آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1007
راه های کسب سعادت از دیدگاه فارابی
نویسنده:
عین الله خادمی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
ابونصر فارابی: تلخیص نوامیس افلاطون
نویسنده:
نويسنده:محمدبن‌محمد فارابی مترجم:احمد فرادی‌اهوازی مصحح:عبدالرحمن بدوی
نوع منبع :
کتابشناسی(نمایه کتاب) , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
تهران - تهران: نگاه معاصر,
کلیدواژه‌های اصلی :
ارزیابی دیدگاه فارابی درباره انتظار بشر از دین
نویسنده:
مجید افضلی؛ استاد راهنما: محمدرضا بیات؛ استاد مشاور: امیرعباس علیزمانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
این پایان نامه به تحلیل و ارزیابی دیدگاه‌های ابونصر فارابی درباره انتظارات بشر از دین می‌پردازد. فارابی، یکی از فیلسوفان مسلمان، دین را یک نظام جامع و فراگیر می‌داند که باید به تمام ابعاد زندگی انسان، از نیازهای فردی و معنوی تا مسائل اجتماعی پاسخ دهد. او بر این باور است که دین و فلسفه مکمل یکدیگرند و انسان ها را به زبان های متفاوتی به سعادت حقیقی می رسانند. در این پایان نامه، با تکیه بر تعاریف ویلیام آلستون و نینیان اسمارت از دین و نظریه مزلو درباره هرم نیازهای بشر نشان داده شده است که با وجود وابستگی فارابی به پارادایم سنتی، مولفه های اساسی فلسفی فارابی قابلیت بازنگری و ارائه خوانشی مدرن از انتظارات بشر از دین را دارد. به باور وی، سعادت در سطح فردی به معنای کمال و تجرد عقلانی و در سطح اجتماعی به معنای جامعه بافضیلت و عادل، انتظار اساسی بشر از دین است و انتظاری از دین داشت که بتواند جامعه‌ای آرمانی و اخلاقی ایجاد کند. ارائه نظام فلسفی متناسب با نیازهای جامعه خویش و تأکید فارابی بر نقش اجتماعی دین از زمره نکات مثبت دیدگاه او است. دیدگاه فارابی درباره جامعیت دین، لوازم غیرقابل دفاع نظریه وی درباره سعادت مانند آرمانی بودن دیدگاه‌های او درباره سعادت عقلانی و مدینه فاضله، ناسازگاری نگاه فراتاریخی او به انسان با نگاه جامعه شناختی وی، عدم تناسب دیدگاه وی با انتظارات بشر معاصر از دین، تأکید زیاد وی بر نقش دین که می‌تواند فرصت‌ دستیابی به سعادت از راه‌های عقلانی و فلسفی را نادیده بگیرد یا کاهش دهد، برداشت او درباره نسبت میان دین و فلسفه، دین و عقلانیت و سازگاری عقل و دین و تاثیر بستر تاریخی بر مفهوم مدینه فاضله از زمره کاستی ها دیدگاه فارابی است.
«انسان کامل» در اندیشه اشراقی سهروردی و در نظام فلسفه فارابی: بررسی تطبیقی نظریه «قطب» و «حاکم آرمانی»
نویسنده:
طاهره کمالی زاده ، محمد کمالی زاده
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
اندیشه‌ورزی و تأملات نظری پیرامون «انسان کامل» در بین متفکران جهان اسلام، اعم از نظریه‌پردازی پیرامون حقیقت انسان و سعادت قصوای او یا توصیف ویژگی‌های حکمران آرمانی و خلیفه الهی، در حضور یا غیاب خلافت حاکم حقیقی و خلیفه الهی، یکی از مهم‌ترین مباحث مورد مطالعه در حوزه فلسفه است که با نام بزرگانی چون فارابی، خواجه نظام الملک، سهروردی، ملاصدرا و دیگران پیوند خورده است. در همین زمینه، این پژوهش در رهیافتی تطبیقی به دنبال بررسی و تحلیل آرای فارابی و سهروردی در مورد انسان کامل و حاکم آرمانی با رویکردی حِکمی است. بر مبنای چنین رویکردی، فارابی سعادت حقیقی و غایت قصوای کمال انسانی را در تجرد عقلی و اتصال به عقل فعال می‌داند، و سهروردی در مقام حکیمی متأله از تأله و خداگونگی و تجرد از ماده و توانایی بر خلع بدن سخن می‌گوید. نزد هر دو اندیشمند، توانایی عقل انسانی در غلبه بر وجود مادی معیار سعادت و کمال است. اتصال به عقل فعال یا اشراق عقل فعال، علاوه بر افاضه معرفت حقیقی، سبب و علت غلبه بر بدن عنصری و سلطه بر جهان عناصر است. لذا اشراقات انوار الهی اکسیر علم و قدرت است. همچنین سعادت غایی نیل به مرتبه عقل فعال است. «حاکم آرمانی» و «قطب» هر دو به این مقام نائل می‌شوند. بر مبنای نتایج این پژوهش، به رغم تفاوت در روش و رویکرد فلسفی این دو حکیم مسلمان، هر دو در صدد ارائه حقیقت واحدی هستند، یکی به اجمال و دیگری به تفصیل. این امر حاکی از سیر تکاملی اندیشه‌های فلسفی در تاریخ فلسفه اسلامی است. مهم‌ترین وجوه شباهت و افتراق این دو دیدگاه را باید در مضامین و مفاهیمی چون نسبت حکمت نظری و عملی، سعادت قصوا، انسان کامل و حاکم آرمانی جستجو کرد.
