مسئلهی دیرپای شر، که خود شامل مجموعهای از مسائل است، به طور کلی، به سه طریق تقریر شده است: 1. مسئلهی منطقی شر (ناسازگاری منطقی وجود خدا و صفات او و وجود شر)
... )؛ 2. مسئلهی شاهدمحور شر (قرینه دانستن شر علیه معقولیت خداباوری)؛ 3. مسئلهی اگزیستانسیال شر (ناسازگاری باورهای دینی با تجربهی زیستهی شخص). مهمترین دفاعیههای فلسفهی اسلامی معاصر که در پاسخ به مسئلهی منطقی شر مطرح شده است عبارتاند از: 1. موهوم بودن شر؛ 2. عدمی بودن شر؛ 3. نسبی بودن شر؛ 4. ضرورت وجود موجودی که خیر آن بیش از شرش است (ضرورت شر قلیل در برابر خیر کثیر)؛ 5. ماده، منشأ اثر؛ 6. ضرورت شر برای تحقق خیر؛ 7. ضرورت شر برای درک خیر؛ 8. شر، حاصل جزءنگری؛ 9. شر، حاصل دیدگاه انسان؛ 10. شر، حاصل اختیار. از نظر فلسفهی دین مدرن نقدهایی گفتمانی به دفاعیهها و تئودیسههای سنتی وارد شده است که فلسفهی اسلامی را نیز در بر گرفته است. نقدهای گفتمانی همچون: 1. از جهت شخص دفاعیهپرداز و تئودیسهپرداز: نظری، سوژهمحور و غیرتاریخی؛ 2. از جهت ماهیت شرور: انتزاعی، ذاتگرایانه، ناظرمحور و درجه دوم؛ 3. از جهت زبان دفاعیه و تئودیسه: غیرتراژیک؛ 4. از جهت عمل دفاعیهپردازی و تئودیسهپردازی: در پی حرفهایسازی و نظاممندی؛ و ... . با تحلیل و ارزیابی نقدهای پیشگفته، در کنار سایر ملاحظات مطرحشده، و بررسی پاسخهای علامه طباطبایی و شهید مطهری در فلسفهی اسلامی معاصر، با توجه به پرسشها و چالشهای جدید و نیز اهمیت پاسخهای فلسفهی اسلامی معاصر به مسئلهی شر، ناکافی و مصون نبودن پاسخها نسبت به برخی از انتقادها احساس میشد. از این جهت، اصلاح، تکمیل، ابداع و ارائهی گونههای جدیدی از دفاعیهها از برخی جهات، در فلسفهی اسلامی بهروز، که ناظر بر برخی از اشکالات پیشگفته باشد، ضروری به نظر میرسد. از این رو، در ضمن مباحث در حد امکان به ارائهی راهکارها و پیشنهادهایی نیز پرداخته شده است.
بیشتر