جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1708
فرآیند تاثیرگذاری جهان‌بینی اسلامی بر دیدگاه‌های مدیریتی از منظر شهید مطهّری (ره)
نویسنده:
نویسنده:علی سعیدی؛ استاد راهنما:سیدمحمدکاظم علوی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
تحول ماهیت دانش مدیریت وابسته به تفسیر مبادی بعید و قریب آن است که به ترتیب باواسطه و بی‏واسطه بر ماهیت آن دانش اثر می گذارند. روش متداول تحول خواهی ماهیت مدیریت، از تفسیر مبادی بعید و قریب آن در جهان‌بینی اسلامی آغاز شده و در نهایت به اعتبار ماهیت دانش مدیریت ختم می‏‌شود. جهان‌بینی به عنوان مبدأ بعید بر دانش مدیریت تأثیرگذار است که این تأثیرگذاری به واسطه مبادی قریب آن یعنی انسان و اجتماع تحقق می‌یابد. با گذر از رویکرد کلی نگری مبتنی بر مبادی به رویکرد سیستمی، یعنی فراخواندن دانش مدیریت به سیستم دانش ‏های اعتباری، فرآیند تاثیر گذاری جهان‌بینی اسلامی بر دانش مدیریت از شناخت ماهیت دو عنصر انسان و اجتماع دراین سیستم آغاز و در ادامه با بررسی تاثیر آن ها بر یک دیگر در جهان‌بینی اسلامی، در نهایت به تعریف و تعین ماهیت دانش مدیریت ختم می ‏شود. با بررسی انسان و اجتماع در نظام فکری و فلسفی شهید مطهّری به عنوان جهان بینی توحیدی، اصول «آزادی انسان» و «وحدت فطرت» در انسان شناسی و «استخدام متقابل» در اجتماع شناسی نتیجه می شود. شهید مطهّری با اتکا بر اصول مطروحه اصل «رشد عنصری» را بر سیستم دانش های اعتباری حاکم می داند و این سبب می شود که ایشان مدیریت را در ارتباط با مفهوم «رشد» معنا نموده و از فروع آن بداند.
فرآیند تاثیرگذاری جهان‌بینی اسلامی بر دیدگاه‌های مدیریتی از منظر شهید مطهّری (ره)
نویسنده:
نویسنده:علی سعیدی؛ استاد راهنما:سیدمحمدکاظم علوی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
نگرش سیستمی به مثابه یک رویکرد کل نگر به پدیده ها در تلاش است تا مفاهیم را در یک شبکه معنایی تعریف کند. برای هر سیستم و شبکه، عناصر، نحوه ارتباط -تعامل عناصر و هدف لحاظ می گردد. با اثبات اینکه دانش مدیریت در حیطه امور اعتباری و فرآورده سیستم دانش های اعتباری ( امور اعتباری) است، مطرح می شود که انسان به جهت مصدر نیاز و اجتماع به جهت ظرف اعتبار، عناصر این سیستم لحاظ می شوند. امور اعتباری تابع شناخت انسان از پدیده های خارجی و شناخت نیز مبتنی بر نگرش، بینش و جهان بینی انسان است، لذا با قرارگیری دو عنصر انسان و اجتماع در جهان بینی های متفاوت، اعتبار و ماهیت مدیریت نیز متفاوت شده و این سوال مطرح می گردد که در کدام بینش و جهان بینی، عناصر اعتبار و ماهیتی دقیق خواهند داشت؟. فرآیند تاثیر گذار جهان بینی اسلامی بردانش مدیریت از شناخت ماهیت دو عنصر انسان و اجتماع آغاز و در ادامه با بررسی تاثیر آن ها بر یک دیگر در جهان شناسی اسلامی، در نهایت به تعریف و تعین ماهیت دانش مدیریت ختم می شود. با بررسی انسان و اجتماع در نظام فکری و فلسفی شهید مطهّری به عنوان جهان بینی توحیدی، اصول «آزادی انسان» و «وحدت فطرت» در انسان شناسی و «استخدام متقابل» در اجتماع شناسی نتیجه می شود. شهید مطهّری با اتکا بر اصول مطروحه اصل «رشد عنصری» را بر سیستم دانش های اعتباری حاکم می داند و این سبب می شود که ایشان مدیریت را در ارتباط با مفهوم «رشد» معنا نموده و از فروع آن بداند.
