جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 23
رابطه عقل و ایمان از منظر قرآن
نویسنده:
سهیلا لطفی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیدهرابطه عقل و ایمان یکی از مهمترین مسائل در حوزه فلسفه دین است که در این پژوهش در صدد بررسی آن از منظر قرآن هستیم. سوال این است که آیا ایمان و باور دینی باید الزاماً مبتنی بر عقل و استدلال یقینی باشد؟ دیدگاه‌های مختلفی در این باب وجود دارد: عقل‌گرایی حداکثری، ایمان‌گرایی افراطی، ایمان‌گرایی معتدل، معرفت شناسی اصلاح شده، دیدگاه مصلحت اندیشانه یا اراده گرا، عقل‌گرایی انتقادی و عقل‌گرایی اعتدالی.دیدگاه قرآن در مورد این مسئله، عقل‌گرایی اعتدالی است. از منظر قرآن، عقل به عنوان معیار تشخیص درستی و نادرستی اعتقادات، حجت و معتبر است. قرآن برای اغلب آموزه های دینی مانند: وجود خدا، توحید، نبوّت و معاد براهین و استدلال‌های عقلی اقامه کرده است و باورهای نادرست مشرکان و بت پرستان را با استدلال‌های عقلی رد کرده است. از سوی دیگر، عقل محدودیت‌هایی دارد و قادر به فهم همه امور نیست و عواملی مثل گناه مانع ورود معرفت و خطاپذیری آن می‌شود و در اینجا رجوع به سنت در کنار عقل ضرورت می‌یابد.براهین قرآنی، مثل برهان جهان شناختی در اثبات وجود خدا، گر چه از نظر منطقی قاطع و صحیح هستند ولی این به این معنا نیست که قانع کننده برای همگان باشد چون مقام صدق از مقام اقناع و مقام علم از مقام ایمان جداست و ممکن است کسی با وجود صدق دلایل قانع نشود و با وجود علم به چیزی به آن ایمان نیاورد. قرآن عواملی چون: ظلم، آزادی هوی و هوس و مقدم داشتن زندگی دنیوی بر اخروی را برای عدم ایمان آوردن برخی ذکر کرده است.از منظر قرآن، عمل گرچه داخل در مفهوم ایمان نیست؛ ولی رابطه‌ای دو سویه میان ایمان و عمل صالح وجود دارد به گونه‌ای که نشانه ایمان عمل صالح است و از سویی خاستگاه عمل صالح، ایمان به خدا است.
جایگاه ارزش‌ها در نگاه نیچه نقدی بر دیدگاه اخلاقی نیچه
نویسنده:
رضا سهرابی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
ارزش و ارزش‌گذاری رویه‌ای عمیق در مناسبات انسان با جهان خویش است. کل تاریخ بشری چنان بهحنای ارزشی رنگین شده که هر کنش و واکنش احساسی از جانب آدمی بدون تأثر از آن محال شده است. ارزش‌ها نه تنها یکی از عوامل شکل‌دهی به عادات و اخلاق بشری اند، بلکه در جوامع پیچیده‌ی امروزین تفهیم و تفاهم منظم در بین اعضا بدون این ویژگی غیرممکن شده است. حوزه‌ی بحث از ارزش‌ها در تمام علوم انسانی خصوصاً در فلسفه از اهمیت بسزایی برخوردار است. ارزش و ارزشداوری هسته‌ی چالشی و میدان زورآزمایی و نظریه‌پردازی فلاسفه خصوصاً فلاسفه اخلاق است. از میان فلاسفه اخلاق آن که بیش از همه در حوزه فرا اخلاق به دنبال مفاهیم ارزش و معنا در زندگی و فلسفه بوده است نیچه می‌باشد. وی که فیلسوف اگزیستانسیالیستی و نیای پست‌مدرن است به مانند دیگر فلاسفه وجودی شدیداً به عقل‌گرایی انتزاعی بی‌اعتقاد بود. از منظر وی حیات و زندگی به مثابه وضعیتی فیزیکی است که موجود زنده به مانند شرکت‌کننده نه تماشاگر در آن نمودار می‌شود. تعریف ارزش برای نیچه منفصل از تعریف موجود نیست زیرا زمانی که نیچه به تعریف ارزش و موجود می‌پردازد هر دو تعریف را در نظریه‌ی اراده‌ی معطوف به قدرت ترکیب می‌نماید. از نگاه وی