مرور درختی موضوعات | کتابخانه مجازی الفبا

مرور درختی موضوعات | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
شامل عبارت باشد
شامل عبارت باشد
 
شامل عبارت باشد
شامل عبارت باشد
تنها فراداده‌های دارای منابع دیجیتالی را بازیابی کن
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 16
مبانی هرمنوتیکی علوم اجتماعی اسلامی
نویسنده:
محمد لگنهاوسن؛ مترجم: منصور نصیری
نوع منبع :
مقاله , ترجمه اثر , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
این مقاله، با مروری اجمالی بر برخی پیشنهادها درباره طرح علوم اجتماعی اسلامی، بر آن است که در همه این پیشنهادها، «تفسیر» و «فهم» نقشی سرنوشت ساز دارند. هرمونتیک به معنای وسیعِ مطالعه تفسیر و فهم مطرح و تحولات آن را با تأکید بر تأثیرات گادامر، به اختصار بیان شده است. در ضمنِ پیشنهادهایی که درباره ارزیابی عقلی دیدگاهایی که ممکن است در زبان های بدواً غیرقابل مقایسه صورت بندی شوند، برخی از مشکلات به کارگیری هرمنوتیک مورد بحث قرار گرفته است. سپس، انگاره هرمنوتیک دینی را با اشاره به دیدگاه های بولتمان، پلانتینگا و نصر مطرح شده است. و بر همین اساس، سه درجه از هرمنوتیک دینی از یکدیگر تفکیک شده است. نویسنده با ارجاع به طرح های ارائه شده از سوی ویلیام چیتیک و لئو اشراوس، تلاش کرده است برخی از مشکلاتی را که فراروی هرمنوتیک اسلامی قرار دارد، حل نماید. مشکلات کاربست هرمنوتیک اسلامی را مرور و راه حل های آن را ارائه نموده است. این دیدگاه را که عینیت علم، مانع از علم دینی است، رد نمود. و این دیدگاه را ترجیح داده است که عینیت، بر بیطرف بودن وابسته نیست، بلکه بر صراحت وابسته است؛ یعنی بر فرایند تصریح به فرض ها و پیش فرض ها و صورت بندی آنها با دقت هرچه بیشتر در پایان، دشواریهایی را که فراروی کاربست هرمنوتیک اسلامی برای علوم اجتماعی قرار دارند، مورد بررسی و پیشنهاد شده است که کاربست هرمنوتیک اسلامی برای علوم اجتماعی باید در ارتباط دیالکتیکی با سنت های علمیای صورت گیرد که سکولار بودن آنها، علم مقدس و به ویژه علوم اجتماعی اسلامی شده را ایجاب کرده است.
بررسی انتقادی مبانی فلسفی هرمنوتیک گادامر
نویسنده:
سید حمید میرخندان (مشکوه)
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
هرمنوتیک گادامر در ادامه دهندة هرمنوتیک هایدگر بوده، در پی شناخت ماهیت فهم و ساختار وجودی آن است، با این تفاوت که گادامر در این مسیر، برخلاف هایدگر، به مسائلی چون فهم متون و آثار هنری، تفسیر امور تاریخی و روش شناسی علوم انسانی نیز پرداخت، بی آنکه درصدد عرضة روش شناسی جدیدی دربارة این علوم باشد. می توان گفت مباحث هرمنوتیک فلسفی گادامر که با بحث انسان شناسی مرتبط است، به مثابة یکی از مباحث عمدة فلسفی است.در این نوشتار، از دیدگاه های او دربارة انسان و فهم، انسان و تاریخ و انسان و زبان بحث می شود؛ سپس این دیدگاه ها بر اساس دیدگاه اسلامی نقد خواهد شد. گرچه دو عنوان آخر در مباحث وی در تحلیل فهم انسانی، یعنی عنوان اول مندرج است، لیکن برای امکان بررسی و نقد دیدگاه های او دربارة تاریخ، فرهنگ و زبان این تفکیک صورت پذیرفته است.
