جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1574
مهم‌ترين عامل رفع فساد از اجتماع از ديدگاه ابن‌عربي
نویسنده:
محمود جوادي والا
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در طول تاريخ يکي از دغدغه‌هاي مهم انسان‌ها، به‌ويژه انسان‌هاي بزرگ همچون انبيا و اولياي الهي رفع فساد و اختلاف در جوامع بشري بوده است. انسان موجودي است که هويت اجتماعي دارد و گرايش به زندگي اجتماعي، ريشه در طبيعت و فطرت او دارد. از سوي ديگر، شکي نيست که تزاحم و تضاد منافع و در نتيجه اختلاف و فساد از لوازم زندگي اجتماعي اوست؛ ازاين‌رو، انسان‌ها براي جلوگيري از اين اختلاف و فساد به تشکيل حکومت روي آورده‌اند؛ حکومتي که بتواند عدالت را در جامعه ايجاد کند و مانع ايجاد فساد و اختلاف در جامعه شود. اما چه نوع حکومتي مي‌تواند چنين هدفي را محقق کند؟ در اين مقاله ثابت خواهيم کرد که براساس ديدگاه ابن‌عربي، تنها حکومتي که مي‌تواند چنين هدفي را تحقق بخشد، حکومتي است که در رأس آن انسان کامل و خليفة‌الله يا هر انسان جامع‌الشرايط و خودساخته‌ عاري از حب مقام باشد و هدفش برپايي دين خدا و اجراي فرامين و احکام خدا باشد و تنها راه ريشه‌کني فساد و اختلاف در جامعه، اطاعت از چنين امام و حاکمي است. بنابراين در اين نوشتار ابتدا به بحث خليفة‌الله و ملاک خلافت او و ارتباط تنازع اسماء متقابل الهي با لزوم حکومت او و مظهريت او براي اسم «الحَکَم العدل» و همچنين زعامت اجتماعي او از ديدگاه ابن‌عربي خواهيم پرداخت، سپس عامل اصلي و مهم برپايي عدالت و رفع اختلاف و فساد از جامعه را از منظر ابن‌عربي بيان خواهيم کرد و در نهايت به ساختار بهتر و درست‌تر انتخاب امام و ديگر مديران کلان جامعه اسلامي در صورت نبود و غيبت خليفة‌الله و امام معصوم اشاره خواهيم کرد.
صفحات :
از صفحه 145 تا 160
تحليل تعارض اوليه عبارات ابن‌عربي‌ درباره قلمرو نفس رحماني
نویسنده:
ابوالفضل توسلي‌زاده ، رضا نوروزي ، محسن ايزدي
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ابن‌عربي‌ عبارات به‌ظاهر مختلفي در تفسير نفس رحماني و تعيين قلمرو آن دارد که ممکن است سبب برداشت نادرست يا حتي انتساب تناقض‌گويي به وي شود. در بعضي عبارات، نفس رحماني را به تعين اول، در برخي ديگر به تعين ثاني و در مواضع متعددي، خاص تعينات خلقي اطلاق کرده است. او در عبارات خود، علاوه بر اين سه اطلاق، جامعيت نفس رحماني را مطرح مي‌کند. از کنار هم گذاشتن اين موارد و براساس مؤيدات ديگر در کلام او، مي‌توان اثبات کرد که از نظر وي، نفس رحماني حقيقتي گسترده‌اي است که از تعين اول آغاز مي‌شود و تا عالم ماده ادامه دارد و شامل فيض اقدس و مقدس است. ابن‌عربي‌ در برخي عبارات خود، به اين مطلب تصريح کرده است که حقيقت نفس رحماني چيزي جز شمول بر تمام تعينات حقي و خلقي نيست؛ به همين دليل است که نفس رحماني را هم واجب و هم ممکن، هم حادث و هم قديم معرفي کرده است. ازآنجاکه انسان کامل در قوس صعود، با نفس رحماني اتحاد مي‌يابد و مظهر تامّ همة اسما و صفات مي‌گردد، به انسان هم، نفس رحماني اطلاق کرده است.
