جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1548
وحدت يا كثرت نوع انسانی نزد ابن‌سينا، شيخ‌اشراق و ملاصدرا
نویسنده:
عبداله صلواتی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
وحدت يا کثرت نوعي انسان يکي از مسائلي بوده که غالباً در سنت فلسفه حاشيه و بعنوان پيش فرض مطرح بوده است و بيشينه فيلسوفان مسلمان، از وحدت نوعي انسان دفاع ميکرده‌اند. اما مخالفان وحدت نوعي، با صورتي برهاني به طرح کثرت نوعي انسان پرداختند. البته در آثار موافقان وحدت نوعي از جمله ابن‌سينا شواهدي دال بر کثرت نوعي انسان يافت ميشود. در اين جستار منحني تطورات نابرابري و کثرت نوعي انسان با محوريت متفکران برجسته و مؤثري چون ابن‌سينا، سهروردي و ملاصدرا مورد بحث و بررسي قرار ميگيرد. منحني کثرت نوعي در تفکر فلسفي و کلامي جهان اسلام، دستخوش نوساناتي بوده است، اما سير پيدايي آن را ميتوان چنين فهرست کرد: کثرت نوعي انسان در حد شواهد نزد ابن‌سينا، وحدت نوعي مشکک (انسانهاي نابرابرِ برابر) نزد سهروردي و سه مدلِ وحدت نوعي مشكَك وجودي صرف، وحدت نوعي مشکک ماهوي در پي وحدت نوعي مشكَك وجودي و کثرت نوعي مشکک ماهوي در پي وحدت نوعي مشكَك وجودي نزد ملاصدرا؛ با اين توضيح که هريک از مدلهاي سه گانه صدرايي به دو صورتِ پيشين و پسين مطرح ميباشد. کثرت نوعي صدرايي بدليل پشتيباني توسط مباني، تنوع مدلها و اشتمال آن بر کثرت نوعي پيشين و پسين، فضاي دگرديسي‌شده يي از نابرابري انسانها را پديد آورد که نگارنده براي نشان دادن تفاوت جوهري آن با کثرت نوعي انساني پيش از ملاصدرا، از آن به زيست نوعهاي انساني ياد کرده است.
صفحات :
از صفحه 143 تا 168
آموزه بازگشت جاودانه در فلسفه سهروردی و فيزيك پوانكاره
نویسنده:
مهدی عظيمی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
«بازگشت جاودانه» آموزه‌يي ديرينه در تاريخ فلسفه است که ميگويد هر رخدادي در جهانْ درست به همان شيوه‌‌يي که در گذشته بينهايت بار به وقوع پيوسته، در آينده نيز با همه جزئياتش بينهايت بار تکرار خواهد شد. سهروردي اين آموزه را در حکمةالاشراق و نيز در المشارع و المطارحات بميان مي‌آورد و براي اثبات آن برهانهايي را پيش مينهد. ملاصدرا در تعليقات خود بر شرح حکمه الاشراق قطب‌الدين شيرازي به سنجش برهانهاي سهروردي پرداخته و آنها را نافرجام ميشمارد، ولي بطلان دليل، دليل بطلانِ مدّعا نيست؛ بويژه که ما «قضيه‌ تکرارِ» پوانکاره را در دست داريم که اثبات ميکند در هر نظام (مجموعه يا سيستم)ي، موقعيت نخستين همه‌ اجزاء پس ‌از گذشت زماني به اندازه کافي طولاني تکرار خواهد شد و اين مستلزم اثبات آموزه «بازگشت جاودانه» است. با اينهمه، بايد پرسيد که اين «زمان به اندازه کافي طولاني» چقدر است؟ برپايه‌ محاسبات چاندراسِکار، اين زمان براي يک حجم کروي از هوا با شعاع يک سانتيمتر که دما و فشار استاندارد و يک‌ درصد نوسانْ حول مقدار ميانگين چگالي داشته باشد، چيزي نزديک به سه تريليون هزاره است! بنابرين، زمان تکرار براي کل کيهان چندان طولاني است که عمر اجزاء آن، بسي پيش‌ از فرارسيدن آن زمان، به پايان خواهد رسيد و اين امر تکرار کيهاني را وقوعاً محال ميسازد. بدينسان، برآيند جستار فرارو اين است که آموزة «بازگشت جاودانه» که سهروردي نيز بدان باور دارد، ممکن ذاتي و محال وقوعي است.
