جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 41
مقدمه ای کوتاه بر پروژه ی تعبیر رادیکال دونالد دیویدسون
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
مقاله ای در باب دونالد دیویدسون و مایکل دامت
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
دونالد دیویدسون با تأثیرپذیری از فلاسفه ای همچون فرگه (G. Frege)، تارسکی (A. Tarski) و کواین (W. V. Quine)، به طرح نظریة معنایی می پردازد که در بطن خود حاوی نظریة صدقی است به شکل نظریة صدق تارسکی. نظریة دیویدسونی، از یک سو، نظریه ای صوری (Formal) و شرط صدقی (Truth-conditional) است و از سوی دیگر، نظریه ای تجربی (Empirical). به همین دلیل، بکارگیری آن برای ارائه تعبیری از زبان و اظهارات گویندگان، منوط به برآورده شدن محدودیت هایی صوری و تجربی است. محدودیت های صوری را دیویدسون از کارهای تارسکی درباب کفایت صوری (Formal Adequacy) تعریف صدق اخذ می کند و برای آزمودن تجربی، آن را به دست معبر رادیکال می سپارد. وی عناصر دیگری را نیز در کار خود وارد می کند، همچون پایبندی به کل گرایی (Holism) و نیز لحاظ الگوهایی عقلانی، که تحت اصولی مانند «اصل حسن ظنّ» (the Principle of Charity) مطرح می شوند. اما مایکل دامت انتقادات صریح و مختلفی را در مورد بخشDavidsonهای گوناگون نظریة معنای دیویدسونی مطرح می کند. وی با بکارگیری مفهوم صدق در قلب یک نظریة معنا مشکل دارد و معرفت صریح (Explicit Knowledge) به شروط صدق در این نظریه ها را مشکل ساز می داند. در این نوشته، پس از طرح نظریة معنای دیویدسون، به معرفی چارچوب پروژة تعبیر رادیکال می پردازم و در ادامه، مهمترین انتقادات دامت را بر نظریة معنای دیویدسونی بیان خواهم کرد. در نهایت، این موضوع مورد بررسی قرار خواهد گرفت که آیا انتقادات دامت، با توجه به نوع و سطح ادعاهای دیویدسون، پذیرفتنی است یا خیر؟
ترجمه مقاله «حیوانات عاقل» از دونالد دیویدسون
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
نگاهی بر تأثیرپذیری جان مک داول از دیویدسون و فرگه در نظریه ی معنا
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
مقاله درباب دیویدسون و استدلال قلاب سنگی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
علیت
عنوان :
نویسنده:
تیم کرین، امیر مازیار
نوع منبع :
مقاله , ترجمه اثر
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه امام صادق (ع),
چکیده :
احکام راجع به علیت - راجع به اینکه چه چیز علت چه چیز می شود - آن قدر در زندگی ما متداول است که ما متوجه آن نمی شویم. اما چرا یک چیز علت چیزی دیگر می شود؟ چه چیزی یک شی را علت شی دیگر می سازد. ما ابتدا باید میان فهم رابطه علیت و فهم آنچه علیت به هم می پیوندد، فرق بگذاریم. این رابطه علیت چیست که علت و معلول را به هم پیوند می دهد؟ این سوال اول است. اما همچنین می توانیم بپرسیم علت و معلول باید چه نوع هویاتی باشند تا در این رابطه قرار بگیرند؟ به عبارت دیگر، علل و معلولات چه هستند؟ این پرسش دوم است. عمده بحث این نوشتار به پرسش اول می پردازد و بخش پایانی نیز به پرسش دوم خواهد پرداخت.
صفحات :
از صفحه 169 تا 184
دیویدسن، هابرماس، و ایدۀ اینترسوبژکتیویته
نویسنده:
محمد رضا اسمخانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
در این مقاله، ابتدا می‌کوشم توصیفِ مختصری از مسئلۀ کانونیِ فلسفۀ مدرن؛ یعنی نسبت سوژه-اُبژه و راه‌حل‌های ممکن برای آن ارائه دهم. سپس می‌کوشم با رهیافتِ مقایسه‌ای به توضیحِ نقاطِ مشترکِ راه‌حلِ دو فیلسوفِ معاصر، یعنی دیویدسن و هابرماس، به این مسئله بپردازم. این راه‌حل که بر ایدۀ اینترسوبژکتیویته تکیه دارد در این حکم خلاصه می‌شود که رابطۀ سوژه و اُبژه در بستری اینترسوبژکتیو قوام می‌یابد. نکتۀ مورد تأکیدِ این مقاله این است که هرچند این دو فیلسوف از چارچوب‌های فلسفیِ متفاوتی تغذیه می‌کنند، ولی عملاً از جهتِ نحوۀ مواجهه اشان با این مسئله همگرایی‌های زیادی دارند. بدین منظور، هدف این است که وجوهِ مشترکِ کارِ ایشان در چند بُعد تحلیل و بررسی می‌شوند: چرخش زبانی؛ ایدۀ مثلث‌بندی در برابر جهان های سه‌گانه؛ «مفاهمه/ارتباط» به منزلۀ بنیادِ زبان؛ «عقلانیت مشترکِ» سوژه‌های زبانی معرفتی: اصل همدلی در برابر ادّعاهای اعتبار؛ و درنهایت ظرفیتِ «گفتگوی بیناشخصی» برای برقراریِ ارتباط بین اندیشه‌ها یا چارچوب‌های فکریِ متفاوت.
