جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
چیستی اصل امر به معروف و نهی از منکر از منظر ابن ابی الحدید و شیخ محمد عبده با تأکید بر شرح نهج البلاغه
نویسنده:
محدثه بنی عامر حصاری؛ استاد راهنما: زکریا بهار نژاد؛ استاد مشاور: مصطفی آذرخشی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
امر به معروف و نهی از منکر امری واجب است؛ از همین رو شروح ابن ابی الحدید و محمد عبده از نهج البلاغه مورد بررسی قرار گرفته است، با وجود این که شروح از یک مرجع می‌باشد و اشتراکات بسیاری دارد، ولی در جاهایی تفاوت هایی نیز دیده می‌شود که در این تحقیق به تطبیق و مقایسه آن ها پرداخته شده است. این اصل از نظر بیشتر فرق اسلامی جزء فروع دین می‌باشد اما معتزله آن را از اصول دین خود به شمار می‌آورند با توجه به اینکه ابن ابی الحدید فردی معتزلی است، این اصل را واجب و از اصول دین می‌داند اما محمد عبده آن را واجب ولی از اصول دین نمی‌داند و در عین حال نوع آن را هر دو واجب کفایی می‌دانند. هر دو شخصیت با وجود اهل تسنن بودن به حضرت علی علیه السلام معتقد و او را دانا و حکیم می‌دانند؛ حتی در جاهایی اعتراف به بیشتر بودن فضل و حکمت حضرت که از همگان (حاکمان بزرگان و دانشمندان) بیشتر است می‌کنند. امر به معروف از نظر ابن ابی الحدید از آن جهت که مصلحت عوام است پس واجب است و عملی پسندیده است و نهی از منکر از آن جهت که نهی ظلم، دروغ و... است، پس باز واجب است. محمد عبده نیز همین مسئله را بیان می‌کند که امر به معروف برای مصلحت مردم است و نهی از منکر جلوگیری از نادانان و سفیهان است پس باید حتماً انجام شود و چون این اصل حساب شده و درست باید انجام شود برای امر به معروف ونهی از منکر شروطی از شروح نهج البلاغه استخراج شده که از این قرار است: 1. فرد آمر یا ناهی اطلاعات و آگاهی کامل درباره کاری که می‌خواهد امر یا نهی کند را داشته باشد2. اگر احتمال دهد در فرد مقابل تاثیر دارد به انجام آن بپردازد و هم اینکه فرد آمر و ناهی باید به خود آن عمل کند البته در اینجا محمد عبده فقط شرط کمال نهی از منکر می‌داند اما ابن ابی الحدید آن را واجب می‌داند و می‌گوید بر فرد واجب است که به معروف عمل و به آن دعوت کند و از منکر دوری کند و دیگران را از آن منکر دور کند. حضرت مراتبی نیز برای امر به معروف و نهی از منکر بیان می‌کند اول هر کس باید منکر را در قلب خود نهی کند سپس آن را به زبان بیاورد، در صورتی که امکان‌پذیر نبود با دست و شمشیر باید متوسل شود ولی حتماً مراحل به ترتیب باید انجام شود و هر کس حتی اگر یکی از مراحل را به فراموشی بسپارد آن خصلت نیک را از دست داده و اگر تمامی مراحل انجام نشود به این معنا که این عمل به کلی انجام نگیرد فرد مانند مرده‌ای میان زندگان است. هر دو با توجه به آنچه که از نهج البلاغه نقل کرده‌اند معتقدند که امر به معروف و نهی از منکر در تمامی ابعاد سیاسی، تربیتی و اجتماعی تاثیرگذار است؛ اگر فرد توسط این اصل از کودکی به معروف امر و از منکر نهی شود به درستی آن کودک تربیت می‌شود. از نظر بعد سیاسی نیست هر فرد در جامعه وظیفه این عمل به این اصل را دارد. اولا حاکم باید از پاکان باشد و خود نیز پیش از رسیدن به حکومت خود را آماده کند تا از منکرات دوری و به انجام واجبات بپردازد و زمانی که حاکم شد مردم را امر به معروف و نهی از منکر کند اما اگر حاکم فاسق باشد مردم نباید به خاطر از دست دادن روزی یا جانشان بهراسند چون این موارد فقط در دستان خداست و باید به این اصل بپردازند تا جامعه به سمت نابودی نرود.
مناظرات في الإمامة
نویسنده:
تالیف و تحقیق: عبدالله الحسن
نوع منبع :
کتاب , مناظره،گفتگو و میزگرد , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
أنوار الهدی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
کتاب حاضر مجلد سوم از مجموعه چند جلدی "مناظرات في الإمامة" که به بیان مناظرات انجام شده حول و حوش مسئله امامت ، می باشد. در کتاب حاضر مناظرات بسیاری از جمله امام علی ، امام حسن و حسین، شیخ صدوق ، شیخ مفید، دکتر تیجانی ، سلمان فارسی ، فاضل مقداد، ابوذر غفاری ، هشام بن حکم، شیخ مفید، ابن ابی الحدید، علامه حلی و... درباره امامت ذکر می شود.