جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 650
نگاهی کلی به فلسفه نیچه
نویسنده:
علی اصغر اخوان رودپشتی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
پایگاه اطلاع رسانی حوزه: ,
چکیده :
هدف پژوهش تهیه گزارشی از برجسته ترین عناوین فلسفه نیچه است تا فلسفه فیلسوفی که در زمان حیاتش مهجور بوده و امروز بخصوص مورد توجه قشر روشنفکر قرار گرفته بیشتر مورد ارزیابی و موشکافی قرار گیرد روش پژوهش به دو صورت انجام پذیرف : ابتدا تقریبا تمام آثار نیچه را مورد مطالعه قرار گرفت و از نکات مهم و مورد نیاز آنها فیش برداری و نکته برداری شد و سپس به آثار شارحین نیچه پرداخته و از نظرات آنها نیز بطور کامل استفاده شده است طرح پژوهش این بود که تقریبا به تمام جوانب فلسفه نیچه پرداخته شود به همین جهت دراین پژوهش ضمن پرداختن به زندگی نیچه و نکات برجسته فلسفه او - به آثار، برخی از اندیشه ها و حتی سیمای او نیز توجه شده است نتیجه کلی : آن چه بطور خلاصه کلی و دقیق می توان از نیچه و فلسفه اش گفت اینکه : او فراتر از زمانش ، بلکه به جنگ زمانش آمده بود با همه چیز در افتاد اخلاق مسیحی ، آرمان زاهدانه ، متافیزیک و حتی روابط اجتماعی و سیاسی ، نیچه را باید مردی بی باک و نترس دانست و فلسفه اش را تحول در علوم فلسفی به حساب آورد او یک استثنا بود
معرفت شناسی نیچه
نویسنده:
علی کرباسی زاده اصفهانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
پایگاه اطلاع رسانی حوزه: ,
چکیده :
از زمانی که دکارت - پدر فلسفه جدید - کوژیتو را مبنای دریافت حقیقت و شناخت واقعیت دانست، گویی تمامی امکانات فلسفه و مساعی فیلسوفان بسیج شد تا هر چه بیشتر به بررسی ماهیت شناسایی بشر بپردازند و به مبنا بودن فاعل شناسایی (سوژه) و خود بینادی بشر (سوبژکتیویته) برسند. انقلاب کپرنیکی کانت به کرسی نشاندن همین دیدگاه یعنی اثبات تابعیت متعلق شناسایی (ابژه) از فاعل شناسایی به جای هماهنگی و مطابقت این دو بود. تاریخ فلسفه پس ازکانت را می توان مساعی فیلسوفان غربی در به ثمر نشاندن انقلاب کپرنیکی (فلسفه استعلایی کانت) و نقد و بررسی آثار و پی آمدهای آن به شمار آورد. اما با ظهور نیچه، در پایان عصر تجدید(مدرنیته) و طلیعه دوران پس از تجدد (پست مدرن) هم در زبان و ادبیات فلسفه جدید و هم درمضمون و محتوای آن، انقلاب و دگرگونی بنیادی پد د آمد. سبک نوشتاری نیچه - که بیشتر گزین گویه، شاعرانه، ادبی و یا رد قالب عباراتی ب ناب ن شعر و نثر است - از مفاد و عمق اندیشة اوجدایی ناپذیر است و او خود در پاسخ به منتقدانی مکه این گونه سبک و شیوه را در خور شأن فلسفه و مناسب برای انتقال دیدگاههای یک فیلسوف نمی دانند، پاسخ می دهد که ماهیت و منش اندیشه هایش - و اساسا زبان در گوهر خود استعاری است: فلسفه - از نظر نیچه - که گاهی از آن به صفلسفة آینده تعبیر می کند، دو وظیفه اساسی تفسیر و ارزشیابی بر عهده دارد و این طرزنگرش - یعنی نگریستن به امور بر پایة تفسیر و چشم انداز - به تفکر چشم اندازی نامیده می شود.