلایرماخر آغاز شد. چنان که هدف از بحث تجربۀ دینی در فلسفۀ دین تحلیلی معاصر ارائۀ برهانی تجربی برای اثبات وجود خداوند است، بسیاری از پژوهشگران انتظار داشته‌اند احساس وابستگی مطلق شلایرماخر نیز در خدمت همین هدف متافیزیکی یا هستی‌ـ‌خداشناختی بوده باشد. آیا این انتظار و تفاسیر حاصل از آن با آنچه خود شلایرماخر گفته است همخوانی دارد؟ برای روشن‌سازی این مطلب از روشی تاریخی و هرمنوتیکی در این مطالعه استفاده کرده‌ایم. کاربرد روش تاریخی ما را به تأثیرپذیری شلایرماخر از کانت رهنمون می‌شود، به طوری که خواهیم دید اکثر مفاهیم مورد استفادۀ او عملاً مفاهیم کانتی هستند. کاربست روش هرمنوتیکی نیز به ما امکان می‌دهد تا احساس وابستگی مطلق را در پرتو الهیات شلایرماخر به مثابۀ یک کل و همچنین مفهوم دین نزد کانت را در نظام فلسفی کانت به مثابۀ یک کل مورد توجه قرار دهیم. در پرتو به‌کارگیری این روش‌ها، معلوم می شود که تفسیر هستی‌ـ‌خداشناختی از تجربۀ دینی نزد شلایرماخر یا همان احساس وابستگی مطلق تفسیر قابل قبولی از متن گفته‌های شلایرماخر نیست. او صرفاً توصیفی از خود‌ـ‌آگاهی ارائه کرده که به مثابۀ توصیف امکان تبدیل شدن به برهانی برای اثبات وجود خدا را ندارد.
صفحات :
از صفحه 37 تا 61
جایگاه مالکیت در فلسفه سیاسی لاک و کانت
نویسنده:
رجب علی افسری کردکندی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیدهاگر بخواهیم دو فیلسوف تاثیر گذار قرن هفدهم و هیجدهم را نام ببریم، بی‌گمان جان لاک تجربی مسلک قرن هفده و ایمانوئل کانت عقل گرای قرن هیجدهم را می‌توان نام برد. این دو فیلسوف جدا از تفکر فلسفی خاصشان، در باب سیاست نیز تفکرات خاص خود را داشته اند. در این جستار در پی آن هستیم که مواضع اصلی این دو متفکر را در باب مالکیت به عنوان یکی از مباحث اساسی فلسفه سیاسی مورد بررسی قرار دهیم. هسته اصلی فلسفه سیاسی لاک مسئله مالکیت است که از نظر او مالکیت عبارت است از آنچه که از طریق آمیختن کار انسان با طبیعت بدست می‌آید، از این رو کار موجد مالکیت است و انسان در هر وضعی خواه طبیعی و خواه مدنی دارای مالکیت است و تشکیل حکومت برای بهبودی و پاسداری از مالکیت فردی است. برای کانت مسئله مالکیت به نحو دیگری مطرح می‌شود؛ وی از همان ابتدا دو نوع مالکیت را از هم متمایز میسازد؛ نخست مالکیت فیزیکی که عبارت است از تصرف مادی اشیاء و دوم مالکیت عقلانی یا همان مالکیت حقانی که محدود به زمان و مکان و تجربی نیست. نزد کانت در وضع طبیعی مالکیت، موقتی است و تشکیل حکومت باعث قطعی شدن مالکیت می‌شود. در نظر کانت، نه تنها صرف کار کردن موجد مالکیت نمی‌شود، بلکه وی همچنین استدلال لاک را مبنی بر اینکه مالکیت عبارت است از آمیختن کار شخص با چیزی را، رد می‌کند.
