جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1369
بررسی ارتباط علم (نظر) و عمل در حکمت اشراق سهروردی بر اساس مدل فلسفه به مثابه روش زندگی پی‌یر آدو
نویسنده:
زهرا رستاخیز قصرالدشتی، امیر عباس علیزمانی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
صفحات :
از صفحه 68 تا 89
تبیینی جدید از بساطت و ترکیب در عالم عناصر،در اندیشه ی ابن سینا، سهروردی و ملاصدرا
نویسنده:
مهدی موذنی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
اندیشه فلسفی، از آغاز، با توجه خاص به ماده اولی، بعنوان زمینه و اصل پیدایش موجودات طبیعی همراه بوده است. پیگیری این موضوع در آثار متفکران، در طول تاریخ، نشان دهندهاهمیت آن در جهت گیری مواضع فلسفی و فیزیکی، در دوران های مختلف است. در این رساله ابتدا دیدگاه حکمای مشاء در حمایت از ترکیب انضمامی ماده و صورت با براهینی که برای اثبات هیولی به آن ها استناد می کنند ذکر می شود واشاره ای هم به تبیینی جدید از دیدگاه ابن سینا می گردد، سپس به نظر شیخ اشراق مبنی بر بساطت خارجی جسم و نفی هیولای اولی و صورت جسمیه جوهری و صور نوعیه جوهری پرداخته شده و بعد از آن، موضع صدرالمتألهین و پیروان او در باور به «معقول ثانی بودن هیولی» در جسم، بر اساس برخی از مبانی حکمت متعالیه مانند، اصالت وجود و حرکت جوهری تبیین می گردد و در انتها با تحلیل نظرات این سه فیلسوف، خصوصاً براهین حکمای مشاء، و با ذکر شواهدی از آثار آن ها که منطبق با دیدگاه مختار در این رساله است، نتیجه نهایی، که تأییدی است بر دیدگاه ملاصدرا مطرح می شود. دراین تحقیق، از آثار ابن سینا و شیخ اشراق و ملاصدرا به روش اسنادی و کتابخانه ای، همراه با تجزیه و تحلیل و استنتاج فلسفیاستفاده می گردد. هدف این نوشتار، بررسی رابطه بین یافته های فیزیک جدید و دیدگاه های این سه حکیم مسلمان در مورد بساطت و ترکیب جسم است. که آیا درنهایت می توان وجود خارجی یک جوهر بالقوه در جسم را اثبات کرد یا چنین جوهری قابل اثبات نیست و هیولی جز مفهومی ذهنی و انتزاعی از جسم و رابطه آن با مراتب مختلفش نخواهد بود. کلیدواژه ها: هیولی، صورت، بسیط، مرکب، ابن سینا، شیخ اشراق، ملاصدرا.
تبیین قاعده بسیط الحقیقه کلّ الأشیاء و کارکردهای الهیاتی آن از منظر ابن سینا، شیخ اشراق و ملاصدرا
نویسنده:
علیرضا فلاحی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در این رساله قاعده بسیط الحقیقه به عنوان یکی از آموزه‎های حکمت اسلامی در ذیل سه محور مورد بررسی قرار گرفته است: «تبیین قاعده از دیدگاه ابن‎سینا، شیخ اشراق و صدرالمتألهین»، «شبهات مطرح شده پیرامون قاعده» و «کارکردهای الهیاتی قاعده».در مطلب نخست نشان داده شد که قاعده «بسیط الحقیقه کل الأشیاء و لیس بشیءٍ منها» به این معنا است: موجودی که از هر جهت بسیط بوده و هیچ نوعی از انواع ترکیب در او راه نداشته باشد، از طرفی تمام کمالات اشیا را دارد، وگرنه در او ترکیب پیدا می‎شود که خلاف بسیط الحقیقه بودن اوست، و از طرفی دیگر نقائص اشیا را نیز ندارد. تلازم در قاعده دارای دو طرف است که یک طرف آن مشهورتر است و آن استلزام بساطت نسبت به جامعیت همه کمالات است و دیگری که کمی نامأنوس می‎نماید استلزام جامعیت کمال نسبت به بساطت است. توجه به تلازم در قاعده نگاه حداکثری است که در بررسی آن در سه مکتب مشاء، اشراق و حکمت متعالیه که نماینده آن مکاتب به ترتیب ابن‎سینا، شیخ اشراق و ملاصدرا می‎باشند، این مطلب بدست می‎آید که هر سه فیلسوف نگاه حداکثری به قاعده دارند گرچه این نگاه بین آنها در یک سطح و به یک میزان نیست، بلکه این ملاصدرا است که توانست با مبانی منحصر به فرد خود قاعده را در سطح تشکیک وجودی و وحدت وجود مطرح کند.در محور دوّم در مجموع به ده شبهه پیرامون قاعده پرداخته شد که می‎توان مهمترین عامل ایجاد شبهه نسبت به قاعده را عدم تصور صحیح نسبت به جامعیتِ کمالِ بسیط الحقیقه دانست به این نحو که از قاعده برداشت شده که جامعیت بسیط الحقیقه نسبت به کمال به نحو مجموعی است و این منشأ شبهه می‎شود که شمول مجموعی با بساطت سازگار نیست، و قاعده خودشکن می‎باشد در حالی که از این نکته غفلت شده که شمولیت آن به نحو وحدت جمعی بوده و با بساطت نیز سازگار است.در محور سوّم هشت کارکرد الهیاتی برای قاعده بیان شده، و مهمترین آنها دفع شبهه ابن‎کمونه و دیگری نظریه علم اجمالی در عین کشف تفصیلی است.
