جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 140
تبیین سوژۀ سیاسی در اندیشۀ ژیل دلوز به‌منزلۀ سوژۀ ستیزه‌جو
نویسنده:
داود معظمی گودرزی ، احمدعلی حیدری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
نیچه شرط تحقق فرااِنسان را مرگ انسان می‌داند و از آن با تعابیری نظیر ویرانگری کنشگرانۀ خود یا انسانی که می‌خواهد خود را نابود و ویران کند صحبت می‌کند. مرگ انسان به‌منزلۀ شرط آفرینش فرااِنسان مدنظر است. مسئلۀ این مقاله ارائۀ این مسئلۀ نیچه‌ای با بیانی سیاسی است؛ با هدف تبیین سوژۀ سیاسی در اندیشۀ ژیل دلوز. محوریت بحث نیز با کتاب نیچه و فلسفه است. در ابتدا از مفهوم مرگ انسان یا به‌تعبیر دیگر، از مفهوم ویرانگریِ کنشگرانۀ خود، قرائتی سیاسی ارائه خواهد شد؛ درنتیجۀ این قرائت، بُعد سلبی سوژۀ سیاسی قابل‌درک می‌شود. در ادامه، برای درک بُعد ایجابی به مفهوم نیچه‌ایِ ساعت نیمروز یا استحاله رجوع خواهد شد و در اینجا نه‌تنها بُعد ایجابی که رابطۀ این بُعد با بُعد سلبی نیز آشکار می‌شود. یعنی سوژۀ موردنظر در تمامیتش تبیین می‌شود. در این مسیر، به آری‌گویی به‌عنوان بنیان این اندیشه می‌رسیم؛ اما آری‌گوییِ مسلّح به نه‌گویی. این ویژگیِ کلیدی سوژۀ سیاسی موردنظر است؛ سوژۀ آری‌گویی که نه‌گویی می‌داند، یعنی سوژۀ ستیزه‌جو. پس از تبیینِ تکوین این سوژه به‌منظور برجسته‌کردن ویژگی منحصربه‌فرد و درخورِتوجهش دربرابر دو سنخ سوژه قرار داده خواهد شد. از سویی، دربرابر سوژۀ انقلابی مرسوم قرار می‌گیرد که سوژۀ نه‌گویی است که آری‌گویی نمی‌داند. از دیگر سو، دربرابر سوژۀ محافظه‌کار قرار می‌گیرد؛ سوژۀ آری‌گویی که نه‌گویی نمی‌داند.
صفحات :
از صفحه 21 تا 36
زریسنهایت و روانکاوی فلسفه، آموزش و بوم شناسی رسانه در زمینه ژاپن
نویسنده:
Joff Peter Norman Bradley
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : این پایان نامه به عنوان یک کار شیزوکاوی کاربردی، بر مسائل اجتماعی، عاطفی و آموزشی مربوط به فناوری های ارتباطی و شکست و پیشرفت های افرادی که از این فناوری ها استفاده می کنند، به ویژه در موسسات آموزشی تمرکز دارد. توجه دقیقی به ماهیت "جوامع کنترل" (Deleuze, 1992) در زمینه های آموزشی آسیایی شده است. مفهوم اصلی این تز این است که بحران در جوامع مدرن را می توان به صورت اکتشافی با استفاده از مفاهیم زریسنهایت و اسکیزوآنالیز توضیح داد. این پایان نامه استدلال می کند که اسکیزونال می تواند به عنوان یک ابزار سیاسی و فرهنگی با کاربرد و ارتباط گسترده در کاوش و توضیح حوزه های مربوط به آموزش، زبان، ارتباطات و عاطفه استفاده شود. با تکیه بر نمونه‌های خاص، این پایان‌نامه به بررسی افول نوشتن، انفعال بومی، جدایی و تنهایی به عنوان اشکال برجسته اسکیزوفرنی اجتماعی در شرق آسیا می‌پردازد. در صورت امکان، من از مفهوم زریسنهایت یا کاپوت پاره شده استفاده می کنم تا قدرت پرسشگری این پایان نامه را به عنوان ابزاری برای توضیح پدیده اجتماعی (یک) معاصر آزمایش کنم. این پایان نامه به تشریح آثار فردی و مشترک ژیل دلوز و فلیکس گاتاری و همچنین فلسفه برنارد استیگلر می پردازد. این پایان نامه با پرداختن به اثرات منفی فناوری و گسترش آسیب شناسی ها و بیماری های روانی در ژاپن و فراتر از آن، به حوزه های تفکر و فلسفه قاره ای و مطالعات آموزشی انتقادی کمک می کند.