صفحات :
از صفحه 41 تا 62
انتظام هستی براساس حبّ و قهر در نزد سهروردی و ملاصدرا
نویسنده:
حمیدرضا سروریان ، علی فرضی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
سهروردی و ملاصدرا بر این باورند بدون عناصر قهر و محبّت، انتظام یافتن هستی امکان­ ناپذیر است؛ از نظر سهروردی، عشق و محبّت در مجموع هستی سریان داشته و هر موجودی، چه نوری و چه غیر نوری، از آن بهره­ مند است و لازمۀ این عشق و محبّت، حصول و وجود نظام أتم و أحسن می ­باشد. طبق اصول سهروردی، جهات قهر و محبّت در نزد حق­ تعالی ضروری است: قهر ازسوی موجودِ مافوق بر مادون مطرح است و محبّت از ناحیه قاهر سافل بر عالی. ازاین­ رو، انتظام نظام جهان بر پایۀ قهر و محبّت است. از دیدگاه ملاصدرا نیز، محبت یا عشق مانند وجود، حقیقتی است که در تمام اشیا و موجودات به سبب وجود آن‌ها ساری است. به نظر وی، اساس جهان آفرینش به محبت و قهر است و همین عشق و محبت است که سببِ ایجاد موجودات و نیز محفوظ ماندن آن‌ها می­شود. و بنابر وحدت شخصی وجود که مختارِ نهایی ملاصدرا است، تمامی کائنات؛ هم آنچه خوب محسوب شده و هم آنچه بد تلقی می­شود؛ جلوه ­های مختلف حق تعالی هستند: بعضی جلوه محبتِ او و برخی جلوه قهر او.
صفحات :
از صفحه 107 تا 129
«تشکيک در کلمه» بعنوان فلسفه زبان درحکمت اشراق سهروردی
نویسنده:
محمود رضا مراديان
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
نوشتار حاضر به بررسي فلسفه زبان از ديدگاه سهروردي در قالب «تشکيک در کلمه» با استناد به کتابها، رساله¬ها و داستانهاي رمزي وي ميپردازد. براي نيل به اين مقصود، ابتدا، کتب، رسائل و داستانهاي سهروردي بعنوان منابع دسته اول و همچنين منابع دست دومي که به شرح حکمت اشراق پرداخته يا در آنها سخني دربارة زبان و ماهيت آن ذکر شده، مورد مطالعة دقيق قرار گرفته و نکات مربوط، جداگانه گردآوري گرديده و سپس مورد تجزيه و تحليل قرار گرفته است. تحليل محتواي اين نکات منجر به کشف حقيقتي بنام «تشکيک در زبان» يا بعبارت دقيقتر، «تشکيک در کلمه» شد. همچنين نتايج اين پژوهش نشان ميدهد که سهروردي با اتخاذ رويکردي تقليل¬گرا، محور فلسفه زباني خود را بر «کلمه» قرار داده و براي آن سه مرتبه کلي¬ وجودي و نوري به نامهاي «کلمات کبري»، «کلمات وسطي» و «کلمات صغري» در نظر گرفته است. کلمات کبري در رأس، کلمات وسطي در ميان و کلمات صغري در پايينترين حد اين مرتبة وجودي قرار دارند. اين کلمات، بواسطه «کلمة عليا»، از حضرت حق صادر ميشوند و منشأ خلقت در عالم هستي يا عالم امکان ميباشند. در فرايند آفرينش، ابتدا، حضرت حق يا واجب¬الوجود يا نورالانوار، «کلمه عليا» را خلق ميکند. کلمه عليا مانند نورالانوار يا واجب¬الوجود يا خداوند، واحد و مجرد