جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1645
نقد و بررسی گستره معرفت در اندیشه کانت
نویسنده:
میرزا حسین نظری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
طرح مبحث معرفت شناسی در این پژوهش در راستای پاسخگویی به این پرسش اساسی صورت بسته است که قلمرو وگستره‌ی معرفت تا کجاست؟ آیا معرفت محدود به ساحت تجربه حسی است، محدوریت گستره‌ی معرفت به عرصه تجربه چه چالشها و بحرانهای اندیشه سوز را در پی دارد؟ آیا معرفت ما تقدم کانت رافع مشکلات معرفت شناختی است؟ در این پژوهش بر آنیم با نگاهی انتقادی به گستره‌ی معرفت از منظر کانت، به این پرسشها پاسخ گفته و به نقد و آسیب شناسی گفتمان معرفتی کانت بپردازیم. در ادامه توضیح داده خواهد شد که نظام معرفت شناختی کانت فی الواقع تبیین شرایط تکون معرفت علمی است. دغدغه کانت این بود که اصولا شروط تحصیل و تحصل معرفت و حدود گستره تواناییهای علمی وعقلانی آدمی در پروسه‌ی معرفت سازی چیست؟ در این مقال با استفاده و استمداد از متد و روش توصیفی و تحلیلی سعی می شوداین دقیقه آشکار شود که آیا با نشر و تولید فلسفه نقدی کانت بحرانها و چالشهای معرفت سوز در ساحت مباحثی اپیستمولوژیک و معرفت شناختی قابل دفع و رفو است؟ در نهایت به این نکته پبرداخته می شود که گفتمان انتقادی کانت یه تنها مشکلات معرفت شناختی را اعمار و مهندسی نکرد که پارگیهای فراخ درهندسه حکمت و معرفت افکند. از این رو به منظور به مرام و مراد کانت این گفتار در چهار محور استخوان بندی می شود، و در محور چهارم اندیشه معرفت شناختی کانت به ترازو وتیغ نقد سپرده می شود و در فرجامین امر به اتکاء به حکمت صدرایی و با ارائه راهکار برون رفت از بحرانی معرفت شناختی، شکافهای حصار حکمت و معرفت مهندسی خواهد شد.
مقایسه‌ی نفس از دیدگاه سهروردی و کانت
نویسنده:
اسماء شاهمرادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
رویکرد‌های سهروردی و کانت، به عنوان دو تن از برجسته‌ترین فیلسوفان شرق وغرب، به مسئله‌ی نفس تفاوت‌های بنیادین، و همزمان شباهت‌های جالب‌توجهی با هم دارند که بررسی آنها منوط به آشنایی با نظریه‌ی نفس هر دو فیلسوف است. اساس رویکرد سهروردی به نفس را تعریف او از «نور اسپهبد» تشکیل می‌دهد که بر طبق آرای او به عنوان مدبر جسم نسبت به خود «خودآگاه» است و این خودآگاهی را از علم حضوری خود نسبت به خویشتن خویش به دست می‌آورد. نظریه‌ی اشراقیِ نفس سهروردی بر نوعی تعریف نوافلاطونی نفس استوار است. این در حالی است که کانت، به عنوان یکی از بزرگ‌ترین مخالفان اندیشه‌های نوافلاطونی، اساساً با هر نوع علم حضوری مخالف است و نفس را در مقام یک چیزدرخود (شئ فی‌نفسه) یا نومن ناشناختنی می‌داند، زیرا از طرفی چونان یک نومن به شناخت درنمی‌آید و از طرفی ادراک حضوری انسان‌ها به «منِ» خود هیچ اعتبار شناختی‌ای ندارد. این «من استعلایی» که کانت تبار آن را در مابعدالطبیعه‌های سنتی پیش از خود، به‌ویژه در دکارت و هم‌مسلک‌های خردگرای او می‌جوید، هرچند شرط بنیادین تشکیل نظام مفاهیم پیشین فاهمه و بنابراین پایه‌ی انسان‌شناختیِ ادراک است، اماخود ادراک‌شدنی نیست و احکام آن را باید نه در حوزه‌ی شناخت یا عقل نظری، بلکه در