آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 4398
 شماره چهارم فصلنامه علمی تخصصی «آکادمیا» انجمن علمی دانشجویی فلسفه دانشگاه فردوسی مشهد (پاییز 1401)
نویسنده:
مجموعه نویسندگان ؛ مدیرمسئول و سردبیر: وحید رستمی
نوع منبع :
مقاله , مجموعه مقالات
منابع دیجیتالی :
جایگاه برهان در حکمت عملی از منظر فارابی، ابن سینا و علامه طباطبایی
نویسنده:
نویسنده:منصوره برادران مظفری؛ استاد راهنما:حسن معلمی؛ استاد مشاور :یارعلی کرد فیروزجایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
برهان روشی قیاسی است برای علم به حقایق موجودات آن گونه که هستند. در دوران معاصر، برخی شناخت افعال ارادی انسان را به صورت برهانی ممکن ندانسته‌اند. حکمت عملی یکی از شاخههای فلسفه به معنای عام است که به افعال ارادی انسان می‌پردازد. این تحقیق به بررسی نسبت این علم با روش برهانی از دیدگاه فارابی، ابن سینا و علامه طباطبایی با مراجعه به آثار ایشان می‌پردازد. از نظر فارابی و ابن سینا، حکمت عملی، مانند فلسفه اولی، طبیعیات و ریاضیات، علمی برهانی و فلسفی به معنای عام است که در آنها از روش برهانی برای شناخت حقایق استفاده می‌شود. در حکمت عملی، حقیقت افعال ارادی انسان و آثار و نتایج آن بررسی و شناسایی می‌شوند. شواهد و دلایلی زیادی بر این مسأله در آثار ایشان یافت می‌شود. علاوه بر حکمت عملی، علوم عملی دیگری که با روش جدلی، خطابی و شعری حاصل می‌شوند نیز وجود دارند که به دنبال کشف حقیقت افعال ارادی و آثار واقعی مبتنی بر آنها نیستند. در آثار علامه طباطبایی از حکمت عملی ذکری به میان نیامده است. ایشان از علوم عملی یاد کرده است که اعتباری و غیربرهانی هستند. از این رو برخی معتقد شده‌اند که حکمت عملی از نظر علامه طباطبایی اعتباری و غیر برهانی است. در حالی که علوم عملی اعتباری با حکمت عملی حقیقی و برهانی متفاوت است؛ این مطلب را می‌توان در آثار فارابی و ابن سینا نیز یافت. با مراجعه به آثار علامه طباطبایی، دانسته می‌شود که ایشان هماهنگ با فارابی و ابن سینا، در کنار علوم عملی اعتباری، به دسته‌ای از گزاره‌های برهانی و عقلی پیرامون اعمال انسان قائل است. این گزاره‌ها با فعالیت عقلی و برهانی کردن گزاره‌های عملی موجود در دین حاصل می‌شوند. به نظر می‌رسد با انسجام بخشی و سامان دادن این گزاره‌ها می‌توان به حکمت عملی مبتنی بر آموزه‌های دینی دست یافت.
مبادی اخلاق از نظر علامه طباطبایی و ایمانوئل کانت
نویسنده:
نویسنده:نساء مقدم حسینی؛ استاد راهنما:محمدرضا عبداله نژاد,مسعود امید
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ایمانوئل کانت فیلسوف شهیر آلمانی، در مبانی اندیشه خود، به بحث اخلاق توجه کرده است. وی با ترسیم منظومه فکری خود، بر این باور است که اخلاق مداری فراتر از هر گونه امر طبیعی یا مافوق طبیعی است. وی با تلاشی که در راستای خلوص اخلاق به انجام رسانده، بر این رای حکم کرده که تنها و تنها اراده خیر است که می‌تواند به دور از هر شائبه غیر اخلاقی باشد. علامه طباطبایی نیز از جمله فیلسوفان مسلمانی است که در آموزه های خود، بر موضوع اخلاق مداری تاکید فراوان کرده است. علامه در مقایسه با کانت، از مرحله ای متعالی تر در اخلاق، سخن به میان می‌آورد. بررسی مبادی اخلاق در دیدگاه های علامه و کانت، ما را به فهم صحیح تری از جایگاه اخلاق در نزد ایشان نیز رهنمون می‌کند. هدف تحقیق در این پژوهش مقایسه مبادی اخلاقی از دیدگاه ایمانوئل کانت و محمد حسین طباطبایی می‌باشد. روش تحقیق بکار رفته در این پژوهش روش توصیفی-تحلیلی می‌باشد. جامعه آماری این پژوهش عبارت است از: منابع مختلف دست اول و دست دوم در دسترس شامل کتب، مقالات، مجلات و سایت های معتبر علمی. روش جمع آوری اطلاعات سندکاوی و فیش برداری منظم و تدوین آنها بوده است. نتیجه یافته های این پژوهش در پی سوالات تحقیق به شرح زیر است: کانت و علامه طباطبایی در رابطه با مبادی اخلاق دارای اختلاف هستند، کانت مبادی اخلاق را از قضایای ترکیبی پیشین می‌داند که زائیده عقل انسانی می‌باشد و طباطبایی مبادی اخلاق را به مسائل دنیوی و اخروی نسبت میدهد.