بررسی تجربه‌ی هنری به عنوان امر معرفت شناسانه بر مبنای نظریات هرمنوتیک گادامر
نویسنده:
امیرحسین فقیه دزفولی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مباحث ارائه شده در این پژوهش برای پاسخ دادن به این پرسش است که «تجربه‌ی هنری»، چه در مقام مخاطب اثر هنری و چه در جایگاه فاعل یا خالق آن، دارای چه کیفیتی از ارتباط با «کلیت جهان قابل تجربه که در آن امور، در حال وقوع یافتن هستند» و «تفکر» است؟ برای پاسخ‌گویی به این پرسش به نظریات زیبایی‌شناختی «هانس گئورگ گادامر» رجوع کرده‌ایم؛ و از طریق نظریات او، تجربه‌ی هنری را در نسبت با معرفت و حقیقت مورد بررسی قرار می‌‌دهیم. در این رویکرد هنر و تجربه‌ی زیبایی‌شناختی گشایشی به سوی افقی وسیع قلمداد می‌شود که اساس هستی شناسی فهم و بنیان تجربه‌ی هرمنوتیکی با تکیه بر آن‌ها شکل می‌گیرد.بدین ترتیب اثر هنری، صرفاً متعلق به لذت زیبایی‌شناسی سوژه نخواهد بود، چرا که رسالتی فراتر از آن دارد. به بیان دیگر بر مبنای این رویکرد، حقیقت و زیبایی را در تجربه‌ی اثر هنری نمی‌توان از یکدیگر جدا کرد، چراکه این رویکرد مبنایی برای شناخت حقیقت به دست می‌دهد.آن‌چه که ما در تجربه‌ی هنری با آن مواجه می‌شویم زبان، کلام و گفتار است. « هستی راستین اثر هنری، در آن چیزهایی است که می‌تواند بگوید، و این توانایی فراسوی مرزهای تاریخی می‌رود.»(احمدی،۱۳۸۵، ص۵۸۳) از این منظر، «تجربه‌ی هنری» تجربه‌ی حقیقت است. اما نه حقیقتی که از طریق فرآیندی روشمند به دست آید؛ چرا که حقیقت هنری یک رویداد است. اگر تجربه‌ی هنر یک شکل منحصر به‌فرد از تجربه‌ی زبانی است، و تفکر نیز جز در زبان مقدور نیست و خود زبان ، انتزاعی از آن جهان کلی قابل تجربه است، پس ضرورتاً این سه در ارتباط با یکدیگرند. به واسطه‌ی آدمی، مفاهیم و معانی از طریق زبان ساخته می‌شوند تا در آن کلیت قابل تجربه وقوع یابند و تجربه شوند. هر شکلی از تجربه‌ی هنری، چه تاریخی و چه معاصر، با کیفیتی منحصر به زمانمندی وقوع خویش، در این ارتباط بوجود آمده است. از همین روست که هنر اساساً مستلزم تفسیر و تأویل است. بنابراین می‌توان نتیجه گرفت که هنر، بی‌درنگ و در لحظه به فهم در نمی‌آید و خصلتی زمانمند دارد، و به گونه‌ای غیر زمانی برای خود و ما حاضر نمی‌شود.. گادامر تجربه و تفسیر هنر را نوعی روبرو شدن چیزی با چیز دیگر می‌داند. چنین تجربه‌ای به معنای روبرو شدن با نوعی رویداد و رخداد تاریخی است. رویدادی که در جریان رویارویی ما با زبان هنر روی می‌دهد، که در دیدگاه گادامر گشوده، خاتمه ناپذیر و فراگیر است. اثر هنری هربار تحت شرایط متفاوت، خود را به گونه‌ای دیگر عرضه می‌کند. تماشاگر امروزی نه تنها تصویر را به نحوی دیگری می‌بیند، بلکه چیز دیگری را نیز می‌بیند. یکی از ویژگی‌های اصلی هنر بازنمایی است. بازنمایانگری در هنر به معنای جلوه‌گر شدن محتوا و حقیقتی در اثر هنری است. به عقیده‌ی گادامر، حقیقت یک اثر هنری تنها از طریق محتوا و معنای آن است که می‌تواند خود را عیان کند. فهم ما ناظر بر محتوای اثر هنری است و نه مانند آنچه که زیبایی‌شناسی مدرن مطرح کرده است، معطوف به صورت ظاهری.اثر هنری همانند یک متن در برابر ما جلوه‌گر می‌شود و ما را دعوت به خواندن و فهمیدنش می‌کند. در چنین شرایطی مخاطب اثر هنری این امکان را پیدا می‌کند تا با تفسیر، باز سازی و باز آفرینی، هر متن تاریخی را در زمانه‌ی خود، بخواند و به فهم درآورد. بنابراین هر خواندنی که همراه با فهمیدن باشد، نوعی بازآفرینی و تفسیر است.
