جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 681
تبیین شعر و فلسفه در اندیشه هایدگر
نویسنده:
معصومه حاجتی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مارتین هایدگر (1889-1976) فیلسوف و اندیشمند معاصر آلمانی را به همراه دیگر فیلسوف هم زمانش لودویگ ویتگنشتاین ، از برجسته ترین و تاثیر گذارترین فیلسوفان سده بیستم تلقی می شود. مسئله اصلی هایدگر پرسش از هستی است. او در پی پاسخ به این پرسش ، بر آمده از سه سنت فکری نخست تفکر الهیاتی مسیحی ، دوم فلسفه سنتی آلمانی و سوم پدیدار شناسی آلمانی به ویژه هوسرل ، کتاب سترگ «هستی و زمان» (1927) را نگاشت که در آن با پدیدار شناسی هستی خاص انسانی (دازاین) کوشید مجلای تجلی هستی را روشن کند. هایدگر در مسیر اندیشه ورزی ، پس از این کتاب ، از روشی که در آن انتخاب کرده بود ، دوری جست و این بـار توجه خود را صرف خود هستی ، عزل نظـر از انسان یـا هر هستنده دیگری ، کرد و از این رو به نشان دادن تاریخ هستی روی آورد. در این دوره دوم فکری ، هایدگر اهمیتی بیش از پیش برای زبان به مثابه روشنی گاه هستی قائل شد و شعر و شاعرانگی را زایش یا آشکارگی ای وصف کرد که در آن هستی خودش را به نمایش می گذارد. او که در این دوره با تبری جستن از فلسفه به مثابه میراث اندیشه متافیزیک ، کار خود را تفکر خواند، اهمیت ویژه ای برای شاعرانی چون هلدرلین قائل شد و در رساله ها و نوشته های متعددی که نگاشت، گوهر شعر (پوئیسیس) را آشکارگی هستی خواند. از این منظر برای هایدگر شعر بعنوان ناب ترین شکل رخ نمایی زبان، نه امری صرفا زبان شناختی که موضوعی هستی شناسانه تلقی می شد. گو این که نگاه هایدگر به مقوله زبان در این دوره هستی شناسانه است و در آن گفتاورد مشهور او یعنی «زبان خانه هستی است» مشهود می گردد. اما به راستی مراد هایدگر از شعر چیست؟ آیا صرفا جوشش هایی زبانی در ذهن و روح انسان هایی که شاعر خوانده می شوند یا هرگونه نوزایش و جوششی که نشان گر آشکارگی و البته پنهانی وجهی از وجوه خود پنهان گر هستی ست؟ شاعر از دید هایدگر چه کسی ست؟ ملاک او در برجسته ساختن هولدرلین به عنوان شاعر شاعران چیست؟ نسبت شعر با اندیشه خود او در چیست؟
بررسی انتقادی عناصر نسبیت انگارانه در فلسفه نیچه
نویسنده:
امین‌اله ارژنگ
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در فلسفه‌ی نیچه عناصر متعددی می‌توان یافت که کمک شایانی به نسبیت‌انگاری قرن بیستم رسانده‌اند. این رساله کوشیده است که این عناصر را تا حدی طرح کند و به بررسی آنها بپردازد. در این رساله فرض اصلی که بر مبنای آن، عناصر نسبیت‌انگارنه‌ی فلسفه‌ی نیچه مورد بررسی قرار گرفته‌اند، این است کهنیچه نه نسبیت‌انگار و نه مطلق‌انگاربلکه متفکری‌ «دیگر» می‌باشد. فصل یک این پایان‌نامه از دو جهت اهمیت دارد، یکی اینکه تا حدی کلیات مورد نیاز برای بحث را مطرح کرده است و از سوی دیگر شیوه و سبکی که این رساله بر مبنای آن نگاشته شده است را به نمایش می‌گذارد. فصل دو این پایان‌نامه در سه بخش طرح شده است. در بخش اول به « استعاره» پرداخته شده است. در این پرداختن از یک سوبه واسط? معکوس کردن رابطه‌ی «مفهوم» و «استعاره»نشان داده شده است کهچگونه تمایز میان مطلق و نسبی برداشته می‌شود و از سوی دیگر سعی شده است کارکرد استراتژیک «استعاره» در متن نیچه نشان داده شود. در بخش بعدی سعی شده است که نظری? پرسپکتیو نیچه در قیاس با نظریه‌ی معرفت کانت طرح شود. سپس تلاش کرده‌ایم که نشان دهیم پرسپکتیو نظریه‌ای معرفتی نیست، بلکه بیشتر به مثابه یک ابزار، امکان گذر از نوعی حالت وجودی به حالتی «دیگر» را ممکن می‌کند. در بخش سوم این فصل، به اخلاق نیچه‌ای پرداخته شده است و کوشیده شدهتا نشان داده شود که نیچه به طور مطلق و از اساس اخلاق را نقد و نفی می‌کند، نه این که با نوعی مواجهه‌ی اخلاقی موافق و با نوعی مواجهه‌ی اخلاقی مخالف باشد. در این بخش نتیجه گرفته شده است که نیچهبیشتر یک اخلاق ناباور است تا یک طرفدار نسبیت‌انگاری در اخلاق. در فصل سوم کوشیده‌ایم که پروژه‌ی اصلی فلسفه‌ی نیچه- یعنی ممکن کردن تفکر«دیگر»- را مورد بررسی قرار دهیم تا از این رهگذر تمام عناصر موسوم به عناصر نسبیت‌انگارانه درجایگاه و کارکرد اصلی‌شان قرار بگیرند. در فصل آخر ما کوشیده‌ایم تا از یک سو به جمع بندیفصول پیشین بپردازیم و از سوی دیگر پاسخ‌های مشابه به پاسخ این پایان‌نامه در رابطه با نسبیت با مطلق‌انگار بودن تفکر نیچه – از جمله پاسخ ریچارد رورتی- طرح و با پاسخ این رساله مقایسه شود.