خدا و دین از نظر هگل جوان
نویسنده:
علی آراسته، علی اکبر احمدی افرمجانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه امام صادق (ع),
چکیده :
هگل جوان که وارث دین کانتی و روشن گری است دیدگاه نوینی را در خصوص دین ارایه می کند که از جهات مختلفی نقد دین کانتی است؛ از نظر هگل، دین کانتی برخاسته از کل وجود انسان نیست. هگل دین مورد نظر خود را دین ذهنی می خواند که برخاسته از صمیم روح و قلب است، در حالی که نقطه مقابل آن، دین عینی است که دست ساخته مفاهیم عقلی است. دین ذهنی هگل، توجهی به جاودانگی شخصی نفس ندارد؛ و کمال نفس در همین دنیا و در تشبه به خدا و وحدت با خدا حاصل می شود. به باور هگل، ما در بیان حقایق دینی با فقر زبانی مواجه ایم؛ زیرا اولا: وجود خدا از سنخ سایر موجودات نیست و ثانیا: روح را فقط روح درک می کند و کسی که بخواهد او را فقط با عقل درک کند، از درک الوهیت و از بیان آن عاجز خواهد ماند. برای این که کسی بتواند حقیقت الوهیت را درک کند، باید روحش تعالی یابد و از کرانمندی به سوی بی کرانگی حرکت کند.در بعد سیاسی- اجتماعی نیز باید گفت کارکرد دین، متاثر از دین داری بیشتر افراد اجتماع است؛ اگر اکثریت مومن باشند، افراد دین دار در عشق و وحدت با یکدیگر زندگی می کنند، اما اگر اکثریت بی ایمان باشند، دین داران به انزوا روی می آورند. عیسی نیز به همین دلیل انزوا گزید. در نهایت، برای این که وحدت جامعه مومنان که به وسیله عنصر عشق با یکدیگر متحد شده اند به وحدتی کامل تبدیل شود و با عینیت نیز یگانه شود، به عنصری نیاز است که حلقه واصل این یگانگی شود و آن عبارت است از خیال. خیال که از یک سو با روح در پیوند است و از سوی دیگر، مصداق تام الوهیت را در شخص عیسی مشاهد می کند، می تواند پیوند میان عشق و عین را درک کند و این وحدت را تکمیل کند.
صفحات :
از صفحه 71 تا 93
تحول نظریه ی عدالت رالز از عدالت اخلاقی به عدالت سیاسی
نویسنده:
شهلا اسلامی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه آزاد اسلامی,
چکیده :
در این مقاله تحول نظریه ی عدالت رالز از عدالت اخلاقی - فلسفی به عدالت سیاسی به این صورت بررسی می شود: مرحله ی اول نظریه ی عدالتِ رالز با توجه به کتاب نظریه ای درباره عدالت شکل می گیرد. در این قسمت از نظریه ی عدالت به مفاهیم اساسی ای همچون قرارداد اجتماعی، موقعیت اولیه و تعادل تأملی توجه می شود. این مفاهیم دارای مبانی اخلاقی- فلسفی هستند که مرحله ی اول نظریه ی عدالت را شکل می دهند. مرحله ی دوم نظریه ی عدالت رالز، کم رنگ شدن عدالت اخلاقی- فلسفی است؛ مرحله ای که با توجه به کتاب های لیبرالیسم سیاسی و عدالت به مثابه انصاف شکل می گیرد. در این مرحله رالز مفاهیمی همچون کثرت گرایی، جامعه ی بسامان، عقل عمومی و اجماع همپوش را به کار می برد. بررسی این مفاهیم فهم تحول نظریه ی عدالت را آسانتر می کند. پس از بررسیِ سیر اجمالیِ تحول نظریه ی رالز که در آن مفاهیمی همچون موقعیت اولیه کم رنگ می شود، به این نتیجه می رسیم که نظریه ی عدالت رالز دارای مبانی اخلاقی- فلسفی است و بنابراین در سیر از عدالت اخلاقی - فلسفی به عدالت سیاسی به طور کامل موفق نمی شود.
صفحات :
از صفحه 5 تا 34
مراتب تجلی روح در تاریخ (درآمدی بر دایره المعارف علوم فلسفی هگل)
نویسنده:
حسن مهرنیا
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: پرديس فارابی دانشگاه تهران ,
چکیده :
اثر حاضر بر آن است که مراتب تجلّی روح در تاریخ، بسط آگاهی و تحقق آزادی را در نظام فلسفی هگل، به منزله جامع‌ترین نظام فلسفی، تبیین و تصویر نماید. امّا ارائه این تبیین و ترسیم آن تصویر، چنانچه بخواهد مقرون به صحت و بازنمای دقت نظام هگلی باشد، ناگزیر است که دایره المعارف علوم فلسفی هگل را مواقف این تجلّی و مدارج آن ترقی در نظر گیرد و بدان طریق، سیر تکاملی روح را در گام‌های بلند این کتاب به نظاره بنشیند. در این اثر، «آگاهی» یا «روح» در آغاز، چونان امری ذهنی و درون‌ذات در طلب مطلق و در قالب منطق به سیر در مقولات اندیشه می‌پردازد. اما به دلیل محدودیت‌های عالم اثبات و میل به عالم ثبوت، در کتاب «طبیعت»، این آگاهی به سمت امر برون‌ذات و «اشیا»ی موجود در جهان خارج سوق می‌یابد و سرانجام در «فلسفه روح» است که روح به حظ نفس و وحدت محض میان ذهن و عین، یا اندیشه و هستی که اوج آگاهی و کمال آزادی است، دست می‌یابد.
