آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 3125
براهين جهان شناختي از ديدگاه ابن سينا و آکونياس
نویسنده:
‫حميد زکي
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
‫قم : ‫مرکز اطلاعات و مدارک اسلامي، معاونت پژوهشي، دفتر تبليغات اسلامي,
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
‫اين تحقيق با رويکردي تطبيقي، برهان هاي عقلي و فلسفي سنت توماس آکونياس، فيلسوف مقدس مسيحيان و ابوعلي سينا، فيلسوف مسلمان را در زمينه جهان شناسي و خداشناسي تجزيه و تحليل فلسفي مي‌کند. نويسنده در طي چهار فصل پژوهش خود را سامان داده و قصد دارد برهان هاي اثبات وجود خداوند را از منظري جهان شناختي از ديدگاه ابن سينا و توماس آکونياس تبيين ساخته و اثبات پذيري وجود خداوند متعال را از طريق شناخت طبيعت و قوانين حاکم برآن اثبات نمايد. در فصل اول کليات تحقيق مطرح شده و مفاهيم واژگاني چون: برهان، مباني يقيني، براهين اثبات خدا، براهين جهان شناختي و مدافعان و مخالفان برهان هاي جهان شناختي اثبات خدا بيان شده است. در اين فصل همچنين نويسنده به معرفي شخصيت علمي و زندگاني ابن‌سينا و آکونياس پرداخته و تفکرات و شخصيت آن دو را با هم مقايسه مي‌کند. در فصل دوم برهان هاي جهان شناختي از ديدگاه ابن سينا و برهان صديقين و ويژگي‌هاي اين برهان که بر اساس آن از طريق وجود عالم به وجود خداوند متعال استدلال شده است، مورد شرح و بررسي گرديده و تقرير برهان صديقين و مصداق برهان جهان شناختي بودن آن بيان مي‌شود. آن گاه به برهان علت و معلول در قالب يکي ديگر از براهين جهان شناختي اثبات وجود خدا از منظر ابن سينا پرداخته شده و پيشينه اصل عليت و تقريرآن توسط ابن سينا واکاوي شده و برهان حرکت ابن سينا به عنوان يکي ديگر از براهين جهان شناختي ابن سينا در اثبات وجود خداوند تقرير مي‌گردد. در فصل سوم برهان هاي جهان شناختي سنت توماس آکونياس، مانند برهان حرکت، برهات عليت فاعلي و برهان امکان و وجوب شرح و بررسي شده است. فصل چهارم به بررسي تطبيقي جهان شناختي ابن سينا وآکونياس اختصاص دارد و نقاط مشترک و متمايز ديدگاه آنان در اين باره مطرح مي‌گردد. نويسنده نتيجه مي‌گيرد که، برهان هاي جهان شناختي ابن سينا و آکونياس، به اثبات وجود خدا منجر مي‌شود و ميان آنها نقاط مشترک و متمايزي وجود دارد؛ هر چند آکونياس با اقتباس از ابن‌سينا، برهان هاي جهان شناختي‌اش را براي اثبات وجود خدا بسط داده است.
معاد الجسماني عند الغزالي و الطّوسي و ابن سينا و ملّاصدرا
نویسنده:
‫شاکر ساعدي
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
‫قم : ‫مرکز اطلاعات و مدارک اسلامي، معاونت پژوهشي، دفتر تبليغات اسلامي,
چکیده :
‫پژوهش حاضر به تشريح امکان وقوع معاد جسماني طبق قوانين فلسفي و استدلال قرآني و روايي بر اين مطلب مي‌پردازد و ديدگاه‌هاي چهار دانشمند بنام مسلمان يعني ابوحامد غزالي طوسي، خواجه نصيرالدين طوسي، ابوعلي سينا و صدرالدين شيرازي در اين موضوع را شرح مي‌دهد. اين نوشتار در شش فصل سامان يافته است. نويسنده در فصل اول به تبيين کليات معاد، مانند معناي لغوي و اصطلاحي آن، ديدگاه اديان و اقوام بشري در مورد معاد، حقيقت نفس انساني از ديدگاه مفسران، محدثان، فلاسفه و متکلمان، نظريات قائلان به تجرّد نفس و ادله آنان، اختلاف ويژگي‌هاي دنيا و آخرت، عدم فساد و فناي نفس انساني، مفهوم حرکت جوهري و فرق بين روش متکلمان و فلاسفه در بحث از معاد، نفس و ساير