گستره‌ی اخلاق و عقل عملی جُست. همین نکته بنیاد تفاوت ژرف دیدگاه دو فیلسوف به مسئله‌ی نفس را تشکیل می‌دهد. در کنار این تفاوت اصلی، اختلافاتی هم در مورد قوای نفس، ادراک عقلی و اساساً خودِ عقل، و نیز مفهوم علیت نزد دو فیلسوف می‌توان یافت. با این همه نگرش آنها شباهت‌هایی نیز با همدیگر دارد که از آن‌جمله می‌توان به همانندی‌های نسبی در برداشت‌های سهروردی و کانت پیرامون بقای نفس و همچنین لذتِ استکمالیِ نفس اشاره کرد.کلیدواژگان: سهروردی، کانت، نفس، علم حضوری، فاهمه، نور اسپهبد، عقل فعال، پدیدار، ذات معقول، من استعلایی
نقد اخلاق راس در پرتو نقد اخلاق کانت
نویسنده:
امین خانم عمرانی نوش آبادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
کانت از برجسته ترین فیلسوفان عصر روشنگری است که با آراء فلسفی خود تحول عظیمی را در فلسفه مغرب زمین رقم زد. نظریه وی در باب اخلاق یکی از مهمترین و بحث انگیزترین نظریات در قلمرو فلسفه اخلاق به شمار می رود که نقدهای بسیاری را هم از سوی فلاسفه هم مشرب خود و هم از سوی فلاسفه ای که دارای مشرب فکری متفاوتی با وی بوده اند بدنبال داشته است. از جمله فلاسفه ای که در زمره فلاسفه هم مشرب کانت به شمار می روند دیوید راس می باشد وی علی رغم پذیرش شاکله تنسیق های کانت معتقد به برخی از ناسازگاریهای درونی در دستگاه اخلاق کانتی است. این تحقیق درپی آن است با بررسی نظریه کانت و راس در باب اخلاق سئوالات زیر را مورد توجه قرار داده و پاسخ آنها را ارائه نماید: 1- نظریه کانت در فلسفه اخلاق چیست؟ 2- نظریه راس در فلسفه اخلاق چیست؟ 3- نقدهای وارده بر کانت از نظر راس کدام است؟ و 4- چه نقدهایی براخلاق راس با درنظر گرفتن اخلاق کانت وارد است؟در پاسخ به سئوال اول مشخص شد آنچه فلسفه کانت را برجسته می کند، نظریه معرفت اوست. او معرفت مستقل از تجربه را با دو معیار ضرورت و کلیت از معرفت تجربی جدا کرده و در موضوع اخلاق، تفکر خود را بر نوعی احکام و قضایای پیشین استوار می کند. او مفاهیمی چون اراده خیر و وظیفه را به طور مبسوط مورد تحلیل قرار داده و عملی را دارای ارزش اخلاقی می داند که از روی وظیفه و از سر احترام به قانون انجام شود. کانت همه امرها را به دو دسته اوامر مشروط و مطلق تقسیم بندی می نماید و بیان می کند که اوامر مشروط بیانگر ضرورت یک عمل است و اوامر مطلق علاوه بر ضرورت متضمن یک قانون است. از نظر او اوامر مطلق پایه و اساس اخلاق است. برهمین اساس سه صورت بندی با عناوین قانون عام، غایت بودن و قانون گذاری برای جامعه اخلاقی از امر مطلق بدست می دهد. در پاسخ به سئوال دوم بیان می شود که راس از جمله فلاسفه شهودگرایی است که معتقد بود برای تعیین روایی و ناروایی یک عمل نمی توان انتزاعی اندیشید. او ضمن اذعان به این مطلب که می توان تعدادی از قواعد اخلاقی را بدون استثناء صادق دانست، ولی براین باور بود که آنچه کنشگر اخلاقی را در رسیدن به داور اخلاقی موجه مدد می رساند وظایف واقعی است. او وظایف را به دو دسته «وظایف درنظر اول» و «وظایف واقعی» تقسیم می نماید. و بیان می کند در قلمرو وظایف درنظر اول بعضی تکالیف از بعضی دیگر الزام آورتر است و نمی توان یک قاعده کلی در اختیار داشت که مبین این