صفحات :
از صفحه 135 تا 162
حکمت حکمت مدنی
نویسنده:
علیرضا صدرا
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
حکمت حکمت مدنی، اجتماعی و سیاسی: به چرایی و چیستی و حتی کلیات چگونگی‌شناسی «حکمت مدنی» می‌پردازد. یعنی خاستگاه، جایگاه و نقش حکمت مدنی را شناسایی نموده و می‌شناساند. چنان که حکمت مدنی: به چرایی و چیستی و حتی کلیات چگونگی‌شناسی «حکومت مدنی» و بلکه پدیده مدنی، سیاسی و سیاست و پدیده‌شناسی آن(ها) می‌پردازد. یعنی خاستگاه، جایگاه و نقش راهبردی حکومت و پدیده مدنی را بر می‌نمایاند. سیرمتکامل (پلکانی) حکمت مدنی از بنیاد و از آغاز گذار از بدویت و سیر مدنیت انسانی و اجتماعی تا کنون و تا غایت و تا انجام و کمال نهایی به تعبیری مهدوی، مرهون واکاوی حکمت حکمت مدنی است. کما اینکه پرسمان حکمت مدنی اعم از معرفت‌‌شناسی، روش‌شناسی و پدیده‌‌شناسی حکمت مدنی و حتی علم مدنی از جمله نمودشناسی یعنی دانش مدنی؛ اجتماعی و سیاسی و بلکه سیاست مدنی، به‌‌صورت روش‌مند، قاعده‌‌مند، نظام‌مند و هدف‌مند نیز براین‌اساس بوده، و در این راستا می‌باشد. فارابی و خواجه نصیر دوتن از برجستگان جدی، جهانی و جاویدان این حوزه معرفتی خوشبختانه اسلامی و ایرانی‌اند. نخست مؤسس و دومین مجدد علم و حکمت مدنی؛ اجتماعی و سیاسی در تاریخ و جهان اسلام و ایران بوده و محسوب می‌‌گردند. مقاله به تحلیل گفتمان حکمت حکمت مدنی در آثار و آراء و بلکه در نگاه، نظریه و نظام حکمی این دو می‌پردازد. فرضیه اصلی: حکمت مدنی؛ اجتماعی و سیاسی متعالی است.
صفحات :
از صفحه 9 تا 30
فصوص الحکم فارابی؛ مبدأ معرفت اشراقی
نویسنده:
مهدی عباس زاده
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
فارغ از انتساب یا عدم انتساب فصوص الحکم به فارابی، در مواجهه با آن نمی‌توان به غنا و دقت آن در مباحث مختلف علم النفس، معرفت‌شناسی، الهیات بالمعنی الأخص و عرفان نظری اعتراف نکرد. عامل اشراق، وحدتی خاص به مباحث این رساله بخشیده است؛ بر این اساس می‌توان تبیین نسبتاً ساختارمندی از مباحث معرفت‌شناختی این رساله به دست داد و چنین کاری نیز تاکنون به انجام نرسیده است. رویکرد و روش «اشراق» به معنای دقیق آن، که در عالَم اسلام به لحاظ تاریخی و به‌گونه‌ای سنّتی منسوب به سهروردی (شیخ اشراق) است و این انتساب نیز کاملاً درست است، بیش و پیش از اینکه ریشه در متون اشراقی و داستان‌های رمزی و عرفانی ابن‌سینا داشته باشد، با فرض صحت انتساب فصوص الحکم به فارابی و با توجه به مضمون و مفادِ عمدتاً اشراقی آن، ریشه در همین رساله دارد و این نکته‌ای است که در طول تاریخ فلسفه اسلامی موردتوجه کافی قرار نگرفته است.