همسان سازی تفسیر قرآن و متون بشری
نویسنده:
علی رضوی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
این نوشتار در راستای همسان سازی تفسیر قرآن و متون بشری، دیدگاه های متفاوت درباره فهم پذیری قرآن را ارائه می کند: دیدگاه نخست، نظریه کسانی است که فهم پذیری قرآن را باور ندارند. دیدگاه دوم، باور کسانی است که فهم پذیری قرآن را پذیرفته، اما ویژه پیامبر و معصومان (ع) می دانند. در نگاه نویسنده، این دو دیدگاه نادرست و مستندات آنها ناتمام است. دیدگاه سوم، آیات قرآن را همانند متون بشری فهم پذیر می خواند و انحصارگرایی در تفسیر آیات را نادرست می داند. مستندات این نظریه عبارتند از: 1- توصیفات قرآن از خود؛ 2- آیات تدبر؛ 3- روایات عرضه احادیث بر قرآن؛ 4- روایت توصیه کننده به بهره وری از آیات؛ 5- روایات ارائه کننده روش فهم قرآن؛ 6- فلسفه نزول قرآن؛ 7- تنش های موجود در عرصه تفسیر؛ 8- اشتراک زبانی؛ 9- حکمت خداوند؛ 10ـ ناسازگاری فهم ناپذیری قرآن با فصاحت و بلاغت قرآن مفسرانی که قرآن را فهم ناپذیر می دانند در همسان سازی قرآن با متون بشری با یکدیگر اختلاف دارند، کسانی چونان ابن خلدون آن را پذیرفته و گروهی چون دکتر ذهبی نپذیرفته اند. به نظر می رسد کسانی همچون علامه طباطبایی و آیت الله خویی را می توان از جمله کسانی دانست که همسانی را می پذیرند، چنان که می توان از همسانی یاد شده دفاع کرد و ازتفاوتها در فهم متون گوناگون چشم پوشید.
بررسی نظریه بازی در هرمنوتیک گادامر
نویسنده:
مهدی احراری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
گادامر در پی هستی شناسی فهم و تامل در هستی از طریق هنر است. برای او نه زیباییشناسی بلکه پرداختن به ذات وهستی هنر خاستگاه و نقطه عزیمتی برای تبیین فهم و هستی شناسی آنست.گر چه او همچون برخی از فیلسوفان مدرن قصد پی افکنی ک نظام زیبایی شناسی یا فلسفه هنر مستقل را ندارد،با اینحال مباحث او را راهگشا قلمداد میکنند. او با طرح مفهوم بازی واحاطه آن بر سوژه راهی بسوی گشایش و تقرب هستی و حقیقت به انسان ترسیم میکند.بازی در هنر های نمایشی رکن اصلی است و گادامر با ریشه یابی این مفهوم در زندگی انسانی و تجلی آن در هنر،در ادامه وهمسو با هایدگر سعی در نقد شاخه زیبایی شناسی نظزیه شناخت و تامل در هستی شناسی هنر دارد.بازی از نظر او کلیدی برای تبیین فهم عالم هنری و گام نهادن در راه اتصال به حقیقت هستیست. او بازی را از هایدگر وام گرفته بدین معنا که بازی به تکامل حقیقی بودن هنر میانجامد.گادامر بازی را با هنر پیوند میزند چرا که افق کشف حقیقت هنر است وبازی راهنمای تبیین هستی شنا سانه برای ماست.
