جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 193
هویت شیعی در عصر صادقین(ع) با تأکید بر ارتباطات میان مذهبی و میان فرهنگی
نویسنده:
غلامرضا پرهیزکار
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در این رساله، در پی شناخت چیستی هویت شیعیان در عصر امام باقر(ع) و امام صادق(ع) و بیان چگونگی شکل‌گیری آن هستیم و دست‌یابی به این شناخت، با ارزیابی نقشی که ارتباط با دیگر مذاهب و فرهنگ‌ها در شکل‌گیری هویت داشته صورت می‌گیرد. در مقام بیان چگونگی شکل‌گیری هویت، به شرایط کلی حاکم بر جامعه و فرهنگ و ارتباطی که شیعه با دیگری‌هایش داشته و این که چگونه این عوامل بر جهت‌گیری هویت شیعیان اثر گذاشته و البته به فراخوان‌هایی که از سوی امام باقر(ع) و امام صادق(ع) با توجه به شرایط مذکور صورت ‌گرفته و شیعه را به گونه‌ای خاص از «بودن» فرا‌خوانده، توجه گردیده است. این گونه پرداختن به موضوع با عنایت به نظریه و روش تحلیل گفتمان لاکلاو و موفه و در پی تغییراتی که در این نظریه انجام گرفت، صورت پذیرفته است. از دو عامل ارتباطات میان مذهبی و میان فرهنگی، نقش ارتباطات میان مذهبی بر جهت‌دهی به هویت شیعیان برجسته بود و ارتباطات میان فرهنگی در آن دوره هر چند باعث برخی تغییرات می‌گشت اما از آن جا که نسبت به دیگر فرهنگ ها با معیار مذهبی، داوری انجام می‌گرفت؛ بنابراین نقش آن در ذیل نقش مذهب قابل پی‌گیری بود. برای توصیف هویت و بیان چگونگی شکل‌گیری آن، ضمن بحث از زمینه‌های ساخت هویت به پنج بعد فقهی، کلامی، نژادی- قبیلگی، سیاسی و اقتصادی هویت شیعیان پرداخته شد. از نتایج مهم بحث آن است که دال اصلی و مرکزی سازنده هویت شیعی امامت است. شیعه ضمن حفظ ارتباطات اجتماعی با دیگران، به تدریج خود را از طریق اهتمام به امام از دیگری‌های خود جدا و متمایز ساخت. امامت، ضمن آن که خود بخشی از هویت است در ساخت دیگر ابعاد هویتی شیعیان نیز نقش آفرینی می‌کند. در صورتی که امامت از شیعه گرفته شود، عمیق‌ترین نوع از بحران هویت برای شیعه رقم خواهد خورد و به استحاله و اضمحلال آن خواهد‌ انجامید. دال مرکزی امامت، خود با دال‌هایی چون، اهل بیت پیامبر(ص)، محبت، وصایت، ولایت و علم، ساخته می‌شود و در کنار آن، هویت شیعه علاوه بر امامت، با دال‌های طینت برتر، پایبندی به میثاق، علم، مومن بودن، عمل صالح، مذهب حق و اهل سعادت، تقیه و برخی نمادهای خاص فقهی و کلامی و برخی دال‌های دیگر ... ساخته می‌‌گردد.