نقش عقل در فهم متون ديني از منظر علامه طباطبائي و شهيد مطهري
نویسنده:
معصومه سميعي پاقلعه ، علي ‌الله‌‌بداشتي ، محسن جوادي ، محمدمهدي نادري
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسئله نقش عقل و محدوديت‌هاي آن در شناخت معارف دين، همواره مورد بحث بوده است. برخي معتقدند که عقل هيچ نقشي در شناخت معارف دين ايفا نمي‌کند و گروهي ديگر نيز براي عقل نقش‌هاي مختلفي به ‌صورت حداکثري و حداقلي در شناخت قائل‌اند. کاوش‌هاي مقاله حاضر، بررسي عقل از منظر علامه طباطبائي و شهيد مطهري است. بر پايه بازخواني مباني طراحي‌شده علامه، مسئله تعارض عقل و وحي اساساً منتفي است؛ زيرا عقل فلسفي عهده‌دار ارزيابي شروط سه‌گانه قطعيت وحي است. از‌اين‌رو، وحي غيرمطابق با عقل قطعي فلسفي عملاً به دايره ظنون کشانده شده، هيچ‌گاه وحي قطعي‌اي به‌ دست نخواهد آمد که با عقل قطعي در تعارض باشد؛ وحي ظني برجاي‌مانده نيز، به ‌دليل «ظهور لفظي» صلاحيت حجيت و تقدم بر رهاورد تجارب بشري، يعني فلسفه را نخواهد داشت. رويکرد فلسفي شهيد مطهري به پرسش از رابطه عقل و دين اين است كه نسبت عقل و دين از اساسي‌ترين مسائل حوزة معرفت ديني و فلسفي است که از ديرباز ذهن انديشمندان را به خود مشغول داشته و ديدگاه‌هاي متفاوتي را هم دامن زده است. نگاه شهيد مطهري به اصول دين به‌مثابه مدخلي عقلي بر ديگر اجزاء منظومه دين، جايگاه عقلي ويژه‌اي براي اصول دين ترسيم مي‌کند که به نوبه خود واجد ارزش فلسفي است.
صفحات :
از صفحه 95 تا 106
ذهن‌شناسی از دیدگاه شهید مطهری و علامه جعفری
نویسنده:
نویسنده:محمد حیدری‌فرد؛ استاد راهنما:عبدالله نصری؛ استاد مشاور :غلامرضا ذکیانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ذهن‌شناسی از شاخه‌های نسبتاً نوپدید در فلسفه است که امروزه پژوهش‌های بسیاری را به خود معطوف داشته و محققان بسیاری پیرامون موضوعات و مسائل مطرح در آن کتب و مقالات متعددی نگاشته‌اند. ساختار ذهن انسان و چگونگی کارکرد آن از چنان پیچیدگی برخوردار است که هریک از فلاسفه‌ای که در این باب ورود پیدا نموده اند، با اتخاذ مبانی فلسفی خویش، گاه سخنانی بسیار متفاوت در این‌باره ابراز داشته‌اند. این تفاوت مبنا از رویکردی یگانه انگارانه یا دوگانه انگارانه نسبت به نفس (ذهن) و بدن صورت می‌گیرد. دیدگاه اول دیدگاهی مادی گرایانه است که مجموع نفس (ذهن) و بدن را یک امر مادی می‌پندارد و در مقابل در رویکرد دوم غیرت نفس (ذهن) و بدن و دوگانگی آن‌ها و تجرد نفس مفروض قرار می‌گیرد. در این میان فلاسفه اسلامی‌ با اتخاذ مبنای رئالیستی، از دیدگاه خود مسئله ذهن و ابعاد معرفتی آن را بررسی نموده و در حل مسائل و معضلات آن مسیری جدا از آنچه برخی فلاسفه غربی پیموده‌اند، اتخاذ نموده‌اند. مطهری و جعفری که به جرأت می‌توان آن‌ها را از فلاسفه معاصر صاحب نظر و برجسته در حوزه مسائل فلسفی و کلامی ‌دانست، در باب ذهن، قوا، کارکردها و سایر مباحثی که به ذهن مربوط می‌گردد، دارای نظرات ارزشمند و درخور توجهی‌اند که تا به امروز، کمتر مورد توجه قرار گرفته است. تحقیق حاضر کوششی هرچند ناچیز در باب واکاوی آرای این دو فیلسوف پیرامون ذهن و مسائل مرتبط با آن است. با توجه به نتایج تحقیق، هر دو این فیلسوفان، در مبانی و نتایج بحث، با دفاع از دیدگاه دوگانه انگاری و تجرد نفس، سایر مباحث مربوط به ذهن مانند کارکرد ذهن و قوای آن، ابزارآلات ذهنی، چگونگی علم ذهن به خارج و ... را مورد بررسی قرار داده اند.