اطلاق و نسبیت در فلسفه اخلاق ازدیدگاه کانت و علامه طباطبایی
نویسنده:
نویسنده:صادق شهرکی؛ استاد راهنما:حمید اسکندری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در اینجا ما به دنبال تبیین اصول اخلاقی و آموزه‌های اخلاقی و رابطه آن با بحث اطلاق و نسبیت اخلاق هستیم و با بررسی اصول اخلاقی کانت و مرحوم علامه طباطبایی دیدگاه های این دو اندیشمند را در ذیل این مساله توضیح می‌دهیم. همانطور که می دانید مبحث اخلاق دارای اهمیت فراوانی است و دیدگاه مختلفی در این باره بیان شده و اکنون ما به دنبال این هستیم که بیان کنیم مباحث اخلاقی چه رابطه ای با بحث مطلق گرایی و نسبی گرایی اخلاق و مبحث ارزش شناسی گزاره‌‌‌های اخلاقی و کارکرد عقل عملی دارد. در ادامه به صورت مختصر دیدگاه کانت و علامه طباطبایی را بیان می کنیم و با بیان محورهای اشتراک و افتراق این دو اندیشمند، نشان داده می شود که بسته به مفهوم احکام اخلاقی، آیا می‌توان هر یک از این دو اندیشمند را قائل به مطلق گرایی اخلاق یا نسبیت گرایی اخلاق دانست، زیرا هر دو اندیشمند برآن هستند که عقل عملی با معیارهای عقلانی خود می‌تواند خوبی و بدی اعمال را تشخیص دهد. در عین حال چنین به نظر می‌رسد که این دو اندیشمند عقل را به منزله منبع اصلی شناخت احکام ارزشی می دانند که باعث شناخت امور اخلاقی می‌شود. در اینجا باید گفت دیدگاه کانت بر اساس مطلق گرایی پایه گزاری شده و همچنین وی امر مطلق را به عنوان یگانه اصل اخلاقی می داند. در صورتی که در دیدگاه مرحوم علامه طباطبایی چنین به نظر می رسد که وی اخلاق را به صورت نسبی می داند که از مقوله اعتبار است و تاکید می کند افراد بر اساس مقصد و هدف خود ، یک امر را خوب و یک امر را بد می دانند. در پایان به کاستی‌ها و انتقاداتی که به این دو دیدگاه وارد شده است می پردازیم و نتایج حاصل شده از بررسی این دو دیدگاه، کانت و مرحوم علامه طباطبایی در بحث اخلاق را نشان می دهیم.
جایگاه عقل در نظام اخلاقی علامه طباطبایی و کانت
نویسنده:
نویسنده:مریم قلاسی؛ استاد راهنما:محمد کاظم علمی سولا؛ استاد مشاور :مرتضی حسینی شاهرودی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
عقل عملی و کارکرد آن یکی از کهن‌ترین مسائل تاریخ تفکر بشری است که تا عصر حاضر همواره مورد توجه و چالش اندیشمندان غربی، شرقی و اسلامی بوده است. این رساله، رسالت عقل در اخلاق را از جنبه‎های مختلف ازجمله تکون مفاهیم اخلاقی ، تأثیر انگیزشی آن و بررسی کفایت آن برای اخلاقمند شدن را از دیدگاه دو فیلسوف اسلامی و غربی، علامه طباطبایی و کانت، مورد بررسی و تحلیل و نقادی قرار می‌دهد. و مدعی است که علامه طباطبایی در حوزه اخلاق، چه در مقام شناسایی احکام و فضائل اخلاقی و چه در مقام عمل کردن بدان‌ها، علاوه بر عقل عملی، بر نقش دین تأکید می ورزد در نتیجه عقل بشر را برای اخلاقمند شدن کافی ندانسته و علاوه بر عقل، دین را در این زمینه راه گشا می‌داند. در حالیکه کانت در اخلاق چه در حوزه شناسایی و چه در حوزه انگیزشی قائل به خودبسندگی عقل عملی است و در نتیجه قائل به کفایت عقل در اخلاقمند شدن است و به این ترتیب به استقلال اخلاق از دین اذعان می‌کند. این رساله درصدد است با توصیف مستند و جامع وجوه تفارق و تشابه نظریات علامه طباطبایی و کانت درباره جایگاه عقل در اخلاق، به تحلیل و نقادی نظرآن‌ها پرداخته و معلوم دارد که ادعای کدام فیلسوف درباره چنین رسالتی برای عقل از استحکام بیشتری برخوردار است.