صفحات :
از صفحه 115 تا 130
بررسی تطبیقی ضرورت بعد جسمانی انسان و کارکرد های انسان شناختی آن از دیدگاه ابن عربی و ملاصدرا
نویسنده:
نویسنده:هادی جعفری؛ استاد راهنما:علی ارشدریاحی؛ استاد مشاور :مجید صادقی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ابن عربی به عنوان یکی از عرفای بنام عرفان نظری و ملاصدرا به عنوان یکی از فیلسوفان برجسته عالم اسلام، توجه ویژه ای به انسان و مسائل پیرامونی آن داشته اند. یکی از مسائل مهم در حوزه انسان شناسی، بعد جسمانی انسان است که دارای ابعاد گوناگونی است. در این رساله به برخی از ابعاد مهم آن، یعنی ضرورت بعد جسمانی انسان و کارکرد های آن از نگاه ابن عربی و ملاصدرا پرداخته شده است و ضرورت بعد جسمانی انسان با مبانی مهم عرفان نظری ابن عربی (همچون حب اسماء به ظهور؛ تخاصم و تقابل اسماء؛ جامعیت، جانشینی، اعتدال و واسطه گری انسان) در قالب 15 دلیل و با مبانی مهم فلسفی ملاصدرا (همچون اصل سنخیت، تشکیک وجود، جسمانی الحدوث و روحانی البقا بودن نفس، امکان اخس، استعداد دریافت امانت از سوی انسان، اصل تضاد و برخی دیگر از مبانی ایشان) در قالب 11 دلیل، اثبات شده است. پس از آن به بررسی کاربرد های بعد جسمانی انسان از منظر هستی شناسی و معرفت شناسی نسبت به عالم هستی و انسان، از منظر ابن عربی (31کاربرد) و از منظر ملاصدرا (28 کاربرد) پرداخته شده است. این رساله که بر اساس روش کتابخانه ای و تحلیل محتوا نگارش یافته است، در نهایت به این نتیجه می رسد که از نگاه ابن عربی و ملاصدرا، بعد جسمانی انسان یک حقیقت ضروری و لازم جهت تشکیل هویت انسانی، تکامل و سیر وجودی انسان است و نقش مهمی در عالم هستی از جهت وجود شناسی و معرفت شناسی، از منظر عرفان ابن عربی و فلسفه ملاصدرا دارد، به طوری که ارتباط انسان با عالم هستی از بستر جسمانیت انسان قابل تبیین است. اینکه انسان از جهت بعد جسمانی دارای محدودیت و نقص است، به این معنا نیست که آن بعد امری طفیلی و زائد است، به طوری که اگر انسان، جسمانی خلق نمی شد، عالم هستی و ظهورات الهی باز به نحو کامل شکل می گرفت و نسبت و ارتباط انسان با هستی تغییری نمی کرد. از طرفی اینکه اصل انسان موجودی غیر جسمانی است و در نهایت به موطن غیر جسمانی بر می گردد، سخنی باطل است. از طرف دیگر انسان به حسب حقیقت نفسانی خود که با تعلق به بدن معنا دارد، ضرورت دارد دارای بدن باشد تا سیر او( به نحو حرکت جوهری یا تجدد امثال) در عوالم مختلف ادامه یابد، لذا با فرض این که شریعت نسبت به معاد جسمانی اظهار نظری نداشته باشد، باز معاد جسمانی از نگاه عقلی و عرفانی امری ضروری است. به علاوه اینکه گفته شده وجه مختار بودن انسان به جهت قوه عاقله اوست حرف تمام و کاملی نیست، زیرا به مقتضای اینکه انسان مظهر دو اسم قهر و لطف است، جسمانیت انسان و به تبع آن تحقق اختیار در انسان، معنا دار می شود. در پایان این نتیجه نیز به دست آمده که هم در بحث ضرورت بعد جسمانی انسان و هم در بحث کاربردهای بعد جسمانی، مبانی عرفانی ابن عربی ملموس تر از مبانی فلسفی صرف است و ملاصدرا در استفاده از مبانی عرفانی ابن عربی جهت اثبات ضرورت بعد جسمانی انسان و کارکرد های آن بی بهره نبوده است.