ساختار معرفتی «کلام اجتماعی» با الهام از اندیشه استاد مطهری (ره)
نویسنده:
فیاض رستمی یکتا ، علی الله بداشتی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
این مقاله با روش ترکیبیِ «اسنادی» و «تحلیلی»، به تبیین و تحلیل ساختار معرفتی کلام اجتماعی اسلام با الهام از اندیشه‌ی کلامی – اجتماعی استاد مرتضی مطهری پرداخته است و یافته‌های آن به این شرح است: تعریفی از کلام اجتماعی اسلام به دست آمد که دارای چهار رکن «استخراج و تبیین و اثبات عقاید اجتماعی»، «تبیین و اثبات سایر معارف اجتماعی دین»، «تحلیل مسائل جدید اجتماعی» و «تبیین کارکرد اجتماعی آموزه‌های اعتقادی» می‌باشد؛ کلام اجتماعی بنا به غایات مختلف آن، دارای روش‌های متنوع و موضوعات مختلف است؛ علاوه بر مسائل مرسوم اعتقادی – اجتماعی، کلام اجتماعی مسائل عمده‌ی دیگری را در بر می‌گیرد.
صفحات :
از صفحه 105 تا 126
حکمت جامعه و تاریخ از منظر حکمای نوصدرایی: علامۀ طباطبائی و شهید مطهری (ره)
نویسنده:
محمدرضا قائمی نیک
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
پس از مواجهۀ مسلمین با دنیای مدرنِ غربی، بعضی از متفکرین معاصر متاثر از حکمت متعالیۀ صدرالمتالهین شیرازی، مشهور به ‌متفکرین نوصدرایی، مواجهه‌ای انتقادی با فلسفه‌های تاریخ و نظریات علوم اجتماعی غربیِ معاصر، از جمله هگل، مارکس، کنت، دورکیم و نظایر آنها بر اساس مبانی حکمت اسلامی داشته‌اند. از خلالِ این مواجهۀ انتقادی، حکمت متعالیه، بسط یافته و مجموعه تأملاتی از این حکمای معاصر، صورت‌بندی شده است که می‌توان آنها را حکمت جامعه و تاریخ نامید. هرچند تحقیقات دیگری در این موضوع انجام شده است، اما اغلب آنها به رابطۀ فرد و جامعه پرداخته‌اند و در موارد اندکی قلمرو حکمت تاریخ را بررسی نموده‌اند. در این مقاله با هدف صورت‌بندی بسط حکمت متعالیه در جامعه و تاریخ و با بهره‌گیری از روش‌شناسی تطبیقی، در بخش اول، با تاکید بر آراء مرحوم علامۀ طباطبائی (ره)، به اصل استخدام، استقلال جامعه از افراد، اعتباریات، تاریخ تکاملی بشر، تاریخ حق و باطل، دوره‌بندی تاریخی پرداخته شده است. در بخش دوم نیز با دیدگاهی مقایسه‌ای، به چیستی جامعه، اختیار فرد و جبر اجتماعی، علیت در تاریخ، اصالت فطرت، عامل محرک تاریخ، تکامل مجموعی تاریخ و سازوکارهای تحقق تاریخ بر اساس دیدگاه شهید مطهری اشاره شده است. در پایان مقاله، پس از نتیجه‌گیری، به دو محور اصلی برای پژوهش‌های بعدی اشاره شده است: 1) تحقیق در رابطۀ جزئی-کلی و کل، رابطۀ فرد، جامعه و تاریخ و اصالت همزمان آنها، واقعیت تکاملی تشکیکی تاریخ، رابطۀ آگاهی و اراده؛ 2) نقد نظریات جامعه‌شناسی معاصر نظیر بر اساس حکمت اسلامی.