صفحات :
از صفحه 47 تا 69
بررسی تطبیقی شهر خدای آگوستین و مدینه‌ی فاضله‌ فارابی
نویسنده:
علی کرباسی زاده، زهرا ذوفقاری
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
شیراز: دانشگاه شیراز,
چکیده :
مقاله‌ی حاضر پژوهشی تطبیقی است در زمینه‌ی فلسفه‌ی مدنی آگوستین و فارابی با تکیه بر کتاب شهر خدا اثر آگوستین و کتاب آراء اهل مدینه فاضله اثر فارابی. در ابتدا، مفاهیمی چون شهر، عدالت و سعادت مورد بررسی قرار گرفته و سپس مبانی نظری آن‌ها در این دو اثر مقایسه شده است. آگوستین شهر را به معنایی جدید معرفی نموده،فارابی معنای متداول آن را منظور داشته است. مبنای نظری آگوستین آموزه‌های کتاب مقدس درباره‌ی دو نوع طبیعت انسانی است و مبنای فارابی مدنی‌الطبع بودن انسان. این اختلافات منجر به اختلاف در نظام حاکم بر شهر یا مدینه شده است. آگوستین بر شهروندان تکیه دارد و فارابی بر رئیس مدینه. بررسی مبانی نظری و نظام حاکم نشان می‌دهد امکان تحقق شهر خدا نیز منوط به وجود شهروندان آن است و همواره از ابتدای تاریخ، شهر خدا وجود داشته است، اما تحقق تام آن در روز داوری واپسین خواهد بود، در صورتی که تحقق مدینه‌ی فاضله منوط به وجود رئیس فاضل است و تاکنون تحقق نیافته است. در پایان، فرجام شهروندان مورد بررسی قرارگرفته و این نتیجه حاصل شده است که برمبنای این دو کتاب، اندیشه‌ی آگوستین در فلسفه‌ی مدنی ییشتر صبغه‌ی کلامی و اندیشه‌ی فارابی صبغه‌ی فلسفی داشته است.
صفحات :
از صفحه 73 تا 90
سیمای فلسفه و فیلسوف در آثار ابونصر فارابی
نویسنده:
سید محسن حسینی ، عین الله خادمی ، عبدالله صلواتی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
تصویر فلسفه و فیلسوف در آثار فارابی به کاربرد این مفاهیم نزد حکمای الهی و قرآن شبیه است: حکمت میراث تعالیم پیامبران، عطیه‏ای الهی، عامل هدایت(سعادت) و به همراه حکمرانی است. تعالیم حکما رازوارانه، فلسفه واحد و با دین قابل جمع است. فیلسوف سیمای پیامبرگونه دارد و باید آراسته به فضائل نظری مانند دلدادگی به حقیقت و پژوهش در راه آن بعلاوه سجایای اخلاقی از جمله راستی، ورع، زهد از امیال مادی و مضاف بر این موارد معتقد به باورهای دینی مانند حدوث جهان به ابداع فاعل واحد، معاد و رعایت احکام ادیان آسمانی در حد جزئیات باشد. حکمت و حکیم در معنای حقیقی خود به خداوند اختصاص دارد و مَجازا برای انسان به کار می‏رود. سیر مباحث در اهم آثار فارابی از مبدا وجود(الله) آغاز می‏شود. غایت فلسفه نیز در نگاه او شناخت خداوند است. با این اوصاف می‏توان گفت فلسفه در اندیشه او نظرالهی در موجودات است.