است، اما از نظر مرتبه و نورانيت از خداوند پايينتر است؛ چون وراي پروردگار نور و کلمه‌يي نيست. کلمه عليا معادل با «نور اقرب» در حکمت اشراق سهروردي و «عقل اوّل» در فلسفة مشائي فارابي و ابن‌سيناست و از انوار اين کلمه، کلمات کبراي ديگري ايجاد ميگردد. بر اساس متون نگارش يافته در باب حکمت اشراق، «آخرين کلمه کبري»، جبرئيل يا عقل فعّال يا عقل دهم است. کلمه جبرئيل يا روح¬القدس، باعث ايجاد کلمات نازلتري بنام کلمات وسطي و کلمات صغري ميشود. در حکمت اشراق، کلمات وسطي، معادل با نفوس فلکي نه¬گانه¬اند و بلحاظ مرتبه وجودي از کلمات کبري نازلترند. کلمات صغري که از اشراق کلمه جبرئيل يا عقل فعّال بوجود مي¬آيند، معادل با نفوس ناطقه انسانيند كه نوشتار حاضر به بررسي هركدام بطور مفصل ميپردازد.
صفحات :
از صفحه 147 تا 162
بازخوانی حکمت اشراق سهروردی در پرتو الگوی فلسفی پی يرآدو ؛ فلسفه بمثابه روش زندگی
نویسنده:
اميرعباس عليزمانی، زهرا رستاخيز قصرالدشتی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
پي يرآدو (2010ـ1922.م) فيلسوف فرانسوي معاصر، با عرضه الگوي فلسفي ـ فلسفه بمثابه روش زندگي ـ که حاصل سالها پژوهش او در زمينه فلسفه باستان است، پويايي و حيات حقيقي فلسفه را در زندگي روزمره فيلسوف نشان ميدهد. در اين پژوهش سعي بر آن است که با بکارگيري اين الگو به تحليل و بازخواني مکتب اشراق سهروردي بپردازيم. به اين منظور، علاوه بر معرفي الگوي فلسفي ـ فلسفه بمثابه روش زندگي ـ به توضيح مؤلفه‌هاي مهم آن از جمله: گفتار فلسفي تمرينات معنوي و جايگاه آن در بررسي مکاتب فلسفي ارشاد معنوي ميپردازيم. پس از آشنايي با الگوي فلسفه بمثابه روش زندگي در بخش دوم نوشتار حاضر به تحليل و بازخواني حکمت اشراق در قالب اين الگوي فلسفي ميپردازيم. به اين منظور، ابتدا به طرح مسائل اساسي مکتب اشراق همچون نور و سلسله مراتب انوار، نفس و اهميت آن در مکتب اشراق، عالم مثال و ضرورت آن، معرفت‌شناسي و هستي‌شناسي در مکتب اشراق، خواهيم پرداخت. بيان مسائل و موضوعات بنيادين در مکتب اشراق سبب ميشود تا با توجه به اين الگوي فلسفي بتوانيم روش زندگي مکتب اشراق را مشخص کنيم و سپس عناصر و ويژگيهاي اين روش زندگي را با توجه به الگوي فلسفه بمثابه روش زندگي نشان ميدهيم. از آنجا که مکتب اشراق سهروردي پيوندي عميق با عرفان و سير و سلوک معنوي دارد، شناخت و درک آن فلسفي و نشان دادن انسجام ساختاري آن در بيان مسائل مختلف فلسفي با دشواري همراه است. الگوي فلسفه بمثابه روش زندگي با ارائه راهکارهايي محقق را قادر ميسازد تا درک يکپارچه و جامع خويش از مسائل و موضوعات مطرح شده در اين مکتب فلسفي ـ عرفاني را بخوبي و در سايه يافتن روش زندگي منتخب از سوي اين مکتب نشان دهد.