صفحات :
از صفحه 33 تا 60
علیت ذهنی و برون‌ گرایی محتوای حالت‌ های ذهنی
نویسنده:
احمد لهراسبی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
علیت ذهنی به معنای تأثیر علّی ذهن یا حالت‌ها ذهنی بر رفتار بدنی و یا تأثیر رفتار بدنی بر ذهن یا حالت‌ها ذهنی است. برون‌گرایی در محتوا به معنای آن است که حداقل بخشی از محتواهای ذهنی برای متعین شدن، یا به عبارتی تشخص یافتن، به خارج از ذهن وابسته‌اند. با پذیرش برون‌گرایی در محتوای حالت‌ها ذهنی، این پرسش پیش می‌آید که اگر حداقل بخشی از محتوای حالت‌ها ذهنی به خارج وابسته است، آیا علیت ذهنی منحل نمی‌شود؟ این مقاله در صدد اثبات این نکته است که برون‌گرایی، علاوه بر معضل‌های سنتی و شناخته شده، معضل دیگری برای علیت ذهنی ایجاد نمی‌کند. در پاسخی به پرسش بالا باید گفت که هرچند برون‌گرایی محتوا در مقام تحقق محتوا، وابستگی محتوا را به خارج از ذهن می‌پذیرد، اما وابستگی پس از تحقق به خارج، در معنای برون‌گرایی فرض نشده است. با این توصیف، می‌توان برون‌گرایی را پذیرفت؛ اما پس از استقرار حالت ذهنی- با تعین محتوای آن- در مقام تاثیر علّی آن بر رفتار بدنی، آن حالت ذهنی، هیچ وابستگی‌ای به خارج از ذهن ندارد و به‌طور کامل امری ذهنی به شمار می‌آید؛ ازاین‌رو می‌توان خوانشی از برون‌گرایی ارائه کرد که در عین پذیرش برون‌گرایی با علیت ذهنی نیز سازگار باشد.
علیّت عدمی و بررسی یک روایتِ ناواقع‌گرایانه
نویسنده:
علی طالقانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در زبان روزمره، زبان علمی، احکام اخلاقی و دعاوی حقوقی جملات زیادی وجود دارد که در آنها امری عدمی، علّت یا معلول یا هم علّت و هم معلول واقع شده است؛ جملاتی مانند: «بی‌توجهیِ حامد به گُل‌ها علّت از میان رفتن‌ آنهاست»، «کمبود ویتامینِ دی علّت بیماری نرم‌استخوانی است» و «خودداری جرّاح از جراحی، علّت مرگ بیمار است». علیّت مورد استفاده در این جملات را می‌توان «علیّت عدمی» خواند. یک پرسش اساسی دربارۀ این دست جملات این است که آیا کاربرد واژۀ «علت» در چنین مواردی، ناشی از بی‌دقتی و تسامح است یا حاکی از امری واقعی و مستقل از ذهن ما. به بیان دیگر، آیا باید تعبیر «علیّت» در این جملات را واقع‌گرایانه خوانده، حاکی از امری عینی دانست و یا آن‌که باید آنها را ناواقع‌گرایانه خواند و بیانِ محرَّفی از واقعیت شمرد. هلن بیبی از جمله فیلسوفان تحلیلی است که از موضعی دیویدسونی بر ناواقع‌گرایی در علیّت عدمی استدلال کرده‌ است. نگارنده پس از توضیح کوتاه علیّت عدمی و طرح مسئله، به صورت‌بندی و ارزیابی استدلال‌های بیبی پرداخته، نشان داده که استدلال‌های او ناتمام است. ادعای نویسنده در اینجا، صرفاً انتقادی و سلبی است و به منزلۀ دفاع از واقع‌گرایی در علیّت عدمی نیست.
صفحات :
از صفحه 97 تا 120
نسبت رفتارگرایی معرفت شناختی با نفی پلورالیسم معرفتی در نگاه دیویدسون
نویسنده:
سعیده کوکب
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مسئلة مورد بحث در این مقالهنسبت بینرفتارگراییمعرفت شناختی و پلورالیسم معرفتی یا نسبی گرایی است. آیا می توان از طرفی به رفتارگرایی اعتقاد داشت، و نظریة بازنمایی را کنارگذاشت، اما از طرف دیگر پلورالیسم معرفتی را انکار کرد و پذیرفت که حقیقت یا صدق نقش کلیدی و مهمی در فهم ما دربارة جهان و دیگر اذهان ایفا می کند؟ در این مقاله سعی بر این است که پاسخ مثبت دونالد دیویدسون به این سؤال مورد بررسی قرار گیرد و نظر انتقادی او به رویکرد ریچارد رورتی، که برای حقیقت هیچ جایگاه فلسفی قائل نیست، مطرح گردد.
  • تعداد رکورد ها : 41