موجود و زندگی از رهگذر ارزش داوری و اراده‌ی معطوف به قدرت است که معنا می‌یابند. زندگی از منظر وی یگانه ارزش و تنها منشأ ارزش‌ها است که باید اصل حیات و ارزش‌گذاری از بطن آن استخراج شود. نیچه روش تبارشناسی را به عنوان معیار سنجش ارزش خاستگاه و خاستگاه ارزش‌ها به کار می‌گیرد. وی در این روش برای بازبینی ارزش‌ها رو به بیرون داشته و خاستگاه ارزش‌ها را در تاریخ بشر و زبان وی جستجو می‌نماید . از منظر وی اخلاق و ارزش همیشه دارای رویه‌ای متکثر بوده است؛ زیرا اولاً از بدو تشکیل جامعه بشری همواره دوگونه اخلاق فروتباری و والاتباری در جامعه حکم‌فرما بوده است و ثانیاً ساحت نیازهای مادی و روانی متفاوت افراد و روش مفهوم پردازی متفاوت آن‌ها مهر تأییدی بر این دیدگاه بوده است. نیچه به مانند پست‌مدرن‌ها کثرت‌باوری را طریقه درست فلسفیدن می‌دانست، زیرا به زعم وی اولاً حقیقت مطلق در مفاهیم و شناخت مفهومی وجود نداشت و ثانیاً وی اخلاق‌پردازی‌های مطلقی را که رویدادها را ذیل مدل‌هایی قرار می‌دادند که فقط می‌بایست با آن انطباق داشته باشند به شدت مورد نقد قرار می‌داد. با توجه به همین رویکرد می‌توان وی را یک فیلسوف ضد عینیت‌گرا در باب اخلاق و ارزش‌ها معرفی کرد.
رابطه علم و دین از دیدگاه آلیستر مک گراث
نویسنده:
علی شاد
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
پایان نامه از محتوای زیر تشکیل شده است:کلیات در قالب تبیین مفاهیم از جمله علم و دین از رویکردهای گوناگون: علم از نظر واژه شناسی و اصطلاحی تعریف شده است. در تعریف علم به دیدگاه پوزیتیویست ها، ابطال گرایان، تعریف ساختاری لاکاتوش و کوهن اشاره شده و در ادامه دین نیز از نظر واژه شناسی و اصطلاحی جوهری و ذاتی، روان شناختی و جامعه شناختی تعریف شده است.در ادامه سیر تاریخی جهان بینی علمی و دینی قرون وسطی تا قرن بیستم آمده و پس از آن مدل ها و رویکردهای رابطه علم و دین از دید ایان باربور و تد پیترز اشاره شده و در پایان مدل آلیستر مک گراث بررسی شده و رویکرد وی در قالب هم سخنی ذیل مضامین عام بررسی شده است.
نقد و بررسی دیدگاه والتر ترنس استیس در مورد نسبیتگرایی اخلاقی
نویسنده:
مهدی عکاشه ناصرآبادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
بحث از نسبیت یکی از بحث‌های چالش برانگیز در حوز? فلسفه است. این بحث یکی از موضوعات مهم در حوز? فلسف? اخلاق است. استیس از جمله افراد مهمی است که در حوز? نسبیت‌گرایی اخلاقی به بحث پرداخته است. در باب نسبی‌گرایی اخلاقی وی چهار استدلال را که نسبی‌گرایان برای اثبات دیدگاه‌هایشان به آنها توسل جسته‌اند را ذکر کرده، و سپس به نقد و بررسی آنها می‌پردازد. آن استدلال‌ها عبارتند از: 1- استدلال براساس مبانی انسان‌شناسانه 2- استدلال براساس عواطف و احساسات افراد 3- استدلال براساس مبانی تجربه‌گرایی رادیکال 4- استدلال مبنی بر عدم وجود منبعی الزام‌آور. وی این استدلال‌ها را نمی‌پذیرد و آن‌ها را رد می‌کند. بعد از بررسی استدلال‌های نسبی‌گرایان، وی به استدلال‌های مطلق‌گرایان پرداخته و بعد از نقد و بررسی، آن‌ها را نیز رد می‌کند. بعد از اینکه استیس این دو مکتب را نقد می‌کند بالتبع باید دیدگاه جایگزینی را ارائه دهد. عام‌گرایی اخلاقی دیدگاهی است که وی درصدد است تا آن را به عنوان دیدگاهی جایگزین ارائه دهد. بر این اساس، اخلاق