باشد که اگر تعارض بین وظایف در نظر اول پدید آمد چه باید کرد. نهایتاً راس پیشنهاد می کند برای رسیدن به داوری اخلاقی موجه در صورت بروز تعارض باید از شهود بهره گرفت. در پاسخ به سئوال سوم مشخص می گردد که نقدهای وارد به کانت در دو دسته نقدهای مبنایی و بنایی قابل بازشناسی است. راس مطلق گرایی کانتی را نقد می کند و معتقد است که این مسئله موجب ناسازگاری هایی در دستگاه اخلاقی کانت شده است، راس براین باور است که هرچند کانت داوری های اخلاقی برمبنای تجربه را در دستگاه اخلاقی خود نفی می کند ولی در بحث اخلاق ناگزیر از رجوع به تجربه شده است. در پاسخ به سئوال چهارم این نتیجه حاصل شد که گرچه راس سعی بر آن داشت با بکارگیری عناصر تجربی و غیرتجربی ناسازگاری های درونی دستگاه اخلاقی کانت را برطرف نماید، ولی هنگام شرح و بسط نظرات خود، ناسازگاری های دستگاه اخلاق کانتی را به دستگاه اخلاقی خود منتقل نموده و نتوانسته است در این امر توفیقی حاصل نماید. از جمله مشکلاتی که در دستگاه اخلاقی راس بوجود آمد این بود که وی نتوانست وظایف اخلاقی را که تعین و جنس وجود شناسانه متفاوتی دارند با هم ترکیب نموده، نحوه ترکیب آنها را توضیح دهد.
مساله امکان در فلسفه کانت و نقادی آن از دیدگاه صدرالمتالهین
نویسنده:
عسکر دیرباز
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در سلسله تفکر فلسفی، فلسفه کانت یکی از حلقه هایی است که نمی توان آن را نادیده گرفت. این فلسفه، در عین پیوند وثیق با حلقات پیشین، تاثیر ژرف و شگرف در حلقات پسین دارد. در میان اجزا و ارکان فلسفه کانت، مقولات فاهمه بخاطر نقش آنها در تبیین عینیت، کلیت و ضرورت قضایا، دارای اهمیت ویژه ای است. مقولات جهت، بلحاظ خصوصیاتی که کانت برای آنها قائل است با مقولات کمیت، کیفیت و نسبت، در عین تعامل تفاوتی بارز دارد. مقوله امکان علاوه بر اوصاف خاصی که در مقابل مقوله فعلیت و ضرورت دارد، واجد امتیازات مقولات جهت و مقوله بطور کل نیز هست. خاستگاه حکم ظنی و در نتیجه تامین کننده احتمال صدق قضیه و حکایت گری از رابطه مدرک با متعلق معرفت از جمله این خصایص است. با این حساب تنها آنچه بر حسب مقولات، ممکن المعرفه باشد، ممکن التحقق خواهد بود. در امکان بعنوان اصل، آنچه مطابق با شرایط صوری تجربه باشد، ممکن التحقق دانسته می شود. بدین ترتیب مقوله امکان در محدوده معرفت تجربی، اعتبار یافته ‏‎Contingent‎‏در نسبت با واجب الوجود امری غیرمعتبر می باشد. بلحاظ آنکه در فلسفه صدرالمتالهین معرفت فلسفی، حتی فراتر از حیطه تجربه، معتبر و قابل دفاع منطقی است، ‏‎Contingent‎‏ در نسبت با واجب الوجود، در برهان امکان و وجوب تبیین معتبری می یابد. تبیین فلسفی، خاستگاه و اعتبار امکان بعنوان معقول ثانی فلسفی، قابل دفاعتر از مقوله امکان بعنوان صورت محض فاهمه دانسته شده، رای کانت در این باره، قابل تجدید نظر معرفی شده است. در این رساله، ضمن استدلال بر دعاوی یادشده، اولا استناد کانت به آنها که استنباطی از مجموعه آرا اوست مدلل شده، ثانیا شالوده هایی از فلسفه صدرالمتالهین که هم حوزه با نقطه نظرات کانت در باب مساله امکان است گزینش شده و چالش آنها بلحاظ مبادی، مبانی و لوازم مورد بررسی قرار گرفته است.