مباحث ديني مي‌پردازد و آن‌ها را به عنوان اصول موضوعه تحقيق خويش ارائه مي‌دهد. فصل دوم از منظري قرآني به اثبات معاد جسماني نگريسته و ضرورت و امکان معاد جسماني، امکان ذاتي و امکان وقوعي آن را با استناد به آياتي چند، شرح داده است. در فصل سوم معاد جسماني از ديدگاه ابوحامد غزالي طوسي مطرح شده و روش تحقيق وي در اثبات اين موضوع و ابطال تناسخ به عنوان مهم‌ترين شبهه در زمينه اثبات معاد جسماني و امکان آن قلمداد مي‌شود. در فصل چهارم نحوه استدلال خواجه نصيرالدين طوسي در اثبات امکان معاد جسماني و ادله کلامي و فلسفي ايشان مطرح گرديده و شبهه‌هاي مربوط به آن، مانند شبهه اعاده معدوم پاسخ داده شده است. در فصل پنجم و ادله ابن سينا در اثبات تجرد نفس ناطقه و موضعگيري و ديدگاه وي در امکان معاد جسماني ذکر مي‌شود. فصل ششم به آراي ملاصدرا در اثبات معاد جسماني و امکان وقوع آن اختصاص دارد و در آن، با توجه به مشخصه‌هاي حکمت متعاليه خصوصاً مسأله حرکت جوهري، ابعاد مختلف اين موضوع و شبهه‌هاي مربوط به آن پاسخ داده شده است.
بررسی صحّت انتساب رسالة عیون الحکمة به ابن‌ سینا
نویسنده:
کرامت ورزدار ، زینب برخورداری
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: موسسه پژوهشی حكمت و فلسفه ايران,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در میان آثار منسوب به ابن‌سینا رساله‫ای با نام عیون‫الحکمة، متفاوت با عیونِ معروف وی که فخررازی بر آن شرح نوشته، وجود دارد که تنها در باب منطق و به سبک منطق دو بخشی نگاشته شده است. در تحلیل این رساله، موارد فراوانی دیده می‌شود که می‫توان به‌واسطه آنها صحّت انتساب این رساله به شیخ را مورد انکار قرار داد. مجازی انگاری، دلالت تضمّن و التزام، موصوف و صفت خواندن موضوع و محمول، تعریف قضیّه به‌صورت «قولٌ محتملٌ للتّصدیق و التّکذیب»، استفاده مکرّر از واژه عرفیه و مشروطه، تقسیم قضایای موجهه با در نظرگرفتن جهتِ امکانِ خاص به‌عنوان کیفیتِ بالقوّة نسبتِ میان موضوع و محمول، تقسیم قضایای موجّهة مرکّبه به دو قسم تک‌سلبی و دوسلبی و همچنین بررسی شکل چهارم قیاس اقترانی و مختلطات آن، از جمله این موارد است‫. هرچند تقسیم قضیه، به شیوه‫ آثار قبل از قرن هفتم است و قضیّه طبیعیّه در آن لحاظ نشده؛ اما شواهد دیگر، زمانِ نگارش رساله را در حدود قرن هفتم تایید می کند.
صفحات :
از صفحه 171 تا 190
جایگاه منطق گزاره‌ای نزد فارابی و ابن‌سینا
نویسنده:
امین شاه‌وردی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه تهران,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در بخش نخست این مقاله، مفهوم «گزاره‌ای بودن» استدلال‌های منطقی مورد بررسی قرار می‌گیرد و با پذیرش معیار ارائه‌شده از سوی کریستوفر مارتین، «گزاره‌ای بودن» استدلال‌های منطقی، بر اساس اصل جانشینی در گزاره‌های مرکب توضیح داده می‌شود. در بخش دوم، دیدگاه کامران کریم الله در خصوص «ناگزاره‌ای بودن» مبحث شرطیات فارابی و «گزاره‌ای بودن» شرطیات ابن‌سینا به داوری گذاشته می‌شود و «ناگزاره‌ای بودن» آموزه‌های منطقی فارابی، نه تنها در بافت جدلی که خارج از آن نیز مورد تأیید قرار می‌گیرد و پاره‌ای ملاحظات دیگر نیز در این زمینه اضافه می‌شود. در ادامۀ همین بخش، نشان داده می‌شود که دیدگاه ابن‌سینا در خصوص گزاره‌ها و استدلال‌های شرطی، با آنکه معیار گزاره‌ای بودن را برآورده می‌کند، اما همچنان اختلافاتی با «منطق گزاره‌ای» جدید دارد.