نسبت به نیازهای کلی انسان نسبی نیست، نیازهایی که میان هم? انسان‌ها مشترک است. این اخلاق نسبت به نیازهای خاص و دوره‌ها یا گروه‌های اجتماعی نسبی است. اخلاق عام است اما مطلق نیست. استیس دو خاستگاه برای اخلاق قائل است؛ خاستگاه دنیوی و خاستگاه دینی. نهایتاً وی بر این باور است که می‌توان خاستگاه دنیوی را به خاستگاه دینی پیوند زد؛ زیرا خاستگاه دینی از عمق بیشتری برخوردار است. به نظر استیس عمل اخلاقی دارای سه ویژگی است: ایجاد شادی، ناخودخواهی یا دیگرخواهی و عدالت. بنابراین می‌توان گفت، اصل اخلاقی‌ای که استیس قائل به آن است، اصل سعادت یا خوشبختی است اما با قید و بندهایش. وی اصل نوعدوستی را جوهر? اخلاق می‌داند و با تمسک به این اصل، نسبی‌گرایی اخلاقی را رد می‌کند. در مورد شالود? دینی، وی تجرب? عرفانی قدیسان را به عنوان شالود? اخلاق می‌پذیرد و بینش عرفانی را سرچشم? اخلاق می‌داند.کلید واژه ها: استیس،نسبیت‌گرایی اخلاقی، مطلق‌گرایی اخلاقی، نوعدوستی، نسبیت‌گرایی معتدل.
لوازم انسان شناسی ملاصدرا در باب عام گرایی و خاص گرایی اخلاقی
نویسنده:
صحرا پیغامی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در انسان شناسی ملاصدرا، انسان ها بر حسب فطرت هیولانی- ترکیب جسم از ماده و صورت- یک نوع واحدند و همه انسان ها در این مورد، مشترکند، اما همین انسان ها بر حسب ملکات و کمالات نفسانی، به انواع گوناگون شیطانی، انسانی، حیوانی و فرشته تقسیم می شوند. در کنار موجودات دیگر که دارای وجودی ثابت هستند، انسان دارای وجودی است که دائماً در حال ترقی و تحول از وجودی به وجود دیگر است و در نهایت امر، سعادتی نصیب انسان می شود که این سعادت در حد و مرتبه وجود خود این انسان و اعمالش است و فرد بسته به این که تا چه حد مراتب کمال را طی کرده باشد، چه اعمالی را انجام داده باشد و چه کمالات و فضایلی را کسب کرده باشد، در یکی از گروه های شیطانی، انسانی، حیوانی و فرشته قرار می گیرد. بر این اساس انسان شناسی ملاصدرا را در ارتباط با عام گرایی معتدل در اخلاق می دانیم. ملاصدرا را عام گرا می دانیم، زیرا وی با توجه به این که ساختار وجودی انسان ها شبیه به هم است، برای آن ها اصول و احکام اخلاقی عامی را به کار می برد. او را عام گرای معتدل می نامیم، زیرا اصول و احکام اخلاقی عامی را که وی به کار می برد، عام به معنای کلی که شامل همه انسان ها شود، نیست، بلکه عام به معنای ویژه است. یعنی این احکام نه آنقدر عام است که شامل همه انسان ها شود و همه آن ها را در یک سطح قرار دهد، و نه آنقدر خاص است که فقط شامل گروه خاصی از انسان ها شود، بلکه وی با تقسیم انسان ها به مراتب مختلف، برای هر کدام از آن ها، احکام اخلاقی مخصوص آن مرتبه و گروه را قرار داده است. پس هر انسانی با توجه با این که در کدام یک از مراتب شیطانی، انسانی، حیوانی و فرشته است، احکام اخلاقی مخصوص آن مرتبه را دارد و سعادتی در حد و مرتبه آن گروه نصیب انسان می شود و چنین تقسیمی، اعتدال و میانه رو بودن ملاصدرا را در مورد اصول و احکام اخلاقی نشان می دهد. همچنین قائل شدن به چنین تقسیمی در انسان شناسی ملاصدرا، نشان می دهد که نظام های اخلاقی متفاوتی برای هدایت اخلاقی آدمیان وجود دارد و هر کدام از انسان ها بسته به این که در کدام یک از این مراتب باشند، دارای چهار چوب اخلاقی خاص هستند.