نسبت عقل و دین در فلسفه کانت
نویسنده:
اسماعیل سعادتی خمسه
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی,
چکیده :
نسبت دین و عقل در فلسفه کانت از جمله موضوعاتی است که داوری سریع و قطعی در مورد آن دشوار است. در این مقاله سعی می‌شود با توجه به آثار مهم کانت و به‌ویژه با تأکید بر دین فقط در محدوده عقل موضع حقیقی و واقعی کانت در این مورد کشف و تشریح شود. با توجه به ایده‌آلیسم استعلایی و اصالت‌بخشی به خودآیینی عقل در فلسفه نقدی و نیز با دقت در استعاراتی که کانت در آثار خود به کار می‌برد، به این نتیجه متمایل می‌شویم که در ساختمان فکری کانت اموری از قبیل خدا، وحی، دین و جاودانگی هر چند به اشکال مختلف مورد توجه و گاه مورد تأکید قرار گرفته است؛ ولی این امور یا به‌عنوان اصل موضوعه اثبات نشده اخلاق و ایده ذهنی فرادید هستند و یا اهمیت و اعتبار آن‌ها تا اندازه‌ای است که هم‌سو و هم‌ساز با اصول و قواعد وضع شده توسط عقل خودآیین بشری و وجدان‌گاه معینْ این عقل و گاه پشت‌گرم به چنین عقلی باشد. خدا در نهایت در اندیشه‌ی کانت به جامعه مشترک‌المنافع اخلاقی، که جامعه مبتنی بر فضیلت محسوب می‌شود، تحویل می‌رود؛ و جاودانگی نیز از جنبه فردی و شخصی خارج شده به امیدی نوعی و جمعی برای تحقق چنان جامعه‌ای تبدیل می‌شود. بدین ترتیب، وحی به‌عنوان پدیده‌ای شخصی، همچون خواب، تا آنجا مورد توجه است که هم‌سو و سازگار با قواعد و قوانین و آرمان‌های عقل خودآیین، اعم از نظری و عملی، باشد؛ وگرنه، علی‌الاصول، مانند خواب نوعی جنون موقت و خروج از ساحت اجتماعی انسان به شمار آمده و به طور ضمنی و با ظرافت تمام چوب رد و انکار می‌خورد.
صفحات :
از صفحه 73 تا 105
بررسی رابطه هنر معماری و اخلاق در تمدن‌های ایران و غرب
نویسنده:
محمد صادق موسیوند
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
توجه به رابطه و نسبت مسائل اخلاقی با ساحت های هنری و حرفه ای معماری با توجه به تاثیر این فن - هنر در ساختارهای جامعه از طریق شکل دادن به محیط کالبدی و فضای قابل زیست انسانی اهمیت زیادی دارد. مقاله حاضر ضمن ارائه تعریف حکما و فلاسفه ایران و مغرب زمین درباره مفاهیم مرتبط با هنر، زیبایی و اخلاق، رابطه اخلاقیات با هنر و زیبایی در حوزه تمدنی ایران و غرب و تناسب و ارتباط اخلاقیات و هنر معماری را در این دو حوزه بررسی کرده است. جلب توجه مهندسان، پژوهشگران و همه منتفعان به وجوب حضور اخلاقیات در آفرینش های هنری و معماری، تبیین یک رابطه مفید و مستقیم بین مفاهیم اخلاقی و هنر معماری با توجه به پیشرفتها و تغییرات سریع در علوم و تکنولوژی و نیز حوزه های هنر و علوم انسانی از نتایج مورد انتظار این پژوهش است.