صفحات :
از صفحه 95 تا 127
برهان در فلسفه کانت
نویسنده:
علی لاریجانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
وجه وجودیِ« شرّ» در آثار مانی: تبیین و سنجش
نویسنده:
مژگان خلیلی، حسین کلباسی اشتری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
اصفهان: دانشگاه اصفهان,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
از گذشته‌ی دور، حل و توجیه مسئله "شرّ"، از زمره پرسش‌های همیشگی و دشوار بشر در مسیر فهم هستی بوده است. سابقه و دیرینه‌ی‌ دراز این مسئله در عرصه دین و نیز ادبیات، نشانه‌ی نقش آن در جهان‌بینی بشر نسبت به ریشه‌های وجودیِ آن ‌است و این خود یکی از دلایل مهمِ توجه ویژه‌ی سنت‌های کلامی- فلسفی به این مسئله به شمار میرود. فیلسوفان و متالهان آگاه بوده‌اند که توجیه "شرّ" در زمینه‌ی باور و اعتقاد دینی کاری است سترگ، و لذا تلاش آنان همواره مقرون به موفقیت نبوده است. توجیه این مسئله گاهی به ثنویت و چندخدایی انجامیده و گاهی نیز عملا به بروز تعارضات نظری منجر شده است. در دیدگاه مانی- که برخاسته از برخی سنت‌های کهن دینی و آیینی ایران زمین است- شرّ (یا تاریکی) داخل در سرشت موجودات زمینی و این‌جهانی است. کشف قوانین حاکم بر این هستیِ مرکب از خیر و شرّ و روند رهایی و تطهیر از آن، غایتی است که آیین مذکور مدعی‌ست در پی تحقق آن است. اندیشه‌های مانی در برخی مذاهبِ‌ کهن ایرانی و غیرایرانی، در پهنه‌ی هند و آفریقا و آسیای میانه تاثیر خود را گذارد. "آگوستینوس" سال‌ها معتقد بود دین مانی تنها تفسیر عقلانی قابل ‌قبول از نحوه شکل‌گیری جهان است، زیرا منشا شرّ را به درستی تبیین کرده است. برخی "شرّ" را حاصل نقص و ضعف در اراده دانسته‌اند و برخی دیگر- از جمله در بسیاری از سنت‌های فلسفی و کلامی عالم اسلام- شرّ را نتیجه‌ی فقدان کمال و غیبت خیر می‌دانند و برای آن اصالتی قائل نیستند. مسئله ما در این نوشتار، تبیین وجه وجودی "شرّ" به طریقی است که در مذهب مانی تدارک شده است؛ نوعی حضور واقعی شرّ و در عین حال ضدیتِ آشکارِ آن با خیر در پهنه‌ی گیتی و نیز توجه به علل ثنویتی که از درون آثار مانی راه به بیرون باز می‌کند و بنابر ادعا، در مراحلی بالاتر به وحدت و یگانگی می‌رسد. اگر صرف‌نظر از مبدایی که مانی برای واقعیت "شرّ" در نظر گرفته، آن‌ را در اثر درآمیختگی با خیر، مخلوقی زنده و یگانه با خیر ببینیم، نیازمند نگاهی پدیدارشناسانه به شرّ هستیم؛ آن‌هم از جنبه وجودی و نه به حیث عدمیِ آن؛ اما در این‌که این تصویر بتواند در برابر نقد عقلی و فلسفی تاب بیاورد یا خیر، نکته دیگری است که تلاش می‌شود برخی از کاستی‌های نظری آن عرضه گردد.