بررسی رابطه ایمان و عقل از دیدگاه شهید مطهری و کرکگور
نویسنده:
نویسنده:دادرحیم بلوچی؛ استاد راهنما:علی زنگویی؛ استاد مشاور :سیدحسن حسینی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ایمان و عقل در راستای رسیدن انسان به سعادت، از نقش و جایگاه تعیین کننده‌ای برخوردارند. نگرش به ایمان و عقل در الهیات از پیشنه‌ای دیرین برخوردار است. یکی از مسائلی که در ارتباط با این مسئله‌ همواره ذهن متفکران را به خودش مشغول داشته، رابطه این دو با یکدیگر می‌باشد. بر این اساس این سوال مطرح است که آیا عقل در فرآیند ایمان آوردن نقشی دارد یا خیر؟ گروهی ایمان را برتر از عقل دانسته و برخی دیگر عقل را منبع معرفتی برتر تلقی کرده‌اند و برخی دیگر راه میانه و اعتدال را در پیش گرفته‌اند. بر این اساس در تحقیق حاضر کوشیده شده است تا با استناد به آثار این دو متفکر، مبانی فکری آن‌ها درباره مفهوم ایمان و مفهوم عقل و نیز رابطه میان آن دو با یکدیگر مورد واکاوی قرار گیرد. در این پژوهش این مسئله یعنی تبیین رابطه عقل و ایمان در دو محور اسلام و مسیحیت از دیدگاه شهید مطهری و کرکگور مبنای تجزیه و تحلیل قرار گرفته است و با توجه به چهارچوب مفهومی ‌طراحی شده تبیین شده است که کرکگور مهم‌ترین ویژگی ایمان را ماهیت ضد عقلی آن دانسته که فرد نمی‌تواند با تفکر عقلانی به ایمان دست یابد. ایشان ایمان و باوری را مطلوب می‌داند که بر پایه شواهد و دلایل قابل قبول نیست. باوری مرجح است که شخص آن را به شکل درونی و به صورت عملی انتخاب کند و انجام دهد. از سویی دیگر، شهید مطهری به ترسیم رابطه‌ای از عقل و ایمان می‌پردازد که می‌توان آن را با عنوان عقل گرایی اعتدالی بیان داشت. بدین معنی که عقل را به عنوان یک اصل و مبدأ پذیرفته و به رسمیت شناخته است و تضادی را در رابطه میان عقل و ایمان معتقد نیست؛ بلکه عقل را یک معیار در راستای پذیرش و سنجش افکار و اندیشه‌ها معرفی کرده است.
نسبت اندیشه‌های تفسیری شهید مطهری با گفتمان‌های علمی ـ اجتماعی عصر خود
نویسنده:
نویسنده:مهدی طاهری؛ استاد راهنما:یحیی میرحسینی؛ استاد مشاور :علی محمد میرجلیلی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در سراسر تاریخ اسلام، تفسیر قرآن در شمار مهم‌ترین تلاش‌های دینی و علمی مسلمانان بوده است. علمای زیادی در جهت فهم بهتر آیات از علم تفسیر بهره جسته و در پی آن، به اصلاح ساختارهای فکری، فرهنگی و اجتماعی جامعه خود ‌همت گماشته‌اند. از کسانی که در دوره معاصر به این مهم پرداخته، استاد شهید مرتضی مطهری است که در لباس یک‌ مصلح و روشنگر فکر دینی، در تلاش برای تصحیح انحراف عقیده جامعه خویش و با اعتقاد بر اینکه اصلاح در مراجعه به قرآن و مبانی و آموزه‌های دینی و عمل به آنها امکان‌پذیر است، در تمام گستره عمر علمی خود به مبارزه با این انحرافات پرداخت. این دغدغه باعث شد گفتمان‌های جهانی، منطقه‌ای و ملی بویژه فضای اجتماعی ایران آن روز، نمود روشنی در آثار ایشان داشته باشد؛ به نحوی که تفسیر ایشان را به یک تفسیر کاملا اجتماعی و عصری نزدیک کرده است. عطف توجه به دوره زندگانی سرشار از اتفاقات سیاسی و تحولات اجتماعی آن دوره نشان می‌دهد شرایط برای حمله به مبانی دینی فراهم آمده بود و شهید مطهری به عنوان یکی از برجستگان حوزوی – دانشگاهی آن زمان، با بهره‌گیری از آیات قرآن نقش مهمی در دفاع از مبانی دینی ایفا کرد. حال این نوشتار، با روش توصیفی تبیینی می‌کوشد نسبت اندیشه‌های تفسیری شهید مطهری با گفتمان‌های علمی- اجتماعی عصر خویش در تفسیر قرآن را و به طور کلی مراجعه ایشان به آیات قرآن کریم و استفاده از آن‌ها را در آثار خویش مورد تجزیه و تحلیل قرار دهد. از نتایج این پژوهش می‌توان به این موضوع اشاره کرد که شهید مطهری در مباحث تفسیری خود به محورهای «دینی ـ مذهبی»، «سیاسی ـ اقتصادی» و بیش از همه «فکری ـ فرهنگی» ورود کرده است. تقابل با مکاتب فکری و فلسفی غرب همچون اومانیسم، سکولاریسم، ناسیونالیسم، اگزیستانسیالیسم و مارکسیم و موضوعاتی همچون مبارزه با غربزدگی، فمنیسم، نفی استعمار خارجی و استبداد داخلی، به وفور در مباحث قرآنی شهید مطهری یافت می‌شود. همچنین از مباحث درون‌مذهبی می‌توان به دفاع از باورهای اصولیان شیعه (در برابر اخباریان) و در مباحث درون‌دینی می‌توان به حمایت همه جانبه از وحدت مسلمان و رویکرد درست به اصلاح و اصلاح طلبی دینی اشاره کرد.