نقد و بررسی راه حل ابن سینا، شیخ اشراق، ملاصدرا و دکارت در خصوص رابطه ی نفس و بدن
نویسنده:
حسین رزاقی راد
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ابن سینا، شیخ اشراق و دکارت با توجه به تمایز و شکافی که بین نفس و بدن ایجاد می کنند، با معضل ارتباط نفس و بدن مواجه می شوند و لذا برای حل این معضل از واسطه ای استفاده می کنند که هم با نفس سنخیت داشته باشد و هم با بدن.در واقع آن هااز این طریق سعی در حل مشکل ارتباط نفس و بدن می کنند. اما ملاصدرا مسئله ی نفس و بدن را به گونه ای طرح می کند که با اشکال ارتباط نفس و بدن مواجه نمی شود.
بررسی تطبیقی نقش مُثل در شناخت از منظر افلاطون، سهروردی و ملاصدرا
نویسنده:
محسن نظری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
نظریه مُثل یکی از مهم‌ترین نظریات فلسفی است و جایگاه ویژه‌ای در معرفت‌شناسی افلاطون، سهروردی و ملاصدرا دارد. هر سه فیلسوف، معرفت حقیقی را تنها در عالم مُثل و رب‌النوع می‌دانند اما باهم تفاوت‌هایی در این مورد دارند، افلاطون معرفت را تذکر و یادآوری از مُثل می‌داند و روش او برای رسیدن به معرفت، دیالکتیک است. اما سهروردی و ملاصدرا معرفتی که از رب‌النوع کسب می‌شود را تذکر و یادآوری نمی‌دانند. همچنین سهروردی و ملاصدرا علاوه بر اینکه ادراک عقلی را از رب‌النوع می‌دانند، ادراک حسی و خیالی را نیز از رب‌النوع می‌دانند اما افلاطون فقط ادراک عقلی را از مُثل می‌داند. افلاطون معرفتی که از طریق ادراک حسی به دست بیاید را منکر می‌شود و معتقد است ادراک حسی وقتی معرفت بخش است که انسان را به یاد مُثلی بیندازد که قبل‌تر در آن زندگی می‌کرده است وگرنه خود ادراک حسی معرفت بخش نیست، برخلاف افلاطون، سهروردی و ملاصدرا ادراک حسی و همچنین ادراک خیالی را نیز درجه‌ای از معرفت می‌دانند هرچند همانند افلاطون آن‌ها را معرفت حقیقی نمی‌دانند. سهروردی در چگونگی رسیدن به رب‌النوع و کسب معارف با افلاطون اختلاف‌نظر دارد، سهروردی معتقد است برای رسیدن به رب‌النوع باید حجاب، که تعلق و تدبیر نفس به بدن است را به‌وسیله ریاضت‌های علمی و عملی کم کرد و به رب‌النوع متصل شد تا به معرفت حقیقی دست‌یافت. ملاصدرا نظرش نزدیک به نظر سهروردی است، او هم معرفت حقیقی را تنها در رب‌النوع می‌داند، اما ملاصدرا معتقد است برای رسیدن به رب‌النوع باید نفس انسان در قوه نظری و قوه عملی قوی شود تا بتواند اتصال و اتحاد با رب‌النوع برقرار کند و به معرفت حقیقی دست یابد.
بررسی تطبیقی ماده و صورت و رابطه آن دو از دیدگاه ابن‌سینا، شیخ اشراق و ملاصدرا
نویسنده:
کرامت مرادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیده ندارد.
مقایسه حقیقت جسم در فلسفه سهروردی و صدرالمتالهین
نویسنده:
مریم عاطفی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیده ندارد.