هرمنوتیک فلسفی یا فلسفه هرمنوتیکی(درآمدی بر هرمنوتیک هادیگر)
نویسنده:
علی فتحی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
هرمنوتیک با هایدگر (1889ـ1976)، یکی از متفکران و فیلسوفان مغرب زمین، وارد مرحله جدیدی در دوران تاریخی خود می‏شود. دستاورد عظیم هایدگر این است که فلسفه‏ورزی را بر محور هرمنوتیک قرار داد. هرمنوتیک در هایدگر بحث و جدل درباره مفاهیم و مقولات نیست، بلکه اساسا آشکار کردن آن چیزی است که در درون ما می‏گذرد. «دازاین» (Da-sein) بودن = آنجا. اما آنجا بودن اساسا یعنی: عملی کردن حضور و حی و حاضر شدن؛ عملی که از طریق آن و برای آن معنا در زمان کنونی آشکار می‏شود. این مقاله، فلسفی بودن هرمنوتیک را در نظر هایدگر مورد بازکاوی قرار می‏دهد.
هرمنوتیک فلسفی گادامر در بوته نقد
نویسنده:
سید احمد غفاری قره باغ
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
هرمنوتیک ابتدا به مجموعه قواعد تفسیر متن مقدّس می‏پرداخت، ولی طولی نکشید که قدم به حوزه فلسفی نهاد، تا آنجا که در اواخر قرن بیستم، بحث غالب فلسفه غرب گردید. شناخت دوره‏های هرمنوتیکی و تفاوت نحله‏های متعدد هرمنوتیکی کمک زیادی به فهم مقصود طرّاحان آن می‏کند. هرمنوتیک فلسفی در این میان، در پی چاره‏جویی برای تأسیس فلسفه‏ای ناظر به ساختار هستی‏شناختی فهم، ابتدا توسط هایدگر و سپس توسط گادامر، طرّاحی گردید. این مقاله با بررسی نحله‏های هرمنوتیکی، به معرفی تفصیلی هرمنوتیک فلسفی و در انتها، به نقد آن پرداخته است.
هزار جامه ناموزون بر قامت متن
نویسنده:
مصطفی کریمی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
یکی‌ از مبانی‌ اصلی‌ نظریه‌ قرائت‌پذیری‌ متکثر متون‌دینی‌ عدم‌ تعین‌ معنای‌ متن‌ است. زیرا این‌ نظریه‌ مفسر محور بوده‌ نقش‌ اصلی‌ در فهم‌ را از آنِ‌ مفسر و پیش‌فهم‌ها و انتظارهای‌ وی‌ می‌داند. حال‌ آنکه‌ متن‌ هر معنایی‌ را برنمی‌تابد و به‌ هر انتظاری‌ پاسخ‌ مثبت‌ نمی‌دهد. چون‌ زبان‌ یک‌ قرارداد اجتماعی‌ است‌ و الفاظ‌ از طریق‌ پروسه‌ وضع‌ با معانی‌ خاص‌ علقة‌ ویژه‌ پیدا کرده‌ و هنگام‌ استعمال‌ به‌ همان‌ معانی‌ دلالت‌ می‌کند. به‌ علت‌ همین‌ خصوصیت‌ معانی‌الفاظ‌ هم‌ در مقام‌ استعمال‌ (مفاد استعمالی) و هم‌ در مقام‌ دلالت‌ (مراد جد‌ی‌ مؤ‌لف) تعین‌ دارد.اگر معنای‌ متن‌ معین‌ نبود، مفاهمه‌ بین‌ انسانها صورت‌ نمی‌گرفت. بعلاوه‌ تأکید بر مسأله‌ «اشتراک‌ فهم» و «حجت‌ ظهور زمان‌ نزول‌ و صدور» متون‌ دینی، شاهد دیگری‌ بر همین‌ معنای‌ متن، و دلیل‌ به‌ این‌ مطلب‌ است‌ که‌ متون‌ دینی‌ هر قرائتی‌ را نمی‌پذیرد
در باب انتقادهای وندواد بر کثرت انگاری انتقادی گادامر: چند سوال
نویسنده:
علیرضا آزادی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