صفحات :
از صفحه 79 تا 101
تاریخ تحوّل کلّیّات خمس: ارسطو، فرفوریوس، فارابی، ابن‌سینا
نویسنده:
مهدی عظیمی، احد فرامرز قراملکی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه تهران,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ارسطو در جایگاه‌ها به‌منظور تحلیل استدلال جدلی، آن را به گزاره‌ها فرو می‌کاهد و می‌گوید که هر گزاره جدلی از موضوعی تشکیل شده که «نوع» است، و از محمولی که یا «تعریف» است، یا «جنس»، (یا «فصل»،) یا «خاصّه»، یا «عرض»؛ و موادّ این حمل‌پذیرها را مقولات ده‌گانه به‌دست می‌دهند. فرفوریوس در ایساگوگه «نوع» را جایگزین «تعریف» می‌کند و «فصل» را هم آشکارا به میان می‌آورد و این پنج کلّی را چونان پیش‌زمینه‌هایی ضروری و/یا سودمند برای آموزه‌های مقولات، تعریف، تقسیم، و اثبات پیش می‌نهد. فارابی حمل‌پذیرهای ارسطو و کلّی‌های پنج‌گانه فرفوریوس را درمی‌آمیزد و به فهرست تازه‌ای دست می‌یابد. وی بر آن است که کلّی‌های پنج‌گانه اجزای نهایی همه تعریف‌ها و استدلال‌ها در همه دانش‌ها هستند. ابن‌سینا در مدخل‌های منطقی خویش، بی هیچ بیش و کم، همان کلّی‌های پنج‌گانه فرفوریوس را به میان می‌آورد. وی در منطق الشفاء، مهم‌ترین نمودار منطق‌نگاری نُه‌بخشی، کارکرد کلّی‌های پنج‌گانه را همانی می‌داند که فرفوریوس می‌گوید. امّا در نخستین و برجسته‌ترین نماینده منطق‌نگاری دوبخشی، یعنی منطق الإشارات، کلّی‌های پنج‌گانه را تنها به‌مثابت مدخل منطق تعریف به‌کار می‌گیرد.
صفحات :
از صفحه 87 تا 121
بازخوانی تطبیقی محرک نخستین و ویژگی‏های آن از دید ارسطو و ابن‏ سینا
نویسنده:
علی شاد ، علی اله بداشتی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یکی از محوری‏ترین موضوعات فلسفه، حرکت می‏باشد که تأثیرات شگرفی در دیگر علوم داشته است. در کنار تبیین حرکت از سوی فلاسفه، نیاز آن به محرک، مهم‏ترین بخش این موضوع است. فیلسوفان همواره دو نگاه به این امر داشته‏اند. برخی حرکت را در جهان هستی رد می‏کنند و به ثبات و سکون معتقدند و برخی دیگر، جهان هستی و پدیده‏های آن را پیوسته در حال حرکت می‏دانند. ارسطو و ابن‏سینا با روش برهانی و عقلانی، به تبیین حرکت در جهان هستی و پدیده‏های آن پرداخته و محرک حرکت را عاملی بیرونی در نظر می‏گیرند که خود دچار دگرگونی نیست و علت حرکت دیگر پدیده‏هاست و آن را محرک نخستین می‏نامند. در دیدگاه هر دو، شوق و اشتیاق پیوند میان متحرک و محرک می‏باشد که ارسطو بر پایه‏ی آن تنها به محرک نخستین باور دارد و برای اثبات آن، برهان حرکت را می‏آورد؛ ولی ابن‏سینا افزون بر اینکه به محرک نخستین باور دارد و عامل حرکت بودن برای دیگر پدیده‏ها را برای آن تبیین می‏نماید، از محرک نخستین به عنوان خالق و علت موجِده یاد می‏کند و در این زمینه از ارسطو فاصله می‏گیرد. هر دو فیلسوف، محرک نخستین را سرمدی و جاودانه، واحد، بسیط، ضروری الوجود، زنده، سرچشمه‏ی خیر، نیکی، لذت و ابتهاج می‏دانند و این ویژگی‏ها را با دلیل و برهان برای آن اثبات می‏نمایند.