روش‌شناسی اجتماعی حضرت علی علیه‌السلام در نهج‌البلاغه
نویسنده:
زهرا صالحی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
تحقیق حاضر به دنبال استنباط روشی برای شناخت مسائل اجتماعی در میان معارف اجتماعی مطرح در نهج‌البلاغه می باشد . در بررسی مبادی و اصول بنیادین نهج البلاغه چنین استنباط می شود که ، اداره جهان به صورت تک قطبی با محوریت و اصالت خداوند سبحان است . این عالم یک کلیت یکپارچه است و بین جماد و گیاه و حیوان و انسان یک رابطه ارگانیک وجود دارد .و در واقعیک نگاه سلسله مراتبی به عالم وجود دارد یعنی عرصه های شناختی ، ارزشی ، اخلاقی ، احساسی و رفتاری از یکدیگرجدانیستند. در نهج البلاغه پدیده‌های جهان حائز سیر عمودی و ارتباط با مبدأ و معاد هستند. در واقع سخن از مبداء فاعلى و مبداء غایى سیر و تحول موجودات است. انسان در اندیشه نهج البلاغه موجودی استدو بعدی دارای هویت واحد و ثابت . بعد غیر مادیوجود انسان حکایت از شدت اتصال و ارتباط انسان با خداوند سبحان دارد. و این شرافت انسان را به مقامى مى‌رساندکه مسجود فرشتگان و خلیفه خدای سبحان می شود.از آنجایی کههستی شناسی در هر اندیشه ایی بر معرفت شناسی آن انعکاس دارد بر مبنای هستی شناسی توحیدی ، معرفت شناسی پدید می آیدکه ملهم از الهیات توحیدی می باشد . در نتیجه ابزار و شیوه معرفتی در نهج البلاغه نیز متأثر از این رویکرد است. نهج البلاغه از منابع معرفتی تغذیه می کند که در طول یکدیگر قرار دارند و به گونه ای در تعامل با یکدیگر واقع می شوند که ره آوردهای علمی آنها هرگز در تقابل با یکدیگر قرار نمی گیرند. در اندیشه حضرت علی ? نه تنها به یکی از شیوه های معرفتی اصالت داده نمی شود بلکه به نوعی ، هماهنگی و پیوندبین معرفت حسی و معرفت عقلی و معرفت شهودی و وحیانی برقرار است. از این منابع هماهنگ می توان برای فهم بهتر روابط و ساختارهای اجتماعی استفاده نمود.در ثانیاین هماهنگی و پیوند فرصت ظهور و بروز رویکردهای متنوع معرفتی رادر این اندیشه اجتماعی فراهم می‌کند. این اندیشه علاوه بر رویکرد توصیفی قابلیت رویکرد تبیینی را نیز دارد و نه تنها به سطح خرد می پردازد بلکه سطح‌کلان را هم لحاظ می کند.همچنین ظرفیت بروز رویکردهای دیگر از جمله رویکردهای کارکردی وتضاد ،‌ رویکرد انتقادی را هم دارد .
بررسی انتقادی روش‌شناختی مکتب فرانکفورت از منظر رئالیسم صدرایی
نویسنده:
فاطمه عبداله ابادی کهن
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مارکوزه، آدورنو و هورکهایمر سه تن از مهمترین متفکران نسل اول مکتب فرانکفورت هستند که پایه های نظریه انتقادی را بنا نهاده اند. مکتب فرانکفورت متاثر از مارکس به نقد سرمایه داری پرداخته و دامنه نقد آن را در حوزه های فرهنگی گسترش داده است. نظریه انتقادی رسالت خود را آگاهی دادن به انسان ها جهت رهایی از سلطه خرد ابزاری و آگاهی های کاذب می داند. در این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی به استخراج مبانی این نظریه در چهارچوب روش - شناسی بنیادین پرداخته و سپس این مبانی را از منظر رئالیسم صدرایی مورد نقد قرار میدهیم. مبانی هستی شناسی نظریه انتقادی ماتریالیستی است، در حیطه معرفت شناسی، وجود واقعیت بیرونی را پذیرفته اند، ولی فهم آن را برساخته تاریخ و متاثر از ایده ها می دانند. آنچه معرفت شناسی این نسل از مکتب فرانکفورت را از دیگر نسل های آن جدا ساخته است، معرفت شناسی مبتنی بر نفی و نقد مداوم آن ها است. همچنین اگرچه نظریه پردازان انتقادی به سختی در برابر نسبی اندیشی مقاومت می کنند، راه یافتن ایده در عمیق ترین لایه های معرفتی این نظریه پردازان، آن ها را به نسبیتی مستتر مبتلا کرده است. در حیطه انسان شناسی، متفکرین انتقادی در انسان توانایی آگاهی از فردیت را می بینند و او را مستقل و دارای اختیار توصیف می کنند و با آمیختن نظریات فروید با مبانی مارکسیستی خود، ریشه های پذیرفتن سلطه را در شخصیت انسان جستجو کرده و سرکوب و تصعید غرایز او را از اولین مراحل درونی شدن سلطه در تاریخ انسان می دانند. نقد سرکوب غرایز انسانی به عنوان اولین شیوه های سلطه، از سویی و نقد خرد ابزاری از سوی دیگر، ایشان را بین دو ساحت از جامعه متحیر می گذارد جامعه متمدنی تحت سلطه خرد ابزاری یا حیات متوحشی بدور از سرکوب غرایز انسانی.