فلسفه در دوران آشفته: کانگیلم، سارتر، فوکو، آلتوسر، دلوز، دریدا [کتاب انگلیسی]
نویسنده:
Elisabeth Roudinesco
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
Columbia University Press,
چکیده :
ترجمه ماشینی: از نظر الیزابت رودینسکو، مورخ روانکاوی و یکی از روشنفکران برجسته فرانسوی، کانگویلهم، سارتر، فوکو، آلتوسر، دلوز و دریدا نماینده «نسل بزرگ» فیلسوفان فرانسوی هستند که کارهای قابل توجهی انجام دادند و زندگی باورنکردنی داشتند. این متفکران آشفته و مبتکر جنگ جهانی دوم و انقلاب فرهنگی و سیاسی دهه 1960 را تحمل کردند و افق فرهنگی آنها تحت سلطه مارکسیسم و ​​روانکاوی بود، اگرچه آنها به هیچ وجه پیرو آموزه های مارکس و فروید نبودند. رودینسکو بسیاری از این روشنفکران را شخصاً می‌شناخت و از طریق تجربه‌های زیسته و یادآوری خاطرات، شرحی از اندیشه‌های آنها را می‌بافد. به عنوان مثال، کانگویلهم، فیلسوف برجسته علم بود که تأثیر زیادی بر کاوش فوکو در زمینه سلامت عقل و جنون داشت. آلتوسر در یک درام شخصی بدنام زندگی کرد. و در نمایش زندگی فروید برای پرده، سارتر اساساً رویکرد فلسفی خود را به روانکاوی تغییر داد. رودینسکو دفاعی پرشور از کانگویلهم، سارتر، فوکو، آلتوسر، دلوز و دریدا در برابر «فیلسوفان جدید» اواخر دهه 1970 به راه می اندازد. دهه 1980، که کار - و گاهی اوقات زندگی خصوصی - این نسل بزرگ را محکوم کردند. رودینسکو تلاش‌ها برای از بین بردن آنها و همچنین سنت مارکسیستی و چپ به طور کلی با قلم مو کمونیسم به سبک شوروی را رد می‌کند. در نظریه فرویدی و فلسفه تعهد رادیکال، او سنگری در برابر نوعی روانشناسی دستکاری، تجویز قرص و عادی سازی می بیند که هدف آن تبدیل افراد به مصرف کنندگان بی فکر است. «فلسفه در زمان آشفته»، شدید، هوشمندانه و متقاعدکننده، با پویایی تفکر فرانسوی در قرن بیستم تسخیر شده است. (جلد 46، شماره 9)
عرفان به مثابه طغیان: فوکو، دلوز و الهیات فراتر از بازنمایی [کتاب انگلیسی]
نویسنده:
Petra Carlsson Redell
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
The Davies Group ,
تایید واگرایی: خوانش دلوز از لایب نیتس [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Alex Tissandier
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : این تز استدلال می کند که جنبه های کلیدی فلسفه دلوز را می توان با نگاهی دقیق به رابطه او با لایب نیتس توضیح داد. با محدود کردن خود به زمینه و مجموعه اصطلاحات خاصی که فلسفه لایب نیتس ارائه می کند، امیدوار است از بسیاری از خطرات تفسیر یا بازسازی کلی تر و لزوماً انتزاعی تر از فلسفه دلوز اجتناب کند. من در طول حرفه دلوز سه تعامل مهم و متمایز را با لایب نیتس شناسایی می کنم. من استدلال می کنم که در هر یک از اینها، دلوز لایب نیتس را شخصیتی مبهم معرفی می کند که جایی بین دو گرایش متضاد گرفتار شده است. از یک سو، دلوز فلسفه لایب نیتس را آخرین تلاش الهیات برای پایه‌گذاری جهانی منظم توصیف می‌کند که با مشغله او به مسائل هماهنگی و دلیل کافی و همچنین اصرار او بر اینکه به هر نوع مشکلی باید به یک اصل عقلانی پاسخ داد، نشان داده می‌شود. (اصل عدم تناقض، اصل هویت غیرمشخصات و ...). اما از سوی دیگر، در زیر این احساسات محافظه‌کارانه و الهیاتی، دلوز خطوط مبهم فلسفه‌ای را که با پویایی به تصویر کشیده شده است، تشخیص می‌دهد که «آفرینش سرگیجه‌آور» آن از اصول و پیچیدگی باروک، تصویری جایگزین و رادیکالیزه از لایب‌نیتس را آشکار می‌کند.