بینش عرفانی انسان کامل (مطالعه‌ای تطبیقی بین تفسیر ابن عربی و ملاصدرا)
نویسنده:
نویسنده:حنان عیدان الزبیدی؛ استاد راهنما:محمد الربيعي
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسئله انسان کامل یک رکن اساسی در عرفان است. از آنجا که از دو رکن اساسی تشکیل شده است ، توحید و یکتاپرست واقعی (انسان کامل) است ، او مطابق حکمای قطب دایره وجود و هدفی است که جهان برای آن ایجاد شده است ، و او جانشین خدا در سرزمین خود است. اکبر (ابن عربی) و الحکیم صدرالدین الشیرزایی (مال صدرا) طبق رویکرد توصیفی - مقایسه ای با تحلیل معانی و مفاهیم مربوطه. در این تحقیق بمعنای انسان کامل در نزد دو دانشمند از طریق برجسته سازی نقاط مهم نظریه از تعریف و ویژگیها تا مقاماتی که برای آن ذکر شده است و بیان نقاط تفاوت و تشابه و رویکردهای دنبال شده و برجسته سازی ویژگی های این نظریه در تفسیر آیات قرآنی مربوط به آن دیدگاه ابن عربی و ملاصدرا ظهور یافته است ، به ویژه در تفسیر آیه پرداخته {وَإِذْ قَالَ رَبُّکَ لِلْمَلاَئِکَهِ إِنِّی جَاعِلٌ فِی الأَرْضِ خَلِیفَهً} شده است. از مهمترین یافته هایی که ما به آن رسیده ایم شباهت زیاد بین دیدگاه ملاصدرا و ابن عربی است. از آنجا که منشأ و قواعد نظریه کاملاً شبیه به هم است زیرا این نظریه به قواعد عرفانی پذیرفته شده متکی بود ، اما ملاصدر بیش از یک اصطلاح فلسفی را به کار برد که نشانگر تلاش وی برای ساختن نظریه کل انسان بر اساس ساختار فلسفی ذهنی است. ، با راهنمایی از متن دینی و افشاگری عرفانی ، که با گسترش دایره اعتبار نظریه ظاهر شد. حتی صریحاً شامل ائمه معصومین علیهم السلام نیز می شد. در تحقیق خود به روش استقرایی ، روش تحلیلی و توصیفی اعتماد کردم.