بررسی مناسبات انسان با جهان های اجتماعی از منظر حکمت صدرایی
نویسنده:
مهدی سلطانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
جهان اجتماعی مورد مداقه رویکردهای مختلف علوم اجتماعی قرار گرفته است. جامعه‌شناسی پدیده‌شناسی با کمک مبانی و پیش‌فرض‌های پدیده‌شناسی فلسفی، جهان اجتماعی را بازخوانی کرده و نتایجی را بدست آورده است. در این پژوهش سعی بر آن است تا این مسیر را بر اساس مبانی حکمت متعالیه طی کرده تا از طریق آن بتوانیم مناسبات انسان و جهان‌های اجتماعی را از منظر حکمت متعالیه بدست آوریم. حکمت متعالیه،‌ هستی‌ای فراتر از فهم انسان باور دارد و انسان بر اساس فهم و همت، هستی را طی می‌کند. جهان اجتماعی نیز همان سپهر معنایی است که به‌واسطه حرکت جوهری انسان در پرتو اتحاد علم و عالِم و معلوم به سپهر معنایی دست می‌یابد و آن را در فعل و کنش‌های روزانه خود متجلی می‌سازد. اگر این سپهر معنایی با نظام معنایی توحیدی هم‌سان باشد، جامعه فاضله را در تاریخ و موقف تمدنی خود محقق می‌سازد و در غیر این صورت جوامع غیرفاضله را وارد تاریخ ساخته و آن را در ضمن کنش‌های خود ایجاد کرده است. این پژوهش، با روش تحلیلی – برهانی انجام شده است.
چارچوب نظریه پیشرفت و تکامل از منظر استاد مطهری
نویسنده:
حمید پارسانیا، اکبر دوایی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
با گذشت نزدیک به 40 سال از انقلاب اسلامی، کشور ایران نیازمند الگویی بومی ‌و اسلامی ‌برای پیشرفت است؛ الگویی که متناسب با مبانی شکل‌گیری انقلاب و در راستای اهداف ترسیمی‌ رهبران الهی آن باشد. برای ترسیم الگوی پیشرفت، اولین گام مفهوم‌پردازی است و هدف آن رسیدن به چارچوبی نظری برای یافتن حدود پیشرفت است. فواید دیگر آن، امکان تشخیص پیشرفت واقعی از پیشرفت مجازی و توان تشخیص پیشرفت صحیح از غیر آن است. در این تحقیق به بررسی مفهوم، مبانی و انواع تکامل جامعه انسانی از منظر استاد مطهری پرداخته شده است و در نهایت به چارچوبی نظری برای تعیین حدود پیشرفت منتهی گردیده است. در این چارچوب، انواع پیشرفت در چهار عرصه: فرهنگی، تمدنی، روحی، و جسمی، به شکل نموداری تصویر شده است؛ البته در ادامه، با ترسیم روابط میان این چهار عرصه و وزن‌دهی به این روابط بر اساس تقدم و تأخر و میزان اهمیت هر یک از آنها، می‌توان این چارچوب را تکمیل و از آن در الگو‌پردازی پیشرفت در حوزه‌های مختلف اجتماعی بهره جست.
صفحات :
از صفحه 6 تا 37
بررسی منزلت سنت در اندیشه سیدحسین نصر
نویسنده:
منصور مهدوی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
«سنت» یکی از محوری‌ترین مفاهیم اندیشه سنت‌گرایان است. به طوری که همه مفاهیم موجود در مجموعه فکری آنان به نحوی با این اندیشه محوری ربط می‌یابد، و هر یک به نحوی بازگوکننده این نقطه پرگار فکری آنهاست. برای آن که به فهم درستی از مفهوم سنت دست یازیم، ابتدا اشتراک لفظ سنت را بررسیده‌ایم، تا بدانیم کدامین معنا را می‌توان با معنای مورد نظر سنت‌گرایان همسان دانست. پس از آن با تبیین مفهومی ضد سنت یعنی مدرنیته در صدد تثبیت فهم خود از معنای مورد نظر سنت‌گرایان برآمده ایم، و برای این مهم به مولفه‌های مدرنیته و نیز متفکران اثرگذار بر روند مدرنیته پرداخته ایم. پس از آن اندیشه رجوع به سنت و نیز کسانی که در این وادی قدم نهاده‌اند را مرور می‌کنیم تا بدانیم چه بسترهایی فراهم کننده ترویج توجه به سنت بوده‌اند و سنت‌گرایان با تکیه بر چه پشتوانه‌هایی بازخوانی سنت را در دستور کار قرار داده‌اند؛ چرا که سنت‌گرایان با رعایت برخی نقاط ضعف پیشگامان خود، توانستند دور جدیدی از توجه به سنت را توام با موفقیت رقم بزنند. آن گاه تبیین معنای سنت از نظر سنت‌گرایان به ویژه دکتر نصر در دستور کار ما خواهد بود. پس از آن برای شکافتن زوایای مفهومی سنت مولفه‌های آن را مورد توجه قرار می‌دهیم، که از این میان بر دین، راست‌کیشی، حکمت خالده، وحدت متعالی ادیان و در نهایت نقد تجددگرایی تمرکز می‌کنیم. وحدت متعالی ادیان، به مثابه کارویژه سنت‌گرایی از اهمیت خاصی برخوردار است که محکی برای سنجش گفتمان سنت گرایی نیز بوده است. توجه به ماهیت نقد سنت‌گرایان از تجدد، اهمیت خاصی داشت چرا که سنت‌گرایان با توجه به هریک از محورهای تجدد، از نقطه مقابل آن در عالم سنت یادی می‌کنند و آن گاه از منظر سنت وضع موجود در عالم تجدد را به چالش می‌کشند. در نهایت کوشیدیم به فراخور مباحث سنت و مولفه‌های آن را به محک نقد بسنجیم و توانایی آنان را در بررسی سنت و احیای آن دریابیم.