نیچه با هر گامی که به دوران پختگی و کمال اندیشه اش نزدیکتر شد، استفاده از اصطلاحات کلیدی مانند تفسیر و چشم انداز را گسترش بخشیده و اساسا فلسفة خاص مورد نظر خود را باهمین مفاهیم و واژه ها وصف کرده است. او از چشم انداز نگریستن را شرط اساسی تمامی زندگی به شمار آورد، شرطی که افلاطون با اختراع روح مجرد و خیر محض، آن را انکار و حقیقت راواژگون ساخت. جدا از چشم انداز هیچ چیز را نتوانیم دید و جدا از تفاسیر ما هیچ حقیقت فی نفسه، قائم به خود مطلقی در کار نیست. نظریة چشم انداز، حمله نیچه به متافیزیک و به هردیدگاهی است که به امکان وجود یک حقیقت مطلق باو.ر داشته باشد و بخواهد هر چیز مربوط به انسان را از این واقعیت واحد، استنتاج کند و نه از واقعیت وجودی انسان یعنی از کوشش های راستین، نیازها، خواست ها و انگیزه ها. تنها گونة حقیقت قابل دسترسی برای بشر، حقیقت چشم اندازی است که جستجوی آن وظیفة فیلسوفان آینده است. نظریه چشم انداز، برداشت نوینی از معرفت ارائه می دهد که نیچه، خود، آن را جانشینی برای معرفت شناسی سن تی به شمارآرده است. نیچه نخستین فیلسوف اروپایی است که با انکار تقابل میان فاعل شناسایی و متعلق شناسایی، پی و اساس معرفت شناسی را زیر سوال برد. به نظر او معرفت شناسی که در صدد کشف شرایط اصلی شناخت ماست، باید به مثابة پیش فرضهای بنیادین غیرنقادانه متافیزیک کنار گذاشته شود. معرفت شناسی مستلزم وجود شی فی نفسه و فراچشم اندازی به عنوان متعلق معرفت است.و چنین شناخت مطلق و نامشروطی، چیزی جز آرزوی شناختن بدون شناخت نیست. نیچه درصدد نبود تا به مانند کانت درباره شناخت، نظریه پردازی کند. چرا که به گفتة او: صفلسفه اگر به نمظریه شناخت فرو کاسته شود، چیزی نخواهد بود جز تعلیق حکم ترسو یا نه... یعنی فلسفه درآخرین نفسهای خویش، در پایان کار، در حال جان کندن . البته نیچه نم خواهد با انکارمعرفت شناسی، ایده معرفت را بطور کلی کنار بگذارد. هدف او، نفی ادراک غیر چشم انداز غیرمشروط از موجود حقیقی است. او شناخت را با تفسیر چشم اندازی پیوند می دهد. شناخت،گونه ای اضافه و نسبت است که میان شناسنده و شناخته شده برقرار می شود و فقط باید در یک معنای بشر محوری و زیست شناختی فهمیده شود. بر پایة نظریة چشم انداز، فرض یک فاعل شناسایی مستقل و واجد هویت و وحدت - که بنیاد معرفت شناسی جدید بود - نیز فرضی بیهوده پنداشته می شود. بر این اساس، شناسانده به صورت آفریننده زبان در می آید و رابطة میان فاعل با متعلق شناسایی نه یک رابطه علی - معلولی بلکه رابطة است استعاری که نیچه آن را حداکثرنگرشی زیباشناسانه می نامد. بر این اساس، مساله صدق و کذب یک چشم انداز به مسأله ارزش آن برای زندگی بر می گردد، یعنی به مثابة معیاری که ارزیابی های چشم اندازی بر پایة آن، صورت می گیرد. نظریه چشم انداز نیچه از هنگام طرح آن، با انتقادات و اعتراضات بسیاری روبرو شده است که مشهورترین آن ها خود ناقض بودن آن است. مفسران و شارحان نیچه به این انتقاد که آیا خود نظریة چشم انداز، چشم اندازی است یا نه؟ به گونه های مختلف، پاسخ داده اند. نیچه خود نیز از این انتقاد آگاه بوده است و می توان بر اساس نظریة محوری او: اراده معطوف به قدرت و تبیین نسبت آن با نظریه چشم انداز به بسیاری از انتقادات مذکور پاسخ داد.