راه دیگر: پنوماتولوژی در تفسیر جمعی اقلیت گرایانه دولوز در کتاب مقدس: اصلاحات افراطی قرن شانزدهم، یک اجتماع بدیل آناباپتیست در قرن بیست و یکم
نویسنده:
Jeremy Garber
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : این پایان نامه الهیات سازنده روح القدس را پیشنهاد می کند که «پنوماتولوژی تفسیر جمعی اقلیت» نامیده می شود، یعنی خلق جایگزین معنا در چارچوب اکثریت سرکوبگر. این همگرایی فلسفه دلوزی با پنوماتولوژی آناباپتیست و نظریه تفسیر جمعی رسانه ها را در سه مکان خاص نشان می دهد: 1) ذکرهای منتخبی از روح القدس در کتاب مقدس عبری و عهد جدید مسیحی. 2) اصلاحات رادیکال قرن شانزدهم. و 3) "راهی دیگر"، یک گروه آناباپتیست جایگزین قرن 21 که حول بحث معنوی هنر و رسانه های محبوب متمرکز بود. فصل اول سه نظریه را بیان می کند. فصل دوم به بررسی روح القدس در کتاب مقدس عبری، به ویژه اول سموئیل 8، کتاب حزقیال و روایات انجیل می پردازد. فصل سوم به بررسی نوشته‌های پنوماتولوژیک اصلاح‌طلبان رادیکال می‌پردازد، به ویژه بر الهیات آنها در مورد تقاطع بین کلیسا و فرهنگ اکثریت اطراف آن تمرکز می‌کند. فصل چهارم تحقیقات میدانی اصلی من را با روش دیگری تشریح می کند و تنش بین تفسیر جمعی اقلیت و رژیم نشانه شناختی قرن بیست و یکم را بررسی می کند. سپس فصل پنجم گفتگوهای بین نظریه و تصویر را خلاصه می کند تا پنوماتولوژی تفسیر جمعی اقلیت را برای الهیات مسیحی پیشنهاد کند.
مسئله تاریخ در اخلاق دنیوی هانری برگسون، امانوئل لویناس و ژیل دلوز [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
David Ventura
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : این پایان نامه به بررسی اخلاق مربوط به زمانمندی می پردازد که در فلسفه های هانری برگسون، امانوئل لویناس و ژیل دلوز ظاهر می شود. این تز با تمرکز بر پیشنهادهای برگسون، لویناس و دلوز در مورد چگونگی تأثیرگذاری یک رابطه اخلاقی با زمان جدید، استدلال می‌کند که هر یک از آن مدل‌های اخلاقی یک رابطه مشکل‌ساز با تاریخ حفظ می‌کنند، و اینکه یک راه‌حل بالقوه برای این مشکل تنها است. در کارهای مشترک دلوز و گاتاری یافت می شود. با کاوش در نوشته‌های متافیزیکی برگسون، این تز استدلال می‌کند که برداشت برگسون از شهود به اندازه کافی با دلالت آن عمل با حوزه تاریخ هماهنگ نیست و این مشکلی را برای فلسفه اخلاقی برگسون ایجاد می‌کند. این تز سپس به دو منبع اخلاق و دین برگسون می‌پردازد تا استدلال کند که این متن، علی‌رغم اینکه ظاهراً شهود را تاریخی می‌کند، در واقع نمی‌تواند راه‌حلی برای مشکل تاریخ ارائه دهد که خود را در نوشته‌های متافیزیکی برگسون اعلام می‌کند. با انگیزه این شکست‌ها در اثر برگسونی، این پایان‌نامه سپس توجه خود را به دو برگسونی خودفروخته به نام‌های لویناس و دلوز معطوف می‌کند تا به میزانی که می‌توان گفت فلسفه‌های اخلاقی مربوطه آنها راه‌حلی برای مشکل برگسونی تاریخ ارائه می‌دهد، توجه کند. با کاوش در اخلاق زمانی لویناس در کلیت و بی نهایت و غیر از وجود یا فراتر از ذات، استدلال می کنم که لویناس از ارائه چنین راه حلی ناتوان است، زیرا فلسفه اخلاقی خودش به طور قطع درگیر رابطه ای مشکل ساز با تاریخ است، و علی رغم لویناس. ادعاهای صریح این است که اخلاق او فراتر از تاریخ است. سپس توجه خود را به دلوز معطوف می‌کنم تا استدلال کنم که علی‌رغم اینکه دلوز (مانند لویناس) قادر به حل این مشکل در تفاوت و تکرار نیست، در واقع در کار مشترک خود با فلیکس گاتاری در هزار فلات، راه بالقوه مثمر ثمری برای مذاکره در مورد آن ارائه می‌کند.