جامعه‌شناسی معرفت فارابی
نویسنده:
حمید پارسانیا، روح الله رضوانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
همواره یکی از دغدغه های اندیشمندان علوم انسانی، مباحث معرفت‌شناسی بوده است؛ هر چند درباره مبانی و رویکرد آن اختلاف دارند. پس از رنسانس، در غرب دو دیدگاهِ اقتصاد سرمایه‌داری و جامعه‌نگری روی مباحث معرفت‌شناسی تأثیر گذاشت. اما معرفت‌شناسی براساس مبانی اسلامی و از دیدگاه متفکران مسلمان، مبدأ هستی‌شناسانه‌ و وجودشناسانه دارد. اندیشمندان مسلمان، به‌ویژه فارابی، باتوجه به جامعیت‌نگری که درباره معرفت‌شناسی دارند، خاستگاه معرفت را سرچشمه گرفته شده از امور و متأثر از عوامل گوناگونی می دانند؛ از‌این‌رو، نقش عقل و عوامل غیبی در معرفت‌شناسی فارابی، جایگاه ویژه‌ای می‌یابد. معرفت‌شناسی فارابی براساس اصل وجود‌شناسانه است و از ابزار حس شهودی، عقل و وحی بهره می‌برد. اهمیت منابع معرفت‌شناسی فارابی در برجستگی نقش عقل، جهان غیب و اجتماع در آن است. عوامل تأثیرگذار بر معرفت از دیدگاه فارابی، دربرگیرنده عالم غیب، نوع غایت‌نگری، علل اجتماعی فرهنگی، تعلیم و تربیت، پایگاه اقتصادی، فضای سیاسی−اجتماعی، صفات نفسانی، جهان‌بینی، کنش های میان فردی و اراده افراد است.
صفحات :
از صفحه 99 تا 118
بررسی و نقد ساختارگرایی سوسور و دلالت‌های آن در علوم اجتماعی از منظر فلسفه صدرایی
نویسنده:
حسن عبدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
تحقيق حاضر با اين پرسش آغاز می‌شود که «چه انتقادهايي بر ساختارگرايی سوسور و دلالت‌هاي آن در علوم اجتماعی وارد است؟» فرضيه يا همان پاسخی که در تحقيق حاضر به اين مسأله ارائه شده است اين است که ساختارگرايي سوسور بر برخی از اصول و مبانی هستی‌شناختی، معرفت‌شناختی و روش‌شناختی استوار گشته است که اين اصول و مبانی دلالت‌های مشخصی در شکل‌گيری نظريه‌های ساختارگرايانه در علوم اجتماعی داشته است. از جمله اين اصول و مبانی می‌توان به ربطی دانستن معانی، نفی اصل واقعيت و ناديده گرفتن فاعل شناسا اشاره کرد. اين اصول و مبانی از منظر فلسفه صدرايي با اشکالات مهمی مواجه است که فقدان پاسخ روشنی از سوی سوسور و ساير مدافعان ساختارگرايي، موجب تزلزل اصل نظريه ساختارگرايي و دلالت‌های آن در علوم اجتماعی می‌شود
مبانی فلسفی حکومت دینی
نویسنده:
علی واعظی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
حکومت به عنوان ضرورت اولیه زندگی اجتماعی بشر که همواره وجود داشته است و دین یعنی مجموعه مقررات و برنامه های سعادت انسان که حکایت از اراده تشریعی خداوند دارد . ضرورت عمده جامعه انسانی می باشند و حکومت دینی یعنی حکومتی که قوانینش را از دین اخذ کرده و مشروعیت حاکمانش به نصب الهی باشد و به دو هدف میانی (تامین رفاه، نظم ، امنیت) و نهایی(به کمال رساندن نفوس انسانی) تشکیل شده باشد مورد تحقیق و مطالعه ما می باشد. مبانی فلسفی حکومت دینی عبارت از مبانی وجود شناختی و مبانی انسان شناختی و مبانی معرفت شناختی می باشد. وقتی انسان خدا را محور بداند و عالم را محدود به عالم طبیعت نداند و