مفهوم بازی در فلسفه جدید و معاصربررسی مفهوم بازی در فلسفه کانت، شیلر، نیچه، ویتگنشتاین و گادامر
نویسنده:
محمدباقر قمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مدخل مفاهیم(دانشنامه مفاهیم) , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
پایگاه اطلاع رسانی حوزه: ,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
در فلسفه جدید و معاصر تقریباً هرگونه بهره گیری از مفهوم بازی در جهت ارائه نگاه نو و یا تقابل با سنتی کهن قرار میگیرد. پرسش این رساله این است که مفهوم بازی چگونه از عهده این مهم برمی آید و آنچه در تقابل با آن قرار میگیرد چیست؟ در بخش اول میبینیم کانت با اینکه حکم ذوقی را عینی و شناختی نمیداند، بازی قوا را مبنای اعتبار کلی آن قرار میدهد. او با این تبیین از اصول نقد اول که هر گونه اعتبار را منوط به عینیت میدانست فاصله میگیرد و با کمرنگ کردن فاصله ذهنیت – عینیت تمایل خود را به دوری از سوبژکتیویسم نشان میدهد و قدم در راهی نو مینهد. در بخش دوم، شاهد آنیم که شیلر از این کارکرد بازی در کانت در حل مساله خود، مساله گسست میان ماده و صورت، بهره میگیرد و سعی میکند به وسیله آن از این گسست و تقابل متافیزیکی فرارود. در بخش سوم، میبینیم ویتگنشتاین با قیاس بازی با زبان در مقابل نظریه تصویری مبتنی بر نگاه سنتی به زبان قرار میگیرد و با نظریه بازیهای زبانی از زبان متافیزیکی جدا میشود. در بخش چهارم گادامر را بررسی میکنیم که فهم را برمبنای بازی تبیین میکند و با تفسیری غیرسوبژکتیو از بازی، نگاهی از فهم و حقیقت ارائه میکند که از نگاه متافیزیکی و سوبژکتیو به آنان فراتر میرود. در بخش پنجم پس از آنکه خوانش بازی گونه نیچه از هراکلیتوس و نیز حضور بازی در اندیشه های مهم نیچه بررسی میشود، این امکان مطرح میشود که فلسفه نیچه به مثابه یک بازی درک گردد. بدینگونه بازی در متن فلسفه ای قرار میگیرد که تمام قد در برابر متافیزیک ایستاده است. در بخش نتیجه نیز پس از اشاره به نقش کلید گونه بازی، کارکرد این مفهوم در فلسفه جدید و معاصر را فراتر رفتن از متافیزیک و سوبژکتیویسم میشناسیم.
حقیقت در نگاه نیچه از نظر هایدگر
نویسنده:
مصطفی میرابی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
پایگاه اطلاع رسانی حو: ,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
چکیده (فارسی): چکیده مدرنیته دوره ای از تاریخ انسان است که درآن برای اولین بار فهم جدیدی از«حقیقت» ظاهرشد. «دکارت»مؤسس فلسفه یِ جدید است. درفلسفه اروپای جدید «دکارت» اولین کسی بود که بین «شناخت» و «وجود»تمایز افکند. اثرحاضر برآن است تا فرایند «حقیقت» را نزد نیچه ازنظرهایدگرمورد بررسی قرار دهد . یکی از پرسش های اساسی ،پرسش از «حقیقت» است .هایدگر به دیدگاهی متفاوت از«حقیقت»پرداخته است که می توان آن را دیدگاه پدیدارشناسانه هرمنوتیک نامید . در حالی که «نیچه» می گوید: حقیقت نا حقیقت است ومنکر هر باور متافیزیکی است ، هایدگر معتقد است، وی در عمیق ترین اندیشه متافیزیکی غوطه ور است. هایدگر بر این باور است ، نیچه ازفلاسفه بزرگ دوران جدید است که اصول تفکر وی در جهت تحکیم مبانی وپایه های تمدن جدید غربی ودرباطن خود امانیستی است. وجه امانیستی تفکرنیچه را می توان در این اصل خلاصه کرد: اصالت سوژه که بنیاد فلسفه نیچه بر آن استوار است و در پی مطلق کردن انسان است. هایدگر نیچه را خاتم فلاسفه غربی و فلسفه او را پایان فلسفه یِ غربی معرفی می کند. در دیدگاه هایدگر«حقیقت» ،خواست قدرت یا بازگشت جاودانه و یا «ابرانسان» نیست. تفسیر غالب هایدگر از نیچه همین است.اما : هایدگر تفسیر دیگری نیز از «ابرانسان» در نگاه نیچه ارائه داده است وآن مبتنی است بر ماهیت دو گانه «گشتل». دراین بحث به تفاوت رأی هایدگر با نیچه نیز در ماهیت حقیقت ،اشاره شده است .