مفاهیم دیونیسوسی و آپولونی در فلسفه نیچه
نویسنده:
لیلا کوچک منش
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در طول تاریخ گاه انسانهایی اغلب فرهیخته، روزگار خود را همچون آینه‌ای بازتابانده‌اند و حتی بدل به سمبلی از عصر خویش گشته‌اند و چه کس می‌توان جاودانگی انسانی را انکار کند که عصری را در خود جای داده است و این چنین برتر از همه زمانها پای به عرصه جاودانگی نهاده است ؟ شاید اغراق‌آمیز نباشد اگر بگوئیم نیچه چنین انسانی است : او می شکفد، می‌آفریند، فرومی‌پاشد و جاودانه می‌شود. همچون عصر خویش ، دورانی که می‌رود تا با تندباد پوچ‌گرایی از هم فرو پاشد و از خاکسترش ابرمرد چون ققنوسی زاده شود، نیچه نیز از هم فرو می‌پاشد (1889) تا منادی انسانی بزرگ باشد که تا ابد به تیزبینی، سرسختی و در عین حال لطافتش همگان را شگفت زده می‌سازد. جهان با یونان می‌شفکد و با دوران مدرن از هم فرو می‌پاشد، این پرسش اما هنوز پاسخی نیافته است که آیا این فروپاشی پر عظمت را حاصلی هست ؟ چیزی که زاده شود، جاودانگی به ارمغان آرد و تحسین برانگیز؟ نیچه در پی علت‌یابی انحطاط دوران خویش است ، انحطاطی که تا عمق لحظه لحظه اکنون ما نیز ادامه یافته است . تهی شدن همه چیزها از آن اصالت ، شکوه و قداست همیشگی‌اش و تفاوت فاحش میان یونان و قرون پس از آن شاید پدید آورنده این پرسش همیشگی باشد که چرا؟ چرا همه جهان اینگونه از همه اصالت‌ها و ارزشها، از آن شادابی زاینده و پویا تهی گشته است ؟ چگونه آنچیزی شدیم که هستیم: دلزده: عبوس زاهدانه، سست و درنگ‌کار، بی‌هیچ آفرینندگی حتی و در یک کلمه برده. چگونه ناگهان زندگی در دروه همه جهان روبه افول نهاد و مردگان متولیان زیاده خواه زندگی گشتند؟ چه شد که شکوه سرزنده سلیمان از یادها رفت و تمام گسترده ذهنمان را رنج مقدس ایوب پر کرد؟ پاسخ نیچه به تمامی این پرسش‌ها، یک کلمه است ، فقدان دیونیسوسی. فقدان آن ایمانی که در عین رنج می‌خندد و بر میخ‌ها پای می‌کوبد و می‌رقصد: ایوبی که رنج می‌برد اما سلیمان وار بر همه هستی حکم می‌راند.
نغمه هاي زرتشت نيچه
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
دائرة المعارف اسلامي طهور,
زنانگي در انديشه نيچه
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
دائرة المعارف اسلامي طهور,
هنر و حقيقت و زندگي از نظر نيچه
نوع منبع :
مقاله , مدخل مفاهیم(دانشنامه مفاهیم) , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
دائرة المعارف اسلامي طهور,
جهان تراژيک در نيچه و هگل
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
دائرة المعارف اسلامي طهور,
تبارشناسي اخلاق نيچه
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
دائرة المعارف اسلامي طهور,
تأثيرات نيچه بر انديشه قرن بيستم
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
دائرة المعارف اسلامي طهور,
کلیدواژه‌های اصلی :
انديشه نيچه در کتاب فراسوي نيک و بد
نوع منبع :
مقاله , مدخل آثار(دانشنامه آثار) , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
دائرة المعارف اسلامي طهور,
  • تعداد رکورد ها : 681