تحلیل بازسازی اندیشه دینی از نگاه استاد شهید آیت الله مرتضی مطهری و دکتر سید حسین نصر
نویسنده:
نویسنده:علیمردان خطیبی کشکک؛ استاد راهنما:سیاوش (محمد جواد) رودگر؛ استاد مشاور :مصطفی سلطانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در دنیای معاصر با توجه به پیشرفت علوم و تغییر سبک زندگی انسانها، عده‌ای معتقد شدند که انسان از اصول انسانی خویش که در گرو دین قرار دارد افول کرده و به انحطاط گرویده است لذا در صدد بازسازی اندیشه دینی متناسب با روزگار معاصر برآمدند. شهید مطهری و دکتر سید حسین نصر دو اندیشمندی هستند که برای بازسازی اندیشه دینی دیدگاه‌هائی حائز اهمیت دارند که در این رساله بدان پرداخته شود. درمنظومه فکری استاد شهید مطهری تعبیر احیای تفکر دینی، یادشده است وآن را دستوری قرآنی خوانده و درساحات اعتقادی، اخلاقی،و در اعمال و رفتار تعمیم داده که بازسازی مفاهیم دینی کاربست کلیدی در نظریه احیای تفکر دینی ایشان دارد.وی براین باور است که حقیقت اسلام به صورت مسخ‌شده و بی‌خاصیت در ضمیر ما نهادینه شده و نیاز به انقلاب فکری- فرهنگی و نوعی رستاخیزمعرفتی در قالب "احیاء" دارد. ایشان بین بازسازی دین و بازسازی اندیشه دینی تفاوت مبنائی قائل است و درمسیر احیای تفکر دینی با جریانهائی مثل:1- تحجرگرائی 2- تجددگرائی 3- الحاداندیشی 4- انحراف و تحریف ظاهری و باطنی، تفسیرمادی کتاب و سنت بخصوص ماتریالیسم منافق، مواجه بوده و با آنها به مبارزه عقلانی و درعین حال شجاعانه برخاسته و بر دو عنصر: 1- توانائی، جامعیت و کمال 2- خلوص و ناب بودن دین و تفکر دینی تأکید ورزیده است. دکترسید حسین نصر نیز نسبت به دین و اهمیت تجدیدتفکر دین، از حساسیت خاصی برخوردار بوده و از زاویه سنت‌گرایی بدان نگریسته است. ناگفته نماند که منشا دغدغه نصر نیز مانند سایر اندیشمندان دینی که درصدد بازسازی اندیشه دینی بر آمده‌اند، هجوم اندیشه غربی و به‌طور خاص مدرنیته بوده است. دکتر نصر بر اساس سنت‌گرایی و حکمت جاوید، بر این باور است که همه ادیان از یک اصل و مبدأ ریشه گرفته و دارای جنبه‌ای از حقانیت هستند، هر چند ممکن است به‌خاطر حضور بعضی از شرایط جنبه حقانیت دینی مانند اسلام بیشتر باشد. نصر، فجایع دنیای مدرن را نتیجه روی‌آوردِ انسان‌ها به منطق محاسبه و عقل ابزاری دانسته و بر این باورند که سنت اصیل اسلامی، می‌تواند منشأ اصول و معیارهای جامعه‌ای متفاوت از جامعه کنونی باشد. بنابراین مسئله محوری رساله حاضر معطوف به بازسازی اندیشه دینی است که درمجموع با عنایت به دیدگاه هرکدام از مطهری و نصر نظریه احیای اندیشهو تفکر دینی دربرابر نظریه بازسازیتفکر دین براساس مبانی معرفت‌شناختی، هستی‌شناختی،انسان‌شناختی و دین‌شناختی خاصی است که البته در جزئیات مبانی بین دو متفکر اسلامی یعنی استاد شهید مطهری و دکتر نصر در اکثر موارد تفاوت‌های بنائی و گاهی مبنائی وجود دارد. در مجموع نتیجه تحقیق حاضر بر این است که دو متفکر مذکور در بازسازی اندیشه دینی در مواردی مانند فلسفه صدرائی و حکمت متعالیه، نیاز انسان معاصر به معنویت و ... دارای اشتراک دیدگاه هستند ولی در مواردی چونان کثرت‌گرائی دینی، حاکمیت سیاسی، مدرنیته، عمل‌گرائی و باطن‌گرائی و ... دیدگاه‌های متفاوتی دارند. روشی که در این رساله پیروی شده، روش تحلیلی- تطبیقی است که بعضا با نقل و نقدِ اجمالی تحقق یافته است.