تحلیل تواضع براساس اندیشه های فیلسوفان اخلاق معاصر غربی
نویسنده:
محسن جاهد,سحر کاوندی,جلیل رحمانی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها : دانشگاه معارف اسلامی,
کلیدواژه‌های فرعی :
چکیده :
یکی از فضایل مهم در حوزه اخلاق، «تواضع» است و فیلسوفان اخلاق در باب ماهیت تواضع و مؤلفه های تشکیل دهنده آن بسیار سخن گفته اند. در این پژوهش به تبیین و تحلیل دیدگاه های فیلسوفان اخلاقِ معاصر غربی پرداخته شده است؛ این نظریات را می توان در چهار گروه دسته بندی کرد: 1. نظریه باورمحور؛ 2. نظریه مبتنی بر غفلت؛ 3. نظریه میل محور؛ 4. نظریه مبتنی بر عدم تقارن. با تحلیل این نظریات معلوم می شود که برخی از آنها نه جامع اند و نه مانع و برخی دیگر از توجیه فضیلت بودنِ تواضع ناتوان اند. در نهایت نظریه «میل باور» به عنوان نظریه مختار برگزیده شده که به نظر می آید از اشکالات وارد بر دیدگاه های چهارگانه مذکور مصون است.
صفحات :
از صفحه 79 تا 94
مشکل محاسبه در فایده گرایی: نقد و بررسی نظریه جی.جی.سی اسمارت
نویسنده:
سحر کاوندی,محسن جاهد,محمدحسین ارشدی بیدگلی
نوع منبع :
مقاله , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات) , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
فلسفه ی اخلاق شامل سه حوزه ی فرااخلاق، اخلاق هنجاری و اخلاق کاربردی است. فایده گرایی یکی از دیدگاه های مهم مطرح در حوزه ی اخلاق هنجاری است که معیار درستی اعمال انسان را بر سود و زیان پیامدهای آن و یا به عبارتی بر میزان خوشبختی ایجاد شده برای همه ی افرادی که تحت تأثیر آن فعل قرار دارند، مبتنی می سازد. فایده گران خود به دو گروه عمل محور و قاعده محور تقسیم می شوند. دسته ی نخست به میزان خیر یا خوشبختی ای که هر عمل در یک موقعیت خاص ایجاد می کند توجه کرده و گروه دیگر به میزان خیر یا خوشبختی که یک اصل یا قاعده به همراه دارد نظر دارند. جی.جی.سی اسمارت یک پراگماتیست و حامی فایده گرایی عمل محور است. در این نوشتار کوشیده ایم که پس از بیان اصول مورد قبول فایده گرایان برخی از اشکالات مطرح شده به مسأله محاسبه ی پیامدهای اعمال را مورد بررسی قرار داده و پاسخ های ارائه شده از سوی اسمارت به آنها را بیان کنیم. اسمارت برای پاسخگویی به این انتقادات به جای محاسبه ی پیامدها از مقایسه ی دو «وضعیت کلی» سخن به میان می آورد و با این کار صورت مسأله را پاک می کند. وی می کوشد تا با تمایز میان دو نوع محاسبه یعنی محاسبه ی پیامدهای یک عمل و ارزیابی و محاسبه ی اعمال ممکن پیش رو و همچنین با توسل به مثال «امواج آبگیر» و نیز توسل به «قواعد سرانگشتی» برای مواردی که ضرورت توسل به قواعد احساس می شود، به کلیه ی انتقادات وارد شده بر محاسبه در فایده گرایی پاسخ دهد.