کثرت‌گرایی معرفتی دینی از نگاه ابن‌ عربی
نویسنده:
نویسنده:فاطمه علوانی؛ استاد راهنما:علی‌محمد حسین‌زاده؛ استاد مشاور :عبدالله نیک سیرت
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
تنوع ادیان یکی از چالش‌ برانگیزترین مسائل معرفتی دنیای معاصر بوده که واکنش‌های متفاوتی از جمله انواع کثرت‌گرایی معرفتی و دینی را به دنبال خود داشته است. فلاسفه و متکلمان غربی مدعی هستند که محتوای این نظریه قرن‌ها پیش توسط اندیشمندانی از جمله ابن‌عربی مطرح شده است. در این پژوهش به بررسی ادعای مطرح شده پرداختیم و نیز نوع مواجۀ ابن‌عربی با مسئله معرفتی تکثر ادیان را در ارتباط با اصول و مبانی او بیان کردیم. مبنای اندیشه کثرت‌گرایی معرفتی ادیان، معرفت‌شناختی نوع کانتی، مباحث تجربه دینی و زبان دینی و... است که بیشتر نتیجه روی آوردن به مکاتب کلامی عصر تجربه‌گرای مغرب زمین می‌باشد. در حالی که عرفان ابن‌عربی مبتنی بر عرفان نظری و عملی است که حاصل مضامین وحیانی می‌باشد و برگرفته از قرآن و سنت پیامبر(ص) است. تفکر ابن‌عربی نظام منسجمی است که از چند رکن اصلی در تصورات وی شکل گرفته است و حل بسیاری از مسائل نیز بر مبنای آن‌ها صورت می‌گیرد. توجه ابن‌عربی به مسئله اختلاف عقاید و تنوع ادیان، نه از عوامل خارجی و مسائل اجتماعی، بلکه مستقیما از تفکر وی نظیر مسئله وحدت وجود، مکاشفه، شریعت، اسماء الهی و تجلی آن‌ها در کل هستی نشأت می‌گیرد. بر اساس این مبانی، او به مستقیم بودن تمامی صراط‌ها و محق بودن تمام ادیان و پیروانشان حکم می‌دهد. ابن-عربی اگر چه عقیده دارد که در همه ادیان حقایقی یافت می‌شود و نمی‌توان همگی آنان را باطل محض دانست، اما از سوی دیگر معتقد است که دین اسلام دارای بیشترین و کامل‌ترین حقیقت می‌باشد. پس اندیشه ابن‌عربی تفاوت اساسی با پلورالیسم دینی دارد.
تطبیق مبانی ابن‌عربی و ملاصدرا پیرامون کاهش رنج ناشی از بیماری‌های جسمانی
نویسنده:
نویسنده:الهام رمضانی نژاد درزی؛ استاد راهنما:عباس بخشنده بالی؛ استاد مشاور :رمضان مهدوی ازادبنی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بیماری های جسمانی امروزه یکی از مهم ترین مشکلات بهداشتی در سراسر جهان محسوب شده و بسیاری از افراد و خانواده هایشان را دچار درد و رنج کرده است. لذا با پیشرفته شدن جهان و ماشینی شدن زندگی، بیماری های مختلفی نیز بوجود آمده است. بیماری های جسمانی که نه تنها جسم را دچار ضعف و نقص بلکه روح بیمار را نیز دچار مشکل می کند. پژوهش حاضر به صورت مسئله محور و با روش توصیفی-تحلیلی به موضوع کاهش رنج ناشی از بیماری های جسمانی با توجه به مبانی اصیل عرفان و فلسفه؛ و ادغام آن با روش پزشکی، به بیمارانی که شرایط جسمی و روحی مناسبی ندارند کمک می کند. پس جناب محیی الدین ابن عربی و صدرالدین شیرازی با مطرح کردن نظریه، انسان شناسی، هستی شناسی و قضا و قدر، به اثبات رسانده اند که وجود شروری مثل بیماری نتیجه ی اعمال خود انسان یا به نوعی شر مرکب است. ایشان به پرسش های پیرامون مسئله شرور از جمله اینکه: آیا این همه شرور در محیط پیرامون ما با صفت عدالت و رحمانیت پروردگار تناسب دارد، پاسخ داده و با دادن پیشنهاداتی از جمله امید به رحمت واسعه پروردگار و دعا و توکل انسان را به سمت آرامش و نشاط سوق داده است.