برهان‌پذیری وجود خدا و امکان‌سنجی اقامه برهان لمّی بالعرض بر وجود خدا از منظر ابن‌سینا، صدرای شیرازی و محمدحسین طباطبایی
نویسنده:
سید وحید کاشانی ، عسکری سلیمانی امیری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
پژوهش حاضر با هدف امکان‌سنجی اقامه برهان بر وجود خدا از منظر ابن‌سینا، صدرای شیرازی و محمدحسین طباطبایی به روش کتاب‌خانه‌ای و با رویکرد تحلیلی، توصیفی و تطبیقی انجام شده است. در مسئله برهان‌پذیری، بعد از تحلیل دیدگاه‌های فیلسوفان مد نظر چنین نتایجی به دست آمد: نخست، وجود خدا برهان‌پذیر است، برهان‌پذیری به این معنا که اثبات وجود خدا برای انسانْ معقول و منطقی است و امتناع ذاتی ندارد. دوم اینکه، وجود خدا از طریق «برهان لمّی بالذات»، «برهان إنّی از نوع دلیل» و «برهان إنّی مطلق از نوع تضایفی» اثبات‌پذیر نیست. اما از طریق «برهان لمّی بالعرض» و «برهان إنّی از نوع ملازمات عامه» می‌توان وجود خدا را اثبات کرد. در این نوشتار «برهان لمّی بالعرض» برای اثبات وجود خدا پیشنهاد شده است که در آثار ابن‌سینا و صدرای شیرازی نیز وجود دارد. «برهان لمّی بالعرض» وجود نعتی حق‌‌تعالی را اثبات می‌کند و همین مستلزم اثبات وجود نفسی‌اش نیز هست. با این تبیین، مسئله برهان‌پذیری وجود خدا با قاعده «الواجب لابرهان علیه» تعارضی نخواهد داشت، زیرا مفاد قاعده از طریق «برهان لمّ بالذات» بر برهان‌ناپذیری وجود خدا دلالت می‌کند.
صفحات :
از صفحه 7 تا 26
کاربرد زبان در معرفت دینی از دیدگاه علامه طباطبایی و توماس آکوئیناس
نویسنده:
لیلا روستایی پاتپه ، محمد محمد رضایی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
پژوهشهای معاصر در فلسفه دین عمیقا از مسائلی که آفریده ی کاربردهای متمایز زبان دینی می باشد متاثر گردیده است.لذا زبان مقوله ای بسیار مهم وتاثیر گذار در حوزه معرفت دینی است.چرا که امروزه در حوزه دین شناسی،پرسش های تازه بسیاری در باب امهات مسایل دینی ،معرفت دینی وزبان پیش روی ما قرار گرفته است.ازجمله اینکه دین چیست وغایت آن کدام است؟آیا کشف وفهم دین ممکن است ؟ودر این راستا چه قواعد وضوابطی باید در نظر گرفت ؟تفکیک سره از ناسره در معرفت دینی چگونه ممکن است؟ مقاله حاضر در پی آن است که چگونگی شناخت گزاره های دینی ومیزان تاثیر پذیری این شناخت از مقوله «زبان»را از نگاه علامه محمد حسین طباطبایی وسن توماس آکوئیناس مورد بررسی قرار دهد.آنچه مد نظر است شناخت آن دسته از مبانی معرفت شناختی که محدوده برداشت های متعدد از متون دینی را مشخص میکند ودستیابی به پاسخهای منطقی ومستند در جهت چگونگی پاسخگویی وشیوه ی انطباق قرآن کریم بر نیازهای متنوع ومتغیر انسانها در عصرهای گوناگون،می باشد.همچنین است بررسی نظریه «تمثیل»بعنوان تفکر مبنایی توماس آکوئیناس که این مبحث با توجه به نظریه خلقت در نزد آکوئیناس معنا می یابد.