تبیین اَشکال هیچ‌انگاری و شرط رهایی از آن در اندیشه‌ نیچه-دلوز
نویسنده:
داود معظمی گودرزی ، احمدعلی حیدری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ما و جهان‌مان در آخرین مرحله‌ هیچ‌انگاری گیر افتاده‌ایم و امرِ قابل توجه، تداوم این وضعیت است چنانکه مشخص نیست این وضعیت تا کی ادامه خواهد داشت. مساله‌ مقاله‌ حاضر درک هیچ‌انگاری است به‌منظور فراهم آوردن امکان اندیشیدن به شرایط رهایی و خلاصی از آن. در این مقاله متمرکز خواهیم بود بر تفسیر دلوز از نیچه درخصوص مفهوم هیچ‌انگاری. به این منظور باید مسیر اصلی استدلال دلوز درخصوص سنخ‌های مختلف هیچ‌انگاری را درک کنیم که سه شکل است: نه‌گو، واکنش‌گرانه و بی‌کنشانه. درک این سه شکل، به‌ویژه واپسین شکل آن؛ یعنی وضعیتی که در آن زندگی می‌کنیم. پس از آن تلاش خواهد شد که ابعاد عاطفی این مفهوم با رجوع به سینمای بلا تار به خواننده انتقال داده شود. به این منظور که ضرورت رهایی از هیچ‌انگاری موجود در وضعیت به شکل عاطفی احساس شود. در این نقطه از استدلال شرایط فراهم می‌شود برای اندیشیدن به گام بعد و این امر با درک تمایز واپسن مرحله‌ هیچ‌انگاری و شرایط رهایی از آن ممکن خواهد شد. به منظور درک تمایز این دو وضعیت و در نهایت درک شرط رهایی از هیچ‌انگاری، تمایز میان دو مفهوم انهدام بی‌کنشانه و ویرانگری کنش‌گرانه مورد توجه قرار می‌گیرد. برای درک تمایز این دو مفهوم نیچه‌ای-دلوزی نیز از تمایز دو مفهوم خسته و فرسوده که دلوز در شرح بکت مطرح می‌کند، بهره خواهیم برد. از این‌رو، مسیر مقاله به این صورت خواهد بود: تحلیل اَشکال هیچ‌انگاری: 1- نه‌گو، 2- واکنش‌گرانه، 3- بی‌کنشانه و 4- شرط رهایی از هیچ‌انگاری.
صفحات :
از صفحه 99 تا 125
هایدگر و دلوز: مبانی هستی شناسی رویدادی [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
James Scott Bahoh
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : این پایان نامه به بررسی مفهوم رویداد می پردازد، همانطور که در هستی شناسی های توسعه یافته توسط مارتین هایدگر (1889-1976) و ژیل دلوز (1925-1995) یافت می شود. متن‌هایی که من روی آنها تمرکز می‌کنم عبارتند از Sein und Zeit (1927) هایدگر، "Vom Wesen des Grundes" (1928)، "Vom Wesen der Wahrheit" (سخنرانی 1930، چاپ 1943)، Beiträge zur Philosopie (vom Ereignis) (نوشته شده). -38، اما تا سال 1989 منتشر نشد)، و تفاوت دلوز و رنس (1968). تمرکز من بر روشی است که هر فیلسوفی گزارشی از رویداد را در رابطه با مجموعه ای از موضوعات اساسی کلیدی ارائه می دهد. از نظر هایدگر اینها حقیقت، تفاوت، زمین و زمان-مکان هستند. برای دلوز من همچنین در مورد زمین و زمان بحث می کنم، اما به ویژه بر تفاوت تمرکز می کنم. توضیح دلوز از تفاوت مستلزم تمایز بین یک ثبت مجازی ایده های دیالکتیکی و یک ثبت واقعی از سیستم های شبیه ساز است. و روشن ساختن مفهوم رویداد او در رابطه با اینها نقش غالبی در تحلیل من دارد. گزارش دلوز از ایده های دیالکتیکی عمیقاً تحت تأثیر روایت ریاضی دان و فیلسوف اوایل قرن بیستم، آلبرت لوتمن (1908-1944) است. لوتمن، به نوبه خود، حساب خود را از طریق تعامل با آثار اولیه هایدگر توسعه داد. در فصل پنجم، خط نفوذ هایدگری بر دلوز را از طریق لوتمن بازسازی می کنم. از اواسط دهه 1930، هایدگر درک می‌کند که ماهیت رویدادی است، در حالی که تفاوت یک بعد اساسی رویداد را تشکیل می‌دهد، اگرچه نکته اخیر اغلب در پژوهش نادیده گرفته می‌شود. حقیقت، زمین و زمان-مکان ساختار و پویایی هستی را به عنوان رویداد بیان می کنند. از نظر دلوز، بودن تفاوت است، اما تفاوت از طریق رویدادها متمایز می شود. زمین، زمان، سیستم‌های شبیه‌سازی‌ها و ایده‌های دیالکتیکی ساختار تمایز نهایی موجودات و پیدایش جهان‌های موجوداتی را بیان می‌کنند که هویت‌های شبه پایداری دارند که توسط روابط پیچیده آنها تعدیل شده است.
  • تعداد رکورد ها : 140