تحلیل عرفانی حقیقت کلمه در قرآن کریم از منظر مکتب ابن عربی
نویسنده:
نویسنده:خلیل موسوی؛ استاد راهنما:ابوالفضل کیاشمشکی؛ استاد مشاور :محمدمهدی گرجیان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
«کلمه» لزوما به «کلمات لفظی» اطلاق نمی‌شود بلکه «حقیقت کلمه» بر اساس قاعده عرشی «وضع الفاظ بر ارواح معانی» نتیجه «ابراز و اظهار ضمیر و باطن متکلم» بوده، که به وسیله آن درون و باطن متکلم نمودار می‌شود. از همین رو در قرآن کریم همه مخلوقات، در همه عوالم و مراتب هستی «کلمات» بی‌پایان الهی خوانده شده‌اند که بر او دلالت داشته و ضمیر و باطن او را جلوه‌گر می‌شوند؛ در این میان برخی از مخلوقات چون «انسان کامل»، «قضای حتمی و سنت قطعی» و «دین اسلام با همه لوازمش» از جمله قرآن کریم، دلالتی روشن‌تر و حکایتی واضح‌تر از باطن و ضمیر حق تعالی دارند. لذا در قرآن کریم این امور مشخصا «کلمه الله» نامیده شده‌اند. مکتب عرفانی دقیق و منظم ابن عربی که با الهام از قرآن کریم ممکنات را «کلمات» بی‌پایان حضرت حق می‌داند؛ بر مبنای «هستی شناسی» مبتنی بر «تجلی و ظهور» و با استفاده از حقیقتی به نام «نَفَس رحمانی» دایره واژگانی «حرف»، «کلمه»، «کلام» و «کتاب» را با محوریت کلمه، ایجاد کرده و به همین وسیله تحلیل عرفانی از «حقیقت کلمه» در قرآن کریم ارائه داده است. و معتقد شده است که «انسان»، «جهان» و «قرآن» به عنوان «کلمات آفاقی» و «أنفسیِ» حضرت حق تطابقی کامل دارند. از روش تحقیق توصیفی ـ تحلیلی در منابع اصیل مکتب ابن عربی در موضوع حقیقت کلمه در قرآن کریم این نتیجه حاصل می‌شود؛ که از طرف متکلّمِ حکیم، هر چه است: اظهار است و ابراز، کلمه است و کلام، ظهور صفات جمال است و جلال و از طرف کلمات او نمایش است و جلوه‌گری، نمود است و نشان، حکایت صفات جمال است و جلال و در نهایت اینکه مخلوقات الهی چون کلمات، وابسته و متّکی به متکلّم خویش بوده و استقرار و استقلالی از خویش ندارند.
آیه در قرآن و تجلی در مکتب ابن عربی
نویسنده:
نویسنده:زهرا نوری؛ استاد راهنما:اشرف میکاییلی ؛ استاد مشاور :مریم سلطانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
هدف:. بنا بر تعاریفی که مفسران از واژه «آیه» به عمل آورده اند این واژه در اصیل ترین معنا به عنوان نشان و علامت واضح و آشکار است چرا که نشان از قدرت، عظمت و علم خدا به شمار می‌آید. کلمه آیه علاوه بر اطلاق بر امورات مهم و نقش‌آفرین در نظام هدایت بشری در کاربردهای قرآنی خود بر پدیده‌های طبیعی از نظر الهی، بسان قرآن و معجزات انبیای دیگر نیز، «آیه» خوانده شده است. قرآن، شامل آیاتی است که تمامی پدیده‌های طبیعی و مخلوقات را نشانه ها و تجلیات خداوند بر می‌شمارد. «تجلی» که به معنای آشکارا شدن، ظهور و تابش است، یکی از محوری ترین مباحث عرفانی است که آراء عرفا و بزرگان اهل معرفت، به خصوص ابن‌عربی را دربر می‌گیرد. اثر حاضر کوشیده است تا در پرتو نظریه تجلی و ظهور، آیه و ارتباط آن با این نظریه و سیمایی کلی از جهان‌بینی توحیدی و خدا محوری عرفانی در مورد حق‌تعالی، جهان و انسان و