صفحات :
از صفحه 79 تا 92
تحولات نظری در قوۀ وهمی در تطورات تاريخي فلسفۀ اسلامی
نویسنده:
محمد علی اردستانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
قوة وهمیه يكي از قواي اداركي جزئی باطنی نفس است که نقش بسزایی در شناختهای جزئی دارد بگونه‌يی که تنظيم و تعادل مناسبات زندگی بدون آن امکانپذیر نیست. فرا‌‌‌‌‌‌‌‌روي ادراکات اين قوه به فراسوي معانی، آن را در رأس قوای جزئی باطنی قرار داده است. این نوشتار با روش توصیفی‌ـ‌تحلیلی و سنجشی به بررسی تطور ديدگاههاي فيلسوفان اسلامی در اينباره پرداخته است. در این تطور، سه نظریۀ اساسی قابل شناسایی است. در نظریة فیلسوفان مشائی، هر نوع از ادراکات به مبدئی خاص اختصاص داده شده و از اینرو، قوة واهمه مستقل از دیگر قوا بشمار آمده و ادراکات در چهار نوع حسی، خیالی، وهمی و عقلی قرار داده شده است. صدرالمتألهین و علامه‌طباطبایی، هر یک بنوعی این نظریه را مورد نقد قرار داده‌اند. در نظریة صدرالمتألهین قوة واهمه به ساحت قوۀ عاقله ارتقاء یافته و در مرتبة عقل متنزل نشانده شده و ادراکات در سه نوع حسی، خیالی و عقلی قرار داده شده است. در نظریة علامه‌طباطبایی، قوة وهمیه ساقط شده و ادراکات آن به حس مشترک ارجاع داده شده و با اسقاط احساس، ادراکات حسی و خیالی و وهمی، نوعی واحد بشمار آمده و ادراکات در دو نوع قرار داده شده است.
صفحات :
از صفحه 140 تا 141
بررسی مقایسه‌ای محدوده علم غیب پیامبران در تفسیر المیزان و تفهیم القرآن
نویسنده:
عبدالله میراحمدی، زهرا مدرسی راد
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بهره‌مندی پیامبران از علم غیب را اندیشمندان اسلامی به‌اجمال پذیرفته‌اند. در این میان، از دیرباز متفکران مسلمان درباره گستره و میزان کیفیت احاطه پیامبران و اولیای الاهی به علم غیب اختلاف ‌نظر داشته‌اند. وجود آیات نفی‌کننده و اثباتگر علم غیب پیامبران بر این نزاع دیرینه افزوده است. در نوشتار حاضر به روش توصیفی‌‌تحلیلی رویکرد طباطبایی و ابوالاعلی مودودی، به عنوان شاخص‌ترین مفسران معاصر فریقین، درباره علم غیب پیامبران بررسی شده است. بررسی تفاسیر این دو محقق بیانگر آن است که هر دو در پذیرش اصل علم غیب پیامبران اشتراک‌ نظر دارند. از نظر آنها، وحی و علم خدادادی سرچشمه علم پیامبران محسوب می‌شود. در مقابل، در تبیین گستره علم غیب قرائت یکسانی ندارند؛ چنان‌که طباطبایی با کنار هم گذاشتن آیاتی که علم غیب را مختص خدا دانسته و آیاتی که آن را برای پیامبران ثابت می‌کند، نتیجه می‌گیرد که پیامبران از علم غیب گسترده‌ای به اذن الاهی برخوردارند. در مقابل، مودودی با تکیه بر آیات دسته نخست، علم غیب را از غیرخدا نفی می‌کند و با توجه به آیه 26 و 27 سوره جن و جریان افک و نیز با توجه به برخی روایات، علم غیب پیامبران را محدود به حیطه رسالت آنان می‌داند.
صفحات :
از صفحه 85 تا 109
بررسی تطبیقی ادله نظریه «توسعه معنایی الفاظ قرآن» از دیدگاه فیض کاشانی و علامه طباطبایی
نویسنده:
محمدجواد منصورسمایی ، محمد علی مهدوی راد، حامد پوررستمی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
نظریه توسعه معنایی الفاظ قرآن که به دیدگاه «روح معنا» معروف شده، به‌واسطه تجرید امور مادی و حسی، چنان معنای وسیعی به لفظ می‌بخشد که بسیاری از استعمالات معقول و غیرمحسوس آن را نیز حقیقت می‌شمارد. غفلت از بررسی ادله این نظریه، موجب سوء فهم‌های متعددی از سوی پژوهشگران گردیده است. در این مقاله ادله دو تن از بزرگ‌ترین مطرح‌کنندگان نظریه، یعنی فیض و علامه طباطبایی بررسی گردیده است. هیچ‌کدام از این دو اندیشمند این نظریه را به ممنوعیت استعمال مجاز در قرآن و یا تطابق عوالم مستند ننموده‌اند. هردو اندیشمند باوجود تفاوت در بیان نظریه و دلایل مطروحه، در استناد این نظریه به ادله عقلی و ظواهر برخی متون آیات و روایات اشتراک دارند. از استدلال بیان‌شده توسط ایشان معلوم می‌گردد این نظریه تنها در برخی الفاظ به‌کاررفته در آیات و روایات جاری است و اشکالاتی که برخی به‌زعم اجرای این نظریه در تمامی الفاظ مطرح نموده‌اند، موجه نخواهد بود.
صفحات :
از صفحه 5 تا 26
  • تعداد رکورد ها : 4398