صفحات :
از صفحه 76 تا 98
بررسی تطبیقی مفهوم زیبایی بر اساس مبانی فلسفی اندیشه های فارابی و سهروردی
نویسنده:
عبدالعظیم رفیعی کشتلی؛ استاد راهنما: قاسم پورحسن درزی؛ استاد مشاور: احمدعلی حیدری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
چکیده :
راجع‌به مقوله زیبایی شناسی و فلسفه هنر در غرب کوشش و پژوهش‌های متعددی صورت گرفته است اما نکته‌ حائز اهمیت این است که وقتی به پژوهش‌ها و تحقیقاتی که در ایران در راستای فلسفه اسلامی انجام شده ‌است می‌نگریم، با وجود فرهنگ و سنتی درخشان و پیشینه خاص، به‌نظر می‌رسد این کوشش‌ها بیشتر در جهت علوم انسانی و در رشته‌هایی مانند فلسفه، حکمت و عرفان اسلامی خلاصه شده است. همچنین مباحثی که مورد مطالعه و تحقیق بوده است، شاید بتوان گفت اکثرا ذیل موضوعاتی نظیر قوای ادراکی ازجمله مهم‌ترین رکن آن در حوزه زیبایی شناسی و هنر یعنی قوه خیال در جریان فلسفه و حکمت اسلامی انجام شده است. از دیرباز موضوع زیبایی و هنر مورد توجه و التفات بوده است؛ وقتی به آراء فیلسوفان یونان باستان در این باب می‌نگریم، این مقولات را ذیل مباحث هستی شناسی و معرفت شناسی ملاحظه می‌کنیم. اما دغدغه-ای که در این پژوهش مطرح است، تبیین نظریات و بیانات و تعابیر ویژه در زیبایی شناسی و فلسفه هنر اسلامی که نمایندگان برجسته‌ای نظیر فارابی و سهروردی دارد است. ما در این پژوهش به آراء فارابی و شیخ شهید سهروردی رجوع می‌کنیم؛ ضمن این‌که می‌دانیم ایشان راجع‌به مقولات زیبایی و هنر مستقلا و در ذیل موضوعی خاصی بحث نکردند، می‌کوشیم تا آراء ایشان را در لا به لای آثارشان مورد مداقه قرار دهیم و شاکله اصلی نظریاتشان را دریابیم و تبیین نمائیم. در این پژوهش سعی شده است تا ذیل موضوعاتی نظیر هستی شناسی، معرفت‌شناسی و قوای ادراکی (با توجه ویژه به عنصر پراهمیت خیال) که طبیعتا عمده مبانی فلسفی فارابی و سهروردی را شکل می‌دهند، زیبایی شناسی را تبیین نمائیم. نکته قابل توجه در این خصوص این است که زیبایی حقیقتی عینی و و آفاقی و مقارن با عالمی که با آن سر و کار داریم است. وقتی به آراء فارابی در این خصوص می‌نگریم، زیبایی حقیقتی عینی و آفاقی‌ست و در دو تعریف تقریبا مشابه وی زیبایی، شکوه و زینت در موجودات پدید آمدن وجود برتر و کمال غایی‌شان است. بنابراین دو عنصر وجود برتر برای موجودات و همچنین کمالات نهایی (به معنای حد اعلی) برای هریک از انواع مخلوقات مد نظر است؛ چراکه اگر این کمالات حاصل شود از عالم طبیعی که عالمی پدیدار و حسی‌ست مسیری به‌سوی تقرب الهی باز می‌شود و می-توان به عقل فعال واصل گشت و درنهایت به واجب الوجود که مظهر سعادت حقیقی‌ست متشبه شد و درنتیجه زیبایی نیز به‌واسطه استکمال نفس به‌نحو احسن و متعالی ایجاد می‌گردد. همچنین وقتی در آراء سهروردی تعمق کنیم، از منظر وی زیبایی یا حُسن دارای حقیقتی قدسی و روحانی است که با همان ماهیت ملکوتی‌اش به عالم محسوسات آمده و در این عالم متجلی شده است. سهروردی زیبایی‌های محسوس را تماما آماج و نشانه‌هایی از زیبایی‌های معقول و عوالم بالاتر می‌داند. بنابراین زیبایی از منظر هر دو فیلسوف به زیبایی و جمال باری تعالی که منشاء زیبایی‌ست، ختم می‌گردد. در موضوعات هنر نیز