صفحات :
از صفحه 19 تا 36
حل معضل نسبیت گرایی اخلاقی در فلسفه کانت و ملاصدرا
نویسنده:
رضا اکبریان، حسین قاسمی، محمد محمدرضایی، حسین هوشنگی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه تهران,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مطالعه جوامع گوناگون نشان می دهد که کردارهای اخلاقی انسان بسته به تفاوت های فردی و اجتماعی، و بسته به تغییر و تحولات انسان متفاوت بوده است. وجود تفاوت های فردی، اجتماعی، و تنوع نیازهای انسان در گذر زمان، این مساله را مطرح ساخته است که آیا اخلاق امری نسبی است یا مطلق؟ با این که کانت و ملاصدرا به دو منظومه فکری متفاوت وابسته اند، هر دو در حل این مساله دغدغه مشترکی دارند. این دو فیلسوف با ابتنای اخلاق بر «عقل عملی»تلاش می کنند تا جهان شمولی و جاودانگی انسان را اثبات کرده و اخلاق را از خطر نسبیت برهانند. نزد کانت «قانون اخلاق» و «عقلانیت عملی محض» انسان از ویژگی کلیت و همگانی بودن برخوردار است. و انسان با عضویت در «جهان معقول» و «مطلق خواهی فطری» خود، جاودانه می شود. از نظر ملاصدرا انسان «کون جامعی» است که در مرتبه نظر، حقائق کلی و در مرتبه عمل، جزئیات فعل را ادراک می کند. همچنین بر اساس اصل «تجرد خیال» و «وحدت شخصی نفس»، انسان و ملکات نفسانی از بقا و جاودانگی برخوردار می گردند. در این مقاله قصد داریم با روش تطبیقی همراه با تحلیل مبانی این دو فیلسوف، راهکاری برای نسبیت گرایی اخلاقی جستجو کنیم.
صفحات :
از صفحه 145 تا 170
نسبت شناسی تفرد و حضور در تفکر غرب و اندیشه اسلامی با مطالعه موردی تطبیق اندیشه تربیتی کانت با حضرت امام خمینی (ره)
نویسنده:
محسن بهارناز
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
تفرد و حضور دو مفهوم پایه است که در یک بررسی فلسفی، افتراق و تمایز دو حوزه‌ی فلسفی غرب و اسلام را می‌نمایاند.اصالت فاعل شناسا، در تلقی سوبژکتیو غرب مدرن از بدو رنسانس، از دکارت با مفهوم «کوژیتو» تا امنویل کانت با مفهوم «من استعلایی» و تمییز میان «نومن و فنومن» به پدید آمدن بیش از پیش تلقی فلسفی «تفرد» انجامید. تفرد یا ایندیویژوآلیسم، ریشه‌ی «سوبژکتیویسم» دارد. سوبژکتیویسم، با دکارت و کانت، از حیث معرفت‌شناسی، کاملاً در اندیشه‌ی غرب پسارنسانس، نهادینه می‌شود.ادامه‌ی اصالت بخشی به سوژه یا سوبژکتیویسم، و لاجرم ایندیوژوآلیسم، به اصالت بشر یا امانیسم انجامید. اکنون دوره‌ی عبور از اصالت بشر به ماهو بشر، و نیل به اصالت خود یا «اگوئیسم» است.در تلقی امانیستی، حضور در نسبت با فردیت فرد انسان تعریف می‌شود: هنگامی که تلقی دکارتی – کانتی از اندیشیدن و حد دانستن اصالت یافت، حضور نیز مفهومی سوبژکتیویسم شد. در واقع حضور با فردیت و اصالت فرد تعریف شد.در اندیشه‌ی اسلامی، اصالت از آن خداست، یعنی یک تلقی «تئوئیستی». در این تلقی، فردیت انسان در نسبت با اصالت خدا تعریف می‌شود و تفرد انسان، در مولفه‌های «انسان مسئول»، «انسان مکلف»، «انسان محق» و «انسان پاسخگو» تبیین می‌گردد.در تلقی اسلامی از تفرد، فردیت انسان، در نسبت با وحدانیت خدا تبین می‌شود: توحید و وحدانیت برای انسان خداگرایی، مبین این است در عالم محضر یک خدای واحد است. فردیت هر یک از انسان‌ها در پیشگاه این خدا، فردیت مخلوق و بنده‌ی پاسخگوست.لذا، در خداگرایی، فردیت و تفرد، در محضر تعریف می‌شود؛ محضر خدا. اما در بشرگرایی و امانیسم، متاثر از سوبژکتیویسم، محضر در نسبت با تفرد سوژه تعریف می‌گردد. امام خمینی (ره)، این تقسیم‌بندی را در دو مفهوم «انانیت» و «الوهیت» می‌گنجاند. ایشان عالم را محضر خدا می‌دانتد و ادب حضور را که بخشی از راز نماز معرفی می‌کند، در «درک حضور»، سپس «حفظ حضور»، آنگاه «درک حدود»، و در نهایت «حفظ حدود» می‌شناسد.نسبت تفرد و حضور در اندیشه‌ی اسلامی، نسبتی کاملاً مفارق و مبتاین و متضاد است که هیچ همپوشانی یا انطباقی ندارد.
  • تعداد رکورد ها : 1699