صفحات :
از صفحه 77 تا 96
بازتاب انديشه امشاسپندان در نظريه ارباب انواع شيخ اشراق
نویسنده:
ناديا مفتونی، مرتضی درودی جوان
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
اين پژوهش با بهره‌گيري از روش تحليل محتوا ميزان آثار و نشانه‌هاي مستقيم و غيرمستقيم پنج امشاسپند را در مجموعة مصنفات شيخ اشراق بررسي ميکند. پس از استقراء ويژگيهاي عمومي و اختصاصي امشاسپندان با رجوع به منابع و متون مزدايي مانند اوستا، بندهش و ساير متون علمي و تحليلي، به جستجوي اين ويژگيها در آثار سهروردي پرداخته، همة مواردي را که ضمن آنها بصراحت از اين امشاسپندان نامي بميان آمده و نيز تمامي مواردي که ويژگيهاي عمومي و اختصاصي امشاسپندان را دربردارند استخراج و شمارش کرديم و پس از محاسبة ميزان فراواني و بسامد ويژگيها و نشانه‌هاي هر يک از امشاسپندان به تحليل محتوايي و مفهومي آنها پرداختيم. بر اثر اين پژوهش، نتايج چندي بدست آمد که از آن ميان ميتوان به مشخص شدن تعداد اشارات مستقيم به امشاسپندان، نظم نسبي فراواني نشانه‌ها بر اساس ترتيب امشاسپندان، ذکر امشاسپندان پنجگانه بعنوان عقول عرضيه با نظر به کارکرد رب‌النوعي آنها، اجتماع قويترين نشانه‌ها در متون فارسي و در ضمن ياد‌کرد از قهرمانان اساطيري ايراني اشاره کرد.
صفحات :
از صفحه 147 تا 168
تأملات تاريخی در باب قاعده امکان اشرف
نویسنده:
حوریه شجاعی باغینی، عین الله خادمی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در نوشتار حاضر اصالت قاعده امکان اشرف بمثابه قاعده‎يي اشراقي بررسي ميگردد. برغم قول مشهور دربارة اين قاعده مبني بر ريشه‌يي يوناني داشتن، مدعاي اين نوشتار آن است که قاعده از لوازم مکتب اشراق است و مشائي دانستن آن با اصول مشائيان سازگاري ندارد. اين مدعا از دو جهت به اثبات خواهد رسيد؛ جهت اول، بيان شواهدي از آثار خود شيخ‌اشراق و شارحان مکتبش و اينکه چگونه نحوة بيان شارحان موجب چنين تصوري شده که اين قاعده سابقه‌يي قبل از مکتب اشراق دارد. جهت دوم بررسي لوازم مکتب اشراق است و اينکه شيخ‌اشراق از اين قاعده در اثبات اصول فکري مکتبش بهره برده، حال آنکه اين مسائل از نظر مکتب مشاء مردود است. بنابرين جستجوي پيشينه‌يي قبل از سهروردي براي اين قاعده خطاست.
صفحات :
از صفحه 22 تا 60
دلايل اشراقی بودن فلسفه ابن سينا در ترازوی نقد
نویسنده:
عبدالحسین خسروپناه، حسام الدین مؤمنی شهرکی، حمید فرقانی دهنوی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
يکي از مسائل مهم موجود در حوزة ابن‌سيناشناسي، مشائي يا اشراقي بودن فلسفة وي است. برخي بر اين باورند که فلسفة شيخ‌الرئيس اشراقي است و براي اثبات اين مدعا دلايلي را ذکر ميکنند که در يک تقسيمبندي کلي ميتوان گفت دسته‌يي از اين دلايل مبتني بر آثار خود شيخ و دسته يي ديگر بر پايه منابع معرفتيي ميباشد که او از آنها بهره برده است. نگارندگان معتقدند نقدهايي بر دلايل و شواهد اشراقي بودن فلسفة ابن¬سينا وارد است، بنابرين در نوشتار حاضر ابتدا به تعريف فلسفة اشراقي و تبيين دقيق و موجز دلايل و شواهد معتقدان اشراقي بودن فلسفه¬ ابن‌سينا پرداخته‌ شده و در گام بعدي، دلايل مذکور مورد نقد و بررسي قرار گرفته¬ و ضعف آنها مشخص گرديده است. روش محققان در اين پژوهش تحليلي ـ انتقادي است.