مفهوم شناسی و تبیین آزادی از دیدگاه جان استوارت میل و شهید مرتضی مطهری
نویسنده:
نویسنده:زهرا سادات؛ استاد راهنما:زهرا کاشانیها؛ استاد مشاور :عبدالله صلواتی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
اهمیت انکارناپذیر مفهوم آزادی در زندگی بشر، هم‌چنین تأثیرگذاری آراء جان استوارت میل و شهید مرتضی مطهری در سیر تاریخیِ این مفهوم، نگارنده را بر آن داشت تا این موضوع را برگزیند و براساس عناصری چون مفهوم، دامنه، موانع، مبانی انسان‌شناختی و رابطه تعالی معنوی و آزادی به تبیین آن بپردازد. سوال اصلی این تحقیق، بررسی چگونگی و ماهیت ابعاد مختلف مفهوم آزادی در آراء جان استوارت میل و شهید مرتضی مطهری است. دستاوردهای تحقیق حاضر بدین شرح است: در زمینه مفهوم آزادی، جان استوارت میل آزادی را رهایی از موانع اجتماعی- سیاسی می‌داند در حالی که شهید مرتضی مطهری آزادی را رهایی از موانع معنوی، اجتماعی و سیاسی می‌داند. در باب‌ دامنه‌آزادی، جان میل قلمرو آزادی را اصل صیانت از ذات می‌داند و آن را برای مؤلفه‌هایی چون پرورش قدرت ابتکار، اجرای عدالت، شخصیت و استکمال نفس در دو بعد فردی و اجتماعی به‌کار می‌برد، در حالی که شهید مطهری بر اساس تعالیم مذهبی خویش قلمرو آزادی را مشخص می‌نماید و آن را برای رسیدن به رشدِ معنویتِ توحیدمحور در دو بعد معنوی و اجتماعی مطرح می‌نماید؛ وی چنین رشدی را شرط اساسی رشد و پرورش استعدادها می‌داند. در خصوص موانع آزادی، جان استوارت میل بیشتر به موانع سیاسی و اجتماعی توجه دارد در حالی که شهید مطهری علاوه بر دو مورد مذکور، به نقش خودِ فرد در ایجاد این موانع نیز توجه دارد. در باب مبانی انسان‌شناختی، جان میل محور مبانی را انسان می‌داند در حالی که شهید مطهری از طریق بینش توحیدی به تبیین مبانی آزادی می‌پردازد. در باب رابطه تعالی معنوی و آزادی جان میل غالباً معنویت را به معنای همان بعد اخلاقی بشر در نظر می‌گیرد و معتقد است برای تحقق آزادی در این بعد، باید بستر اجتماعی- سیاسی کافی فراهم گردد در حالی که شهید مطهری، بعد معنوی انسان و آزادی او را بر اساس روح الهی او معنا می‌کند. آراء این دو اندیشمند از آن جهت که هر دو خواهان عدالت اجتماعی، حمایت از اقشار ضعیف، تعهدمداری نسبت به قوانین، نقد آداب و رسوم- قدرت سیاسی- قوانین ناکارآمد و تلاش برای طرح ساختار سیاسی مناسب هستند نزدیک و شبیه به هم است.
  • تعداد رکورد ها : 1708