صفحات :
از صفحه 95 تا 122
بهجت وسعادت در نزد ابن سینا
نویسنده:
محمد آهوپای ، هادی وکیلی ، فضل الله خالقیان
نوع منبع :
نمایه مقاله
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مقاله حاضر تحقیقی پیرامون بهجت و سعادت در نزد ابن سینا، فیلسوف بزرگ مشائی است. مسئله اصلی در نوشتار حاضر این است که علاوه بر تبیین مبانی و نتایج فلسفه ابن سینا در باب این دو موضوع مهم ، بتوان الگوئی برای به دست دادن نظریه شادمانی در فلسفه اسلامی را رقم زد. نگارنده برآن است که فلسفه اسلامی به طور عام و فلسفه ابن سینا به طور خاص حاوی عناصر بسیار ارزنده ای برای ترسیم الگوی فوق است، و امید دارد که رهاورد نوشتار حاضر گامی مثبت در این زمینه تلقی شود. در این مقاله بر اساس شیوه کتابخانه ای و روش تحلیلی – توصیفی مهمترین آثار ابن سینا را مورد کاوش قرار داده ایم تأکید بر جایگاه بلند عالم معقول و ارزش والای لذائذ عقلی و بهجت معنوی که پایه گذار سعادت حقیقی است از جمله دستاوردهای مقاله حاضر است.
ریشه‌یابی نظریۀ تجرد خیال سهروردی در آثار ابن‌سینا
نویسنده:
علی اصغر جعفری ولنی ، دنیا اسدی فخر نژاد
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
از سویی شیخ اشراق با پذیرش وجود قوای گوناگون برای نفس، و اینکه خیال را به عنوان قوه­ای از قوای نفس می­ داند، دیدگاهی همسو با نظر ابن‌سینا پیدا کرده است. ابن‌سینا، تمامی قوای مربوط به نفس، غیر از قـوه عـاقله را مادی می‌انگارند. لذا طبق مبنای ابن‌سینا، خیال علاوه بر اینکه خود دارای ماهیتی مادی است، منطبع در محل مادی نیز است. قوه خیال بر اساس عملکرد «ترکیب و تفصیل»، صورت‌ها و معانی لازم را برای عقل در جهت تحقق ادراک عقلی مهیا می­ سازد. از سوی دیگر شیخ اشراق با انکار قوه خیال و متخیله به معنای مورد نظر ابن‌سینا، صورت‌های خیالی را صور معلق دانسته که در محل و مکان منطبع نیستند؛ و اگرچه این صورت‌ها بعضاً در مظاهری ظهور می­ یابند، اما این مظاهر نباید محل و مکان آن صور پنداشته شود. یعنی سهروردی ادراک خیالی را مانند همه ادراکات به علم حضوری نفس تحویل می ­کند. درواقع سهروردى با وجود تبعیت از ابن­سینا در جسمانی بودن خیال، صورت‌های خیالى را مجرد، باقى و موجود در مثـال اکبـر (خیال منفصل) مى­داند. هرچند قوه متخیلـه را مادى قلمداد می ­کند و میان مـدرک و مدرک قائل به سنخیت نبوده و معتقد است که نفس به مشاهده صورت‌های خیالى در مثال می­ پردازد. ازاین‌رو به نظر می­رسد سهروردی، گرچه دیدگاهی همسو با نظر ابن‌سینا پیدا کرده، اما در عین حال از چند جهت دیگر در بحث خیال از ابن‌سینا فاصله گرفته است. نگارنده در فرایند پژوهش به این نتیجه رسیده است که شالوده سخن سهروردی در قالب ملاحظات انتقادی او در این بحث، ریشه در سخنان ابن‌سینا دارد؛ چراکه خود شیخ، هرچند نه به نحو تفصیلی و سازمان‌یافته، بلکه به نحو اجمالی، در برخی آثار خویش مانند کتاب المباحثات و طبیعیات شفاء به مجرد بودن خیال به عنوان مبنای انتقادات توجه داشته است.