صفحات :
از صفحه 127 تا 148
تبیین نظریه فرا تاریخ در اندیشه‌ هانری کربن
نویسنده:
علی علم‌الهدی، مرضیه اخلاقی، ناصر محمّدی، حسن سیدعرب
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
هانری کربن (1903 ـ 1978.م) فیلسوف فرانسوی و نخستین مفّسر غربی فلسفه سهروردی است. اندیشه‌های او مشتمل بر تأویل، پدیدارشناسی و «نظریة فراتاریخ» است. هدف پژوهش حاضر، شرح و بررسی این نظریه و تأثیر آن در بررسی وی از فلسفه و عرفان ایرانی- اسلامی است. در گستره مطالعات نظری درباره تاریخ، «فلسفه تاریخ» برگرفته از مطالعات فلسفی است و بر این اساس به بررسی تاریخ و حوادث آن میپردازد. بنظر کربن، گزارش تاریخ فلسفه، بر مبنای نظریه فلسفه تاریخ قابل بررسی نیست؛ زیرا نمیتوان حوادث آن را براساس ربط علّی و معلولی توصیف کرد. اندیشه کربن در این مسئله مبتنی بر الهیات است و با رهیافت، نسبت تاریخ و انسان، ادوار حکمت ایران باستان، فلسفه اسلامی و بویژه فلسفه سهروردی (540 ـ 587 ﻫ .ق) و عرفان را تفسیر کرده و حوادث آن را مسبوق به عالم مثال دانسته است. آموزه‌های ادموند هوسرل (1859 ـ 1928.م) و مارتین هایدگر (1889 ـ 1976.م)، او را در طرح نظریه فرا تاریخ یاری کرده است. جستار حاضر نخستین تلاش برای بررسی و تحلیل نظریه فرا تاریخ نزد هانری کربن خواهد بود.
صفحات :
از صفحه 83 تا 104
جهان وطنی نوری به مثابۀ اتوپیای اشراقی
نویسنده:
محمد علی دیباجی، مصطفی عابدی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
با توجه به جایگاه نور در حکمت اشراق این سوال پیش می­آید که چرا سهروردی از یک سو نور را به جای وجود بر­گزیده و از سوی دیگر از شرق و غرب جغرافیایی که در مورد وطن به کار می­رود، استفاده می­کند. پاسخ اصلی نوشتة حاضر اثبات جهان­میهنی اشراقی از منظر سهروردی است. در این مجال با بررسی هستی­شناسی نوری و به تبع آن معنای وطن از منظر حکمت اشراق به تحلیل جهان وطنی سهروردی می­پردازدیم. با­ توجه به اینکه سهروردی از یک سو در هستی­شناسی خود از نظام نوری استفاده می­کند و از سوی دیگر واژه­هایی مرتبط با مقولة وطن مانند شرق و غرب را به کار می­برد؛ هستی­شناسی­اش با مقولۀ وطن و به واسطۀ آن جهان­وطنی پیوند می­یابد. بر این اساس در اندیشۀ سهروردی نه تنها وطن همسان با هستی است بلکه باید گفت عین هستی به شمار می­رود و پهنای وطن به گسترۀ هستی امتداد می­یابد. دراندیشۀ جهان وطنی سهروردی، چون انسان­ها متعلق به یک حیقیقت نوری­اند به لحاظ ذاتی میان آن­ها اختلافی نیست و به یک اندازه دارای حرمت هستند بنابراین مبنا هیچ یک از اختلافات عرضی مانند رنگ و زبان و خاک و... حق ویژه­ای را به گروهی خاص نمی­دهد و هیچ گروهی را بر دیگری برتر نمی­کند.
صفحات :
از صفحه 47 تا 62
  • تعداد رکورد ها : 1548