فارابی و سهروردی به‌طور مستقل بحثی نکردند با این حال اگر آراء‌شان را مورد التفات قرار دهیم، نظریات بدیعی حاصل می‌شود. طبق نظرگاه فارابی هنر که پس از رئیس مدینه فاضله (نبی یا حکیم) در طبقه دوم مدینه فاضله به عنوان بازوی دیگر قرار دارد، دارای مولفه‌هایی نظیر محاکات و تخییل، احساسات و عواطف (تخیلات و انفعالات نفس)، زیبایی -که موضوع پژوهش است-، البته خصوصا زیبایی معقول و محسوس و همچنین لذت است؛ البته لذت معقول و درونی، بیشتر مد نظر است. وقتی چنین مولفه‌هایی توسط هنرمند گرد هم آیند مسلما آن غایت هنر که نزد فارابی سعادت حقیقی (نیک‌بختی تخییل شده) و تربیت اخلاقی (نقش جنبه‌های فرهنگی و تربیتی جامعه) می‌باشد، حاصل می‌گردد. هنر طبق نظرگاه سهروردی نیز خلق آثار هنری زیبا با مشاهده و کشف و شهود و ادراک زیبایی در عالم ملکوتی به‌واسطه نور اسفهبد (نفس) که صور خیالی را در عالم صور معلقه دریافت می‌کند و درنهایت به محاکات زیبایی‌های حقیقی می‌پردازد، رخ می‌دهد. آن‌چه از نظر شیخ اشراق لازم است تا اثر هنری زیبا در هنر اشراقی خلق شود، همانند فارابی، قوه خیال خلاق هنرمند است. بدین ترتیب هنر اشراقی هیچ‌گاه بدون کشف و شهود و تزکیه نفس حاصل نمی‌گردد؛ چراکه هنرمند از تعلقات مادی رهایی می‌یابد و این مسیر به عالم خیال راه می‌یابد و آن صور خیالی را در نفس خویش حفظ و نگهداری می‌کند، و در عالم محسوسات خلق و متجلی می‌نماید تا هرچه بیشتر به حق تعالی تقرب یابد.
نقش وسائط فیض در تدبیر عالم از دیدگاه فارابی و سهروردی
نویسنده:
ساجده فارابی خانقاهی؛ استاد راهنما: محمد انتظام
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
چکیده :
حکیمان مسلمان، خداوند را تنها وجود‌بخش هستی می‌دانند. از آن‌جا که هستی از خدا فرا نمی‌گذرد و جز او همه چیز هیچ است، پس او هدف و غرضی مگر ذات خود ندارد و از آن روی که ذات هستی بخش او پیوسته و همیشه بوده است، فاعلیت او نیز جاودانه است. و تمام هستی بر اساس فیض او موجود شده اند، و چون خداوند بسیط و بی‌تکثر است؛ نخستین صادرش بیش از یکی نیست و این، نخستین خلیفه‌ و واسطه تداوم فیض او بر دیگران به شمار می‌آید؛ فارابی پیدایش کثرت از طریق عقول را بر مبنای نظام ثنایی (تعقل ذات خویش و تعقل ذات واجب الوجود) تفسیر می‌کند، به همین جهت در اکثر آثارش تعداد عقول را به ده عقل محدود می‌کند که از عقل اول تا عقل نهم در هر کدام یک عقل و یک فلک ایجاد می‌شود، اما عقل دهم (عقل فعال) مدبر عالم مادون قمر است، اما سهروردی در باب نظریه فیض و تبیین کثرت از واحد، نظام فلسفی خود را برپایه «نور‌»طرح کرده، واژگان مختصّ فلسفه خود را دارد، نور الانوار به جای واجب الوجود، انوار قاهر به جای عقول، نور اقرب به جای عقل اوّل، غـواسق بـه جای عالم اجسام استفاده می‌شود، بر اساس مبانی حکمت اشراق، محبّت، عشق، اشراق، مشاهده، استغنا و فقر پیدایش کثیر از واحد را توجیه می‌کند. نکته قابل توجه اینکه اولا وجود وسائط فیض بر اساس قواعدی چون: الواحد، قانون علیت، فاعلیت ذاتی خداوند، لزوم فاعلیت غیر مستقیم مبادی عالی در علم اجسام ضروری است، ثانیا به دلیل طولی بودن این نوع فاعلیت، منافاتی با توحید افعالی ندارد.
  • تعداد رکورد ها : 1007