ارتباط میان آن‌ها را ارائه دهد، همچنین نقاط اشتراک و افتراق آن‌ها را نیز مورد نقد و بررسی قرار خواهدداد. روش‌شناسی پژوهش: این پژوهش، از نوع مطالعه ای بنیادی و توصیفی – تحلیلی بوده که از طریق منابع کتابخانه ای و پایگاه های ملی اطلاعاتی صورت گرفته است. یافته‌ها: آیه، نشان و آیت خداست که نشانه‌هایی دال بر وحدانیت، قدرت، علم و عظمت خداوند است قرآن آیه را در مفهومی متنی «آیه‌های قرآن و فرامتنی «جهان طبیعت» بیان می‌کند و برای نشانه‌های خود سه منبع کلی را در نظر می‌گیرد، وجود انسان، جهان طبیعی و رخدادهای تاریخی. خداوند در عین حالی که همه موجودات را آیه معرفی می کند، پی به وجود آفریننده ای بی بدیل را، امری بدیهی می شمارد. قرآن حقیقت عینی و تکوینی عالم هستی است و هرچه ماسِوای خداوند است آیه است کل عالم و مخلوقات آیه است و در عین حال بزرگ‌ترین نشانه و تجلی خدا، انسان کامل است. کلیت افکار ابن عربی، درباره ساختار وجودی عالم بعد از «وحدت وجود» به بحث تجلی بر می‌گردد به نظر او در جهان یک وجود بیشتر نیست و آن وجود بالضروره الازلیه الابدیه است در آموزه‌های وی کثرت در وجود نیست بلکه کثرت در مظاهر و فیض و تجلی حق است. نتیجه‌گیری: در نگاه قرآن، کل ماسوی الله، آیه و نشانه حضرت حق هستند هر کجا بهره ای از وجود است آیه‌ای از سوی خداست و وجود مستقلی ندارد خداوند در آیات بسیاری، همه مخلوقات را آیه می نامد که هیچ کدام وجودشان از ناحیه خودشان نیست بلکه همگی در اصل وجود یافتن به خدا محتاجند، در عین حال ابن‌عربی نیز معتقد است که ظهور کمالات الهی به وسیله علم ذاتی حق به خویشتن و کمالات ذات، باعث ظهور کثرات و مخلوقات می‌شود نظام تجلی در مکتب ابن‌عربی با دیدگاه وحدت وجودی، تمام کائنات را در بر می‌گیرد او معتقد است تنها یک حقیقت وجود و موجودراستین است و او وجود مطلق حق است و این حقیقت بحت را شئون و تجلیاتی است که در نتیجه آن کثرات و موجودات ظهور پیدا می‌کنند. و کامل ترین و بزرگترین تجلی خدا، انسان کامل است که جمیع جامع اسماء و صفات خداوند و در حقیقت بزرگترین آیه و نشانه وجود مطلق است.
جاودانگی نفس از نظر فارابی و ابن عربی
نویسنده:
نویسنده:فاطمه سیف؛ استاد راهنما:زهره توازیانی؛ استاد مشاور :شهناز شایان فر
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
چکیده :
با مطالعه تاریخ پی می‌بریم که مسئله جاودانگی بسیار مورد توجه انسان‌ها بوده و اهمیت آن همچنان ادامه دارد. بخش عمده‌ای از ترس انسان نسبت به مرگ به خاطر این است که فرد گمان می‌کند بعد از مرگ نابود می‌شود. اندیشه نابودی ممکن است زندگی انسان را تحت تأثیر قرار داده و حتی او را به ناامیدی بکشاند. اما اگر انسان بداند مرگ به معنای نابودی نیست بلکه بعد از مرگ به سرای دیگری منتقل می‌شود قطعاً روش زندگی خود را تغییر داده و خود را برای جهان دیگر آماده می‌کند. در این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی سعی شده به این سؤال مهم یعنی این‌که آیا انسان جاودانه است یا خیر، بر اساس نظرات فارابی و ابن عربی پاسخ داده شود و بین