صفحات :
از صفحه 145 تا 163
شاکله‌سازي و کارايي آن در نقد اول کانت با تأکيد بر مفهوم «مکان»
نویسنده:
عقیل فولادی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
شاکله‌سازي قوة خيال يکي از مباحث نقد عقل محض کانت است که اهميت آن مورد مناقشة شارحان قرار گرفته است؛ برخي آن را بحثي تصنعي پنداشته‌اند و برخي ضروري. سخن نگارنده در اين مقال، ضرورت اين بحث براي نقد اول کانت است. البته شاکله‌ها چنانکه کانت مي‌پنداشت، منحصراً زماني نيستند بلکه «مکان» نيز حداقل در بعضي از شاکله‌ها دخيل است. کانت به واسطة شاکله‌ها از سويي، کارکرد «ابژکتيو» مقولات محض فاهمه را در شناخت نظري ما تبيين مي‌کند و بدين‌وسيله خود را از شک هيومي‌مي‌رهاند؛ و از سوي ديگر، شناخت سنتي مابعدالطبيعه را به چالش مي‌کشاند. از نظر وي، نهايت شناخت نظري ما مجموع اعيان زماني- مکاني از مجراي خيال است و فراروي از اين محدوده نارواست.
نظرية ملاصدرا و کانت در باره هليات بسيطه
نویسنده:
محمدکاظم علمی, مریم قلاسي
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
هلية بسيطه قضيه‌اي است که محمول آن »وجود» است. از مسائل مهمي‌‌که در مورد اين قضايا مطرح مي‌‌شود اين است كه آيا اساساً مي‌‌توان چنين قضايايي را پذيرفت؟ اين نوشتار درصدد ارزيابي نظر ملاصدرا و کانت در مورد هليات بسيطه است که نخست به بررسي نظرات هر کدام از اين فيلسوفان به طور مجزا و سپس به تشابهات و تناظرات نظرات آنها و در پايان به ارزيابي نظر آنها خواهد پرداخت و به اين نتيجه مي‌‌رسد که نظرات ملاصدرا در خصوص هليات بسيطه(يعني1. ثبوت الشيء؛ 2. عارض ماهيت؛ 3. عکس الحمل؛ 4. تجريد همراه تخليط) قابل تقليل به دو راه‌حل (1. مبتني بر اصالت ماهيت؛ 2. مبتني بر اصالت وجود) است و از سوي ديگر نظر کانت اين است که هليات بسيطه تحليلي و ترکيبي نيستند، بنابراين به انکار اين قضايا پرداخت. اين نوشتار بر آن است که با بيان دو راه‌حل ملاصدرا مي‌‌توان از نتايج مشکل‌آفرين رويکرد کانت به مسئلة هليات بسيطه خارج شد.
بازشناسی مفهوم خدا در عقلانیت نظری كانت
نویسنده:
رضا بخشايش
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
کانت یکی از مهم‌ترین فیلسوفان تحول‌آفرین در غرب است. او با نگارش کتاب نقد عقل محض، محدودیت‌های تفکر عقلانی را بیان کرد و با این کار، ضمن منضبط نشان دادن عقل، مبناگروی را که مدتی بر تفکر فلسفی غرب حاکم بود، خدشه‌دار ساخت. او بین رأی، باور و معرفت فرق می‌گذارد و معرفت را حاصل اطلاق مقولات بر پدیدارها می‌داند. کانت با انضباط عقل به این نتیجه می‌رسد که عقل نمی‌توانددر برخی از حوزه‌ها دخالت کند. یکی از این موارد، مسأله وجود خداست. او بر این باور است که عقل انسانی نمی‌تواند وجود خدا را اثبات کند؛ البته او در حوزه عقل عملی از طریق خاصی وجود خدا را اثبات می‌کند. ما در این مقاله بر آنیم تا این ادعای کانت را که «عقل نظری نمی‌تواند وجود خدا اثبات کند» را بررسی و نقد کنیم. مدعای اصلی ما آن است که برخلاف ادعای کانت، خود او در عقل محض، محتاج پذیرش خدای استعلایی است.
صفحات :
از صفحه 141 تا 162
تبیین و نقد دیدگاههای کانت درباره صلح و طرح زمینه‌های تربیتی آن در برنامه درسی صلح محور
نویسنده:
مصطفی قادری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیده ندارد.
  • تعداد رکورد ها : 1645