صفحات :
از صفحه 15 تا 36
ارزیابی انتقادات معرفت شناختی سهروردی از ابن سینا در مسئلۀ ابصار
نویسنده:
علی اصغر جعفری ولنی ، دنیا اسدی فخرنژاد
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
نظریۀ ابصار یکی از مباحث مهم معرفت‌شناختی است. افلاطون و ارسطو در این بحث، دیدگاهی ویژه ارائه کرده‌اند که مبنای نظریات فلاسفۀ اسلامی متأخر در این مسئله واقع شده است. ازسویی، ابن‌سینا به پیروی از ارسطو، حقیقت ابصار را مبتنی بر نظریۀ «انطباع صور» تشریح کرده‌ که براساس آن، ادراک حسی را به انفعال آلت حسی از محسوس تعریف می‌کند. ازسوی دیگر، شیخ اشراق با ردّ دو نظریۀ خروج شعاع و انطباع، در صدد برآمد دیدگاه جدیدی را بیان کند. یعنی نمی‌توان براساس «خروج شعاع» و «انطباع صور» تحلیل دقیقی از ابصار ارائه کرد؛ بلکه با اشراق نفس بر امر موردمشاهده (البته به‌شرط مقابله) است که ابصار تحقق می‌یابد. در پژوهش حاضر با تتبع در آثار ابن‌سینا و سهروردی مبتنی بر رهیافت اسنادی و روش توصیفی و تحلیلی، میزان نوآوری و یا اصالت انتقادات سهروردی بر جنبۀ معرفت‌شناختی مسئلۀ ابصار ابن‌سینا سنجش شده است. نگارنده در فرایند پژوهش پیش‌ رو، ضمن رونمایی از ابن‌سینای متفاوت و براساس تحلیل دقیق مسئلۀ ابصار، به این نتیجه رسیده است که ملاحظات انتقادی سهروردی در این بحث، ریشه در سخنان ابن‌سینا دارد؛ چراکه خود شیخ در برخی آثار خویش، هرچند نه به‌نحو تفصیلی و سازمان‌یافته، بلکه به‌نحو اجمالی به آنها توجه داشته است. به نظر می‌رسد زمینۀ فکری شیخ اشراق در تبیین نظریۀ ابصار را بتوان چنین ارزیابی کرد که «اشراق» در نظام فکری سهروردی متناسب با «التفات» در فضای فکری ابن‌سینا و جایگزین آن قابل‌طرح است؛ چراکه رویکرد فیلسوف مشائی در بستر علم حصولی بوده که حکمت اشراق آن را در فضای علم حضوری به اشراق تفسیر کرده است.
صفحات :
از صفحه 55 تا 70
ابن‌سینا و هوسرل: پرسش از حقیقت علم و تأسیس فلسفه متقن
نویسنده:
سید آصف احسانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ابن‌سینا و هرسول در باب لزوم تأسیس فلسفه متقن و ضرورت آن هم‌نظرند؛ اما تلقی هر کدام از این مسئله متفاوت است. ابن‌سینا حقیقت علم را در درون پارادایم وجود، بحث کرده و در چنین فضایی از فلسفه برهانی و یقینی سخن گفته است؛ اما هوسول میراث‌دار دکارت بود و در پارادایم آگاهی می‌اندیشید. علیرغم فاصلۀ بنیادی و تفاوت مبانی، در محورهایی امکان تقریب میان دیدگاه این دو فیلسوف وجود دارد. هر دو برای خلق یک فلسفۀ متقن به بداهت تمسک می‌جویند و شناخت بی‌واسطه را راهکاری برای رفع تردید معرفی می‌کنند. در خصوص نسبت فلسفه و سایر علوم، دیدگاه هر دو قابل مقایسه و سنجش‌پذیر است، زیرا هر دو به نحوی باور دارند که فلسفه مبانی سایر علوم را اثبات می‌کند. ابن‌سینا فلسفه اولی را برترین علم می‌دانست که صحیح‌ترین و متقن‌ترین شناخت را به دست می‌دهد، هوسرل نیز پدیدارشناسی را مانند علم متقن عرضه می‌کند و معتقد است که در تاریخ فلسفه تنها در پدیدارشناسی، فلسفه متقن تأسیس شده است. به باور هوسرل فلسفه هنوز چونان علم متقن تحقق نیافته است؛ اما در پدیدارشناسی و با توجه به کشف ساحت آگاهی استعلایی، زمینۀ تأسیس آن فراهم شده است. ابن‌سینا نیز برای تأسیس فلسفه متقن، بستر مطلق و شک ناپذیری تمهید می‌نماید و خودآگاهی انسانی را چونان خاستگاه بنیادین هرگونه علم معرفی می‌کند. در باب تئوریک بودن و کلی بودن فلسفه نیز هر دو دیدگاه مشابه دارند.
صفحات :
از صفحه 5 تا 42
  • تعداد رکورد ها : 3125