نظراتشان مقایسه‌ای انجام شود. به نظر فارابی در ابتدا نفس انسان مجرد و به همراه ماده است. به مرور زمان و با کسب ملکات نفسانی نیکو و با بالفعل کردن استعدادها به مرحله تجرد می‌رسد و از ماده و قوه جدا می‌شود. در این مرحله است که با فساد بدن، نفس از بین نرفته و باقی و جاودان می‌ماند و به سعادت می‌رسد. روشن است که همه انسان‌ها به این مرحله نمی‌رسند در نتیجه طبق نظر فارابی به تجرد نمی‌رسند و با مرگ بدن، نفوسشان نیز نابود می‌شوند. افرادی نیز وجود دارند که به خاطر جهلشان هم ملکات نیکو دارند و هم هیئات ناپسند کسب کرده‌اند. به اعتقاد فارابی این افراد جاودان‌اند اما به خاطر جمع ملکات نیکو و ملکات ناپسند نفوسشان در عذاب‌اند. اما ابن عربی معتقد است که همه انسان‌ها جاودان‌اند. او نفس انسان را مجرد می‌داند و اعتقاد دارد انسان به هر صورتی که هست و با هر ملکاتی که کسب کرده، بعد از مرگ نابود نمی‌شود زیرا وی معتقد است که با مرگ، حیات بدن از بین می‌رود و در نتیجه آن جسم فاسد و نابود می‌شود اما حیات ذاتی نفس است در نتیجه هیچ‌گاه از نفس جدا نمی‌شود.
ارتباط کثرات با وحدت از دیدگاه اکهارت و ابن عربی
نویسنده:
نویسنده:سیده ریحانه تقوی؛ استاد راهنما:حسن سعیدی؛ استاد مشاور :محمدرسول ایمانی خوشخو
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
چکیده :
بدون تردید، یکی از مهمترین دغدغه‏های صاحب‏نظرانی که در حوزه الهیات دینی بحث می‏کنند، بحث وحدت با کثرات و چگونگی ارتباط بین وحدت وکثرات بوده است. به گونه‏ای که تاکنون بسیاری از عالمان در طول تاریخ فکری بشر به این موضوع پرداخته و از زاویه‌های گوناگونی به این امر نگریسته‌اند. همین نقطه محل اختلاف آراء و انظار متنوعی در دوره‌های پسین یعنی در عصر مفسران و مروجان ادیان بوده است. لذا بسیاری از متأ‌لهان کوشیده‌اند تا این مسئله را از منظر خود حل کنند. در این میان نظرات اندیشمندانی چون ابن عربی در عرفان اسلامی، و مایستر اکهارت به عنوان عارف برجسته مسیحی از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. با این توجه، تحقیق حاضر، به دنبال بررسی این است که در اندیشه ابن عربی و اکهارت ارتباط توحید و کثرات چگونه توجیه پذیراست؟ بر این اساس، با استفاده از روش توصیفی تحلیلی و روش مقایسه‏ای نظرات این دو اندیشمند عارف اسلامی و مسیحی را پیرامون «انسان کامل» مورد درنگ قرار داده و در نهایت به مقایسه مهم‏ترین آراء این دو پرداخته‏ایم. از جمله یافته‏ها و نتایج تحقیق حاضر اینکه، ابن عربی و اکهارت با هم اشتراکات و افتراقاتی دارند. از جمله اشتراکات آنها می‏توان به اشتراک نظر در بحث انسان کامل و همچنین تمرکز بر وحدت وجود و ایجاد مفاهیم عرفانی خاص و نیز زبان غامض هر دو اشاره کرد. نیز بحث گشودگی نسبت به اندیشه های دیگران و همچنین تمرکز عرفان آنها بر منبع مقدس و نیز بهره مندی از مکاشفات از دیگر وجوه اشتراکی آنها محسوب می شود. همچنین بر اساس تحقیق حاضر، در بحث افتراقات این دو می توان به جایگاه و نیز نحوه گزارش مشاهدات اشاره کرد.
  • تعداد رکورد ها : 1574