جهان غیب را نیز در نظر بگیرد و دنیا را مزرعه آخرت بداند و اعتقاد به معادی داشته باشد که باید پاسخگوی اعمال خود باشد و با شناختی که از انسان دارد و او را موجودی دارای اختیار و کمال می داند که باید به طرف کمال حرکت کند. آنچه موثر در سوق به طرف کمال است ایمان و عمل می باشد. و عمل هم هر چه اجتماعی تر باشد تاثیر بیشتری در کمال بخشی دارد. دیگر نمی تواند راجع به حکومت ، سکولار فکر کند بلکه به حکومتی تن می دهد که این عوامل را در نظر گرفته و با حقایقی که از وحی و عقل قدسی دریافت می کند مسیرکمال انسان را مدنظر قرار می دهد و این حکومت همان حکومت دینی می باشد. بخش بعدی پایان نامه با استفاده از مقدماتی ضرورت حکومت دینی را متذکر می شود. بنابراینکه اولا انسان موجوی مدنی الطبع است که البته به خاطر کمال جو بودن به زندگی اجتماعی روی می آورد. ثانیا زیست اجتماعی برای دور بودن از هرج و مرج و مقابله با تهاجمات خارجی نیازمند به قانون است. ثالثا هر قانونی نمی تواند این نیازها و کمال انسان را تامین کند. بلکه باید دارای شرایط خاصی باشد و آن قانون دین است که از جهات کلیت، قانونگذار، ملاک و معیار جعل قانون و ضمانت اجرایی بر قوانین دیگر برتری دارد. رابعا ، قانون مادامیکه به مرحله اجرا نیاید موثر واقع نمی شود لذا نیازمند مجری توانمند برای اجرا می باشد. این مجری همان حاکم دینی است که باید دارای خصوصیات و صفاتی ویژه مانند کمال، حکمت، قدرت بر جهاد و سلامتی و ... باشد. رهبری در حکومت دینی دارای سه مرتبه است، که با نبود هر مرتبه نوبت به مرتبه بعدی می رسد.1-ریاست اول یا نبی.2-ریاست مماثل یا امام.3-ریاست سنت یا فقیه. بخش پایانی پایان نامه به مشروعیت حکومت دینی می پردازد. و با بیان اشکالاتی که در نظریه های قرارداد اجتماعی و انتخاب وجود دارد نظریه نصب را در تمامی مراتب حاکمیت دینی بر می گزیند. زیرا حاکمیت مطالق بر انسان از آن خداست. و اصل عدم ولایت برای انسان ثابت است پس حاکمی از مشروعیت برخوردار است که از طرف حق تعالی به نصب خاص یا عام نصب گردد.
شناخت قرآن از دیدگاه کتاب و سنت
نویسنده:
اصغر هادوی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
پایگاه اطلاع رسانی حوزه: ,
چکیده :
رساله حاضر، پیرامون علوم قرآن و ویژگی های آن می باشد. نویسنده ابتدا به نزول، جمع، تدوین، اعجاز، عدم تحریف، مثل ها، نسخ و حدوث و قدم قرآن اشاره می نماید. سپس به ویژگی ها و آثار و برکات قرآن می پردازد. تعلیم و تعلّم قرآن و آداب تلاوت و تدبّر در معانی و عمل به احکام نورانی آن از دیگر محورهای پایان نامه می باشد. نویسنده در بخش پایانی به تفسیر و تأویل پرداخته است، و ضمن تفاوت این دو واژه، پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) را راسخان در علم و شایستگان در دانش تأویل و تفسیر دانسته است. وی با بیان این که قرآن ظاهر و باطنی دارد، باطن آن را متعدّد و تا 70 بطن ذکر می نماید. و در پایان به تفسیر به رأی اشاره می کند و تفسیر با رأی علمی را نه تنها عملی مذموم که عملی پسندیده و صواب می شمرد.
  • تعداد رکورد ها : 193