بررسی تطبیقی قاعده امکان اشرف از دیدگاه شیخ‌اشراق و صدرالمتالهین
نویسنده:
معصومه قایدرحمتی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
این تحقیق برآن است که به تبیین قاعده امکاناشرف از دید ملاصدرا و سهروردی بپردازد.این دو فیلسوف در زمینه تبیین واستدلال و آثار قاعده امکان اشرف نقاط اشتراک و افتراقی دارند. از جمله اشتراکات آنهااین است که هر دو می فرمایند:« اگر موجود اخسی داشتیم حتما قبل از آن موجود اشرفی موجود بوده است چون اگر اخس باشد و اشرف نباشد یا باید اشرف و اخس هر دو از خداوند صادر شوند که صدور کثیر از واحد می شود یا باید اشرف بواسطه اخس صادر شود که باعث شرافت معلول بر علت می شود یا بایدوجود اشرف ممتنع باشد که این هم باطل است.» پس با ابطال هر سه فرض ثابت می شود که اشرفی حتما قبل از اخسی موجوداست. همچنین در زمینه تبیین و استدلال و آثارقاعده امکان اشرف نقاط افتراقی با همدیگر دارندکه در این تحقیق به آنهاپرداخته شده است. روشی که در این تحقیق به کار گرفته شده تحلیلی، تاریخی و کتابخانه ای می باشد. و نتایجی که از این قاعده به دست می آید این است که در تمام مراحل وجود باید اشرفی بر اخسی مقدم باشد و گرنه با سه مشکل صدور کثیر از واحد، شریفتر بودن معلول ازعلت، و ممتنع بودن وجود اشرف مواجه خواهیم شد، پس به خاطر دفع این سه مشکل باید حتما اشرفی بر اخسی مقدم باشد.
جوهر و عرض از نظر فلاسفه مسلمان، (ابن سینا، شیخ اشراق، ملاصدرا)
نویسنده:
نسرین ژیان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بحث جوهر و عرض از مباحث مهم طبیعت شناسی و هستی شناسی فلسفه محسوب می شود.فلاسفه درباره جوهر وعرض از نظر اقسام و انواع نظرات متفاوتی دارند، در باره اقسام جوهر و عرض برخی قائل به چهار نوع جوهر و برخی قائل به پنج نوع هستند که هیولا، صورت، جسم، عقل و نفس می باشند ودر انواع عرض همان نه قسم بودن آن مورد تائید می باشند. درباره ترکیب جوهر و عرض ملاصدرا قائل به ترکیب اتحادی است و این ترکیب را حاصل ارتباط جوهر و عرض می داند اما فلاسفه مشاء قائل به ترکیب انضمامی جوهر و عرض می باشند.صدرالمتألهین با این نظر موافق است که اعراض قائم به یک جوهر با وجود همان جوهر موجودند نه اینکه هر یک وجودی خاص خود داشته باشد. و اینکه وجودنه جوهر است نه عرض بلکه با جوهر، جوهر است و با عرض، عرض است.
تاثیر افلاطون در آرای معرفت شناختی شیخ اشراق
نویسنده:
عباس غلام پور
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیدهمباحث معرفت شناسی از مهمترین مباحث فلسفی از آغاز پیدایش فلسفه تا عصر کنونی در میان فیلسوفان به شمار می رود که همواره در این باره به بحث و نظر پرداخته اند. نخستین فیلسوفی که تدبر جدی بر معرفت و تحلیل آن ارائه نمود و به نوعی پایه گذار و پدر فلسفه غرب می باشد، افلاطون است.در این سو یعنی جهان اسلام، سهروردی، نخستین فیلسوف مسلمانی است که نظام فلسفی جدیدی را به پیروی از افلاطون و دیگر حکما پی ریزی کرد و آن را حکمت اشراق نامید.لذا این دو فیلسوف در تاریخ فلسفه غرب و شرق از اهمیت بسیار بالایی برخوردارند. اما مساله ای که در اینجا مطرح می گردد این است که افلاطون (به عنوان رئیس و امام حکمت اشراق به تعبیر سهروردی) تا چه اندازه در شیخ اشراق (به عنوان موسس این حکمت) تاثیر گذار بوده. در این پژوهش، محقق بر آن است تا با استفاده از روش کتابخانه ای، به تحقیق پیرامون این تاثیر بپردازد. لذا با بررسی مباحث معرفت شناسی و نقاط اشتراکی این دو حکیم از قبیل: رد شکاکیت مطلق، الزامی بودن فراگرفتن مقدمات پیش از شروع حکمت، پیچیدگی هستی شناسی و معرفت شناسی، پیمودن درجه عالی معرفت توسط سالک و نقاط افتراقی ای از قبیل: موسس بودن افلاطون و محیی بودن شیخ اشراق، تفاوت در نوع مقدمات و قبول حس و طبیعت به عنوان ابزار و منبع معرفت توسط شیخ اشراق برخلاف افلاطون، این نتیجه بدست می آید که سهروردی در برخی اصول همچون روش معرفت شناسی وامدار افلاطون است، اما در فروع با افلاطون تفاوت های بسیاری دارد. واژگان کلیدی: افلاطون، شیخ اشراق، معرفت، مثل، علم حضوری
  • تعداد رکورد ها : 1369