خدا در فلسفه نیچه
نویسنده:
مینا طباطبایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران: ,
خواستِ قدرت همچون دانش و همچون متافیزیک (تقریر ایده خواست قدرت بر اساس تفسیر هایدگر از کتاب خواست قدرت نیچه)
نویسنده:
مصطفی سیرم
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
پایگاه اطلاع رسانی حوزه: ,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
چکیده (فارسی): این رساله شامل تقریر و گزارشی است از تفسیر مارتین هایدگر از موضوع اراده(خواست) قدرت همچون دانش و همچون متافیزیک. این موضوع عنوان یکی از بخشهای مجلد سوم کتاب هایدگر با نام نیچه است. هایدگر در آن مجلد به تبیین و بررسی نقد نیچه در خصوص دو مفهوم اساسی متافیزیک یعنی حقیقت و دانش(معرفت) می پردازد. نیچه حقیقت و دانش را به عنوان مبنای ارزشگذاری در تفکر متافیزیکی نقد کرده و باور به حقیقت را به عنوان آن چیزی که در فرایند کسب دانش و معرفت به دست می آید نوعی توهم یا خطا می شمارد. منطق و صدق نیز به عنوان روش و مناط حجیت بخشیدن به دانش و حقیقت نقد می شوند تا بنیان و اساس معرفت کهن فلسفی و متافیزیک یکجا فرو ریزد. هایدگر با ریشه یابی و فهم پدیدارشناسانه مفاهیم و تعاریف و نقد نیچه از نظرگاه موجود نسبت به جهان ،نسبت به موجودات و نسبت به زندگی و ارزشهای برآمده از زندگی سعی میکند شرحی عمیق از نقد نیچه ارائه کند .این تبیین در راستای اندیشه خواست قدرت و نیز اندیشه بازگشت جاودانه صورت می گیرد که به نظر هایدگر یک مسیر تفکر و اندیشگی است که علیرغم میل و تلاش صاحبش نتوانسته از سیطره تفکر متافیزیکی خارج شود و همچنان در درون متافیزیک سیر می کند ، یعنی پرسش از چیستی و ماهیت موجودات و هستندگان .به نظر هایدگر پرسش بنیادین باید از وجود و خود هستی باشد و نه از هستندگان. بنابر این معیار، هایدگر نقد نیچه از دانش و حقیقت به معنای متافیزیکی- آن را صرفا تا حدودی می پذیرداما ان را ناکافی می داند لذا معرفت به معنای مورد نظر خودش که به معنای حضور و بازنمود است را طرح می کند تا براین اساس به مفهوم حقیقت به معنای الثیا یعنی آشکارگی وجود یا ناپوشیدگی و نامستوری نزدیک شود.
فلسفه در آلمان (از لوتر تا نیچه)
نویسنده:
مریم گودرزی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
درنگی در این است نیچه: (تفسیری بر آثار نیچه)
نویسنده:
زهرا قزلباش
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
زیبایی شناسی و ذهنیت از کانت تا نیچه
نویسنده:
ابوالفضل مسلمی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
تفکر سیاسی نیچه
نویسنده:
فریبا پسندی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران: ,
  • تعداد رکورد ها : 650