بیش از چهار یا پنج دهه نیست که هرمنوتیک هایدگر و گادامر مورد توجه اهل تحقیق قرار گرفته شده است؛ با این حال در طول این مدت کوتاه ما شاهد انتقادها و برخوردهای تندی نسبت به اندیشه های هرمنوتیکی آنها بوده ایم. هرمنوتیک فلسفی گادامر، پس از انتظار حقیقت و روش در 1960، با نقدهای بسیار زیادی مواجه شد. یکی از حوزه های مهمی که گادامر در آن با انتقاد مواجه شده معرفت شناسی است. اگر چه موضوع معرفت شناسی نقطه ثقل حقیقت و روش نیست، هرمنوتیک وی این سوال را به ذهن متبادر می کند که ما چه چیزی را می توانیم بشناسیم؟ و اینکه «فهم چگونه ممکن است، نه تنها در علوم انسانی بلکه در کل تجربه بشری از عالم؟» آیا هرمنوتیک گادامر به نسبی انگاری می انجامد، به خود آن چیزی که وی در نقدش بر تاریخ نگاری به آن می تازد؟ پاول واندولد یکی از کسانی است که اخیرا هرمنوتیک گادامر را از منظر هرمنوتیک سنتی مورد انتقاد قرار می دهد. او کتابی با عنوان «رسالت مفسر: متن، معنا و گفتگو» منتشر کرده است که دو فصل نخست آن به ویژه فصل دوم با عنوان «تاویل به مثابه یک رویداد و واقعه: نقدی بر پلورالیسم انتقادی گادامر،» را به حمله به بعضی از وجوه هرمنیوتیک فلسفی گادامر اختصاص داده است. من طرح کلی کتاب او و انتقادهایش بر گادامر را آن گونه که در 62 صفحه اول آن آمده مطرح می کنم. در نتیجه گیری، پنج پرسش یا تناقضی در مورد تئوری تاویل واندولد را مطرح می کنم.
بررسی نقش عقل در فهم دین از دیدگاه شیخ مفید و فیض کاشانی
نویسنده:
علی چهرقانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
نظام فکری شیخ مفید، عقل بنیاد است که درآن می توان از راه احتجاجات عقلی، عقاید وآموزه های دینی را تبیین نمود. ایشان نه تنها در مباحث کلامی و اعتقادی از استدلال های عقلانی بهره برده است بلکه در مباحث نقلی نیز از عقل، بهره فراوان جسته و مطابقت مفاد حدیث با عقل را ملاک صحّت حدیث و مخالفت مفاد آن را با عقل، دلیل بر ضعف وعدم صحت آن می داند.ایشانهمچنین فهم حدیث و درک لوازم آن را بدون نظر عمیق و توجه دقیق عقلانی در آن امکان پذیر نمی داند. به واسطه همین اعتقاد است کهشیخ مفید با اصحاب حدیث، به عنوان جریانی ظاهرگرا به مقابله برخاسته و در ابطال روش و نفی شیوه سلوک دینی آنان سعی بلیغ نموده است. شیخ مفید این رویکرد عقلانی خود را نه از دیگر مکاتب همچون معتزله گرفته است بلکه آن را برخواسته از آموزه های اصیل شیعی می داند که با پیروی از آنها، در پی انسجام ونظم هر چه بیشتر کلام شیعی کوشیده است. همچنین فیض کاشانی به عنوان دیگر متکلّم برجسته شیعی، اندیشمندی است که به دین،نگاه عقلانی داشته و با استناد به آیات و روایات برای عقل جایگاه ومنزلتی والا قائل شده و آن را هم سوی شرع می داند و بلکه در مواردی فهم شرع را نیز متوقف بر عقل می داند.گرچه او در احکام عملی، شأن و منزلت صدور حکم را از عقل سلب کرده اما در عین حال بر خلاف اخباریون که برای عقل ارزشی قائل نبوده و تنها به ظواهر آیات و روایات می نگرند، در تبیین احکام نظری و اعتقادی دین وتفسیر آیات و روایات به روش عقلانی پرداخته و تلاش خود را به این مسئله معطوف کرده است تا معرفت حاصل از طریق فلسفه را- که نزد ملاصدرا آموخته بود - از طریق اخبار و احادیث تبیین نماید.
  • تعداد رکورد ها : 16