بررسی ماهیت علم و ادراک و تأثیر آن در چیستی وحی از دیدگاه سیف‌‌الدین آمدی
نویسنده:
سمیه بیات
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
موضوع وحی به عنوان یکی از مباحثی است که می تواند در کنار علم بشری مورد دقت های کلامی و فلسفی قرار گیرد.از نظر اندیشمندا ن نقطه اتصالوحی و علم بشری، اتحاد ماهوی میان این دو معرفت است. و هردوتوسط واسطه ای به بشر منتقل می شوند واسطه ابلاغ وحی در شرع مقدس ، جبرییل بوده که فلاسفه اسلامی آن را بر عقل فعال تطبیق نموده اند. باید گفت عقل فعالدر فلسفه اسلامی دارای نقش های فراوانی می باشد ، از جمله در نظام طولی واسطه فیض، در بحث وحی انبیاء واسطه ابلاغ و در حصول علم، اتحاد با عقل فعال مطرح می گرددپژوهش حاضر در صدد بررسی ماهیت علمونحوه ارتباط علم با وحی از دیدگاه سیف الدین آمدی(631) است. وی یکی از بزرگان مکتب اشعری است که تمامی دیدگاههایش مستند به شرع است. وی با وجود اعتقادات مکتبی به عنوان ، چهره ای عقل گرا در میان اشاعره معروف است که سعی در مستدل کردن نظریات خویش دارد.آمدی ضمن پذیرش تعریف ارسطو در باره علم ، ادراکات را مبتنی بر حس دانسته وبر این باور است کهحصول ادراک نیازی به اتحاد با عقل فعال نداشته وخداوند در محل ادراک، علم را خلق می نماید.وی پس از انکار وجود عقل فعال، انطباق عقل فعال را با فرشته وحی مورد مخالفت قرار داده است.در موضوع تلقی وحی کاملا متکی بر شرع است و حتی واسطه وحی را فرشته ای می داند که هیچ تطابقی با عقل فعالی که فلاسفه می گویند ندارد.
مسئله شر از دیدگاه سوئین برن
نویسنده:
داود قرجالو
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مسئله شر علیرغم آنکه یکی از کهن ترین مسائل حوزه فکری است ولی همچنان مورد تأمل اندیشمندان مختلف قرار می گیرد و در رساله حاضر این مسئله از دیدگاه سوئین برن که از فیلسوفان مهم دوره معاصر است، مورد بررسی قرار می گیرد. وی شرور را به دو دسته اصلی تقسیم می کند: شرور اخلاقی و شرور طبیعی. وی معتقد است که برای آنکه جوابی مناسب به مسئله شر داده شود، ما باید متوسل به دادباوری شویم. دادباوری مورد اعتقاد وی "دادباوری مبتنی بر خیرهای برتر" است. طبق این دادباوری، شرور وقوع می یابند تا آنکه خیرهایی برتر حاصل شوند به عبارت دیگر شرور واسطه حصول خیرهای برتر هستند. سوئین برن تاکید می کند برای آنکه یک دادباوری موفق از کار درآید، باید در دل آن "دفاعیه مبتنی بر اختیار" نیز حاضر باشد.
امکان تغییر خلق از دیدگاه غزالی و دوانی
نویسنده:
سحر کاوندی,محسن جاهد
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
آموزه های اخلاقی همواره بخش زیادی از کتب دینی و آسمانی را در بر دارد. توجه و اهتمام ویژه به تهذیب اخلاق و ارزش های والای انسانی در متون، بیانگر اهمیت و جایگاه والای اخلاق در ادیان است. از این رو، حکیمان نیز همواره انسان را به تهذیب اخلاق، پیش از فراگیری سایر علوم، ارشاد و راهنمایی کرده اند؛ اما از سویی، تحقق این امر و بهره مندی از نتایج مترتب بر آن و به عبارتی تحصیل سعادت و وصول به آن که موضوع حقیقی علم اخلاق است، مشروط به «امکان تغییرخلق آدمی» است. بدین معنا که اگر انسان قادر بر تغییر خلق خود نباشد و یا آنکه اساساً بنا به دلایلی اخلاق آدمی تغییرناپذیر باشد، آموزه های اخلاقی و توجه دادن به آنها و در اصل علم اخلاق، بینتیجه خواهد بود.بر این اساس، اغلب فیلسوفان مسلمان که به مباحث اخلاقی نیز پرداخته اند، پس از بیان شرافت علم اخلاق بر سایر علوم و ذکر فایده های آن، بحث امکان تغییر خلق را مطرح کرده اند. از این میان، غزالی و جلال الدین دوانی با ذکر دلایل نقلی و عقلی، به طرح این مسئله و قول ها و شبهات مختلف پیرامون آن پرداخته اند.در این مقاله، پس از تبیین دیدگاه این دو فیلسوف دربارة تغییرپذیری اخلاق آدمی، دلایل و شواهد هر یک از آنان بر موضوع مذکور طرح، و نقد و بررسی خواهد شد.
  • تعداد رکورد ها : 23